مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ مهر ۱۳۲۳ نشست ۶۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهاردهم

قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ مهر ۱۳۲۳ نشست ۶۸

دوره چهاردهم قانونگذاری

مشروح مذاکرات مجلس ملی دوره ۱۴

جلسه: ۶۸

صورت مشروح مجلس روز سه‌شنبه ۱۱ مهر ماه ۱۳۲۳

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس

۲- مذاکره راجع به دستور

۳- مذاکره درفوریت لایحه اعتبار وزارت جنگ و ارجاع آن به کمیسیون

۴- مذاکره در لایحه فروش نقره

۵- موقع و دستور جلسه آتیه - ختم جلسه

مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای سید محمد صادق طباطبایی تشکیل گردید

صورت مجلس روز یکشنبه ۹ مهر ماه را آقای طوسی (منشی) قرائت نمودند.

(اسامی غائبین جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده:

غائب با اجازه: آقای مخبر فرهمند

غائبین بی‌اجازه- آقایان: تربتی- فرمند- مجد ضیایی- خاکباز- ذوالقدر- کفایی- فتوحی- قبادیان- ظفری-اکبر- معدل- گله‌داری- سرتیب‌زاده.

دیرآمدگان بی‌اجازه- آقایان: اخوان- نقابت- سنندجی- تولیت- نمازی- صدریه- عدل- دکتر آقایان- تیموری)

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس - در صورت جلسه مخالفی نیست؟

شهاب فردوسی - اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - بفرمایید

شهاب فردوسی - بنده در روزنامه اطلاعات دیدم که تبصره پیشنهادی بنده را طور دیگری نوشته بودند و ظاهراً اداره اطلاعات از اداره تندنویسی مجلس گرفته است نوشته است در آنجا که کمکی که از معارف به مدارس ملی می‌شود به نسبت حقوق آنها تقسیم شود در صورتی که پیشنهاد بنده یک کلمه مستقیم هم داشت و نظر بنده این بودکه کمکی که به معلمین مدارس ملی می‌شود مستقیماً به نسبت حقوق آنها داده بشود یعنی به مدیر مدرسه ندهند که مدیر مدرسه هر مبلغی که می‌خواهد خودش بردارد و هر قدر که می‌خواهد به معلمین بدهد پای خودش حساب نکنند استدعا می‌کنم توجه بفرمایند که اگر در پیشنهاد اختلافی شده اصلاح نمایند که اشتباه نشود.

رئیس - دیگر نظری نیست؟ (اظهار شد - خیر) صورت جلسه تصویب شد.

۲- مذاکره راجع به دستور

وزیر دارایی - تقاضای فوریت لایحه نقره را کرده بودم

جمعی از نمایندگان - دستور دستور - اعتبارنامه‌ها مطرح شود.

رئیس - آقای دکتر مصدق شما با دستور مخالف هستید؟

دکتر مصدق -خیر بنده پیشنهادی داده‌ام و با لایحه نقره مخالفم

فداکار- بنده با ورود در دستور مخالفم اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - بفرمایید.

فداکار - عرض کنم که این قوانینی که مودر طرح است و جزء دستور امروز است چندان مهم نیست و ضرب مسکوک هم مهم نیست برای این که مطابق اطلاعاتی که رسید الان زمزمه‌ای است که بعضی از کارخانه‌جات ممکن است تعطیل بشود و یک مذاکراتی می‌شود که ممکن است بیکاری ما را تهدید بکند و یک میلیون کارگر بیکار بشوند و در مقابل یک وقایعی گیر بکنیم. مقصود عرضم این است که مذاکراتی را باید بکنیم که دولت موافقت بکند و تصمیمی اتخاذ بکند که فردا در مقابل یک کار مهم و یک موضوع لاینحل گیر نکنیم. از این جهت بنده با ورود در دستور مخالفم و اجازه می‌خواهم که چون این کار خیلی مهم است دولت و مجلس برای آن تصمیمی اتخاذ بکند.

رئیس - رأی گرفته می‌شود. به ورود در دستور آقایان موافقین قیام نمایند.(اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد آقای جواد مسعودی:

پیشنهاد می‌کنم ماده یگانه وزارت دارایی راجع به جمع‌آوری مازاد غله مطرح بشود.

رئیس - آقای جواد مسعودی

جواد مسعودی - اگر خاطر آقایان نمایندگان مستحضر باشد در زمان دولت سابق آقای ساعد ماده یگانه برای جمع آوری غله آوردند و به اندازه‌ای دولت این ماده واحده را ضروری می‌دانست که با قید دو فوریت تقدیم مجلس کرد و حالا یک ماه و نیم گذشته است و هنوز تکلیف آن معلوم نشده است این است که استدعا می-کنم امروز مطرح بشود.

رئیس - آقای دکتر مصدق

دکتر مصدق - بنده با این پیشنهاد مخالفم و علت را هم عرض می‌کنم که آقای وزیر دارایی هم تشریف دارند مسبوق باشند. چهار ماه پیش از این در محلس یک طرحی پیشنهاد شد برای مازاد زارعین بعد آمدند و گفتند که موضوع مازاد زارع رفت پی کارش و ما پیشنهاد داده بودیم که افت مازاد صدی پنج را مطالبه نکنند و این پیشنهاد برای سه موضوع بود یکی برای این که شهر تهران آزاد باشند که آرد و غله وارد کنند و دوم این که افت مازاد صدی پنج جریمه ازش نگیرند و سوم هم یک چیز دیگری بود که ما پیشنهاد کرده بودیم و حالا خاطرم نیست. بالاخره یکی از آقایان نمایندگان یک آیین‌نامه که دکتر میلسپو پیشنهادکرده بود به بنده نشان داد که این آئین‌نامه نوشته شده است ولی اجرا نخواهد شد تا این که ماده واحده که به مجلس پیشنهاد شده است بگذرد و این ماده واحده راجع به گرفتن مازاد از ملاکین است و در آن ماده چندین پیشنهاد داده شد در مجلس که آن ماده نگذشت و تقریباً از آن وقت تا به حال دو ماده گذشته که آیین‌نامه نگذشته و همین طور مانده است حالا اگر مجلس نظر لطفی دارد به مردم باید زودتر این کار را تمام کند برای این که وقتی زمستان شد دیگر کسی نمی‌تواند آرد تهیه بکند و وقتی که آردش را گرفتند دیگر کسی نمی‌تواند پس بگیرد….

امینی - پس جنابعالی موافق هستید که مطرح شود چون آقای مسعودی هم همین پیشنهاد را کردند.

مسعودی - بنده هم پیشنهاد کردم که مطرح بشود.

دکتر مصدق - شما گفتید که لایحه پشیز مقدم باشد. (خیر این طور نیست)

هاشمی - اجازه بفرمایید که پیشنهاد آقای مسعودی را

دو مرتبه بخوانم (بفرمایید) پیشنهاد می‌کنم ماده یگانه وزارت دارایی راجع به جمع-آوری مازاد غله مطرح شود.

دکتر مصدق - خیر مقصود بنده آن طرحی است که آقای فولادوند پیشنهادکرده‌اند آن باید مطرح شود و پیشنهاداتی که در اینجا شد اگر تصویب شد این کار گذشته است و اگر تصویب نشود این کار معلوم نشده است و بالاخره بایستی نتیجه آن معلوم بشود چون که وقتی که مازاد و افت را از آنها گرفتند و جریمه را گرفتند زمستان که آمد دیگر تصویب این لایحه موضوعی ندارد.

رئیس - بنابراین باید رأی بگیریم به پیشنهاد آقای مسعودی و بعد هم به پیشنهاد آقای دکتر مصدق.

جمعی از نمایندگان - پیشنهاد آقایان جزو دستور است دیگر احتیاجی به رأی ندارد.

مهندس فریور- عرض کنم ما یک طرحی تهیه کرده بودیم که راجع به قانون استخدام مهندسی است این را استدعا می‌کنم مطرح بفرمایید.

رئیس - پیشنهاد جنابعالی را چون وزیر مسئول نیست نمی‌شود مطرح کرد.

