مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۳ آبان ۱۳۳۱ نشست ۳۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفدهم تصمیم‌های مجلس

مذاکرات مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفدهم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
قانون اجازه تعقیب قانونی آقای احمد قوام
مذاکرات مجلس شورای ملی دوره ۱۷ نشست ۳۵

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلسین - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره ۲۲۵۵

۴ شنبه ۲۱ آبان ماه ۱۳۳۱ - سال هشتم

شماره مسلسل ۳۵

دوره هفدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی - جلسه ۳۵

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز ۳ شنبه سیزدهم آبان ماه ۱۳۳۱ - جلسه ۳۵

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت مجلس
۲ - بیانات آقای: زهری _ دکترشایگان _ قنات‌آبادی
۳ - بیانات آقایان: مشار _ دکترشایگان و خلخالی بعنوان ماده ۹۰ آئین نامه
۴ - بیانات آقای نایب رئیس دائر به تصمیم هیئت رئیسه راجع به تعیین تکلیف مطالب موجوده در مجلس سنا
۵ - مذاکره در پیشنهاد واصله دائر بارجاع لایحه افزایش سهم کشاورزان به کمیسیون مخصوص
۶ - بقیه مذاکره در لایحه دو فوری راجع باجازه تعقیب آقای احمد قوام و تصویب آن
۷ - طرح سوال آقای وکیل پور
۸ - ختم جلسه بعنوان تنفس

مجلس ساعت نه وپنجاه دقیقه صبح بریاست آقای مهندس رضوی (نایب رئیس) تشکیل گردید.

- تصویب صورت مجلس

۱- تصویب صورت مجلس

نایب رئیس _ صورت غائبین جلسه گذشته قرائت می‌شود (بشرح زیربوسیله آقای ناظرزاده قرائت شد).

غائبین بااجازه _ آقایان: مکی _ مهندس حسیبی _ مدرس _ عبدالرحمن فرامرزی _ ناصرذوالفقاری

غائبین بی اجازه _ آقایان: دکترامامی _ بهادری _ فتحعلی افشار_ دادور_ امیرافشار_ معتمددماوندی _ محمدحسین قشقایی _ راشد_ میراشرافی _ تولیت

دیرآمدگان بااجازه آقایان: میلانی. اورنگ

دیرآمدگان بی اجازه _ آقایان: منصف _ دکترکیان _ شوکتی _ صراف‌زاده

نایب رئیس _ نسبت بصورت جلسه یکشنبه ۱۱ آبانماه ۱۳۳۱ اگرآقایان نظری دارندبفرمایند. آقای ناظرزاده

ناظرزاده _ در جلسه گذشته ضمن طرح یکدوازدهم بنده عرض کردم که همه آقایان نمایندگان محترم از زحمتی که تاخیرپرداخت حقوق برای آنهاایجادمی‌کندمطلعندومجلس هم برای کمک به کارمندان دولت یکدوازدهم را تصویب کرد امروز خواستم این تذکر را بوزارت دارایی بدهم که مقصوداز پرداخت حقوق کارمندان دولت فقط حقوق کارمندان تهران نیست (نمایندگان _ صحیح است) بلکه باید حقوق کارمندان شهرستانها و بخشهای دورافتاده هم پرداخت شود (صحیح است) که ماهها بتاخی رنیافتد و عده زیادی کارمندان تهیدست ولایات بمضیقه نیفتندخوب است جناب آقای وزیردارایی باین موضوع توجه بفرمایند(صحیح است)

اقبال _ بنده سه باربایشان نوشته‌ام

نایب رئیس _ آقای کهبد

کهبد_ در عرایض پریروزبنده مختصراشتباهی است که غلط چاپ شده تصحیح می‌کنم ومی‌دهم به اداره تندنویسی

نایب رئیس _ آقای خلخالی

خلخالی _ در عرایض جلسه گذشته بنده اشتباهاتی رخ داده که اصلاح می‌کنم وتقدیم می‌کنم.

نایب رئیس _ آقای حاج سیدجوادی

حاج سیدجوادی _ در بیانات بنده که در روزنامه نوشته شده عباراتی نوشته شده بودکه مطالب بنده تحریف شده بود می‌خواستم قدری توجه بکنندآقایان مخبرین جرایدکه عبارت ناطق تحریف نشود وازخلاصه‌اش افتضاح برپانشود خیلی ممنونم حالاخلاصه هم می‌کنندیکطوری خلاصه بکنندکه تتمه آبرونرود.

نایب رئیس _ راجع به تندنویسی مجلس بفرمایید.

حاج سیدجوادی _ حالاعرض می‌کنم عبارتی هم اینجا داردحاج سیدجوادی از ۱۳ تا ۱۷ صحبت این است که اعلام می‌کند۱۳ تا ۱۷ مرادمن این است که روزی که شماره‌های ۱۳ گذرنامه را می‌دهند در خلال آن ۱۷ هم هست واین اشاره بعدم ترتیب وانضباط است تمنامی‌کنم اصلاح بفرمایند.

نایب رئیس _ اصلاح می‌شود آقای حائری‌زاده نسبت بصورت جلسه فرمایشی دارید؟

حائری‌زاده _ مطالبی در جلسه قبل من عرض کردم که خیلی مختصربودواشتباه مطبعه ایی داردآن را اصلاح می‌کنم ومی‌دهم باداره تندنویسی که اینجا تکمیل بکنندوازموقع می‌خواستم استفاده بکنم یک طرح قانونی است راجع به فرهنگ واین دسته بندیهای که در داخل دبستانهاودبیرستانهاوبچه‌ها را بکارهایی که وظیفه تحصلی شان نیست می‌گمارندتهیه شده‌است بنده ویکعده از آقایان امضاکرده‌ایم تقدیم مقام ریاست می‌کنم وتقاضامی‌کنم که دستوربفرمایند قرائت شود وبه کمیسیون مربوطه مراجعه شود.

نایب رئیس _ آقای دکتربقایی

دکتربقایی _ ضمن عرایضی که بنده در جلسه قبل در مجلس کردم یک اشتباهاتی در مطبع رخ داده که تقدیم اداره تندنویسی می‌کنم فقط یکیش را تصحیح می‌کنم وآن این است که اعتصابی که جریانش را بعرض رسانیدم راجع باداره دخانیات بودنه راجع به راه آهن.

نایب رئیس _ نظردیگری راجع بصورت جلسه نیست؟ (گفته شد_ خیر) صورت مجلس بااصلاحاتی که شدبتصویب می‌رسد.

- بیانات آقای: زهری _ دکترشایگان _ قنات‌آبادی

۲- بیانات آقای: زهری _ دکترشایگان _ قنات‌آبادی

نایب رییس - آقای علی زهری برای نطق قبل از دستوذ بفرمایید.

زهری - آقایان قضیه قضیه مهمی است که باآن روبروهستیم. مسئله مهم وحیاتی که امروزمطرح است مساله بسیاری مهمی است که حیات وبقای ملت و مملکت بکیفیت حل آن بستگی داردو حالا بجای آنکه در صدد حل مساله باشیم یا شروع بفکر و کار برای حل آن مساله بزرگ بکنیم بعضی‌ها نشسته‌ایم دست به دست هم می‌مالیم و منتظریم که دیگران کاری بکنندو یا مامورینی که انتخاب شده اندمسئولینی که در خارج هستندوظایفشان را انجام بدهندمااگر ننشسته‌ایم ودست به دست هم نمی‌مالیم وظیفه خودمان را باانتقادوخرده گیری مخلوط می‌کنیم ویاگرمامورانجام کار ومسئله ایی هستیم می‌خواهیم باهمان وسایلی که اسباب خرابی کارهابوده اندکارمثبت وساختمانی انجام بدهیم و در این میان اغلب آنچه گفته می‌شود تعارفست که از طرفین از طرف مسولین از طرف آقایان وکلاتحویل داده می‌شود وتحویل گرفته می‌شود وضع ماومملکت ماخیلی روشن است. آقای دکترمصدق رئیس دولت است برای اینکه افکار عمومی ملت ایران خواسته‌است که ایشان رئیس دولت باشند. آقای دکترمصدق صاحب همه گونه اختیارات است برای اینکه همه بااحترام استضهار افکارعمومی ملت ایران اختیاراتی را که می‌خواست بشخص او تفویض کرده‌ایم وبرای اینکه همه مامی‌دانیم ومی‌دانستیم ویقین داشتیم ویقین داریم که دکترمصدق از اختیاراتی که باوداده شده‌است سوء استفاده نمی‌کند(صحیح است) واگرموقع طرح قانون مربوط به تفویض اختیارات اشخاصی در تردیدبودند فقط از این می‌ترسیدند که دکترمصدق از اختیارات استفاده نکندیعنی اسلحه ایی را که برای نجات مردم دردست گرفته‌است در غلاف بگذارد. دکترمصدق رئیس دولت مورداطمینان همه ملت ایران هست (صحیح است) وایشان عده ایی را برای همکاری خودشان انتخاب کرده اندخیلی میل داشتم که آقایان وزیران ومعاونانشان تشریف داشتندکه عرایضم حمل برغیبت نمیشد(قنات‌آبادی _ آنهاغائب هم که باشندروحشان اینجاست)مقصوداین است غیبت نکرده باشم وگناهی نکرده باشم (قنات‌آبادی _مشروع است) خلاصه آقای دکترمصدق عده ایی را برای همکاری خودشان انتخاب کردندو در شخصیت افرادانتخاب شده هم بطورکلی حرف نداشته ونداریم وازیک جهت هم اسباب خوشوقتی است که اکثروزرای ایشان سابقه وزارت نداشتندیعنی سابقه ومهارت در فن ماست مالی کردن وسمبل کاری کردن نداشتند(صحیح است) ماشاءالله تازه نفس بودند و یقینا بقصد خدمت به مسند وزارت نشستندو وسایل کار هم از همه حیث و در حدود ممکنات برایشان بهترازهمه موجود و میسربود و میسر هم هست. ولی مثل اینکه آقایان تا امروزهیچ کاری انجام نداده‌اند. ماالبته می‌دانیم و وزیرامورخارجه هم پریروز یادآوری فرمودند که انجام کار و اصلاحات وقت می‌خواهد مااین را می‌دانیم لذا حرف خود را تصحیح می‌کنم وعرض می‌کنم که اقایان وزرابه طورکلی هیچ کاری را هم شروع نکرده اندوچنین به نظرمی‌رسدکه دستگاه دولتی دستگاه معطله دولتی دستگاهی که متخصص در ایجادامور معوقه‌است آقایان وزراوتازه نفس خوش نیت ماراخوب مشغول کرده اندوخودشان از طرف دیگرمشغول انجام وظیفه تشکیل پرونده‌هایی برای امورمعوقه می‌باشند در ابتدای تشکیل هیات دولت شخصی بایکی از آقایان وزیران سابقه دوستی داشت به ملاقات آقای وزیررفت دیدآقای وزیرغرق پرونده‌ها وامضای عطف وتعقیب وپاسخهامی باشد باوگفت رفیق خودت را بااین کاغذبازیهامشغول نکن نگذاروقت را بااین کاغذبازیهاتلف کنند نابودکنندجناب آقای وزیرجواب دادنه من مشغولم که واردجریان کارهابشوم. همینکه واردجریان شدیم کارهاراقبضه خواهم کردوالله وبالله خواهم کرداکنون جناب آقای وزیرچنان واردجریان کارهاشده‌است وجریان کارهاچنان ایشان را بخود مشغول کرده که حتی فرصت هم از اوسلب شده‌است یک حکایت کوچولو اینجا بیادم آمدمردی داشت تعریف میکردکه در فلان موقع و در فلان محل چگونه گرفتارعده ایی اوباش شد و چگونه از خوددفاع کردضمن تعریف برای نشان دادن طرزعمل کمربندش را بازکرددورسرش چرخاندن. خیلی معذرت می‌خواهم شلوارش یاخودش لاغرشده بودنمی‌دانم ولی آنچه محقق است این است که شلوارش شروع کردبه پایین افتادن واوهمچنان کمربند را محکم دور سرش میچرخاندیکی از حاضرین ومستعمین چون وضع را بدین منوال دیدگفت اهوداداش آمشتی شلوارت را بکش بالا.

داداش آمشتی همانطورکه کمربندرامحکم وتندوسریع دورسرش میچرخاندجواب دادکوفرصت من نمی‌خواهم اینجا به آقایان وزیران دکترمصدق عرض کنم که عذر کو فرصت از ایشان مسموع نخواهدبود. آقای دکترمصدق حسابشان در مقابل افکارعمومی باآقایان وزیرانشان بکلی جداست مردم می‌داننداینطور فکر می‌کنند که یک دکترمصدق تنهااین اختیارات و پشتیبانی که ازش می‌شود سهل است اگر صد برابر هم می‌شد بتنهایی نمی‌توانست کاری را انجام بدهد کار را بایستی آقایان وزیرانشان انجام بدهند و از این آقایان وزیران هم هیچ عذری پذیرفته نخواهدبود زیرا برای هیچ کابینه ایی برای هیچ وزیر وهیچ هیات وزیرانی یک چنین فرصتی برای کاریااقلابرای شروع بکارپیدانخواهد شدراجع باصلاحات خیلی حرف زده شده‌است گفته شده بازهم بایستی گفته شود وبایدبهمه کس فهماندکه اصلاحات اساسی اصلاحات عمیق وقت می‌خواهد. فرصت می‌خواهدوسیله می‌خواهدولی این موضوع اصلاحات که الان سرهمه زبانهاست وسیله سمپاشی ویانفرت ویاپیراهن عثمان شده که لازمست قدری در اطرافش توضیح داده شود.

نایب رئیس _ وقت را هم باید مراعات کرد.

زهری _ الان دونوع فکروجودداردیکدسته از ماهستندکه اصلاحات فوری را لازم وممکن می‌دانندواصراردارندکه دولت باید هرچه زودترشروع باصلاحات عمیق واساسی بکندویک عده دیگرمعتقدهستندکه مثلااصلانیایدحرف اصلاحات را هم زدزیراممکن است خدای ناکرده ایجاداختلاف وتشتتی بکند در هردودسته این اشخاص اشخاصی هستندکه واقعا طرفدار دکتر مصدق و نهضت ملی واصلاحات واقعی هستندو عده‌ایی هم هستندکه مخالف هستندواز همه چیز و حتی از اصلاحات هم برای تضعیف دولت و تخریب روحیه مردم استفاده می‌کننداینهاهم گاهی از لزوم اصلاحات صحبت می‌کنندواصلاحات را پیراهن عثمان می‌کنندوگاهی هم از ترس اینکه مبادافردااصلاحات راستی راستی بشود صحبت از اصلاحات را بعنوان اینکه وبتصوراینکه موجب تضعیف می‌شود کفرمی‌دانندخلاصه مطلب منظوربنده این بودکه الان صحبت از اصلاحات کردن وتقاضای اصلاحات کردن ودرباره اصلاحات فکرکردن مثل اینکه بصورت غامضی درآمده وبهمین جهت هم قصدبنده صحبت از اصلاحات لزوم اصلاحات یادآوری اصلاحات نیست واعتراف می‌کنم که اصلاحات عمیق واقعی فرصت وقت ووسایل متناسب لازم داردولی بعضی چیزهابعضی کارهاست که فوری میسروممکن است در صورتیکه دولت یعنی آقایان وزیران نقشه داشته باشندیعنی بخواهندباهم بنشینندهدف کارشان را باهم صریحامعین بکنندوجداهم بفکرتهیه وسایل رسیدن به آن هدفهاباشندوضمنامنفی بافها ومشکل تراشهای عالیمقامی را که سالهاست همینطورعالیمقام هستندوکاری نکرده اندازحول وحوش خودشان برانند زیرااین آقایان جزمشکلتراشی وبهانه جویی ومنفی بافی هیچ کاردیگری بلدنیستندهرکاری را که می‌خواهندبکنندفوری سختیهاواشکالات وبهانه‌هایی را که برای نکردن کارموجوداست صورت می‌دهد.

نایب رئیس _ آقای زهری وقت آقانزدیک باتمام است.

