مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ امرداد (اسد) ۱۳۰۳ نشست ۴۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ امرداد (اسد) ۱۳۰۳ نشست ۴۴

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ امرداد (اسد) ۱۳۰۳ نشست ۴۴

جلسه۴۴

صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه غره محرم۱۳۴۳ مطابق دوازدهم اسد ۱۳۰۳

(مجلس سه ساعت قبل از ظهر برپاست آقای موتمن الملک تشکیل گردید)

صورت مجلس یوم پنجشنبه نهم اسد را آقای آقا میرزا شهاب الدین قرائت نمودند

رئیس- آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده- در آن پیشنهاد بنده که چهل هزار تومان نوشته بود بنده تصریحاً عرض نکرده بودم ۴۰۰۰۰ تومان نوشته بودم لا اقل چهل هزار تومان

رئیس- لااقل اضافه می‌شود دیگر ایرادی نیست آقای عمادالسلطنه –(اجازه)

عماد السلطنه- بنده بعد از تصویب صورت مجلس عرضی دارم.

رئیس- بفرمائید

عمادالسلطنه- بعد از آنکه کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات معین شد چندی قبل از اصفهان نوشته بودند که یک ماموریتی از طرف دولت معین شده به ملوکات بروند و از آنها استعلام بکنند که راجع به انتخابات دوره پنجم اگر شکایتی دارید چون از وزارت داخله استعلام کرده‌اند بایستی بگوئید به مرکز اطلاع داده شود بنده خیال کردم این مسئله را درست نفهمیده‌اند. چون کمیسیون بوسیله وزارت داخله یک اطلاعاتی از انتخابات دوره چهارم و سوم خواسته بود گمان می‌کنم درست ملتفت نشده باشد مقصود این است که چند روز قبل تلگرافی ازاردستان می‌کنند که آمده‌اند اینجا از ما سوال می‌کنند که راجع به انتخابات دوره پنجم اگر شکایت دارید شکایت خودتان را اظهار کنید که از مرکز خواسته‌اند بنده این تلگراف را فرستاده‌ام وزارت داخله و باز هم خیال کردم که شاید این حرف را آنها نزده‌اند ولی دیروز یک تلگرافی رسیده و در جراید هم حتی به عنوان تجدید انتخاب درج کرده‌اند اینطور می‌نویسد: تجدید انتخابات راپرت واصله اردستان حاکی است نایب الحکومه حسب الامر مرکز برای تجدد نظر در انتخابات دوره پنجم آقایان علماء و اهالی رادر پیر مرتضی دعوت و اعلانی هم در توابع و بلوکات انتشار داده که برای روز جمعه جهت تجدید نظر در انتخابات به اردستان حضور پیدا نماید در تلگرافی که به بنده می‌کنند می‌گویند که از اردستان فرستادند تا بیست فرسخی در دهات ریگستان و غیره در این موقع برداشت محصول مردم را با کمال فشار می‌آورند. به اردستان که اگر از انتخابات شکایتی دارید اظهار کنید که به مرکز فرستاده شود. بنده می‌خواستم از کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات سوال کنم چه دستوری به وزارت داده‌اند که موجب شده است این عملیات در اصفهان بشود

رئیس- آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده- کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات برای جدول انتخابات و شکایتهایی که از بعضی از نقاط می‌رسید که ما را از حق انتخاب محروم کردند شعبه انجمن نظارت در آن نقاط تشکیل نشده دیدیم یک جدول منظم و جغرافیایی نداریم که با آن مراجعه کنیم از وزارت داخله سوال کردیم شکایتی که به دفتر وزارت داخله تا به حال رسیده و نقاطی که تقاضای انجمن کرده‌اند و به آنها داده نشده آن نقاط را فهرست بفرستید تا وقتی که تجدید نظر در قانون انتخابات می‌کنیم ضمیمه جدول انتخابات بکنیم حالا وزارت داخله خواسته است اطلاعاتش را تکمیل کند مامورین این را وسیله یک خیالات دیگری کرده‌اند و کارهای مملکتی را به این ترتیب می گذرانند مربوط به کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات نیست و کمیسیون هیچ وقت همچو تقاضایی از دولت نکرده است

نجات- مگر اعضای کمیسیون جغرافیا نمی‌دانستند.

اعتمادالسلطنه – پس در صورتی که مقصود کمیسیون این بوده است استدعا می‌کنم که مقصود خودشان را بهتر توضیح بدهند و به و. زارت داخله نوشته شود که کمیسیون این بوده است.

حائری زاده – مامورین سوءاستفاده می‌کنند.

رئیس- تذکر داده می‌شود پیشنهادات ماده شانزده قرائت می‌شود پیشنهاد آقای طهرانی (به شرح آتی قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم عبارت به این طریق اصلاح شود در صورت بروز اختلاف بین مالک اراضی و صاحب امتیاز به حکمیت یک یا چند نفر مطابق (موافق قانون حکمیت) مراجعه شود و رای حکم قطعی خواهد بود.

رئیس-بفرمائید توضیح بدهید.

آقای شیخ محمد علی طهرانی – اصل مالکیت خصوصی گمان می‌کنم متفق علیه تمام مسلمین ایران باشد یک نفر از نمایندگان تمام دنیا طهرانی ایران که گفتم مقصودم تمام دنیا بود. البته هر کس که مالک است حق تسلط به اموال خودش را دارد لیکن نظرها و جنبه‌های عمومی گاهی از اوقات همچنان که قانون اساسی هم نوشته. مخصوصاً یک ماده و اصل خاصی برای این موضوع وضع کرده و یک اصل خاصی در قانون اساسی است در آن موقعی که نفع عمومی اقتضاء می‌کند که به مالک بگوید تو باید به جهت نفع عمومی صرف نظر از سلطه و تسلط در ملک خودت بکنی در آن موقع موافق صلاح مملکت و موافق صلاح دیانت. مکلف است که جنبه عمومی را ملاحظه کند. البته در صورتی که تراضی بین طرفین باشد هیچ گفتگو نیست ولی اگر تراضی نشد در قانون می‌نویسید حکم دولت است حالا من کاری به این دولت حاضره ودولتهای آتیه ندارم لیکن اغلب دیده شده که یکنفر ماموریت از برای این کار پیدا می‌کند دولت (به مامور دولت) هیئت دولت هیچ وقت خودش حکمیت نمی‌کند یک نفر را مامور می‌کند که مثلاً در حدود خراسان یا گیلان یا آذربایجان یا مازندران حکمیت کن و حکمیت او هم قاطع است حالا ممکن است آن یکنفرآن حکمیت کننده را که همه جا می‌رود و استخدام او هم امتداد دارد کمپانی تطمیع بکند و در این صورت اغلب اجحاف می‌شود نسبت به مالکین این است که بنده پیشنهاد کردم که اگر در مسئله قیمت بین کمپانی و مالکین اختلافی پیداشد یکنفر کمپانی و یکنفرمالکین و یک نفر هم به تراضی ترفین حکم معین کننده چون اینجا دعوا است دعواقضاوت لازم دارد و قضاوت را اگر ما منحصراً به دولت بدهیم شاید افرادایرانی به آن دولت اطمینان نداشته باشند لیکن موضوع حکمیت عنوان قرارداد می‌شود عنوان حکمیت عنوانی است مشروع یکنفر این طرف معین می‌کند، یکنفر آن طرف و یکنفر هم بالاتفاق و اگر در شخص ثالث اتفاق نشد به قرعه معین می‌شود و هر طوری رای دادند آن رای قاطع است و هیچ کجا اتفاق نمی‌افتد که حکم در تمام ایالات یکنفرباشد در هر کجا از اهالی آن محل معین می‌کنند و همانطور که عرض کردم حکمهای معین شده کارها را قطع و فصل می نمایدو دولت باید مجری حکم حکمها باشد نه قاضی و حاکم منتها در حکم نامه قید می‌کنند که ده یا بیست روز باید حکمها حکم قطعی بدهند انوقت دولت آنرا به موقع عمل بگذارند و الا اگر بخواهیم قضاوت مطلقه را با هیئت دولت قرار بدهیم هیچوقت هیئت دولت قضاوت نخواهد کرد یک مامور خاصی معین می‌کند و معلوم هم نیست که مالکین به آن مامور خاص اطمینان کامل پیداکنند ولی وقتی خودشان حکم معین کردند اعم از اینکه اجحاف نسبت به آنها بشود یا نشود حرفی ندارد.

آقاسید یعقوب- بنده اخطار دارم.

رئیس- بفرمائید.

آقاسید یعقوب- می‌خواستم عرض کنم مقام ریاست اخطار فرمایند مطلقاً راجع به توضیحات چنانکه یک مرتبه هم عرض کردم آن ماده را اینجا آویزان کنند که نصب العین باشد.

رئیس- عقیده کمیسیون چیست؟

مخبر – منوط به نظر مجلس است.

مدرس- یک مرتبه دیگر پیشنهاد خوانده شود.

حائری زاده- بنده هم یک پیشنهاد در این زمینه کرده بودم

(پیشنهاد آقای آقا شیخ محمد علی طهرانی به شرح سابق قرائت شد)

رئیس- رای می‌گیریم به قابل توجه بودن این اصلاح آقایانی که این اصلاح را قابل توجه می دانند قیام کنند

(اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه شد.

بقیه پیشنهادها هم به ماده مراجعه می‌شود به کمیسیون یکنفر از نمایندگان – خوب است پیشنهادها مطرح شود.

مخبر- بهتراین است که پیشنهادها قرائت شود آنهایی که قابل توجه شد در کمیسیون مطرح شود آنهائیکه قابل توجه نشد به کلی خارج شود و به این ترتیب کارکمیسیون سهل تر خواهد بود

رئیس- پیشنهاد اقای وکیل الملک (به شرح ذیل قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر ضمیمه ماده (۱۶) شود:

تبصره- هرگاه توافق نظر در بین کمپانی و ملک راجع به فروش یا اجاره اراضب حاصل نشد و مالک خواست اراضی را در میان یک سهمی از منافع حاصله به کمپانی واگذار نماید کمپانی وصاحب امتیاز در سال صدی سه از منافع حاصله از آن اراضی را به مصاحب ملک خواهد داد

رئیس- آقای وکیل الملک (اجازه)

وکیل الملک – اگرچه آقای مشاراعظم پری روز توضیحات مفصلی راجع به این عرض بنده دادند ولی از آن طرف هم همانطور که آقای داور فرمودند نباید فشار بیاوریم بنده از دو نقطه نظر این پیشنهاد را کردم یکی اینکه راه دیگری غیر از فروش پیداکنیم و آن اینست که در صورتی که راجع به فروش توافق نظر بین کمپانی و صاحب ملک پیدا نشد صاحب ملک ملکش را به کمپانی واگذار کند و کمپانی در مقابل صدی سه از منافع حاصله آن ملک را به صاحبش بدهد و این ترتیب هیچ اشکالی برای کمپانی نخواهد داشت و اگر این ترتیب را آقای مغبر قبول کنند گمان می‌کنم به نفع طرفین باشد. یک نظریه دیگر بنده هم از این پیشنها این بود که ما معادن دیگری هم داریم و اگر فردا بخواهیم امتیاز انها را بدهیم این ترتیب سابقه می‌شود و سایر کمپانی‌ها که می‌خواهند امتیاز ان معادن را بگیرند می‌گویند در امتیاز نفت شمال آنقدر هم اهمیت داشت با صاحبان املاک آنطور معامله کرده‌اند و از اصل منافع منابعی را که در املاک انها بوده به آنها چیزی نداده‌اند ما هم چیزی نخواهیم داد و این سابقه خوبی نخواهد بود. بیش از این هم توضیحی عرض نمی‌کنم

مخبر- قبل از اینکه در پیشنهاد رای گرفته شود خواستم این مسئله توضیح داده شود که مقصود آقای وکیل المک ازاین صدی سه آیا علاو هبر صد بیست حق دولت است یا غیر از صد بیست دولت است؟ اگر مقصود از همان صد بیست دولت است که برای کمپانی و طرف مقابل فرقی نخواهدکرد و اگر مقصود علاوه بر صد بیست دولت است خوبست آقایانیکه می‌خواهند رای بدهند درست دقت بفرمایند بعد رای بدهند.

