مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ آبان ۱۳۰۸ نشست ۷۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هفتم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم


مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ آبان ۱۳۰۸ نشست ۷۵

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ آبان ۱۳۰۸ نشست ۷۵

صورت مجلس روز یکشنبه ۵ آبان ماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند

رئیس ـ آقای زوار

زوار ـ عرضی ندارم

رئیس ـ آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ قبل از دستور

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده صورت مجلس را دیدم هم

تفصیلی را و هم اجمالی را در صورت تفصیلی نوشته بود لکن در صورت اجمالی نبود خواستم عرض کنم در مجلس بعضی مسائلی است که اهمیت دارد مجلس بان مسائل اهمیت میدهد مثلا مسئله نظام وظیفه و مسئله بانک ملی اینها از جمله مسائلی است که هم دولت و هم مجلس و هم ملت بان ها خیلی اهمیت میدهد چون بنده در آنجا راجع باین دو موضوع اشاره کرده بودم نظرم این بود که اینجا گفته شود باعتبار توجه و عنایت ملت باین دو موضوع.

رئیس ـ نظری دیگر در صورت مجلس نیست؟ (خیر)

صورت مجلس تصویب شد خبری از کمیسیون عرایض و مرخصی رسیده است:

(۲ـ تصویب مرخصی آقای ظفری)

(خبر مرخصی آقای ظفری بترتیب ذیل قرائت شد)

آقای ظفری نماینده محترم بواسطه امورات محلی تقاضای ۳۵ روز مرخصی از ۲۸ شهریورماه نموده‌اند کمیسیون با تقاضای معزی الیه موافق و اینک خبر آن را تقدیم میدارد.

رئیس ـ آقای روحی

روحی ـ موافقم.

رئیس ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی ـ موافقم

رئیس ـ آقای کازرونی

کازرونی ـ بنده یک مخالفت جدی در اینموضوع ندارم لکن میخواهم عرض کنم که در تمام جلسات ما بیائیم صرف وقت کنیم برای مرخصی آقایان البته در تحت یک مضمون و عنوانی هم قرار بدهیم کارهای محلی دارد یا شخصی یا عمومی دارد بنده گمان میکنم خیلی خوش آیند نباشد بنده سراغ ندارم در هیچیک از ادوار تا این اندازه اجازه مرخصی داده باشند اگر چنانچه آقایان یک کارهای مهمی دارند یا شخصی یا نوعی بسیار خوب وجدانشان ایجاب میکند که بروند کارهایشان را انجام بدهند یا اینکه واقعاً احتیاج دارند خوبست همان طوری که آقای فیروزآبادی اظهار کردند بجهت اثبات مدعای خودشان و صداقت خودشان خوبست از این حقوق صرف نظر کنند و اگر اجازه گرفتن منحصراً برای گرفتن حقوق است آخر این پول مال کیست؟ آخر در تحت چه عنوان؟ آخر یکقدری باید رعایت کرد افکار مردم و نظریات مردم را در خارج. واقعاً بنده یکقدری شرم میکنم دیگر نمیدانم. (فیروزآبادی ـ صحیح است) خطیبی (مخبر کمیسیون) ـ بنده خیلی تعجب میکنم از آقای کازرونی که این فرمایش را میفرمایند. اگر بنا است که از حقوق استفاده نکنند جنابعالی چرا خودتان مرخصی گرفتید و از پولش هم استفاده کردید؟…

کازرونی ـ پانزده روز بود در چهار دوره.

مخبر آقای ظفری را همه میدانند برای انجام کارهای محلی که خیلی هم مهم بود اجازه گرفته‌اند رفته‌اند اگر برای این است که استفاده از حقوق نکنند خودتان از آنهائی هستید که مرخصی گرفتید و استفاده از حقوق هم کردید و هیچ مورد ندارد که حضرتعالی این اعتراض را بفرمائید…

کازرونی ـ عرض کردم در چهار دوره بنده پانزده روز اجازه خواسته‌ام.

مخبر ـ پس چرا خودتان وقتی یکساعت دیر می‌آئید فوراً مینویسید بکمیسیون عرایض و اجازه میخواهید پس خوبست آن یکساعت را هم صرف نظر کنید. آقای ظفری هم برای کارهای مهمه ولایتی که داشتند اجازه گرفته‌اند کمیسیون هم موافق بوده است استدعا میکنم آقای کازرونی این اعتراضشان را پس بگیرند

رئیس ـ موافقین با مرخصی آقای ظفری قیام فرمایند

(عدة‌ از نمایندگان برخاستند)

رئیس ـ قدری تأمل بفرمائید (پس از شماره عده آقایان) تصویب شد. آقای وزیر داخله.

(۳ـ تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر داخله)

سمیعی (وزیر داخله) ـ لایحه‌ایست راجع بساختمان یک قسمت بنای نظمیه که تقدیم مجلس شورای ملی میکنم

رئیس ـ آقای وزیر عدلیه فرمایشی داشتید؟

(۴ـ تقدیم سه فقره لایحه از طرف آقای وزیر عدلیه)

داور (وزیر عدلیه) ـ چند لایحه است که تقدیم میکنم یکی از آنها از طرف وزارت فوائد عامه است راجع باستخدام مستر کارل که باید برود بکمیسیون یکی هم راجع است باختیارات کمیسیون عدلیه که با قید دو فوریت تقدیم میشود. یک لایحه دیگری هم هست که بایستی برود بکمیسیون و بعد از کمیسیون به مجلس تقدیم میشود

(۵ـ تصویب لایحه اختیارات کمیسیون عدلیه)

لایحه اختیارات کمیسیون عدلیه بشرح ذیل قرائت شد:

ساحت محترم مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه

نظر باینکه مقتضی است لوایح پیشنهادی وزارت عدلیه قبل از اینکه در مجلس شورای ملی طرح و تصویب گردد مطابق سوابق موجوده در کمیسیون قوانین عدلیه مطرح و بعد از تصویب کمیسیون بموقع اجرا و آزمایش گذاشته شود تا پس از رفع نواقص ثانیاً بمجلس شورای ملی پیشنهاد گردد لذا ماده واحده ذیل راجع باختیار کمیسیون فعلی قوانین عدلیه با قید دو فوریت پیشنهاد و تقاضای تصویب آن میشود:

ماده واحده ـ وزیر عدلیه مجاز است کلیه لوایح قانونی را که بمجلس شورای ملی پیشنهاد مینماید پس از تصویب کمیسیون فعلی قوانین عدلیه بموقع اجرا گذارده و پس از آزمایش آنها در عمل نواقصی را که در ضمن جریان ممکن است معلوم شود رفع و قوانین مزبوره را تکمیل نموده ثانیاً برای تصویب بمجلس شورای ملی پیشنهاد نماید.

لوایح مزبوره در کمیسیون مطرح و پس از دور اول طبع و توزیع خواهد شد تا نمایندگان نظریات خود را در موضوع لایحه در ظرف هشت روز از تاریخ توزیع بکمیسیون بدهند و شور دوم بعد از انقضای هشت روز بعمل آید

رئیس ـ فوریت اول مطرح است آقای یاسائی

یاسائی ـ موافقم

رئیس ـ آقای زوار

زوار ـ این دومین مرتبه است که بنده با اختیارات کمیسیون مخالفت میکنم ولی نه با تشکیلات عدلیه و نه با وضعیت فعلی عدلیه بلکه میخواهم از موقع استفاده کرده عرض کنم که از قاموس انصاف چیزی نمیتوانم استخراج بکنم جز اینکه عرض کنم وزیر محترم فعلی عدلیه برای قوة قضائی مملکت در سایه آن افکار منور خودشان از نیستی هستی ایجاد کردند این جزء معتقدات بنده است و بنده بنام عموم موکلین خودم اظهار تشکر میکنم از این وضعیتی که فعلا قوه قضائی مملکت پیدا کرده است ولی از یک حق مشروع شخصی خودم هم نمیتوانم صرف نظر بکنم و آن این است که وظیفه بنده دخالت در وضع قوانین است بالخاص آن قوانینی که راجع بقوة قضائی باشد البته هیچوقت نمی‌توانم عرض کنم که خدای نکرده خدای نکرده اعضاء محترم کمیسیون عدلیه که در وضع قوانین مشارکت دارند یک سوء نیتی که تهیه شده باشد ولی چیزی که هست چون این قوانین که راجع به عدلیه است اعم از حقوقی و جزائی و جنائی این از وظایف خاصة‌ نمایندگان محترم است یعنی مبتلی به عامه نمایندگان است (ملک آرائی ـ مبتلا به مردم و مملکت است نمایندگان چه ابتلائی بقوانین جنائی دارند)

و از این نقطه نظر هیچ ضرری نخواهد داشت که مجلس هم که کاری ندارد هفتة‌ یکروز تشکیل میشود بالاخره ما برای کار آمده‌ایم اینجا ملاحظه میفرمائید الان دوازده

روز است که مجلس تشکیل نشده است و بنده که از ملت حقوق میگیرم توی خانه‌ام نشسته‌ام میخورم میخوابم کاری هم ندارم بنابراین ما برای وضع قوانین آمده‌‌ایم اینجا هیچ ضرورتی نخواهد داشت که این ترتیب بشود و این اختیارات را هم که میدانیم روی چه اصل است برای سرعت جریان امور عدلیه است و هیچ چیز دیگر نیست ولی ما به وزیر محترم عدلیه قول میدهیم که هر وقتی ایشان تقاضا بکنند از طرف مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی امر میشود و مجلس تشکیل میشود اجازه بدهند که ما هم یک حق مشروعی که نسبت به وضع قوانین داریم بالخاص قوانین قضائی و قوانین عدلیه آن وظیفه مشروع از بین نرود و پیش وجدان خودمان هم خجل نباشیم و بنده هم قول میدهم که هر وقتی آقای وزیر عدلیه خواستند مجلس دایر بشود برای گذراندن قوانین مجلس حاضر است و آماده. ما برای اینکار آمده‌ایم کار دیگری که نداریم از این نقطة‌ نظر بنده فقط و فقط (سوء تفاهمی هم تولید نکند نه از نقطه نظر سوء نیت نسبت بافراد محترم کمیسیون عدلیه و نه سوء نیت نسبت به وزیر عدلیه) از نقطة نظر حفظ حقوق مشروع خودم که نسبت به موکلین خودم دارم این تقاضا را میکنم که این قوانین تمام بیاید به مجلس و مجلس هم نظریات خودش را اعمال کند

وزیر عدلیه ـ بنده چون تصور میکنم که اگر آقایانی باشند که بخواهند اظهار مخالفت بکنند با این لایحه روی همین دلیل صحبت خواهند کرد که نمایندة‌ محترم صحبت کردند این است که بنده آمدم اینجا که یکمرتبه جواب آن مذاکراتی هم که بعد خواهد شد عرض کنم بعد البته اکثریت مجلس هر چه رای داد همان است استدلالی که آقای نماینده محترم میفرمایند این است که مجلس اینقدر کار ندارد اینقدر گرفتاری ندارد که نتواند قوانین عدلیه را بسرعت بگذراند و بنابراین چه ضرورتی دارد که شما بیائید و این کار را ببرید و در کمیسیون بکنید.

