مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ آبان ۱۲۹۴ نشست ۷۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سوم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ آبان ۱۲۹۴ نشست ۷۹

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۲ آبان ۱۲۹۴ نشست ۷۹

جلسه ۷۹

صورت مشروح مجلس روز پنج شنبه ۲۵ ذی حجه الحرام ۱۳۳۳

مجلس یک ساعت و نیم قبل از غروب تحت ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل و صورت مجلس روز سه شنبه بیست و سیم ذی حجه قرائت شد.

غائبین با اجازه:

غائبین بی اجازه.

رئیس ـ آقایان صدر الملک و آقای دکتر لقمان با اجازه غائب بوده‌اند تصحیح خواهد شد ملاحظات دیگری در صورت مجلس هست.

سردار معظم ـ در صورت مجلس نوشته شده است که در جلسه گذشته بنده عرض کرده‌ام قانون تبدیل مالیات خالص جات انتقالی را وزارت مالیه پس گرفته است باید به وزارت مالیه تاکید شوده دوباره پس بفرستند بنده این طور عرض نگردم عرض کردم قانون تبدیل مالیات در کمیسیون است و کمیسیون منتظر این است وزارت مالیه یک صورت مشروحی از خالص جاتی که فروخته شده است مبسوطاً به مجلس بفرستند عرض نکردم وزارت مالیه پس گرفته ست یک مبحث دیگر که اینجا نوشه شده است این است که قانون استخدام به مجلس خواهد آمد خیر این طور نیست زیرا لایحه قانونی نیست که به مجلس بیاید نظام نامه استخدام است و به مجلس به هیچ مربوط نیست وبه مجلس هم نخواهد آمد.

رئیس ـ اصلاح می‌شود دیگر ایرادی نیست؟ (اظهاری نشد) دستور امروز اولا شور در قانون تشکیلات وزارت جنگ و ثانیا انتخاب کسری کمیسیون‌ها ولی چون آقایان پس از ختم جلسه فراموش می‌کنند انتخاب کنند اگر مخالفی نباشد قبلا شروع کنیم بانتخاب کسری اعضاء کمیسیون‌ها آن هم در خارج دو نفر نظار معین می‌شوند در خارج شروع به انتخاب می‌شود (در این موقع آقای میرزا اسد الله خان استقراع نمود و (آقایان رفعت الدوله و مرات السلطان).

(بحکم قرعه برای استخراج آراء معین گردیدند).

رئیس ـ آقایان رفعت الله و مرات السلطان برای گرفتن آراء بخراج تشریف ببرند سری اعضاء هم از قراری است که عرض می‌کنم یک نفر برای کمیسیون عدلیه بجای آقا سید فاضل که در سه کمیسیون بوده‌اند و از کمیسیون عدله استعفا دادند یک نفر هم بجای آقای شیخ محمد جواد برای کمیسیون راجع به خزانه داری به یک عضو هم برای کمیسیون خارجه بجای آقا میرزا محمد علی خان یک نفر دیگر هم بجای آقای اعزاز السلطنه برای عضویت کمیسیون قوانین مالیه.

سردار معظم ـ نظر به اینکه اعضاء کمیسیون رسیدگی بحساب خزانه داری مکرر انتخاب شده است و مکرر اعضاء آن استعفا داده‌اند باز حالا اگر یک نفر بی جهت انتخاب کنند و باز استعفا کند بالاخره این استعفا یا در ضمن جریان امر سبب می‌شود که خود مقصود از میان می‌رود آیا بهتر نیست که هر یک از نمایندگان که خودشان هم داوطلب هستند اعلان کند که سایرین هم آنها را انتخاب کنند و هر روز مسئله استعفا نباشد؟

رئیس ـ مذاکره در کلیات قانون تشکیلات وزارت جنگ است خوب آقایان اعضاء کمیسیون نظام تشریف بی آورند در ردیف آو بنشینند در کلیات این قانون مخالفی هست یا نیست؟ (اظهاری نشد) معلوم می‌شود مخالفی نیست رأی می‌گیریم داخل در شور مواد بشویم یا نه؟ آقایانی که تصویب می‌کنند داخل در شور مواد شویم قیام نمایند.

(عده کثیری قیام نمودند).

رئیس ـ تصویب شد ـ در ضمن شور قانون آقایان برای انتخاب اعضاء کمیسیون بخارج تشریف خواهند برد ولی یک دفعه تشریف نبرنند که عده برای مذاکرات کافی نباشد ماده اول قرائت می‌شود

(به مضمون ذیل قرائت شد)

ماده اول ـ وزارت جنگ به تقسیمات ذیل منقسم می‌گردد.

(۱) دایره وزارتی کابینه وزیر منشعب به دو شعبه می‌شود؟ شعبه تحریر یه شعبه پرسنل.
(۲) اداره نظام عبارت است از مکاتب نظامی ـ تعلیمات عمومی از توپ خانه؟ پیاده نظام سواره نظام.
(۳) اداره مهمات با شعبات ذیل، قور خانه ذخیره ـ تدارکات ـ
(۴) اداره محاسبات دارای دو شعبه است شعبه محاسبات ـ شعبه خزانه نظام
(۵) اداره صحیه منشعب به دو شعبه می‌شود ـ شعبه مریضخانه‌ها ـ شعبه دوا خانهای نظامی
(۶) محاکمات نظامی.