وکیل الملک – مقصود بنده صد سه علاوه بر سهم دولت است

رئیس- رای می‌گیریم به قابل توجه بودن این پیشنهادآقایانی که این اصلاح را قابل توجه می دانند قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد آقایای دامغانی (به مضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در نرخ عادله ضمیمه شود نرخ عادله مناسب مواد نفت

رئیس- آقای شریعتمدار (اجازه)

شریعتمدار- ضرورت کلی اسلام حفظ اصول مالکیت است چنانچه اظهار شد الا ان ملیون تجارتاً عن تراز و از یکطرف هم البته چنانچه احتکار ارزق عامه در اسلام ممنوعست در مقابل منافع عامه به عقیده بنده هر گونه احتکاری غلط است. ولی اگر بخواهند از مالک اراضی اش را بگیرند به همان ترتیب یا قیمت که زراعت می‌کرد البته یک اجحاف و ضرر فوق العاده به مالک متوجه می‌شود زیرا زراعت یک قیمت کمتری داشته ولی نفت که پیدا شد البته تفاوت قیمت پیداخواهد کرد لذا از نقطه نظر اینکه هم حفظ اصول مالکیت بشود و هم احتکار نشده باشد و هم حق مالک سلب نشده و اجحافی به او نشده باشد. بنده پیشنهاد کردم که نرخ عادله فقط منظور نشود با ملاحظه اینکه این زمین دارای معدن نفتی است نرخ عادله را معین کنند

دستغیب- بنده هم در همین زمینه پیشنهادی کرده‌ام

حاج میرزا علیرضا – دومرتبه پیشنهاد قرائت شود (به شرح فوق قرائت شد)

رئیس- آقایانیکخ این اصلاح را قابل توجه می دانند قیام فرمایند

(جمعی قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه نشد. در ضمن پیشنهاد آقای دستغیب هم رد شد

دستغیب- اگر بنده هم توضیحی داده بودم شاید قابل توجه می‌شد

رئیس- پیشنهاد اقای میرزا یدالله خان قرائت می‌شود (به ترتیب ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده۱۶ در آخر سطر دهم بعد از کلمه (اجحاف شود) اضافه نمایند:

(هرگاه رضایت صاحب امتیاز و مالک اراضی حاصل نشود مطابق عایدات حق الارض مملکتی صدی بیست از مواد مستخرجه را صاحب امتیاز به مالک عاید دارد)

(خنده و همهمه بین نمایندگان)

آقامیرزا یدالله خان – مسترد می‌دارم

رئیس- پیشنهاد آقای سالار لشگر قرائت می‌شود (به شرح آتی قرائت شد)

پیشنهاد می‌نماید که بعد از بروز اختلاف بین مالک اراضی و صاحب امتیاز اضافه شود:

(دولت به حکمیت چهار نفر از اهالی بصیر محلی که از طرف مالک معین می‌شود و چهار نفر هم که از طرف دولت معین خواهد شد قضیه اختلاف راحل و نرخ عادله وقت را که آن عده معین می‌کنند رفتار نموده و نیز اگر بواسطه تصرف یک اراضی معین صدمه به قسمت دیگر اراضی صاحب ملک وارد آید خسارت وارده هم معین و جبران می‌شود.

سالار لشگر- این پیشنهاد بنده تقریباً مطابق همان پیشنهادی است که آقای طهرانی فر مودند ولی در آخر آن بنده یک چند کلم هاضافه کرده‌ام و آن صدمه ایست که از یک زمینی به زمین‌های دیگر وارد می‌آید. در شمال ایران اغلب دهات کوچک است و مثل نفت جنوب نیست که مواجه باشد بایک اراضی زیاد لم یزرع مثل آبادان و پشت کوه و غیره درقسمت شمال مثل مازندران یا در خراسان اغلب مالکین جزو هستند و در اغلب دهات زمینهایی است که مثلا هیچ حاصل ندارد و محل مرتع حیوانات آن ده است و اتفاقاً در این قبیل محلها معدن نفتی پیدا شد و خواستند به قیمکت عادله معین کنند خواهند گفت اینجا قیمتی ندارد محل چریدن حیوانات است در صورتی که هیچ منطق ندارد. زیرا ممکن است بواسطه خارج شدن آن زمین از تصرف مالکین آن ده را مسلوب المنفعه بکند و به این ترتیب باید کمپانی جبران خسارت وارده برآن ده و رعیت را بکند و مقصود بنده این است که جزء آخر این پیشنهاد هم پیشنهاد آقای طهرانی ضمیمه شود.

مخبر- اگر مسئله حکمیت قبول شود گمان می‌کنم این اشکال مرتفع شود برای اینکه حکم‌ها این ملاحظه را خواهند کرد آقایانیکه نظر به حکمیت دارند این مسئله را هم فرع آن قرار دهند و اگر به غیر حکمیت عقیده دارند آن امری است علیحده

رئیس- آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می دانند قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس-قابل توجه نشد پیشنهاد آقای شیخ الرئیس. (به شرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم بر قیمت عادله اضافه شود با مجوز شرعی.

رئیس- آقای شیخ الرئیس (اجازه)

شیخ الرئیس- پارسال هم که این ماده در کمیسیون نفت مطرح بود شاید آقای مدرس در خاطر داشته باشند که این ماده چه قسم نوشته شده بود و اساس مالکیت صدمه وارد می‌آورد پس از مدتی مذاکره گویا خود آقای مدرس پیشنهادی به عنوان خصوصیات محلی فرمودند و آن یک عبارت بودکه خیلی قابل تعبیر و تاویل بود و بالاخره کمیسیون نرخ عادله را قبول کرد که عبارت بسیار خوب و بهتر از آن عبارت است نرخ عادله ظاهرش این است که به طور عدل رفتار شود ولی حالا با این پیشنهاد که آقای شریعتمدار کردند که نرخ عادله مناسب مواد نفت نوشته شود و رد شد این طور معلوم می‌شود که از نرخ عادله زمینی است که ده تومتن یا بیست تومان ارزش دارد…

مدرس- قیمت عادله وقت.

شیخ الرئیس- البته نبایذد فراموش شود که هر قانونی مخالف با شرع ما و قانون اساسی ما داشته باشد قانونیت ندارد و قابل اجرا نخواهد بود و در قانون اساسی صریح ماده پانزده و هفده است که اصول مالکیت را می‌نویسد در اصل هفدهم می‌نویسد سلب تسلط مالکین و متصرفین از املاک واموال متصرفه ایشان به هر عنوان که باشد ممنوع است مگر به حکم قانون اصل پانزدهم هم می‌نویسد هیچ ملکی را ازتصرف صاحب ملک نمی‌توان بیرون کرد مگر با مجوز شرعی و آن نیز پس از تعیین و تادیه قیمت عادله است این مسئله نرخ عادله اگر تصور بفرمائید در بردارد مجوز شرعی را ضرر ندارد چون اینجا تصریح کرده معلوم می‌شود قانون گذار لازم میدانسته که مخصوصاً اینجا تصریح کرده. و اینکه بعضی از آقایان مثل آقای شریعتمدار از نظر این است که این احتکار است اگر مجوز شرعی در اینجا اضافه شود ایشان هم تامین می‌شود و البته در هر کجا حاکم شرع هست که تصدیق می‌کند گرچه ممکن است در ظرف پنجاه سال که بنا است بیست و چهارچاه حفر کنند به اراضی دائر هیچ ملکی مصادف نشود زیرا به قدری اراضی بائر لم یزرع هست که محتاج به املاک دائر شاید نشود ولی به هر حال در قانون باید تمام چیزها پیش بینی بشود و نواقصی نداشته باشد و به عقیده بنده اگر لفظ مجوز شرعی اضافه شود رفع اشکال خواهد شد.

رئیس- رای گرفته می‌شود کسانیکه این اصلاح را قابل توجه می دانند قیام فرمایند.

(عده‌ای قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه نشد پیشنهاد آقای کازرون یقرائت می‌شود.(به شرح آتی خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم تمام به طوری که بعد از (اجاره نماید واقع شده الی آخر حذف شود.

رئیس- آقای کازرونی.(اجازه)

کازرونی – برای اینکه حتی الامکان متابعت از نظامنامه داخلی کرده و خیلی مختصر عرض کرده باشم (ولی چون مختصر یک امر نسبس و اضافی است) عرض می‌کنم ما یک اصل مسلمی داریم که تخطی از آن اصل مسلم برای ما امکان ندارد و آن اصل مسلم را قانون اساسی تصریح می‌کند که هیچ ملکی را از دست مالکش نمی‌توان خارج کرد مگر با مجوز شرعی. اختیارات مجلس هم در دست قانون اساسی است حالا اگر چنانچه ما در اینجا یک چیزی وارد کردیم و یک اختیاراتی دولت داشت که توانست صاحب ملکی را مجبور بکند که ملک خودش را از دست بدهد این برخلاف صریح قانون اساسی است دولت یک همچو اختیاراتی ندارد مجلس هم نمی‌تواند چنین اختیاراتی به دولت بدهد. در این ماده این سطوریکه بنده پیشنهاد کرده‌ام حذف شود مشتمل یر سه فقره است. یکی اینکه اگر اختلافی فیما بین مالک و صاحب امتیاز در خرید و فروش یا اجاره حاصل شود دولت نگذارد اجحاف شود و دوم راجع به موقوفه بود که در اینجا می‌گوید: اگر مقتضیات اجازه دهد به صاحب امتیاز اجاره داده شود. کلمه مقتضیات را بنده مراجعه کردم به لغت دیدم هیچ معنایش موافقت نمی‌کند با اینها نمیدانم مقتضیات یعنی زمستان، تابستان، گرما، سرما. یا اینکه آن زمینهایی که نفت از آنها استخراج می‌شود صاحب امتیاز اگر خواست زیادتر استخراج کند نگذارد. بنده تمام اینها را زائد میدانم و نظیرش هم در جنوب هست کمپانی نفت جنوب با صاحبان اراضی یک معاملاتی دارد و چنانچه آقایان هم مسبوقند یک معامله هم راجع به یک قطعه با یکی از روسای عشایر فارس کرد و هم چنین با بختیاری و سایرین هم معامله دارد و چاههای نفت سیاه هم در شوشتر هست و به قدرلزوم خودشان استخراج می‌کنند نفت سفید هم در شوشتر هست و بقدر کفایت خودشان استخراج می‌کنند وسیله هم ندارد که بیشتر استخراج کنند و اگر بخواهند لوله کشی کنند مطابق اختیاری که به صاحب امتیاز داده شده نمی‌تواند لوله بکشند. پس در اینصورت نفت برای چه زیادتر استخراج کنند؟ وهر چه در اینجا نوشته شود هر عبارتی که ما بگردیم در لغت بیاوریم و اینجا ایراد کنیم بر خلاف صریح قانون اساسی است و اسباب زحمت و اشکال برای دولت خواهد شد.

رئیس- رای می‌گیریم به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می دانند قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه نشد پیشنهاد آقای حائری زاده قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

حائری زاده – پیشنهاد می‌کنم در صفحه ۱۶ سطر ۱۶ بعد از صاحب امتیاز نوشته شود: قضیه به حکمیت کمیسیونی مرکب از نماینده صاحب امتیاز و دولت و صاحب ملک مراجعه خواهد شد.

رئیس- تقریباً همان پیشنهاد آقای طهرانی است

حائری زاده- در همان زمینه است.