مهندس فریور - وزیر لازم نیست از هیئت دولت یک وزیر حاضر است یک طرحی ما تهیه کرده‌ایم که قانون استخدام مهندسین را دولت بعد از یک ماه دو ماه بیاورد این دیگر وزیر مخصوصی لازم ندارد و یک وزیر حاضر است کافی است این به جایی بر نمی‌خورد آقا.

رئیس - وزیر مسئول هم باید حاضر باشد.

محمد طباطبایی - به پیشنهاد آقای دکتر مصدق هم باید رأی بگیرید.

صفوی - دستور مجلس مطابق آیین‌نامه قبلاً معلوم شده است و آنجا نوشته شده و در کریدور گذاشته شده و بلافاصله باید همان تعقیب بشود.

محمد طباطبایی - این کارها جزء اتلاف وقت مجلس فایده ندارد باید وارد دستور بشویم دستور هر چه هست باید تعقیب بشود.

رئیس - عرض کنم در اول دستور همان پیشنهاد آقای دکتر مصدق بوده است.

محمد طباطبایی - بنده مخالف اجازه می‌فرمایید؟ (رئیس بفرمایید) اولاً همین طور که فرمودند در واقع این رد شده است (خیر این غیر از آن است) ماده واحده دولت هم راجع به جمع‌آوری گندم بود و این هم مربوط به همان است آن را رأی گرفتیم مجلس رد کرد و معنی ردش این است که نباید مطرح بشود و از طرف دیگر همان تذکری که آقای صفوی دادند به مقام ریاست این کاملاً صحیح است باید وارد دستور بشویم بدون این که توجه بفرمایید به پیشنهاداتی که ممکن است یک ساعت وقت این مجلس را بگیرد که چه مطلبی مطرح بشود.

رئیس - حالا رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای دکتر مصدق که در دستور هم همان است.

مهندس فریور - اگر در دستور هست که دیگر رأی نمی‌خواهد.

رئیس - پیشنهاد ایشان از این قرار است: پیشنهاد می‌کنم که طرح آقای فولادوند مطرح شود.

رئیس - با پیشنهاد ایشان همان است که در دستور است.

دکتر اعتبار - اگر این موضوع در دستور هست باید مطرح شود دیگر رأی نمی-خواهد وقتی مطرح نخواهد شد که باید یک کسی پیشنهاد بکند که از دستور خارج بشود ولی حالا که کسی پیشنهاد خروج از دستور نکرده است؟

مظفرزاده - باید مطرح شود

مهندس فریور- اگر اول دستور این است که مطرح بفرمایید.

۳- مذاکره در فوریت لایحه اعتبار وزارت جنگ و ارجاع آن به کمیسیون

رئیس - یک لایحه است که بر طبق نظامنامه باید تذکر بدهم لوایحی که یک فوریتش تقاضا می‌شود باید در مجلس مطرح بشود چون در آن جلسه وقت نداشیم گذاشتیم برای این جلسه بنده تصور می‌کنم که اول باید فوریت آن فی‌المجلس مطرح شود چون در آن جلسه وقت نداشتیم افتاد به این جلسه (صحیح است) باید اول آن را رأی بگیریم.

وزیر دارایی - لایحه وزارت جنگ و نقره فوریت دارد.

رئیس - ماده واحده قرائت می‌شود:

ماده واحده - شماره ارتش ایران در سال جاری ۹۰۰۰۰ نفر خواهد بود به منظور تأدیه حداکثر کمک به کارمندان اعتباری به میزان ۱۵۰۰۰۰۰۰۰ ریال به وزارت جنگ اعطا می‌شود و برای پرداخت اعتبار نامبرده وزارت دارایی مجاز است مبلغ ۱۵۰۰۰۰۰۰۰ ریال از بانک ملی ایران وام دریافت دارد.

رئیس - یک نکته را بنده باید عرض کنم که این لایحه مالی است و اگر یک فوریتش تصویب شود باید فی‌المجلس مطرح بشود اگر آقایان موافقند رأی بگیریم و اگر نه بماند برای جلسه بعد.

بعضی از نمایندگان - بماند برای جلسه بعد

رئیس - آقای امیر تیمور.

امیر تیمور- نظر بنده در این لایحه مربوط به کمک خرج وزارت جنگ این است که در این موضوع باید مطالعات بیشتری به عمل بیاید و این طور که بنده لایحه را مرور اجمالی کردم و از همان مطالعه اجمالی دیدم که طرز تنظیمش هم خوب نیست. بنده تقاضا می‌کنم. آقای وزیر دارایی هم موافقت بفرمایند که لایحه بیاید به کمیسیون و در کمیسیون مطالعات لازم به عمل بیاید و هر طوری که مقتضی باشد خبرش را به مجلس بدهد الان لایحه نپخته است و اگر مطرح بشود بنده مخالف آن لایحه هستم و رأی نمی‌دهم.

وزیر دارایی - بنده موافقم.

رئیس - بنابراین این لایحه به موجب تمایل مجلس و آقای وزیر دارایی می‌رود به کمیسیون

وزیر دارایی - لایحه نقره فوریت دارد.

رئیس - در دستور هم هست بسته به نظر مجلس است.

ساسان - پیشنهادی بنده داده بودم مقرر فرمایید بخوانند.

رئیس - وزیر بهداری باید باشند نیستند این قانون مال وزیر سابق است باید وزیر لاحق تقاضا کند.

حاذقی - بنده پیشنهاد می‌کنم که لایحه نقره مطرح شود.

رئیس - یک پیشنهاد مختلفی رسیده است و آقای وزیر دارایی هم پیشنهاد کرده-اند که لایحه نقره مطرح بشود حالا بسته به نظر مجلس است.

بعضی از نمایندگان - این لایحه بماند برای بعد.

وزیر دارایی - لایحه نقره باید مقدم باشد برای این که طرف می‌رود و نمی‌شود.

دکتر مصدق - استدعا می‌کنم بگذارید این را برای بعد.

رئیس - باید رأی بگیریم.

دکتر شفق - به نظر بنده مطابق آیین‌نامه وقتی که فوریتی نسبت به یک لایحه‌ای پیش آمد باید رأی بگیریم و اگر رأی گرفته شد بهتر می‌توانیم تکلیف را معلوم کنیم.

رئیس - البته می‌شود رأی گرفت و اشکالی ندارد ولی اینجا چون فوریتش نبود و لایحه‌ای است که باید طرح شود حالا چون آقای وزیر دارایی می‌خواهند مطرح شود باید رأی گرفت.

مهندس فریور - بنده مخالفم با طرحش عرض کنم این تابلو و دستور و این کلیاتی که گذاشته‌اند اینها بی‌معنی نیست اگر مقصود این است که یک لایحه طرح بشود آدم ابتدا به ساکن بدون مطالعه نباید اینجا بنشیند و یک لایحه‌ای طرح بشود و هر کس یک پیشنهادی بدهد ولو این که چسبندگی با موضوع داشته باشد یا نداشته باشد این که معنی ندارد یک لایحه‌ای که این طور جنبه اقتصادی دارد جنبه مالی دارد این را یک مرتبه می‌آورند به مجلس (سه ماه است آورده‌اند) خیلی خوب سه ماه است ولی من موظفم به این که آن تابلویی را که در خارج ملاحظه می‌فرمایید نگاه بکنم که چه چیز مطرح است آن را مطالعه بکنم بعداً بیایم اینجا رأی بدهم تا آخر سال پیش وجدان خودم خجل نباشم، می‌خواهید همین طور مطرح بکنید و ما هم جف‌القلم رأی بدهیم بنده عرضی ندارم.

نقابت - اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - شما مخالفید

نقابت - خیر بنده با طرح لایحه و فوریت آن موافقم

رئیس - بفرمایید.