رئیس ـ آقای سردار معظم در ماده اول مخالف هستید،

سردار معظم ـ بلی یک قسمت از اشکالات بنده اصلاح عبارتی است که در واقع مربوط به ماده نیست یک قسمتش مربوط به معنی ماده است و یک قسمت هم مربوط است بعضی شعبی که در این ماده ذکر شده به عقیده بنده بهتر این بود که بعد از گذشتن این قانون از مجلس نام تشکیلات وزارت جنگ مطابق این قانون بشا و آنچه خارج از این تشکیلات باشد دیگر قانونی نباشد پس بهتر این بود که در ماده اول می‌نوشتند (تقسیمات مرکزی وزارت جنگ) به جهت اینکه ممکن است وزارت جنگ در ولایات تشکیلاتی داشته باشد که در این قانون پیش بینی نشده است دیگر اینکه در ضمن دایره وزارتی یک چیزی حذف شده است و آن در کدام یک از تقسیمات وزارت جنگ وزیر جنگ و معاونش معین می‌شود پس معلوم است که در قانون تشکیلات وزارت جنگ وزیر و معاون لازم نیست و الا همان قدر که در قانون تشکیلات وزارت مالیه و قانون وزارت معارف که از مجلس گذشت وزیر و معاون وزیر راه در دایره وزارتی قید کرده اینجا هم خوب بود قید می‌کردند که دایره وزارتی مرکب است از وزیر و معاون یا مدیر کل و کابینه وزیر و آن وقت ممکن بود در ضمن تقسیمات خصوصی کابینه شعبه تحریر یه و غیره داشته باشد و از این نقطه نظر باید این مسئله اصلاح شود و دیگر اینکه در این ماده تقسیمات کلی و جزئی مخلوط شده است و قه عقیده بنده اگر برای تقسیمات کلی یک ماده به خصوصی نوشته مس شد و برای تقسیمات خصوصی یک ماده دیگری تخصیص می‌شد خیلی بهتر و روان تر بود مثلا وقت این به ماده اول رجوع می‌کردیم تقسیمات کلی وزارت جنگ را می دیدیم یعنی نوشته می‌شد ماده اول عبارت است از دایره وزارتی و اداره نظام و اداره مهمات و اداره محاسبات و صحیه نظام و محاکمات و غیره آن وقت یک ماده دیگر بطور ماده الحاقیه نوشته می‌شد و در ضمن آن ماده تقسیمات جزئی هر یک از آن ادارات را ذکر می‌کرد پس این مطلب هم عقیده بنده باید اصلاح شود یک مسئله دیگر این است که فقره پنجم منشعب به دو شعبه دش است شعبه مریض خانه‌ها وشعبه دوا خانه‌ها و به عقیده بنده این تقسیم هم خوب نیست به جهت اینکه حالا نمی‌شود گفت که دایره صحیه نظام فقط منحصر به مریض خانه‌ها و دوا خانه‌ها ست بنابراین خوب است چیزی معین بکنم و بنویسیم صحیه نظام حالا می‌خواهد اداره صحیه باشد می‌خواهد داره صحیه باشد دیگر لازم نیست آن را تقسیم کنیم و در قانون بنویسیم شعبه مریض خانه‌ها و شعبه دوا خانه‌ها و به عقیده بنده گویا در قانون اساسی یک وزارت خانه صحیح بنا شد این طور تقسیمات بکنیم این تقسیمات را باید برای موقع عمل گذاشت بنابراین یک پیشنهادی کرده‌ام که این نظریات در اینجا ذکر شده است ماده اول تقسیم به دو ماده می‌کند این است که تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

مدحت السلطنه ـ اینکه شعبه خزانه نظام را جزو محاسبات نظام گذاشته‌اند به عقیده بنده بایستی همیشه شعبه محاسبات از خزانه مستثنی باشد برای اینکه پول و برات هر دو به دست یک نفر شاید صحیح نباشد باید پول در دست یکی باشد و حساب در دست یک نفر دیگر که آو حواله بدهد و دیگری بپردازد تا در موقع تفتیش و کنترل بهتر بشود آن را اداره کرد.

معاون وزارت جنگ ـ معاملات نقدی همه جا جزو قسمت محاسبات است ولیتدارک جنس و ملزومات و اسلحه و ملبوس و غیره مربوط به قسمت تدارکات است اما محاسبه نقدی بیشتر مربوط به محاسبات است وزارت جنگ هم این نکته را دقت کرده و این طور پیشنهاد کرده است وزیرا آن کسی که خزانه دار نظام است مستقیما مسئول شخص وزیر جنگ ست و از یک شاهی تا صد هزار تومان بدون اجازه وزیر جنگ تادیه خواهد کرد و از طرفی روز به روز باید حسابش را به محاسبات بپردازد در این صورت اگر مزبور به محاسبات باشد صهل تر است زیرا اگر این را به تدارکات ر واگذار می‌کردیم گمان می‌کنم یک کسی که خودش پول داشته باشد و خودش هم ملزومات را تهیه کند صورت معقولی نخواهد داشت و اداره محاسبات به محاسبه که دو رسیدگی خواهد نمود و همان نظر تهیه که در اینجا ملحوظ است در اینجا هم ملحوظ خواهد بود.

حاج شیخ محمد حسن گروسی ـ در فقره سیم از ماده مذکور است اداره مهمات با شعبات ذیل قورخانه ذخیره تدارکات بنده تصور می‌کنم تشکیل اداره مهمات از همین شعبات است نه چیزی که مغایر با اینها باشد اگر مقصود این است حق عبارت این بود که مثل اداره محاسبات که نوشته شده است دارای دو شعبه است اینجا هم می‌نوشتند اداره مهمات دارای شعبات ذیل است و اگر مقصود غیر از این است و اداره مهمات با شعباتی که ذکر شده جداست این را هم، هم توضیح بفرمائید که معلوم شود.

سردار سعید کمیسیون نظام ـ خوب است مقرر بفرمایند دو ماده اول فقره به فقره مذاکره شود که مذاکره هر کدام در موقع خودش بشود چون یک از آقایان دو فقره اول مذاکره می‌کند و یکی دیگر دو فقره سوم و به این ترتیب اسباب اشکال خواهد شد.

رئیس ـ همین کار می را می‌کنیم ـ آقای مدحت السلطنه در فقره اول اظهاری دارید

مدحت السلطنه ـ خیر.

رئیس ـ در فقره اول ایرادی نیست در فقره دوم چطور؟ (باز مخالفی نشد).

رئیس ـ در فقره سوم آقای گروسی مخالفید؟

حاج شیخ محمد حسن ـ بلی بنده عرض خودم را کردم جواب بدهند.

مخبر ـ بنده گمان می‌کنم مقصود یکی است و اینکه می‌فرمایند اصلاح عبارتی است ممکن است تصحیح شود و نوشته شود دارای شعبات ذیل است.

حاج شیخ محمد حسن ـ اگر مقصود یکی است نه فقط اصلاح عبارت است بلکه این شکل مغایر معین است و باید بطور صحیحی تغیر داده شود.

رئیس ـ دو فقره چهارم مخالفی نیست؟

مدحت السلطنه ـ خزانه نظام یک محل معتبری است که در سال یک مبلغ فوق العاده به اینجا وارد می‌شود و باید صرف بشود باید یک اداره مستقل علی حده باشد که اداره محاسبات بتواند موفق شود از او حساب بگیرد و آو هم به آن حساب موفق شود بنابراین عرض کردم حساب و پول نباید در دست یک نفر باشد و بایستی اداره محاسبات حواله بدهد و اداره خزانه به پردازد و تصور می‌کنم در سایر نقاط هم خزانه نظام علی حده باشد منتها در تحت تفتیش و کنترول وزارت مالیه است و چنانچه دو قانون تشکیلات مالیه اداره خزانه را بکلی از اداره محاسبات جدا کردیم در اینجا هم مجزا باشد که بتوانند به حساب او رسیدگی کنند و مفتشین بتوانند تفتیش کنند و البته اگر حساب در دست یک نفر و خزانه در دست شخص دیگر باشد بهتر است.