رئیس- پیشنهد آقای مشار اعظم (به شرح آتی قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که ماده به کمیسیون برگردد و برای مالک حقوق (پوسانتاژ) رعایت نماید و بعد از آن ماده را به مجلس بیاورند تا رای داده شود

رئیس- بااینکه بالطبع انجام گرفت.

مشاراعظم – یک توضیح مختصرص دارم در اینجا مذاکره شد و آقای وکیل الملک پیشنهاد صدی سه کردند و آقا مغبر سوال کردند که کمپانی باید بدهد یا دولت بنده توضیحی خواستم عرض کنم که در اینجا نقطه نظر ما حفظ منفعت مالک است. اگر از ابتدا دولتی که عقد قرار داد کرده یا کمیسیونی که مربوط به این مسئله بوده و در تنظیم اقداماتی داشته رعایت حقوق مالک را نکرده نمی‌شود که حقوق مالک را سلب کرد و در صورتی که کمپانی هم قبول نکند باید این حق مالک را بر دوش دولت هم اگر می‌شود گذاشت و می‌بایست رعایت مالک را کرد و ضمناً می‌خواستم توضیح بدهم که در مسئله حکمیت هم که رای داده شد مسئله حکمیت بدون توجه به یک اصلی خیلی با اشکالات بر می‌خورد و متقضی است که در کمیسیون یک اصلی را رعایت بکنند برای مالک که وقتی اصل حکمیت رعایت شد حکمها دانند که به چه رویه حکمیت کنند و دیگر اینکه آقای کازرونی فرمودند که در قسمت نفت جنوب یک قراردادهائی شده بنده می‌توانم عرض کنم که آن قرارداها را دولت تصدیق نکرده است.

رئیس- کسانیکه این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام نمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- مسئله پورسانتاژ رد شد. پیشنهاد آقای رئیس التجار (به مضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در ماده ۱۶ در سطر ۹ بعد از قیمت عادله وقت که ثانیاً اصلاح شده بین الهلالین نوشته شود اراضی که برای استخراج نفت کمپانی می‌خواهد باید قیمت عادله کمتر از صدی سه از محصول آن چاه نفت نباشد.

رئیس- این پیشنهاد آقای وکیل الملک بود که رد شد

رئیس التجار- بنده پیشنهادم را صدی دو می‌کنم.

رئیس- بسیار خوب می‌نویسید بیاورند پیشنهاد آقای سردار معظم قرائت می‌شود (به شرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم از لفظی کهدر اراضی مالکین کشف می‌شود از صدی بیست که کمپانی به دولت باید بدهد صدی چهار سهم مالک و صدی ۱۶ سهم دولت باشد

سردار معظم- اجازه میفرمائید

رئیس- بفرمائید

سردار معظم – اگر ما بخواهیم مطابق عدالت رفتار کنیم دولت خودش نباید صدی بیست بگیری و در املاک سایرین به صاحبان املاک چیزی دا هنشود چون نسبت به املاکی که متعلق بدولت است کمپانی صد بیست بدولت می‌دهد.همین طور هم در املاک اشخاص باید آن صد بیست به مالکین آن اراضی داده شود ودر مملکت ما تا قوانین آسمانی و زمینی به عقیده ما باقی هستند هیچ مانعی ندارد که سکته باساس مالکیت وارد بشود بنابراین در حدود و حقوق مالکیت دولت و افرادش دارای یک حقوق هستند منتهی اینست که بگوئیم از نقطه نظر حفاظت و حراست حقوق عمومی باید برای دولت هم حقوقی قائل شد.مثلا اگر بین صاحب ملک و صاحب امتیاز تراضی حاصل شد باید دولت هم حقی داشته باشد این بود که بنده پیشنهاد کردم صد چهار به مالک داده شود به این معنی که لا اقل صد چهار از عایدات نفتی که در اراضی مالکین پیدا می‌شود به مالکین و صدی شانزده را به دولت بدهد این بود عقیده بنده طریق حلش

حائری زاده- مخالفم

رئیس- بفرمائید

حائری زاده- اصلا فریاد حقوق مالک، مالک را باید تشخیص داد که چه اندازه است که آقای سردار معظم می‌فرمایند دولت اراضی خودش را امتیاز بدهد و مالکین هم سهم خودرا ببرند تمام اراضی مشترک است بین مسلمین و باید تمام مردم منفعت ببرند معادل مال عموم است و دولت هم باید از جنبه عمومی در تمامش دخالت کند هر کس مالک دست رنج خودش است که محلی را آباد کرده درخت کاشته است ولی معادن متعلق به عموم است و دولت وکیل عمومی است.بلی حقوق مالک دست رنجی است که در آن اراضی دارد که آباد کرده است و نباید حق او را سلب کرد و باید به او یک منفعتی داده شود و در این ماده مامعین می‌کنیم که کمپانی باید اراضی را خریداری کند ولی آقا پیشنهاد کرده‌اند که اگر مالک نخواست بفروشد و بموجب قانون اساسی هم که نمی‌توان او را مجبور کرد مجلس معلوم کند که یک سهمی بدهند به آن کسیکه در آنجا دست رنج دارد و زمین مال اوست و بنده با این پیشنهاد مخالفم

رئیس- رای می‌گیریم…

سردار معظم- در عرایض بنده کاملا سوء تعبیر شده اجازه بفرمائید توضیح بدهم.

رئیس- بفرمائید

سردار معظم- آقای حائری زاده بکلی مخلوط کردند عنوان مالکیت خصوصی را به عمومی در صورتی که ابداً به هم مربوط نبود و به عنوان مخالف با پیشنهاد بنده نمی دانم به چه مناسبت دو مطلب را بهم مخلوط کردند در صورتی که شرعاً از اعماق زمین تا هفت طبقه آسمان مال مالک خصوصی است و کسی نمی‌تواند دخالت کند.

رئیس- رای می‌گیریم به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانیکه این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای دستغیب (به مضمون ذیل قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شرای ملی چون معلوم نکرده‌اند زمین‌هایی که در اطراف چاههای نفت واقع می‌شوند تا چه مسافت قابل زراعت نخواهد بود و از این جهت ممکن است که یک مقدار اراضی دایر مالکین بمناسبت نزدیکی چاه از حیز انتفاع ساقط شود در صورتی که کمپانی هم قیمت آنرا نپرداخته لهذا پیشنهاد می‌کنم که حریم چاه نفت تا آن نقطه که مانع از زراعت می‌شود معین گردد و کمپانی مجبور باشد قیمت آن مقدار زمین را به صاحبانش بپردازد.

رئیس- بفرمائید.

دستغیب- در اینکه اگر در یک زمینی معدن نفت پیدا شد یک قدری در اطراف آن چاه قابل سکنی و زراعت نیست گمان می‌کنم محل حرف نباشد حالا چه مقدار است یک فرسخ یانیم فرسخ یا کمتر یا بیشتر فرض می‌کنیم در ملک من یک چاهی پیدا شد و کمپانی هم آن چاه را حفر کرد آنوقت به اندازه نرخ عادله هم که بنده مخالف بودم یا عادله مطلق آمدیم نرخ عادله را هم دادند و یا بموجب قانون شرع یا مخالف شرع هر چه هست بنده را هم مجبور کردند که مالک را بدهم و دادم حالا تصور می‌کنم به اندازه یک میدان از مالک من برای کمپانی لزوم پیدا کرده است ولی در اطراف آن میدان تا یک فرسخ نه قابل زراعت است و نه قابل کار دیگر و کمپانی هم محتاج نیست که آنجاها را بخرد فقط چیزی که هست ملک من لم یزرع شده و قابل هیچ نوع استفاده هم نیست زیرا که نمی‌شود در آنجا سکنی کرد و نه زراعت و یک ضرری بمن وازد آمده است. آیا می‌خواهیم ببینیم که کمپانی را می‌توانیم مجبور کنیم که اطراف آن میدان را هم بخرد؟ خیر به واسطه اینکه محتاج الیه او یک چاه بود که آن یک چاه را هم ضبط کرده و از آنطرف هم یک ضرری به من رسیده است بدون اینکه فایده برای کمپانی داشته باشد. پس از حاصل آن حکم که سکنی و زراعت باشد یک ضرری بمن خورده است و کمپانی نفع می‌برد و مجبور هم نیست که آنجاها را بخرد لذا بنده پیشنهاد کردم که اطراف چاه تا اندازه که لم یزرع می‌شود و قابل سکنی نیست کمپانی اگر یک ملکی را خرید مجبور باشد آن قسمتی هم که لم یزرع می‌شود آنجا را هم بخرد و علاوه بر اینکه نرخ عادله را به صاحب ملک می‌دهند قیمت آن مقدار زمین را هم به صاحبش بدهند که ضررش متوجه من نشود.

نجات- رای بگیرید

رئیس- رای می‌گیریم اشخاصی که این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه نشد پیشنهاد آقای رئیس التجار قرائت می‌شود.(به شرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد خودم را که صدی سه کرده‌ام صدی دو عرض می‌کنم که در همان پیشنهاد صدی دو نوشته شود.

رئیس- توضیحی دارید بفرمائید

رئیس التجار- اگر چه بعد از اظهارات آقای حائری زاده پیشنهاد بنده مورد ندارد و حالا نباید تصور کنند که بنده و آقای سردار معظم از نقطه نظر اینکه خودمان ملاکیم این اظهارات رامیکنیم ولیدر خراسان این طور است که بیشتر مالکین جزو و خورد مالک هستند و همه قسم تحمیل هم بر آنها می‌شود باز صدی سه به مالک می‌دهد حالا اگر یک چاه نفتی پیدا شد که این بیچاره عیت دارای یک ده تومانی بشود بواسطه عجله‌ای که داریم قبلاً در مجلس پیش بینی می‌کنیم که آن ده تومان هم گیر آن بد بخت نیاید و این عادله وقت که نوشته شده است و بعضی از آقایان در کمیسیون فرمودند که در متن این نتیجه مستتر است که قیمت عادله زمانیراکه نفت در آن زمین پیدا شده است به او می‌دهند نه عادله قبل از پیدا شدن نفت را لذا با این ترتیب عقیده بنده اینست که لااقل این صدی ۲ را بنویسیم که در آنجا چه حکمیت باشد چه عادله باشد چه خصوصیات محلی باشد که این صدی ۲ از محصول نفت باید به او برسد.

رئیس- رای می‌گیریم آقایانیکه پیشنهاد آقای رئیس اتجار را قابل توجه می دانند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه شد. موادی که مراجعه شده بود به کمیسیون راپرتش داده شد. طبع و توضیح شده است

شریعتمدار دامغانی- بنده یک پشنهادی داشتم راجع به همین ماده

رئیس- کدام ماده

شریعتمدار- راجع به همین ماده

رئیس- تمام شد.ماده هشتم مطرح است.

بعضی از نمایندگان – راپرتش هنوز نرسیده.

رئیس- توزیع نشده

بعضی از نمایندگان – خیر

رئیس- ماده۱۸ مطرح است

یکنفر از نمایندگان – بخوانند

رئیس- طبع شده و پیش آقایان هست خیلی مفصل است.اسباب اتلاف وقت می‌شود.

بعضی از نمایندگان – صحیح است.

رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب(اجازه)

حاج میرزا عبد الوهاب – در این اخر ماده ۱۸ نوشته (حقوق فوق الذکر بشروط ذیل حاصل خواهد شد اولا ابنیه فقط برای عملیات راجعه باجرای امتیاز خواهد بود.

(همهمه بین نمایندگان)

حاج میرزا عبدالوهاب – مگر این ماده مطرح نیست.