زهری _ چند دقیقه مانده

نایب رئیس _ سه دقیقه از وقت شماباقیست

زهری _ هفت هشت دقیقه بیشترطول نمی‌کشد

نایب رئیس _ بفرمایید بعد رای می‌گیریم

زهری _ چون اینجا چند مرتبه از طرف آقایان اعضای دولت تصریح شده که خواهان اظهارنظروراهنمایی هستندبنده ورفقایم یک موضوع نسبتامهمی را که بنظرم آمده که لازمست تذکرداده شود اینجا مطرح می‌کنیم وبعدازمطرح کردن هم با تمام قوا و توانایی خودمان و به کمک سایرآقایان نمایندگان وهمکاری وهمراهی آقایان نمایندگان آن را ازدولت هرروزوهرساعت بهروسیله‌ای باشدمطالبه خواهیم کردولی فعلالازم است که عرض کنم که آقایان وزراحتی آقایان وکلاوتمام مسئولین امورقبل از هرچیزبایدیک طرزفکرویک مرض فکری را که عجالتاهمه مان مبتلاهستیم معالج بکنند وهرچه زودترمعالجه بکنندواگربخواهندراجع به مناسبات بین مالک وزارع یک قانون وضع بکنندومقرراتی اعلام بدارنداگربخواهندبرای مردم وبرای طبقات زحمتکش مردم وکلیه افرادی که حقشان در اینجا تضییع شده کاری بکنندوخلاصه اگربخواهنداولین قدم را بردارندواولین سنگ بنای عدالت اجتماعی را بگذارندبایدیک فکرغلط وجاری را از مغزخودشان خارج کنند. یعنی اینکارهابرای آن بکنندکه این کارهالازم است وبایدبشود ونه مثلابرای جلوگیری از مرض و در ددیگرتوضیح می‌دهم وتصریح می‌کنم. اغلب وقتی صحبت از حق کارگروحق دهقان حق مردم وگرسنه وبیکارمی‌شود اغلب وقتی از لزوم تعدیل ثروت صحبت بمیان می‌آیدبزرگترین دلیل این کارهاراوجودکمونیست معرفی می‌کنند.

می‌گویندماچون می‌خواهیم جلوی کمونیست را بگیریم باید این کارهارابکنیم اینهاطرزفکرغلط است واین طرزتفکراست که تا اندازه‌ای تاکنون مانع شده‌است در این زمینه حتی یکقدم برداشته شود. این استدلال را باید بکلی دوربیاندازیم باید حق دهقان حق کارگرحق تمام طبقات زحمتکش داده شود برای اینکه حق آنهاست. برای اینکه ما اینجا آمده‌ایم حق مردم را نگذاریم تضییع شود هرکس بهرکس برسد (پورسرتیپ _ حق گرفتنی است نه دادنی) مارافرستاده‌اند اینجا که حق را بگیریم قربان (نمایندگان _ احسنت احسنت) برای اینکه عرض کردم ما اینجا برای همینکار اینجا آمده‌ایم مارابرای همین کار اینجا فرستاده‌اند برای آنکه دولتهاامروز در تمام دنیادنیای متمدن وظیفه شان این است که بهرقیمتی که باشدعدالت اجتماعی را بقراربکنند و ثروت‌هایی را که عموما بنا حق در نتیجه حق کشی وانواع دزدی وغارت وچپاول در یکجا جمع شده بصاحبان آنهابرگردانندنه برای کاردیگراین یک حقی است برای که این حقی است. برای اینکه این بالاترین حق است نه برای جلوگیری از یک مرض فرضی. این برقراری عدالت اجتماعی که همه معترف به لزوم برقراری آن هستیم البته مقدماتی لازم دارد. سعی می‌کنم که خیلی مختصر چند نکته از این مقدمات را بعرض برسانم. اول آنکه باید نقشه داشت دوم اینکه مسحورومجذوب مشکلات کارنشد. راجع بچگونگی نقشه عرضی ندارم عجالتااین را تذکرمی‌دهم که برای تهیه بهترین نقشه‌های ممکن نبایدوقت تلف کرد. نقشه ایی که بطورمتوسط قابل قبول باشدوهرکاری که باندازه متوسط معقول باشد در این مملکت ما در این خراب آبادبطورقطع نتیجه واثرفوری می‌بخشد. شایداگریک کاخ خیلی عالی را بخواهیم تعمیر بکنیم وبهتربکنیم کارمشکلی باشدولی یک کلبه خرابه وسقف در رفته را بامطالعه کم فوری می‌شود اصلاح کرددوم اینکه از این موضوع در انجام کارنبایدترسیدکه قدری ظلم هم بشود. ناچاربایدقدری ظلم حتما بشود. نسبت به آن طبقه وآن افرادکه ماشاء الله همه چیزدارندوهمه چیزراچندین صدوهزاربرابرخودواولادخودشان دارند اگرقدری هم ظلم بشود هیچ مانعی ندارد. قانونهایی باید درست کردکه قابل اجراباشد. یکی از علل آنکه قوانین خوب اغلب اجرانمی‌شود یعنی قوانینی که بضرراغنیاست اصلااجرانمی‌شود برای این است که می‌خواهندبهیچ کس ظلم نشود یااین موضوع را بهانه می‌کنند. مثلامی خواهند در یک قانون تمام استثناهای ممکن التصورراپیش بینی کنند لذاقانونهابصورتی درمی آید که اصلاقابل اجرانیستند. بهترین نمونه‌اش همین قانونهای متعددمالیات بردرآمداست که در اینجا بتصویب رسیده وهیچکدامشان اجرانشده. این یک موضوع پیش پاافتاده ایست که هیچ قانونی نیست که بتواند تمام طبقات تمام مردم یک کشوری را راضی بکند. ناچاربعضی‌ها ناراضی می‌شوندوازاین ناراضی شدن بعضی‌ها نبایدترسیداینست که عرض کردم لازمست برای انجام عدالت اجتماعی قدری ظلم هم بشود البته خوشبختانه موضوع ظلم درکارنیست چیزدارهای مامتمولین مابطوریکه حتی در این مجلس و در یکی از جلسات خصوصی هم اعلام کردندحاضرندنیمی از املاک ومایملک خودرامفت ومجانابدولت بدهندویاثلث (یکی از نمایندگان _ همه‌اش را بدهندبهتراست) نه ممکن است جزوفقرا در بیایند و باری بدوش دولت بشوندوخوب نیست عجالتاالبته موضوع این است وآقایان هم می‌دانیم که یکعده ایی حق یکعده دیگررابازوروظلم گرفته وغصب کرده‌اند وبدون یکخرده ظلم و فشارپس نخواهندداد. ودولتها در این عصروزمان موظفندوظیفه شان است و ما اینجا هستیم که آنهاراموظف بانجام این کاربکنیم که حق مظلومهاودزدزده‌ها را بگیرندوبطریقی باینهاپس بدهندوبرای انجام این کارمراحل وقدمهای اول این کارداشتن نظریات اشخاص متخصص دکترشاخت وکامیل گوت واینهاهیچ احتیاجی به نظریات این آقایان هم نداریم همین متخصصین خودمان برای انجام این کارهاکافی هستندمثلابرای اینکه وضع ادارات قدری بهتربشود.

نایب رئیس _ آقای زهری قدری عجله بفرمایید.

زهری _ نزدیک باتمام است من باب مثال عرض می‌کردم برای اینکه وضع ادارات یک قدری بهتربشود و دلسردی یاس کارمندان دولت که اکثریتشان خوبند و خیلی هم خوبند و دزد و رشوه خوار هم نیستندازبین بروددولت می‌تواند و بنظر ما باید نورچشمی‌ها را از ادارات بریزد بیرون. بنظر ماوجو دنورچشمیها در ادارات هزارمعایب داردکه بنده چیزی نمی‌گویم زیراآقایان همه می‌دانند(یکی از نمایندگان _ چی آقا؟) نورچشمیها را از ادارات بریزند بیرون. این نورچشمیها را می‌شناسیدماهم می‌شناسیم اغلب... (گنجه خیلی هستند) اغلب اینهابناحق پست‌ها وشغلهای مهم را اشغال کرده‌اند اینهارامی‌شود بدون ملاحظه بیرون ریخت اگرهم ملاحظه لازم بودبایدبه آقاجانهایشان گفت ویاازخودشان خواهش کرد که یک مرخصی بدون حقوق بگیرندواگرهم نگرفتندمرخصشان کردالبته در این میان ممکن است به چندتاشان ظلم شود چندتاشان باشندکه استحقاق مقام وشغل خودشان را داشته باشنداین البته ممکن است ولی هیچ مانعی ندارد که اینها بیرون ریخته شوندبرای آنکه بااین بیرون ریختن آنهادههاهزارنفربه اینده خودشان امیدوارمی‌شوندواگراین موضوع را هم در نظربگیریم که در مملکت ما تاکنون هیچکاری به متخصص وکاردان سپرده نشده ونمی‌شود وهیچیک از این نورچشمیها هم که اتفاقا ممکن است تخصص داشته باشند در محلی که هستندمورداستفاده قرارنمی‌گیرندآنهارا بیرون کردن هیچ مانعی نداردآقایان وزراهم آنطوریکه عرض کردم باید بنشینندباهم فکراساسی بکنند وآقای دکترمصدق هم مشکلات و اشکالات کار را ازجلوی پایشان بردارند. اصلاحات عمیق واساسی وتحولات واینجورچیزها عجالتاپیشکش آقایان. کسی تحول عمیق واساسی را ازآقایان انتظارنداردزیراهمانطورکه گفتم وقت می‌خواهدوعجالتاوقت نیست کاریکه آقایان باید بنشینند و نقشه فوری برای آن بریزندووسایلش را بهرقیمت که باشد تهیه کنندوموانع آنرارفع نماینداین است که برای مردم برای بیکارهاکارتهیه کننداین اصلاحات نمی‌خواهدوخیلی آسان است این وظیفه دولت است واولین وظیفه دولت است باید برای مردم کارتهیه کردوبعدهم اصلاحات کرد آنوقت فرصت اصلاحات خواهدبودکارهم البته دوچیزمی‌خواهدنقشه وپول هردواین‌ها هم موجوداست عرض کردم برای تعمی‌رومرمت یک کلبه خرابه نقشه آن مشکل نیست هرکاری در مملکت آغازبشود مفیدواقع می‌گرددومستقیم وغیرمستقیم نفع می‌دهد الان مکتبی در اقتصاد هست که عقیده دارد دولت برای رفع بیکاری وتنظیم وبهبودوضع اقتصاد هرکاری بکندمفیداست واگرکارفعاله ایی موجودنباشدوتمام کارهای عام المنفعه در یک مملکت انجام شده باشدکافیست دولت دستوربدهدکه بیکارهامشغول کندن گودالهایی در بیابانهابشوندوبعدآن گودالهاراپربکنندواین عمل خودبتنهایی باعث رونق اقتصادیات خواهدشداگرآقایان دقت بفرمایندملاحظه می‌کنندکه این موضوع شوخی نیست خیلی مفهوم جدی هم داردولی خوشبختانه یابدبختانه در مملکت ماهنوزخیلی مانده‌است که به اینجا برسیم که دولت بیکارهارامشغول کندن وپرکردن گودال بکندخیلی کارهای دیگراست که اگرشروع بشود وبانجام برسد در مدت کوتاهی خرج خودش را هم تامین می‌کندواستهلاک می‌کندخیلی کارهاهست که اگربشود در وضع همه در رفع بیکاری رونق بازاروتجارت وحتی درآمددولت هم فوری تاثیرخواهدکردولذاتهیه نقشه برای کارمشکل نیست حتی می‌شود ادعاکردکه در ده بیست سال اخیرادارات دولتی مامتخصصین خودماومتخصصینی که از خارج آمده‌اند اینجا کاری جزتهیه نقشه نداشته اندالان در هریک از ادارات ووزارتخانه‌ها یک دنیانقشه‌های کم وبیش مفیدموجودهست. موضوع پول آنهم تهیه‌اش ممکن وحتی می‌شود گفت آسان است بشرط اینکه دستگاه دولت هیئت دولت مجموع دولت بخواهند. اول برای کارهای عام المنفعه احتیاج بانتشارمقداری اسکناس هست

نایب رئیس _ آقای زهری زودترتمام کنید.

زهری _ متخصصین خارجی گفته اندکه اگر ازدیاد اسکناس برای تهیه کار و امور عام المنفعه باشد هیچگونه اشکالی نخواهدداشت و اگر بعضی احتیاط‌های دیگری هم در کارباشداز نظر اقتصادی و هیچ ضرری نخواهدداشت. علاوه براین برای آنکه انتشاراسکناس در قیمت‌ها تاثیرنکند علاوه براینکه باید بتدریج و فقط باندازه لزوم منتشربشود لازم است یک اقدامات احتیاطی دیگری هم انجام بگیرد که قیمتها ترقی نکند در وهله اول دولت باید یک مالیات نسبتا سنگین به املاک غیرمنقول ببنددو در مرحله اول دولت باید ازاملاک بایرکه چه در شهروچه در خارج شهرمسلوب المنفعه افتاده‌اند یک مالیات سنگین بگیردآقایان این صحیح نیست که فلان آقاکه زرنگ بوده یابارئیس ثبت تبانی کرده یا بابا بزرگش صاحب اختیاریک قسمت مملکت بوده قسمتهای وسیعی از اراضی را مثلاازفلان کوه تا فلان کوه بثبت برساند وادعای مالکیتش را بکندوبعدهم بگویدیک سویس دوسویس اراضی ملک دارم این صحیح نیست وباین ترتیب صحیح نیست که بعضی اشخاص میلیاردهاثروت اجتماع را بشکل زمین بایرضبط بکنندومالیات نپردازندوبعذراینکه مسلوب المنفعه‌است درآمدنداردمالیات ندهند در صورتی که بیشتراراضی مملکت اگربنظربیاوریم بایرهست ودرآمد نداردولی نصف درآمدمملکت عجالتا صرف قوای انتظامی برای حفظ همین اراضی بایرومسلوب المنفعه می‌شود صاحبان اینهاآقایان باید درنگهداری آنهاشرکت کننددولت باید ازاین اراضی بنسبت قیمتشان مالیات بگیردممیزی هم لازم نیست وقت تلف کردن هم لازم نیست مالکین اراضی بایرواراضی مسلوب المنفعه باید موظف باشندکه اظهار نامه‌ای بدولت بدهندوقیمت اراضی خودشان را هم تعیین بکنندومالیات آنراهم بپردازندودولت هم حق داشته باشد که در مقابل طلب خودش ویا در هرموقع دیگراین اراضی را بقیمت اظهارشده تصاحب کندعلاوه براینکه برای دولت پول تهیه می‌شود صاحبان اراضی هم بعضی‌ها شان شاید در صددعمران وآباداراضی واملاکشان برمیایندخلاصه اینکه دولت می‌تواندبرای مزدکارگراسکناس منتشربکندوبرای تهیه مصالح کارازمالکین اراضی بایر در درجه اول وازاراضی مالکین دایر در درجه دوم مالیات بگیردوبخصوص بتهیه وسایل کاربپردازداین کارراآقایان باید بکنندوهرچه زودترهم بکنندتهیه کاربرای بیکارها وقت ووسایل واینهانمی خواهداگربرای بیکارها کارپیداشود خود آقایان که صبح بیرون می‌آیند راحت ترخواهندبودوکسی به آنها مراجعه نخواهدکرد که کاری برای ما تهیه کنید خیلی از دردهای اجتماعی و اقتصادی کشور علاج خواهدشد برای دولت هم مالیات تهیه خواهدکرد.

نایب رئیس _ آقای زهری تسریع بفرمایید

زهری _ یک دوصفحه مانده چند دقیقه بیشتروقت نمی‌خواهم اگراین کار را دولت بکند به کمک خارجی اهم احتیاج نخواهدداشت اگر اینکار را دولت بکند نفت هم که ازش صحبت نخواستم کنم خریدار پیدا خواهدکرد و آنرا بقیمت خوب از ما خواهند خرید و آنرا بدون تخفیف با قیمت خوب خواهندبرد یعنی اگر رفع احتیاج خودمان را بکنیم و آنهابدانند که ما احتیاج به خارج نداریم فروش نفت هم سهل خواهدشد این در صورتی است که این کارهارابکنند واگرهم نکنند بعدازاینهمه حرفهابعدازاین همه تجربه‌ها بعدازاین همه فداکاریها بعد از ۳۰ تیرها بعد از نهضت‌ها در آینده نمی‌دانم این دوران ما را چگونه قضاوت خواهندکرد(اقبال _ بسیاربد) بسیار بد زیراهم وسایل کاربود به بهترین وجه ممکن و کاری نشدآنوقت حالا آینده را ول کنیم همین آینده خیلی نزدیک با خودآقایان که اینجا نشسته‌اند با خود ماچکار خواهندکرد همین مردمی که برای اینکه ما اینجا بنشینیم و به آقای دکترمصدق رای بدهیم خون خودشان را دادندبه سر ما چه خواهند آورد آقای قنات‌آبادی دیشب شعری خواندند توی فراکسیون که توی کله مانده‌است این بودکه (سرخم می‌سلامت شکنداگرسبویی) اگرسبوها بشکنند هیچ مانعی ندارد بشرط آنکه سر خم می‌سلامت بماند ولی اگر ادامه باین وضعیت وبهمین ترتیب داده شود سر سبوها خواهدشکست و از خم می‌هم اثری نخواهدماند.