مخبر ـ گمان می‌کنم این طور نباشد که می‌فرمایند و خزانه نظام را نمی توان اداره قرار داد به جهت اینکه برای این کار جزئی نمی‌توانیم یک اداره قائل شویم برای اینکه خزانه نظام فقط یک صندوق کوچکی است که در وزارت جنگ است و پول از خزانه می‌آید داخل می‌شود و به قشون تقسیم می‌شود برای این کار نمی‌شود یک مقدار زیادی اجزاء و دفتر وغیره تهیه کنیم محاسبات یک دایره است خزانه هم یک دایره دیگری است و بکلی از همدیگر جدا هستند منها هر دو در تحت امر رئیس محاسبات خواهد بود اما اینکه فرمودند اداره محاسبات حواله می‌دهد این طور نیست اداره محاسبات تشخیص می‌دهد که چخ مبلغ باید داد آن وقت حواله او نوشته می‌شود و به وزیر داده می‌شود وزیر جنگ حواله می‌دهد اداره محاسبات نمی‌تواند شخصا حواله بدهد اینکه فرمودند در وزارت مالیه این طور نیست عرض می‌کنم وزارت مالیه باید خودش تفتیش خودش را بکند اما در خزانه نظام این طور نیست و از طرف وزارت مالیه باید یک نماینده بیاید و تفتیش کند بنابراین ترتیب گمان می‌کنم ایرادی نداشته باشد.

مدحت السلطنه ـ اینکه فرمودند خزانه نظام یک صندوق کوچکی است که پول داخل آن خواهد شد این طور نیست و ملیون‌ها پول داخل صندوق نظام می‌شود یک چیز کوچکی نیست که یک پولی بریزند و بعد دوباره بردارند دخل فلان دکان نیست که دو هزار دو هزار پول در آن بریزند و بردارند بلکه کرور و ملیون پول داخل این صندوق می‌شود البته باید حساب داشته باشد و اجزاء داشته باشد کار کن باشد کار کن باشد که بتواند بخوبی موفق شود حساب خود را به محاسبات بدهد و مسلم است این اداره باید از محاسبات خارج باشد و بنده برای این مسئله یک پیشنهادی خواهد کرد.

حاج عزالممالک ـ بنده تعجب می‌کنم که خزانه نظام را به خزانه داری و وزارت مالیه مربوط می‌کنند در حالتی که در وزارت مالیه ترتیب محاسبات و خزانه داری طوری است که لازم بشرح نیست و البته آقایان ملاحظه فرموده‌اند که وزارت مالیه یک محاسبات مهمی دارد و باید حساب کلیه ولایات را بدهد ولی در وزارت جنگ این طور نیست بودجه معین می‌کند که چه وجهی باید به وزارت جنگ داده شو ومی دهد و بر حسب حواله وزیر جنگ مطابق آن بودجه که از مجلس گذشته خرج می‌شود نگاهداری می‌کند. در این صورت یک اداره محاسبات جدا گانه و یک خزانه نظام جدا گانه که هریک از آنها مأمورین علی حده به ولایات بفرستند لازم نخواهد بود و غیر از خرج زیاد هیچ نتیجه دیگری ندارد و اسم خزانه نظام که از اول تا بحال معمول بوده است عبارت از صندوقی است که جزء اداره محاسبات است و هر اداره محاسباتی صندوقی هم جزو خودش است مثل اینکه ما می‌بینیم در مجلس یا سایر وزارت خانه‌ها هم صندوق شان جزو محاسبات است اداره محاسبات که خودش یک م جمع و خرج علی حده ندارد که ما بگوئیم چون خزانه نظام پولی وصول می‌کند و پولی می‌پردازد باید یک محاسبات جدا گانه هم دشته باشد خزانه نظام آن وجهی را که در بودجه تصویب شود یک گیرد وبر حسب حواله می‌پردازد باید حساب خودش را به اداره محاسبات بدهد پس خزانه نظام که همان صندوق نظام خواهد بود باید یک شعبه از داره محاسبات باید.

سردار معظم ـ اگر چه در اول وحله بنده نخواستم متعرض این مسئله بشوم زیرا قانون تشکیلات که از مجلس می‌گذرد باید یک چیزی باشد که زیاد از مطلب دور نیافتاده باشد اما این قانون تشکیلات که به این ترتیب نوشته می‌شود موقتی خواهد بود تا بعدها اصلاحات عمیق تری بشود مع هذا این اظهاری که آقای مدحت السلطنه کردند پر بنظر غریب نیامد و به عقیده بنده یک اظهار بسیار متینی بود می گویند یک اداره که خودش ابواب جمعی دارد نباید محاسب خدش باشد و به عقیده بنده این حرف بسیار صحیح است حساب تا ابواب جمعی دو تا است یک اداراتی هستند که ابواب جمعی دارند و پولی در دست آنها است و یک اداره دیگری یا که باید حساب آنها را نگاه دارد مثلا اداره مهمات که در وزارت جنگ است برای چیست؟ برای این است که بالاخره با احتیاجات قشون از دو نقطه نظر نگاه کرده‌اند یکی از نقطه نظر تعلیمات و ترتیب است یعنی اداره نظام دارای شعبه مدارس و توپ خانه و پیاده نظام و سواره نظام است و یک نظر دیگر راجع به لوازم قشون است یعنی علاوه بر تعلیمات یک اداره دیگر به هم در وزارت جنگ هست به عبارت آخری چون قشون محتاج به یک (آنتاندانس) است اسمش را اداره تدارکات و مهمات گذاشته‌ایم و همین طور که یک اداره لازم ست برای سرباز کفش و کلاه تهیه کند و هیمن طور که تفنگ و فشنگ و سایر لوازم قشونی را باید نگاه دارد چه شرر د دارد همانطور که بحساب یک فشنگ که محل احتیاج قشون است نگاه می‌کنم به یک تومان قول هم به همان نظر نگاه کنیم و بگوئیم همین طوری که اداره مهمات به شعب مختلفه از قبیل قور خانه و ذخیره و تدارکات تقسیم می‌شود یک شعبه خزانه هم باشد که پول در اینجا ضبط شود و بالاخره محاسبات یک اداره مستقل جدائی باشد که همین طور که حساب کفش و کلاه و تفنگ و فنگ را نگاه می‌دارد حساب پول را هم که ابواب جمعی دیگری است نگاه بدارد به علاوه یک مسئله دیگر هم نباید فراموش شود این است که خزانه نظام آن خزانه نیست که همیشه یک پولی ابواب جمعی آو باشد تصور می‌کنم اگر در قانون به این طور رأی بدهیم به تشکیلات و قوانین دیگری که ما داریم بر می‌خورد چون خزانه قشونی همیشه آن صندوق‌های عموی دولتی است که در وزارت مالیه موجود است و با افراد قشونی چه در مرکز و چه در ولایات مطابق آن بودجه که برای آنها پیش بینی شده است تادیه می‌شود یعنی حواله آنها مطابق بودجه وزیر ملیه امضاء می‌کند و می‌فرستند به وزارت جنگ و در داخله وزارت جنگ بر حسب امضای وزیر جنگ تقسیم می‌شد و چون اگر به این نقطه بنظر نگاه کنیم مسئله خیلی کوچک می‌شود در ابتداء متعرض نشدم ولی اساس منافات نخواهد داشت که خزانه نام جزء محاسبات نباشد.