نقابت - عرض کنم بنده با تقاضای آقای وزیر دارایی موافقم و دلیل موافقتم این است که اولاً آیین‌نامه مجلس است که وزیری که فوریت یک لایحه‌ای را تقاضا می-کند باید مطرح بشود منتها گفته می‌شود که با فوریت مخالفیم پس قبلاً باید فوریت لایحه نقره مطرح باشد آقای مهندس فریور مخالف با فوریت این لایحه بودند ولی بنده به عنوان موافق با این لایحه عرض می‌کنم و دلیلم این است که وزیر دارایی مسئول امور مالی کشور است اعلام می‌کند در مجلس شورای ملی و می‌گوید که برای فروش یک متاعی مشتری دارد که اگر تأخیر بشود از بین می‌رود و ضرری متوجه مملکت می‌شود و این موضوع مورد توجه همه آقایان است و از لحاظ مطالعه این لایحه به کمیسیون رفته است و به علاوه طبع و توزیع شده است و از طرف دیگر جزو دستور است و اگر پیشنهادات یا مذاکرات دیگری شده است که مانع طرح این لایحه است نباید انصراف حاصل بشود. به این جهت بنا به اعلام آقای وزیر دارایی تأخیر آن متضمن ضرر برای کشور است بنده موافقم که مطرح بشود.

رئیس - چند نفر از آقایان اجازه خواسته‌اند.

محمد طباطبایی - یک اشتباهی شده است اجازه بفرمایید که بنده عرض کنم (رئیس - بفرمایید) لایحه‌ای که آقای وزیر دارایی دادند در جلسه گذشته راجع به پشیز است این مطلب که مطرح است این مورد ندارد فوریت آن عرض کنم جزو دستور است و یک عده هم در آن ورقه موافق و مخالف اسم نوشته‌اند و جزو دستور هم هست و آمده‌اند خواهش می‌کنند که مطرح بشود.

رئیس - کمیسیون هم گزارش داده است گزارش کمیسیون مطرح است بنابراین مخالفی نیست طرح کنیم؟ (صحیح است) ماده واحده قرائت می‌شود:

۴- مذاکره در لایحه فروش نقره

ماده واحده - هیئت نظارت اندوخته اسکناس بانک ملی ایران نزد فدرال رزرو بانک نیویورک (بانک مرکزی) امانت گذارده می‌شود. به نرخ قانونی نقره در تهران یا شهرستان‌ها تحویل بانک ملی ایران تا بانک نامبرده بتواند نقره را به مصرف مسکوک جدید و یا فروش در داخله و خارجه برساند.

تبصره ۱- تا زمانی که طلایی که به موجب این قانون در خارج خریداری شده کلاً و جزئاً در خارجه موجود می‌باشد آنچه طلا برای بانک ملی ایران از خارجه وارد می-شود بابت طلاهای مزبور محسوب خواهد شد.

تبصره ۲- کلیه مخارج ضروری برای حمل طلا از خارجه به تهران در موقع انتقال به عهده بانک ملی ایران است.

کاظمی - آقای وزیر دارایی تقاضای فوریت نسبت به این موضوع کرده‌اند.

دکتر اعتبار - لایحه‌ای است رفته به کمیسیون و حالا آمده دیگر فوریت لازم ندارد

وزیر دارایی - بنده تقاضای یک فوریت می‌کنم

کاظمی - این لایحه رفته است به کمیسیون و گزارش کمیسیون آمده است به مجلس چون تقاضای فوریتش شده است اول باید مجلس اظهار نظر بکند و بعد مطرح بشود چون اگر نسبت به فوریتش رأی داده شود جریان اجرایش فرق می‌کند.

رئیس - بنده نمی‌دانم تقاضای فوریت بعد از این که کمیسیون گزارش داد می‌شود کرد یا خیر؟

بعضی از نمایندگان - وقتی مجلس قبول کند مانعی ندارد.

وزیر دارایی - بنده اشکالی نمی‌بینیم اگر آقایان اشکالی نمی‌فرمایند تقاضای فوریت می‌شود.

رئیس - فوریت مطرح است. آقای فداکار مخالفید؟

فداکار - بلی بنده مخالفم. عرض کنم که به عقیده بنده فروش نقره امانی مردم و چیزی را که مردم ده ریال نقره داده‌اند و یک قبض یک تومانی گرفته‌اند و حالا می-خواهند این کار را به دست مجلس انجام بدهند به عقیده بنده خیانت به مملکت است این کار را می‌خواهند به دست مجلس انجام بدهند و فردا برای مردم حساب تراشی بکنند این مسأله مسأله

حیاتی مملکت است سابقاً عملیاتی کرده‌اند خطایی کرده‌اند و این مسکوکات امانی مردم را فروخته‌اند و حالا که می‌خواهند این بقیه نقره را هم به عجله بفروشند باید توجه کرد به این لایحه که مربوط به این پول‌های امانی مردم است و به این سهل و سادگی و فوری نمی‌شود رأی داد باید این لایحه در کمیسیون مطرح شود و بعد از آن بیاید به مجلس و بنده جداً با فوریتش و با اصل فروشش مخالفم و چون مضارش زیاد است باید دقت کاملی بشود.

رئیس - آقای کاظمی

مصطفی کاظمی - همکار محترم آقای فداکار فکرشان فکر عجیب است که هر کس غیر از فکر ایشان فکری بکند می‌گویند خائن است این یک اصلی است که با یک چنین اصلی نمی‌شود همکاری کرد بنده از کسانی هستم که شدیداً و قویاً با فروش نقره موافقم و برخلاف عقیده ایشان عقیده‌ام این است که هر کس مخالف باشد خائن است و دلایلش را هم عرض می‌کنم. این را آقایان باید بدانند اگر مجلس شورای ملی این معامله را نخواهد حالا تصویب کند و قبول نکند شخصی که مشتری این نقره است می‌خواهد برود و نمی‌تواند بیش از سه ماه انتظار بکشد و به علاوه باید دانست که آن محلی که این نقره را می‌خواهد بخرد اگر طول بکشد و اوضاع تغییر بکند از جای دیگر به نصف قیمت نقره را خواهد خرید و دیگر از ما نمی‌خرد (امینی - این طور نیست) ممکن است بعد آقا تشریف بیاورید و توضیح بدهید که این طور نیست ما هم مخلص آقا هستیم اگر دلایل آقا صحیح بود تسلیم می‌شویم. و فعلاً به نظر بنده تصویب این لایحه یک امر ضروری است و الان سه ماه هم هست که این لایحه آمده است به مجلس و در کمیسیون دارایی هم کاملاً درش بحث شده است و در جلسه خصوصی هم توضیحات لازم به عرض آقایان رسیده است و متجاوز از یک ماه و نیم است که طبع شده است این است که بنده با فوریت آن کاملاً موافقم و تقاضا می‌کنم مطرح شود.

رئیس - اگر آقایان اجازه می‌فرمایند رأی بگیریم به فوریت آقایانی که با فوریت موافقند قیام فرمایند.(عده بیشتری برخاستند) اکثریت است. پس وارد می‌شویم در شور این لایحه. آقای اردلان

اردلان - عرض کنم بنده تصویب این لایحه را از طرف آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی برخلاف مصلحت مملکت می‌دانم بنابراین استدعا می‌کنم از جناب آقای وزیر دارایی و آقایان محترمی که نامشان را به نام موافق ثبت کرده‌اند عرایضی که بنده می‌کنم یادداشت بفرمایند و به طور کلی جواب نفرمایند که نقره بد است طلا خوب است و جواب عرایض بنده را بدهند اگر جوابی که دادند قانع کننده بود که البته مجلس شورای ملی قضاوت خواهد کرد اگر جواب‌ها قانع کننده نبود خواهش می‌کنم که غیر از جواب مطالب بنده به مطالب دیگر نپردازند اولاً این لایحه را وزارت دارایی دو شور داده بود و جزء دستور هم گزارش شور اول کمیسیون بود بنابراین بنده که می‌خواستم به نام مخالف اظهار عقیده کنم نظرم این بود که مطالب را اینجا می‌گویم و پیشنهادات ما می‌رود به کمیسیون قوانین دارایی و مجدداً شور می‌شود اگر نظریات صحیحی بود مورد دقت قرار می‌دهند و دوباره می‌آید به مجلس و حالا به طوری که ملاحظه خواهید فرمود به این صورت صلاح نیست که ما اقدام کنیم ولی چون مجلس شورای ملی رأی داد بنده اطاعت می‌کنم. آقای نماینده محترم آقای هاشمی این ماده را خواندند و حالا اجازه بفرمایید که بنده هم این ماده را بخوانم در سطر آخر این ماده دولت تقاضا می‌کند که به بانک ملی اجازه داده شود تا بتواند نقره را به مصرف مسکوک جدید یا فروش در داخله و خارجه برساند بنابراین دولت از مجلس شورای ملی تقاضا می‌کند که نقره که در بانک ملی ایران موجود است این نقره را در داخله سکه بکند یا به صورت شمش در داخله ایران بفروشد یا به خارجه بفروشد این سه تقاضا است و برای بنده که یک نفر وکیل هستم و می‌خواهم رأی بدهم فوراً یک مجهولی ایجاد می‌شود برای این که در لایحه دولت ننوشته است که چقدر نقره داریم و چقدرش را می‌خواهیم سکه بزنیم و چقدرش را می‌خواهیم به طور شمش در داخله بفروشیم و چقدرش را می‌خواهیم به خارجه بدهیم این یک مسأله‌ای است که بنده تصور