بنده می‌خواهم که بنمایندة محترم و سایر آقایان اطمینان بدهم که تعهد میکنم برای هفته دو روز که برای مجلس کافی است و بیشتر از آن هم ضرورتی ندارد کار تهیه کنم و تصور میکنم که بیشتر از آن هم لزومی ندارد که آقایان زحمت بکشند آن اندازه که از هفته دو روز بیشتر کار بود آنرا اجازه بدهند برود به کمیسیون عدلیه برای اینکه اگر مقصود این است که مجلس کار تهیه کنم حرف دیگری هم هست؟ تا وقتی که آقایان خودشان خسته بشوند و یک کارهای مهمتر دیگری بیاید آنوقت بگذارند کارهای مهمتر برود بکمیسیون که جمع بین هر دو نظر بشود

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.

رئیس ـ موافقین با فوریت اول قیام فرمایند.

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. فوریت ثانی مطرح است.

آقای روحی

روحی ـ موافقم.

رئیس ـ آقای کازرونی

کازرونی ـ البته انتظاراتی که ما از وزیر محترم عدلیه داریم از بعضی‌های دیگر نداریم زیرا که ایشان در واقع یک نفر آدمی هستند که البته علاقه مفرطی نسبت به مجلس و ابقای حیثیت مجلس دارند ایشان بهتر از بنده میدانند که مجلس یک وظایفی دارد و این وظایف را بایستی هر فردی از افرادش مستقلا خودش انجام بدهد و این وظایف قابل انتقال بدیگری نیست. نهایت این است که در ادوار گذشته نظر به تراکم کارها و نظر باینکه نمایندگان شاید دارای یک سیاستی نبودند. با افکارشان متشتت و مختلف بود باین ملاحظه و از نقطه نظر تراکم کارها مقتضی این بود که یک قوانین موقتی. مجلس اجازه بدهد به کمیسیون بگذارند و بطور موقت برای آزمایش بجریان بیندازند و در آتیه نزدیکی همان قوانین را به مجلس بیاورندتا مجلس

تصویب کند لکن تمام آن محظورات مخصوصاً در این دوره مرتفع شده. چرا؟ بواسطه اینکه نمایندگان نهایت صمیمیت و حسن عقیده نسبت به هیئت دولت دارند و بهیچوجه من الوجوه اختلاف معنوی فیما بین شان نیست (زوار ـ صحیح است) و اگر کسی یکوقت در یکی از مواد قانونی مخالفت بکند نه مخالفتی است که نسبت به دولت دارد خیر عقیدة خودش را اظهار میکند ایراد میکند و الا تصدیق میکنید آقایان که مرتبه صمیمیت نمایندگان نسبت بهیئت دولت بمرتبه ایست که بیش از این هیچ لزوم ندارد هیچ محل احتیاج نیست که بیش از این هیچ لزوم ندارد هیچ محل احتیاج نیست که بیش از این صمیمیت داشته باشند با این صمیمیتی که ما داریم می‌بینم که مجلس هم کاری ندارد هفتة‌ یک جلسه داریم آنهم یا یکساعت یا یکساعت و نیم بظهر مانده حاضر میشویم یک قانونی میگذرانیم بهتر این است که همین قوانینی که به کمیسیون عدلیه می‌برند بیاورند اگر میدانید سه جلسه کم است چهار جلسه قرار میدهیم پنج تا قرار میدهیم صبح و عصر قرار میدهیم نمایندگان بواسطة کم داشتن کار تقریباً کم علاقه شده‌اند به مجلس (دشتی ـ صحیح است) حضرت آقای وزیر عدلیه من معتقدم که ایجاد علاقه بکنند برای ما به آوردن قوانین به مجلس. علاوه بر این خوب بچه دلیل از من بایستی توقع بکنند که من در انجام وظیفه وجدانی خودم تقصیر بکنم. انجام وظیفه وجدانی من نظر کردن در قوانینی است که محل احتیاج جامعه است من بایستی اخلاق جامعه یعنی موکلین خودم را در این قانونی که وضع میشود رعایت بکنم و حتی‌الامکان اظهار عقیده بکنم. البته بنده نهایت اعتماد و حسن عقیده نسبت بافرادی که برای کمیسیون محترم عدلیه انتخاب شده‌اند دارم لکن این دلیل نمیشود که بخودم عقیده نداشته باشم یا بکلی سلب عقیده و رأی از خودم عقیده نداشته باشم یا بکلی سلب عقیده و رأی از خودم بکنم و هیچکس هم یک همچو تکلیفی حق ندارد بمن بکند یک همچو توقعی از من داشته باشد. علاوه بر اینکه اصولا من نمیتوانم همچو کاری بکنم در صورتی که من نمی‌توانم یک چیزی را که وظیفة‌ من نیست از من بخواهند اجابت بکنم چطور میتوانم رای خودم را انتقال بدهم. در هر صورت بنده عقیده دارم که آقای وزیر محترم عدلیه سوء نظری نسبت به ما ندارد و میدانند همانطوری که اعضاء کمیسیون عدلیه نهایت صمیمیت را دارند ما یا مثل آنها یا بیشتر از آنها داریم این قوانین را بهتر اینست که بیاورند در مجلس شورای ملی و بیشتر درش حرف بزنیم بیشتر حلاجی کنیم رعایت احتیاجات مردم را کرده باشیم که یک قوانینی که ممکن است مثلا یکی از موادش مباین باشد با اخلاق و احتیاجات جامعه از این کمیسیون نگذرد علاوه بر این از آقای وزیر محترم عدلیه استدعا میکنم که یک توضیحی بدهند که معنی موقت چیست بنده هر چه فکر کردم موقت یعنی مؤجل؟ اگر معنی مؤجل است پس چرا در این جا قید نشده است یکسال دو سال ده سال این مؤجل است؟ موقت است. یعنی درش وقتی گنجانده‌اند ما در لوایح نمی‌بینیم که وقتی گنجانده باشند پس موقت ملغی است بی‌ معنی است اینرا خوب توضیح بدهید در هر صورت بنده هیچ معنائی از برای این کلمه موقت نمی‌بینم و حقیقت اگر چنانچه رعاین این رویه صحیح باشد ممکن است سایر کمیسیونها هم همین تقاضا را بکنند و همین اختیارات را بگیرند آنوقت معلوم است تکلیف ما چه خواهد بود.

رئیس ـ آقای روحی

روحی ـ بنده مواظب بودم در اظهارات آقای کازرونی به بینم یک چیزی علاوه میشود بر مذاکرات گذشته ولی چیزی ندیدم. استدلال کردند که در ادوار گذشته کار زیاد بود و یک اختلافاتی ما بین وکلاء بود که این مقتضی ایجاب کرد یک اختیاراتی برای کمیسیون عدلیه بخواهند و حالا که این مانع مرتفع شده است و مجلس کم کار است بهتر این است که کارها بیاید درخود مجلس. اگر خاطر داشته باشند این را آقای وزیر عدلیه دفاع فرمودند و گفتند بیش از دو جلسه در هفته تشکیل نمیشود و زیر عدلیه هم میتواند این قدر قوانین بمجلس بیاورد که نمایندگان را مشغول

کار کند. اینکه میگویند بعضی قوانین میرود بکمیسیون عدلیه (وبنده هم موافق هستم) بعضی قوانین موقت است که در قسمت آخر اعتراض هم فرمودید و بنده همان را در قسمت اول جواب عرض میکنم مثلا قوانین ثبت اسناد یک چیزهائی است که باید در ظرف پنج شش ماه در قسمت آزمایش باشد یک مملکتی که تازه شروع کرده است به یک کارهائی که هیچ سابقه نداشته است البته ممکن است یکعده از مواد این قانونی که در موقع اجرا است یک معایبی داشته باشد و این راهی آن به مجلس آوردن یک چیز شایسته نیست ولی بکمیسیون البته میتوانند بگویند که این عیب را داشته است و باید مرتفع شود و البته اعضاء‌ کمیسیون هم از مجلس هستند و یک اشخاص خارجی که نیستند البته این قسمت‌ها را رعایت میکنند که این قوانین د رعمل اصلاح شود. اما اینکه موقت است برای این موقت است که بتصویب مجلس نرسیده است قانون وقتی تصویب مجلس رسید قانون دائمی است. قانونی که موقتی است و در تحت آزمایش است پس از آنکه از محک و امتحان درآمد آن را می‌آورند بمجلس و پس از آنکه تصویب شد بمنصه اجرا در می‌آید.