قنات‌آبادی _ احسنت

نایب رئیس _ در واقع کاری که مجلس باید صرف کارقبل از دستوربکندخاتمه یافت اگرآقایان موافقت بفرمایند آقای دکترشایگان صحبت بفرمایندوبعدرای می‌گیریم برای نیم ساعت اضافه آقای زهری. آقای دکترشایگان

دکترشایگان _ اینکه اشخاص دیگری به تفصیل صحبت کنندوبخواهندازوقت نطق دیگران کم بگذارنداین بنظربنده خیلی صحیح نیست این یکربع مال هرشخصی هست آن یک ربع را خودش استفاده می‌کندبعدمجلس اگررای داد آن شخص بازهم استفاده می‌کندوالاحق کس دیگری را ضایع کردن که صحیح نیست. بنده سعی می‌کنم حتی الامکان در این مجلس مستمع باشم وگوینده نباشم بدلیل اینکه استفاده می‌کنم از بیانات آقایان وسعی می‌کنم جزبضرورت یعنی وقتی که احساس می‌کنم یک مصلحتی حکم می‌کندحرف می‌زنم در جلسه گذشته پیش آمدی شدبعضی تصور کردندکه مطلبی برخورنده نسبت به بنده گفته شده‌است وبهمین جهت بنده مطالبی عرض کردم (در این موقع جلسه از اکثریت افتادوپس از چند لحظه مجدداکثریت حاصل شد) درصورتیکه اگربه بنده برفرض اهانتی بشود بازبنده ضرور نمی‌بینم جوابی عرض کنم واولی وانسب این است که تحمل کنم وجوابی عرض نکنم وبطوریکه ملاحظه فرمودید نسبت به بنده هم بخصوص چیزی نفرموده اند(صحیح است) بعدهم که اظهارمحبتی فرمودندبنده در آن موقع نشنیدم بعد در روزنامه خواندم وایشان بنده را ازاشخاصی می‌دانندکه حالاشایدهمینطورازدهنشان درآمده‌است والا ایشان حرفی را بی مطالعه نمی‌زنند در روزنامه نوشته بودکه ایشان گفته اندبنده تقویت کافتارادزه را می‌کردم وقتی که کافترادزه بایران آمده بودبابعضی از رفقامسخره‌اش می‌کردیم وکفترزاده می‌گفتیم در صورتیکه کافتارادزه در سال ۲۳ بایران آمدوبنده نمی‌دانم چطورمی‌شود که بنده در سال ۲۵ و۲۶ در کابینه بودم کافتارادزه ایی را که در سال ۲۳ بایران آمده تقویت کنم یکوقتی یکنفرباماصحبت میکردومی‌گفت برای اینکه مطلب مکشوف بشود شمابایدازدوقیدصرفنظربکنید مطلب حل می‌شود صحبت برسراین بودکه بتوانیم باارواح صحبت کنیم وطی طریق کنیم آن شخص می‌گفت مثلاشما اینجا نشسته ایدمی بینیدکه فلان کس در آمریکاچکارمی‌کندقبول این امربرای مامشکل بودآن شخص می‌گفت اگرانسان مقاماتی طی بکندهمه اینهاسهل است گفتیم اینهاقبولش خیلی مشکل است که بنده باشاه عباس صحبت کنم می‌گفت نه خیلی مشکل نیست باید دوقیدرافراموش کنیدیکی قیدزمان است یکی هم قیدمکان حالاهم اگرقیدزمان ومکان را برداریم مطلب حل می‌شود بااین وضع ممکن است بنده کافتارادزه را که در سال ۲۳ بایران آمده‌است تقویت کرده باشم عرض کنم اینهامطلبی نیست واگرکسی شدیدتروموهن ترازاین هم صحبت بکنم بنده عرضی نمی‌کنم چون ایده بنده‌است از صف دوستان که هیچ اگرازصف مخالفین هم حرفهایی زدندوماجواب ندادیم جوابش را مردم می‌دهند اما آنجایی که من صحبت کردم برای این بودکه به حیثیت مجلس وحیثیت نهضت ملی ایران لطمه می‌خورد از این جهت بودکه بنده تاب نیاوردم وایرادکردم مطلب را بنده می‌شکافم بنده از اشخاصی هستم که به نهضت ملی ایران وباشخاصی که پیشرواین نهضت بوده اندوهم چنین باشخاصی که این نهضت را تقویت کرده اندایمان قطعی دارم بنده نفع شخصی ندارم که کسی را تقویت کنم یا در مقابل کسی بایستم بنده نه ثروتی دارم نه ملک املاکی علائق زیادی که بخواهم برای حفظ آن علائق تمکین کنم از یک چیزهایی که بهش معتقدنیستم اینراکه ندارم خویش وقومی هم که بخواهم بردولت وادارات تحمیل کنم واستفاده کنم یکدانه ندارم یک نفرندارم بنابراین نفعی ندارم که دولتی یاشخص را تقویت کنم وحال آنکه در دلم با او مخالف هستم وبرعکس اگرهمین وجودمحقرمن هم در خطرباشداگرببینم چیزی برخلاف مصلحت مملکت است اینجا می‌ایستم ومی‌گویم توکسی که قوی هستی وشخص اول هستی آدم فاسدی هستی وبدهستی همین کارهاراهم اینجا کرده‌ایم و امتحان خو در اداده‌ایم بنابراین تصوراینکه مابرای خاطراشخاصی یاشخصی که رئیس دولت است وموردنظرمن هستندبنده می‌خواهم برای خاطراینها پاروی حق بگذارم یک همچوچیزی نیست برای اینکه بنده تنهادلخوشی ام در این است که فرض می‌کنم اوقاتم بهیچ چیز دیگری مصرف نمی‌شود وفقط صرف کارهای مملکتی می‌شود یعنی نه ملکی دارم نه ضیاعی ونه عقاری وقتی که مشغول خدمت به مملکت هستم داعی نداردوقتی که منافع مملکت در خطرباشدیااشخاص یاشخصی بخواهدبه مملکت خیانت کند ساکت بنشینم بنده عرض کردم که بنده مومن به نهضت ملی ایران هستم بنده عرض می‌کنم الان که آقایان حاضرتمامانفربه نفرقبول دارنداین نهضت ملی را برای اینکه تقویت کردندوآمدند صحبت کردندوفرض نمی‌کردندجوردیگری هستند بنابراین گفتن باین آقایان که مرعوبندیامجذوب بنظربنده صحیح نیست برای اینکه مرعوب کی هستندو مجذوب کی؟ کسیکه خودش دولت را آورده‌است چرامرعوب باشد این را اگریک اقلیتی یایک نفرمی آمدمی‌گفت قابل قبول بود آقااخر ما خودمان دولت را آوردیم از همه بهترکه ایشان خودشان عضوفراکسیون نهضت ملی هستندکه خودشان آورنده هستندخودشان رای دادندوتصویب کرده ندیاخودایشان شمارامرعوب کرده‌اند یادسته ایشان شما را مرعوب کرده اندعرض کردم اگراشخاصی بودندوخارج از این نهضت ملی بودنددراقلیت بودند ومی گفتندآقاشمامارامرعوب کردیدماحرفی نداشتیم مسلم شایدهم همینطوربوده‌است ولی ایشان خودشان جزو نهضت ملی هستندبنابراین مرعوب ومجذوب شده اند؟ بعدهم دو نفرازدوستان ماکه فرصت بیان داشتند اینجا آمدندجناب آقای خلخالی فرمودندمن مرعوب کسی نمی‌شوم وباکمال میل کارمی‌کنم وبعدهم فرصتی پیداشدوآقای صفایی آمدند اینجا وگفتندکه من مرعوب کسی نیستم وازهمه مهمتراین است که اگراشخاصی مرعوب باشندباید خودشان اینجا صحبتی بکنند (حائری‌زاده _ آدم مرعوب که صحبت نمی‌کندمرعوب است) بفرمایید اینجا صحبت بکنید (حائری‌زاده _ استدلال غلط است) خودایشان مرعوب نبودندبدلیل اینکه در بعضی جاهارای ندادندوروزی که صحبت از بستن سنایعنی تقلیل مدت سنابودپاشدندرفتندبیرون پس مرعوب نبودنداگرکسی می‌خواهدبگویدکه من مرعوب نیستندحاضر و آماده باید بگوید همان موقعی که مطلب مطرح است وسربزنگاه است باید بگویدکه من مرعوب نیستم نه اینکه بعدبیایدبگویدکه من مرعوب نیستم وشماهستیدبنده تحلیل می‌کنم این جریان مرعوبیت را آقایان ملاحظه بفرمایند چیزی که در این مورداسم مرعوب ومجذوب رویش گذاشته می‌شود برای آنکه برای فلان آقاپنج هزارتومان اضافه حقوق تصویب کنیم نیست مربوط به مسائل مهمه‌است که در اینجا مطرح شده‌است واحتمال می‌رودیک همچوچیزی درش فرض کرده دوسه مطلب بیشترنیست یکی عبارت است از تقلیل مدت سنایکی دیگر عبارت است قطع رابطه باانگلیس‌ها یکی دیگرعبارت است از ضبط اموال قوام ویکی هم عفوطهماسبی اگرکسی شهامت اخلاقی می‌خواهدبخرج بدهدوبگویدمن مرعوب نیستم در این مواردبایدپاشود وصاف وراست بگویدکه من مخالف قطع رابطه بادولت انگلستان هستم بگویدمن مخالف تقلیل مدت سناهستم بگویدمن مخالف ضبط اموال قوام هستم امااگرنگفت آمدن وبطورکلی صحبت کردن که موردی نداردبلکه در این موردیک ضررکلی هم دارد وضررکلی این است که ملت ملت ایران یک قدرت بیشتر در این دنیاندارد وآن این است که در تمام دنیامی‌گویندکه ملت ایرا مثل فردواحدپشت سرپیشوای خودش ایستاده‌است ومی‌خواهدآزادی واستقلال خودش را بگیرد(صحیح است) اگراین را هم از دست دیگرعلی می‌ماندوحوضش ماکه چیزدیگری نداریم تمام پیشرفتی که در دنیاکردیم تمام نام بلندی‌ها که مدیون کمک وهمراهی شماست مدیون همین یک مطلب هستیم مدیون این هستیم که ملت ایران بامیل ورغبت باکمال از ادی وباطیب خاطراین نهضت را تقویت می‌کند حالابنده چطورتاب بیاورم یک نفربیایدپشت این تریبون وبگویدمجلس مرعوب است به بنده ممکن است ایرادبفرمایندکه این حرکت قسری واجباری است واز روی رضاورغبت نیست آقامن چطورعصبانی نشوم این عصب را برای همین موقع می‌خواهم اگریک چنین حرفی نزنم باید بروم بمیرم (صحیح است) عرض بنده این است که مصلحت اندیشی وکمک کردن به پیشرفت کاردولت ونقشه‌های اصلاحی دادن همه مطلوب است همه آن را نمی‌خواهیم واگرمشکلاتی درپیش داریم مشکلاتمان عبارت از این است که یک جمع مجتمعی که خالصامخلصا تمام اوقاتشان را شب وروزصرف اصلاحات مملکتی بکنندوکمک بدولت بکنندوجودندارد وهمه سعی که بعنوان تشکیل فراکسیون کردیم برای این بودکه یکدسته ایی تشکیل بدهیم یعنی همه باهم کمک بکنندوفکری بحال مملکت بکنداگرکسی هست که مخالف این دسته‌است باید یکی از این دوکاررابکندیابیایدواین فراکسیون را بخواهد ومطالبش را طرح کندواگرمی‌تواندبقوه وقدرت بیان ومنطق این دسته را قانع کند وحرفش را ازپیش ببردویابگویدکه شما مردمانی هستیدکه بحرف حق تن درنمی دهیدوباین جهت من از بین شمابیرون می‌روم وقتی که از بین بیرون رفت آنوقت خودش بروداشخاص هم سلیقه خودش را پیدابکندونقشه‌های اصلاحی خودش را اجراکندولی این وضع متزلزل واگرجساتر نشود تذبذب که ادم بگویدآقامن جزویک دسته هستم همراه یکدسته هستم وملت ایران هم اوراجزآن دسته بداندبعداین شخص بیایدوخلاف آن دسته صحبت وعمل کنداین یک چیزی هست که نبایدتحملش را کردعرض کردم اگرکسی از مخالفین این فراکسیون بیایدویک حرفی بزندبرخلاف فراکسیون قوی هستید آرائتان را برمن تحمیل می‌کنیداماکسی که جزفراکسیون هست نمی‌تواندهم باشدوهم نباشدحالاشهامت اخلاقی می‌خواهد که این مطالب را بسنجد ببیند که بودن بااین جمعیت بصلاح مملکت هست یانیست اگرهست بماندواگرنیست برود ولی اگرکسی باشدببیندکه هردوطرفش عیب‌هایی دارداگر صاف و پوست کنده بخواهدجلوی دوستانش بایستد و بگوید من جزواین نهضت ملی نیستم می‌بیندکه این عیب‌هایی داردوخوب نمی‌شود واگربضررپیشوای این نهضت حرف‌هایی بزندبازمشکل می‌شود این است که این وضع ناگوارکه باهیچ منطقی جوردرنمی آیدپیش می‌آیدبنده اگرعرضی کردم برای این بودکه می‌دانم خارجیهامترصدهستندکه بگویندملت ایران در تحت سلطه یک دسته‌ای قرارداردآقاملت ایران روز۳۰ تیرقدرت خودش را نشان داداین چیزی است که ملت ایران می‌خواهداگراین شبهه در جای دیگرایجاد شود وای بحال ماوای بروزماتمام زحمتی که ملت ایران کشیده‌است تمام صحبتی که تمام نمایندگا ملت کردند وتمام کشت وکشتاری که کشدوعده ایی از نجبب ترین واصیل ترین افراداین مملکت از بین رفتنداین نتیجه را بخشیده‌است که این حرکت واین نهضت ایجادشده این نهضت مال ملت ایران هست ماچه داعی داریم که بگوییم آن‌ها تحت تاثیرهستنداین چیزی است که برای بنده تحملش غیرممکن است در بعضی از جرایددیدم خیلی تعجب کرده بودندکه بعدازآن که ماصحبت کرده بودیم بازآمدیم پهلوی هم نشستیم وباهم صحبت کردیم خوب آقاماکه خروس جنگی نیستیم بنده که غرض شخصی باآقای مشارندارم ایشان هم بنده تصدیق دارم که عرض شخصی بابنده ندارنداین جزوترادیسیون ماست که اشخاص بهم بدمی‌گویندوبعدمی‌گویندبیاآشتی بکنیم آخرهرچه بگویدآقابنده نسبت بشخص ایشان غرضی ندارم ایشان هم که نسبت به بنده بی لطف نیستندمعذالک مرسوم این است که می‌گویندبیاییدآشتی کنیدآقاماحرفی زده‌ایم بعدهم آمده‌ایم کنارهم نشسته‌ایم آقایان که خیلی تندند در اظهار افکارشا می‌خواستندشکم همدیگرراپاره کنیم این در موقعی هست که خیال کنید یک بغضی بین بنده وایشان هست نزاع وجدال بین دوفکراست بین دوایده‌است والتیام پذیرنیست اگربنده پای ایشان را ببوسم وایشان هم روی سربنده بنشینندآن ربطی باین قضیه ندارد بعدبرگردیم دوباره به همین قضیه مرعوب وغیرذالک طوری این مطلب مراکلافه کرده که هرچه فکرمی‌کنم....