رئیس- ماده۱۷ سابق که حالا ۱۸ است مطرح است

حاج میرزا عبدالوهاب – بلی یک اولاً وثانیاًو ثالثاً هست و در تبصره اش دارد باید بناهای غیر منقولش را به دولت واگذار نماید ولی اشباء منقولش را چه نصب شده و چه نصب نشده می‌تواند حمل کند به عقیده بنده اگر این اجازه به کمپانی داده شود آنوقت می‌گوید تیر و در پنجره منقول است و می‌تواند خراب کند و ببرد و اگر این امتیاز به این ترتیب به کمپانی داده شود تمام اختیارات بدست کمپانی است و دیگر هیچ حقی برای دولت باقی نمی‌ماند.

آقامیرزا شهاب – آن ماده بیست است.

رئیس- آقای مشار اعظم

مشار اعظم – موافقم

رئیس – آقای اخکر(اجازه)

اخگر- بنده یک تذکر کوچکی داشتم که در اینجا نوشته شده است :(این خطوط لوله ممکن است از هر نقطه به هر نقطه خاک ایرا نساخته و امتداد داده شود مشروط بر اینکه تاسیس این خطوط مخالف با مواد امتیازی که دولت ایران در سنه ۱۹۰۱ اعطاء کرده است نباشد) مقصود گمان می‌کنم امتیاز نفت جنوب باشد در صورتی که امتیاز نفت گیلان هم باید ملحوظ شود.

رئیس- آقای مشاراعظم (اجازه)

مشار اعظم- در این ماده اگر آقایان درست توجه بفرمایند تصدیق می‌فرمایند از نقطه نظر فنی در قسمت احتیاجات کمپانی ترتیب شده زبرا ترتیب لوله کشی است در نقاطی که لازم باشد و همچنین تاسیس بنا در چهار ایالت و ایالت گیلان و تصدیق می‌فرمایند که اینها مسائل ضروری استخراج نفت است نفت را که استخراج می‌کنند البته باید از لوله عبور دهند تا به محل حمل برسانند و بناهای لازمه هم برای تصفیه و سایر مصارف لازمه لازم است و ایرادآقای حاج میرزا عبدالوهاب هم که فرمودند اشیاء منقول را حمل می‌کند بنده گمان می‌کنم این ایراد وارد نباشد برای اینکه در آمریکا البته در و پنجره را بهتر از ایران می‌سازند و وسایل بخاری و برقش بیشتر است و هیچ وقت در و پنجره تیرهای تبریزی که اینجا روی بنا می‌اندازند و شیروانی را کمپانی حمل نمی‌کند ببرد آمریکا. شما بعد از پنجاه سال حتم داشته باشید که اینها را برای ما خواهد گذاشت و اشیایی را حمل می‌کند که خیلی اهمیت داشته باشد پس این ایراد اهمیتی نخواهد داشت که کمپانی فردا اموال منقوله را به این اسم و در تحت این عنوان حمل کند به آمریکا و به عقیده بنده گمان می‌کنم این ایراد هیچ وارد نخواهد بود و لازم است بدون اینکه هیچ مذاکراتی بکنیم رای بدهیم و فقط چیزیکه به نظر بنده رسیده و خاطر محترم آقایان را با آن معطوف می‌دارم اینست که در آن آخر نوشته (در صورت بروز اختلاف در این موضوع بین صاحبان امتیاز دولت ایران قطع اختلاف خواهد نمود) اگر در اینجا (با رعایت منافع طرفین) ذکر بشود بهتر است.

رئیس- آقای شیروانی موافقید؟

شیروانی- مخالفم

رئیس- بفرمائید

شیروانی – این حقی که به کمپانی داده شده که از قطعات چهار گانه تجاوز کند و تشکیل موسسات حتی لوله کشی را در خاک گیلان هم به او اجازه داده‌اند بنده بکلی مخالفم زیرا در این مسئله مخصوصاً مذاکره شد که کمپانی اگر بخواهد در جنوب مثلاً لوله کشی بکند چون این حق را در چند سال پیش کمپانی نفت جنوب پیش بینی کرده است باید قید شود ولی نسبت به گیلان در صورتی که معادن نفتی یک ایالت کوچک را برای خودمان باقی گذاشته‌ایم اگر یک لوله در گیلان کشیده شود دیگر صاحبان امتیاز نفت گیلان نمی‌توانند در مقابل این کمپانی بزرگ مقاومت کنند و اگر یک قدری ولو تومانی یه شاهی هم که باشد نفت خود را ارزان کند دیگر چهار تاجر کم سرمایه ایرانی چطور می‌توانند در مقابل این کمپانی با عظمت مقاومت کنند و اینجا بنده معتقدم که به کلی ممنوع می‌باشد از اینکه در خاک گیلان ابنیه نفتی و موسسات نفتی ایجاد کند.

وزیر امور خارجه- آقایان توجه بفرمایند که در اینجا درمسئله لوله کشی مقایسه نفت جنوب نباید بشود اینکه در اینجا نوشته شده مخالف موادامتیاز سنه ۱۹۰۱ نباشد برای این است که در آن امتیاز لوله کشی انحصار داده شده است به آن کمپانی و چون دولت سابقاً لوله کشی را به کمپانی نفت جنوب در یک قسمت از ایران داده است البته ما مکلفیم به اینکه یک قراری را که سابقاً دادیم رعایت بکنیم و مخالف آن رفتار نکنیم ولی در این امتیاز نفت شمال غیر از استخراج نفت چیزهای دیگر را به این کمپانی انحصار نداده‌ایم و سایر مردم هم قدرت دارند بکشیدن لوله هم او می‌تواند مطابق این امتیاز لوله بکشد و هم دیگران می‌توانند در نفاطی که به او امتیاز داده شده است لوله بکشند و اینکه می‌فرمایند مزاحم دیگران می‌شود و مضربه منافع دیگران است این طور نیست لیکن اینکه اظهار نمودند اگر کمپانی یک شاهی نفت خودش را ازارزان بکند سایرین را از بین می‌برد این یک امریست طبیعی و ا این جهت ما نمی‌توانیم نگرانی داشته باشیم و این مسئله راممانعت کنیم اصلی را که ما در نظر داریم اینست که نفت دراین مملکت خوب استخراج شود و به اهالی این مملکت هر قدر ممکن باشد ارزان تر بفروش برسد حالا اگر یک مانعی پیش بیاید که سایرین نتوانند کاملا استفاده کنند بنده هیچ تصور نمی‌کنم این نگرانی مورد داشته باشد.البته لازم است تسهیلات برای حمل و نقل و غیره فراهم شود که در همه جای مملکت بتواند نفت را حمل کند یعنی در آنجاهائیکه قراردادهای سابق مانع نیست به دیگران حق داده شود که بتوانند با او رقابت کنند. حالا اگر یک کسی قدرتی دارد که دیگران نمی‌توانند با او مقاومت کنند یا مشکل است رقابت کردن با او این امریست که نمی‌شود جلوگیری کرد:

(جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است)

رئیس- پیشنهاد آقای اخگر قرائت می‌شود (به مضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در صفحه ۱۹ سطر ۴ بعد از عبارت (که دولت درسنه ۱۹۰۱ اعطا کرده است) علاوه شود (به استثنای نقاطی که امتیازش داده نشده)

رئیس- آقای اخگر (اجازه)

اخگر- البته خاطر محترم آقایان مستحضر است که چهار ایالت برای این کمپانی تخصیص داده شده و یک ایالت برای خود ایرانی‌ها باقی مانده وعلاوه بر این یک نقاطی هم هست که هنوز امتیازی داده نشده مثل سمنان.در اینجا با اطلاع به اینکه ایالت خراسان و استرآباد و آذربایجان هرسه راه دارند ببحرخزر هر طور اختیار ساختن بنا و بندر دادند به کمپانی در گیلان به عقیده بنده اخلال کردن در کار کمپانی نفت گیلان است و اجازه دادن اینکه لوله این کمپانی در اراضی نفتی گیلان که متعلق به ایرانی‌ها است عبور کند اسباب زحمت می‌شود.یک کمپانی که چهار ایالت را در دست دارد دیگر اگر بخواهد نفتش را از حدود آن یک ایالت هم عبور بدهد به هیچ وجه نمی‌توانند در مقابل این کمپانی رقابت کنند به علاوه بنده تصور می‌کنم اگر یک چنین اجازه به کمپانی نفت شمال داده شود که در ایالت گیلان هم حق داشته باشد لوله کشی کند.دیگر ایرانی‌ها نمی‌توانند این امتیاز را بکار ببرند و اینکه نوشته شده است (همین حق در اراضی منتغبه صاحب امتیاز به طور مساوات کامل برای صاحبان امتیاز نفت گیلان و اراضی غیر منتغبه چهارگانه نیز خواهد بود) این تقریباً تعارف است زیرا یک کمپانی ایرانی که یک قطعه دارد وقتی ما او را آزاد بگذاریم که کار خود را انجام بدهد و در کارهای خودش در آن قطعه آزاد باشد باید خیلی ممنون باشیم و دیگر لازم نیست که در خراسان، مازندران و آذربایجان یک بنادری برای حمل نفتش بسازد و همین قدر این یک ایالتی که برای ایرانی‌ها گذاشته‌اند بدون مداخله دیگری اگر بگذارند کار خودشان را بکنند بهتر است و یک کمپانی که یک ایالت دارد و واقع می‌شود در مقابل یک کمپانی که چهار ایالت دارد دیگر به آن کمپانی چهار ایالتی نباید اجازه داد د حدودیکه به یک کمپانی یک ایالتی امتیاز داده شده مد اخلاقی بکند. این است که بنده پیشنهاد کردم به علاوه یک قسمت‌های دیگر هم هست که امتیازش داده نشده و مشمول این ماده خواهد شد به جهت اینکه در اینجا نوشته به استثناء آن امتیاز نامه که در سنه ۱۹۰۱ به کمپانی نفت داده شده یعنی در نقاطی که امتیاز داده نشده حق لوله کشی دارد زیرا در همین چهار قطعه به عوض نقاط امتیاز دادن نشده و به موجب این ماده حق لوله کشی دارد خواهند داشت در صورتی که شاید ایرانی‌ها بخواهند در آتیه در آن نقاط استفاده کنند و این از حزم و احتیاط دور است که آن قدر به او اجازه داده شود

رئیس- آقایان که تشریف نمی‌آورند رای بگیریم. در این موقع جلسه تعطیل و پس از نیمساعت مجدداً تشکیل گردید.

رئیس- رای گرفته می‌شود به قابل توجه بودن پیشنهاد.آقای اخگر.

اخگر- استدعا می‌کنم مجدداً قرائت بشود

(مجدداً پیشنهاد ایشان خوانده شد).

رئیس- آقایانیکه این پیشنهاد را قابل توجه می دانند قیام فرمایند

(چند نفری قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای شیروانی قرائت می‌شود (به شرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که جمله (ایالت گیلان) که در دو قسمت این ماده اسم برده شده حذف شود.

رئیس- آقای شیروانی(اجازه)

شیروانی – بنده توضیحاتم را دادم دیگر بسته به نظر مجلس است

رئیس- اشخاصی که این اصلاح را قابل توجه می دانند قیام نمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای سید یعقوب قرائت می‌شود (اینطور قرائت شود)

بنده پیشنهاد می‌کنم در سطرآخر صفحه ۱۹ بعد از کلمه برقرار نماید این عبارت افزوده شود مشروط براینکه ابنیه و یا موسسات مانع از حفر چاه و استخراج مواد نفتی چنانچه در آن قسمت یافت شود نباشد.