اما یک قسمت دیگر تصور میکنم فرمودند که بایستی انجام وظیفه کنیم و وظیفة ما این است که خودمان نظارت در وضع قوانین بکنیم و خودمان باید این وظیفه را انجام دهیم در واقع نخواستند تصریح بفرمایند باین معنی که ما وکیل د رتوکیل نیستیم و خودمان حق داریم که به لوایح قانونی رسیدگی کنیم و این حق از ما زایل شده است در صورتی که اینطور نیست زیرا این قانون دائمی نیست موقت است و باز برمیگردد بنظر شما میرسد یا شمای نوعی که در جای شما خواهد نشست بعلاوه با این ترتیبی که در لایحه قید شده است و الان بنظر آقایان میرسد هر کدام از آقایان بخواهند میتوانند بروند در کمیسیون عدلیه و در آنجا اظهاراتشان را بفرمایند و حتی پیشنهاد کنند و پیشنهاد آنها هم طبع و توزیع بشود و اظهار نظر کنند و اگر اکثریت کمیسیون قبول کرد آن نظر میتواند نظر صائبی باشد و بنده عقیده دارم خود آقا میدانند که در یک جلسة ۱۸ نفری بهتر میتوانند اظهار نظر کنند تا یک جائی که هشتاد نفر نود نفر جمع هستند پس بطور کلی امروز موافقت بفرمایند آقایان که این اختیارات بکمیسیون داده شود و این از نظر امتحان در عمل برای ما لازم است و این کار کار تازة‌ نیست چندین دوره است این عمل تکرار شده است و عملی شده است و حتی در عمل ما دیده‌ایم برای مملکت مفید بوده است یک دلیل برایتان آوردم و عرض کردم یک قانونی هست مثل قانون ثبت اسناد که الان در عمل است این را تا بیاورند دو مرتبه بمجلس و صورت قانونی بهش بدهند شاید دو ماه سه ماه وقت را میگیرد درصورتیکه درکمیسیون مجلس در مدت خیلی کمی این قانون اصلاح میشود آن هم قانون موقت است و قانون دائمی البته به مجلس خواهد آمد و جای نگرانی برای بنده و جنابعالی باقی نخواهد ماند

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.

زوارـ بنده مخالفم با کفایت مذاکرات

رئیس ـ آقای فیروزآبادی

فیروز آبادی ـ بنده در آن دوره که این اختیارات بکمیسیون عدلیه داده شد مخالف بودم و حالا هم عقیده‌ام این است که باید مخالف باشم چرا بجهت اینکه ممکن است این قانون بیاید به مجلس چیزی که هست هفتة‌ سه جلسه چهار جلسه بکنند و این قوانین را زودتر بگذرانند که معطل هم نشود نه اینکه یک اختیاری همیشه بکمیسیون و همین که از کمیسیون گذشت بموقع عمل در بیاید خوب این چه اشکالی دارد که این لوایح بیاید به مجلس و بعد در ضمن عمل اگر مخطوراتی پیدا شد دو مرتبه سه مرتبه بیاورند بمجلس و در مجلس لغو با اصلاح

کنند این کاری ندارد حتی بنده شنیدم در اروپا یا امریکا در یک دوره اجلاسیه یک قانون سه مرتبه آمده است به مجلس و لغو شده است و دو مرتبه یک قانون دیگری جای آن گذاشته‌اند این عیبی نیست چیزی که هست آنوقت ما باید در هفته دو سه جلسه داشته باشیم که باین کارها رسیدگی کنیم و این هم نقداً یک سابقة نشود. آقایان میفرمایند که دو دوره است این کار میشود این کار خوبی نیست بعقیده بنده باید هرچیزی بیاید به مجلس و تمام آقایان وکلا در آن نظر بکنند و حق رأی داشته باشند و رای بدهند تنقید بشود تنقیح بشود تا خوب بشود و برود بموقع عمل درآید اگر در موقع عمل محظوراتی دیدند دو مرتبه آن را پیشنهاد کنند که لغو شود و قانون دیگری جای آن بگذارند این هیچ محظوری ندارد عیبی هم ندارد و گمان میکنم که بهتر از این ترتیب باشد و الا فردا یک وزیر دیگری هم بعضی لوایح میبرد در کمیسیون میگذارند و بموقع عمل میگذارد و میگوید چطور در وزارت عدلیه و در کمیسیون عدلیه شد. این یک سابقة‌ میشود که بعدها اگر چه حالا ضرر نکرده باشیم ولی بضرر ما تمام میشود باین ملاحظه بنده با این وضعیت مخالفم

رئیس ـ رأی میگیریم بفوریت دوم موافقین قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. ماده واحده مطرح است.

(بشرح سابق خوانده شد)

رئیس ـ آقای دشتی

دشتی ـ بعقیده بنده این لایحه اختیارات کمیسیون عدلیه بر خلاف اصل است اصل این است که قوانینی بیاید به مجلس شورای ملی و در مجلس تصویب شود. این اصل است و بکمیسیون رفتن خلاف اصل است و باید یک چیزهای ضروری و لازمی باشد که این خلاف اصل را ایجاب کرده باشد در آنصورت میشود خلاف اصل رفتار کرد والا بی جهت خلاف اصل رفتار کردن کار قبیحی است بعقیده بنده. چه چیز الزام کرد که بکمیسیون عدلیه اختیارات داده شود و این قوانین به مجلس نیاید یکی کثرت کاری بود که در مجلس بود و دیگر کثرت قوانینی که در این تشکیلات عدلیه میخواستند وضع بکنند و البته اگر مجلس هفته سه روز چهار روز شش روز هم تشکیل میشد نمیتوانست این قوانین را وضع بکند. یکی برای این بود که قسمت اعظم این قوانین در بدو وضع آن بود و میخواستند برای امتحان و تجربه ببرند در کمیسیون بعد که عمل کردند و امتحان کردند بیاورند به مجلس ولی حالا بعقیده بنده هیچیک از آن دواعی و بواعث وجود ندارد. اولا همانطوری که گفته شد مجلس کارهای زیادی ندارد. و میتواند قوانین عدلیه را بگذارند. ثانیاً عدلیه فعلی بقدر عدلیه دو سال یکسال و نیم قبل قوانین زیاد ندارد که تمام وقت مجلس را اشغال کند پس بنا بر این هیچ داعی و باعثی از برای ما نیست که رأی بدهیم بکمیسیون یعنی رأی بدهیم که کمیسیون عدلیه قائم مقام مجلس شورای ملی باشد این هم که گفته شد برای امتحان است تمام قوانین در تمام جاهای دنیا در معرض امتحان است…

کازرونی ـ موقت است

دشتی ـ هیچ قانونی ابدی نیست هر قانونی ممکن است بحسب مقتضیات تغییر کند و باز مجلس آن تغییرات را تکمیل کند و اجرا شود.

کازرونی ـ ولو قانون اساسی باشد (صدای زنگ)

دشتی ـ بلی قانون اساسی با رفراندم میشود.

کازرونی ـ صحیح است با آن ترتیب .

دشتی ـ پس بنابراین تمام قوانین باید از مجلس بگذرد و هرقانونی هم بگذرد بازموقتی است. این که آقای روحی استدلال کردند که هیجده نفر بهتر میتوانند یک چیزی را حلاجی کنند اولا یک دلیل نقضی در مقابل آن هست و آن اینست که یکنفر بهتر میتواند کار کند تا ده نفر فقط چیزی که هست جمعیت مأمون تر از فساد است و امروز همیشه

در تمام جاهای دنیا یکنفر مستبد عادل بهتر میتواند کار کند تا پانصد نفر ولیکن مجلس و جمعیت همیشه یک راه مأمون از فساد و غرض است و نسبتاً مأمون تر است یعنی یکنفر میتواند قانون را مطابق میل و اغراض خودش وضع کند ولی صد نفر دیرتر تابع آن غرض فاسد میشوند از این جهت قانون اگر در جمعیت وضع شود بهتر است یک دلیل دیگر بر بطلان این حرف این است که این قوانینی که به مجلس باید بیاید به آن کمیسیون هیجده نفری هم می‌رود یعنی دو مرتبه حلاجی می‌شود و هم در کمیسیون درش دقت می‌شود و هم در مجلس پس هما مقصود آنها حاصل است یعنی هم در کمیسیون حلاجی شده است و هم مجلس یک رائی می‌دهد و یک قانون محکمی بجای اینکه اسمش را بگذارند قانون موقت از مجلس می‌گذرد و بعد هم اگر یک ماده‌اش لازم شد تغییر کند می‌آورد به مجلس و تغییر می‌دهند و یک نکه دیگری هم هست که در اینجا البته حق با آقای وزیر عدلیه است و آن این است که بعضی قوانین خیلی مفصل است چهار صد پانصد ماده است و می‌خواهند آنها را برای شش ماه امتحان کنند به بینند چطور است بنده عقیده‌ام این است که برای همان‌ها اختیار بگیرند مثلاً قانون ثبت اسناد چون قانون مفصلی است در اینجا تقاضا کنند که فقط در این قانون رأی کمیسیون عدلیه قایم مقام رأی مجلس شورای ملی باشد آن هم موقتاً برای شش ماه یکسال طول می‌کشد و نظر با اینکه محل ضرورت و احتیاج است باید زودتر بگذرد فقط برای این نوع قوانین باید اختیار بگیرند و ببرند بکمیسیون عدلیه و الا سایر قوانین را معمولاً باید بیاورند به مجلس.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب موافقید؟

آقا سید یعقوب ـ بلی

رئیس ـ بفرمائید

آقا سید یعقوب ـ بنده در مدرسه هم که بودم گاهی کلمات من عبارتهای من بوی تعریض ازش می‌آمد و این بود که غالباً محل جنگ واقع می‌شد در دورة‌ چهارم و پنجم هم کلمات من یک تعریضی درش داشت ولی (مجد ضیائی ـ حالا رفع شده است) حالا که می‌خواهم عرض کنم تعریضی ندارد و صریح می‌خواهم بگویم آقای فیروز آبادی که خیلی اظهار علاقمندی می‌کند کدام وقت بوده است که لایحه وزیر عدلیه آمد این جا و یک نفر از شما آمدید نگاه کنید و اعتراض بکنید؟! قانون مجازات عمومی در دورة‌ پنجم آمد و مجلس با آن قوت وقدرت مشغول عمل بود و همه جور می‌توانست ایراد کند. علما و غیر علما هم در مجلس بودند متمدنین و فرهنگی مآب هم بودند غیر آنها هم بودند همین جا بنده داد زدم که این قانون مجازات عمومی است و تماس با تمام افراد مملکت دارد بخدای واحد احد قسم است جز مدرس که یک دفعه ایرادی نسبت به مسئلة زنا کرد که در آنجا آمد یک نفر دیگر نگاه نکرد. آقا این دو سیه است دوسیه مجلس بحمدالله مرتب است…

اعتبارـ دیگران نکردند بما چه مربوط است؟!