می‌کنم توضیحش لازم است و هر وکیلی که بخواهد رأی بدهد باید این موضوع را بداند و در این لایحه نوشته نشده است بنده در موقعی که از طرف فراکسیون‌ها در مجلس شورای ملی کمیسیونی معین شد و با حضور آقای بیات وزیر مشاور سابق و آقای فروهر وزیر دارایی سابق و مدیر کل بانک ملی بنده هم حضور داشتم مدیر کل بانک توضیح داد که هزار تن نقره موجود داریم از این هزار تن نقره چهارصد تن آن را می‌خواهیم در داخله ایران یا سکه بزنیم یا به طور شمش بفروشیم و ششصد تن بقیه را می‌خواهیم به دولت هندوستان بفروشیم آنچه که مربوط به داخله مملکت است البته ما حرفی نداریم پس اجازه که وزارت دارایی از مجلس شورای ملی می‌خواهد اجازه صدور و فروش ششصد تن نقره موجود در بانک ملی است بنده لازم است به عرض آقایان نمایندگان برسانم که در دو سال قبل دولت ایران موفق شد از دولت هندوستان مقدار صد و بیست تن نقره خریداری کند آن وقت چون بنده افتخار کمیسیون ارز را داشتم می‌دانستم که این یک موفقیتی بود برای دولت ما و ما از صمیم قلب حقیقتاً ممنون دولت هندوستان بودیم که چنین مساعدتی به ما کرد ما ۱۲۰ تن نقره را به مبلغ ششصد و هفتاد و دو هزار لیره خریداری کردیم آنچه که بنده از مدیر کل بانک پرسیدم گفتند که می‌خواهند با قیمت بهتری بفروشند بنابراین اگر همین مظنه ششصد و هفتاد و دو هزار لیره را در صد و بیست تن بگیریم پنج برابر این مبلغ می‌شود به عبارت اخری سه میلیون و نیم لیره شیفر رند که حساب کنیم سه میلیون و نیم لیره قیمت این نقره می-شود که از ما اجازه می‌خواهند به فروش برسانند نرخ لیره الان صد و سی و ریال است. بنابراین قیمت سه میلیون و نیم لیره الان صد و سی ریال است بنابراین قیمت سه میلیون و نیم لیره از قرار هر لیره صد و سی ریال در حدود چهار صد و پنجاه میلیون ریال می‌شود و به عبارت ساده‌تری نود کرور تومان می‌شود بنابراین آقایان نمایندگان محترمی که حالا به این لایحه می‌خواهند رأی بدهند به یک معامله نود کرور تومانی رأی می‌دهند پس ارزش دارد که در مجلس شورای ملی چند ساعت بلکه چند جلسه نسبت به این موضوع صحبت کنیم و بحث کنیم این است که استدعا می‌کنم مطالبی که بنده عرض می‌کنم آقایان دقت بفرمایند اگر تصدیق فرمودند که فروش این نود کرور تومان نقره با این ترتیب به ضرر مملکت است رأی ندهند یا لااقل موافقت کنند که پیشنهادات برگردد به کمیسیون دارایی و در این خصوص بررسی بشود بنده وقتی که حساب کردم و دیدم که این معامله نود کرور تومان است یک تأثر خاطر فوق‌العاده‌ای برای بنده ایجاد شد وحالا اجازه می‌خواهم علت آن را عرض کنم شاید آقایان هم در این خصوص با بنده شرکت داشته باشند علتش یک اعلانی است که چند نوبت در یکی از روزنامه‌های مهم دیدیم که منتشر شده است اجازه بفرمایید دو سطر اول آن را چون ربط پیدا می‌کند با این موضوع بخوانم آگهی از طرف بنگاه کارپردازی کل کشور است به این ترتیب: بنگاه کارپردازی کل کشور مقداری خرده شیشه موجوده در مرکز تقطیر کل رسومات را از طریق مزایده به فروش می‌رساند خریداران می‌توانند با پرداخت مبلغ دو هزار ریال سپرده الی آخر شما ملاحظه بفرمایید اگر قیمت خرده شیشه‌های رسومات را ده برابر این دو هزار ریال بگیریم می‌شود بیست هزار ریال یعنی دو هزار تومان ملاحظه بفرمایید برای دو هزار تومان فروش خرده شیشه سه نوبت در جراید مهم مملکت اعلان مزایده می‌شود که ضرری به مملکت وارد نیاید آن وقت نود کرور تومان نقره را ما می‌خواهیم بفروشیم آیا وزارت دارایی فکر نمی‌کرد که در اینجا یک کلمه مزایده گذارده شود که شاید خریداران متعددی در دنیا به دست بیاورد این مطلب واقعاً اسباب تأثر بنده شد. عرض کنم نقره و طلا دو تا فلز قیمتی هستند که وقتی که به صورت مسکوک در آمد قیمتش همان است که رویش نوشته شده است ده تا یک ریالی مساوی یک تومان است ولی وقتی که به صورت شمش در آمد و در بانک انبار شد و شما اسکناس بردید و در عوض به شما نقره ندادند یک مال‌التجاره‌ای است یک متاعی است در تمام روزنامه‌های خارجه ملاحظه بفرمایید یک ستون مخصوص قیمت عمده فروش مال‌التجاره است نوشته است آهن این مبلغ پنبه این مبلغ تریاک این مبلغ و من جمله نقره و طلا که در تمام بازارهای دنیا خریدار دارد فروشنده