آقاسید یعقوب – اجازه میفرمائید

رئیس- بفرمائید

آقا سید یعقوب – در این ماده ما به صاحب امتیاز حق می‌دهیم حتی از قسمتهای غیر منتخبه قطعات چهارگانه هر گونه ابنیه و تاسیسات بخواهد بنا کند و در اینجا خود کمیسیون این عبارت را اضافه کرده است که او می‌تواند به شرح عدم ممانعت از اجرای حقوق صاحبان امتیاز دیگر یک یا کلیه ابنیه و موسسات فوقالذکر را در ایالت گیلان و همچنین در قسمتی از قطعات چهارگانه که جزو اراضی منتغبه نباشد دایر و برقرار نماید به استثنای حق حفر چاه و استخراج نفت این صحیح است ولی به اضافه بنده پیشنهاد کردم که اگر در یک قطعه زمین خارج از قطعات منتغبه نفت هم باشد و صاحب امتیاز بخواهد در آنجا هم موسساتی بنا کند به اعتبار اینکه حق تاسیس بنا به او داده شده چون دولت می‌تواند امتیاز آن قطعه را به دیگری بدهد و او ممکن است برود در آنجا پنجاه سال بنا وموسسه داشته باشد و مانع از امتیاز و استخراج نفت در آن قسمت بشود. بنده پیشنهاد کردم اگر در آن قطعه نفتی باشد آن موسسه یا نباید مانع امتیاز یا استخراج آن نفت باشد.

وزیر امور خارجه- مقصود آقای آقا سید یعقوب همین ماده تامین شده زیرا می‌نویسد مخصوصاً مقرر می‌شود که صاحب امتیاز حق خواهد داشت در تمام مدت امتیاز به شرط عدم ممانعت از اجرای حقوق صاحبان امتیاز دیگر این یک عبارت کلی است که خیلی چیزها را میرساند من جمله مقصود آقای آقا سید یعقوب را.

رئیس- آقایانیکه پیشنهاد آقای سید یعقوب را قابل توجه می دانند قیام بفرمایند

(عده قلیلی برخاستند)

رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای مدرس قرائت می‌شود (به شرح ذیل خوانده شد)

پیشنهاد می‌کنم د رقسمت ب تبصره بعد از رضایت دولت لفظ موقتاً علاوه شود

مدرس معادل دو سه سطر را با آ ناصلاحی که بنده کرده‌ام بخوانند تا آقایان ملتفت شوند (به ترتیب ذیل خوانده شد)

وصل کردن خطوط تلفن و تلگرافی که در این ماده به آن اشاره شده است به خطوط رسمی دولت فقط به موجب اجازه و رضایت دولت ممکن است به عمل آید.

مغبر- چون قبول اصلاح آقای مدرس اشکالی ندارد و برای اینکه می‌خواهم وقت صرف نشود قبول می‌کنم لفظ موقتاً بعد از ممکن است اضافه شود.

(اصلاح دیگر آقای مدرس) به شرح ذیل قرائت شد

پیشنهاد می‌کنم در اخر ثانیاً بعد از تهیه شده باشد لفظ بعد از سه ماه علاوه شود

مدرس- در این قسمت هم بی زحمت دوسه سطر را بخوانند تا آقایان ملتفت شوند.

(آقای میرزا شهاب الدین به مضمون ذیل قرائت نمودند)

ثانیاً اگر صاحب امتیاز بخواهند بناهائی تاسیس نمایند که تحت الارض یا از کنا کوچه‌ها و معابر و شوسه‌ها و راه آهن‌ها و خطوط تراموای و مجاری و میاه عبور نماید در صورتی حق اقدام خواهدداشت که تعمیرات و جبران خسارات وارده را بنماید.

مدرس- اینکه بنده عرض کردم بعد از تهیه شده باشد که درآخر ثاثاً است می‌باشد.

میرزا شهاب الدین – پس مرقوم فرمائید

ثانیاً مدرس- شاید اشتباه کرده باشم (آقای میرزا شهاب الدین قسمت دیگر را به این مضمون قرائت نمودند) ثالثاً سواد تمام نقشجات و خریطه‌ها و نقشه ابنیه که در نظر باشد خواه آن ابنیه راجع به کارخانه تصفیه و یا را ههای شوسه ویا راه آهن ویا خطوط تلگرافی و تلفن و لوله کشی عمده و یا بنادر و ایستگاه‌های آخر خطوط و همچنین ابنیه فرعیه و نیز سواد تمام نقشه‌ها و راپورتهای مهندسین معترفه الارض و متخصصین که راجع به این امتیاز تهیه شده باشد به دولت ایران تقدیم خواهد شد. مدرس- اینجا عرض کردم چون ممکن است به تاخیر بیندازد مقیدش کنیم به سه ماه ضری ندارد حالا اگر آقای مغبر قبول می‌فرمایند و الا موکول به نظر مجلس شود.

رئیس- (خطاب به مغبر) چه میفرمائید

مخبر- بنده در اینجا لزومی برای تمدید وقت نمی‌بینم زیرا این یک عملی است که در تاخیر آن صرفه برای طرف مقابل فرض نمی‌شود که ما اورا ملزوم کنیم و محدود به وقت باشد چون این بناهایی است که برای منافع و رفع حوائج خودش می‌کند در این صورت چه لزومی دارد اگر تخلف کند گرفتار عواقبی که در تخلفات تعهدات برای او مقرر اخذ می‌شود و اگر تخلف نکند که این قید برای او لزومی ندارد . بنده دلیلی برایش نمی‌بینم و تقاضا می‌کنم یا آقای مدرس پس بگیرند یا منوط برای مجلس بفرمائید

رئیس- من اصراری ندارم

رئیس- پس گرفتید؟

مدرس- بلی

رئیس- پیشنهاد آقای دامغانی قرائت می‌شود.(به این ترتیب قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم در صفحه ۲۰ در سطر ۱۰ بعد از بنماید ضمیمه شود که اگر لوله کشی با ملاک مردم نیز خسارتی وارد کرد خسارت صاحبان املاک را جیره کند.

شریعتمدار دامغانی- اینجا در ثانیاً نوشته اگر صاحب امتیاز بخواهد بناهائی تاسیس نماید که تحت الارض یا از کنار کوچه‌ها و معابر و شوسه‌ها و راه آهن‌ها و خطوط تراموی و مجاری میاه عبور نماید خلاصه خسارتش را بدهد در اینجا پیش بینی شده که اگر در لوله کش خسارت به کوچه‌ها و معابر عمومی وارد شود جبران کند بنده پیشنهاد کردم که اگر از لوله کش یا از بناهایش خسارت به املاک خصوص مردم وارد شود بازار عهده بر آید و جبران خسارات را بکند.

مخبر – این بدیهی است زیرا در ماده قبل در قسمتهای دیگر قید شده که اگر خساراتی به املاک خصوصی مردم وارد آید جبران کند و محتاج به ذکر نیست

شریعتمدار- تاکیدش ضرری ندارد

رئیس- آقایانیکه پیشنهاد ایشان را قابل توجه می دانند قیام بفرمایند

(کسی قیام نکرد)

رئیس- قابل توجه نشد پیشنهاد آقای معتمدالسلطنه (به مضمون آتی خوانده شد

بنده پیشنهاد می‌کنم که در سطر ۴ و سطر ۱۳ صفحه ۱۹ ماده ۱۸ بعد از ذکرسنه ۱۹۰۱ و سنه ۱۹۰۲ مسیحی سنه شمسی هم که (۱۲۸۰) و(۱۲۸۱) باشد تعیین و قید نماید.

مخبر- کمیسیون این را قبول می‌کند

رئیس- رای می‌گیریم به ماده

مخبر- یک اصلاح دیگری در اینجا علاوه بر لفظ موقته و اصلاح آقای معتمدالسلطنه هست و آن اینست که در صفحه ۲۱ اشاره شده به ماده ۱۶ ماده ۱۶ را باید ۱۷ کرد.

رئیس- رای گرفته می‌شود به ماده هجدهم با اصلاح آقای معتمدالسلطنه یعنی تعیین سنوات شمسی با اضافه لفظ موقته در صفحه ۲۰ سطر آخر بعد از لفظ ممکن است و تغییر ماده ۱۶ به ماده ۱۷ در صفحه ۲۱ آقایانیکه ماده هجدهم را به این ترتیب تصویب می‌کنند قیام بفرمایند

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد.ماده نوزدهم. نسبت به ماده نوزدهم کسی مخالف است؟

(اظهاری نشد)

رئیس- رای می‌گیریم به ماده نوزدهم کسانیکه تصویب می‌کنند قیام بفرمایند

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس- تصویب شد ماده بیستم مخالفی دارد؟

حاج میرزا عبدالوهاب – بلی بنده عرض دارم

رئیس- بفرمائید

حاج میرزا عبدالوهاب- چون در انوقت این ماده خوانده نشده بود ایرادی که بنده کردم راجع به این ماده است در اینجا می‌گوید صاحب امتیاز کلیه حقوق ارضی و اموال غیر منقول خود را به دولت ایران واگذار خواهد نمود.

(جمعی از نمایندگان- این ماده گذشت)

حاج میرزا عبدالوهاب- این ماده مطرح است یا ماده دیگری؟

رئیس- همین ماده است

حاج میرزا عبدالوهاب- چون یکی می‌گوید گذشت یکی می‌گوید نگذشت دراینجا دارد صاحب امتیاز کلیه حقوق ارضی و اموال غیر منقول خود را به دولت ایران واگذار خواهد نمود.ولی بعد استثناء کرده تمام اسباب و اثاثیه او را زیرا ممکن است غیر منقول را هم منقول کند. مثلا تیر و آجر را برداشته و بگوید منقول است بنابراین بنده این را مضر می دانم و عقیده دارم حق نقل اموال غیر منقوله را نباید داشته باشد.

وزیر امور خارجه – در اصلاح قانونی و حقوقی اموال منقول و غیر منقول مشخص است البته اکثر اموال غیر منقول یک وقتی منقول بوده یا وقتی می‌تواند منقول شود مثلا آجر را تا وقتیکه کارنکرده‌اند منقول است و اما وقتی کار کردند غیر منقول بعد هم ممکن است منقول شوند.حالا اگر در حینی که مدت این امتیاز مقتضی می‌شود یک مقدار آجر حاضر کار نکرده داشته باشد ما نمی‌توانیم آن را مانع شویم ولی وقتی که در بنا است آنوقت او حق ندارد و غیر منقول است اگر بفرمائید که ممکن است یکسال قبل شش ماه قبل آنها را خراب کند و اموال را منقول کند این چاره ندارد اما این عبارت که اینجا می‌نویسند سلختمان‌های قابل حمل مثلاً انبارهایی است از چدن که شاید به قدر ثلث این تالار است زمین یک بنای قابل حمل است و غیر از مسئله خانه و عمارت است که خراب کنند و حملش کنند درو پنجره هم که فرمودید این طور نیست در وپنجره مادام که در بنا کار گذاشته شده و بنا نصب شده غیر منقول است و این جنله چه نصب شده چه نصب نشده که در این ماده نوشته شده از قبیل لوله و تلفن و اسباب تلفن است که اینها چه در حال نصب و چه غیر حال نصب منقول حساب می‌شود و می‌تواند ببرد.

رئیس- آقای مشاراعظم

مشار اعظم- بنده موافقم

رئیس- آقای تدین

تدین – موافقم اما توضیحی که آقای وزیر امور خارجه دادند صحیح نبود

رئیس ـ آقای اخگر(اجازه)

اخگر ـ در قسمت اول ماده بیستم یک عبارتی دارد که بنده تصور می‌کنم یک چیزی حذف و یا یک چیزی اضافه نوشته شده بعد از انقضاء مدت امتیاز کلیه ابنیه که در آن موقع باقی باشد و راه‌ها و همچنین مصالح و ماشین‌آلات و سایر اموال متعلقه به امتیاز در ایران به انضمام اراضی که طرف استفاده یا در تصرف صاحب امتیاز باشد به دولت ایران تعلق خواهد یافت بدون این که صاحب امتیاز از این بابت حق تقاضای جبرانی از دولت داشته باشد این عبارت تمام است بعد می‌گوید ولی در صورتی که صاحب امتیاز در ظرف دوازده سال از تصویب آن در مجلس دست از استفاده این امتیاز بردارد و در این صورت فسخ و بلااثر خواهد بود.

(بعضی گفتند و او زائد است)

اخگر ـ در اینجا یا یک چیزی زائد است یا افتاده.