نایب رئیس _ آقای دکترشایگان جنابعالی چقدروقت می‌خواهید

دکترشایگان _ الان تمام می‌شود بنده تمام صحبتهایم همین بودوکاری ندارم یک عرض دیگرداشتم این قسمت را در حضورآقایان محترم می‌خواهم عرض کنم که تمام آن اصلاحاتی که دوست صمیمی بنده آقای زهری اظهار فرمودند این مدلول یک مطلب است وآن عبارت از این است که باید جمعی از آقایان متحدا و متفقا بنشینند و کاربکنند فکربکنند مذاکره کنند و نقشه‌های اصلاحی در بیرون بکشند و ممکنات را در نظربگیرند بودهند بدست آقای دکترمصدق که بغیراز حق ملت چیزی نمی‌خواهدوالا بطور کلی مطالبی گفتن فایده‌ای ندارد (افشارصادقی _ اگردیگران بدهندقبول نمی‌کنند؟) اشکال در این است که تمام افراداین مملکت جدا و جدا می‌خواهنداین مملکت را اصلاح کنند این مملکت این جوری اصلاح نمی‌شود بدلیل اینکه نتیجه نقشه‌های اصلاحی که همه شان درست است این است که هیچ کاری انجام نمی‌شود اگر کاری انجام بگیردولواینکه متوسط باشد یا خیلی نازل باشد باز بهتر از هیچ است نتیجه این اصلاحات که بنده یک چیزی بگویم آقای فرامرزی چیز دیگری دکتر کیان چیزدیگری و آقای مصباح‌زاده چیزدیگری نتیجه این کار آن می‌شود که هیچ کاری نمی‌شود کرد هر جااصلاحی شده باین ترتیب است که ملاحظه می‌کنید یکدسته حکومت را دردست می‌گیرند اینها ممکن است افکارشان در درجه اول نباشدممکن است آنهاکه موفق نشده‌اند حکومت را دردست بگیرندافکارشان دردرجه اول باشدولی ان‌ها که آمده اندسرکاربایدمتحداومتفقایک چیزرابخواهند تا شدنی باشد الان بعرض آقایان رسانیده‌است که در آمریکامشغول انتخاب رئیس جمهورهستند با انتخاب رئیس جمهور قدرت آن دسته حاکمه آمریکا تغییر می‌کند چون ملت آمریکا می‌گویداین عده ایی که می‌آیند باید مثل برادر باهم باشند و باهم کارکنند نه اشخاصی باشند که روی هم بایستند نه اشخاصی باشندکه یکعده ایی بگویندنقشه اصلاحی من این است که باید املاک بزرگ را کوچک کردیکی دیگربگویدخیراملاک کوچک مطابق وضع امروزنیست برای اینکه بایستی ماشینهای فلاحتی درجه اول در جاهای وسیع کارکنندونظرش این است باید املاک وسیع پیداکردآقاهردوی اینهاقابل دفاع است هردوی اینهاوقتیکه عمل بشود سرمملکت بیک بالینی است ولی وای بوقتی که هردو در مقابل هم بایستنداین بگوید(یتی پرپرتیه) مالکیت جزانجام گیردوان بگویدخیرمالکیت بزرگ اینست اینکه می‌گویندکه یک دسته ایی حکومت را دردست بگیرندوبرادرواربنشینندبحث کنندونتیجه ایی بگیرند ونتیجه را بدهند به آن حکومت بنده هرچه افکاراصلاح طلبانه درجه اول داشته باشم جناب آقای حاج آقارضارفیع هم نظریه دیگری داشته باشد یا اینکه ایشان راه اصلاح را یک جوردیگری تشخیص بدهند که بنده هم همین را درنظرداشته باشم ولی همدیگر را نبینیم بعدبیاییم اینجا بنده یک چیزمی‌گویم وایشان چیزدیگرفایده ندارد

بنده عقیده‌ام این است که تمام قدرت آقایان در این است که مجتمع باشندنقشه‌های اصلاحی خودرابدهند به بنده بنده بسهم خودم اینجا تعهدمی‌کنم که اگرآقایان نشستندمسائل را حلاجی کردندیک نقشه مثبت عملی داشتندبنده می‌برم خدمت آقای نخست وزیروازایشان می‌خواهم که آنراعملی کنندوهیچ نظری ندارندولی در اینجا محظورعجیبی هست که آقایکی می‌گویدبرای پیشرفت کاراین مملکت بایستی املاک را کوچک کوچک کردوهرکدام را بتصدی فردمعینی واگذاشت فرضایکی دیگرمی‌گویدکه خیر صنعت دنیا وزراعت امروزدنیااقتضادارد که ماشینهای فلاحتی بگذارند و در اراضی بسیاروسیع زراعت کنند خوب آقا دولت چکاربکند؟ اولی را قبول بکند یادومی را ولی اگرآقایان نشستند ویک نقشه ونظرمعینی را در نظرگرفتند اجرا می‌شود این فراکسیون ۳۵ نفری باید بنشینندصحبت بکنندواوقات خودشان را صرف بکننداگرنکردیدونخواستیدبنده یک چیزی خواستم وآقایک چیزی خواست آنوقت نمی‌شود ووای بوقتی که اعضایی از خوداین فراکسیون ومی آیند اینجا و می‌گویند که آقا نخیر بشما کاری نیست و شماای وکلای ملت تحت تاثیرهستیدوبنابراین حرف خیروصلاح از شمابعید است. کریمی _ دولت بالاخره مسئول است جناب آقای دکترشایگان

نایب رئیس _ آقای قنات‌آبادی تامل بفرماییدکه رای بگیریم که جنابعالی بتوانیدصحبت کنید.

مشار_ بنده آقای رئیس مطابق ماده ۹۰ اجازه می‌خواهم

قنات‌آبادی _ ماخودمان طلب داشتیم بهمان ندادند

نایب رئیس _ آقای مشار بعد از آقای قنات‌آبادی استفاده کنید.

قنات‌آبادی _ یک تصادف موجب شدکه من امروز باز آقایان محترم را مزاحمت می‌دهم ومطالبی را که لازم می‌دانم واز نظرمملکت و ملت بیانش لازم است ایراد کنم بنده می‌خواهم یک مطلبی را به آقایان محترم عرض کنم وآن این است که مابرای مملکت هستیم و مملکت برای ما نیست باین معنی که ما نبایداز مزایای این مملکت برخوردارباشیم باید اول مملکتی باشد بایداول مملکتی باشد و بعد ما از مزایایش استفاده کنیم و بنابراین هر فرد علاقه‌مند به مملکت واستقلال وعظمت مملکت باید خودش را برای مملکت بداند دولتهاومجلسهاونمایندگان ورجال وعلمااینهابرای مملکتند وبایستی برای مملکت عمل بکننداین مطلب که الان چند جلسه ایست وقت مجلس شورای ملی را گرفته و در پیرامونش از طرف آقایان نمایندگان محترم مذاکرات مفصلی شده وحتی در بعضی از موارد کار به مناقشه کشیده این موضوع مرعوب و مجذوب اگر نظر آقایان نمایندگان محترم باشد بعد از آن جلسه‌ای که بنده اینجا علیه مجلس سنای سابق صحبت کردم و بنام نماینده ملت از موضوع قطع ارتباط با انگلستان اظهار مسرت کردم و به آقایان عرض کردم که وضع مملکت به آنجایی رسیده که باید مطالب بدون پرده و بدون لفاف گفته شود جناب آقای مشار همانروز مطابق صورت جلسه بیک مناسبتی که الان مناسبتش نظرم نیست پشت تریبون تشریف آوردندواین کلمه تاریخی ایشان مجذوب ومرعوب را آنروزفرمودندالبته من راجع بجناب آقای مشارنمی‌توانم بگویم ایشان از بیان این کلمه سوء نیتی داشته اماقطعایک اشتباهی بدون توجه کرده اندوان این است که این جریانات اخیر که در این مملکت بوجودآمد همانطورکه ما قرارداد ۱۹۳۳ را محکوم کردیم یعنی ملت ایران محکوم کردکه در یک محیط تروروحشت این قرارداد منعقدشده آن کسانیکه بانهضت ملی مخالفت نمودند وآن کسانیکه باتصمیمات ملت و نمایندگان ملت بنفع مملکت و بنفع استقلال مملکت مخالف بودند و می‌دیدندکه مطامع و منفعتهای آنها دارداز بین می‌رود سعی کردند که در داخل پارلمان و در خارج پارلمان این مطلب را شیوع بدهندکه جبهه ملی و طرفدارن آنها مجلس و مردم و مملکت و فلان و بهمان را دارند مرعوب می‌کنند و حال آنکه خود آنها از آخر دوره شانزدهم چه آن کسانی که در خارج بودند و چه کسانی که در مجلس بودند می‌دانستند که یک قیام و نهضتی در سرتاسر کشورایران بوجودآمده که این قیام ونهضت عکس العمل مظالم وجنایات ۵۰ ساله یا۹۳ساله یا۱۵۰ ساله استعمارسیاه انگلستان است امامیدیدندکه این نهضت هرچه دامنه‌اش وسیعتربشود هرچه جلوتربرودمنافع آن طبقه بیشتر در خطر می‌افتدلذامتوسل می‌شدندبه یک تهمت‌هایی بسیارمبتذل مثلامی‌گفتندطرفداران دولت ویاعلاقمندان آقای دکترمصدق ویاطرفداران حضرت آیت الله کاشانی اینهامردم را تهدید می‌کننداینهافشارمی آورندوحال آنکه اگربخواهیم طرفداران دولت وارادتمندان به آیت الله کاشانی ومرعوب کنندگان را حساب کنیم می‌شود نودونه ونیم در صدتمام ملت ایران (صحیح است) من تصدیق می‌کنم من اقرارمی‌کنم که یکدسته ایی توی این مملکت مرعوب شدندیکدسته ایی توی این مملکت ترسانیده شدندآن کسانیکه ترسانیدند قاطبه ملت ایران بودندوآنهایی که ترسیدندسرسپردگان استعماربودندبایدهم بترسندامااگراینهانترسیده بودنداگراینها جلوشان را نمی‌گرفتنداگربه اینهافرصت داده می‌شد مگر می‌گذاشتندکه نهضت ملی ایران به این مرحله برسددشمن ملک وملت ودشمن استقلال باید بترسدمن باهمان مقدمه ایی که عرض کردم فکرنمی کنم که جناب آقای مشارازبیان این مطلب سوء نیتی داشتندامااین را تذکرمی‌دهم که آقااین لغت این واژه را دشمنان همان نهضتی که شما ر ابنام نماینده بمجلس فرستاددشمنان آن نهضت ابداع واختراع کرده وتهمت زدندوالاچه رعبی است؟ چه ترسی است؟ هرکدام از آقایان نمایندگان به شرطی که صحبت آنهابرخلاف مصالح مملکت نباشدشمابگوییدنمگویم قاضیش منم آقای نماینده محترم یک مطلبی را اینجا عنوان فرمودندنمی‌گویم اگرمن قضاوت کردم که این مطلب برخلاف مصالح مملکت است این قضاوت منطقی است وقابل اعتباراست نه بشرط قضاوت ملت بشرطی که ملت بگویدسخن این نماینده مطابق مصلحت نیست یامطابق مصلحت من است وممکن است آن شخصی که برعلیه منافع ملت صحبت کرده کوبیده شود والاوقتی ملت قضاوت بکنداین همه در روزنامه‌ها انتقادکردند

نایب رئیس _ خواهش می‌کنم آقایان تشریف نبرید بیرون جلسه از اکثریت می‌افتد بفرمایید.

قنات‌آبادی _ از آن روزی که ملی شدن صنعت نفت در این کشوراعلام شد شما بردارید مطالعه کنید ببینید روزی یک جور روزنامه بانواع اقسام ساخته‌اند و این روزنامه‌ها از سر تا پایش فحش می‌دهد به دکتر مصدق به آیت‌الله کاشانی به نهضت ملی ایران اما چون اینها در نظر ملت پشیزی ارزش نداشت این نویسندگان و فحش دهندگان محکوم شدنداینها رفتندو باز اینهابودند علاوه یک نکته بسیار خوبی جناب آقای دکتر شایگان اشاره فرمودند و آن این بود که بعدازآن که قوام با آن توطئه آمدروی کار دیگر دولتی دست مانبودانواع واقسام تحریکات برعلیه حیات فردفردماصورت گرفت (صحیح است) (حاج سیدجوادی _ کاملاصحیح است آنروزخطرناکی بود) تمام دستگاههاراقبضه کرده بودندحتی آقایان نمایندگان جبهه ملی ونمایندگان طرفدارنهضت ملی اینجا وسیله نداشتند تا باشهرستانهاارتباط بگیرندنه می‌گذاشتندکه تلفنی بکنندوتلگرافهایی که به مقصدمی‌رسیدبدست آقایان نمی‌دادنداین مردم را کی تحریک کرد؟ جزمیل خودمردم؟ جزتصمیم خودمردم؟ کسی مردم را وادارکردکه چهارروز در سرتاسرکشوراعتصاب کنندکه یابایدقوام برودویامابه تحصن واعتصابمان ادامه می‌دهیم (دکترمعظمی _ بفرماییدکه کشته هم دادند) معلوم است بعلاوه مگرممکناست که یک قدرتی یک فشاری یک منبعی باشدکه آدم را انقدربترساندکه بگویدآقابروی جلوی تانک بروجلوی مسلسل اینها را مامرعوبشان کرده بودیم که رفتندجلوی مسلسل؟ خداشاهداست که نه نفرازرفقای حزبی از اعضای فداکار مجمع مسلمانان مجاهدکه روانشان شادباشد در روز۳۰و۲۹ تیرشربت شهادت نوشیدند بدون آنکه در آن دوروزاصلامن فرصت داشته باشم کوچکترین تماسی باآقایان داشته باشم دستورحزبی ماهمانطورکه فراکسیون تصمیم گرفته بود آرامش وسکون بودفقط به میل خودشان برای بقای نهضت رفتندوشربت شهادت نوشیدنداین کلمه این منطق رعب از طرف دشمنان ملت ایران ودشمنان نهضت ملی ایران اختراع شدوالحمدالله باصطلاح خودمان نتیجه هم نگرفتند من تاکنون در عمرم به کسی تلنگرنزده‌ام از صد نفر بپرسید ببینید من بکسی در عمرم تلنگرنزده‌ام حالاچون نمی‌خواهم بحث شخصی بکنم صرفنظرمی‌کنم مطلب دیگری که می‌خواستم باطلاع آقایان نمایندگان محترم برسانم این است که اکنون که کارملت ایران باین مرحله رسیده مانبایددست روی دست بگذاریم ونتیجه نگیریم ا لبته تصدیق می‌فرمایید که فتح کردن مرحله ایست وبهره برداری از فتح وپیروزی مرحله دوم وثانوی است وبهره برداری از فتح وپیروزی یک کاری است مشکلترازفتح وپیروزی مابرای آنکه بتوانیم از این فتحی که ملت ایران کرده‌است به قیمت اینهمه فداکاری بهره برداری کنیم یک مبارزه عمیق ودامنه داری علیه مظاهراستعماریعنی هرگونه استعماربایدبکنیم این مطلب بارهاگفته شده برای یک کسی که ایرانی است وخودش را متعلق بایران می‌داندازنظراوانگلستان وآمریکاو روسیه هیچ فرقی نمی‌کند(صحیح است) مامعتقدیم که بااستعمارمداخله جوی انگلستان در ایران مبارزه کردیم هردولت مقتدردیگری بخواهد در ایران اعمال نفوذبکندیابرای ماعامل بتراشد بااو مبارزه می‌کنیم (صحیح است) مااستعمارانگلستان را ترک نکردیم طردنکردیم برای آنکه جایش استعمارنوین آمریکارابیاورین یا ما با سیاست استعمار انگلستان مبارزه نکردیم برای خاطر آنکه کشورمابطرف کمونیسم برودبرای ما بیگانه بیگانه‌است واین را بدانندعوامل بیگانه همان قدرتی که علیه استعمار سیاه انگلستان بوجودآمدومبارزه کردآن قدرت چون قدرت ملی مااست موجود است وباهردولت استعمارطلب واستفاده جوی دیگری حالابهررنگی می‌خواهدداشته باشد می‌خواهد رنگش حفظ و حمایت حقوق توده‌های وسیع بوده باشد می‌خواهدرنگش نوع دوستی و کمک بفرهنگ باشدمبارزه می‌کندمن شنیدم در یکی از این آموزشگاههایی که از طرف خیریه‌های آمریکا در ایران تاسیس شده اینها بعد از اینکه در آنجاتدریس زبان انگلیسی می‌شود فرزندان مملکت را باخواندن سرودهای مذهبی تبلیغ هم می‌کننداینکه بنده عرض کرده‌ام که شنیده‌ام نه خیال بکنیدکه از یک واسطه مجهولی شنیده‌ام خیرازیکی از اقوام خودبنده که در اینجا اسم نوشته بودوتحصیل میکرده اواین مطلب را گفت بنده خیلی تعجب می‌کنم که این آقایانی که این کلاسهاواین موسسات را بوجودمی آورند و در باطن ومعنی خیال استعمارملل را دارندچرا اینقدر دور افتاده فکرمی‌کنند؟ اینکارها را انگلیسها در دنیا کهنه کردند برای آنکه ملتهارااستعمارکنندمی‌رفتندکلاس درس درست می‌کردندبهداری بوجودمی آوردند تبلیغ می‌کردند در خلال تبلیغ ودرس وسایراین امورباصطلاح ظاهرپسندوخوش صورت منظورشان را عملی می‌کردند اینهابااینهمه تلاش وکوشش به نتیجه نرسیدند وآن روزی که ملت ایران برای مبارزه بااستعمارقیام کرداینهارامحکوم کردخیال نکنید که این مبارزه ملت ایران بااستعماریک مبارزه محلی بوده مبارزه ملت مابااستعماراصلامعنای استعماررا در دنیامحکوم کرد باصطلاح ورشکست شدمفتضح شدحالاآقایان آمده‌اند تحت عنوان خیریه امریکا و فلان و بهمان کلاس درست کرده‌اند و تحت عنوان دادن درس این مسخره بازیهارادرآورده‌اند من از دولت می‌خواهم دستوربدهد که این کارها راترک بکنندو بگذارندکاراساسافرزندان مابرادران ماوابنای ماوقتی بخواهنددرس بخوانندتوی این مملکت معلم بسیاراست استاد فراوان است بخواهنددرس بخواننداحتیاج به تاسیس کلاس از جانب آنهانداریم بعقیده من احتیاج باصل ۴ ترومن هم نداریم چرا؟ برای اینکه مطلب اگر آنطوری که می‌گویند راست باشد ماحرفی نداریم کمک کردن به بهداشت کمک کردن به فرهنگ هرانسانی وظیفه‌اش کمک کردن به بهداشت وفرهنگ یک انسانهای دیگراست این بطورکلی اما من نمی‌دانم چطورشده که یک منطقه‌ایی از کشورکه فاقدهمه مزایای زندگی است نه آب داردنه بهداشت داردنه کشاورزی دارداین اصل ۴ ترومن که می‌گویدکه من آمده‌ام برای کمک به فرهنگ وبهداشت وکشاورزی وامثال اینها هیچ توجهی بدانجانمی‌کندیعنی هیچ نمی‌خواهد که به یک مردم بدبخت وبی چیزوبی زندگی آنجاکمک بکند برعکس می‌رودیک جاهایی که شایدمردم آنجانمی خواهم بگویم از همه جهات مرفه هستند امانسبت بسایرجاهاوضعشان بهتر است آب بیشترداردمی‌رودآنجاچاه می‌زند ماحرف نمی‌زنیم می‌گوییم آقایان از این کمکهاحسن نیست دارندبنابراین ناچارم عرض کنم که مارابه خیرشماامیدنیست خواهش می‌کنم شرمرسانیدبرویدازمملکت ما ماخودمان ملت ایران خودش باهمدیگربرای اوضاع داخلی واین گرفتاریهایش یک فکری می‌کنداساسامابایداین فکررابکنیم که اگربابهم کمک بکنیم واحتیاج هم داریم وبایدبهمدیگرکمک کنیم دیگراحتیاجی به کمک آنهانداریم باورکنیداین کمکهایی که دولتهای قوی بدولتهای ضعیف در طول تاریخ کرده اندهیچکدامش توام باحسن نیت نبوده‌است و در خلال همه این کمکها یک نیتهای شیطانی نهفته بوده‌است تحت عنوان این کمکهاچه بلاهایی که بسرمان آمده مااصلااین کمکهارا نمی‌خواهیم حالا در داخل این اداره اصل چهارترومن چه افتضاحاتی است این را انشاء الله یک موقع دیگرعرض خواهم کرد (حاج سیدجوادی _ سلام روستایی بی طمع نیست)