دارد البته به نسبتی که عرضه می‌شود قیمتیش ممکن است فرق کند پس بنابراین آیا ما که نود کرور تومان نقره را می‌خواهیم بفروشیم نمی‌شد پانصد تومان خرج کنیم و در نیویورک اعلان کنیم در بمبئی در لندن در قاهره اعلان کنیم که ما می‌خواهیم دو هزار خروار نقره را بفروشیم طالبین در ظرف مدت دو روز یا دو ماه پیشنهادات خودشان را بدهند ممکن بود یک دولتی پیشنهاد می‌داد که حاضر است آن را با دلار بخرد که بعد از جنگ مورد احتیاج ما است ممکن بود یک دولتی یک کمپانی و شرکتی پیشنهاد می‌داد که حاضر است در عوض آن قماش به ما بدهد و ما آن قماش را بیاوریم در داخله ممکت خودمان بفروشیم که هم احتیاجات مملکت را رفع کنیم و هم مقدار زیادی اسکناس‌های موجوده را از جریان خارج کنیم رعایت مزایده در این قسمت نکردن و برای فروش خرده شیشه رسومات رعایت کردن این تبعیض است و ما عقیده داریم که وزیر دارایی نسبت به تمام قضایا قانون محاسبات عمومی را باید در نظر بگیرند و ایشان که حافظ دارایی دولت هستند خیلی ممنون می‌شوم جواب این قسمت از عرض بنده را بعد بفرمایند که علت این که اسم مزایده در اینجا برده نشده است چیست. البته مطلب اصلی بنده این بود که وقتی این لایحه مطرح شود کافی بود که بنده یک پیشنهادی تقدیم کنم که آقا این نقره به صورت مزایده فروخته شود قانون محاسبات عمومی هم پیش‌بینی کرده بود و هیچ کس نمی‌توانست این را قبول نکند ولی نکته اصلی مطلب بنده این بود که بعداً به عرض آقایان می‌رسانم ولی مقدمه یک مطلبی است که باید عرض کنم که برای مجلس شورای ملی و بنده نماینده که در اینجا با این لایحه مخالفت می‌کنم سوءتفاهم تولید نشود و آن این است که ما با دولت هندوستان همسایه هستیم دولت و دوست هستیم و دوست هم خواهیم بود و شاید آقایان وکلای کرمان تصدیق بفرمایند که قسمت مهم صادرات حنای کرمان، به هندوستان است در صفحات خراسان تنها خریدار دانه خشخاش که محصول مهمی است هندوستان است و ما از هندوستان قند می‌خریم، پارچه می‌خریم همه جور روابط تجاری داریم بنابراین اگر بنده یک اظهارتی می‌کنم که این معامله نقره صحیح نیست نباید سوءتفاهمی تولید کند ممکن است دو برادر صمیمی هم که از یک پدر و مادر هستند در یک ملکی با هم معامله کنند پول بگیرند و پول بدهند محضر بروند این مانعی ندارد بنابراین خواستم عرض کنم که این مطالب نباید سوءتفاهمی تولید کند. اما چرا بنده با اصل این لایحه مخالفم علتش این است که حالا به عرض آقایان می‌رسانم و چون موضوع یک موضوع فنی است استدعا می‌کنم آقایان یک قدری توجه بفرمایند. در حال حاضر ما دو نوع ارز داریم ارز لیره و وابسته به لیره و ارز دلار و وابسته به دلار البته همه آقایان می‌دانند ارز چه چیز است ولی برای این که مطالب متناقض نباشد اجازه می‌خواهم یک کلمه توضیح دهم که معلوم شود ارز چیست. ارز پول خارجی است یعنی اگر شما یک تومان اسکناس ایران جیبتان گذاشتید رفتید در بازار تهران و یک ساعت خریدید از لحاظ این که شما این پول را در بازار ایران خرج کرده‌اید پول است ولی از نظر امریکایی ارز حساب می‌شود معکوسش هم همین طور است امریکایی در داخله خودش برای رفع حوایجش دلار خرج می‌کند ولی در نظر ما ایرانی‌ها دلار ارز است. اما راجع به ارز لیره و وابسته به لیره و ارز دلار و وابسته به دلار به این جهت اینها را لیره و وابسته به لیره می-گویند برای این که قابل تبدیل به یکدیگر هستند و در حال حاضر اینها عبارتند از روپیه که در هندوستان رواج است دینار عراق و لیره مصری و لیره انگلیسی که در انگلستان رواج است اگر شما در لندن هزار لیره داشته باشید و از تهران تلگراف کنید برای خرید چای این پول را به بمبئی برات کنید عصر آن روز به شما تلگراف می‌کنند که شما سیزده هزار روپیه در بمبئی پول دارید این را ارز وابسته به لیره می‌گویند و یکی دیگر دلار است و فعلاً ارز لیره قابل تبدیل به دلار نیست ولی دلار قابل تبدیل به لیره هست مثلاً اگر شما هزار لیره در لندن داشته باشید و تلگراف کنید به بانکی که این پول در آنجا هست که چون فرزندتان در آمریکا است و محتاج به پول است این لیره را به آمریکا برسانید.

عصر آن روز تلگراف به شما می‌رسد که متأسفانه برای ما مقدور نیست چرا؟ برای این که لیره قابل تبدیل به دلار نیست ولی اگر شما چهار هزار دلار در آمریکا داشته باشید به محض این که تلگراف کنید که این را برای پسرم به لندن بفرستید فوراً به شما اطلاع خواهند داد که به بانک فلان حواله کرده‌ایم بگیرید. حالا این ششصد تن نقره‌ای را که ما می‌خواهیم بفروشیم به دولت هندوستان می‌فروشیم دولت هندوستان پولش روپیه است و جزء گروه استرلینگ است بنابراین طلایی که ما می‌خواهیم بخریم از دولت آمریکا باید به دلار بخریم و با این ترتیب از فروش این ششصد تن نقره ما به هیچ وجه قادر نیستیم طلا از آمریکا بخریم پس نتیجه این کار چطور می‌شود و در این خصوص بنده باید توضیح بدهم ما وقتی که امروز سه میلیون و نیم لیره نقره می‌فروشیم عصر آن روز به ما تلگراف می‌کنند که موجودی شما در بانک‌های لندن شما مثلاً پانزده میلیون و نیم لیره البته ارز یک چیزی است که یک وقتی فوق‌العاده مورد احتیاج است یک وقت است که مورد احتیاج نیست که باید انسان ازش گریزان باشد بنده در موقعی که برنامه دولت مطرح بود عرض کردم و تشبیه کردم ارز را به یک لیوان نجات می‌دهد ولی وقتی این لیوان آب استخری شد و انسان درش افتاد البته تشنگی‌اش رفع می‌شود ولی بعد می‌کشدش بنابراین در کیفیت آب فرق نکرده و کمیتش فرق کرده است بنابراین هیچ دولتی نیست و نبوده است که به اصطلاح فنی موازنه ارزی را مراقب نباشد ما به موجب قراردادی که با متفقین در دوره سیزدهم بستیم برای احتیاجات ضروری آنها همیشه یک مقداری اسکناس بیرون می‌دهیم و در مقابل آن اسکناس آنها در لندن به حساب ما لیره می‌گذرانند بنده از موجودی لیره ما در انگلستان چقدر است کافی است بدانیم که هفت میلیارد و دویست میلیون ریال ما اسکناس در جریان داریم در صورتی که در شهریور ۱۳۲۰ فقط یک قدری بیشتر از میلیارد ریال در جریان داشتیم پس این افزایش اسکناس در نتیجه خرید زیاد لیره ما است که در لندن است و معلوم می‌شود که وضعیت ارزی ما فعلاً خوب است یعنی مقدار زیادی ارز در خارج موجود داریم یک وقت یک سیاست اقتصادی در مملکت اتخاذ کرده بودیم که ایران را صنعتی بکنیم و قانون انحصار ارز را آوردیم و موضوع کالای درجه سه را درست کردیم موضوع جایزه تصدیق صدور را درست کردیم و این اواخر حساب ایجاد کردیم تمام این تدابیر (نمی‌خواهم زیاد وقت آقایان را بگیرم) برای این بود که موجودی ارزی‌مان زیاد بشود برای این که می‌خواستیم از انگلستان یا از آمریکا یک احتیاجات زیادی را به ایران بیاوریم ولی حالا موجودی ارزی ما به قدری زیاد شده است که موضوع همان استخر شده است و باید یک سطلی یک چیزی به دست بیاوریم که با آن آب آن استخر را بریزیم بیرون که ما را خفه نکند آن وقت در یک چنین موقعی از پشتوانه اسکناس‌مان بیاییم سه میلیون و نیم لیره کم کنیم که کمرمان زیر این بار خرد شود. در لایحه دولت که آورده است ننوشته است ولی در صورتی که در تابلوی سرسرا آویزان کرده‌اند می‌نویسند: که لایحه تبدیل نقره به طلا و این عبارت درست نیست این لایحه از دست دادن نقره است چون این نقره ما جزء گروه استرلینگ می‌شود و ما تنها استفاده که می‌توانیم از ارزهای خودمان بکنیم از یک مشت دلاری است که به مناسبت مخارج قشون آمریکا که در ایران هستند در آمریکا ذخیره داریم ما الان این دلاری که در آمریکا داریم می‌توانیم هر نوع کالایی که بخواهیم بخریم رادیو بخریم دوا بخریم هر چیز دیگر که می‌خواهیم بخریم و فعلاً ما احتیاجی به ارز نداریم و این قانون هم به نظر بنده لازم نیست چون با فروش این نقره به دولت هندوستان ما قادر نیستیم این طلا را بخریم و اگر بخواهیم طلایی بخریم از موجودی دلارهای مورد احتیاج‌مان است این است که قطعاً به نظر بنده هیچ صلاح نیست این کار بشود و این معامله صحیح نیست حالا مطالب زیادی بود که می‌خواستم عرض کنم ولی به خاطر ندارم یکی دوتایش را به اختصار عرض می‌کنم. در شهریور ۱۳۲۰ موجودی نقره در مملکت هزار و ششصد تن بود در صورتی که ما فقط یک میلیارد