آقا سید یعقوب ـ دعوا نکنید آقا عرض می‌کنم در همین دروره هفتم وقتی که قانون آمد بنده اعتراض کردم و پیشنهاد کردم که هشت روز فاصله باشد بین شور اول و ثانی برای اینکه نظریات نمایندگان در آنجا بیاید و خودشان هم بیایند به بینند آن دو سیه است و آن هم ترتیبش است خدا کند شما یعنی همه‌مان جدی و عملی بشویم مسلماً آقای وزیر عدلیه و همه‌مان شکر خدا را می‌کنیم که همه ما ها متوجه قوانین هستیم و نظریات داریم اما مطلب این است این قوانین که آقای وزیر عدلیه آورد در مجلسی آورد در مجلس بحث شد و در کمیسیون هم که رفتیم زیادتر و آقای وزیر عدلیه به بنده فریاد زد که در کمیسیون شما ایراد می‌کند در مجلس هم شما ایراد می‌کند در مجلس یک نفر حرف نزد و این یک مسئله

اساسی بود که عرض کردم. موضوع دوم این است که آقای دشتی توجه نفرمودند و در واقع این جا هم تقسیم کرده است وزیر عدلیه. قوانین صد ماده دویست ماده ترتیبش همین جور است که آقای روحی بیان کردند برای اینکه یک قوانین صد مادة، صد و پنجاه مادة وزیر عدلیه که در مقام آزمایش و عمل است ناچار است این را در آنجا بیاورد و اما قوانین چهار پنج ماده را قرار داده است که بیاورد به مجلس این دیگر دعوا ندارد، معطلی ندارد الان یک ماده هست که از آن دوره کمیسیون گذشته است هنوز یک قانون نگذرانده است در صورتیکه بنده کاملاً می‌دانم بقدر ی این وزارت عدلیه جدی ما که مشغول عملیات است محتاج است که باید همه روزه برایش وضع قوانین شود که در واقع قوه قضائیه ما ترقی کند و همه آقایان می‌دانند اهمیت قوه قضائیه در مملکت بالاترین تمام قوای است برای اینکه حقوق مردم تحت قضاوت محفوظ باشد پس موافقت کردن با این لایحه این است که ما این را تصویب کنیم و قوانین را به همین جوری که خودش تقسیم کرده است قوانینی که محتاج الیه است به کمیسیون برود و یک قوانینی که وقت دارد به مجلس بیاید و چیزی که هست در مجلس هم معطل نکنند این یک موضوعی بود که بنده اصل عرایض خودم را کردم. موضوعی را که در خود لایحه می‌خواهم عرض کنم (آقای وزیر عدلیه توجه بفرمائید) این است در اینجا این ماده‌هائی است که در ادوار سابقه مجلس گذشته که در واقع یک نسق است از دوره اول مجلس (اگر آقایان مسبوق باشند) که قوة قضائیه ما ترقی کرده است به این ترتیب آمده است بسیار خوب در مقام عمل اگر این ماده که این اختیار را به کمیسیون می‌دهد تصویب بشود دیگر از برای شما اختیار باقی نمی‌گذارد که لوایح دیگر وزارت عدلیه را مستقیماً به مجلس بیاورید. به علت اینکه اینجا می‌نویسد لوایح قانونی را که وزیر عدلیه پیشنهاد می‌کند می‌رود به کمیسیون و کمیسیون تصویب می‌کند و بعد وزیر عدلیه به موقع آزمایش و عمل می‌گذارد و اگر نواقصی دیدند دارد بعد تکمیل بکنند و ثانیاً بیاورند به مجلس. آن قسمتی که در نظر داشتیم که از لوایح را در مجلس قرار بدهند در اینجا نیست یا اینکه این را در جواب بنده بفرمایند که مدرک باشد از برای کمیسیون یا بهمان ترتیبی که بود یک چیزی یک اصلاحی در این ماده شود که نه این است که مجلس تصویب کرده باشد تمام لوایح باید بکمیسیون برود و از کمیسیون خارج شود آن چیزی که در نظر شما هست آن اختیاری که برایتان هست در مجلس هم بفرمائید که از برای کمیسیون مدرک باشد چون این ماده آن مدرک را ندارد و آن حق و اجازه را بشما نمیدهد.

وزیر عدلیه ـ اظهاراتی که نمایندگان محترم آقای دشتی و آقای فیروز آبادی کردند در زمینه مخالفت با این لایحه اینها را وقتی جمع کنیم بنظر بنده بدو قسمت میشود تقسیم کرد. یکقسمت این است که بهتر این است قوانین بیاید ممجلس و درش بیشتر دقت و بحث بشود. یکی دیگر هم این است که خوب اگر برخلاف اصل میخواهیم عمل کنیم و قانونی که باید مجلس وضع کند و بمجلس بیاید اختیار میدهیم به کمیسیون که قایم مقام مجلس شود لااقل این خلاف اصل را در وقتی بکنیم که یک ضرورتی داشته باشد یعنی مجلس این قدر کار داشته باشد که نرسد بگذراندن قوانین در آن حدودی که سرعت لازم است داشته باشد. اما راجع بمسئله دقت اینجا بنده یک مطلبی را میخواهم عرض کنم که ممکن است در ظاهر بنظر آقایان قدری غریب بیاید ولی یک قدری که درش تأمل بفرمایند موافقت خواهند کرد با این نظری که بنده عرض میکنم. تجربه در تمام دنیا شده است که همیشه در جلسه‌هائی که رسمیت زیاد نداشته باشد و در جائی که انسان با یک فراغتی یک موضوع و مطلبی را مطالعه میکند بهتر دقت میشود در مجالس علنی وقتی در یک قضیة‌ میتواند اظهار نظر کند و

نظرش دقیق در بیاید که قضیه خیلی پیچ و خم نداشته باشد. وقتی در یک قضیه اظهار نظر میکنند و نظر خوب در میاید که خیلی پیچ و خم و مواد خیلی زیاد نداشته باشد و الا باینکه اینجا و باینکه آقایان هر کجا میخواهد باشد صد نفر عالم درجه اول حقوق را بگذارید در یکجا آن صد نفر نتیجة عملشان در یک جلسه علنی اغلب ممکن است دچار یک اشتباهاتی بشود. این یک چیزی است که در دنیا تجربه شده و روح جمعیت را اینطور دیده‌اند و یقین دارم که خود آقای دشتی هم این مسئله را دقت فرموده باشند که نباید خیال کرد که اگر بنا شد در یک مجلس علنی راجع بیک مواد قانونی (مخصوصاً قوانین عدلیه که پیچ و خمش خیلی زیاد است) صحبت کردند بهتر میشود. خیر همین آقایان یک عده کمتری در یک کمیسیونی بنشینند بدون تماشاچی و بدون تشریفاتی که طبیعت یک مجلس رسمی دارد صحبت نمایند فکرهاشان و نظریاتشان خیلی بهتر خواهد بود و این را نمی‌شود هیچ کس بما بگوید برمی‌خورد نه، طبیعت بشر اینطور است، طبیعت دنیا اینطور است پس این از نقطة نظر وقت. میرسیم بقسم دوم ضرورت که خوب حالا که بنا شد این خلاف اصل را بکنیم این را باندازة ضرورتی که داریم بکنیم. البته انسان را محض عشق باینکه خلاف اصل را مرتکب شود که نیست، بنده که اینطور نیستم و خیال میکنم که با آن عرضی که ابتدا کردم رفع این اعتراض آقایان میشد و تصدیق میکردند که بالطبیعه خلاف اصل اینجا ضرورت دارد. چرا؟ بنده عرض کردم مجلس هفتة‌ دو روز میخواهد تشکیل شود این هفتة‌ دو روز مجلس کار خواهد داشت یعنی قوانین عدلیه از برای اینکه هفتة‌ دو روز از مجلس را بگیرد (آنهم جلساتی که بنده امیدوارم دو ساعت بظهر مانده اگر آقایان موافقت بفرمایند شروع بکار کنیم) هست پس از دو صورت خارج نیست، یا یک لوایح دیگری بنده اضافه بر این هفتة‌ دو روز دارم یعنی این هفته دو روز نمیرسد بهش که این هفتة دو روز را هم مجلس رسیدگی میکند و اگر خیر بنده آن اندازه لوایح ندارم اینطوری که میفرمایند آن اندازه مجلس کار ندارد خوب آنوقت میرود به کمیسیون عدلیه و می‌آید بمجلس پس اگر بیش از هفتة دو روز کار رفت بکمیسیون عدلیه و می‌آید بمجلس پس اگر بیش از هفتة دو روز کار کرد و باز بنده از نقطة نظر ضرورت و احتیاج یک قوانینی داشتم که آن قوانین را خواستم ببرم در کمیسیون بگذرانم معلوم میشود که ضرورت هست و آنوقت اگر خلاف اصل را ما کردیم برای این بوده است که کارمان خیلی عقب نیفتد و خود آقایان گمان میکنم تصدیق بفرمایند که در عین این که امروز البته نسبت بچند سال قبل احتیاجات ما بقانون خیلی کمتر است (چون یک مقدار زیادی از قوانین را داریم) ولی معذلک خیلی از قوانین هست که بایستی تهیه کنیم که نداشته‌‌ایم بسا از قوانین هست که الان در عمل ما می‌بینیم محتاج بیک تغییراتی است و قطع هم باید داشت که هر روز هر چه بیشتر برویم هر چه پیشتر برویم و هر چه تجربة ما بیشتر بشود در عمل احتیاج ما بقوانین و تغییر و تبدیل در در قوانین برای ما بیشتر مسلم تر و محسوس تر خواهد شد و تردید هم ندارد. خوب اینها را بایستی با یکدستگاه کمی از پیش برد با یک سرعتی که وقتی امروز ما حس میکنیم باید در یکقانونی یک تغییری پیدا شود بعد از یکسال دیگر تازه نرسیم باین که او را تغییرش داده باشیم بلکه بسرعت بتوانیم اینکار را بکنیم و هنوز برای اینکار بنده ترتیبی بهتر از ترتیبی که سابقین آمدند و کردند و کسانی که قبل از بنده اختیار گرفتند ندارم چون بنده این افتخار را ندارم که بگویم این اختیارات کمیسیون عدلیه را بنده گرفته‌ام خیر قبل از بنده بوده است و واقعاً اگر اینطور تصور میکنم که خوب است آقایان موافقت بفرمایند و اگر بنا باشد هفتة دو روز واقعاً دیدیم… (کازرونی ـ هفته پنج روز)