نایب رئیس _ آقای قنات‌آبادی وقت شماقریب باتمام است

قنات‌آبادی _ قربان من عرایضم تمام نشده یکمقداری باقی مانده غرض خواستم عرض کنم که برای نتیجه گیری از این فتح ملت ایران بایستی مامبارزه علیه استعمارومظاهراستعمارراازهمه جهات شروع بکنیم بعقیده بنده یکی از مظاهراستعمار که بالخصوص در این چند ساله که ملت ایران تحت عنوان ملی کردن صنایع نفت در سراسرکشور قیام کرده بودبی نهایت برای این مملکت ضرررساندوباستعمارخدمت کردمنتهی در مقابل صمیمیت وایستادگی ملت ایران موفق نشدتظاهرات وصف شکنیهایی است که دسته‌های چپ کردندواین دستجات که عناوین مختلفه ایی بخودشان گرفته‌اند در عین حال که می‌گویندمامتشکل شده‌ایم برای مبارزه بااستعمارآن موقعی که ملت ایران تحت عنوان ملی کردن صنعت نفت مشتکلامتحداعلیه استعمارقیام کرده بوداینهاصف شکنی کردندوآن روزکارشکنی کردند

نایب رئیس _ آقای قنات‌آبادی سرکار چند دقیقه وقت می‌خواهید

قنات‌آبادی _ بنده یکربع

نایب رئیس _ چون قبلا سه ربع ساعت اضافه صحبت شده‌است وایشان هم یکربع وقت می‌خواهند بنابراین آقایانی که با یکساعت نطق اضافی قبل از دستور (قنات‌آبادی _ توضیح بفرماییدکه سه ربعش را آقایان استفاده کرده‌اند یکربعش را بنده می‌خواهم استفاده کنم) ۳ ربع ساعت استفاده شده آقای قنات‌آبادی هم فعلا یک ربع ساعت تقاضامندند یعنی فعلا یک ربع وقت اضافی می‌خواهند بنابراین آقایانی که بایک ساعت اضافه صحبت موافقند قیام بفرمایند.

دکتر بقایی _ آقا اینکه معنی ندارد اگرآقایان نسبت به قبل رای ندادند چکار می‌کنید.

نایب رئیس _ بنده کرسی مجلس را ترک می‌کنم آقایانی که موافقت دارند از ۴ ربع ساعت مقرر در آئین نامه امروز یک ساعت اضافه برای نطق قبل از دستور استفاده شده باشد قیام بفرمایند(اکثربرخاستند) تصویب شد آقای قنات‌آبادی بفرمایید.

قنات‌آبادی _ آنروزی که ملت می‌گفت ما باید استعمار را در این مملکت تحت عنوان ملی کردن صنایع نفت در سراسر کشورمحکوم کنیم این آقایان باعلم کردن ابطال قرارداد ۱۹۳۳ کارشکنی می‌کردند و بعد هم در این روزی که ملت ایران فقط به یک چیزاحتیاج دارد و آن آرامش در سرتاسر کشور است و انگلستان در ایران آرزوی یک چیز می‌کند و آن اخلال وناامنی وتشنج زدوخوردمبارزه دسته بندی طبقات برعلیه هم در یکهمچوروزی این آقایان چیزی که آرزوی استعمار انگلستان است در سرتاسرنقاط کشورعمل می‌کنندیعنی تبلیغ می‌کننداخلال می‌کننددسته بندی می‌کنندجاروجنجال می‌کنند برعلیه مصالح ملت ومملکت توهین می‌کنندناسزامی‌گویند بدمی‌گویندمبارزه بااین مظهراستعماروکارهایی که از این طبقه در این مملکت صورت می‌گیردازوظایف حتمی اولیه دولت ونمایندگان محترم مجلس وملت می‌باشد امااین مبارزه باید صحیح باشدمن از اول هیچوقت بمبارزاتی که تا حال شده‌است معتقدنبودم چون همین عمل را باما ودوستان ماکردند و ما دیدیم آنهااشتباه کردند مابادولتهای گذشته مبارزه کردیم دولتهافکرمی‌کردندکه اگرمثلاشمس قنات‌آبادی را بگیرندوبفرستندزندان مطلب حل می‌شود ویااگرمرابگیرندبفرستندبه کرمانشاه یاآقای دکتربقایی را بگیرند یا آقای آیت الله کاشانی را بگیرند دکترمصدق را دورخانه‌اش را بگیرند و یا بفرستند به احمدآباد یا سایر فشارهایی که در گذشته بما و رفقای ماواردآمدنتیجه بخش است اماهم ماهم آنهادیدیم که این کارهانتیجه‌ای نداشت جزاینکه مارا در مبارزه سرسخت ترمصمم ترجدی تروازخودگذشته ترکردونتیجه‌اش هم همین بودکه دیدیم وبجایی رسیدیم که دینابه آنجاتوجه کردبنابراین برای اینکه بااین آلات بااین ادوات وعمال استعمارمبارزه شود باید ازاساس کوبیده شود باید برای این مملکت آنهایی که تحت عنوان کمونیستی دارندباستعمارانگلستان خدمت می‌کننداینهاجلوشان سدبشود چه جورسدبشود باید قدرت مثبت را ازاینهاگرفت توی این مملکت نبایداجازه دادکه یک کسی که رسمااعلام کرده که من کمونیستم چون آقای اسمش را فراموش کردم (اخگر _ رادمنش) آقای رادمنش در مسکورسمااعلام کرد که حزب توده حزب کمونیست است ومن قطع نظرازاینکه از نظرمنطق وحساب دیگرباکمونیستی مخالفم وتربیت شده مکتب دینم ودرک کرده‌ام که کمونیستی برای مملکت ماوبرای مزاج بشریت سازگارنیست وحالاالبته جای بحثش نیست که دلایلش را عرض کنم بعدازآنکه آنهااین پرده را برداشته‌اند دیگرجای آن نداردکه ماپرده پوشی کنیم واین مطلب را هم بازمی‌گویم من عقیده شخصی ام این نیست که یک نفر ۲ نفر ۱۰ نفر بیست نفر را بگیرند چون ما در خلال عمل همه‌اش دیدیم وقتی هم می‌خواهندبگیرندوجلوگیری از اخلال بکنندآن طبقات مردم بیگناه را می‌گیرند آن طبقه ایی که آلت شده‌اند می‌گیرندآقابایدعلت را ازبین برد تا بالتبع معلول خودش از بین برود وقتی که توی این مملکت بعضی از عناصرکمونیست موثرندومی‌توانندآزادکنندمی‌توانندپول خرج کنندمی‌توانندحقوق بدهندمی‌توانندکمک بکننداین عناصر تا وجوددارندوکارهای حساس هم دست آنهاست یاکسانی که نظیرآنهافکرمی‌کنندیاروی سیاستهایی باین طبقه کمک می‌کنند کارهادست آنهاست وتصفیه نشده این رشته سردرازخواهدداشت بنابراین اگربخواهیم از همه جهت باعوامل استعمارباآثاراستعمارمبارزه کنیم یکی از جهاتش هم گرفتن کاروقدرت از دست این برجستگان وکسانیست که توی این مملکت کمونیست هستند وکارهای حساس وبرجسته دارند ویکی از طرق دیگری که مامجتمعا می‌توانیم علیه استعمارومظاهراستعمارمبارزه کنیم رفع این اختلاف وحشت آوربین یک طبقه وطبقه دیگرازنظرزندگی است. من باآقایان ثروتمندومتمکن مملکت یک کلمه حرف دارم وآن این است که آقایان یاواقعا ادعایشان این است که مسلمانندویانیستند. اگرمسلمان هستندیااین اسلام اختراع خودشان است یاهمانی است که بانی اسلام پیغمبراسلام این دین واین مذهب را آورده وعلی شاگرداول مکتبش است علی علیه السلام شبهاگرسنه می‌خوابید توجه می‌فرمایید جناب آقای نبوی؟ این را می‌گویم که شماباآن متمکنین شهرتان هم ابلاغ بفرمایید علی علیه السلام شبها گرسنه می‌خوابیدعرض کردندکه یاعلی شماچراشبهاگرسنه می‌خوابید؟ چراغذانمی خوریدوحال اینکه امیرالمومنین غذای معمولی اش هم نان جوبود فرمودمن که زمامدارهستم نمی‌توانم شب باشکم سیربخوابم و در کشوراسلامی هزاران نفر گرسنه سر به بالین بگذارند. حال که برای من میسرنیست شکم همه گرسنه‌ها را سیرکنم خودم باآنهاتشریک مساعی می‌کنم منهم مثل آنهاگرسنه می‌خوابم.

ای آقایان متمکنین مملکت من کمونیست نیستم امااین منطق اسلام وقرآن است. این آقایان متمکنین مملکت که از مزایای زندگی برخوردارندثروت دارندپارک ییلاقی وشهری دارند اتومبیل دارندانواع واقسام نعمتها در اختیارآنهاست آیاحیانمی کنندبگویندمامسلمان هستیم؟ وحال آنکه در مقابل چشم آنها هزاران نفرازبرادارن مسلمان ما گرفتار شدیدترین بدبختیها و گرسنگیهاهستند. هزاران نفر هستنداز طبقات و مردم کارگر زحمتکش و دهقان و زارع مملکت ما که بچه‌ها وعزیزانشان در مقابل چشمشان از گرسنگی و نداشتن دوا جان می‌دهند و باز یک عده ایی توی این مملکت اسمشان را گذاشته اندمسلمان واینهابایدبدانندکه اگرآنچه خداگفته وآنچه شرف و وجدان به آنهاامرمی‌کندامروزاجرانکننداگرگرسنه‌های مملکت ماشکمشان سیرنشود اگرآن بچه‌ها واطفالی که از شدت بیدوایی در مقابل چشم اولیای مملکت و پدر و مادرشان دارند جان می‌کنند برای آنها مسکن تهیه نشود دواتهیه نشود یعنی باهمین بی خیالی که امروزداردنداین منظره را نگاه می‌کنندواین بدبختی واین فقروانی مسکنت را باهمین بی خیالی نگاه بکننداینهابایدبدانندکه یکروزی خواهدرسیدکه تمام این نازونعمت وتمکن وتعین وتشخص بقهرازآنها گرفته می‌شود وبکولشان زنبه گذاشته می‌شود. این عکس العمل این وضع غیرقابل دوام است یک مطلب دیگری هم بنده می‌خواهم از حضورآقای دکترفاطمی وزیرمحترم امورخارجه وسخنگوی دولت استفاده بکنم وتذکربدهم چندی پیش شایع شده بودکه یک لایحه‌ای درصدد تصویبند که یک مقداری از آقایان ثروتمندها گرفته شود بعنوان مالیات یا بعنوان دیگر (اقبال _ از اینکارها نمی‌کنند)

نایب رئیس_ آقای قنات‌آبادی سه دقیقه دیگروقت دارید.

قنات‌آبادی _ بسیارخوب اجازه بفرمایید من الان یک مطلبی پیشنهادمی‌کنم خیلی هم راهش آسان است خیلی هم سهل‌الوصول است ویک مشکلی هم در این مملکت از روی مشکلات برداشته می‌شود اولا دولت یک اقدام سریعی برای تنزل اجاره بهابکند(صحیح است) چون دیگر واقعااجاره‌نشینهاکه خودمخلص هم یکی از آنهاست واقعا مستاصل شده اندواقعادیگرکاردبه استخوانشان رسیده بعلاوه لازم نیست که چند در صداموال مرابگیرنددولت یک لایحه بیاوردماهم تصویب می‌کنیم که هرمستاجری سالی دوماه از اجاره ایی را که به مالک می‌دهد بعنوان مالیات فوق العاده به دولت بدهدوآن قبضی هم که از دولت می‌گیردبجای همان قبضهایی باشدکه باید ازموجربگیرداداره فوق العاده هم لازم ندارد خرج زیادهم ندارد فقط این قانون تصویب بشود ماموراجرای این قانون هم خودمستاجرین باشندوخودمستاجرین هم دوماه مال الاجاره را تقدیم می‌کنندیک کمک بسیارموثری از این طریق برای دولت می‌شود وحاضرم اگرهم آقایان توضیحات بیشتری بخواهند خدمتشان بدهم.

- بیانات آقایان: مشار _ دکترشایگان وخلخالی بعنوان ماده ۹۰ آئین نامه

۳ - بیانات آقایان: مشار _ دکترشایگان وخلخالی بعنوان ماده ۹۰ آئین نامه

نایب رئیس - آقای مشار جنابعالی اخطار نظامنامه ایی دارید؟ (مشار_بلی) پس خواهش می‌کنم بطوراختصاربفرمایید.

مشار - بنده تقصیری ندارم به بنده زیاد حمله می‌شود وبایدازخودم دفاع بکنم واقعا خیلی حیف است که آدم وقت مجلس شورای ملی را برای مسائل خصوصی خودش تفریط بکندو این گناه بزرگی است بعقیده بنده امااین گناه از طرف بنده نیست همچنان که خودآقایان ناظر و شاهد بودنداین موضوع از طرف آقای خلخالی طرح شدوآن تشنجات هم پیش آمد و کار به اینجا کشید(خلخالی _ بنفع مملکت است ماده ۹۰) خیلی خوب حالا اگر بنفع مملکت هم هست نبایستی که خادمین مملکت را مورد تعرض وحمله قراردادبنده شصت سال از عمرم می‌گذردو از سن ۱۶ سالگی یا ۱۷ سالگی بخدمت وزارت خارجه واردشدم آقایان اعضای وزارت خارجه و خود جناب آقای کاظمی که اینجا تشریف دارند بااین مسئله سابقه دارند و در تمام طول مدت خدمت جزخدمت صادقانه وجزسعی وکوشش در دفاع از حقوق مملکت وحقوق افرادکاردیگری نکرده‌ام (صحیح است) در وزارت خارجه واردشدم. ثباتی کردم ضباطی کردم منشی اداره روس بودم وقتی که منشی اداره روس بودم در آن زمان زمان تزاری بعد از چندی معاون آن اداره مرحوم میرزا هاشم خان گفت که سبک تحریر اداره شما تغییرکرده کیست که حالا این چیزهای تازه را می‌نویسد؟ گفتم شما چه فرمودید گفت من گفتم منشی تازه‌ایی داریم روی ذوق خودش یک چیزهایی می‌نویسدآن روزی که مرحوم احمدشاه قصدمهاجرت کرد(حاج سیدجوادی _ بیرونش کردند)

نایب رئیس - در اصل مطلبی که تحریف شده صحبت بفرمایید راجع بخودتان که چیزی نگفته‌اند مشار _ اصل مطلب را عرض می‌کنم نسبتهایی به بنده دادندکه باید دفاع کنم.