(بعضی از نمایندگان ـ خیر چیزی نیفتاده)

اخگر ـ در بالا می‌گوید بعد از آن که مدت منقضی شد کلیه اموال متعلق به دولت است بعد در اینجا یک چیزی ار مستثناء می‌کند چون ولیکن معنی استثناء می‌دهد می‌گوید در صورتی که صاحب امتیاز در ظرف دوازده سال از تصویب آن در مجلس دست از استفاده این امتیاز بردارد

(بعضی از نمایندگان ـ عبارت متصل به هم است)

اخگر ـ این مبتداء است خبرش چیست؟ و در این صورت فسخ و بلااثر خواهد بود؟

رئیس ـ شما چرا سؤال و جواب می‌کنید؟

اخگر ـ بنده عرایض خودم را عرض می‌کنم آقایان نمی‌گذارند.

رئیس ـ شما حرفتان را بزنید بعد جواب می‌دهند

اخگر ـ اینجا یک قسمتی است که بنده از مخبر محترم توضیح می‌خواهم در قسمت ثانی یک چیزهایی نوشته شده که قسمت اول را به کلی نسخ و فسخ می‌کند نوشته شده است صاحب امتیاز کلیه حقوق ارضی و اموال غیر منقول خود را به دولت ایران واگذار خواهد نمود ولی حق خواهد داشت کلیه یا قسمتی از ساختمان‌های قابل حمل و از مصالح و اشیاء و اثاثیه و ذخایر و انبارهای منقوله اینجا یک عبارتی است که بنده نمی‌توانم بخوانم در یک و تول و کی زنیک معنیش را هم نمی‌فهمم و غیره و ابزارها و ماشین‌آلات و سایر اموال منقوله که در ایران برای استفاده از این امتیاز دارا است چه نصب شده و چه نصب نشده باشد سطح‌الارض و تحت‌الارض از ایران خارج کرده یا به معرض فروش برساند و دولت ایران حق نخواهد داشت مانع شده و یا مالیات و عوارض به هیچ اسم و رسم از این بابت مطالبه نماید اگر موضوعی که در این قسمت آخر استثناء شده بود منحصر به آجر بود که خراب کند و ببرد اهمیتی نداشت ولی چیز مهمی که هست اجازه داده می‌شود کلیه ماشین‌آلات و اثاثیه و مصالح و ذخایر انبارها را چه نصب شده باشد چه نصب نشده باشد سطح‌الارض و تحت‌الارض تمام اینها را ممکن است حمل و نقل بکند بدون آن که کسی حق داشته باشد متعرضش بشود در این قسمت ثانی ماده بیستم به کلی ناقض قسمت اول آن است. در یک قسمت می‌بخشد و در یک قسمت پس می‌گیرد در یک قسمت اشیاء متعلقه به کمپانی متعلق به دولت می‌بخشد و در یک قسمت حق دارد همه را ببرد این که معنی ندارد یا باید قسمت اول را قائل شد و گفت کمپانی بعد از آن که مدت امتیازش منقضی شده مؤسسات او باقی باشد که بعد هم دولت یا مملکت بتوانند استفاده کنند و آلات و ادوات به جای خود باشد یا باید قائل شد که بعد از تمام شدن مدت امتیاز هرچه اموال و غیره دارد بردارد و ببرد والا این دو قسمت با هم متناقض است.

رئیس ـ آقای مشار اعظم(اجازه)

مشار اعظم ـ در قسمت اول ماده به طوری که آقایان ملاحظه می‌فرمایند به خوبی تصریح شده که بعد از پنجاه سال کمپانی هرچه اینجا دارد به دولت تعلق پیدا می‌کند و بعد گفته‌اند در صورتی که صاحب امتیاز در ظرف دوازده سال از تصویب آن به یک جهاتی یعنی به واسطه عدم منفعت یا چیز دیگر خواست از تصرف عملیات منصرف شود آن وقت حق دارد اثاثیه و اشیایی که قابل حمل است بردارد و ببرد و ما در ماده قبل تصریح کردیم کمپانی هشتصد هزار دلار مخارج کند این هشتصد هزار دلار که کمپانی در ظرف هشت سال اینجا خرج می‌کند برای خرید همین اشیاء است و طبیعی است بعد از آن که مدتی اینجا کار کرد و دید نمی‌تواند استفاده کند و مجبور شد دست از کار خودش بردارد باید اسباب و اشیائش را ببرد این اشکالی ندارد اما این که آقای اخگر ایراد فرمودند بنده تصور می‌کنم در نسخه فرانسه هم این طور باشد در این جا که نوشته اگر در ظرف دوازده سال دست از استفاده این امتیاز بردارد و در این صورت امتیاز فسخ و بلااثر خواهد بود این جمله بعد که سر سطر نوشته شده گمان نمی‌کنم صحیح باشد

وزیر امور خارجه ـ یک پرانتز بگذارید از اول کلمه و در این صورت و بعد از خواهد بود پرانتز را ببندید آن وقت درست می‌شود.

مشار اعظم ـ آن وقت مقصود این است که اگر در ظرف دوازده سال از عملش منصرف شد می‌تواند آن اشیائی را که قابل نقل است ببرد و گمان نمی‌کنم ایرادی داشته باشیم که پس از دوازده سال اگر کارهایش را تمام نکرد نتواند اسباب و اشیائش را ببرد.

رئیس ـ پیشنهادها قرائت می‌شود (پیشنهاد آقای وکیل‌الملک به مضمون ذیل قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده ۲۰ ضمیمه شود.

تبصره ـ اگر بعد از انقضای مدت امتیاز دولت احتیاج به اثاثیه و ذخایر و مصالح و انبارهای منقوله و ماشین‌آلات و سایر لوازم پیدا کرد کمپانی اشیاء فوق را به قیمت عادله به دولت واگذار خواهد کرد

وکیل‌الملک ـ در اینجا معلوم است که اگر بعد از انقضای مدت باشد کلیه اثاثیه خود را به دولت واگذار می‌کند ولی اگر در ظرف دوازده سال خواست برود اثاثیه غیر منقول خود را به دولت واگذار می‌کند و ماشین‌آلات و دفاتر و لوازم خود را حق دارد ببرد. در اینجا شاید ما احتیاج به آن اثاثیه پیدا کنیم چون ممکن است عدم تعقیب عملیات کمپانی به واسطه نبودن نفت نباشد مثلاً در اثر اختلافات حاصله دست بردارد و در این صورت ما اطمینان داشته باشیم که نفت خواهد بود آن وقت عیبی ندارد که دولت حق داشته باشد این اثاثیه و لوازم را از کمپانی بخرد.

رئیس ـ آقایانی که این اصلاح را قابل توجه می‌دانند قیام بفرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد اصلاح پیشنهادی آقای اخگر.(به شرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم عبارت (و در این صورت) از سطر هفتم حذف و بر اول سطر هشتم اضافه شود

اخگر ـ بنده خیلی متأسفم که این امتیازنامه به طوری از فرانسه ترجمه شده که درست معانی که باید از آن استفاده شود نمی‌شود این جمله و در این صورت امتیاز فسخ و بلااثر خواهد بود زائد است زیرا آن طوری که آقای مشار اعظم جواب دادند اگر بخواهیم آن موضوع استفاده بشود باید جمله و در این صورت امتیاز فسخ و بلااثر خواهد بود حذف شود آن وقت این طور مستفاد می‌شود که اگر دوازده سال شد بتواند ببرد و اگر نشد نتواند ببرد

مخبر ـ با توضیحاتی که آقای وزیر امور خارجه دادند گمان می‌کنم اشکال رفع شود این جمله و در این صورت امتیاز فسخ و بلااثر خواهد بود باید در بین‌الهلالین نوشته شود حالا بنده می‌خوانم در صورتی که صاحب امتیاز در ظرف دوازده سال از تصویب آن در مجلس دست از استفاده این امتیاز بردارد (و در این صورت امتیاز فسخ و بلااثر خواهد بود) صاحب امتیاز کلیه حقوق اراضی و اموال غیر منقول خود را به دولت ایران واگذار خواهد نمود.

رئیس ـ آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می‌دانند قیام بفرمایند

(دو سه نفر قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد.پیشنهاد آقای سردار معظم هم در واقع رد شد.

سردار معظم ـ چطور؟

رئیس ـ مگر پیشنهادی که کرده‌اید همین نبود

سردار معظم ـ نمی‌دانم. این پیشنهادها یک اصلاحات عبارتی است و من از آقای مخبر تعجب می‌کنم چرا در عبارتی که از کمیسیون بیرون آمده آن قدر جمودت می‌کنند و اصرار دارند که حتماً اصلاحات رد شود عبارت در اینجا معنی را که مقصود است نمی‌پروراند.

مخبر ـ بخوانند پیشنهاد ایشان را ببینم.

(پیشنهاد آقای سردار معظم به ترتیب ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که قبل از (صاحب امتیاز) در صفحه ۲۲ (واو) یا در این صورت اضافه شود

رئیس ـ این همان است که رد شد

وزیر امور خارجه ـ بنده قدری کار را آسان می‌کنم (واو) را مبدل بر (که) کنند اشکال رفع می‌شود که در این صورت امتیاز فسخ و بلااثر خواهد بود.

سردار معظم ـ اول باید فهمید مقصود چیست بعد عبارت را اصلاح کرد مقصود این است که اگر پس از دوازده سال امتیاز بی‌اثر ماند باید اموال غیر منقول خود را به دولت واگذار کند اینجا می‌گوید ولیکن در صورتی که صاحب امتیاز در ظرف دوازده سال از تصویب آن در مجلس دست از استفاده این امتیاز بردارد و در این صورت امتیاز فسخ و بلااثر خواهد بود مفاد عبارت این است که اینجا مطلب تمام می‌شود . . .

مخبر ـ این طور نیست

سردار معظم ـ پس اگر این طور نیست ما و شما را که به این امتیازنامه وصل نکرده‌اند چرا اصلاح عبارتی را نمی‌پذیرید عبارت فارسی امتیازنامه را طوری باید نوشت که در سمنان هم اگر کسی بخواند بفهمد.

مخبر ـ بنده از پیشنهاد آقای سردار معظم که قرائت شد استفاده که مربوط به این فرمایشاتشان باشد نکردم پس خوب است پیشنهاد را واضح‌تر بنویسند که مطلب مفهوم شود.

سردار معظم ـ بنده پیشنهاد کرده‌ام یا واو قبل از صاحب امتیاز اضافه شود یا در این صورت.

رئیس ـ یک اشتباه دیگر هم کردند که بی‌اجازه حرف زدند. رأی می‌گیریم به پیشنهاد ایشان

تدین ـ بنده هم یک پیشنهادی کرده‌ام شبیه پیشنهاد ایشان

رئیس ـ رأی می‌گیریم

سردار معظم ـ بنده تقاضای تجزیه می‌کنم اول به واو بعد به قسمت بعد رأی گرفته شود.

رئیس ـ پیشنهادتان اضافه واو است یا اضافه (در این صورت)

سردار معظم ـ بنده مخیر کرده‌ام آقای مخبر را یا واو را قبول کنند یا (در این صورت را)

رئیس ـ ایشان پیشنهاد می‌کنند در سطر هشتم قبل از صاحب امتیاز حرف واو اضافه شود.

وزیر امور خارجه ـ به این ترتیب معنی تغییر می‌کند بنده استدعا می‌کنم از آقایان بین‌الهلالین را همان طور که عرض کردم اضافه کنند و بعد عبارت را بخوانند اگر مطلب واضح و روشن نشد آن وقت پیشنهاد کنند

رئیس ـ رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای سردار معظم یعنی حرف واو در سطر هشتم قبل از صاحب امتیاز اضافه شود آقایانی که آن را قابل توجه می‌دانند قیام بفرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد.