آخر هفته پنج روز آقای کازرونی که در وسط حرف

بنده میفرمائید و بنده هم جواب میدهم یک قدری شبیه تر است باینکه بگوئیم مطلب شوخی است هفتة پنج روز جلسه کردن در مجلس عملی نیست برای اینکه یک مقدار کمیسیونها باید کار کنند آقایان هم که باید در مجلس باشند آنوقت چطور میشود که در مجلس هفته پنجروز کار کرد. پس آنچیزی که معقول است در حدودی که میشود تصور کرد که مطلب بنحو جدی تلقی شود هفته دو روز خوب میشود در مجلس کارکرد و جلسه کرد و کار هم بگذرد خوب این هفتة دو روز را اگر آقایان واقعاُ دیدید که کار هست و بنده هم دیدم که از برای دو ماده قانون ده جلسه وقت صرف شود آنوقت هر چه بیشتر بشود میآوریم اینجا اما اگر دیدیم که سه ماده قانون باعث این خواهد شد که ما ساعتها حرف بزنیم و آقایان فرمایشی بفرمایند و بالاخره ماهها برش بگذرد آنوقت انصاف بدهید که نباید کار را معطل کرد و بهتر است که ببریم بکمیسیون و حالا تجربه باین ترتیب بما نشان داده است که یک قسمت قوانین را ببریم بکمیسیون و یک قسمت را بیاوریم بمجلس بهتر است و حالا هم چون البته آقایان موافقت دارند و میخواهند کمک بکنند هفتة‌ دو روز هم کارهای عدلیه را بنده میآورم بمجلس آقایان هم موافقت بفرمائید. اگر دیدید که خیر باز هم لازم است هفتة‌ سه روزش بفرمائید حالا بگذارید هفتة‌ دو روز باشد یک مدتی کارها را بیاوریم اما راجع بفرمولی که آقای آقا سید یعقوب فرمودند فرمولی که در قانون هست فرمولی است که همیشه معمول بوده و معنیش این نیست که وزیر عدلیه تمام لوایحش را ببرد بکمیسیون و لوایحی که از کمیسیون گذشت مجاز است بموقع اجرا بگذارد خیر البته بطریقی اولی لوایحی را که میاورد بخود مجلس که میرود بکمیسیون و بعد میآید بمجلس و مجلس رای میدهد البته بطریق اولی مجاز است بموقع اجرا بگذارد خیر البته بطریق اولی لوایحی را که میاورد بخود مجلس رای میدهد البته بطریق اولی مجاز است بموقع اجرا بگذارد بنابر این هیچ اشکالی نیست چون معنیش این نیست که تمام لوایح برود بکمیسیون عدلیه معنیش این است که آن قسمتی را که وزیر عدلیه میبرد بکمیسیون که از کمیسیون بگذرد مجلس اجازه میدهد بمجلس آنرا اجرا بکند و البتة قوانین دیگری که میآورد بمجلس و از مجلس میگذراند و در خود مجلس تصویب میشود میتواند بموقع اجرا بگذارد

جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است

زوار ـ بنده مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

زوار ـ عرض کنم که خدای واحد شاهد است که بنده بوزیر محترم عدلیه شخصاً علاقه مندتر از آن هستم که تصور بفرمائید (بیات ـ آنقدر قسم لازم نیست بخورید) ولی این اعتراض من بر روی یک اصلی است که بخودشان عرض کردم و اجازه هم گرفتم این یک موضوع خیلی مهمی است، موضوع قضائی مملکت است، موضوع جزائی مملکت است، موضوع جنائی مملکت است بالاخره ما در پشت این کرسی خطابه بکلام الله مجید قسم یاد کرده‌ایم که بملت و مملکت خیانت نکنیم. آخر آقاجان شانزده نفر که حقیقت هر قدر اطمینان داشته باشیم بآنها بالاخره معصوم که نیستند ممکن است عقایدی داشته باشند هر کس هم وظیفة وجدانی دارد یک وظیفة‌ دیانتی آقای آقا سید یعقوب فرمودند که در دورة سوم و چهارم و پنجم اینطور شده است اجازه بفرمائید عرض کنم من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش که گناه دگری بر تو نخواهند نوشت اگر سلف‌های محترم من یک کارهائی نکردند دلیل نیست که بنده نکنم. من یک وظیفة شرعیه و دینیه و وجدانیه و اخلاقیه دارم که این عرایض را بکنم در موقعی که اختیارات مملکتی و قوة‌ قضائی مملکتی به هیجده نفر داده میشود عرض کنم که آقای وزیر محترم عدلیه بدو قسمت تقسیم کردند و آن این است که موافقین میگویند بنده هم از آنها هستم میگویند ما منتخب شده‌ایم برای خدمات مملکتی و ملتی هیچ وقتی از خودمان نداریم مگر اینکه بیائیم پشت این صندلی

بنشینیم و در قوانینی که وضع میشود نظارت کنیم. غیر از این هیچ کاری ما نداریم. بالاخره نوکر محترم ملت هستیم و ما بایستی اینجا حاضر شویم به بینیم چه قوانینی وضع میشود تطبیق کنیم با وظایف دینی و اخلاقی خودمان. از این نقطه نظر فقط و فقط یک دلیل قوی که آقایان دارند باینکه این اختیارات بکمیسیون داده شود سرعت جریان است خیلی خوب سرعت جریان بر روی این اصلی که عرض کردم هر روز صبح مجلس (آره این اصلا بگوشها وحشی میاید) ما آمدیم اینجا راه برویم و پز بدهیم نه بالاخره چندین مرتبه عرض کردم ما از دسترنج ملت حقوق میگریم بالاخره هر روز هم باید بیائیم اینجا ایفاء‌ وظیفه کنیم اگر جز این بکنیم خلاف کرده‌ایم. هر روز آقایان لوایحشان را بیاورند هر روز مواد قانونی را بیاورند و ما حاضر میشویم هشت روز مگر نیست یک روز جمعه تعطیل مثل سایرین ما هر روز میائیم اینجا و در لوایح صحبت میکنیم و گمان میکنیم بنده شخصاً که ادعای نوکری ملت را میکنم و اختیاراتی از طرف آنها برای وضع قوانین دارم اینجا مخالف وظیفه رفتار خواهم کرد خودم را عرض میکنم سایر آقایان خودشان میدانند اگر شخصاً بنده باین اختیارات رای بدهم که این هیجده نفر قوه قضائی مملکت را درست کنند به هیجده نفر اختیار میدهیم که قوة قضائیه مملکت دستشان باشد به این هیجده نفر اعتماد داریم محترم میشماریم متدین هستند بالاخره بنده شخصاً خودم را میگویم آقایان دیگر را عرض نمیکنم اول خود بنده باید ایفاء وظیفة‌ وجدانی خودم را بکنم تا اینکه فردا در پیشکاه ملت شاید خدای نکرده یک ماده قانونی خلاف قوانین شرعیه و عرفیه وضع شد بنده چیز نداشته باشم و این تاریخچة مجلس و صورت مجلس شاهد باشد که بنده در روزی که اختیارات قوت قضائیه به هیجده نفر از رفقای متدین و متمدن بنده داده میشد مخالفت کردم.

رئیس ـ موافقین با کفایت مذاکرات قیام فرمایند

(اکثر نمایندگان برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد پیشنهادی از آقای افسر رسید است

قرائت میشود:

بنده پیشنهاد میکنم بجای هشت روز این عبارت نوشته شود: برای مدتی که از ده روز کمتر نباشد.

رئیس ـ آقای افسر

افسر ـ با نظر آقایان موافقین و با نظرهای آنهائی که نظر داشتند این هشت روز خیلی مدت کمی است برای اینکه اگر اعتراضی داشته باشند آقایان نمایندگان اعتراض کنند برای این که آنوقتی که هشت روز بود برای این بود که هفتة‌ یک روز ممکن است مجلس باشد آقایان نمایندگان اعتراض کنند برای این که آنوقتی که هشت روز بود برای این بود که هفتة‌ سه روز چهار روز مجلس بود ولی حالا که هفتة‌ یک روز ممکن است مجلس باشد آقایان نمایندگان از برای این کار تنها که مجلس نمیآیند. باید در مجلس حاضر باشند یا در کمیسیونها حاضر باشند. بنا بر این بهتر این است که لااقل ده روز باشد و شاید بعضی قوانین هم باشد که بیشتر از ده روز لازم داشته باشد و شاید بعضی قوانین هم باشد که بیشتر از ده روز لازم داشته باشد یعنی موادش بیشتر باشد مفصل باشد مهمتر باشد یک مدت معین هشت روز عقیدة‌ بنده این است که در این مواقع کم است اگر قوانین عادی بود که ده روز و اگر قوانین مهمتری بود که بنظر وزیر و کمیسیون مهمتر بنظر آمد دوازده روز پانزده روز بعقیدة‌ بنده وقت لازم است لهذا چون وجه حلی بنظر بنده نرسیده جز این که هشت روز را تبدیل کنم بده روز و متناسب کنیم با روزهائی که رفقا بمجلس میآیند این بود که اینطور عقیده پیدا کردم و نوشتم اگر آقای وزیر عدلیه قبول بفرمایند گمان میکنم رفع اشکال بشود. اگر عادی بود ده روز و اگر مهمتر بود بیشتر از ده روز.

وزیر عدلیه ـ یک دفعة دیگر قرائت شود

ضیاء ـ ممکن است یکسال هم بشود

وزیر عدلیه ـ بنده اشکالی نمی‌بینم موافقت میکنم

آقا سید یعقوب ـ خیر بنده مخالفم

ضیاء ـ نمیشود.