نایب رئیس - اصل ماده ۹۰ می‌گویدکه اگربشماهانتی شده یامطلبی از جنابعالی تحریف شده می‌توانید توضیح بفرمایید. مشار _ آقای دکترشایگان ضمن گفته‌هایشان گفتندکه من مذبذب هستم آقای قنات‌آبادی ضمن فرمایشاتشان فرمودندکه که مااین جابرای منفعت مملکت حرف می‌زنیم بنابراین اگریک کسی حرفی بزندکه بگویندخیانت به مملکت است باید جواب بدهیم دیگرچیزیه برای ماباقی نگذاشتندهمه چیزراگفتندانروزی که مرحوم احمدشاه به مسافرت می‌رفت مدیراداره روس از کاخ گلستان آمدتوی اداره روس خیلی پریشان حال مامنشی‌ها بودیم در اداره جمع شدیم وگفتیم که چه خبراست؟ گفت یک همچوتصمیمی پیش آمده ووای بحال مملکت چه کاربدی شدچه تصمیم بدی شدویک سلسله از این حرفهابایدبنویسیم به این سفارت که ماقصدمهاجرت داریم من هم حال این حرفهاراندارم یوسف خان توبنشین بنویس منهم نشستم ونوشتم چون واردبودم به کارهای اداره تحریرات وباسفارت روس متصل در مکاتبه بودم یک متحدالمالی بعنوان آن سفارت نوشتم واستدلال کردم که شما در ملک ماآمدیدوبمازحمت دادیدومابیطرف بودیم شما در آذربایجان چکارکردید در قزوین چکارکردیدخلاصه بایک شرح مفصلی وبالاخره آخرنوشتم که این فعالیت واقدامات شماماراملزم کردکه دولت ماواعلیحضرت احمدشاه از طهران مهاجرت بفرمایندوماازاین ساعت می‌روین پایتخت را عوض می‌کنیم وازاین ساعت هرپیش آمدی که بدیاخوب پیش بیایدمسئولیتش پای شماست من که این کاغذرامی‌نوشتم تمام اعضاهم دوروبرمن بودندومرحوم حاج محتشم السلطنه وزیرخارجه آمدندواین کاغذراازمن گرفتندوسرپامطالعه کردندوگفتندپاکنویس کن خودشان هم یک اصلاحی کردند در اوومن پاکنویس کردم وفرستادم البته آن مهاجرت واقع نشدوشرحش مفصل است که حالاجای بیانش نیست بعداز چندی آن کابینه که کابینه مرحوم مستوفی بودرفت یعنی بعدازدوروزکابینه رفت وکابینه دیگری آمد یعنی وزیر خارجه دیگری آمدودست بکارشدو در وزارت خارجه آمدندیک تغییراتی دادندمثل همان گودالی که آقای زهری فرمودند در مملکت ماهست ومثلش همین است که هرروزادارات را می‌آیندوتغییرمی‌دهندوعرض می‌کنندهمانطوریکه فرمودندخاکهارامی‌ریزندبیرون وبعددوباره پرمی کنندآنوقت یک همچوکارهایی می‌کردندهمان مصداق فرمایش آقای زهری است. بعدازآنکه مامی‌خواستیم برویم سرکاردیدیم صورتی آنجا زده اندواسم من هم آنجابودگفتم ماراچرا می‌زنیدگفتندسفیرروس باشمامخالفت کرده وشماراقبول نکرده البته من بعلت خدمات صادقانه ایی که در اداره روس کرده بودم و مورد تصدیق همه اعضا و حتی وزیرخارجه که آنوقت آقای صارم الدوله بودندبودوایشان راضی نشدندکه بمن یک همچوظلمی شده باشدو در عوض این کاربمن نیابت سفارت پاریس را ارجاع کردندکه بنده نرفتم سرآن کار وگفتنددیگرممکن نیست که شمارا اینجا نگهداریم این سابقه خدمت وکارمن بوده در اوایل سنم.

روح من همیشه برملتم ومملکتم اینطوربوده که دفاع می‌کردم وخارجیهاهم ملتفت بودندکه من برعلیه آنهاراجع به منافع مملکتم از قدم وقلم کوتاهی ندارم بعدازآنهم در دوره‌های دیگر در هروزارتخانه ایی که رفتم وکارکردم وزارت کشوروزارت فرهنگ بالاخره جاهای دیگرهمه جاسیصدنفروچهارصدنفروپانصدنفراعضاوافراددارداگریکی از اینها شهادت داد که من در جایی برخلاف مصلحت ملت و مملکت قدمی برداشته‌ام من مستحق همه جور توهین و مذمت هستم. در زمان رضاشاه در کابینه فروغی که بنده هم کفیل وزارت فرهنگ بودم در آنجاهم یک چیزی پیش آمد و آن این بودکه در کابینه راجع بیک پولی که بایستی می‌دادند وقتی که قرار شده بود پلیس جنوب را تحویل بگیرند ضمن او در بودجه یک مبلغی گنجانیده بودند که به آنها بدهند بنده با این مطلب مخالف بودم وگفتم که جائزنیست این کار را بکنید ولی بالاخره زورمن نمی‌رسیدکه درآنجاحرفی بزنم وقتی کابینه فروغی ازکارافتادمن رفتم بخانه مان وخدامی‌دانددیگرمیل نداشتم که عقب کاری بروم اصلامیل نداشتم دیدم زمانی شده‌است که بااخلاق من دیگرمتناسب نیست ونمی خواستیم دنبال کاری بروم معذالک وقتی آقای تدین وزیرفرهنگ شدبیک وضعیتی خودایشان ورفقایشان آمدندوگفتندکه شما باآقای تدین سابقه دوستی داریدبیاییدکمک کنیدشماکفیل وزارت فرهنگ هم بودیدحالاخواهش می‌کنم که شمادو مرتبه معاونت این وزارتخانه راقبول بکنیدوبه آقای تدین کمک بکنیدوهرچه امتناع کردم نشدآنهااصرارکردندآمدم در آنزمان لایحه آوردنددرمجلس آقای نصرت الدوله لایحه‌ای آورددراین مجلس که دکترمیلسپورادیگربکارنگیرندو اخراج بکنندمن درانروزدراین مجلس باآنکه معاونت وزارت فرهنگ بودم شایدآقای ملک مدنی وآقای دکترطاهری نظرشان باشدکوشش کردم واین مجلس راازاکثریت انداختم ونگذاشتم که مجلس آنروزتشکیل بشودبرای این که رای ندهندبه آن پیشنهادنصرت الدوله ومجلس ازاکثریت افتادومن که آمدم خانه وقتی پس فردایش مجلس تشکیل شدبمن تلفن کردندکه شمانبایدبوزارت برویدونه بمجلس بیایید بمناسبت اینکه حمایت کرده بودم ازمیلسپو که واقعا آن میلسپوغیرازاین میلسپوی این دفعه بودوخیلی از زمین تاآسمان باهم فرق داشت (صحیح است)

نایب رئیس - مختصربفرماییدآقای مشار

مشار - بلی اینطورشدومابعداز او گفتیم دیگر خلاص شدیم و نمی‌رویم ولی معذالک بازازطرف دربارماراکشیدندو خلاصه قبول نکردیم ورفتیم به منزل ودرآن موقع خدامی‌داندکه حاجت بخدمت وگرفتن چندتومان هم داشتم معذلک رفتم بخانه‌ام ودیگرهم نیامدم سرکاربرای اینکه وضع کارآنزمان رانپسندیدم همان وقت ازطرف کمپانی نفت یک گزارش هاوراپرتهای سالیانه راجع به بیلانشان وکارهایشان صادرمیشدوبهمه جامی‌فرستادند خانه من هم فرستادندمن گفتم که این راببرپس بده وبگودیگرنیاورنداین احساسات من بودواین چیزی نبودکه بخواهم عرض کنم ولی من نسبت باجنبی واجنبی پرست درتمام دورانی که بودم مخالف بودم وخوشوقتم وخداراشکرمی‌کنم که این ذوق وعقیده درمن بوده این رویه کارمن بودودیگرهم واردکارنشدم تابیست سال درخانه نشستم وکارنکردم تا آنوقت که آقای ساعدنخست وزیرشدندایشان هم چنددفعه می‌خواستندکه قبل ازآن مرتبه وزارتشان رامرابخدمت دعوت بکنندوهردفعه ازطرف خارجیهاایجادمحظورمی شدواین مطلب راآقای ممقانی که درآن کابینه بودندوقراربود که بنده راببرندبمن فرمودنددرکابینه دیگری که تشکیل شدهمین محظورات بودهم آنجااقدام کردندآنهم بیک ترتیبی یعنی بقول خودشان زرنگی بخرج دادندیعنی وقتی که می‌خواستندوزرارابه شاه معرفی کنند گفتندبه آقای ساعدکه مشار اعظم راوزیرپست وتلگراف معرفی کن وساعدهم چون بابنده سابقه داشت دیگرمضایقه نکردومن هیچ اطلاعی نداشتم ودرهمان کابینه موضوع امتیازراآمریکاییهاآوردندوطرح کردند جناب آقای کاظمی وبنده بااین موضوع مخالفت جدی کردیم ایشان شاهدهستندحاضرنشدیم که این نفت رابه کمپانی آمریکایی داده شودوآنروزآنراردکردیم وبالاخره دراطرافش صحبت شدگفتندکه این مذاکره شده صحبت شده چون پرونده خیلی زمختی پیداکرده بود گفتندکه برویدبگوییداینکارشدنی نیست وبعداموضوع کافتارادزه پیش آمدولازم نیست عرض کنم چقدرپافشاری کردیم وازهمه بیشترمن پافشاری کردم من آنوقت ازطرف دولت سخنگوهم بودم همینطورکه آقای دکترفاطمی حالا هستندبنده سخنگوهم بودم باروزنامه نویسهاومدیران جرایدصحبت می‌کردم درباره عملیات کافتارادزه ودیگران وعمل قشون روس وانگلستان که بایران حمله کردنداین آقایان مدیران جرایدشاهدهستندکه من آنوقت برعلیه فعالیت وآمدن قشون روس وانگلیس وقراردادی که انگلیسهاپیشنهادکرده بودندچه چیزهانوشتم. یعنی آن زمانی که همه وحشت داشتندوجرات نمی‌کردندحرف بزنندنمی‌دانستنداین قشونی که آمده‌است چکارهامی‌خواهدبکنمد بنده نترسیدم وگرچه خیلی موردتهدیدواقع شدم ولی خوب بالاخره عقیده‌ای داشتم وبخودم نمی‌توانستم همواربکنم که درمملکت ماقشون اجنبی بیایدومن ساکت بنشینم وعقیده داشتم که آدم بایداین حرفهارابزند.

نایب رئیس- آقای مشارخواهش می‌کنم مختصربفرمایید

مشار - این بودشرح زندگی بنده من درتمام عمرم دردوره ۲۵ ساله خدمتی که دردستگاه دولت کردم حسابش را تحویل می‌دهم که بیش ازدوازده هزارتومان پول نگرفتم چون اول کارکه بیست تومان وبیست وپنج تومان حقوق بود دراواخرش هم یک پولی این رفیق بمادادکه آن هم درهمان وزارت پست وتلگراف صرف شدده دوازده هزارتومان بنده گرفته‌ام که آنراهم پنج برابرش رامالیات داده‌ام بابت مالیات هیچ حسابی ندارم اگرکسی دولت یااشخاص دیگر سراغ دارندکه پیش مایکشاهی پول مملکت هست من بعوض یک شاهی صددینارتحویل می‌دهم بفرمایید حساب مارابرسیداین قانون ازکجاآوردی که خلاف منطق هم هست ویااصل الناس مسلطون علی اموالهم وانفسهم مخالف است من درموردخودم باآن قانون هم موافق هستم بیاییدبحساب من برسیدیک کسی که یک تکه ملک دارد ویک نانی می‌خورداین چیزفوق‌العاده ایی نیست حالاچشم مرادرآورده اندهی تعرض می‌شودبنده شده‌ام رکفلر درصورتیکه این چیزفوق‌العاده‌ای نیست (دکتربقایی - آن قانون ازکجاآوردی روی قاعده السارق والسارقه‌است نه روی قاعده الناس مسلطون) (خنده نمایندگان) جزآقای نریمان که ازایشان متشکرهستم همه می‌گویندوایشان هم گفتندکه شماازآن طبقه ممتازه هستیدفقط آقای نریمان که باایشان یک گردشی کناردریارفتیم وایشان اتفاقا دیدندکه کسان من درآن یک قطعه زمینی که هست یک فعالیتی دارندوبنده چیزی ندارم

نایب رئیس - آقای مشار تمام شد؟

مشار - خیراصل مطلب باقی است آقای دکتر شایگان کلمه تذبذب رااستعمال کردند که من جزفراکسیون باشم یانباشم بعدپارسال بعدازآن بیاناتی که جناب آقای نخست وزیرپشت تریبون علیه من کردندمن ازرفتن بخانه ایشان مطلقا صرفنظرکردم و با کمال ارادتی که به آقای مصدق السلطنه دارم از رفتن بخانه ایشان خودداری کردم تااینکه جناب آقای دکتر سنجابی مرا مجبورکردند که آنروزی که آنجا پذیرایی بوداز نمایندگان آنجابروم و گفتند که تو باید حتما آنجا بیایی (دکتر سنجابی - شما وکیل جبهه ملی بودید و باین نام انتخاب شده بودید) خواهش می‌کنم روی حقیقت حرف بزنید شماودکترشایگان وقتی ازمنزل من خارج می‌شدیدبمن گفتیدکه بایدحتما فردابیایید(دکترسنجابی - خیرشمارامی خواستیم) من هم فرداصبح رفتم پس من حتی الامکان احترازداشتم ازفراکسیون نهضت ملی هم بیست روزیا ۱۵ روزپیش است که عریضه خدمت جناب آقای مهندس رضوی عرض کردم که جزاین فراکسیون نیستم (دکتر شایگان - مبارک است حالاراحت شدیم دیگرهیچ عرضی ندارم) من همیشه این مسائل راخیلی دقت دارم که اگردرحضور جمعی درحضوررفیقی دوستی می‌خواهم حرفی بزنم ازمن حرفی درنیایدکه احساس بشوداین حرف دورویی است وممکن است یک طوری تعبیربشود. من فوق‌العاده ازاین چیزهااحتیاط دارم حالاهم نه شمانه بنده یک عریضه ایی خدمت آقاعرض کردم لابدطرح هم کرده اندوقبول هم فرمودندبنده جزنهضت ملی نیستم. این حرفهاکه آقای دکتر شایگان می‌زنندفحش است تذبذب فحش است چه معنی دارد؟ (دکترسنجابی - توصیفی بود) ایشان تصورنمی‌کنندکه تذبذب فحش است فحش می‌دهندامانمی‌خواهندجوابش رابشنوند بدشان می‌آیدآقاتذبذب فحش است نبایدبه کسی فحش دادبرای چه فحش می‌دهید این نطقی که آقای دکترشایگان اینجا کردند در بیاناتشان هزار چیز بمن گفتند ولی من تاصحبتی ازکافتارادزه کردم ایشان بدشان می‌آیدایشان وزیرکابینه قوام السلطنه بودند ازطرف کابینه قوام السلطنه آمدند پیش من ترابخدااوقاتتان تلخ نشوداجازه بدهیدحرفهایم تمام بشود شما خودتان گویا با آقای عامری بودید یا یک کسی دیگر آمدی دحضور اعلیحضرت همایونی و راجع بانتخابات دفاع می‌کردند از آن انتخاباتیکه از طرف قوام السلطنه درتهران بعمل می‌آمد.