ریال اسکناس در جریان داشتیم. (نراقی - یک میلیارد و هشتصد هزار ریال) جنابعالی ممکن است بعد تشریف بیاورید جواب بفرمایید (نراقی- رقم نباید غلط ثبت شود) در ذهن بنده رقم قطعی او نمانده است امروز باید موجودی نقره ما به همان تناسبی که اسکناس در دست مردم بیشتر است لااقل باید بیشتر شده باشند فعلاً هفت برابر آن وقت اسکناس در دست مردم است ولی موجودی نقره ما یک ثلث هم پایین آمده است و این مقداری را هم که داریم می‌خواهیم بفروشیم و بنده دیشب که حساب کردم دیدیم اگر این مقدار اسکناس که بانک ملی ایران در جریان گذاشته است و در دست مردم است اینها را بیاورند به گیشه بانک عرضه کنند و تقاضا کنند که در این اسکناس ما نوشته است ده ریال در مقابل هر یک ریال یک مثقال نقره به ما بدهید دیدم چهل هزار تن نقره باید در خزانه ما موجود باشد که بتوانند جواب مردم را بدهند اگر الان که ما هزار تن نقره داریم و می‌خواهیم ششصد تن آن را بفروشیم و چهارصد تن باقی می‌ماند بخواهیم در مقابل این اسکناس‌ها بدهیم در مقابل هر صد تن نقره یک تن نقره داریم) البته این یک عملی است که هیچ وقت مردم نخواهند کرد و وزارت دارایی هم موافقت نخواهد کرد) ولی یک مسأله هست در امور اقتصادی که آن را اثر روحی افه پیسکلولژیک می‌گویند و در بعضی از امور اقتصادی دلیل و برهان آن قدرها تأثیر ندارد و این اثر روحی می‌بینید تمام عوامل را از بین می‌برد در مجلس شورای ملی در دوره سیزدهم خاطر آقایان هست که لایحه آمد که پانصد میلیون ریال اسکناس از بانک ملی ایران خارج کنند و به جریان بگذارند هنوز این لایحه به مجلس نیامده بود و هنوز در مجلس شورای ملی تصویب نشده بود و از صحه ملوکانه نگذشته بود و هنوز از صندوق و خزانه‌های بانک آن اسکناس بیرون نیامده بود که اجناس صدی بیست و پنج در بازار قیمتش بالا رفت که هر چه ما کوشش می‌کنیم پایین بیاوریم مقدور نمی‌شود چرا این طور شد این اثر روحی وافه پیسیکلولژیک این امر است شما الان دو هزار خروار نقره‌تان را می‌خواهید در کامیون بگذارید و از مرز ایران خارج کنید و در مقابلش مطابق این لایحه که در روزنامه‌ها نوشته می‌شود از موجودی دلارتان از امریکا طلا بخرید وزیر قفل بانک ملی بگذارید و به ایران هم نیاورید آیا این اثر روحی خوبی خواهد داشت؟ برای بنده مسلم است که تصویب این قانون خدای نکرده صدی بیست و پنج ارزش اسکناس ما را پایین می‌آورد حالا اگر عوامل دیگری باشد که آن عوامل زندگی را بیاورد پایین و ارزش اسکناس را ببرد از قبیل صلح از قبیل ورود مال‌التجاره‌های زیاد آن یک عوامل دیگری است و مسلماً وقتی که چشم انسان دید که نقره خزانه‌اش رفت بیرون و جایش چیزی نیست این اثر روحی خودش را می‌کند. بنده مطالبی را که به عرض رساندم آنچه برای خود بنده مسلم بود که قابل قبول و پذیرش است عرض کردم ولی فکر می‌کردم که نمایندگان محترمی هستند که همه صالح و همه علاقه‌مند به مملکت خودشان هستند پیش خودشان فکر می‌کنند که یک نفر وکیل آمد مخالفت کرد ولی دلیل این که آقای وزیر دارایی و مدیر کل بانک ما موافقند که یک چنین کاری بشود به همان دلیل که آنها موافقند و این مخالف است بهتر این است که نظر دولت خودمان را که به آن رأی اعتماد دادیم آن را بپذیریم و فلان کس را که یک نظری دارد و یک ممکن است راه کجی برود نپذیریم ولی نظر بنده متکی به یک مرکز صلاحیت‌داری است که صلاحیت آن را خود آقایان تصدیق دارند چنانچه آقایان عرایض بنده را تصدیق ندارند ممکن است با مراجعه به آن مرکز صلاحیت‌دار عرایض بنده را تأیید کنند. دیگر برای آقایان تردیدی باقی نمی‌ماند بنده از آقای نخست وزیر و از آقای وزیر دارایی سابق که این لایحه را امضاء کرده‌اند و به مجلس فرستاده‌اند نمی‌توانم ایرادی بگیریم برای این که در ۲۵ تیر ۱۳۲۳ این لایحه به مجلس تقدیم شده است و این مطلبی را که من حالا به عرض آقایان می‌رسانم مربوط به تاریخ بیست و هشتم تیر است یعنی سه روز بعدش است بنابراین از این عرضی که بنده می‌کنم دولت قطعاً اطلاعی نداشته و اگر اطلاع داشت البته این لایحه به مجلس

نمی‌آمد البته خیلی این مطلب مختصر است ولیکن در تفسیر آن اجازه می‌دهید که چند کلمه عرض کنم که مطلب روشن شود چون در موقعی که جنگ در پیش هست اگر یک خبری را آژانس پارس یا سایر خبرگزاری‌ها خبری می‌دهند خیلی مختصر خواهد بود ولی از مختصر می‌شود به مفصل پی برد. (استخراج از روزنامه اطلاعات مورخه سه‌شنبه ۲۷ تیر ماه ۱۳۲۳ صفحه ۲ ستون ۴ از خبرگزاری پارس: کمیته انجمن پولی بین‌المللی (ملاحظه می‌فرمایید بین‌المللی نه امریکایی تنها) کمیته انجمن بین‌المللی که مأمور بررسی مسأله نقره است همین موضوعی که مورد احتیاج ما هست ضمن یک اعلامیه اهمیت این فلز را تصدیق نموده است ضمناً در یک اعلامیه تصدیق کرده است همین فلز ناچیز را که به فرمایش آقای وزیر دارایی اگر نفروشیم مشتری از دست می‌رود) می‌نویسد کمیته انجمن پولی بین-المللی که مأمور بررسی نقره است ضمن یک مأموریتی اهمیت این فلز را تصدیق نموده است. به نظر بنده حالا که ما می‌خواهیم نود کرور تومان نقره را بفروشیم این حقیقتاً بسیار مهم است که انجمن بین‌المللی امریکا که از تمام عالم تشکیل شده است او یک کمیته فرعی معین می‌کند که موضوع نقره را بررسی کند و این کمیته فرعی پس از انجام یک مأموریتی یک اعلامیه منتشر می‌کند و اهمیت نقره را تصدیق می‌کند ما که می‌خواهیم نود کرور نقره‌مان را بدهیم آیا عقل سلیم به ما حکم نمی‌کند که از متن این اعلامیه باخبر باشیم بببینیم این دلایلی که این کمیته بین‌المللی تصدیق کرده است اهمیت نقره را این دلایل چه بوده است و البته این دلایل کمیته فرعی بین‌المللی متکی به یک مدارکی است که یک هیئتی که در آمریکا مأمور بررسی مسأله نقره می‌شود مسلماً به تمام سوابق و جوانب و اطراف آن نگاه می‌کند و آن وقت یک اعلامیه داده است و ضمن این اعلامیه اهمیت این فلز را تصدیق کرده است حالا بنده گمان می‌کنم که حتی باید این لایحه دو شوری باشد برای این که به عقیده بنده موافق مصلحت مملکت است ما که می-خواهیم نود کرور تومان نقره خودمان را از دست بدهیم پانصد تومان خرج یک تلگراف می‌کنیم به امریکا که آقا متن آن اعلامیه کمیته فرعی انجمن بین‌المللی که اهمیت نقره را به دلایلی تصدیق کرده برای ما بفرستید این را ما در مجلس شورای ملی ترجمه می‌کنیم طبع می‌کنیم توزیع می‌کنیم تمام آقایان نمایندگان مستحضر می-شوند. اگر این دلایل که آنها را قانع کرده ما را هم قانع کرد دلیل ندارد که نقره خودمان را از دست بدهیم مگر سیم سفید یا سیب سرخ برای دست چلاق بد است پس ما هم نقره‌مان را نگاه می‌داریم و لازم نیست که بفروشیم ممکن است در دریا بریزیم و اما بنده خیلی متأسفم که ما در همین تاریخ ۲۷ تیر ماه که این اعلامیه در آمریکا منتشر شده است ما نماینده داشتیم در آنجا آن نماینده که از امریکا برگشت آقای وزیر دارایی به شما عرض کرد که اعلامیه که در آمریکا منتشر شده است و آن کمیته فرعی تصدیق کرده است اهمیت نقره را اگر اطلاعی دارید بیایید به ما بگویید ببینیم این اعلامیه چیست و متکی به چه مدارکی است اگر همچو چیزی نیست که تکذیب کنید و الّا بنده که جعل نمی‌کنم تأسف بنده از این است که نماینده که ما با خون جگر می‌فرستیم او وقتی که بر می‌گردد ما را مطلع نمی‌کند و در یک جای لایحه دولت هم اسمی نمی‌برد در صورتی که مطابق قانون محاسبات عمومی نمی‌شود بالاخره وقتی که یک کمیته فرعی در امریکا تشکیل می‌شود و تصدیق می‌کند که این فلز قابل اهمیت است اقلاً نماینده ما نمی‌آید به ما بگوید که ما با چشم باز رأی بدهیم بنابراین بنده خیلی معذرت می‌خواهم اگر عرایض من طول کشید (بعضی از نمایندگان -بفرمایید آقا) چون موضوع نود کرور تومان است و جا دارد که ما چند ساعت و چند جلسه وقت خودمان را صرف کنیم شاید یک مطالبی کفته شود که قانع کننده باشد ولی برای خود بنده این مطلب که یک کمیته در امریکا تشکیل شده است که اهمیت نقره را تصدیق کرده است قانع کننده است و پیش خودم فکر می‌کردم که چطور ممکن است که ما در یک همچو موقعی بیاییم و این کار را بکنیم بنابراین بنده خواهش می‌کنم و پیشنهاد می‌کنم و آقای وزیر دارایی