مخبر ـ یک تذکری داده شده است که معنی تغییر می‌کند و شاید رفع تردید بعضی آقایان هم بشود. در سطر پنجم بعد از این که جمله اولی ختم شد و به جمله ثانوی شروع کردیم عوض این که بنویسیم صاحب امتیاز در ظرف دوازده سال این در صورتی که را چنانچه بکنیم حالا بنده ماده را از اول می‌خوانم.بعد از انقضای مدت امتیاز کلیه ابنیه که در آن موقع باقی باشد و راه‌ها و همچنین مصالح و ماشین‌آلات و سایر اموال متعلقه به امتیاز در ایران به انضمام اراضی که طرف استفاده یا در تصرف صاحب امتیاز باشد به دولت ایران تعلق خواهد یافت بدون این که صاحب امتیاز از این بابت حق تقاضای جبرانی از دولت داشته باشد این تمام شد ولیکن در صورتی که صاحب امتیاز در ظرف دوازده سال از تصویب آن در مجلس دست از استفاده این امتیاز بردارد و در این صورت امتیاز فسخ و بلااثر خواهد بود صاحب امتیاز کلیه حقوق ارضی و اموال غیر منقول خود را به دولت ایران واگذار خواهد نمود.اینجا ملاحظه می‌فرمایید اگر جلو صاحب امتیاز واو یا با بگذاریم به کلی معنی را تغییر می‌دهد ولی اگر (در صورتی که) را (چنانچه) بکنیم شاید از نقطه‌نظر سوق عبارت قدری بهتر باشد.

(پیشنهاد آقای حائری‌زاده به مضمون ذیل قرائت شد)

حائری‌زاده پیشنهاد می‌کند در صفحه ۲۲ سطر ۱۴ بعد از جمله (فروش برساند) عبارت ذیل اضافه شود (به اتباع ایران)

رئیس ـ این باشد اول این یکی را قرائت کنیم.

(پیشنهاد آقای شیخ‌العراقین‌زاده به شرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که جمله (صاحب امتیاز) از اول سطر هشتم حذف شود.

رئیس ـ بفرمایید.

شیخ‌العراقین‌زاده ـ اینجا اظهار شد که اگر جمله و در این صورت امتیاز فسخ و بلااثر خواهد بود آنتر پرانتز باشد اگر ما جمله صاحب امتیاز را حذف کنیم در سطر هشت عبارت این می‌شود.ولیکن در صورتی که صاحب امتیاز در ظرف دوازده سال از تصویب آن در مجلس دست از استفاده این امتیاز بردارد کلیه حقوق ارضی و اموال منقول و غیر منقول خود را به دولت ایران خواهد پرداخت.

مخبر ـ این اصلاح را بنده قبول می‌کنم.

(پیشنهاد آقای مشار اعظم به شرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم ـ و در این صورت از قبل از جمله امتیاز فسخ و بلااثر خواهد بود برداشته شود و در جلو عبارت صاحب امتیاز کلیه حقوق ارضی الی آخر گذارده شود.

رئیس ـ این رد شده است.

مشار اعظم ـ اصلاح آقای شیخ‌العراقین‌زاده بنده را قانع کرد.

رئیس ـ پیشنهاد آقای قائم‌مقام.

قائم‌مقام ـ بنده پس می‌گیرم.

رئیس ـ پیشنهاد آقای شریعتمدار.(به مضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم تبصره به ماده ۲۰ ضمیمه شود تبصره منقول عبارت از ماشین‌آلات و ادوات مکانیکی است.

شریعتمدار ـ در تفکیک معنی منقول از غیر منقول چون از توضیح آقای وزیر بنده قانع نشدم عرض می‌کنم منقول را به دو معنی می‌توان گرفت یا معنی لغوی است که می‌شود بر همه چیز اطلاق کرد حتی خاک و سقف و زمین را می‌شود منقول گفت چون می‌شود او را تجزیه کرد ـ یا معنی اصطلاحی است آن هم مبنایش عرف است عرف هم تغییر می‌کند ممکن است یک مالی را بعضی منقول بگویند و در یک عرفی غیر منقول لذا بنده پیشنهاد کردم که اصلاً معنی منقول تفکیک و گفته می‌شود ماشین‌آلات و ادوات و غیره جزو منقول است و بقیه غیر منقول.

رئیس ـ آقایانی که این ماده را قابل توجه می‌دانند قیام فرمایند.

(و سه نفر قیام کردند)

رئیس ـ قابل توجه نشد.پیشنهاد آقای کازرونی به مضمون ذیل قرائت شد

بنده پیشنهاد می‌کنم که در صورتی صاحب امتیاز بتواند بعضی از اثاثیه و اموال منقول را از ایران خارج نماید که ترک استفاده کمپانی مقرون به دلیل موجهی باشد که کمپانی را مجبور به ترک استفاده کند.

کازرونی ـ اجازه می‌فرمایید.

رئیس ـ بفرمایید.

کازرونی ـ به موجب این امتیاز در صورتی که صاحب امتیاز تمام مقدماتی که لازم بشود به عمل آورد و نفت هم به قدر کفایت تجارت موجود بود بعد از دوازده سال گو این که ما بفهمیم چه دلیل و جهت داشت که یک دفعه ترک استفاده کرد یا چه حادثه رخ داد که بعد از دوازده سال صاحب امتیاز ترک استفاده کرد این طور نشان می‌دهد که شاید یک قضایایی پیش‌آمد کرد که ما نمی‌توانیم امروز پیش‌بینی کنیم و ترک این استفاده شاید بعد از دوازده سال به ضرر ما باشد در صورتی که این طور شد بنده نمی‌دانم چه دلیل دارد این ماشین‌آلات و اموال منقوله را ببرد.در صورتی که نفت به قدر کفایت بود و هیچ دلیل موجهی هم نداشت و به خودی خود رها کرد البته باید اموال منقوله که آورده مال ما باشد برای این که بی‌جهت ترک استفاده کرده ولی اگر یک دلیل موجهی داشت که من به فلان دلیل معذورم و باید ترک استفاده که در این صورت باید حق داشته باشد اموال منقوله را ببرد بنابراین بنده پیشنهاد کردم که اگر صلاح دانند این طور که بنده پیشنهاد کرده‌ام عبارت را اصلاح کنند.

رئیس ـ اگر آقایان این پیشنهاد را قابل توجه می‌دانند قیام فرمایند.

پنج شش نفر برخاستند

رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای حائری‌زاده به شرح ذیل قرائت شد

حائری‌زاده پیشنهاد می‌کند.

در صفحه ۲۲ سطر ۱۴ بعد از جمله فروش برساند عبارت ذیل اضافه شود به اتباع ایران

رئیس ـ آقای حائری‌زاده(اجازه)

حائری‌زاده ـ برای رفع این محظوری که آقای کازرونی فرمودند چون به کمپانی اجازه داده‌ایم که بعد از دوازده سال اگر خواست این امتیاز را ترک کند و بدون دلیل صرف‌نظر بکند و در اینجا نوشته‌ایم که ماشین‌آلات و ملزومات هرچه دارد حمل کند یا در داخله بفروشد حالا فرض می‌کنیم نفت به قدر کفایت پیدا شد و کمپانی صلاح و صرفه خود را این طور دانست که این امتیاز را فسخ کند و ماشین‌آلاتی که دارد اینها را به یکی از اتباع خارجه فروخت آن وقت ممکن است به این ترتیب یک اشکالات و محظوراتی در فروش اشیاء و ماشین‌آلات برای ما تولید کند ولی در صورتی که به اتباع ایران بفروشد تولید اشکالی نخواهد کرد لذا ما پیشنهاد کردیم که اگر بخواهد اموال را بفروشد حتماً باید به اتباع داخله بفروشد خوب است این کلمه اتباع داخله اضافه شود.

رئیس ـ آقایانی که اصلاح آقای حائری‌زاده را قابل توجه می‌دانند قیام فرمایند.

معدودی قیام نمودند.

رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای شریعت‌زاده به مضمون ذیل قرائت شد

بنده پیشنهاد می‌کنم عبارت ذیل بر اول ماده بیست اضافه شود.

نظر به اینکه به موجب مقررات ماده ۱۳ این امتیازنامه کلیه سرمایه‌هایی که از طرف کمپانی صاحب امتیاز یا شرکت‌های فرعیه برای اجراء این امتیاز صرف خواهد شد.به طریق استهلاک مأخوذ و هر قسم مخارج لازمه از عایدات موضوع می‌شود علیهذا.

رئیس ـ آقای شریعت‌زاده(اجازه)

شریعت‌زاده ـ چون در ماده بیست مقرر است که بعد از انقضاء مدت کلیه ماشین‌آلات و اسباب موجوده و ابنیه متعلق به دولت ایران است نظر در این است این سرمایه که برای این اموال و اشیاء صرف شده است تدریجاً از عایدات غیر خالص پرداخته می‌شود به این معنی که در مدت امتیاز تمام سرمایه که کمپانی صرف این قبیل اشیاء و آلات و تمام اموال متعلقه به امتیاز می‌نماید.مستهلک می‌شود به این جهت خواستم نظر آقای مخبر را راجع به این که در بعضی مسائل عیب ندارد.مطالب توضیح شود جلب کنم که چنانچه صلاح بدانند این عبارت در اول ماده اضافه شود و معلوم شود به چه دلیل متعلق به دولت خواهد بود.

مخبر ـ مقرر بفرمایید یک مرتبه دیگر قرائت شود.

(به شرح سابق قرائت شد)

مخبر ـ این چون یک توضیح واضحی است بنده از آقای شریعت‌زاده تقاضا می‌کنم این توضیح را لازم ندانند در اینجا داده شود زیرا ماده بیست مقصود آقا را تأمین می‌کند.

شریعت‌زاده ـ بنده مسترد می‌دارم

مخبر ـ چون یک اشکالی پیدا شده است از برای بعضی اعضاء کمیسیون نفت بنده تقاضا می‌کنم این ماده بیست دو قسمت شود این قسمت اولین تا ولکن حالا ماده بیست شود و رأی گرفته شود و قسمت ثانوی که راجع به بعد از دوازده سال است این موکول شود که آقایان در کمیسیون مراجعه نمایند مجدداً به این مجلس بیاید.

رئیس ـ مخالفی ندارد؟

شیروانی ـ بنده پیشنهادی کرده‌ام

رئیس ـ پیشنهاد حذف کرده‌اید قدری مشکل است.

شیروانی ـ بنده پیشنهاد کرده‌ام از کلمه ولکن حذف شود.

رئیس ـ اگر عقیده به حذف دارید در موقعی که از ولکن به بعد مطرح است در آن موقع اشخاص که قائل به حذف هستند رأی نمی‌دهند.

شیروانی ـ بنده یک توضیحی دارم

رئیس ـ بفرمایید.

شیروانی ـ این قسمت ثانوی اساساً مخالف با ماده ده قانون است. برای این که اختیار به او داده نشده که بتواند پس از مدت دوازده سال یا تا پنجاه سال هر وقت دلش خواست فسخ کند

رئیس ـ این قسمت بعد از (ولکن) است بعد مطرح می‌شود.

مخبر ـ این طوری که آقا فرمودند نیست بعد در موقع توضیح عرض می‌کنم

رئیس ـ دیگر مخالفی نیست در قسمت اول؟

(اظهاری نشد)

رئیس ـ رأی می‌گیریم به قسمت اول از ماده بیست تا ولکن آقایانی که تصویب می‌نمایند قیام فرمایند

غالب نمایندگان قیام نمودند

رئیس ـ تصویب شد.

ماده بیست و دو ـ نسبت به ماده بیست و دو مخالفی هست؟

سهام‌السلطان ـ بنده در دستور عرضی دارم.

رئیس ـ بفرمایید

سهام‌السلطان ـ چون قسمت یک دوازدهم برج سرطان را روز قبل جزو دستور قرار دادند و حالا هم ظهر شده و یک قسمت از ماده را آقای مخبر قرار گذاردند در کمیسیون مذاکره کنند و بعد راپورت دهند بنده پیشنهاد می‌کنم آن یک دوازدهم را مطرح کنند و امروز رأی در این باب گرفته شود و بقیه مذاکرات راجع به امتیاز نفط بماند برای جلسه دیگر

رئیس ـ ماده بیست و دوم را که مطرح کردم برای این بود که دیدم مختصر است و قابل اشکال نخواهد بود نسبت به پیشنهاد آقای سهام‌السلطان مخالفی نیست

(بعضی از نمایندگان ـ خیر)

رئیس ـ راپورت کمیسیون بودجه راجع به تبصره که در جلسه قبل پیشنهاد شده بود قرائت می‌شود

(به مضمون ذیل قرائت شد)

کمیسیون بودجه تبصره پیشنهادی آقای نظم‌الملک را در جلسه ۱۲اسد تحت مداقه قرار داده و با در نظر گرفتن مراسله وزارت امور خارجه تبصره ذیل را با اصلاحی که شده جهت تصویب تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید

تبصره ـ حقوق مأمورین خارجه که مشمول قانون مصوب شانزدهم حمل ۱۳۰۱ هستند و هنوز در مقام خود باقی می‌باشند از بابت یک دوازدهم فوق‌الذکر باید توقیف شود.

مخبر کمیسیون عمادالسلطنه

رئیس ـ رأی می‌گیریم به ماده واحده . . .

حائری‌زاده ـ بنده در کلیات عرض دارم

رئیس ـ ماده واحده کلیات ندارد وقتی که چند ماده داشته باشد کلیات دارد رأی می‌گیریم به ماده واحده به ضمیمه تبصره آقایانی که تصویب می‌کنند ورقه سفید خواهند داد

قائم‌مقام تبریزی ـ بنده تقاضای تجزیه می‌کنم

رئیس ـ شروع به رأی شده است قبلاً بایستی فکر این کار را کرده باشید

(اخذ و استخراج آراء به عمل آمده و نتیجه به قرار ذیل حاصل شد)

عده حضار ۹۴ ورقه سفید علامت قبول ۶۲

رئیس ـ عده حضار ۹۴ به اکثریت ۶۲ رأی تصویب شد. چند فقره تقاضای مرخصی شده قرائت می‌شود و رأی می‌گیریم

(راپورت کمیسیون عرایض و مرخصی راجع به مرخصی چهل و پنج روزه آقای قائم‌مقام به شرح ذیل قرائت شد)

آقای قائم‌مقام به عنوان آن که شش سال است از خانه و علاقه‌جات خود دور و ناگزیر از مسافرت برای اصلاحات امور شخصیه هستم تقاضای ۴۵ روز مرخصی کرده بودند کمیسیون پس از مشاوره چهل و پنج روز غیبت ایشان را تصویب می‌نماید که در مدت مزبوره غایب با اجازه ثبت شوند

مخبر کمیسیون حسن ملک‌التجار

رئیس ـ رأی گرفته می‌شود آقایانی که تصویب می‌کنند مرخصی چهل و پنج روزه آقای قائم‌مقام را قیام فرمایند

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب نشد راپورت دیگری قرائت می‌شود

(به شرح ذیل قرائت شد)

آقای حاج میرزا علی‌رضا نماینده محترم به واسطه اقامه عزاداری در بلده طیبه قم استجازه مرخصی برای پانزده روز نموده که تاریخ آن از غره محرم خواهد بود کمیسیون با مشاوره تصویب می‌نماید که پانزده روز غیبت ایشان با اجازه ثبت شود.

مخبر کمیسیون ـ حسن ملک‌التجار

رئیس ـ رأی می‌گیریم آقایانی که این راپورت را تصویب می‌کنند قیام نمایند

(اکثر نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. پیشنهاد آقای سردار معظم قرائت می‌شود و مراجعه می‌شود به شعبه‌ها (به مضمون ذیل قرائت شد)

ساحت محترم مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه

هر ملتی مکلف است که نسبت به مفاخر تاریخی خود ابراز علاقه‌مندی کرده و از بروز قدردانی خودداری بکند قدر و رتبه حکیم ابوالقاسم فردوسی که مایه فخر ایران تنها نبوده بلکه یکی از مفاخر بشریت محسوب است بر کسی مستور نیست و سزاوار نخواهد بود که مدفنش در حال حالیه و تقریباً از بین رفته و محو شود و با سایر خرابه‌های شهر طوس تفاوتی نداشته باشد بنابراین به پاس احترام این دانشمند ایرانی نظر به این که پیشنهاد مبلغی برای خرج از وظیفه نمایندگان خارج است لذا پیشنهاد ذیل تقدیم می‌شود

پیشنهاد ـ مجلس شورای ملی دولت را دعوت می‌نماید که مبلغ کافی برای تعمیر مقبره حکیم ابوالقاسم فردوسی در بودجه خود منظور و برای تصویب به مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نماید پیشنهاد کنند. سردار معظم)

رئیس ـ ارسال می‌شود به شعبات آقای شریعت‌زاده(اجازه)

شریعت‌زاده ـ سابقاً از وزارت داخله راجع به هیئت نظار ارامنه سؤالی از مجلس شده رجوع شده بود به کمیسیون تجدیدنظر در قانون انتخابات بنده تقاضا می‌کنم جزو دستور جلسه آتیه است

رئیس ـ جزو دستور می‌شود. جلسه آتیه چون روز سه‌شنبه عید مشروطیت است و مصادف با عزاداری است جشن موقوف است ولی مجلس تعطیل خواهد بود و در عوض روز چهارشنبه جلسه خواهد بود جلسه آتیه روز چهارشنبه چهار ساعت قبل از ظهر دستور لایحه نفت بعد لایحه پیشنهاد وزارت داخله نسبت به اشکالی که در انتخابات ارامنه پیش آمده آقای سردار معظم(اجازه)

سردار معظم ـ عرض بنده راجع به دستور است البته موافقم که لایحه نفت جزو دستور شود ولی در ضمن دو تقاضا دارم یکی این که راپورت نسخه فرانسه که بنا شد ده روز قبل طبع و توزیع شود بنده هنوز نرسیده این را اگر ممکن است مقرر بفرمایند که زودتر نسخه فرانسه را بدهند و بین نمایندگان تقسیم کنند ثانیاً نظر به این که دو مطلب معموله جزو دستور می‌شود راجع به موضوع ارامنه چون مسئله مهمی نیست و چندان فوریتی ندارد بنده تقاضا می‌کنم عوض آن مثلاً طبع و توزیع صورت مشروح مجلس که جزو دستور بوده است مخصوصاً با مذاکراتی که در بین هست جزو دستور جلسه آتیه شود و تمنا می‌کنم پیشنهاد بنده را هم در جلسه آتیه قرائت کنید

رئیس ـ تصور می‌کنم پوست بره از همه آنها فوری‌تر است و راپورتش داده نشده است

سردار معظم ـ کمیسیون قوانین مالیه امروز عصر منعقد خواهد شد و نمایندگان محترم دولت می‌آیند و البته برای جلسه آتیه راپورت داده خواهد شد.

رئیس ـ برای روز چهارشنبه جزو دستور می‌شود. آقای تدین.(اجازه)

تدین ـ در یکی از جلسات گذشته راپورت کمیسیون بودجه راجع به شهریه و مستمری یک عده از صاحب‌منصبان وزارت جنگ جزو دستور شد ولی چون موقع نرسید مطرح نشد و چون آنها اشخاص بیچاره هستند بنده پیشنهاد می‌کنم جزو دستور جلسه آتیه شود که تکلیف آنها معین گردد

رئیس ـ پیشنهاد آقای سردار معظم و پیشنهاد جنابعالی جزو دستور می‌شود

سردار معظم ـ بنده پیشنهاد کرده بودم تکلیف پیشنهاد دیگرم چیست

رئیس ـ پیشنهاد دیگر در جلسه آتیه قرائت می‌شود و بالفعل حاضر نیست. آقای ملک‌الشعراء(اجازه)

ملک‌الشعراء ـ بنده می‌خواستم راجع به پیشنهاد آقای سردار معظم در خصوص طبع و نشر صورت مشروح مجلس باز متذکر شوم که چون یک قضایایی در مجلس مطرح استو به عقیده بنده این مذاکرات خود هم تمام مسائل است حتی به لایحه پوست بره و غیره مقدم است و به موجب قانون اساسی بایستی مذاکرات نمایندگان طبع و نشر شود و در حال حاضر می‌بینیم که یک قسمت از مذاکرات طبع و نشر نمی‌شود و بلکه از طبع و نشر آن هم جلوگیری می‌شود علیهذا با وضعیات مجلس تصور می‌کنم تا صورت مشروح مجلس طبع و نشر نشود و مذاکرات به مجرای قانونی نیفتد به عقیده مجلس صورت رسمیت نخواهد داشت و بعضی‌ها مدعی هستند که قوانین از مجلس می‌گذرد رسمیت ندارد در این صورت ما بایستی آن قسمت لزوم طبع و نشر مذاکرات مفصل مجلس را که آقای سردار معظم پیشنهاد کرده‌اند رأی بدهیم که مطرح شود تا تکلیف آن معین گردد

رئیس ـ آقای ارباب کیخسرو(اجازه)

ارباب کیخسرو ـ دو مطلب را آقای سردار معظم اظهار نمودند که هر دو مطلب متوجه به اداره مباشرت است اولاً راجع به نسخه فرانسه بود که تا حالا دو قسمتش چاپ شده و این که دیر شده برای تصحیح آن است و باید به آقای مخبر تأکید شود که زودتر تصحیح بفرمایند و بیاورند به مجلس آن قسمتش که حاضر است توزیع بشود تا آن قسمت اخیرش حاضر بشود و بدهند قسمت دیگرش راجع به طبع صورت مشروح مجلس است که بنده آن روز استدعا کردم مراجعه شود به اداره مباشرت که صورتی از مخارج آن پیش‌بینی و تقدیم مقام ریاست بکنم و در هیئت رئیسه ملاحظه بشود و بعد بیاید به مجلس بنده آن قسمت را عمل کردم و آن راپورت را تقدیم هیئت رئیسه کردم ولی هنوز هیئت رئیسه منعقد نشده یا مقتضی ندانسته‌اند که مطرح شود آن بسته به نظر آقای رئیس است که هر وقت مقتضی می‌دانند جلسه هیئت رئیسه تشکیل و در این باب مذاکره شود

رئیس ـ خودتان می‌دانید تشکیل هیئت رئیسه دوشنبه و چهارشنبه است

ملک‌الشعراء ـ اجرای قانون وظیفه رئیس مجلس است

رئیس ـ فردا در هیئت رئیسه مطرح می‌شود. آقای آقا سید یعقوب(اجازه)

آقا سید یعقوب ـ بنده خیلی متأسفم از این که آقای ملک‌الشعراء می‌فرمایند نطق ما مقدم است بر پوست بره در صورتی که تجار بدبخت هستیشان از بین رفته و ما آن را عقب بیندازیم

ملک‌الشعراء ـ آقا قانون اساسی است

(همهمه بین نمایندگان)

(صدای زنگ رئیس ـ امر به سکوت)

رئیس ـ آقای مدبرالملک(اجازه)

مدبرالملک ـ عرض بنده راجع به تذکر روز جلسه بود چون هفته گذشته جلسه به روز شنبه معین شد و بعضی از آقایان تصور کردند روز یکشنبه است و حاضر نشدند و حالا هم از بعضی آقایان شنیدم که فرمودند روز پنجشنبه خوب است معین بفرمایید جلسه روز چهارشنبه است یا پنجشنبه

رئیس ـ بنده گمان می‌کنم واضح عرض کردم چهارشنبه

(مجلس سه ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی مؤتمن‌الملک

منشی م. شهاب ـ معظم‌السلطان