شمااز طرف قوام السلطنه آمدیدشمادرآن کابینه بودیدوتشریف آوردیددرآن کابینه قوام السلطنه یک قراردادوعهدنامه ایی باروسهامنعقدشده بودمن اگراشتباه کردم کردم حالااشتباهم راپس می‌گیرم اماگویا این کارشدوبعدآوردندمجلس مجلس هم قبولش نکردویک ترتیبی گفتندکه قوام السلطنه سوء نیت ندارد وتعقیبش نکردندوالاهمان وقت بایدبه آن مردجانی اعلام جرم می‌کردند وتحت محاکمه اش می‌کشیدند همان کابینه هم تحت توضیحات وبازپرسی می‌آوردندکه شماوزراچرااینجوری رای دادیدبرخلاف قانون اساسی وبرخلاف آن ماده مخصوصی که برای موضوع نفت مخصوصاازطرف مجلس شورای ملی تصویب شده بودیک هم چو قراردادی باآنها بسته شدمنتهی مجلس آن قراردادراتصویب نکردندپس من اگریک چیزی گفتم درمقابل صحبتهای شما شما می‌توانیدهرچیزدراینجابگویید من چیزی نگفتم که این همه معترض من شدیدمن گفتم که جمعی مرعوبندوجمعی مجذوبند بسیارخوب این یک حرفی است ازنظرپارلمانی وکلانسبت بهم دیگرمی توانندحرفهایی بزنندوبگویندکه آقا شما چرا اینکار را اینطور کردید چرا اینطور اظهار عقیده می‌کنی؟ مطابق عقیده مارای نمی‌دهی مرعوب شدی ترسیدی حال این حرف مارامردم قبول کردند و گرفتندبیک عنوانی این دیگراینهمه بحث نداشت که آقای خلخالی شمشیرش را پشت این تریبون کشید من حرفی نزدم بچه مناسبت بمن حمله می‌کنید باهم پدرکشتگی که نداریم من کاری نکرده‌ام وهرچه کرده‌ام بصلاح این مملکت بوده‌است خلاف مملکت هم که تابامروزکاری نکرده‌ام درست است من خودم تربیتم پدرم مادرم این آقای قنات آبادی ازپدرخودشان سوال کنندکه جعفرخان مستوفی چه جورآدمی بوده وچکاربوده؟ خودش ازپدرش بپرسدیاازحضرت آیت الله کاشانی وجناب آقای دکترمصدق که سی سال هم هست به آنهاارادت دارم یک محکمه تشکیل بدهندکه ازآقای آیت الله کاشانی فقط بروندبپرسندوازآقای دکترمصدق که این مشاراعظم چکاره‌است اگر گفتند که این پولی برده پولی خرده بنده رابدار بکشند و اگر آقای کاشانی و آقای دکتر مصدق گفتند که این بیچاره همیشه به مملکت خدمت کرده‌است هر خدمتی از دستش برآمده به مردم مملکت وبه جبهه ملی کرده‌است چه سعی من کردم که جبهه ملی رانگهداشتم چه کوششی کردم حالابایداین حرفهارابمن بزنید والبته من نمی‌خواهم اینجابیخودحرف بزنم درست است این مردم تهران من خودم اعتراف می‌کنم که بسفارش آیت الله کاشانی وعده ایی ازروسای تجارواصناف بمن رای دادندویک مقداری هم همین آقای دکتربقایی وحزبشان حزب زحمتکشان زحمت کشیدند وماراوکیل کردندازتهران خیلی هم متشکریم امامن که وکیل تهران شدم حالاباید دین ایمان ووجدان وهمه چیزرازیرپایم بگذارم و یا اگر شما یکجایی برویدمن هم نفهمیده پشت سرشمابروم من اهل این حرفهانیستم بخدانیستم اگرمردم تهران مرابگیرندوبه عرش ببرندومراتجلیل بکنندوقتی که پایین بیایم من آن عرض رافراموش می‌کنم. چیزی که برای من می‌ماندعقیده‌است من دیگرحرفی نمی‌زنم واین یادداشتهایی راکه دادم هیچکدام رانمی گویم من نمی‌خواهم بیخودتصدیع بدهم حرف زیاداست وهزارتایادداشت داشتم اماجایزنیست که شمابه من به یک کسی که درتمام عمرش به ملتش به مملکتش خدمت کرده‌است این نسبت هارابدهید من درخدمت به ملت ومملکت والله خودم راازهرعیبی منزه ومبری می‌دانم هیچکس نمی‌تواندبمن همچونسبتی بدهد و اگر هم حرفی زدم حالاخوشوقتم که آن حرفم اثرکرد برای اینکه هم رعبتان کم می‌شودهم جذبتان.

نایب رئیس - دو نفر از آقایان طبق ماده ۹۰ تقاضای صحبت کرده‌اند

دکترشایگان - اجازه بدهیدبنده عرایضم رابکنم حق کسی رانمی‌شود از بین برد من دو کلمه صحبت می‌کنم مثل ایشان روضه نمی‌خوانم.

نایب رئیس - آقای دکترشایگان

دکتر شایگان - عرض می‌کنم به حضورآقایان اگربجای همه این حرفهایک کلمه می‌فرمودندکه من ازجبهه ملی بیرون رفتم ومخالف جبهه ملی هستیم من دیگرحرفی نمی‌زدم و تمام میشد(مشار - ازجبهه ملی نرفتم ازنهضت ملی رفتم) ایشان تادیروزافتخارمی‌کردندکه من عضوجبهه ملی ونهضت ملی هستم چطورشدحالااینطورمی‌گویندماازخدامی‌خواهیم اگرفقط تفوه می‌کردند دراولین نطقشان که من ازفراکسیون جبهه ملی کنارگرفتم اصلامن ایرادنمی کردم ایرادبنده راجع به تذبذب، تذبذب یعنی همین که کسی عضونهضت ملی باشدومجلس رابگویدکه مرعوب دولت یاشخص شده من این راگفتم اگرایشان می‌فرمودندکه من ازفراکسیون نهضت ملی بیرون رفتم چیزی نمی‌گفتم خیلی معذرت می‌خواستم عفو می‌فرمایندثانیا بنده راجع به ثروت ایشان وخیانت ایشان عرضی نکردم خیانت قصدمی‌خواهدچون خیانت جرم است وجرم قصدمی‌خواهداگرکسی عالماعامداآمداینجاحرفی زد وخواست علیه مملکت حرفی بزند آن خیانت است والاممکن است که بنده ازآن شدت بلاهت بیایم اینجاحرفی بزنم و آن نتیجه اش عایدمملکت بشود آن البته بواسطه اینکه بنده البه هستم البته مصونم می‌گویندآقااین بدبخت ابله‌است امانتیجه اش هست نتیجه اش بضرر مملکت است (مشار - بلاهت مراملت ایران قبول کرد) بنده عرض کردم که یک کسی از شدت بلاهت بیایدحرفی بزند اماراجع باین مسائلی که راجع به بنده گفتند به من گفتندکه من کافتارادزه را تاییدکردم بایشان می‌گویم که کافتارادزه در۲۳ آمد و بنده در ۲۶ وزیربودم چطورممکن است که من کافتارادزه راتقویت بکنم بعددیدندنه این نشد معلوم شدکه من آنجادرکابینه قوام یک خیانت‌هایی کرده‌ام واین عبارت ازاین است که افرادی که اینجابرعلیه ما برمخالفت باماصحبت می‌کردندمکرردرمکررمی‌گفتندکه بنده جزکابینه قوام السلطنه بودم ولی بنده که جز کابینه قوام السلطنه بودم کسی نبودم که از کوچه دستم رابگیرند و بیاورند در کابینه بنده معاون وزارت فرهنگ بودم ایشان آمدند مرا دعوت کردند به کابینه بنده گناهی که کردم این است که این دعوت راپذیرفتم یعنی اطلاعاتم به اندازه اطلاعات حالانبود که نبایدپذیرفته باشم وبنظرخودم هم جزخدمت کاردیگری نکرده‌ام می‌گویندمن علیه ملیون اقدام کرده‌ام اقدامی که ایشان می‌گویندبرعلیه ملیون من انجام داده‌ام عبارت ازاین است که بنده درکابینه قوام که بودم آقای قوام بتصوراینکه بنده سوابق ارادت به آقای دکترمصدق دارم وهمینطورهم هست من اززمانیکه ازشیرازآمدم باایشان ازشیرازخارج شدم وازآنوقت بایشان ارادت می‌ورزم (قنات آبادی - شصت سال پیش) شصت سال هفتادسال سن اهمیت ندارد بنده باایشان ازآنموقع بوده‌ام وارتباطم قطع نشده‌است ودلیلش هم این است که من کتابخانه ایشان رابرای مدرسه حقوق درهمان حیروبیر گرفته‌ام بنابراین ارتباط بنده باایشان قطع نشده‌است کابینه قوام السلطنه که می‌دانستند من نسبت بایشان ارادت دارم وممکن است حرف من مسموع باشد.

مشار - اینکه می‌گویی جوابهای من نیست برادر

نایب رئیس - مختصربفرمایید

دکترشایگان - بنده بایدجواب ایشان رابدهم چشم مختصرمی کنم. مارفتیم خدمت جناب آقای دکترمصدق این مسئله که بعدامطرح شددرجلسه‌ای که آقای دکتر مصدق بودند و تاییدکردندعرایض مرا(مشار - کی تاییدکردند؟) جناب آقای عامری هم بامابودند گفتندکه بروید رفتیم گفتیم که ازطرف دولت آمدیم که ببینیم که آقایان راجع بانتخابات چه می‌گویندآقای دکترگفتندکه بابدولت حرفی نداریم ماآمدیم اینجابه شاه مملکت می‌خواهیم حرفمان را بزنیم دیگرآنجانه حرفی زدند نه صحبتی ونه دعوایی ماهم آمدیم بیرون وخودآقای دکترمصدق درموقعی که یکی ازوکلای مجلس برعلیه من حمله کردنددرجلسه خصوصی آقای دکترمصدق عرایض بنده راتصدیق کرده حالاایشان کاسه ازآش گرمترشده‌اند. حالاچه شده که آقای دکترمصدق به بنده لطف دارند آخرچه شده خوداوملتفت این مسائل نیست. آقاخوب است بعدازاین اشتباهات نکنند ونگویندکه بنده درکابینه ایی بوده‌ام که قراردادبسته‌است باروسهابنده درآن کابینه نبودم وبعدآمدم منتهی کسی که نمی‌خواهدحرف حق بشنود هرچه بهش بگویندکه این نور آفتاب است می‌گویدکه که خیراین اثرچراغ است بنده بایشان می‌گویم که درآن کابینه نبودم وبعدواردشدم تاریخ را که نمی‌شودعوض کرد وزیروروکردمن درکابینه ایشان درآنوقت نبودم بعدواردشدم این رابنده می‌خواهم حضورآقایان عرض کنم وعرض کنم که بنده خیلی خوشحالم و خیلی متاسفم خوشحالم از اینکه نگذاشتند که من مقدار بیشتری حرف بزنم تامطالب روشن شود.

نایب رئیس - آقای خلخالی راجع بشماکه صحبتی نکردند.

خلخالی - چرا فرمودندکه خلخالی حرف بی ربطی زد.

نایب رئیس - پس خیلی مختصر بفرمایید.

خلخالی - من متاسفم که این مطالب وقت مجلس را گرفته‌است و خوشحالم که یک موضوعی مطرح شدکه بقول خودآقای مشارکه می‌فرمایند زبانزد خاص و عام قرارگرفته ناپخته نماند مخصوصااستاد ارجمند جناب آقای دکترشایگان خوب شکافتند و دلیلی که اینجا من ذکر کردم یکی از نقطه نظرخودم بود که فرض کردم وعرض می‌کنم که من بفلک تعظیم نمی‌کنم نه مرعوب می‌شوم ونه مجذوب ویکی هم مربوط به مجلس بودمجلس هفدهم کارهای درخشانی دراین اواخرکرده که مایه افتخار مشروطه‌است (صحیح است) من مخصوصا در اولین عرضم ازجناب آقای مشاردفاع کردم بطوریکه آقای کریمی متوجه شدند و فرمودندکه اجازه بدهیدخودش دفاع کندمن نظرم هرگزتوهین نبود والان هم عرض می‌کنم سن من تجربه من بمن اجازه نمی‌دهد بشخصی مثل ایشان جسارتی بکنم منتهی ازنظرملت ایران ومملکت دیدم این حرف صحیح نیست من نماینده ملت بودم هم ازخودم وهم ازمملکت دفاع کردم واکنون هم متاسفم که ایشان بجای اینکه عذرخواهی بکنندبازهم می‌آیند می‌گویند که یک عده‌ای مجذوب هستند و یک عده ایی مرعوب من هم ازطرف خودم عرض کردم باجسارت نیست به آقایان دیگرکه ازهرحیث برمن برتری دارندعرض نکردم برای این بودکه ممکن است یک عده ایی مرعوب باشندهمانطورکه آقای شمس فرمودندمرعوب ملت ایران ومرعوب افکارعمومی باشند.

نایب رئیس - داخل اصل موضوع نشوید

خلخالی - بسیارخوب درجلسه گذشته هم چون نظر تلف کردن وقت مجلس رانداشتم غمض عین کردم آقای مشار فرمودندکه من بایدنسبت به رفقایم صمیمی باشم وازاعتدال خارج نشوم مفهوم مخالف اینهاالبته ملاحظه می‌فرمایید که توهین است من کی صمیمیت بخرج نداده‌ام فداکاری ماآذربایجانی هادراین مدت کم همه آقایان حاضرند وشاهدندکه بی ارزش نبوده‌است وراجع به مسئله اعتدال هم عرض کردم که میلیون هامردم بدبخت درایران درپای سقوط آرزوهای خودشان ندبه می‌کنند مانمی توانیم بیاییم بنشینیم اینجابافورمالیته یک بحث‌هایی بکنیم وبحثی بکنیم وبرویم این حرارت اعتدال درایران ایجادخواهدکردومن گمان نمی‌کنم مطلبی گفته باشم که ازاعتدال وقانون وحقایقی که مابایددرباره اش فداکاری کنیم خارج شده باشم دیگروقت آقایان راتلف نمی‌کنم ومخصوصادقت نظر آقایان رادراین قبیل مواردکه بحثی پیش می‌آیدکافی می‌دانم ومصدع نمی‌شوم ۴- اعلام وصول یک فقره طرح وارجاع آن به کمیسیون دادگستری وفرهنگ

نایب رئیس - وارددستورمی شویم عده‌ای از آقایان وزیران تشریف آورده‌اند برای جواب سوالات آقای وزیر دارایی هم تشریف آورده‌اند آقایان معاونین وزارت دادگستری و دفاع ملی هم تشریف آورده‌اند که البته بعد از دستور انجام خواهدشد. طرحی هم ازطرف جمعی ازآقایان رسیده‌است که به کمیسیونهای دادگستری وفرهنگ فرستاده می‌شود.

- بیانات آقای نایب رئیس دائر به تصمیم هیئت رئیسه راجع به تعیین تکلیف مطالب موجوده در مجلس سنا

۵- بیانات آقای نایب رئیس دائربه تصمیم هیئت رئیسه راجع به تعیین تکلیف مطالب موجوده درمجلس سنا

نایب رئیس - مطلب دیگری که لازم بودبعرض مجلس شورای ملی برسانم این است که پس ازخاتمه یافتن دوره مجلس سناهیئت رئیسه مکلف بودراجع به لوایح و طرح‌هایی که درآن مجلس معوق مانده‌است یک تصمیمی اتخاذ کندوبطورگزارش بعرض مجلس برسدکه البته باموافقت واجازه مجلس شورای ملی همانطورهم عمل بشود. اکنون آنچه تصمیم گرفته شده‌است بطورخلاصه باستحضارآقایان می‌رسانم: کلیتاچهارنوع مطلب درسوابق مجلس سنا موجوداست:

  • اولا - لوایحی که ازطرف دولت به مجلس سناتقدیم شده‌است و تا خاتمه دوره سنابتصویب مجلس شورای ملی نرسیده‌است. این قبیل لوایح برای انکه درمجلس شورای ملی مطرح شودبایدمجدداازطرف دولت به مجلس تقدیم گردد(صحیح است)
  • دوم - لوایح وطرحهایی که دردوره شانزدهم بتصویب مجلس شورای ملی رسیده وبه مجلس سنافرستاده شده وتاخاتمه دوره سنابلاتکلیف مانده‌است. برای آنکه این چنین لوایح وطرحهایی صورت قانونی پیدانمایدبایدبامضای ۱۵ نفرازآقایان نمایندگان یادرخواست دولت طبق ماده ۴۱ آئین‌نامه مجددا مورد شورواقع شود(صحیح است)
  • سوم - لوایح یاطرحهایی است که دردوره ۱۷ بتصویب مجلس شورای ملی رسیده ودرسنامعوق مانده‌است. این لوایح وطرحهابهمین صورتی که تصویب گردیده به دولت ابلاغ خواهدشد (صحیح است)
  • چهارم - برای اطلاع آقایان عرض می‌شودکلیه طرحهایی که درمجلس سنابه تصویب رسیده باشدجهت استحضارواطلاع باختیارآقایان گذاشته می‌شودتاپس ازاطلاع ومطالعه درصورتی که آقایان مایل باشند مورد شورمجلس شورای ملی واقع شود.

- مذاکره در پیشنهاد واصله دائر بارجاع لایحه افزایش سهم کشاورزان به کمیسیون مخصوص

۶- مذاکره در پیشنهاد واصله دائر بارجاع لایحه افزایش سهم کشاورزان به کمیسیون مخصوص

نایب رئیس - مطلب دیگری که قابل توجه‌است این است که لوایح اخیری که از طرف دولت تقدیم شده پاره ایی مربوط به چندین کمیسیون بوده و البته ارجاع به چندین کمیسیون تاخیر زیادی بود آئین‌نامه هم پیش بینی دارد در این مورد و از طرف یکعده‌ای هم مذاکراتی شد و پیشنهادی هم در این زمینه رسیده که قرائت می‌شود (پیشنهادبشرح زیرقرائت شد)

پیشنهاد می نمایم لایحه افزایش سهم کشاورزان و لوایح مشابه را به کمیسیون خاصی که ازهر کمیسیون سه نفر انتخاب می‌شوند برای رسیدگی و تصویب لوایح مربوط بفرستند و بنابراین تقاضای رای از مجلس می‌نمایم. ملک مدنی. شبستری. انگجی. شهاب خسروانی. مصدقی

نایب رئیس - ماده ۴۰ آئین‌نامه قرائت می‌شودکه آقایان از ماده ۴۰ آئین‌نامه هم مطلع شوند و بعد راجع باین پیشنهاد صحبت کنند (بشرح زیرقرائت شد):

ماده ۴۰- مجلس بملاحظه اهمیت هرطرح یالایحه قانونی می‌تواند بجای ارجاع به کمیسیون دائمی مربوطه با درخواست رئیس مجلس یا پیشنهاد ۵ نفر از نمایندگان رای بدهد که از هر شعبه یا کمیسیون دو نفر یا سه نفر برای عضویت کمیسیون مخصوص جهت رسیدگی به آن طرح یا لایحه انتخابات شود و هرگاه طرح یا لوایح قانونی جدید مشابهی پیشنهادشود توسط رئیس بهمان کمیسیون ارجاع می‌گردد بلزوم انتخاب مزبوربعد از توضیح مختصر رئیس یایکی ازامضاکنندگان ونطق مختصریک مخالف رای گرفته می‌شود.

بعضی ازنمایندگان - پیشنهادرامجدداقرائت کنید (بشرح سابق مجدداقرائت شد)

نایب رئیس - آقای ملک مدنی توضیحی داریدبفرمایید

ملک مدنی - عرض کنم لایحه ایی که راجع بافزایش سهم کشاورزان بتصویب آقای دکترمصدق رسیده و بموقع عمل هم گذاشته شده برای تصویب مجلس تقدیم مجلس شورای ملی شده واین لایحه طبق مذاکره‌ای که در هیئت رئیسه شد تقریبا باید به شش یا هفت کمیسیون ارجاع شود و اظهار نظر کردن از شش یا هفت کمیسیون برای این لایحه آقایان تصویب می‌فرمایند که وقت لازم دارد و بعلاوه ممکن است که یک عقاید مختلفی از کمیسیونها اظهارشود که در نتیجه طرح و بحث آن در مجلس دچار اشکالاتی بشود این بود که در هیئت رئیسه بااستفاده از ماده چهل آئین‌نامه اینطور در نظر گرفته شدکه طبق ماده ۴۰ آئین‌نامه بعرض مجلس شوای ملی برسدکه از هرکمیسیون سه نفرانتخاب شوند که باین لایحه رسیدگی بکند (یکنفراز نمایندگان - از تمام کمیسیونها؟) خیر از هر کمیسیونی که ارتباط با آن لایحه دارد برای این قبیل لوایح ما دو ماده داریم یکی ماده ۳۹ است که می‌گوید هر وقت لایحه ایی ارتباط بین چند کمیسیون داشته باشد رئیس مجلس دستور تشکیل کمیسیون خاصی را می‌دهد که از کمیسیونهایی که به آن لایحه مربوط است تشکیل می‌شود و آن لایحه به آن کمیسیون ارجاع می‌شود و یکی دیگر ماده ۴۰ است که به ملاحظه اهمیت لوایحی با درخواست رئیس مجلس موافقت میکند که آن لایحه به کمیسیون خاصی منتخب از شعبه هایاکمیسیونها تشکیل شوددراین موردهمانطورکه مقام ریاست اعلام کردنداین پیشنهاد شده‌است ومجلس رای می‌دهدکه از هر کمیسیونی ۳ نفرانتخاب شوندواین لایحه در ان کمیسیون مطرح شودوبعدخبرش رابه مجلس بدهدالان دراین لایحه پنج یاشش یاهفت کمیسیون تقریباذی صلاحیت است که بایدنسبت باین لایحه رای بدهند کمیسیون کشاورزی است کمیسیون کشوراست کمیسیون بهداری است کمیسیون راه است کمیسیون بودجه‌است کمیسیون فرهنگ کمیسیون دارایی کمیسیون اموراجتماعی

کریمی - کمیسیون بهداری نیست

ملک مدنی - کمیسیون بهداری هم هست چون کمیسیون بهداری ازنظراینکه یک قسمتش باید بمصارف بهداشت وبهداری برسدباینجهت اگریک کمیسیون خاصی انتخاب شودزودترانجام می‌شودونظریات مجلس هم بهترتامین می‌شود.

نایب رئیس - آقای اخگر مخالفید(اخگر - بلی) بفرمایید

اخگر - اولا طرح این موضوع برخلاف دستوراست در دستور موضوع آقای قوام بود که می‌بایستی تکلیفش معلوم شودواین برخلاف دستوراست که یک مطلب دیگری طرح شود.

در ثانی اصل این پیشنهاد مبهم است سهم کشاورزان و لوایح مشابه آن یعنی چه؟ این مشابه باید توضیح داده شود

ثالثاعملی نیست ۱۸ کمیسیون در مجلس هست و از هر کمیسیون سه نفر بایدانتخاب شوداین می‌شود همه مجلس این نتیجه ایی ازش حاصل نمی‌شود و چه فایده ایی دارد بعلاوه انتخاب از هر کمیسیون ۳ نفر یعنی چه؟ یعنی این که ۳ نفر از طرف کمیسیونها نماینده باشند که ببینند موضوع چیست و خبربدهند و کسب تکلیف از کمیسیونهابکنند یا قائم مقام کمیسیون باشند سه نفر که نمی‌توانند قائم مقام ۱۲ نفر یا ۱۸ نفرباشد. بنده جدا استدعامی‌کنم که این پیشنهاد را از دستور خارج فرمایید و همان‌هایی که در دستور بود طرح کنید.

نایب رئیس - ظاهرا یک سوء تفاهمی برای آقایان پیداشده و مخصوصا برای آقای اخگر که فرمایششان و نظرشان ناشی از عدم توجه به آئین‌نامه بود در آئین‌نامه این اختیار به رئیس مجلس داده شده‌است که لوایحی را که می‌رسد بعرض مجلس برساند در صورتی که مجلس رای ندهد این مطلب طرح شود. حالا توجه بفرمایید لایحه ایی از قبیل ازیاد سهم کشاورزان باید به کمیسیونهای کشور - راه - دادگستری - فرهنگ - دارایی - کشاورزی و کمیسیون امور اجتماعی کمیسیون برنامه و کمیسیون بهداری برود.

دو راه یعنی سه راه بوده‌است یکی این است که بهمه کمیسیونهافرستاده شود والبته می‌دانیدنمی شوداینکاردرآن واحدانجام شودچون بایددرکمیسیون قبلی روشن شده باشد بنابراین دوراه می‌ماند یکی اینکه طبق ماده ۴۰ آئین‌نامه‌است که اینجاپیشنهادشده‌است یکی اینکه رئیس بااختیاری که درماده ۳۹ آئین‌نامه بهش داده شده‌است یک کمیسیونی ازاعضای کمیسیونهای مجلس انتخاب بکندوآن کمیسیون را ماموراین کارمی‌کند بنده نخواستم ازاین اختیاراستفاده بکنم ماده ۴۰ این اختیاررابه رئیس مجلس می‌ده دکه هرکمیسیونی نه فقط از شعب یا از کمیسیونهااز تمام کمیسیونهااشتباهی در بیان آقای ملک مدنی بود باید از تمام کمیسیونهای مجلس ۳ نفر انتخاب بشوند و این کمیسیون گزارش رسیدگی خودش را بمجلس شورای ملی بدهدحالااین موضوع این جامطرح است اگر قبول شدانجام می‌شود واگر رد شدهیئت رئیسه از اختیاراتش استفاده می‌کندوتصمیم می‌گیرد. آقای دکتر سنجابی فرمایشی دارید؟

دکتر سنجابی - بنده توضیح مختصری دارم

نایب رئیس - بفرمایید

دکتر سنجابی - بنده خیال می‌کنم که برای بعضی ازآقایان محترم نسبت باین پیشنهاد یک سوء تفاهمی شده باشدبنده این پیشنهاد را امضانکرده‌ام ولی از جریان و ترتیب نظامنامه اطلاع دارم اولا این لوایح که بمجلس فرستاده شده برطبق قانون اعطای اختیارات قابل اجرااست و اجرامی‌شود و اینکه چند نفر از نمایندگان امضاکرده‌اند منظورشان تسریع درانجام کار و رسیدگی و دقت بیشتری در انجام کاراست زیرا اگر بنا باشد بر طبق معمول آئین‌نامه جاری و عادی مجلس باین لوایح رسیدگی بشود هر یک از این لوایح یا باید برود به کمیسیون‌های مختلف و بتدریج وبه تناوب رسیدگی بشودومدتی طول خواهدکشید (یکی ازنمایندگان - و لازم است که بشود) و بنظر بنده دراین موضوع لازم نیست همچنانکه سابقه دارد دراین مجلس نسبت بموضوع برنامه هفت ساله که ممکن بود به کمیسیونهای مختلف ارجاع بشود یک کمیسیون مخصوص برای اینکار ایجاد شد یابرای مسئله نفت یک کمیسیون مخصوص نفت احداث شد موضوع اصلاحات کشاورزی واصلاحات ارضی یکی ازمسائل اجتماعی بسیارمهم است و باید از لحاظ اهمیت مثل این مسائلی که بنده عرض کردم وسابقه داردمجلس نسبت به آن توجه داشته باشد. بنظربنده این پیشنهادنظربدی نیست وشایدمناسب این باشداگرمجلس قبول بکندوآقایان پیشنهاددهندگان قبول کنندمناسب این باشدکه از هر شعبه ایی سه نفرانتخاب شوندویک کمیسیون واحدبشودوباین قانون مهم اجتماعی رسیدگی بشودوبعدبه مجلس بیایدبه نظر بنده این تسریع درکاراست

نایب رئیس - نظرآقای دکترسنجابی البته از حدود تذکرتجاوزکر دتوجه بفرماییدالان راجع باین پیشنهادبایدرای بگیریم اگرآقایان پیشنهاددهندگان بخواهنداین موضوع مسکوت بماندبهتراست

بعضی از نمایندگان - یکدفعه دیگرقرائت کنند(مجددابشرح سابق قرائت شد)

نایب رئیس - بنابراین رای می‌گیریم

دکتر بقایی - بنده تذکر دارم از هر کمیسیونی سه نفر می‌شود ۵۴ نفر یعنی همین عده ایی که الان درمجلس هستنداینجا منهای ۶ نفر در کمیسیون باشند و این عملی نیست آقاوضمناکمیسیون فرهنگ هم هنوزتشکیل نشده این لایحه اضافات فرهنگ که ما در کمیسیون بودجه تصویب کردیم بعلت اینکه کمیسیون فرهنگ تشکیل نشده‌است بی فایده‌است

نایب رئیس - بنده تصورمی‌کنم که بهتراست که آقایان پیشنهاددهندگان موافقت بفرمایند که این موضوع قبلا در جلسه خصوصی طرح شود بعدا بیاوریم در مجلس

- بقیه مذاکره در لایحه دو فوری راجع باجازه تعقیب آقای احمد قوام و تصویب آن

۷- بقیه مذاکره در لایحه دو فوری راجع باجازه تعقیب آقای احمد قوام و تصویب آن

نایب رئیس - لایحه دولت راجع باجازه تعقیب احمد قوام مطرح است (بشرح زیرقرائت شد):

مجلس شورای ملی. دروقایعی که از۲۷ تیرتاسی ام تیر۱۳۳۱ درطهران و ولایات اتفاق افتاده تعقیب وتحقیقات از آقای احمد قوام مورد لزوم و ضروری است لذااجازه تعقیب مشارالیه راباتصویب ماده واحده ذیل ازمجلس شورای ملی بقیددوفوریت درخواست می‌نماید.

ماده واحده -مجلس شورای ملی بوزارت دادگستری اجازه می‌دهد که نسبت بوقایع ۲۶ تا سی ویکم تیر۱۳۳۱ آقای احمدقوام راموردتعقیب قانونی قراردهد.

نایب رئیس - پیشنهادات قرائت شود(پیشنهادمی‌کنم طرح مربوط به ضبط اموال قوام که یک باربتصویب آقایان محترم رسیده‌است ضمیمه ماده واحده تقدیمی دولت گردد.

دکتربقایی - علی زهری

نایب رئیس - گمان می‌کنم منتفی است

دکتربقایی - بااینکه قرارشدآن قانون ابلاغ شودباتوشیح آن دیگراین پیشنهادلازم نیست بنده پس گرفتم

نایب رئیس - پیشنهاددیگرقرائت می‌شود(بشرح زیرقرائت شد)

پیشنهادمی‌کنم تبصره ذیل به ماده واحده اضافه شود.

تبصره - بکلیه جرمهایی که علیه نهضت ملی از روز ۲۶ لغایت ۳۱ تیرماه بوسیله مامورین لشگری وکشوری در سراسر کشور بوقوع پیوسته بدون رعایت مقررات قانون آئین دادرسی کیفری در دادگاه جنایی مرکز و در خارج از نوبت رسیدگی می‌شود. کریمی - دکتربقایی - علی زهری

نایب رئیس - پیشنهادبایدمرتبط باشد باماده واحده یعنی باماده واحده ارتباطی داشته باشد تصور می‌کنم لایحه تقدیمی دولت نمی‌تواند مرتبط باین مطلب شود آن راجع بموضوع معینی است ومربوط به تعقیب آقای احمدقوام است و نمی‌تواند بدان مربوط باشد.

بعضی از نمایندگان – باید در ماده واحده اصلاح شود که از۲۶ تا ۳۱ تیر ماه

نایب رئیس – با اصلاحی که شده‌است از ۲۶ تیرتا ۳۱ تیرماه رای می‌گیریم آقایانی که موافقت دارند با این ماده قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد.

- طرح سوال آقای وکیل پور

۸- طرح سوال آقای وکیل پور

نایب رئیس - سوالها مطرح است آقای وکیل پور

وکیل پور- بنده باید قبلا عرض کنم که اگر انتقادی ازروش برخی ازوزارتخانه هامی‌کنم حمل براین نشودکه مخالفتی بادولت دارم چون افتخارهمکاری بافراکسیون نهضت ملی رادارم موظف به پشتیبانی ازدولت جناب آقای دکترمصدق هستم امافکرمی‌کنم احدی تردیدنداشته باشدکه برای حفظ وتثبیت این افتخاروموفقیتی که ملت ایران بدست آورده وزارتخانه هابایدیک روش اقتصادی صحیحی پیش بگیرند زیرایک چنین موقعیتی که بدست ملت ایران افتاده بقدری عدیم النظیروبقدری گران بهاست که بایدازدقایق وساعات آن استفاده شودروزی که قانون اعطای اختیارات جناب آقای دکترمصدق بتصویب رسیدبیکی ازآقایان وزراعرض کردم این ره این راه توشه این منزل مرد راهی اگربیاوببر- امروزهم عرض می‌کنم برای آقایانی که مصدرکارهستند هیچ مانعی برای اصلاحات وجودنداشته‌است ولی امروزعرض می‌کنم وبسیارمتاسفم که برخی ازوزارتخانه هامن جمله... (عده کافی نبود)

- ختم جلسه بعنوان تنفس

۹- ختم جلسه بعنوان تنفس

نایب رئیس - چون مجلس خسته‌است وبعضی ازآقایان هم تقاضافرموده اندده دقیقه تنفس می‌دهیم (۵۰ دقیقه بعد از ظهرمجلس بعنوان تنفس تعطیل ودیگرتشکیل نگردید)

نایب رئیس مجلس شورای ملی - احمد رضوی