رئیس ـآقای روحی

روحی ـ اصلا قوانینی که بکمیسیون میرود از نظر تسریع است بنده اینجا مثل زدم گفتم یک قانون ثبت اسناد الان در عمل دچار اشکال است این را میخواهند در یک جلسه بلافاصله بسرعت تمام نمایند آنوقت یک مدنی هم بنظر کمیسیون بگذارند که ده روز کمتر نباشد شاید چهل روز باشد این از آن سرعت کاری که قوانین احتیاج دارند میکاهد و بعلاوه بنده یک دلیلی میخواهم بیاورم که همان هشت روز کافی است اولا در ظرف هشت روز ممکن است هزار فقره اعتراض نوشت و داد بکمیسیون هشت روز هم خیلی زیاد است بعلاوه استناد فرمودند باینکه چون مجلس هفتة‌ یک روز است و بیشتر نیست وکلا نمیرسند خیر بهتر میرسند چون فراغتشان بیشتر است وقتشان بیشتر است بهتر میرسند چون فراغتشان بیشتر است وقتشان بیشتر است بهتر مطالعه می‌کنند و بهتر میتوانند اعمال نظر نمایند. بنده با اینکه مدت زیادتر از هشت روز بشود کاملا مخالفم

رئیس ـ نظر دولت چیست؟

وزیر عدلیه ـ بنده خواستم حسن نیت بخرج بدهم و عرض هم کردم. بطور اطمینان هم بنمایندة محترم آقای افسر عرض میکنم که تفاوتی هم در قضیه پیدا نخواهد شد. اساساً در این مملکت بنده عقیده‌ام این است که مهلت همیشه بین یک روز و دو روز است هر قدر کمتر باشد بهتر است مثلا اگر بیست روز معین کردید باز در همان یکی دو روز آخر اعمال نظر میشود. بنابراین بهتر است که خود آقا موافقت بفرمایند با این نظرهای متشتتی که هست همان هشت روز را قبول بفرمائید

افسر ـ خیر. بنده پس نمیگیرم رد شود. منهم به اصل اختیارات کمیسیون رأی نمیدهم.

وزیر عدلیه ـ در این صورت بنده هم موافق نیستم و قبول نمیکنم

رئیس ـ آقایانی که با قابل توجه بودن پیشنهاد آقای افسر موافقند قیام فرمایند

(عدة قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهاد آقای اورنگ:

بنده پیشنهاد میکنم بجای هشت روز چهار روز نوشته شود

اورنگ ـ عرض کنم که قضیه دو طرف دارد یکی این است که میخواهم بکنم یکی این است که میخواهم بگویم. اگر میخواهم بگویم البته هر چه دلش میخواهد مقدور است برای انسانی بگوید و بشنود ولی یک وقت این است که خیر آن نظر نیست این قصد نیست، قصد این است که یک عملی را اجرا کرده باشیم قصد این است که یک عملی را انجام داده باشیم. رویة عمل یک رویة است که هم تجربه شده و هم یک یک آقایان دانسته و دریافت فرموده‌اند و هم بطور اجماع این مسئله مسلم شده است که رویة‌ عمل خلاف گفتار است بطور کلی. اینکه میفرمائید قانون برای وزارتعدلیه را هر قدر لازمش میشود بیاورند در مجلس این مطابق تجربة که شده معلوم است که عملی نیست این برای مطابق تجربة که شده معلوم است که عملی نیست این برای گفتار خوب است بیاورند و بگویند بالا کنند پائین کنند. در نتیجه یک عمل ممتدی این رویه را بالاخره ایجاد کردند که یک کمیسیونی را مجلس شورای ملی باو اختیار و اقتدار بدهد که آن کمیسیون رسیدگی برسد این نکته را هم ضمناً در او تصریح کرده‌اند که اگر در موقع اجرا و عمل دیدند یک نقصی را یا یک اضافة‌ محتاج شدند آن اضافه یا نقیصه را اختیار داشته باشند بیاورند در مجلس و حک واصلاح کرده باشند اینکه هفت هشت نفر آقایان پا فشاری میکنند که این رویه خوب نیست باید بیاید در مجلس اولا در خود همین عمل ملاحظه بفرمائید اشخاصی که میل دارند بیاید در مجلس هشت نفر یا پنجنفرند این هشت نفر یا پنجنفر

مقدور است بروند در کمیسیون نظر خودشان را بگویند بجهت اینکه اگر سایرین هم این نظر را داشتند اظهار میکردند همین هشت نفر یا پنجنفری که میل دارند در این مواد دخالت کرده باشند نظر بدهند در مشاجره‌اش حاضر باشند همین افراد بهتر مقدورشان است باب صحبت هم برایشان د رکمیسیون بازتر است، وسعت ایام هم برایشان بیشتر است که در کمیسیون حاضر باشند نظریات خودشانرا بدهند این مهلتی که قرار داده‌اند برای هشت روز بنده با چهار روز خودم هم مخالفم. یک روز اگر کسی قصد دارد کاری را بکند در یکساعت هم آن کار را میتواند انجام بدهد اگر قصد ندارد هشت روز برایش بگذاریم یا هشتاد روز. هشت و هشتاد یکسان است برای آن کسی که نمیخواهد در یک کاری شرکت کرده باشد این چهار روز را هم برای این گذاشتم که موقع پیدا کنم این بیان را بکنم و الا با چهار روز هم مخالفم قانون میاید در کمیسیون عدلیه هیجده نفر آقایان محترم هستند همه هم از صاحب نظرها هیچ غرض و قصدی هم ندارند. این نکته هم در ضمن هست که اگر برخوردند بیک نقیصه حق داشته باشند بیاورند رفع کنند آن نقیصه را. اینها که همه‌اش موجود است. خوب اگر کسی میخواهد نظر کرده باشد در این لوایح مجال اگر نیست که آن لوایح طبع شده را بگیرد این وظیفه موزع است موزع بمجرد اینکه آن لایحه طبع شد این را توزیع میکند میآورد در خانة آقایان میدهد و رسید میگیرد آقایان اگر خانه‌شان دور است موزع پایش درد میگرد. پس مجال هست که آن طبع شده را به‌‌بیند دقتش را بکند نظری هم که میخواهد اتخاذ کند ببرد در کمیسیون و در کمیسیون بهتر از مجلس میشود اظهار نظر کرد. اگر شخصی صاحب نظر است وقتی میرود در کمیسیون که عده‌شان هیجده نفر است اولا قیود برای بیان کردن بقدر مجلس نیست، نوبه بافراد میرسد برای اظهار کردن و هر چه که خودش بنظرش نیامد ممکن است استطلاع کند از سایر اعضاء کمیسیون آنوقت بیان کند در هر حال آوردن در مجلس را جز نگذاردن چیزی دیگر نمیشود تصور کرد و حال آنکه در کمیسیون میدان وسیع‌تر است برای بیان کردن و اظهار نظر کردن و هیچ قصد وغرضی هم نمیشود درش منظور داشت. اما راجع بهشت روز عرض میکنم که این هم اسباب بطوء جریان کار میشود آقایان بیک لفظ هشت روز دلشان خوش است و میفرمایند چیزی نیست در صورتیکه چهار روزش هم مهمل است یک روز کافی است اگر کسی بخواهد اظهار نظر کند و اهل نظر است یک ساعت کافی است. بیک ساعت صاحب نظر نظر خودش را اظهار می‌کند و بنده نظرم این است که آقای وزیر محترم عدلیه هم موافقت بفرمایند که هشت روز را بردارند و لااقل چهار روز بجای آن بگذارند که برای یک معمول و مرسومی یک مدتی گذاشته باشند بیک قسمی که قوانین زودتر بگذرد. ملاحظه بفرمائید حالا که شور اولیه است چقدر صحبت میشود حالا ماده بماده اگر بیاید و همین شکل بگذرد آنوقت صبح روز قیامت طبع شده‌اش بدست همه میرسد.

(خنده نمایندگان)

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب ـ بنده نظرم این است که افراط و تفریط نباید باشد آقای افسر اظهار داشتند که کمتر از ده روز نباشد و نظر ایشان‌ند دقیق و صحت کار بود و بنده با نظر ایشان موافق هستم و نظر آقای شیخ الملک اورنگی (خندة‌ نمایندگان) اورنگ شیخ الملکی چون سابقاً هشت روز بوده حالا هم خوبست موافقت بفرمایند همان هشت روز باشد که افراط و تفریط نشده باشد و همان هشت روزی که در لایحة‌ دولت پیشنهاد شده است خوبست و آن را قبول بفرمائید

رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای اورنگ را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(عدة‌ قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهادی آقای همراز کرده‌اند قرائت میشود:

بنده پیشنهاد میکنم بجای هشت روز نوشته شود مدتی که کمتر از هشت و بیشتر از بیست روز نباشد معین خواهد شد. همراز.

رئیس ـ آقای همراز.

همراز ـ چون مقرر شد (یعنی در ضمن موادی که مقرر شده است در ضمن مذاکرات) قوانینی که مواد آنها مفصل است بکمیسیون خواهد رفت. البته ممکن است که بنظر کمیسیون بعضی مواد پیچیدگی داشته باد و جلب نظر آقایان نمایندگان لازم باشد چون بعضی از آقایان اظهار تمایل کردند که در مواد نظر داشته باشند و اظهار کردند که یک مهلتی بهتر است برای نظر کردن بآنها داده شود مثلا اگر پنجاه ماده یا صد ماده باشد و آنها را بخواهند طبع و توزیع کنند مطالعه در آن و تفکر نمیشود همینطور گفته شد که کمتر از ده روز نباشد نظر آقای افسر این بود که کمتر از ده روز نباشد ولی آنوقت از آن طرف ممکن است یکسال و شش ماه را هم شامل بشود و طول بکشد پس بهتر این است که انتهای اجل معین باشد هم حداقل و هم حداکثرش هر دو طرف که معین شد بهتر است هم نظر دولت تأمین شده است هم نظر آقایانی که اظهاراتی فرمودند و معتقدند مدت زیادتر شود بنابراین بنده این قسم پیشنهاد کردم که این منظور را تأمین کند که در لوایح قانونی مفصل مدت بیشتری معین شود و در مختصر مدتش کمتر باشد که آقایان بتوانند یک نظریاتی که دارند اعمال کنند. هشت روز و بیست روز

وزیر عدلیه ـ یک مرتبه دیگر قرائت شود

(قرائت شد)

همراز ـ هشت و بیست.