هم موافقت بفرمایند که از آقای مدیر کل بانک که برگشته‌اند سؤال شود که این راپورت اگر در چمدانشان مانده است و فراموش کرده‌اند بیاورند و به ما بدهند بخوانیم و اگر هم نیست دو کلمه تلگراف بکنند به نیویوریک و از نماینده خودمان سؤال کنند فرضاً هزار تومان هم پول این تلگراف بشود اهمیتی ندارد آن وقت ما دلایلی را که انجمن ذکر کرده است و آنها را قانع کرده است به این که اهمیت نقره را تصدیق کرده‌اند مطالعه می‌کنیم اگر قانع شدیم که صرف‌نظر می‌کنیم و الا بدون جهت ما بیاییم و نقره خودمان را از دست بدهیم این کار خوبی نیست در خاتمه بنده خیلی عذر می‌خواهم از این که زیاد صحبت کردم و پیشنهادی هم در این خصوص به مقام ریاست تقدیم کرده‌ام.

رئیس - آقای طباطبایی

طباطبایی - عرض می‌کنم بنده در آنجا اسم نوشته بودم ولی چون آقای نراقی در این قسمت واردتر هستند نوبه خودم را به ایشان واگذار می‌کنم.

نراقی - آقای اردلان در این قسمت یک اطلاعات و سوابقی را ذکر کردند که سه ماه این موضوع در جریان بوده و تحقیقاتی هم در این خصوص کرده‌اند اما بنده با کمال تأسف باید عرض کنم که اطلاعاتی که ایشان فرمودند مقرون به صحت نبود ممکن است که این اطلاعات اسباب تشویش روحی مردم بشود که با این پول می‌خواهند زندگی کنند پول مملکت ما عجالتاً معتبر است و پشتوانه هم به اندازه کافی دارد و هر وقت هم ضرورت پیدا کند و زندگی به حال عادی برگردد به سهولت می‌شود اسکناس‌های زیادی را جمع‌آوری کرد و این که در مجلس شورای ملی گاهی حمله به اسکناس می‌شود و اساسش را سست معرفی می‌کنند این موجب خسارت و زحمت همه مردم این مملکت می‌شود بخصوص طبقه سوم و چهارم که مزدور هستند باید سنجیده و فهمیده صحبت کرد نه روی اصول منفی بافی و اشکال ¬تراشی چون با حیات مملکت بستگی دارد وقتی که گفته شد که ما به رایگان می‌خواهیم پولمان را از دست بدهیم این اسباب تزلزل پول ما می‌شود در خارج تنزل می‌کند خواهش می‌کنم فرمایشات شما هم از روی احساسات نباشد از روی ارقام و دلیل باشد که تأثیر سویی نداشته باشد. (اردلان - بنده از روی دلیل صحبت کردم) و تأثیر سوئی در زندگی عمومی نداشته باشد این یک مسأله نظری است کسی نمی‌تواند بگوید که این کار فایده دارد حتماً یا ضرر دارد و نمی‌تواند بگوید که قطعاً فروش نقره بهتر است یا این که نفروشیم بهتر است و هیچ تاجری هم نمی‌تواند بگوید اما متخصصین فن و عقلا و آنهایی که از ما بیناتر و بصیرتر هستند تشخیص دادند که اگر این نقره که به عنوان پشتوانه است فروخته شود و به جایش طلا گذارده شود این به نفع کشور است برای این که ذهن آقایان متوجه شود بنده سابقه‌اش را عرض می‌کنم مکرر در این مجلس شورای ملی صحبت شده است که آیا پشتوانه ما نقره باشد بهتر است یا طلا باشد بالاخره مجلس شورای ملی در دوره سیزدهم تصمیم گرفت به این که نقره‌ها را باید فروخت و پشتوانه یک جا و یک کاسه طلا شود قانونی هم طبق این نظر از مجلس شورای ملی گذشت و به موقع اجرا گذارده شد چون عده‌ای معتقدند که روز به روز ارزش نقره در بازار دنیا کاسته می‌شود و طلا به صورت پشتوانه و مبنای داد و ستد دنیا قرار خواهد گرفت از این جهت هر مملکتی که نقره داشته است سعی داشته است که تبدیل کند به طلا و از این جهت است که از مدتی قبل نقره به تدریج دارد قیمتش تنزل پیدا می‌کند. عرض کردم در دهم مهر ۱۳۲۲ قانونی از مجلس گذشت و به هیئت نظارت اندوخته اسکناس اجازه داده شد که نقره‌های پشتوانه را بفروشند و به جایش طلا بخرند و در خزانه بانک ملی تهران حفظ کنند این را هم عرض کنم که موجودی نقره در آن موقع هزار و ششصد تن نقره استاندار بود و به موجب آن قانون و به موجب آن اجازه که به هیئت نظارت داده شده بود مقداری فروخته شد که (حالا ارقامش را و عددش را بنده عرض می‌کنم) و به جایش هم طلا خریده شده که زیر کلید هیئت نظارت موجود است و هر یک از آقایان تشریف بیاورند ملاحظه خواهند فرمود اما این عمل با کندی

انجام گرفت که نقره را ما اینجا بدهیم و جایش طلا بگیریم و به علاوه با خرج و کرایه و بیمه گرانی که در ضمن جنگ به آن تعلق می‌گیرد این عمل هم اسباب طول مدتش می‌شد و هم مشکل بود و از طرف دیگر استشمام می‌شد که جنگ دارد پایان پیدا می‌کند و به واسطه این است که آن کسی که حاضر شده است از ما نقره را بخرد به قیمتی که حالا حاضر شده است شاید بعدها حاضر نباشد حالا علتش را عرض می‌کنم که چرا دولت هندوستان حاضر شده است که دو برابر قیمت رسمی بازار دنیا از ما نقره‌مان را بخرد مرکز فروش نقره در دنیا بورس لندن است که همه روزه قیمت نقره را اعلان می‌کند با قیمتی که الان بورس لندن اعلان می‌کند او دو برابر می‌خرد. (بعضی از نمایندگان- چرا؟) عرض می‌کنم برای اشکالاتی که در حمل و نقل هست.(ایرج اسکندری - حالا که اشکالی در حمل و نقل نیست) سه ماه قبل این قرارداد را بسته‌اند و قیمیت را که در آنجا دارد قیمتی است که در آن محیط است نه برای بازار هندوستان چون حمل و نقل مشگل است. دریاها امن نیست دولت هندوستان حاضر شده است موجودی نقره ایران را بیشتر بخرد چون همسایه نزدیک است و از خطر غرق شدن مصون است و البته اگر جنگ پایان پیدا کند و این مخاطرات از بین برود دولت هندوستان از بازار عمومی دنیا از بازار لندن خریداری خواهد کرد و کاملاً بی‌نیاز خواهد این که گفته شد که دولت هندوستان ممکن است ما را فریب بدهد این طور نیست دو سال قبل همین دولت هندوستان به ما نقره فروخت و صد و بیست تن نقره ما از آنها خریدیم همان روپیه‌های نقره را بعد از چندی با منفعت زیادی پس گرفت مقصود این است که وضعیت داخله هندوستان طوری است که فعلاً احتیاج به نقره دارد و دسترسی هم به بازار نقره ندارند و حاضر شده‌اند که از ما نقره‌مان را به یک قیمت بیشتری بخرند حالا برای این که ذهن بیشتر متوجه شود بنده گزارش آن را با ارقام و سابقه مقرون کرده‌ام که به عرض آقایان می‌رسانم چون رجحان طلا بر نقره برای پشتوانه بودن معلوم شده پس از مدت‌ها بحث و مطالعه در دهم مهر ۲۲ قانونی از مجلس گذشت که اجازه تبدیل نقره پشتوانه را به طلا به هیئت نظارت اندوخته اسکناس واگذار کرد و طبق آن قانون تاکنون ۵۹۶ تن و ۲۱۲ کیلو گرم نقره استاندار فروخته شده و به جای آن شش تن و ۶۷۱ کیلو گرام طلای خالص در تهران تحویل شده و زیر کلید هیئت نظارت موجود است طبق قانون جدید هم در نظر است ششصد تن نقره خالص به هندوستان فروخته شود و به جای آن طلا خریداری شده در بانک مرکزی آمریکای شمالی به امانت سپرده شود نرخ معامله عبارت است از (بهای یک کیلوگرم طلای خالص مساوی ۴۸۱/۳۶ ریال سی و شش ریال و چهل و هشت دینار و بهای یک گرم نقره استاندار مساوی ۴۰۸ ریال یا چهار صد و هشت هزار م ریال) تاکنون طبق قانون نامبرده ۵۹۹ تن و ۲۱۲ کیلوگرم نقره استاندار فروخته شده و به جای آن ۶ تن و ۶۷۱ کیلوگرم طلای خالص خریداری شده است که این طلا در خزانه بانک ملی زیر کلید هیئت نظارت موجود است طبق قانون جدید که مطرح است بانک ملی در نظر دارد ششصد تن نقره خالص به هندوستان بفروشد بهای رسمی فعلی لندن هر کیلو گرم نقره استاندارد سه لیره و دو شلینگ و یازده پنس و نیم است که از قرار هر لیره ۱۲۸ ریال برابر چهارصد و دو ریال و نود و سه دینار می‌شود. (نقره استاندارد به عیار ۹۲۵ در هزار می‌باشد) معامله جدید با هندوستان با وزن معمول هندی و بهای آن با روپیه انجام می‌شود که چون روپیه را به ریال تبدیل کنیم می‌شود هر یک کیلوگرام نقره استاندار به ۴۳/۷۹۵ ریال هفتصد و نود و پنج ریال و چهل و سه دینار یعنی فعلاً هندوستان در حدود دو برابر بهای رسمی نقره در لندن حاضر شده نقره ایران را بخرد و مسلم است اگر راه تجارت باز شود و خطری و اشکالی در بین نباشد دولت هند حاضر نخواهد شد به این قیمت گزاف نقره موجود ایران را خریداری کند موجودی فعلی نقره پشتوانه یک هزار و دوازده تن و ۲۱۵ کیلوگرام نقره استاندار برابر ۹۳۶ تن و ۲۹۹ کیلو گرم نقره خالص می‌باشد که چون ششصد تن نقره خالص فروخته شود باز هم اندوخته نقره ما ۳۳۶ تن و ۲۹۵ کیلوگرام

خواهد بود و این مقدار نقره برای ضرب ۳۵۰ میلیون ریال مسکوک نقره فعلی کافی است غیر از مسکوکی که تا به حال سکه شده است. (اردلان - کم است آقا) ضرابخانه ما که ضرابخانه بسیار بزرگی است که در مشرق زمین نظیر ندارد که از حیث عظمت و ماشین‌آلات این مقدار نقره را در ظرف پنج سال می‌تواند ضرب کند ضرابخانه ما مسکوک جدید را روزی سی هزار تومان می‌تواند ضرب کند بنابراین این ۳۳۶ تن را وقتی که مسلسل و متوالیاً کار بکند در ظرف پنج سال کار می‌کند. در سال گذشته بانک ملی ایران به همان ترتیبی که عرض شد پانصد تن نقره به هندوستان فروخت که از این فروش ۱۵۶ میلیون ریال سود عایدش شد و جمعاً از فروش نقره چه در داخل و چه در خارج کشور در سال گذشته ۱۷۱ میلیون و ۲۷۶ هزار ریال سود عاید بانک ملی گردیده است و سودی که پیش‌بینی می‌شود از فروش ششصد تن نقره خالص به هندوستان عاید گردد بالغ بر دویست و چهال میلیون می‌باشد هزینه بیمه و انتقال با هواپیما چهارصد و با کشتی هفت درصد است ممکن است آقایان بفرمایند چرا با هواپیما نیست گاهی پیدا می‌شود و گاهی هم نمی‌شود اما کشتی مرتباً هست اگر هواپیما باشد چهارصد می‌گیرد ولی آنچه که تا به حال برای ایران وارد شده است با هواپیما بوده است ولی کشتی مرتب‌تر است و هفت درصد می‌گیرد فعلاً موجودی پشتوانه اسکناس ۱۰۲ تن طلای خالص و ۱۰۱۲ تن نقره استاندار و ۲۸ میلیون دلار آمریکایی و سه میلیون و هشتصد و یازده هزار لیره انگلیسی می‌باشد. (ایرج اسکندری - لیره انگلیسی چقدر؟) عرض کردم(۳۸۱۱۰۰۰) لیره انگلیسی و ۲۸ میلیون دلار آمریکایی و ۱۰۱۲ تن نقره استاندار و ۱۰۲ تن طلای خالص و مقدار اسکناس منتشر شده ۷۲۰ میلیون تومان است و قیمت تمام این پشتوانه قریب ششصد میلیون تومان می-باشد کمبودش هم طلب ما از دولت صد و چهل میلیون تومان است که در مقابل وثیقه و امانت دولت جواهرات سلطنتی است یعنی دولت صد و چهل میلیون تومان مقروض است و در مقابل جواهرات سلطنتی وثیقه آن است که به طوری که آقایان ملاحظه فرموده‌اند بیش از چندین صد میلیون تومان ارزش دارد.

۵- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

رئیس - پیشنهاد ختم جلسه شده است. (صحیح است)

دکتر اعتبار - پیشنهاد ختم جلسه را بنده کرده‌ام اجازه می‌فرمایید توضیح بدهم.

رئیس - بفرمایید

دکتر اعتبار - بنده این پیشنهاد را کردم برای این که موضوع مهمی است و اظهاراتی که آقایان می‌فرمایند بایستی بیشتر توجه نموده و در اطرافش مطالعه کرد فعلاً هم که وقت گذشته و آقایان هم خسته هستند بنابراین خوب است آقایان موافقت بفرمایند که جلسه ختم شود و مطالعه بیشتری بکنیم. (صحیح است)

رئیس - بنابراین جلسه را ختم می‌کنیم و اجازه‌ها هم محفوظ می‌ماند جلسه آینده روز شنبه دستور انتخاب هیئت رئیسه.

مجلس سه ربع بعد از ظهر ختم شد

رئیس مجلس شورای ملی - سید محمدصادق طباطبایی