مخبر ـ همین طور که آقای سردار معظم تشریح کردند بنده هم خیال داشتم عرض کنم ک خزانه نظام به آن تفصیل که آقای م مدحت السلطنه می‌فرمایند نیست در حقیقت یک صندوقی است که آنچه در خواست از طرف وزارت خانه به خزانه می‌رود از آنجا وجهت به این صندوق می‌آید و با نظر مفتش که از طرف وزارت مالیه معین می‌شود به افراد تقسیم می‌شود پس برای این طلب نمی‌شود یک اداره قائل شد در صورتی که محاسبات جزئی را خودش نگاه می‌داد و محاسبات کلیه اداره محاسبات خواهد وبد و نشر به اینکه اگر پول و جنش در دست یک نفر بود ممکن بود حسابش به آن طوری که لازم است مرتب نباشد لهذا نظر وزارت جنگ و کمیسیون نظام این طور اقتضا کرد که خزانه نظام به اداره محاسبات باشد و داخل در تدارکات نشده باشد یعنی اداره تدارکات هر قدر پول الزم دارد از وزیر جنگ می‌خواهد وزیر جنگ هم خزانه نظام حواله می‌دهد و خزانه نظام می‌پردازد به این جهت در کمیسیون این طور نوشته شد خلا هم شور اول است ممکن است آقا این پیشنهاد‌های خودشان را بنویسند به کمیسیون بفرستند تا کمیسیون اصلاحات خودش را کند.

معدل الدوله ـ از همه چیز بهتر تجربه بما معلوم می‌کند که تفکیک خزانه نظام چه فایده خواهد داشت و بنده با تجارتی که دارم هیچ نمی‌توان قبول کنم خزانه نظام جزء اداره محاسبات باید به جهت اینکه ما باید تشخیص بدهیم که آیا صندوق نظام ست یا خزانه نظام اگر فقط آن را یک صندوق نظام فرض کنیم یعنی محاسب و تحویل دار هر دو را یکی فرض کنیم دیگر ذکر دایره و شعبه یریا و آو لازم نیست اما اگر خزانه نام فرض کینم یعنی آو را در ردیف یکی از تحویل دار‌های جنس مثل دایره و تدارکات فرض کنیم یعنی کسی است که وجوعاتی که ابواب جمعی آو می‌شود قبض و سند می‌دهد و در موقعی که می‌خواهد بپردارد به موجب حوالجاتی که وزیر جنگ امضاء می‌کند پرداخت خواهد کرد و آو را یک همچه در دایره فرض کنیم آن وقت هیچ مناسب نیست جزو اداره محاسبات باشد زیرا (بطور خلاصه عرض می‌کنم) همان حالی را پیدا خواهد کرد که الان دارد یعنی بعد از اینکه مبالغ کثیری به وزارت جنگ داده‌ایم الان نمی دانیم چه این بنده تصور می‌کنم برا وزارت جنگ یک خزانه دار نظام لازم است و گمان می‌کنم این طور که آقای حاج عز الممالک فرمودند (که شعبات مختلف در ولایات خواهد دشت و اسباب خرج خواهد شد) نباشد و یقین دارم در ولایات هر قسمت و هر فوج و هر کور دار و هر دیویزیون خودش تحویل دار و محاسب نظامی خواهد دشت و هیچ مربوط به مرکز نخواهد بود و امیدوار آن عادات قدیم که داشتیم که در هر ولایتی اداره محاسبات و یک لشکر نویس باشی و یک رئیس محاسبات و لشکر نویس و معاون داشته‌ایم منسوج بشود و محاسبات جزو خود فوج باشد این تشکیلات، تشکیلات مرکزی وزارت جنگ است و وزارت جنگ یک اداره محاسباتی دارد که من طور که از اداره مهمات و قور خانه که و ذخیره حساب یم کشد همان طور هم از تحویل دار نقدی حساب خواهد کشید پس اداره خزانه نظام خیلی همه و لازم است و خیلی هم مسئله سهلی نیست و نمی‌شود او را کوچک فرض کرد و باید سعی کرد یک اداره مستقل جدائی باشد دو در مقابل وزیر جنگ مسئول باشد و اداره محاسبات بتواند از آو حساب بگیرد و جمع و خرج او را معلوم کند.

معاون وزارت جنگ ـ اینکه نماینده محترم قائنات و سیستان اظهار فرمودند وزارت جنگ در این چند ساله به واسطه بی ترتیبی نتوانسته است حساب بدهد بنده قبول نمی‌کنم و همان طوری که ایشان متوسل به تجارت شدند بنده هم متوسل له تجارب می‌شوم در موقع وزارت جنگ آقای صمصام السلطنه و خزانه داری مستر شوستر با یک نظر سوئی خزانه نظام را لغو کردند و از آن روز که خزانه نظام را لغو کردند ریشه نظام را از این مملکت کنده شد بنده هیچ نمی‌توانم تصدیق کنم وزارت جنگ که دریا شعبات و تصمیمات متعدده است هر صاحب منصبی توبره گدائی بر دارد و به ورزد پیش فلان صندوق دار مملکت یا پیش فلان خزانه در کل یگانه اداره جهادیه که باید محاکمات و خزانه اش با خودش باشد وزارت جنگ است در همه جای دنیا معمول است خزانه و محاکمه نظام به خلاف سایر دوایر مملکت و سایر وزارت خانه‌ها به خودش است معلوم است وزارت مالیه در این قبیل موارد همه جا حق کنترل داد ولی اداره نظام باید خزانه دار علی حده داشته بد مثلا تصور بفرمائید باین اداره نقد دارد جنس دارد یک خزانه داری از طرف شخص وزیر جنگ که مسئول مملکت است آنها را در دست داشته باشد و به حواله وزیر بپردازد چنانچه دیدیم هر وقت وزارت جنگ به واسطه امنیت یک نقطه خواستی یک قسمت یا یک عده را به ماموریت بفرستد نظر به اینکه آن کسی را که باید این پول را بدهد نظریاتی نمی‌داد و سکته وارد می‌آید و که به همین طریق در این چهار ساله ریشه نظام کنده شد و به عقیده بنده بهترین نکته لایحه وزارت جنگ عین مسئله است واقعا اگر مملکت نظام و وزارت جنگ لازم دارد باید خزانه هم داشته باشد حالا این خزانه به کجا متناسب و مربوط باشد تصور می‌کنم از نقطه نظر اقتصاد و جریان امر بادی جزو محاسبات کل چنانچه آن دفعه عرض کردم در تحت نظر مستقیم و مسولیت شخص وزیر جنگ خواهد بود اگر این خزانه جزو (آلتاندانس) یعنی جزو تدارکات و مهمات باشد ممکن است یک نفری که رئیس این اداره است و باید یک مقداری ملبوس تهیه کند و مهمات و چیزهای دیگر که لازمه قشون است تهیه کند از آن طرف حسب الحواله حقوق افراد را هم بدهد آنوقت شاید به عقیده خودش فلان پول را صرف تدارکات کند و برای حقوق فلان مامور یا فلان قسمت پولی باقی نماند این است که به عقیده بنده خزانه نام باید یک جائی باشد قسمت اداریش مربوط به محاسبات باشد و قسمت نقدیش مربوط به شخص وزیر جنگ باشد.

رئیس ـ گویا مقصود آقای معاون از اداره جهادیه خدمت اجباری است که در نظام معمول است مذاکرات گویا در فقره چهارم کافی است در فقره پنجم مخالفی نیست؟

سردار معظم ـ چنانکه عرض کردم بنده مخالفم این که اسم صحیه نظام را اداره بگذاریم عقیده‌ام این است که خوب است (صحیه نظام) اکتفا کنیم یعنی نه اداره صحیه بگوئیم نه دایره صحیه و تعین اسمش را به عمل واگذار کنیم و در تقسیمات شعب آن هم به مریض خانه‌ها و دوا خانه‌ها مخالفم به جهت این که ما فقط یک مریض خانه نظامی داریم این هم اهمیت ندارد که وزارت جنگ یک اداره مخصوصی به نام اداره کردن مریض خانه‌ها و دوا خانه‌های نظامی تشکیل بدهد پس بهتر این است در فقره پنجم (صحیه نظام) اکتفا کنیم.

مخبر ـ بنده هم تصور می‌کنم ضرری ندارد که صحیه نظام نوشته شود زیرا اینکه می‌فرمایند امروز یک مریض خانه بیشتر نداریم صحیح است ولی من بعد در ولایات مریض خانه‌ها خواهیم داشت و هر فوجی برای خود مریض خانه و دوا خانه مخصوص خواهد داشت بنده نمی دانم چرا نباید اسمش را (اداره گذاشت به جهت اینکه هرجا که یک عده قشون باشد باید شعبات این اداره باشد و البته اداره خیلی مفصلی خواهد بود.

حاج شیخ اسدالله ِـ اینکه آقای مخبر می‌فرمایند در مالیات شعبات برای مریض خانه‌ها و دارو خانه‌های نظامی تاسیس می‌شود ما باید در این قانون بنظر تشکیلات مرکزی و اداراتی که در مرکز وزارت جنگ تاسیس و تشکیل می‌شود نگاه کنیم و اصلاحات اداره یک مقامی را می گویند که داریا دوایر و شعب باشد بعد از اینکه این اداره یعنی این چیزی که در مرکز تکیل می‌شود دارای دوایر و شعب نباشد و نمی‌شود و او را اداره نامید و هم چنانکه گفته شد صحیه نظام ذکر شود کافی است زیرا صیحه نظام در مرکز وزارت جنگ نباید دارای شعبه بشود که یک شعبه راجع به مریض خانه‌ها باشد و یک شعبه راجع به دوا خانه و باید فقط صحیحه نظام نوشته شود که در همان جا هم به امور مریض خانه‌ها رسیدگی کنند و هم به دوا خانه‌ها و ممکن است همان جا به ولایات هم دستور العمل‌های لازمه داده شد و زیرا بدان نشر اقتصادی که بنده دارم نباید یک شرح و بسطی به وزارت جنگ داد که همان توسعه اسباب تعطیل کار شود بنابراین نظر اقتصادی را نباید از دست داد و فقط یک شعبه می‌تواند هر دو کار را رسیدگی کند و همان یک شعبه کافی است.

سلیمان میرزا ـ بنده نظریه آقایان را یک نظر افراط و تفریطی می دانم زیرا تناسب و بطور تساوی نیست اگر بنظر آقایانی که مخالفت فرمودند نظر اقتصادی است تعجب می‌کنم که چرا از برای محاسبات قائل به این همه شعبات می‌شوند ولی بهمهمات وزارت جنگی که دارای ذخیره و قور خانه و غیره است همین نمی‌دهند و هم چنین به خزانه و محاسبات که یک دایره‌ای است که در تحت اداره وزارت جنگ خیلی عالی و مرتب باد و به همان نسبت هم باید مریض خانه و اداره صیحه داشت مرتب باشد هم چنانکه بعضی ادارات وزارت جنگ را قائل می‌شوید دارای شعبات باشد برای سایر دوایر هم باید به همان نسبت قائل شوید فرض کنید یک وزارت جنگ با این مقاماتی که از برای آو فرض شده انشاء الله دولت موفق می‌شود اگر کردارمه‌ها در یویزیون‌های مرتب و منظمی است تشکیل بدهد البته باید این کردارمه‌ها و یویزیون‌ها را دولت خیلی عالی و مرتب نگاه بدارد و مسلم است سرباز از روز اول که وادر سربازی می‌شود آخر عمرش زیر دست طبیب است و به طبیب بیشتر از صاحب منصب محتاج است برای اینکه در موقع انتخاب سرباز باید طبیب صحت مزاج و سایر ترتیبات او را مشخص کند اگر این کار را نکند ما نمی‌توانیم سرباز صحیح المزاج و کاری داشته باشیم زیاد همه ترتیبات قوه نظامی بسته به انتظام اداره صحیه است شخص صحیح المزاج مشقت نظام را می‌تواند متحمل شود بنابراین بعقدیه بنده اگر بخواهیم نظام خوب داشته باشیم باید حفظ الصحه او را از همه چیز بیشتر اهمیت بدهیم و باید مقام حفظ الصحه را بالا تر از همه چی بدانیم و به جزئیات حفظ الصحه باید بیشتر از کار جزئیات امنیت بدهیم بلکه بنده طرف دار این هستم که این دو سه چیز از قلم افتاده است مثلا مریض خانه‌ها که نوشته شده باید مدرسه طیبه نظامی هم نوشته شده باشد که در آنجا اطبای نظامی تهیه کند حلا بعضی از آقایان که در نظر دارند اداره نباشد و می گویند زیاد است پس می‌فرمایند چه باشد دائره باشد؟ شعبه باشد؟ صحیه مطلق که صحیح نیست باید یک چیزی باش د که (تیرارشی اداری) معلوم باشد اگر باید دایره باشد باید تصریح شود تا بنده اگر ما باز خوب می‌خواهیم باید صحیح که خوب داشته باشیم زیرا که از اول سرباز گیری تا آن وقتی که سرباز را دفن می‌کنند زیر دست طبیب است و باید طبیب خوب داشته باشد که تشخیص علل و امراض آنها را بتواند بده تا ما هم سرباز‌ها صحیح المزاج خوب داشته باشیم.

سردار معظم ـ تصور می‌کنم اگر حضرت والا در اصل موضوع قدری دقت می‌فرمودند خودشان را به زحمت ستایش از لزوم مریض خانه‌ها و کردارمه‌ها نمی‌انداختند بلکه اگر یک لایحه بودجه می‌آمد به مجلس که در اینجا پیش بینی می گرد که در صد نقطه از مملکت ایران مرض خانه تاسیس شود تا آنکه از روز اول که سرباز داخل قشون می‌شود تا دم مرگ زیر دست طبیب باشد یکی از موافقین بنده بودم و اگر موضوع مذاکره این بود که در مملکت ایران صد دوا خانه ایجاد شود که افراد نظامی از بی داوائی نمی رند اول موافق بنده بودم ولی موضوع این مسئله نیست و چون ممکن است باز این مسئله مخلوط شود خیلی میل دارم قضیه تفکیک شود و برای آنکه در خرج سوء تفاهم نشود خیلی مرده و با صدای رسای بلند می‌گویم که موضوع مذاکره ایجاد مریض خانه و داو خانهای نظامی نیست موضوع مذاکره قانون تشکیلات وزارت جنگ و ایجاد یک دایره‌ای است که باید صد هزار مرض خانه یا یک مرض خانه و صد هزار دوا خانه و یا یک و دوا خانه را اداره کند بنابراین ممکن است این دایره یک صد هزار مریض خانه را اداره کند و هم چنین ممکن است یک مریض خانه اداره کند پیش معتقدین به حذف دایره یا اداره از صحیه نظام هنوز اظهاری عقیده در لزوم و عدم لزوم دوا خانه و مریض خانه‌های نظامی نمی‌کنند و نظر افراط و تفریط بعضی اشخاص هم که با من هم عقیده هستند در این مورد راجع مریض خانه‌ها و دوا خانه‌ها نیست پس از ذکر این مقدمه و شروع به مطلب عرض یم کنم در قانون موقتی ممکن است نظرها مختلف باشد و بعضی‌ها ممکن است عقیده شان این باشد که قانون کتاب فلسفی نیست (چنانچه عقیده اکثر اهل دنیا هم همین است) و نباید چیزی را که هنوز موضوع خارجی ندارد نوشت مثلا امروز باید دید چقدر مریض خانه نظامی و چقدر دوا خانه نظامی داریم بنده با یک دنیا تاسف می‌بینم که یک یا دو مریض خانه و برای اداره کردن یک یا دو دوا خانه مقتضی است در وزارت جنگ یا اداره وسیعی تشکیل بدهیم در خالیتی که مریض خانه و دوا خانه‌های ولایات هم صورت بعد خواهد آمد وهیچ مربوط به این لایحه نیست این لایحه یک لایحه این است که تاسیسات مرکزی را پپیش بینی می‌کند پس از ین نقطه نظر که نگاه کنیم همین صرفه جوئی که ما همیشه دادش را می‌زنیم با یک صدای رسائی بما حکم می‌کند که ما ملاحظه همان صرفه جوئی را بنمائیم اساس کار در مملکت ما ما بصرفه جوئی است باید صرفه جوئی را مقدم بر همه چیز بداینم و اینکه می گویند خزانه نظام از محاسبات جدا باشد برای این است که اگر پولی هم از خزانه نظام خارج می شو نباید آن اداره هر گونه ابواب جمعی دارد خودش همان طور حساب را نگاه بدار و باید آن حساب ابواب جمعی با هم مخلوط نشود پس این هم باز از نقطه نظر صرفه جوئی است در این صورت بنده عرض می‌کنم اداره که مخصوص به صحیه باشد و آن را به مریض خانه و دا خنه تقسیم کنند لازم نیست و گمان می‌کنم برای یکی دو مریض خانه و یک دوا خانه یک شعبه صحیح کافی است.

سلیمان میرزا ـ بنده می دانم نمایندگان آن اشخاصی نیستند که آقای سردار معظم بخواهند با یک صدای رسای در فضای مجلس فریاد کنند که در خارج سوء تفاهم نشود بنده به آقای سردار معظم اطمینان می‌دهم که اظهارات ایشان با منکر بودن دوا خانه و مریض خانه‌های نظامی سوء تفاهم نخواهد شد بلکه آن اشخاصی که مطلب را دقت می‌کنند می دانند سوء تفاهم از جای دیگر است بنده ک که یکی از نمایندگان تعجب می‌کنم که یک وقتی آقایان نظر شان به چیزهای موجودی امروزه است مثلا می گویند و دوا خانه نظامی و دو مریض خانه نظامی بیشتر نداریم بنده هم می‌گویم هیچ نداریم کجا است آن فوجی که شما محاسبات و مهمات از برایش می‌خواهید تهیه بکنید البته بعد از اینکه افواج را احضار کردند این ترتیبات لازم خواهد بود که در قانون نظام رأی دادند و اولین شرط سرباز را صحت مزاج معین کردند صحت مزاج را کی تشخیص می‌دهد نه اینکه اداره صحیه تشخیص می‌دهد پس چرا ما باید اداره صحیه را حک کنیم و منحصر بدو مریض خانه و دوا خانه و دوا خانه موجود امروز بکنیم اگر یک وزارت جنگ را که امروز می‌خواهد صد هزار قشون تهیه کند و ده هزار آن را در تهران حاضر بکند در نظر بیاوریم آیا مطابق آن قانون که چند روز پیش رأی دادیم اولین شرط سرباز این است که صحت مزاج داشته باشد یا حفظ الصحه را اداره صحیه و اطبای نظامی تشخیص می‌دهند یا رئیس محاسبات تشخیص می‌دهد؟ البته اداره صحیه اداره لازمی است و از تمام ادارات در همه جا اهمیتش زیاد تر است با هم تکرار می‌کنم آن اداره صحیه که بنده می‌گویم و چون متاسفانه بنده قوانین اکثر عالم را نمی دانم و فقط یک مختصر اطلاعات ومعلوماتی دارم و تا بحال همین مسئله را رد مجلس عرض نکرده‌ام و نمی‌گویم اکثر عالم یا تمام دنیا چنین است چون اطلاعت بنده محدود است و اطلاعات سایرین غیر محدود بنابراین موافق فکر خودم واز روی اطلاعاتی که دارم و از روی آن قانونی که آن روز رأی دادیم می‌گویم اگر بخواهیم سرباز بگیریم باید صحیح المزاج باشد و باید اداره صحیه منظم و مرتبی داشته باشیم زیا اگر زمان صلح باشد اداره صحیه لازم است اگر زمان جنگ باشد اداره صحیه از برای نظام اهمیتش از هر چیز زیادتر است دفعه سیم است که باز تکرار می‌کنم سرباز صحیح المزاج می‌تواند کارهای شاخه نظامی را بکند و الا سرباز علیل و ضعیف و دارای امراض مختلف می‌تواند هیچ کاری بکند در این صورت باید اداره صحیه همین طوری که در این ماده نوشته شده است باشد ولی یک قدری بیشتر به آن اهمیت داده شود و باید یک قدری آن را بهتر نگاه داری کنیم تا حقیقتا اگر پولی مصرف می‌کنیم سرباز‌های رشید صحیح المزاج داشته باشیم نه اشخاص مسلول دارای امراض دیگر این هم نمی‌شود مگر اینکه اداره صحیه داشته باشیم و آن هم شعبات زیاد داشته باشد.

رئیس ـ مذاکرات در فقره پنجم کافی است یا کافی نیست؟

سردار معظم ـ باز هم در دفعه دوم تکرار می‌کنم و توضیح می‌دهم که کمال موافقت را با حصرت و الا می‌داشتم اگر مذاکره در موضوع بودجه بود.

رئیس ـ این توضیح نیست اگر عقیده جناب عالی را طور دیگر تفسیر کرده‌اند می‌توانید اظهار کنید

سردار معظم ـ چنانچه عرض کردم بنده کاملا موافق هستم در اینکه سرباز باید صحیح المزاج باشد ولی عرض کردم داوره یا اداره صحیه نظامی که در وزارت جنگ تشکیل بشود چون ممکن است رئیس یک نفر غیر طبیب باشد لهذا رفع احتیاج ما را نمی‌کند و این احتیاج به توسط ایجاد مریض خانه‌ها رفع می‌شود.

رئیس ـ در هر صورت گویا مذاکرات کافی است در فقره ششم هم مخالفی نست دو فقره پیشنهاد رسیده است یکی از طرف آقای سردار معظم و دیگری از طرف آقای مدحت السلطنه قرائت می‌شود اگر قابل توجه شد به کمیسیون رجوع می‌شود آقای سردار معظم ماده الحاقیه هم که ماده دوم می‌شود خوانده شود.

سردارمعظم ـ بله این ماده اول ست من منتها به دو ماده تقسیم شده.

پیشنهاد آقای سردار معظم به مضمون ذیل قرائت شد).

پیشنهاد می‌کنم ماده اول بشرح ذیل اصلاح و یک ماده الحاقیه اضافه شود.

ماه اول ـ وزارت جنگ به تقسیمات مرکزی ذیل منقسم می‌گردد.

۱ ـ دایره وزارتی مشتمل بر وزیر و معاون وزارت خانه و یا مدیر کل و کابینه وزیر.

۲ ـ اداره نظام.

۳ ـ اداره مشمات.

۴ ـ اداره محاسبات.

۵ ـ صحیه نظام.

۶-محاکمات نظامی.

ماده الحاقیه ـ کابینه وزیر به شعبه تحریریه و شعبه پرسنل اداره نظام به شعبه مکاتبات نظامی و تعلیمات عموی و شعبه توپ خانه وشعبه پیاده نظام و شعبه سواره نظام اداره مهمات به شعبه قور خانه و شعبه ذخیره و شعبه تدارکات اداره محاسبات و شعبه خزانه نظام.

پیشنهاد آقای مدحت السلطنه.

بنده پیشنهاد می‌کنم که خزانه نظام از اداره محاسبات مجزا شده و تحت مدیر و اداره علی حده اداره شود.

رئیس ـ آقای ش سردار معظم توضیح دارید؟

سردار معظم ـ توضیح همان است که عرض کردم یک قسمت این پیشنهاد بنده اصلاح عبارتی است به جهت اینکه در این قانون نوشته شده است دائره وزارتی عبارت است از کابینه وزیر و آن هم بدو شعبه منشعب می‌شود که شبعه تحریریه و شعبه پرسنل باشد و معلوم نمی‌شود خود وزیر و معاونش جزو کرد اما دهر هستند و هم چنین چون این قانون راجع به تشکیل مرکزی است باید کلمه (مرکزی) در فوق اضافه شود و به علاوه هم چنانکه در تشکیلات وزارت مالیه و تشکیلات وزارت معارف هم گفته شده است در این هم باید نوشته وشد دائره وزارت هم مستمل است بر وزیر و معاون یا مدیر کل پس از باید آن تقسیماتی که در ماده اول ذکر شده است بدو قسمت نقسم شوده قسمت کلی در یک ماده نوشته شود و تقسیمات جزئی داخلی اداره در ماده دیگری ذکر شود بنابراین بنده تصومی کنم بهتر این است این مسئله را به کمیسیون ارجاع فرمایند که در آنجا اصلاح شود.

رئیس ـ آقای مخبر چه می فرمائید.

مخبر ـ رأی بگیرید.

سردار معظم ـ پس بنده سؤال می‌کنم اگر این پیشنهاد رد شد آن وقت وزیر جنگ و معاونش در جزو کدام اداره خواهد بود.

مخبر ـ چون این پیشنهاد مفصل است بنده نمی‌توانم به این ترتیب قبول کنم ولی اگر فقط همان نقطه مرکزی یا مسئله وزیر جنگ و معاون بود قبول می‌کردم ولی این پیشنهاد بکلی اسکلت این قانون را بهم می‌زند.

سردار معظم ـ پس استدعا می‌کنم رأی بگیرید.

رئیس ـ آقایانی که با اصلاح آقای سردار معظم موافقند و قابل توجه می داند قیام نمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند.)

رئیس ـ قابل توجه نشد اصلاح آقای مدحت السلطنه هم یک دفعه دیگر خوانده می‌شود و توضیح می‌دهند.

(مجددا قرائت شد).

مدحت السلطنه ـ مقصود بنده از این پیشنهاد این بود که چون خزانه نظام یک اداره مهمی است و مبلغ زیادی پول در آن خزانه وارد می‌شود با این حال اگر در تحت یک اداره محاسبات باشد و پول و محاسبات هر دو در سدت یک نفر باشد ممکن این هزار قسم حیف و میل شود لهذا این پیشنهاد را کردم اگر آقای مخبر قبول می‌کنند و الا چون می‌بینم نظر شخصی در مجلس هست پیشنهاد خودم را پس می‌گیرم.

رئیس ـ نمی‌شود گفت نظر شخصی در کار است و پیشنهادی که می‌شود حتما باید قابل توجه شود

مخبر ـ بنده تصور نمی‌کنم در اینجا نظر شخصی یا مطلب شخصی در کار باشد در البته نمایندگان هر پیشنهادی را عقیده نداشته باشند رأی نخواهند داد.

رئیس ـ حالا این پیشنهاد را قبول دارید یا خیر؟

مخبر ـ عرض کردم کمیسیون قبول نمی‌کند.

رئیس ـ پس رأی می‌گیرم آقایانی که این اصلاح آقای مدحت السلطنه را قابل توجه می دانند قیام نمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند).

رئیس ـ قابل توجه نشد ـ ماده دوم قرائت می‌شود.

(به مضمون ذیل قرائت شد).

ماده دوم ـ ادارات مزبوره هر یک در تحت ریاست یک نفر رئیس یا مدیر کل بوده و بقدر لزوم اجزاء خواهند داشت.

معتصم السلطنه ـ در اینجا نوشته شده که هر یک از ادارات مزبوره دارای یک نفر رئیس یا مدیر کل خواهند بود بنده می‌خواهم عرض کنم که مدیر کل فقط در جائی لازم است که معاون نباشد چنانچه در سایر وزارت خانه‌ها هم معمول است لهذا تقاضا می‌کنم لفظ (کل) از این ماده حذف شود.

رئیس ـ آقای مخبر قبول دارند لفظ (کل) حذف شود.

مخبر ـ بله اصلاح می‌شود.

رئیس ـ دیگر مخالفی نیست ماده سیم خوانده می‌شود.

(به مضمون ذیل قرائت شد).

ماده سیم ـ رؤساء و مدیران ادارات بر حسب تصویب وزیر جنگ و بفرمان اعلی حصرت همایونی بر قرار می‌شوند.

رئیس ـ در این ماده مخالفی نیست.

عدل الملک ـ اینجا نوشته شده است (بر حسب تصویب وزیر جنگ) عرض می‌کنم تصویب درجه دوم پشنهاد است اگر مقصود شان از کلمه تصویب در اینجا پیشنهاد است باید این کلمه تبدیل به (پیشنهاد) شود زیرا چنانکه عرض کردم تصویب کلمه است در درجه دوم و بعد از پیشنهاد (تصویب) استعمال می‌شود.

رئیس ـ آقای مخبر قبول می‌فرمایند.

مخبر ـ بلی صحیح است.

ادیب السلطنه ـ گمان می‌کنم باید همان لفظ تصویب باشد زیرا پیشنهاد را کسی خواهد کرد پیشنهاد در موقعی است که به وزیر جنگ بشود زیرا در فرمانهم وقتی نوشته می‌شود می نویسند به تصویب وزیر جنگ.

مبصرالملک ـ بنده گمان می‌کنم در اینجا باید (بر حسب تعین وزیر جنگ) نوشته شود.

مخبر ـ باید به کمیسیون اصلاح می‌شود.

عدل الملک ـ بسیار خوب.

رئیس ـ دیگر ایرادی نیست ماده چهام خوانده می‌شود.

(به قرار ذیل قرائت شد).

ماه چهارم ـ مدیران دوایر و رؤساء شعبات و سایر اعضاء ادارات و دوائر وزارت جنگ به تصویب رؤسای ادارات متبوعه و بحکم وزارتی منصوب می‌شوند.

عدل الملک ـ دو باره یاد آوری می‌کنم که این کلمه تصویب قسمت دوم پیشنهاد است و اگر بجای تصویب (پیشنهاد) نوشته شود این اشکال کاملا مرتفع می‌شود زیاد اینجا کاملا جای پیشنهاد است و کلمه تصویب جا ندارد.

رئیس ـ آقای مخبر نبود می فرمائید.

مخبر ـ بلی این همان لفظ است فرق نمی‌کند بیاید به کمیسیون،

رئیس ـ این هم به کمیسیون می‌رود ماده پنجم خوانده می‌شود، (به مضمون ذیل خوانده شد) ماده پنجم وزیر جنگ نظامنامه وظایف ادارات و دوائر قشونی را تهیه کرده بعد از تصویب هیئت دولت و فرمان اعلی حضرت همایونی به موقع اجرا خواهد گذاشت.

رئیس ـ در این ماده مخالفی نیست؟ (مخالفتی نشد و عبارت ذیل خوانده شد) ماده ششم حذف شد و باید جزء بودجه شود

رئیس ـ ماده ششم پیشنهاد دولت است.

مخبر ـ بلی ماده ششم معلق بود به این که در مرکز یک باب مدرسه نظام دائر شود در کمیسیون مذاکره شد که دائر شدن یک مدرسه نظامی در مرکز مربوط به قانون تشکیلات وزارت جنگ نیست و راجع به بودجه‌ای است که باید به مجلس پیشنهاد شود و همین قدر که بودجه از مجلس گذشت یکی دو باب یا هر چه لازم باشد مدرسه نظامی دائر خواهد شد به این جهت ماده ششم که در لایحه تشکیلات وزارت جنگ بود در کمیسیون حذف شد در ماده دیگر هم که ماده هفتم بود معین کرده بودند یک عده از قشون در مرکز و بعضی نقاط حاضر کنند چون آن هم مربوط به قانون تشکیلات نبود حذف شد.

رئیس ـ در ماده ششم کمیسیون که نوشته‌اند وزیر جنگ مأمور اجرای این قانون است مخالفی هست یا نیست؟

آصف الممالک ـ این مطلب معین است که هر قانونی را مجلس باید تصویب بکند بنا بر این در اول ماده که نوشته شده (پس از تصویب مجلس) دیگر ذکرش لازم نیست فقط باید نوشته شود وزیر جنگ مأمور اجرای این قانون است.

رئیس ـ این هم بیاید به کمیسیون؟

مخبر ـ بلی این مطلب عیناً از لایحه وزارت جنگ نقل شده است این هم در کمیسیون اصلاح می‌شود.

رئیس ـ ده دقیقه تنفس داده می‌شود.

(در این موقع عموم حضار برای تنفس خارج شده و پس از چند دقیقه ختم جلسه اعلان شد)