رئیس ـ آقای روحی که نیستند. آقای افسر

افسر ـ عرض کنم که آقایان فراموش نفرمایند بعضی ها که میگویند هشت روز یا بیست روز یا کمتر یا زیادتر تمام برای این است که در قوانین قضائی بیشتر تفکر و تدقیق بشود که با فراغت بروند و اصلاح کنند (صحیح است) ممکن است یک کسانی باشند که بخواهند بروند یا اهل فن مشاوره کنند و اشکالاتی که بنظرشان میرسد رفع کنند. قوانین عدلیه مطالبی است فنی و ممکن است کسانی باشند که از قوانین عدلیه کاملا مطلع و مسبوق نباشند و بخواهند با وکلای عدلیه یا با علماء یا با کسانیکه کاملا متبحر هستند در مسائل علمی فقه و اصول و غیره بروند و مشاوره بکنند و مطلب را تصحیح کنند (صحیح است) و این کار البته مهلت میخواهد البته قوانین هم مختلف است یک مادة‌ هست دو مادة‌ هست ده مادة‌بیست مادة‌هفتاد مادة و صد مادة بنده پیشنهاد کردم که مدتی که کمتر از ده روز نباشد و اختیار با خود کمیسیون خواهد بود که نسبت باهمیت هر قانونی مدت معین کند همانطور که آقای همراز فرمودند و بنده حقیقت خیلی تعجب میکنم که برای استیناف و تمیز برای استیناف یک شخص عادی که میخواهد در یک کار کوچکی استیناف بدهد ده روز برایش مدت معین میشود که میخواهد برود استیناف بدهد در صورتیکه ضرر و نفع کار او فردی و شخصی است و عائد همان شخص میشود ولی برای یک وکیلی که باید قوانین عدلیه باختیار او گذارده شود (و حالا صلاح میدانند که این اختیار را بیک عده دیگری از رفقا و بیک هیئت دیگری بدهند) برای او ده روز هم بقدر یک نفر شخص عادی که میخواهد استیناف و تمیز بدهد معین نمیکنند در هر صورت بنده با کمتر از ده روز موافقت ندارم و این را هم که بنده پیشنهاد کردم آخرش مدت نداشت آن اختیارش با خود کمیسیون عدلیه بود و با وزیر عدلیه که ببیند پانزده روز برای مشاوره کافی است یا ده روز یا بیست روز و آخرش هم بلا مدت نبود که آقای همراز میفرمایند تا یک سال و ششماه خبر آن را هم کمیسیون بنظر خودش پانزده روز بیست روز قرار میدهد و لااقل

بعقیده بنده باید بقدر مدت یک استیناف مهلت داد و کمتر را موافق نیستم (صحیح است) و بیک وکیل اینقدر مهلتی که بیک شخص در عادیش داده میشود باید داد که مطالعه کند

رئیس ـ نظر دولت چیست؟

وزیر عدلیه ـ بنده بکلیه آقایانیکه میخواهند با نظر بنده موافقت کنند عرض میکنم که این پیشنهاد را بنده نمیتوانم قبول کنم اگر میخواهید موافقت بفرمایند که دیگر مسئله اینهمه بحث کردن و رأی گرفتن و پیشنهاد دادن و بالا بردن و پائین آوردن لازم ندارد و بنده موافقت ندارم و اگر سایر قوانین بنده را هم بهمین ترتیب بخواهند بگذرانند که خیلی بیش از اینها طول خواهد کشید ـ این لایحه چندین مرتبه بمجلس شورای ملی پیشنهاد شده است و از سابق همین هشت روز بوده است حالا هم خوبست بهمان ترتیب باشد و در اطراف یک مسئله باین مختصری اینقدر بحث کردن لزومی ندارد.

رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای فیروز آبادی قرائت میشود.

(این قسم خوانده شد)

بنده پیشنهاد میکنم که مدت امتحان مقید شود بکمتر از یکسال. فیروز آبادی

فیروز آبادی ـ بلی در این اختیاری که گرفته شود برای کمیسیون عدلیه که قوانین ارجاع شود به به کمیسیون عدلیه و از کمیسیون عدلیه برود اجرا شود. برای آزمایش و امتحان این استبداد انتهایش معلوم نیست. ابتدایش البته معلوم است ولی انتهایش معلوم نیست. ممکن است یک ماه این قانون را مورد تجربه قرار بدهند و بعد بیاورند و بمجلس پیشنهاد کنند ممکن هم هست یکسال دو سال ده سال طول بکشد و چون آخر و انتهایش معلوم و معین نیست این است که بنده پیشنهاد کردم مدت محدود بشود بیک سال یعنی کلیه قوانینی که بنا بر این اختیار از کمیسیون قوانین عدلیه خواهد گذشت و وزارت عدلیه آن را بموقع عمل در میآورد تا تجربه و آزمایش کند یک سال بیشتر نباشد و تا چند سال طول نکشد پس از یک سال عمل بقانون آن را بمجلس شورای ملی برای تصویب پیشنهاد نمایند و باید منتهی الیه مدت امتحان محدود و معین باشد حالا اگر آقایان نمایندگان محترم صلاح میدانند رأی میدهند صلاح نمیدانند رای نمیدهند.

رئیس ـ آقای یاسائی

یاسائی ـ فرمایشاتی که آقای فیروز آبادی فرمودند بعقیده بنده عملی نیست که ما بیائیم و یک منتهائی برای مدت آزمایش قرار بدهیم که منتهای مدت آزمایش فلان موقع باشد زیرا که ششماه یک سال بعد اگر دولت مکلف باشد بیاورد بمجلس ممکن است مجلس شورای ملی در آنموقع تشکیل نباشد یا ممکن است اگر بعد از انقضای یکسال فوری بیاورد بمجلس هنوز درست تجربه و آزمایش نشده باشد یا بالعکس ممکن است قانونی که کمیسیون عدلیه وضع کرده و از طرف مجلس اجازه داده است اجرا شود و دولت آزمایش می‌کند قانون خوبی باشد که دولت اصلا آن را محتاج به تغییر نداند از طرف دیگر ما باید بیشتر توجه‌مان باین قسمت باشد که پنج شش هزار ماده قوانین عدلیه نه در حالا نه در سنوات آتیه هیچ عملی نیست که مجلس شورای ملی مستمرا و دائماً مشغول آنها باشد و اگر مجلس شورای ملی در سنوات بعد هم مستمراً دائر باشد باز نمی‌تواند چرا؟ برای اینکه قوانین عدلیه ما اولا زیاد است ثانیاً جنبة فنی آن بیشتر از سایر قوانین است و وقتی آمد در مجلس علنی و در تحت شور عمومی قرار گرفت غالباً میبینید اشتباه بیشتر میشود فشار بیشتر میآورند بوزیر مسئول و وزیر وقت هم یک چیزهائی را گاهی از روی روحیات مجلس قبول میکند و بعد در عمل دیده

میشود که عملی و صلاح نیست و در کمیسیون بهتر میشود حلاجی و رسیدگی و تدقیق کرد و شور کرد و هیچ غرضی هم در کار نیست جز این که کارهای مربوط بوزارت عدلیه و بقوه قضائیه مملکت از نقطه نظر تنقیح قوانین یک سرعتی پیدا کند و شما فکر این را نکنید که دولت مجبور باشد بعد از یک سال این قوانین را بیاورد بمجلس و فوراً پیشنهاد کند.

فکر عملی شدن آن باشید بعلاوه مقصود شما قوانینی است که از این ببعد وضع میشود یا راجع بگذشته هم هست راجع بقوانین گذشته غیر از قانون اصول تشکیلات عدلیه و قانون استخدام قضات که مجدداً تجدید نظر شده است بازدیده میشود که باید تجدید نظر دیگری در آنها بشود و اگر از مجلس بگذرد تصدیق بفرمائید که هر روز باید مجلس شورای ملی قانون را عوض کند و این خوب هست ولی حالا که در دوره سیم تجدید نظر در قانون اصول تشکیلات عدلیه و استخدام قضات میشود میشود گفت کاملا آزمایش و اجرا است هیچ عملی نیست که تا یکسال دیگر بیاورند بر فرض هم که آوردند تا یکسال کدام مجلس میتواند پنج شش هزار ماده قانون را تصویب کند؟ شما اگر از نقطة‌نظر عمل وارد قضیه بشوید خواهید دید که مصلحت مملکت و مصلحت وزارت عدلیه و مصلحت قوه قضائیه همین است که در ظرف چندین دوره شده است و سالیان دراز هم بعقیده بنده باید همینطور باشد قوانین وزارت عدلیه و امور مربوطه بمحاکم شبیه بسایر وزارت خانها نیست و بالاخره سایر وزارت خانها نظامات داخلی و اداری شان خیلی مختصر است و هیچ مربوط بلوایح قضائی نیست لوایح سایر وزارتخانها غالباً لوایح خرج است و یک شوری و برای یک مدت عمل محدود نه مثل قوانین عدلیه. در هر حال وقتی که در آن «د» پیش‌بینی شده است که هر کدام از آقایان نظری دارند بعد از طبع راپورت شور اول بکمیسیون بدهند هر یک از آقایان هر نظری داشته باشند می‌توانند بکمیسیون بدهند و مانعی ندارد.

رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای فیروز آبادی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(دو سه نفر قیام نمودند)

رئیس ـ قابل توجه نشد. مادة‌الحاقیه پیشنهاد آقای کازرونی:

مادة‌الحاقیه را پیشنهاد می‌کنم.

وزارت عدلیه مکلف است قوانینی را که در ادوار گذشته در کمیسیون‌های عدلیه بطور موقت گذشته است برای تصویب بمجلس تقدیم نموده مورد شور واقع شود.

تبصره ـ قوانین مذکوره مادامیکه مجلس رأی قطعی درباره آنها نداده بقوت خود باقی خواهد بود

کازرونی

رئیس ـ آقای کازرونی بفرمائید

کازرونی ـ چون آقای وزیر محترم عدلیه در مجلس تشریف نداشتند حالا به بنده فرمودند…

یک نفر از نمایندگان ـ قدری بلندتر بفرمائید.

کازرونی ـ بلی. که توضیح بدهم در پیشنهاد خودم عرض میکنم که نظر بنده از این پیشنهاد این است که رعایت طرفین قضیه شده باشد. یک قوانینی هست که حالا میاورند بمجلس و به کمیسیون عدلیه ارجاع میشود یک قوانینی هم هست که در ادوار گذشته مجلس شورای ملی از کمیسیون عدلیه گذشته و چندین سال است در معرض آزمایش و امتحان است یآنها را بنده پیشنهاد بشود قوانین از حالا به بعد را هم پس از آزمایش میاورند و حالا اگر گفته شود خوب قوانین سابق در دست اجرا است و اگر بمجلس پیشنهاد شود شاید یک تزلزلی

و یک وقفة‌ در امور حاصل شود بنده یک تبصرة‌ بر پیشنهاد خودم اضافه کردم که آن قوانین بقوت خودش باقی است مگر بعد از آنکه از تصویب قطعی مجلس شورای ملی بگذرد بنا بر این جمع بین حقین شده است هم قوانین عدلیه که گذشته است از سابق و وعده داده شده بود بمجلس بیاید برای تصویب قطعی و آنها را بعنوان موقت دارند اجرا میکنند و آزمایش میکنند (موقت در مقابل مؤبد اینها هنوز مؤبد نیست و اگر چه هیچ قانونی مؤبد نیست ولی مقصودم از مؤبد تصویب قطعی مجلس شورای ملی است) آنها را برای تصویب قطعی بمجلس پیشنهاد کنند و تا تصویب نشده در محاکم اجرا بشود که وقفة‌حاصل نشود و هم قوانینی که بعد پیشنهاد میکنند از حالا ببعد پس از تصویب کمیسیون برود بآزمایش و اجرا و هیچ محظوری هم وجود نداشته باشد. اما اینکه بعضی از آقایان میفرمایند که هشت روز وقت داده شده برای اظهار نظر و اظهار عقیدة آقایان نمایندگان محترم و این کم است یا اینکه آقای آقا سید یعقوب فرمودند در ادوار سابقه اظهار علاقه و عقیده نشد و نظریات داده نمی‌شد از طرف نمایندگان بکمیسیون عدلیه حتی طوری بیان کردند که تماس بهیجده نفر اعضاء‌ کمیسیون محترم عدلیه پیدا میکرد زیرا که آنها هم از نمایندگان هستند و دیروز در همین مجلس از طرف خود ما انتخاب شدند و آنها هم نماینده هستند مثل ما و ما آنها را که برای کمیسیون عدلیه انتخاب کردیم نه از این حیث بود که علاقه شان بقوانین یا بمجلس بیش از ما بود. نه اینطور نیست و این برای این نیست که ما خدای نخواسته علاقه و عقیده نداریم خیر برای تسریع و حسن جریان امور بود والا اگر اینطور بود ما علاقه نداشتیم پس بچه دلیل آن هیجده نفر را انتخاب کردیم آنها علاقه دارند و ما نداریم؟ اینطور نیست و منظور این نبوده (صحیح است) و خوب بود یک قدری مسئله توضیح میشد که اینطور نیست مطلب. بعضی اظهارات هم شد که مخصوصاً یک قسمت آن از طرف آقای وزیر محترم عدلیه بود که اگر چنانچه ببریم و جدا جدایش بکنیم میتوانم عرض کنم که مخالف حکومت مشروطه است و مجلس بواسطة‌ اینکه میفرمایند قانون اگر چنانچه در میان یک جمعیت باشد این بد است و غیر عملی است و خراب میشود و چنین و چنان پس بالاخره بر میگردد بفرد و اگر این طور است بنده عرض میکنم متخصصین در وزارت عدلیه خیلی هستند و یک زحماتی هم می‌کشند و واقعاً یک قانونی را با زحمت و فکر و تجربه زیاد تهیه میکنند و تدوین می‌کنند…

آقا سید یعقوب ـ لایحه است قانون نیست

کازرونی ـ خیلی خوب پس دیگر آوردنش بمجلس چه لزومی دارد؟ خوب لازم نیست همان جا تدوین کنند و تمام بشود و این کمیسیون عدلیه و این فورمالیته‌ها هم لزومی ندارد. اگر هم می‌گوئیم که قانوناً باید اینطور باشد که قانون اجازه نمیدهد که ما اختیارات تصویب و وضع قوانین را از خودمان سلب کنیم.

رئیس ـ آقای روحی

روحی ـ آقای کازرونی هم مثل بنده با عمل تماس کرده‌اند بطوریکه بنده اطلاع دارم این قوانین عدلیه که تحت آزمایش است نه حالا بلکه تا یک مدت مدید دیگری هم باید در تحت آزمایش و تجربه باشد تا قوانین هر چه نقیصه و عیوب دارد در ضمن عمل یاد داشت شود و با مراقبت تامی که آقای وزیر عدلیه دارند و خواهند داشت در آتیه بمرور آنها را می‌آورند بمجلس شورای ملی ولی امروز نمیشود. چه تصور میفرمائید آقای کازرونی؟ تصور میفرمائید که وزیر عدلیه یک وزیری است که اگر بدانند یک قانونی درست و حقیقت از عمل درآمده است. آن را بمجلس نخواهند آورد؟! مسلماً می‌آورند بجهت اینکه این قوانین بالاخره باید روح قانونی و وقتی ثابت و دائمی میشود که از مجلس شورای ملی بگذرد ـ اما اینکه فرمودید «آنها که قانون را بیرون

تهیه می‌کنند همان قانون را هم اجرا کنند» پس فلسفه مجلس و کمیسیون چیست؟ عرض میکنم اگر می‌خواستند این کار را بکنند در همان جا میکردند و نمی‌آمدند یک اختیاراتی باین ترتیب از مجلس شورای ملی بگیرند (صحیح است) پس باید قوانین را بموقع اجرا و آزمایش کامل بگذارند و نقائص آن را در عمل یادداشت کنند و بعد بمجلس پیشنهاد کنند و الا خودشان هم می‌دانند قانون تا از کمیسیون یا از مجلس نگذرد قانون نیست و بنده تقاضا میکنم آقای کازرونی پیشنهادتان را. مسترد بفرمایند و برای این کار مختصر اینقدر آقایان پیشنهاد نفرمایند و از نقطه نظر تسریعی که واقعاً سرمایه مجلس هفتم بوده است موافقت بفرمایند که این کار مختصر امروز بگذرد و سرعت خودش را از دست ندهد و اجازه بدهند کمیسیون عدلیه قوانینی که طرف احتیاج عدلیه مملکت است وضع کند

رئیس ـ رأی میگیریم آقای که ماده الحاقیه پیشنهادی آقای کازرونی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(عده قلیلی برخاستند)

رئیس ـ قابل توجه نشد رأی میگیریم بماده واحده…

یاسائی ـ یک مرتبه دیگر قرائت شود.

(قرائت شد)

رئیس ـ آقایانی که با ماده واحده موافقند قیام فرمایند.

(اکثر برخاستند)

رئیس ـ تصویب شد. آقای رئیس الوزراء فرمایشی دارید؟

(۶ تقدیم یکفقره لایحه از طرف آقای رئیس الوزراء)

رئیس الوزراء (آقای هدایت) ـ در ایجاد تسهیلات در امر تجارت جامعة ملل توجهی دارند و عدة از دول که شرکت دارند در جامعه ملل یک قراردادی را پیشنهاد کرده‌اند دولت ایران هم شریک است در آن قرار داد و این آن قرار داد است که تقدیم میشود بمجلس شورای ملی برای تصویب.

(۷ـ تصویب مرخصی آقای دشتی)

رئیس ـ از کمیسیون عرایض و مرخصی خبر مرخصی راجع بآقای دشتی اخیراً رسیده است و ایشان تقاضا کردند که در آخر مجلس قرائت شود این است که قرائت میشود:

آقای دشتی نماینده محترم بواسطه کسالت مزاج و لزوم معالجه تقاضای سه ماه مرخصی کرده‌اند از تاریخ حرکت کمیسیون عرایض و مرخصی با تقاضای ایشان موافقت کرده اینک خبر آن را برای تصویب تقدیم مینماید.

رئیس ـ آقای ملک مدنی

ملک مدنی ـ موافقم

رئیس ـ آقای فیروزآبادی

فیروز آبادی ـ عرض کنم که بنده خجالت میکشم از آقای دشتی که خودشان همیشه برخلاف این عقیده بوده‌اند و امروز سه ماه مرخصی خواسته‌اند بدون اینکه مقداری از حقوق شان را تخصیص بیک مصرف خیری بدهند و بنده تعجب از ایشان کردم. و بنده میل ندارم که ایشان از این مجلس غایب باشند (خنده نمایندگان) باین ملاحظه بنده مخالفم و مخالفت خودم را هم عرض کردم

رئیس ـ آقای اورنگ

اورنگ ـ آقای دشتی هم همان نگرانی را داشتند که از مجلس خارج نباشند و خیلی هم متاسف هستند از این که اجباراً غائب میشوند ولی البته تصدیق میفرمائید که این غیبت از روی لاعلاجی و ناچاری است یعنی حمله مرض است بر مزاج ایشان و کلیه هاشان درد دارد بلکه چیزهای دیگر و اینها و مجبورند که حرکت بکنند البته در صورتی که مریض و لاعلاج هستند حضرت مستطاب عالی هم موافقت میفرمائید که مرخصی ایشان تصویب شود


رئیس ـ موافقین با مرخصی آقای دشتی قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد

(۸ـ موقع و دستور جلسه بعد ـ ختم جلسه)

رئیس ـ آقایان اعضاء کمیسیون عدلیه بما نوید میدادند که سعی کافی خواهند کرد که لوایحی برای ما حاضر نمایند و بمن میگفتند که برای جلسه پنج شنبه لایحة‌ که امروز آقای وزیر عدلیه تقدیم مجلس کردند حاضر خواهند کرد و تقدیم مجلس خواهند نمود (صحیح است) بنابراین جلسه آتیه را پنجشنبه شانزدهم آبان سه ساعت قبل از ظهر تعیین میکنیم دستور هم بحث در لایحه که کمیسیون قریباً بما خواهد داد. (صحیح است)

(مجلس بیست دقیقه بعدازظهر ختم شد)

(رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر)