مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ اسفند ۱۳۴۹ نشست ۲۳۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و دوم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ اسفند ۱۳۴۹ نشست ۲۳۳

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۴۹ نشست ۲۳۳

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۲۲

جلسه: ۲۳۳

فهرست مطالب:

۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل‏

۲- ادامه بحث در کلیات گزارش کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور

۳- تصویب صورت جلسه نهم اسفند ماه‏

۴- ادامه بحث در کلیات گزارش کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور

۵- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه‏

صورت مشروحه مذاکرات مجلس شورای ملی روز سه‌شنبه (۱۱) اسفند ماه ۱۳۴۹

مجلس ساعت چهار و چهل دقیقه بعد از ظهر به ریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل گردید.

- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

رئیس- اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه

آقایان دکتر اسفندیاری- آموزگار- بختیاری پور- بهادری- دکتر رضوانی- ساگینیان- دکتر صدر- خانلر – قراچورلو- دکتر کلالی- پرفسور مخبر فرهمند- معزی.

غائبین مریض

آقایان مهندس اردلان- خواجه نوری- مهندس ریاحی- سلیمانی کاشانی- دکتر ضیائی – ضیائی احمدی – فروتن- دکتر متین- دکتر یگانگی – تیمسار وحدانیان.

- ادامه بحث در کلیات گزارش کمیسیون بودجه راجع‌به لایحه بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور

۲- ادامه بحث در کلیات گزارش کمیسیون بودجه راجع‌به لایحه بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور

رئیس- وارد دستور می‌شویم کلیات لایحه بودجه کل کشور مطرح است آقای رامبد تشریف بیاورید.

رامبد- صحبت قبل از ظهر ما به این‌جا رسید که اگر بخواهیم در برنامه تهیه مسکن توفیق حاصل کنیم تنها کافی نیست که به این منظور در بودجه دولت رقمی گذارده شود که یا مصرف گردد و یا با اشاراتی که در نحوه آن‌جام برنامه‌های گذشته سازمان برنامه دولت اشاره کردیم تحت تأثیر نوسانات سایر برنامه‌ها در دست فراموشی بیفتد آنچه مسلم است اصل مسکن از اصل عرضه و تقاضا خارج نیست اگر خانه می‌خواهیم باید تشویق و امکانات خانه سازی را زیاد کنیم و این بحث تا آن‌جا رسید که اگر قرار باشد پولی که برای خانه ساختن در اختیار سازندگان اعم از دولت یا بخش خصوصی قرار بگیرد با قیمت گران به‌دست یباید این گرانی بر سازنده خانه تحمیل نخواهد شد این به نحوی بر مستأجر و اگر فشار آوردیم به نحوی برای جلوگیری از برنامه خانه‌سازی اثر خواهد گذاشت و به این ترتیب صحبت به نرخ بهره رسید فعلاً یکی از سیاست هائی که به صورت ابزار کار اقتصادی بانک مرکزی و دولت ما اعمال می‌کند استفاده از بالا بردن نرخ بهره است اما در عرایض قبلم اشاره کردم این بالا رفتن نرخ بهره درست است یک اندازه‌ای پول را از بازار از یک طرف جلب می‌کند بسبب اینکه اشخاص می‌روند پول را در بانک‌ها میگذارند از یک طرف وامها را تشویق نمیکند برای این که گران تمام میشود و مردم پول نمیگیرند و در نتیجه میعان و تحرک بازار کم میشود و قیمتها شاید از این طریق ثابت و در حدود رشد کم بماند اما فراموش نکنید تنها این اثر نیست اثر معکوس هم دارد وقتی که بنده بالا رفت مسقیم غیر مستقیم بر روی قیمتها خودش اثر میگذارد خانهسازی گران شد کرایه بالا رفت روی سایر فصول زندگی اثر میگذارد خانهسازی گران شد کرایه بالا رفت روی سایر فصول زندگی اثر میگذارد پس چه باید کرد جناب آقای هزاره بنا به سوابق بنکی تصور میکنم شما بامن هم عقیدهاید که میزان پرداخت وامها و کیفیتی که وامها را برای چه مصرفی میپردازند کنترل بکنیدی شما اگر وام میپردازید برای انجام انجام یک برنامههایی است اگر منظور دارید که انی برنامه توسعه پیدا بکند باید نرخش کم باشد اگر برای برنامه منظور نظر دولت نیست اصلاً وام ندهیدی خوب طبعاً وام و بهره در نظر همه شنوندگان محترم اسم بانک و مؤسسات بانکی را به ذهن میآورد من از متصدیان امر سؤال میکنم اثرات توسعه شبکه بانکی را در روستاهای کشور همانجایی که شما در گذشته موفق به انجام وظایف‌تان نشدید و امسال میخواهید تکیه و تشویق بکنید، فعالیت در روستاها هیچ مطالعه شده که چه بکنید؟ من به شما میگویم درست در جهت خلاف انقلاب ایران درست برخلاف فلسفه اصلاحات ارضی درست برخلاف جهت عدالت اجتماعی، شبکه بانکهای خصوصی شما در مملکت اعمال سیاست میکنند یعنی چه؟ یعنی به هر دهکده به هر حوزه انتخابیه که تشریف میبرید هر جائی که پنج یا شش دکان هست یک تابلوی بانک خصوصی هم هست و اگر ده پانزده دکان باشد دو تابلو بانک خصوصی و رقیب میبینید که اینها وام میدهند من به روش آنها از نظر وظایف اقتصادی و صرافی‌شان ایرادی ندارم ولی وظیفه خود دولت است که ببیند نتیجه کار آنها چه به میشود نتیجه کار این میشود که به بانک کشاورزی که مراجعه میشود به روستایی مییند قباله مالکیت را باید بیاوری باید ۱۰ درصد به ما وثیقه بدهی باید اریاب هم از شعبه مجاوری بیاید برای ارزیابی ملک شما بفرستم بعد از اینکه سه برابر وامی که خواستی در ارزیابی روی ملک تو قیمت قائل شدند آن وقت وام میدهیم با این شرایط، که به دفعات هم میفرستیم بازدید میکنیم که اگر تعهدات را انجام نداده باشی بقیه وام را نمیدهم این شرایط وام دادن بانک کشاورزی آن چنان است که اولاً قیمت ملک را ارزانتر تقویم میکنند ثانیاً هزینه انجام تعهدات را به مراتب کمتر در نظر میگیرند نتیجه چه میشود یا تعهد انجام نمیگیرد یا از اصل وام صرفنظر میکند اما مجاور شما بانکی است به اسم بانک خصوصی این قدر عقل و اندیشه و تیزهوشی بخش خصوصی و مدیریت قاطع دارد و میداند تا ملک این زارع در آنجا هست خاله و دختر خاله و پسرعمویش در آنجا زندگی میکند این زارع برای سیصد تومان بانک فرار نمیکند در ظرف یک ساعت میگوید چقدر میخواهی ۳۰۰ تومان ۵۰۰ تومان تصویب میکند و میدهد اما جناب بوشهری این دادن مقدمه داستان است به این معنی آن وامی که برای آن زارع تصویب کردند اگر ۴۰۰ تومان است تومان ۱۵ درصد بابت بیمه کردن خانه او کم میکنند ۱۵ درصد بابت بیمه کردن خانه او کم میکنند ۱۵ درصد بابت زندگی خودش و عمرش بیمه میکند ۱۵ درصد سپرده بر میدارد که افتتاح حساب سپرده بکند ۱۲ درصد بهره سال اول بر میدارد ۳ درصد کارمزد میگیرد جمع شده سه پانزده تا میشود ۴۵ تا به اضافه ۱۲ درصد و ۳ درصد میشود ۶۰ درصد که نتیجتاً از چهارصد تومان که تصویب شده بر دین زارع قطعیت پیدا کرده ۲۴۰ تومان کم میکنند ۱۶۰ تومان به او میپردازند (مریدی - در بانک کشاورزی این طور نیست) آن موقع شما در خواب بعد ا ظهر بودید صحبت بانک خصوصی است، لذا در این بانک خصوصی باید رئیس بانک از این نماینده خودش ممنون باشد که در مقابل پرداخت ۱۶۰ تومان در ظرف یک سال ۲۴۰ تومان درآمد دارد با ترتیبی که عرض کردم نه زارع خبردار می شود که مفهوم بیمه خانه چیست نه میفهمند که اگر اتفاقی افتاد حق دارد به رود به بانک خصوصی از بیمه استفاده کند نه میفهمد اگر به سپرده احتیاج داشت میتواند از آن حساب سپرده استفاده کند سال آینده ۱۶۰ تومان که از بانک گرفته میبرد پس بدهد میگویند شما ۴۰۰ تومان دیگر بدهکارید زارع تعجب میکند که من اصلاً ۱۶۰ تومان گرفتم ۱۶۰ تومان را هم دارم پس میدهم چطور چهارصد تومان بدهکارم دو مرتبه معلوم میشود که برای سال آینده ۱۲ درصد مجدداً بهره منظور کردهاند و ۱۵ درصد بیمه و آنچه عرض کردم تجدید شده جناب آقای هویدا هر چقدر درآمد روستاها بالا برود هر چقدر توفیق شما در عمران روستاها و رفاه روستائیان بالاتر برود با این شبکه‌ای که به اسم بانکهای خصوصی در تمام دهات و روستاها گسترش پیدا کرده چطور ممکن است زارع درآمد داشته باشد که از ۱۶۰ تومان باید ۲۴۰ توان رویش بگذارد و به بانکهای خصوصی بپردازد چاره چیست جناب هزاره نظارت بانک مرکزی از چه بابت است تصمیمات بانکها از روی چه اصولی است این آن چیزی است که در برنامه بهره شما باید مورد توجه قرار بگیرد اما صبح ضمن عرایضی که برای رفاه طبقات مختلفی که از طریق دولت به نام مأمور در شهرستان‌ها اعزام می‌شوند عرض کردم بعد از آموزش و پرورش موضوع بهداشت پیش می‌آید هر برنامه اقتصادی هر رشدی در اجتماع بالاخره بوسیله انسان باید آن‌جام بگیرد اگر این انسان سالم نبود سازنده برنامه و اجرا کننده برنامه سالم نبود آن‌جام برنامه هم ناچار ناسالم خواهد بود من از دولت جنابعالی استدعا می‌کنم به این مطلب جواب بفرمائید با ازدیاد جمعیت تهران در ظرف سه سال و شش سال دو مرحله سه سالی ازدیاد جمعیت چه بوده؟ و ازدیاد تخت‌های بیمارستان برای مردمی‌که ندارند برای هر شب ۵۰۰ تومان به بیمارستان‌های خصوصی بدهند چقدر است (یک نفر از نمایندگان – پانصد تومان نیست) بنده عرض می‌کنم رقم ۱۰۰ تومان است ولی جناب آقای هویدا صورت سازیها را بخواهند و ببینند آنچه که وصول می‌کنند ۵۰۰ تومان است در سال گذشته دوستان من راجع به برنامه دولت در امر وزارت بهداری و دادن وام برای تهیه بیمارستان‌ها مطالبی تهیه کردن و ارائه کردند من از شما سپاسگزار می‌شوم اگر جناب عالی نتیجه اجرای این برنامه را ارائه بفرمائید حال به عوض اینکه این برنامه خوب بوده به یک برنامه موفقیت آمیز شما برنامه‌های صنعتی است شهر قزوین و شهر اراک و شهر تبریز در آینده‌اش مجسم بفرمائید که تعداد ساکنان و ترتیب اجتماعی که در آن‌جا هست چیست جناب دکتر الموتی ده‌ها هزار کارگری که از روستاها به شهرها منتقل شده‌اند برای بیمارستان و بهداری و بهداشت اینها در این بودجه شما حقیقتاً هر چه گشتم گسترشی متناسب با گسترش صنعت ندیدم نتیجه چه خواهد شد نتیجه این خواهد شد که اگر کارگر بیمار شد صنعت شما هم صدمه خواهد دید اما فراموش نفرمائید ساختن بیمارستان‌های تهران کافی نیست ساختمان بیمارستان تبریز و قزوین و اراک همه دردی را دوا نمی‌کند چرا برای اینکه اگر این بمیار روستائی شما در محل وسیله نداشته باشد آنقدر مریض خواهد شد که اگر در محل برای مداوا و معالجه او برای شما ۲۰ تومان تمام می‌شد در تهران که برسد ۲۰۰ تومان تمام می‌شود و ما ناچاریم در همان حدی که وعده فرمودید به روستاها توجه می‌شود به قسمت بهداشت و بهداری روستاها نیز توجه بشود به ظاهر مطلب بسیار کم اهمیت است ولی در واقع از همه مسائل مهمتر است که امروز ما آنرا به صورت فانتزی می‌شنویم یک روزی خواهیم دید که اگر امروز توجه نکنیم نسل‌های آینده این گناه ما را نخواهند بخشید و آن کثافت هوا است (دکتر رهنوردی- بفرمائید آلودگی هوا) آلودگی هوا است در این مورد باید عرض کنم سمینار تشکیل شد صحبت‌ها گفته شد مقالات مهم نوشته شد ولی آیا برای دود گازوئیل اتومبیل دستگاه‌های دولتی خودتان آنچه در اختیار دولت بوده و به شهرداری واگذار کردید آنچه که اطبائی مثل ایشان بهتر از بنده می‌دانند و بعد از جنگ دوم معتقدند مطلعینی که متجاوز از ۱۰۰۰ نوع کسالتهای مختلف ناشی از همین آلودگی هوا پیدا شده دولت چه برنامه‌ای دارد باید صبر کنید که کار از کار بگذرد و یک مطلبی مثل متروی تهران بصورت لاینحل درآید تا هر جائی که بخواهید دست بزنید بگویند ترکیبش به هم می‌خورد و نمی‌شود، اما فرض می‌کنم موضوع آموزش و مسکن و بهداشت هم تأمین شد مردی سالم با حقوق مکفی در مملکت ما وجود داشت قبل از هر چیز انسان احساس می‌کند که احتیاج به احقاق حق دارد و قبل از هر چیز رشد اقتصادی احتیاج به محیط متناسب و تأمین واقعی برای گسترش دارد من یک اشاره‌ای به دستگاه احقاق حق شما به نام دادگستری و میزان توجه شما به احقاق حق مردم می‌کنم وزارت دادگستری ما پارسال ۱۴۱ میلیون تومان بودجه برای رسیدگی دعاوی داشت این را ترقی دادند به ۱۵۱ میلیون رسید ۲۱ میلیون تومان بودجه برای تسهیلات قضائی داشت این را کردیم ۲۶ میلیون و ۲۴ میلیون تومان بودجه برای خدمات عمومی داشت این را کردیم ۲۸ میلیون جمع ۱۸۶ میلیون تومان را به ۲۰۵ میلیون رساندیم یعنی با یک رشد ۱۹ میلیون تومان تصمیم گرفتیم. رئیس محترم کمیسیون بودجه مجلس در یک بودجه که ۷ هزار میلیون تومان زیاد شده حتی بیش از هفت هزار میلیون تومان زیاد شده آیا به نظر شما توجه به احقاق مردم و تأمین یک محیط سالم برای رشد اقتصادی نوزده میلیون تومان کافی است من معتقدم نیست اما از این هم مطلب نامطلوبتری در این‌جا دارم آقای وزیر اصلاحات ارضی از امروز ندیدم ولی آمارهائی که ایشان می‌دهند در گسترش تعداد زارعین صاحب نسق که مالک شده‌اند و همه اینها احتیاج به آن سند مالکیت دارند و در مقابل یک مالک سابق از برکت انقلاب سفید امروز حداقل ده الی دویست نفر صاحب زمین شده‌اند که مراجعه کننده به ثبت اسناد هستند و مرعوف است که ثبت اسناد یکی از دستگاههای عقب افتاده مملکت بوده معهذا فقط دو میلیون تومان به بودجه آن اضافه شده در این مورد چه می‌فرمائید من عرض می‌کنم دو میلیون تومان اضافه شده در سال ۴۹ هفتاد و چهار میلیون می‌دادید اکنون ۷۶ میلیون تومان لطف می‌فرمائید جناب نخست‌وزیر من هم تفریح‌گاهها را دوست دارم من هم مسائل پرستیژی را در مملکت دوست دارم سرم را هم بلندتر نگه می‌دارم ولی برای تعادل در یک بودجه برنامه‌ای فکر می‌فرمائید صحیح است که ما به مؤسساتی که شاید کارکنانشان از صد نفر تجاوز نکند و استفاده کنندگان از این مؤسسات از هزار نفر تجاوز نکند و استفاده کنندگان از این مؤسسات از هزار نفر متجاوز نباشد بیش از سه میلیون تومان در بودجه شما ببینم ولی برای موسسه‌ای مثل ثبت اسناد که تعداد مراجعه کنندگانش زیاد است و کارمندان زیادی دارد و از لحاظ میزان عقب افتادگی و احتیاج به رشدش آیا دو میلیون کافی است؟ از سیمای راضی جناب دکتر مجیدی می‌بینم خوشوقت است که از شنیدن چنین حرفهائی که مستقیماً متوجه جنابعالی باشد معاف شدید و لیکن غیر مستقیمی آن موضوع بهداشت قسمت اعظمش متوجه شما است بهداشت به همان تناسبی که مراکز کارگری شما متراکم‌تر می‌شود توجه به آن بیشتر لازم است و به آن ترتیب که بیمه اجتماعی گسترش پیدا می‌کند مستولیت شما بیشتر می‌شود من وارد انتقاد یا تأیید هیچکدام نمی‌شوم ولی وظیفه خود می‌دانم این تذکر را به شما بدهم که مثل بودجه ثبت اسناد و مثل موضوع آلودگی هوا یک روز نیائید بگوئید خیلی دیر شده و اجازه می‌خواهم قبل از وارد شدن به مطلب مورد علاقه برنامه دولت که گسترش صنایع است آن چیزی که علاوه بر صنعت مورد علاقه همه ملت و در رأس همه رهبر ملت است امر کشاورزی را یادآوری کنم کشاورزی ما احتیاج به جبران بی‌توجهی‌های گذشته دارد تعداد وزارت‌خانه‌هائی که به این کار اشتغال دارند زیاد شده ولی نتایج کارشان یقین دارم مورد رضایت خود جناب عالی هم نیست قصدم از وزارت‌خانه معینی نیست ولی نتیجه حاصله از رشد کشاورزی مملکت صبح عرض کردم حضرتعالی به تعادلها علاقه مندید ما هم به این علاقه‌مندیم رشدی که شما ۴ /۱۰ درصد یا دوازده درصد رشد اقتصادی مملکت را ارائه می‌فرمائید در تقسیم‌بندی این رشد ببینیم که یکی سی و پنج درصد یکی ۵ /۳ درصد است و آنچه که مشکل است کشاورزی است جناب آقای نخست‌وزیر در برنامه امسال شما امروز ملاحظه کردم که در سال ۵۰ تثبیت خاک از طریق جنگل حفاظت آب ریزها افزایش تولید علوفه طرحهای آبادانی مناطق عشایری تحقیق و ترویج کشاورزی اعتبارات نظارت شده تسطیح اراضی اصلاح بذر و نهال و شبکه آبیاری همگی پیش‌بینی شده اما من از شما استدعا دارم ضمن فرمایشاتی که می‌فرمائید بفرمائید این شبکه آبیاری که در این‌جا اشاره شده آن مراتع که در این‌جا اشاره شده با نطقی که از زبان مسئول مربوطه برق در پیشگاه شاهنشاه در کنار سدهای مختلف می‌شنیدیم که این سد ۱۲۳ هزار هکتار در زیر کشت خواهد گرفت این سد دیگر تعداد این هزارها هکتار را مشروب خواهد کرد و خود من که امسال هم دهمین سال است که از زمان آن نطق گذشته می‌بینم شبکه‌ای که در همان سال در برنامه بودجه تا کنون تحقق نیافته چه باید بکنیم مرسوم نیست که مجلس از دولت ضمانت بخواهد ولی من این سنت را می‌گذارم احترام فرمایش جنابعالی برای من قبول، بیائید بگوئید که من در فلان تاریخ فلان قدر شبکه به شما تحویل می‌دهیم شما می‌خواهید جنگل‌کاری کنید اطلاع دارید که وزارت آب و برق شما با کنترلی که روی آب باید بکند ولی نتیجه‌ای حاصل شده درختهای موجود بار آور را هم دارد می‌خشکاند و به خشکی می‌کشاند اطلاع داشتید شما آقای دکتر احمدی؟ من به شما می‌گویم از وضع باغات کرمان تحقیق بکنید این‌جاست که صحبت انقلاب پیش می‌آید می‌گوئید آئین‌نامه نوشته است که اگر یکی از شرکاء تقاضای چاه کرد باید همه شرکاء زمین موافق باشند اگر یک پدری فوت کرد و یک پسر ارشد رفت اجازه یک چاه بدهید همه این مطالب صحیح است ولی آیا باید با یک شور انقلابی تصمیم انقلابی گرفت این‌جاست که بحث انقلاب پیش می‌آید باید نشست و فکر کرد که قبل از سال درخت خشک نشود جناب هویدا موجب خوشوقتی است که به مناطق عشایر نشین وعده فرمودید که توجه خواهد شد ولی هر سکه دورو دار روزی وقتی قرار شد مراتع محافظت بشود همان موقع تیمسار ریاحی این‌جا بودند و وزیر کشاورزی بودند گفتم هزاران سال دامدار ایرانی فقط آشنا به کوه است صحرا، و چراندن دام اگر شما می‌خواهید دام دار ایرانی به آن درجه رشدی که دامدار سوئیسی رسیده برسد که از هر دامش چقدر استفاده می‌کنید باید به او یاد بدهید که چه جور می‌شود دام را بست و علوفه را تهیه کرد و خشک کرد و به جنگل و صحرا نرفت برنامه اجرا نشد نتیجه گوشت یخ‌زده باب شد حالا این عشایر از هم اکنون احتیاج به چند نکته دارند که جل توجه جنابعالی را می‌کنم باید ترتیبی برای تهیه علوفه دامهای عشایر پیش بینی کرد باید کارخانجاتی برای تکمیل این علوفه‌ها در آن نزدیکی دایر بشود باید نژاد دامهای آن‌ها اصلاح بشود باید کارهای دستی آن‌ها تشویق بشود چون صنایع دستی ما خود حضرتعالی که اهل ذوق و هنر هستید بیش از هر کس می‌مدانید از یک طرح و ذوق عالی بهره‌مند است اگر توجه بشود منبع صادرات قابل توجهی برای مملکت خواهد شد باید از هم اکنون پیش‌بینی شرکت تعاونی برای آن‌ها کرد و بالاخره باید برای آموزش و تعلیمات آن‌ها نحوه خاصی اتخاذ کرد اگر این مسائل و این فصول با هم پیشرفت کرد توفیق برنامه شما موجب کمال تشکر است ولیکن عدم توازن آن‌ها هر یک ممکن است نفع حاصل از یک بخش را با ضرر زیادتر در بخش دیگر به تأسف تبدیل کند من برای نمونه عدم توجه دولت و عدم تعادل توجه به صنعت و کشاورزی فقط یک مثال می‌آورم چند روز قبل صحبت بانک توسعه صنایع بود که علاوه بر کمکهائی که تا کنون دولت کرده که در حدود پانصد الی هزار میلیون تومان است و موفقیت هم داشته آمدید می‌خواهید باز هم به هر میزان و حداقل گفتید در حدود هزار و پانصد میلیون تومان برای وامهائی که این بانک می‌گیرد دولت تضمین می‌کند خوب کاری کردید توفیقی پیدا کردید تشویق شدید و می‌خواهید توسعه بدهید ولی درباره کشاورزی و صندوق بانک کشاورزی شما ببخشید صندوق بانک نیست صندوق توسعه کشاورزی چه مبلغ دادید صد میلیون تومان این صد میلیون تومان هم جذب نشده چرا برای اینکه دیر شروع کردید اگر همین کار را آن روزی که برنامه توسعه صنعت شروع شد با هم شروع می‌کردید از کجا معلوم بود گسترش صنعت شروع شد با هم شروع می‌کردید از کجا معلوم بود گسترش صندوق کشاورزی شما اگر به تمامی توسعه و گسترش صندوق توسعه و صنعت نمی‌رسید به نصف آن رسیده بود پس از تذکر برای این جهت است که شما یک بار دیگر به سازمان برنامه که تشریف می‌برید بفرمائید فقط به کارهائی که اشخاص فهمیده و مهندسی مشاور در اطاقهای کولردار می‌نشینند و تصمیم می‌گیرند، نپردازید به کارهائی که به میدان و صحرا و کشاورزی باید رفت بیشتر توجه بکنید. باز یک مثالی برای آبیاری برای اینکه مهمترین قسمت کشاورزی ما به آبیاری بستگی دارد حضرتعالی می‌دانید جزو مقررات حفاظت آبها بر این قرار شده که فقط اجازه می‌دهند که در بعضی مناطق اگر قناتی خشک شده باشد در مادر چاه آن قنات چاه عمیق زده بشود ولی کسانی که با کشاورزی سر و کار دارند بهتر از من می‌دانند که بعضی اوقات ما در چاه تا مزرعه و باغ چندین فرسخ فاصله دارد آیا برای کشاورز و باغ دار مقدور است که چندین فرسخ آب را یا از جوی روباز بیاورد که تبخیر بشود یا لوله کشی بکند اگر این چنین می‌شود کرد این باید در برنامه بودجه شما و وزارت آب و برق بر عهده دولت باشد همانطوری که دولت در صنعت و معدن و سد سرمایه می‌گذارد در احداث این چاهها و لوله کشی بر دولت است که سرمایه بگذارد بنده به مناسبت طولانی شدن صحبت سعی می‌کنم هر چه زودتر مطالب را کوتاه بکنم (احسنت) و قسمت آخر در مورد وزارت آب و برق احتیاج مبرم هست که در رسانیدن برق به روستاها و در تقلیل نرخ برق مصرف کشاورزی هر چه می‌توانند توجه بکنند در حال حاضر برای یک ترانسفورماتور چاه جناب آقای مصطفوی می‌دانید چقدر پول لازم است من به شما می‌گویم متجاوز از سی هزار تومان و برای موتور سی هزار تومان و در کشاورزی که اصولاً طوری است که سرمایه‌گذاری آن خیلی کم به ده درصد درآمد می‌رسد فکر می‌کنید با این ترتیب ممکن باشد که ما در جاهائی که با چاه باید عمل کنیم کشاورزان تشویق بشوند و آب را با استفاده از برق دربیاورند به یقین نمی‌شود پس قسمت بعدی تکیه روی رساندن برق به دهات نه تنها برای روشنائی و مظاهر تمدن را نشاندادن بلکه برای کار اساسی آن‌ها است در پایان قسمت آب اجازه بفرمائید که یک بار دیگر راجع‌به سد شاه عباس کبیر اظهار خوشوقتی و تشکر بشود ولیکن باز راجع‌به شبکه آبرسانی آن تاکید بشود فرمایش شاهنشاه سرلوحه برنامه‌های دولت است و این فرمایش از شاهنشاه است اگر روابط بین طبقات ناسالم باشد محیط ناسالمی در مملکت برقرار می‌شود که خواسته اجنبی است قطعاً شاهنشاه این فرمایش را از لحاظ طبقات اجتماعی فرمودند و انقلاب سفید ایران هم برای سالم کردن روابط بین طبقات بوده ولی من از این تذکر و فرمایش برای روابط دستگاه دولت و افراد ملت استفاده می‌کنم و یادآور می‌شوم هر چقدر توفیق شما در رشد اقتصادی و در پیشرفت صنعت بیشتر بشود اگر روابط مراجعه کنندگان و دستگاه داری سالم نباشد و اصلاح نشود و مراجعه کننده ادارات راضی بیرون نیاید خواسته شاهنشاه تأمین نشده خوشوقتم که اخیراً حضرتعالی در فرمایشاتتان سخنگوی ما شدید و آن عدم رضایتی که ما از زبان مردم درباره عدم رضایت از گردش اداری بعضی دستگاهها عنوان می‌کردیم شما بشنوید شما می‌گوئید که چه کسی بشنود؟ تشویق بکنید و عمل بفرمائید جنابعالی بهتر از من می‌دانید رشد اقتصادی باید همراه اصلاح اداری باشد یک اجتماعی که پول داشت افراد مرفه بودند شکمشان سیر بود ولیکن از دستگاه دولتشان ناراضی بودند به مراتب اجتماع ناسالمتری است با آنکه دلیلی نیست که افراد ملت از دستگاه دولت ناراضی باشند معهذا اگر کسی گفت از دستگاه اداری شما راضی است دروغ گفته است دستگاه اداری آنچنان است که نه کارمند راضی است و نه مراجعه کننده راضی نه شمای رئیس راضی و نه من منتقد راضی و این همان مطلبی است که به انقلاب اداری بر می‌خورد و اما انقلاب اداری تنها با افزایش هزینه‌های اداری اصلاح نمی‌شود البته خوش قلبی شما و علاقمندی به مرئوسین خود باعث شده ارقامی در ستونهای مختلف برای پرداخت مبالغی به کارمندان دولت در این بودجه امسال شما پیش بینی کردید ما هم کارمندان دولت را در صف مقدم خدمتگذاران مملکت می‌شناسیم باید به اینها رسیدگی شود ولی تنها با روغن موتور ریختن موتور درست کار نمی‌کند و کار تمام نمی‌شود باید موتور هم درست بچرخد اگر به موازات این پرداخت که به جا بوده اگر ترتیبی اتخاذ می‌فرمودید که پرداخت در مقابل نتیجه بیشتر و ارزش‌یابی‌هائی که اخیراً شروع کرده‌اید به نحوی شود که این اصلاح اداری را بالاخره به گردش در بیاورد جای خوشوقتی خواهد بود (نخست‌وزیر- انشاءالله) اما انشاء‌الله حضرتعالی موقعی تحقق پیدا خواهد کرد که به دو مطلب توجه داشته باشید یکی سازمان و یکی تشکیل دهنده این سازمان که کارمند دولت است من اکثراً به خاطر می‌آورم که در ابتدای برنامه این دولت صحبت از این بود که از دوباره کاریها جلوگیری شود سازمان‌های زائد را ادغام کنیم قسمت‌های مورد نیاز را گسترش بدهیم ولی هیچ یک تحقق پیدا نکرد و برای نمونه موضوع گوشت است مثالی برای شما می‌آورم حفظ مراتع با وزارت منابع طبیعی است رشد علوفه با وزارت کشاورزی خود فرد تهیه کننده علوفه مرتبط با وزارت اصلاحات ارضی است کنترل کننده توزیع کننده گوشت وزارت تولیدات کشاورزی است بعضی اوقات مکاتباتی که در این موارد بین این دستگاهها رد و بدل شد و طول زمان تصمیمی‌که باید گرفته شود هر کدام با یک سلیقه و مخالفتهای متقابل از رشد یک گوساله که گاو بشود گذشته و این یک قسمت از اصلاح اداری است برای حذف تشریفات اداری نبود سعی می‌کنم کوتاه کنم و به این سبب از آوردن ارقام خودداری می‌کنم (اشاره به آقای نخست‌وزیر که با یکی از آقایان وزیران صحبت می‌کردند) هر توضیحی می‌خواهید از من بپرسید بهتر از آن‌ها می‌دانم (خنده نمایندگان) (مهندسی عطائی- شما بودجه به این مفصلی را چقدر طول کشید که مطالعه فرمودید در این مدت که به کمیسیون بودجه ایراد می‌گیرد در ۴۸ ساعت سطحی مطالعه کرده است) اما جناب آقای هویدا یکی از برنامه‌های مفید این است که باید ترتیبی بدهید که محصلین فارغ‌التحصیل و کارمندان جوان و با سواد با هر امتیازی که شده به شهرستان‌ها بروند خود اینها باعث خواهد شد نحوه کارشان موجب اصلاح یک سازمان کهنه بشود که شما می‌خواهید اصلاح کنید اما آخرش انقلاب اداری برمی‌گردد و به موسسه اداری که اسمش را تازگی‌ها چی گذاشتید سازماناداری و استخدامی‌کشور آنچه که خود حضرتعالی هم در وزارت کشور اشاره فرمودید و راجع‌به قانون استخدام بود و چون صبح اشاره کرده‌ام تکرار مطلب نمی‌کنم ولی بنا به آن مثال هر چه بگندد نمکش می‌زنند وای به روزی که بگندد نمک چاره‌ای بکنید برای این سازمان و اما بالاتر از این مسائل حقوق و مسکن و حتی بهداشت بالاتر از انقلاب اداری که همه اینها وقتی درست خواهد چرخید مه اجتماع ما از لحاظ معنوی درست شده باشد که از جمله دستگاه دولت هم یک قسمت از دستگاه عمومی‌مملکت است فرمایشات شاهنشاه ما در کنفرانس یک‌شبنه چهارم بهمن ماه چنین است «اما وقتی اینکارها را نیز کردیم و انقلاب اداری را از لحاظ سازمان به ثمر رساندیم یک چیز دیگر هنوز باقی است که باز وقت می‌خواهد و آن اخلاق عمومی‌است که مربوط به اخلاق مراجعه کننده است و آن کسی است که پشت میز نشسته است و این دیگر چیزی است مربوط به تربیت جامعه» خود حضرتعالی نخست‌وزیر بودید وزیر دارایی بودید از ۸ سال قبل هر بار که افتخار صحبت در بودجه برای بنده حاصل شد گفتم در مدارس تنها ترکیبات شیمیائی و فورمولهای مثلثاتی برای ما آدم نمی‌سازد باید از لحاظ مبانی اخلاقی مملکت برنامه داشته باشد من از وزیر آموزش و پرورش تقاضا می‌کنم ضمن بیان مطلب به ما بگویند در جمع کار مملکت برای این موضوع چه کرده‌اید حال هم یادآوری می‌کنم کتابهائی که در مدارس تدریس می‌شود بعضی‌هاش را بخوانید جز وظایف شماست و گردش کار مدارس را باید به عرضتان برسانم ببینید آیا در ظرف این هفت سال کمترین توجهی شد که لااقل مطالبی که باید در آن‌ها باشد آن چنان تنظیم بشود که از جهت اخلاقی هم اثری روی شاگرد بگذارد آیا هیچ چنین عملی شده؟ جناب آقای هویدا می‌دانم در پیش خود فکر می‌فرمائید من مطالب خیلی و غیرممکن را این‌جا مطرح می‌کنم فراموش نفرمائید شما هم در یک مسندی نشسته‌اید که کلی‌ترین مسائل مملکت را باید قبول بکنید و توجه کنید یکی از قسمت‌های دستگاه دولت شما ک در خراب کردن اخلاق عمومیم مؤثر است ک در بی اعتقاد کردن سایر مأمورین به خدمت خودشان موثر است که در بی انضباطی در کارهای دولت موثر است سازمان‌های بازرگانی و انتفاعی دولت هستند اینها چه دستگاهائی هستند اینها دستگاههائی هستند با قدرت دولت و با پول ملت با دست گشاده و در واقع بدون هیچ مسئولیت و کارمندان دیگر را به وضع خودشان جسور می‌کنند ملت را نسبت به خرج خودشان بی‌اعتماد می‌کنند و شما را از یک ریخت و پاشها قاعدتاً باید ناراحت بکنند ولی در این بودجه شما هیچ اقدامی‌برای حل این مشکل ندیدم شما لوله کشی گاز لازم دارید قبول داریم شرکت نفت لازم دارید قبول داریم ولی این مؤسساتی که خود شما می‌بینید سربار دولتند و خورنده پول ملت هستند تفریط کننده بودجه شما هستند چرا اینها را نگه می‌دارید آقای هویدا از۸۰ دستگاه رقیبی که برای بخش خصوصی مالیات دهنده ساختند به عنوان اینکه خدمت اجتماعی بکنند می‌دانید چه شد ۱۷ دستگاه به خزانه دولت کمک می‌دهند ۸۰ دستگاه منهای آن ۱۷ تا ضرر می‌دهند و یا هر چه درمی‌آورند اگر بی‌ادبی نباشد آنچنان که ارث پدرشان است به نحوی در بین خودشان تقسیم می‌کنند یا گسترش می‌دهند بنده راجع به خیلی از این دستگاهها رقم دارم ولی با سپاسگزاری از اینکه در این مدت به عرایضم توجه کرده‌اید متقابلاً سعی می‌کنم هر چه ممکن است کوتاه‌تر کنم و اگر شما بخواهید توجه کنید همین کلیات خطوط اصلی کار را تعیین می‌کند و اما قسمت آخر در این بحث موضوع صنعت است صنعت یکی از بخش‌های موفق مملکت ما در چند ساله اخیر بوده است جای بسیار خوشوقتی است ولی چند نکته اساسی در کار صنعت باید مورد توجه مسئولین امر قرار بگیرد صنعت تنها برای پول‌دار شدن سرمایه‌گذاران در این مملکت حمایت نمی‌شود صنعت برای این در مملکت حمایت می‌شود که ما جنس ارزان‌تر در اختیار مصرف کننده بگذاریم در این کار توفیق پیدا کردیم که ما بتوانیم روزی با داشتن مواد اولیه در ایران صنایع خودمان را آنچنان گسترش بدهیم که یک منبع درآمد ارزی برای ما باشد اگر قیمت به نحوی که بتوانند در بازار خارجی رقابت کنند رعایت نشود این توفیق حاصل نشده که هیچ ما یک مقداری پول کارخانه داده‌ایم و وارد کرده‌ایم و بالاخره جناب آقای هویدا اگر نظر مرا نمی‌پسندید با متخصصین مشورت کنید ما لازم نداریم بگوئیم همه صنایع دنیا را در ایران داریم باید ببینیم در دنیا چه کرده‌اند آیا مملکت سوئد که یکی از بزرگترین ممالک صنعتی دنیاست همه صنایع را دارد یا فقط قسمت‌های فولاد و سایر قسمت‌هائی را دارد که صرف می‌کند و می‌تواند از دیگران جلو بیفتد تکیه می‌کند خط مشی ما با داشتن نفت با فرمایشی که شاهنشاه می‌فرمایند که سه هزار نوع فرآورده نفتی در دنیا هست که بعضی از آن‌ها قیمتش صد برابر مواد اولیه است آیا این نخواهد بود که یک مملکت نفتی توجه بخصوص بکند که صنایع مربوط به نفت را گسترش بدهد بنابراین آنچه مربوط به صنعت است من از شما تقاضا می‌کنم یک تجدید نظری در مورد کاستن حمایت زائد بر نیاز صنایع داخلی باید بشود چرا؟ برای اینکه این صنایع روزی سالم خواهند بود که بر اساس مدیریت و گردش صحیح بتواند روی پای خود بایستد اگر فقط سود بازرگانی و گمرک شما و حمایت یک طرفه شما موجب این باشد که این جنس به فروش برود هرگاه موجباتی فراهم شد که این حمایت کم بشود هم صاحب صنعت ورشکست شده هم زحمات شما به هدر رفته و هم وقت مملکت تلف شده و بالاخره آنچه که هر سال حضرتعالی جزو یکی از نکات مثبت بودجه خودتان به مجلس ارائه می‌دهید تعداد شغل و زمینه کار و اشتغال برای نیروی فعاله است من بیش از ۸ سال در این مورد باید عرض کنم قریب ۱۵ سال است هر بار به وزیر آموزش و پرورش و وزیر کار یادآوری می‌کنم این محصلین ما که می‌روند به خارج تحصیل می‌کنند این دانشکده‌ها و دانشگاههای ما که گسترش پیدا می‌کند بر چه اساس و ضابطه و نیاز رشته تحصیلی آن‌ها انتخاب می‌شود و حقیقت عرض کنم تا امروز هیچ کس جواب صحیحی به من نداد و عمل صحیح نشد ما احتیاج داریم صنعت خودمان و آموزش و پرورش خودمان هر دو را با در نظر گرفتن وضع اشتغالی که برای نیروی فعاله این مملکت در پیش است در نظر بگیریم اگر غیر از ین باشد جنس گران تر می‌شود خارجی را از مملکت نمی‌توانید بیرون کنید برای اینکه به وجودش احتیاج داریم و ای بسا تحصیلکرده‌هائی که رشته تحصیلی‌شان مورد نیاز نیست بیکار می‌مانند و سربار جامعه می‌شوند بالاخره یک روزی همه این مطالب باید تحقق پیدا کند و هر روزی که ما شروع کنیم زود نیست بلکه چند وقتی وقت گم کرده‌ایم من اکنون عرایضم را خاتمه می‌دهم (احسنت) امیدوارم دولت اقلیت را مخالف سرسخت و دشمن بی‌منطق خود نداند من می‌توانستم به عوض خرده‌گیری‌ها و انتقادات و بیانات صادقانه خودم از پشت این تریبون از بودجه شما تجلیل کنم آن را شاهکاری بدانم (رضوی- شاهکار هم هست) در تعریف از آن سخن‌سرائی نمایم و شما را خوشحال و سپاسگذار و مرهون خود سازم اما ما دوست شما هستیم دوست که عیب فاحش دوست را نگوید و در مورد خطا سکوت کند به عیب دوست و به اشتباه او کمک کرده و آن را تشدید نموده ممکن است اکثریت که امروز آنچنان ابراز احساسات می‌کردند عاشق شما باشند عاشق عیب معشوق را نمی‌بیند (خنده نمایندگان) و از هر عیب او هزار حسن می‌تراشد اما می‌گویند عشق کور و دوستی بیناست ما عیب و حسن هر دو را می‌بینیم (آفرین) محاسنتان را می‌ستائیم و معایبتان را به شما می‌گوئیم (احسنت) شما هم بیائید یک بار به انتقادات دوستانه و اعتقادات صادقانه ما گوش فرا دهید و امیدوارم شما به این حقیقت توجه داشته باشید کشور ما ایران به یمن خرد و روشن‌بینی شاهنشاه خویش قدم به راه ترقی و عظمتی گذاشته است که در تاریخ سابقه ندارد (صحیح است) ولی در این دوران حساس تاریخ همه ما وظیفه داریم که صادق باشیم (احسنت) صادق به شاهنشاه صادق به وطن و صادق به وظیفه خویش (احسنت) تا از این آزمایش بزرگ سرافراز درآئیم.

محل نور تجلی است رأی انور شاه
چو قرب او طلبی در صفای نیت کوش (آفرین)

پیش از ما کسانی بر کرسیهای نمایندگی مجلس نشسته بودند بعد از ما هم کسانی به این خانه راه خواهند یافت فقط آن عده در پیشگاه شاهنشاه و تاریخ و ملت و وجدان خویش سرافرازند که در تحت هیچ شرایطی وظایف خود را فراموش نکرده باشند (صحیح است) و از مواجه با حقیقت نهراسند و به حکم همین وظیفه بود که امروز بنده این عرایض را کردم و امیدوارم مورد توجه قرار گیرد (احسنت – احسنت)

- تصویب صورت جلسه نهم اسفند ماه

۳- تصویب صورت جلسه نهم اسفند ماه

رئیس- صورت جلسه روز یکشنبه گذشته بین خانمها و آقایان توزیع شده است نظر نیست؟ آقای دکتر مهذب.

دکتر مهذب- اصلاحاتی است که تقدیم می‌شود.

رئیس- اصلاح می‌شود نظر دیگری نیست؟ (اظهاری نشد)، صورت‌جلسه تصویب می‌شود.

- ادامه بحث در کلیات گزارش کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور

۴- ادامه بحث در کلیات گزارش کمیسیون بودجه راجع به لایحه بودجه سال ۱۳۵۰ کل کشور

رئیس- آقای پزشکپور در کلیات بودجه کل کشور صحبت می‌فرمایند.

پزشکپور- همکاران گرامی، ریاست محترم مجلس شورای ملی، قبل از آغاز سخن تذکر این نکته را ضرور می‌شناسم که من بعنوان مخالف با بودجه تقدیمی‌دولت صحبت می‌کنم، شاید بیان این نکته ایجاد شگفتی کرده باشد (پوربابائی- برای کی؟) لااقل برای خود من (خنده نمایندگان) در مورد جنابعالی که جای حرف و سخن نبود اما سخن این است که من از صبح که در این‌جا حضور داشته‌ام و همکار ارجمند گرامی‌جناب رامبد در کرسی مخالفت با کلماتی نغز و جملاتی دل نشین و استدلالی قوی پیرامون بودجه دولت صحبت کردند وقتی که پیچ رادیو را باز کردم و خبری را که رادیو پخش می‌کرد شنیدم اگر من در مجلس نمی‌بودم و سخنان آقای رامبد را نشنیده بودم فکر می‌کردم ایشان به عنوان موافق در بودجه صحبت کرده‌اند بنابراین لااقل این اندک روزنه‌ای که هست و چنین مرسوم شده است که بهنگام بحث پیرامون بودجه تا حدی مطالب و مباحث مطروحه مورد توجه قرار گیرد شایسته این است و شأن بحث پیرامون بودجه این است که بخصوص دستگاههای تبلیغاتی دولت برای انعکاس مطالب واقعاً حفظ این امانت‌داری را بنماید که لااقل خلاصه و چکیده‌ای از نظراتی که بیان می‌شود منعکس کنند برای اینکه هم میهنان ما بدانند که نسبت به بودجه یعنی لایحه تقدیمی دولت آنهم بخصوص در مورد بودجه‌ای که عظیمترین حجم را طی تاریخ مشروطیت ایران داشته است و دارد موافق و مخالف نظراتی بیان کردند، استدلالهائی کردند و توضیحات و توجیهاتی را بیان نمودند، بنابراین این تذکر برای این بود که اگر احیاناً پیچ رادیو را باز کردم و خبرها را شنیدم دچار این اشتباه نشوم که نکند کسی دیگر بوده است که بعنوان موافق صحبت کرده است (مهندس عطائی – شما کدام رادیو را گوش کرده‌اید؟) مطمئناً رادیوئی را که شما می‌شنوید نبوده است چون من رادیو ایران را گوش می‌کنم (مهندس عطائی – قرار بود آقای دکتر صدر صحبت کنند نه شما!) مدافع ایشان شما باشید اما پیرامون بحث بودجه این چهارمین سالی است که ما نمایندگان گروه پارلمانی پان ایرانیست در خدمت همکاران گرامی بودجه تقدیمی دولت را مرد بحث و مداقه قرار می‌دهیم و در موارد دیگر هم لوایحی را که دولت تقدیم مجلس شورای ملی کرده است با دقت بررسی کرده و مورد اظهار نظر قرار داده‌ایم و چه بسا در مواردی با بعضی از این بررسیها همکاران هم‌آهنگی داشته‌اند و چه بسا هم‌آهنگی نداشتند، اما من حدس می‌زنم در یک مورد بی گمان این اتفاق نظر هست که همچنان که در نخستین جلسه‌ای که این‌جا تشکیل شد و من در پیشگاه مجلس مقدس شورای ملی مطالبی را عرض کردم مبنی بر کار ما در این ساحت مقدس بر چه اساس و بر مبنای چه ضوابطی خواهد بود، از آن اساس و ضوابط به راستی و منصفانه اگر داوری کند انحرافی پیدا نکردیم، حتی این نکته را عرض کردم که ما بهیچوجه مسئله ایفای وظایف نمایندگی را در مجلس شورای ملی از این دیدگاه برسی نمی‌کنیم که ما اصطلاحاً اقلیت هستیم و شما اکثریت زیرا کسی که روی این صندلی می‌نشیند نه نماینده گروه خاصی است و نه نماینده جمع خاص و نه نماینده منطقه خاص، به حکم قانون اساسی و به حکم اصول نماینده همگی ملت ایران است (صحیح است) و از جانب همگی ملت ایران بررسی می‌کند النهایه بررسی از دیدگاه خودش، ولی سخن جمعی را نمی‌گوید سخن گروه خاصی را نمی‌گوید بلکه بر آن ضوابط عقیدتی که دارد و بنا بر آن سلیقه و عقیده‌ای که دارد مصالح ملی و مصالح اجتماعی را مورد شور و غور و بررسی و بحث قرار می‌دهد و من عرض کردم، همکاران گرامی بدانید ما هرگز بصورت اقلیت و اقلیت دوم رفتار نمی‌کنیم که الزاماً اینکه شما اکثریت هستید یا دولت، دولت اکثریت است پس هر لایحه‌ای را که آورد ما چنین بپنداریم که در برابر او بایستیم و صرفاً به این دلیل مخالفت کنیم. نه به این دلیل که ملاحظه کردید لوایحی بود که واقعاً دیدیم این لایحه بنا به سنجشی که داشتیم منطبق با مصالح ملی است، صحیح است درست است آن را تأیید کردیم و چه بسا در موارد دیگر ایراداتی را که ما مطرح می‌کردیم یا پیشنهادهائی که می‌دادیم بسیاری از دوستان اکثریت با ما هم آهنگی می‌داشتند و بدیهی است هر نماینده ملت گذشته از اصل و کلی اخلاقی به حکم سوگندی که می‌خورد به همان کیفیت می‌بایست رفتار کند لابد هر کس بر همین مدار و اساس کار کرده، ما هم بر اساس افکار و در سطح خدمات در طی این ۴ سالی که رو به اتمام است و وظایف را در مجلس شورای ملی آن‌جام دادیم سعی کردیم هم قلبهای منصف و صادق گاه است و خداوندی که ناظر بر همه اعمال ما است گواه است که دقیقاً شرافتمندانه، منصفانه براساس این اصول کار کردیم بنابراین در موارد دیگر هم بخصوص نسبت به مهمترین مسئله‌ای که مطرح می‌شده است آن لایحه بودجه دولت است بر همین اساس و با اتکاء بر همین ضوابط ما رفتار کرده‌ایم، در این مرد هم جز این نیست نسبت به موردی جمله معترضه‌ای عرض کنم، من به شخصه به شدت معتقدم و این اعتقاد به میزان زیادی در آئین مقدسی که ما از آن تبعیت می‌کنیم و به آن سر سپرده هستیم ریشه دارد و آن این است که برخلاف آنچه عده‌ای اندیشه می‌کنند ایجاب نمی‌کند که رنج‌هائی ببینیم و مشکلاتی را متحمل شویم در یک راه صدماتی را ببینیم ولی به فراز و نشیبهائی روبرو شویم وحال که عمر این‌چنین کوتاه است چرا سعی نکنیم که زندگی را آسان و با کامیابیهای ظاهری بگذاریم یولی ما برخلاف این اندیشه می‌کنیم در حالی که عمر اگر بسیار طولانی بود شاید می‌ارزید که انسان گاه بعضی مسائل را ندیده بگیرد و بعضی اصول عقیدتی خود را زیر پا بگذارد، ولی حال که عمر ما اینقدر کوتاه و ناپایدار است چه بهتر که با صداقت و با فضیلت و با درستی و با اعتقاد به یک مبانی شامخ فکری و با ایثار و فداکاری در راه اجتماع و ملت و سرزمینی که در آن زندگی می‌کنیم بگذرد، با توجه به این نکته که شاید خارج از بحث به نظر می‌رسد اما در واقع بحث پیرامون بودجه به کیفیتی است که حتی هر سخنگوئی که پیرامون بودجه سخن می‌گوید به جا صحیح است که پایه‌ها و مبانی بررسی و استدلال خود را توجیه کند تا دولت و نمایندگان دولت دریابند که او چرا این چنین سخن می‌گوید و یا چه پایه‌هائی برای استدلال سخنش دارد این توضیح را عرض کردم خاصه اینکه این بودجه در مرحله مهمی تقدیم مجلس شورای ملی شده است ما نقطه‌های عطف خاصی در تاریخ ملت خود داریم ولی یکی از نقطه‌های عطف تاریخی ما در این مرحله است پیرامون مسائل دیگر زیاد صحبت شد تنها نمی‌خواهیم پیروزی در مورد نفت را بیان کنیم که یک پیروزی درخشانی بود و همه ملت ایران این پیروزی را تأیید کردند و همه نمایندگان مجلس شورای ملی و نمایندگان گروه‌های پارلمانی در پشت این میز این پیروزی برگ را تجلیل کردند و آمادگی خود را برای حرکت به سمت پیروزیهای وسیع تر ابراز کردند و سپاس خود را به پیشگاه رهبر مملکت تقدیم کردند. اما نقطه عطفی که می‌خواهم عرض کنم در جای دیگر است، در موردی است که اگر عمیقاً احساس ابراز بشود، درخواهیم یافت که در واقع سخن بزرگ و فریاد پر خروش تاریخ ملت ما است آن نکته می‌دانید چیست؟ بدون مبالغه و مجامله عرض می‌کنم، آن‌جا که شاهنشاه ایران زمین آرمان بزرگی را مطرح فرمودند که فرمان تاریخ ایران و سرنوشت در مورد رسالتی است که نژاد ایرانی دارد و آن ایجاد تمدن بزرگ می‌باشد خیلی معنا در این مسئله است تمدن بزرگ در برابر چه وضعی؟ از یک طرف تمدن بزرگ در برابر زندگی خود ما که وارث تمدنهای بزرگ بوده‌ایم تاریخ شاهنشاهی ما حامل دوره‌هائی از تمدنهای بزرگ است و باید مجدداً در این کانون در این سنگر انسانیت در این‌جایگاه پر فروز آئین انسانی آن تمدن بزرگ با اتکا به تکنولوژی عصر بدرخشد اما مهمتر این‌جا است، از طرف دیگر این تمدن بزرگ به استنباط ما پان ایرانیست‌ها در برابر تمدن ماتمزده، نگران و متزلزل غرب به مفهوم کلی قراردارد که انسان‌ها را دچار دلهره و نگرانی نموده است مسئله این است، نقطه عطف این‌جا است که باید ملت ما، سرزمین ما شاهنشاهی ما بار دیگر تمدن بزرگ را در این منطقه از جهان، در قلب آسیا بوجود آورد، برای اینکه با مشعل فروزان خود، با خورشید تابان خود دنیای غم‌زده را روشن کند من فکر می‌کنم همه کسانی که اندک آگاهی و وقوفی به سیر تاریخ این ملت به سیر تاریخ این شاهنشاهی به رسالتهائی که ما مدرسه‌های گوناگون داشته‌ایم در برابر اجتماع بشری ایفاء کرده‌ایم توجه داشته باشند ریشه‌های ژرف و عمیق این اعلام تاریخ را حس می‌کنید و شاید سرنوشت و تقدیر چنین می‌خواست که به هر حال این اعلام در شرایطی بشود که ما به پیشتاز و استقبال برگزاری جشنهای بنیانگذاری شاهنشاهی ایران می‌رویم بنیانگذاری آنچنان نظم اجتماعی و اداری که در ۲۵۰۰ سال پیش از این به یاری جامعه بشری قیام کرد و سنت‌های بردگی را در هم شکست آئین‌ها را گرامی شمرد و آئین انسانی را حاکم کرد و پایه مستحکمی برای زندگی پر فروز گذارد. نقطه عطف ما این‌جا است و ما همگی، هر ایرانی وظیفه دارد که با توجه به این مفهوم و با توجه بدان نقطه عطف ما سیل را بررسی کند، وظایف خود را دریابد و کوششهایش را دنبال کند پس بخصوص از آن‌جا که در گزارش دولت در سخنان آقای نخست‌وزیر در مجلس شورای ملی اشاره به این معنی و مفهوم شده بود که در آستانه کوشش در این راه بودجه به این کیفیت تقدیم می‌شود به میزان بسیار زیادی بحث بررسی که ما نسبت به این بودجه داریم از قالب خشک ارقام خارج می‌شود معطوف می‌شود این بحث و بررسی به جنبه‌های وسیع تر به جنبه‌های اجتماعی و عطف نظر مجلس محترم شورای ملی و دولت به وظایفی که دولت و ملت از جهات مختلف با توجه به این نقطه عطف برای ایفای وظایف خود و رسالت‌هایشان به عهده می‌گیرند در آن از بحث پیرامون بودجه ناچار از تذکر مطلبی هستم که همکار گرامی جناب آقای رامبد هم بیان فرمودند و آن تأخیر در تقدیم بوده است آنهم بودجه‌ای به این کیفیت بودجه‌ای در شرایط آغاز این نقطه عطف و به طور کلی بودجه کل یکساله مملکت به راستی و منصفانه من هر چه پیش خود تعمق کردم نتوانستم دلایل و جهات قانع کننده‌ای برای این همه تأخیر در تقدیم بودجه به مجلس پیدا کنم، البته این‌جا وقتی آقای رامبد صحبت می‌کردند چند تن از همکاران اکثریت نکته‌ای را بیان داشتند، که مسئله نفت مطرح بود ولی هیچ اشکالی نداشت همانطوری که آقای رامبد توضیح دادند بودجه با همان کیفیات و مقدورات به مجلس تقدیم می‌شد و بعد از آن پیروزی بزرگ بودجه‌ای که حاکی از آن پیروزی بود به عنوان متمم بودجه تقدیم می‌شد، به خصوص اینکه واقعاً اگر قرار بود مبارزات ما بیش از این ادامه پیدا کند، اگر قرار بود کمپانیهای نفتی در برابر دعاوی به حق ما مقابله کند و همانطور که رهبر ملت ما فرمودند ما در این مبارزه اگر ضرورت پیدا می‌کرد شیرهای منابع نفتی خود را ببندیم و مدتها این مبارزه ادامه پیدا می‌کرد پس ما می‌بایست همچنان در انتظار نتیجه نهائی باقی می‌ماندیم؟ خاصه اینکه دولت دفتر بودجه دارد، دفتری که مجهز است، کارمندان متعددی هستند کارمندان بررسی‌هائی کردن، آمادگی دارند اما به هر حال آنوقت چگونه می‌توان انتظار داشت ظرف یک هفته یعنی از سه شنبه گذشته تا این سه شنبه واقعاً آنطور که ایجاب می‌کند نمایندگان مجلس شورای ملی و کمیسیون بودجه بنشینند از همه جهات بررسی کنند و البته واقعاً نمی‌شود به نمایندگان ایرادی گرفت، به هر حال امیدواریم، البته ما نمی‌دانیم، جناب رامبد تا حدی نظر دادند که شادی در بودجه بعدی این‌جا سخن بگویند و بعد سخن خود را اصلاح کردند، ولی چون همه چیز بستگی به اراده خداوند دارد چنین پیش‌بینی ما نمی‌توانیم بکنیم، البته بستگی به خواست خداوند دارد (نخست‌وزیر- بفرمائید مشیت الهی) بله مشیت الهی، در این مورد این عارفانه‌ترین و دلنشین‌ترین اصطلاح است، در مورد بودجه مثل اینکه در این چهار سال شاید قبلاً هم اینطور بود در این چهار سال که ما خدمت همکاران گرامی‌بودیم طی بحث‌ها و بررسی‌های متعددی که شد و خوشبختانه باز هم این سپاسگزاری را از کمیسیون بودجه مجلس شورای ملی می‌کنم با توجه به گزارش تفریغ بودجه سال ۱۳۳۶ که به مجلس تقدیم کرد و معلوم شد به هر حال همگی در این مسئله توافق و هم‌آهنگی داریم که صرفاً بودجه یک چهار دیواری برای اعداد و ارقام نیست بلکه بودجه حاوی برنامه‌ها و طرح‌ها و آرمان‌ها و نظرات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی است که مآلا بایستی مورد نظر قرار گیرد، به هر حال دولت می‌گوید من برای حرکت به سمت این هدفها و به سمت این مقاصد این بودجه را به مجلس تقدیم می‌کنم، در همین جاست که خوشبختانه در مقدمه گزارش دولت که پیوست و از منضمات این بودجه است چنین نوشته شده است که بودجه دولت در برگیرنده این سیاست‌هاست که البته سیاست‌ها را ذکر کرده است و باید به نحوی تنظیم شود که علاوه بر تأمین نیازهای کنونی جامعه امکان تحولات بنیادی و تحکمی زیربنای اقتصادی و اجتماعی را به منظور نیل سریعتر برشد اقتصادی در آینده فراهم سازد و می‌توان گفت این پرنسیب، آقای عباس میرزائی که این‌جا نیستند؟ (سعید وزیری- بنده بجایشان هستم) می‌توان گفت این سنت با انگیزه‌ها یا به هر حال پرنسیبی است که دولت برای تنظیم این بودجه اعلام می‌کند (مهندس عطایی- پرنسیب انگیزه نیست) جنابعالی ممکن است بعد توضیح بدهید، در این مورد ما هماهنگ هستیم اما این را یک تعریف جامع و مانعی نمی‌شناسیم ما این را تنها انگیزه برای تنظیم بودجه نمی‌شناسیم در این‌جا صرفاً اشاره شده است به سیاسیت و روشهائی که دولت برای نیل به رشد سریعتر اقتصادی در پیش دارد اگر بخاطر همکاران گرامی‌باشد موقعی که برنامه چهارم عمرانی کشور در این‌جا مطرح شد ما یک بحث و گفتگوی مفصلی داشتیم و بحث گفتگوی ما بر این اساس و بنا بود که برای برنامه عمرانی چهارم صرفاً عنوان یک هدف اقتصادی نمی‌توان قائل شد، وقتی بود که چنین اندیشه می‌شد که هر تحرکی، هر برنامه و کوششی اگر بخواهد مفید باشد باید الزاماً و فقط جنبه اقتصادی داشته باشد ولی این نظریه درستی نیست بر عکس هیچ برنامه اقتصادی نیست که بتواند مفید باشد اگر خالی از یک نوع هدف اجتماعی و حتی هدفهای مشخص سیاسی و فرهنگی باشد به همین مناسبت وقتی برنامه چهارم مطرح شد این‌جا پیشنهاداتی را مطرح کردیم که می‌بایست برنامه عمرانی چهارم مملکت دارای هدفهای مشخصی باشد در نتیجه من حیث‌المجموع تمامی برنامه، فصول برنامه، اعتبارات برنامه معطوف به آن هدفها باشد یعنی ما دقیقاً باید بدانیم به کجا می‌خواهیم برویم، چه نوع جامعه‌ای را می‌خواهیم ایجاد کنیم، خصوصیات فرهنگی این اجتماع چه می‌بایست باشد، خصوصیات سیاسی آن چه می‌بایستی باشد کدام یک از این خصوصیات ما را یاری می‌کند که برابر حوادث آینده بهتر بتوانیم مقاومت کنیم؟ در نتیجه خوشبختانه پس از بحث و بررسی بسیار تا حدودی آن اصول پذیرفته شد و آن اصول در متن قانون برنامه چهارم قرار گرفت به خاطرتان هست جناب آقای دکتر الموتی؟ (دکتر الموتی- بنده تمام مسائل برنامه به خاطرم هست) بنابراین در این‌جا بودجه صرفاً از نظر رشد اقتصادی با تسریع رشد اقتصادی مورد بحث و بررسی نمی‌تواند قرار بگیرد، خاصه اینکه ضرورت ندارد من توضیح بدهم، همکاران گرامی عنایت دارند، لابد دفتر بودجه به این مسئله توجه داشته است، بی‌گمان هیئت محترم دولت به این نکته توجه و عنایت دارند که در واقع تنها رشد اقتصادی نمی‌تواند هدف مطلوب حتی از نظر اقتصادی باشد بلکه رشد اقتصادی می‌بایست مبتنی بر توسعه اقتصادی باشد. البته، من دیدم در بودجه امسال در واقع گریزی زده شده است و توجهی معطوف شده است اما نکته‌ای که بسیار مورد استناد قرار گرفت این است که این بودجه موفق‌ترین بودجه تاریخ مشروطیت است، من باب اینکه بزرگترین حجم را دارد یعنی به مبلغ ۴۸۱ میلیارد ریال است. از این نظر هم هیچ تردید نیست ولی چنین فکر می‌کنم که در این مورد هم هماهنگی داشته باشید که یک بودجه موفق، بودجه‌ای که بتواند موفق و بدون منقصت باشد با بودجه‌ای که به مفهوم کامل خوب و متکائی باشد برا رسیدن به آن هدف‌های اجتماعی و سیاسی و فرهنگ که عرض کردم صرفاً نمی‌تواند به این دلیل خوب باشد که مبلغش هر چه بیشتر باشد چه بسا ممکن است بودجه‌ای از نظر مبلغ محدود باشد ولی از نظر برنامه‌هائی که مورد نظر دارد و از نظر هدفهائی که دنبال می‌کند بوجه موفقی باشد اما بودجه‌ای که بیشترین مبلغ و بزرگترین حجم را داشته باشد از نظر هدفها و وظایفی که بعهده دارد شانه‌اش این توانائی را نداشته باشد که سیر تحولات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و دیگر شئون اجتماع را با آن هدفها برساند و هدایت کند، بنابراین نکته‌ای که لامحاله در بحث بودجه و اصولاً بحث هر پدیده‌ای در اجتماع و هر نوع طرحی و نظری که در جامعه ابراز می‌شود باید خصوصیت هدف خواهی و آرمان‌خواهی آن باشد، یعنی می‌بایست هدفها مشخص باشد و بعد در بودجه و گزارشهای پیوست بودجه مدافعین توضیح دهندگان بودجه روشن و مشخص کنند که چگونه به این هدفها می‌توانند برسند، زیرا اگر جز این باشد و همانطور که عرض کردم هر گاه منابع عظیم تأمین اعتبار را که در اختیار بودجه کل کشور (به مفهوم بودجه کل و بودجه عمرانی) قرار می‌گیرد، که این منابع عظیم درآمد مربوط است به منابع عظیم نهفته در خاک این سرزمین، مربوط است به پیروزی‌هائی که ما در اثر تلاش‌های سطح رهبری مملکت پیدا کرده‌ایم، اگر این حمایت‌های عظیم مالی را همان‌طور که در گزارش دولت هم منعکس است اینها را از خصوصیات موفقیت بودجه بشناسیم، که مطلقاً اینها از خصوصیات موفقیت بودجه نیست زیرا بودجه‌ایست که دفتر بودجه برای امسال تنظیم کرده و حتی بودجه‌ای است که هنوز یک گام از این بودجه اجرا نشده است، ما یک بررسی درستی نکرده‌ایم ما از یک سمت همانطور که عرض کردم درآمدهائی از منابع عظیم نفتی مملکت را که در اثر کوشش‌ها و تلاشهای رهبر مملکت به چنگ آورده‌ایم در چهارچوب بودجه ۱۳۵۰ قرار داده‌ایم و این نمی‌تواند بعنوان مشخصه‌ای از موفقیت و پیروزی این بودجه قلمداد شود، اگر چنین توصیف و توجیه کنیم بناچار از همین حالا باید تبریکی به تنظیم کنندگان بودجه سال آینده بگوئیم که آن‌ها به این اعتبار بودجه موفق‌تری خواهند آورد، زیرا ۸۰ میلیون دلار افزایش کنونی در آمد نفت در سال آینده تبدیل خواهد شد به ۴۵۰ میلیون دلار، اما این نمی‌تواند جزو پیروزی و خصوصیت پیروز بودن بودجه سال ۱۳۵۰ ذکر شد، بلکه منوط بر این است که نمایندگان مجلس و حتی اجرا کنندگان بودجه بررسی کنند که حال به این امکان استثنائی، با این موقعیت و درآمد فوق‌العاده که در تاریخ مشروطیت ما سابقه نداشته و در اختیار آن‌ها گذارده می‌شود تا چه حد می‌توانند موافق شوند برای اینکه در واقع این امانت ملی را یعنی سرمایه ملی را در راه رسیدن به هدفهای ملی، در راه توسعه صنعتی و اقتصادی به معنای واقعی آن و در راه اجرای برنامه‌های وسیع و حرکت به سوی هدفهای ملی مصروف کنند؟ پس مسئله این است که ما ببینیم به چه کیفیت در فصل بودجه راههائی که بودجه نشان می‌دهد، طرقی که گزارشات پیوست بودجه در برابر ما قرار می‌دهد این امکان فوق‌العاده و استثنائی و این درآمد فوق‌العاده و بی سابقه مصروف می‌شود؟ این‌جا واقعاً‌از ته دل ناچار هستم بعنوان یک ایرانی، یه هر حال در آخرین بحث بودجه این دوره نظر و پیامی‌را یا به هر حال یک خواست باطنی و قلبی را به دولت و مجریان بوده بیان کنم بخصصوص به حزب اکثریبت با دولت حزبی خود از هم جدا نیستند، به راستی موقعیت استثنائی است، این نکته را تنها نه بعنوان سخن پزشکپور تنها نه بعنوان سخن نماینده مجلس، نه بعنوان سخن یک حزب برای شما عرض نمی‌کنم، این بعنوان سخن یک ایرانی است یعنی این حتی سخن همان نماینده‌ای است که در صف حزب ایران نوین هست، این سخن قلب و دل آن ایرانی است که در صف حزب مردم هست و این سخن دل آن ایرانی است که در هیچ یک از این صفوف نیست و آن این است که این یک موقعیت استثنائی است، بدانسان که در تاریخ مشروطیت، سابقه نداشته است این همه امکانات در اختیار یک حزب قرار داشته باشد (دکتر رهنوردی- لیاقتش را دارد) این را اجازه بدهید تاریخ قضاوت کند چه نفیاً و چه اثباتاً، یعنی هیچ یک از ما نباید پیش‌داوری کنیم، پیش‌داوریهای ما هم آقای دکتر رهنوردی اثری ندارد، این پیش‌داوریها زود می‌گذرد؛ آنچه مهم و اساسی است باور داشتن تاریخ است هر یک از ما و هر کس به طور قطع اگر خدماتی بکند تاریخ فراموش نمی‌کند و اگر نکند، پیشداوری ما اثری ندارد. علی ایحال این امکانات فوق‌العاده و استثنائی هست (دکتر بهبهانی – این ملتها هستند که تاریخ را می‌سازند آقای پزشکپور) بله، مسلماً ملتها تاریخ را می‌سازند، اما به هر حال آن چیزهائی هم که به نام نوشته‌های تاریخ باقی می‌ماند از آن حوادث زودگذر نیست. به هر حال این یک موقعیت استینائی است با یک درآمد فوق‌العاده و استثنائی، در گزارش دولت جالب نوشته شده است که این درآمدهای ما متعلق به منابع نفتی است و این منابع نفتی ما که با بهره گیری کاهش پیدا می‌کنند متعلق به نسلهای آینده است. پس شما که این امکانات این درآمد استثنائی که نه تنها مال ماست بلکه متعلق به همه نسلهای آینده هم هست به دستتان سپرده شده است مسئولیت بزرگتر دارید، بنابراین، اصل دیگری که با توجه به این توضیحاتی که عرض کردم پایه یا مبنائی برای بحث و بررسی، پیرامون بودجه تقدیمی هست نکاتی است که در نطقهای نخست‌وزیر در مجلس شورای ملی بعنوان هدفهای بودجه مطرح شد و البته از این نظر واقعاً شایان توجه هست. ایشان بیان داشتند و توضیح دادند که ما یعنی دولت در سال آینده بر اساس این بودجه چه هدفهائی را دنبال می‌کنیم و می‌خواهیم که به چه هدفهای اجتماعی و سیاسی برسیم در نتیجه من هم در واقع بحث ماهوی را پیرامون لایحه بودجه و گزارش‌های منضم به آن که در واقع با این مطالبی که عرض کردم توافق فکری نظری که همه با هم داریم در این مورد، البته در موارد دیگر من هم با شما توافق ندارم در این مورد هم اگر توافق ندارید البته بحث دیگری است (مهندس عطایی- ما در هیچ مورد با شما هم فکری نداریم) بر اساس این بحث خواهم کرد اول از نظر برداشت سرمایه ملی و در واقع سرمایه‌گذاری که از این سرمایه ملی در بودجه شده است و دوم از نظر هدف‌ها و آرمان‌هائی که برای بودجه مطرح بود و گزارش دولت معطوف به آن‌هاست، با آنکه ما اندیشه می‌کنیم که بودجه باید به آرمان‌ها و هدفهای دیگری هم معطوف باشد بنابراین همکاران گرامی براساس این دو ضابطه بحث را ادامه می‌دهیم و بررسی و بحث ما براساس این دو ضابطه قرار گرفته است: اول از نظر برداشت سرمایه ملی همانطور که عرض کردم آنچه را که از طریق درآمد نفت در چهارچوب بودجه به طور کلی، چه بودجه عادی و چه بودجه عمرانی ریخته می‌شود در واقع برداشتی است که از سرمایه ملی می‌شود، فرق نمی‌کند، درست مثل کسی است که یک مقدار معینی سرمایه دارد برای تنظیم امور اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و امور دیگر خود، از این سرمایه برداشت می‌کند، خاصه اینکه این هرگز صرفاً نظر ما نیست، ما به طور کامل بر این اعتقاد هستیم ولی خود دولت هم براین اعتقاد هست. در صفحه ۲۹ گزارش دولت این طور تصریح می‌شود که «سهم درآمد نفت از کل دریافتی‌های دولت افزایش یافت و قسمت اعظم منابع مالی دولت کماکان از محل این درآمد تأمین گردید..» در قسمت دیگر مجدداً تأیید می‌شود که «... درآمد نفت با کاهش ثروت‌های زیرزمینی کشور که نسلهای آینده نیز در آن سهیم هستند مترادف است...» این کاملاً نظری صحیح، درست، قاطع و منجز است، با اتکاء بر همین نظر که در گزارش دولت منعکس است ملت ما دارای یک سرمایه ملی هست، البته سرمایه‌های ملی دیگر هم وجود دارد، فرق نمی‌کند، هر گاه بحث معادن و منابع دیگر هم بشود مشمول همین اصل است این سرمایه محدودی است، هر چه ما از این سرمایه استفاده کنیم این سرمایه کاهش پیدا می‌کند و این سرمایه همان طور که عرض کردم مال ما یعنی نسل حاضر نیست سرمایه‌ای است که متعلق به تمام نسلهائی است که ممکن است از حال تا زمان‌های ناشناخته آینده تاریخ در این سرزمین زندگی کنند، پس باید با دقت و به نحوی، مجاز در استفاده از این سرمایه باشیم که این سرمایه‌گذاری از سرمایه ملی بتواند موجب ایجاد واحدها و منابع تولیدی لااقل متناسب با همان سرمایه‌ها باشد که ما از آن برداشت کرده‌ایم. بنابراین اگر درست بررسی کنیم این برداشت را نمی‌توانیم بعنوان درآمد بودجه بشناسیم بلکه برداشتی است از سرمایه ملی. یعنی اینطور می‌توانیم عرض کنم که این برداشت امانتی است که به بودجه و یا به اجرا کنندگان بودجه داده شده است، یک نوع قرضه‌ای است که دولت، اجرا کنندگان بودجه از سرمایه ملی کرده‌اند، باید این برداشت و این قرضه را در طریقی و به نحوی بکار ببرند و از آن استفاده کنند که بتوانند نه تنها جبران برداشت را بنمایند بلکه بتوانند منافع بیشتری برای ملت تحصیل کنند و تولید بیشتری داشته باشند، بخصوص بتوانند برای نسل‌های آینده حافظ منافع آن‌ها باشند، اما حال ببینیم چگونه است؟ با توجه به اقلام بودجه و گزارش‌های منضم و پیوست آن اولاً هنوز ۲۰ درصد از درآمد نفت برای هزینه‌های بودجه عادی برداشت می‌شود (رضوی- این قسمت سهم نسل حاضر است) در حالیکه اولاً این میزان ۲۰% در موقعی بود که درآمد نفت در این سطح نبود خیلی کمتر از این بود (دکتر حکیم شوشتری-۵۰-۵۰ بود) یک وقتی هم تقریباً ۶۰% اما حال درآمد ما افزایش بسیار پیدا کرده گذشته از این به هر حال ما در شرایط بازتری از توسعه صنعتی و اقتصادی قرار گرفته‌ایم نکته این است که ما از سال‌های گذشته مقدار زیادی از سرمایه ملی برداشت کردیم و آن را به دست مجریان سپردیم بدین منظور که با اتکاء بر این منابع برنامه‌ها طرح‌هائی اجرا بشود، واحدهای تولیدی جدیدی ایجاد بشود که ما بتوانیم هزینه‌های بودجه عادی را از طریق آن تولیدات و درآمدهای عادی و عمومی تأمین کنیم، منظر این نیست که به طور کامل و برای همیشه برنامه برداشت از سرمایه را دنبال کنیم، سال آینده درآمد ما چندین برابر خواهد شد نسبت به میزان درآمد اضافی امسال، در این مورد آیا باز باید ۲۰% درآمد نفت را بدهیم برای هزینه‌های عادی؟ (دکتر حکیم شوشتری- سال دیگر ۱۵% می‌شود) در این بودجه ستونی هست به نام اعتبارات طرح‌های مستمر عمرانی که در واقع عبارت است از کمک برنامه، اعتبار برنامه‌هائی که به دست دستگاه‌های اجرائی سپرده شده است جمع مبالغی که نشان می‌دهد بابت این طرح‌های مستمر عمرانی ۲ /۱۵ ملیارد ریال هست یعنی تقریباً در حدود ۱۰% درآمد نفت در حالی که منظور و مراد از اختصاص دادن ۸۰% درآمد نفت برای امور تولیدی و طرحهای تولیدی این نمی‌تواند باشد که به فرض یک طرح و واحد تولیدی اجرا و ایجاد بشود و آن واحد تولیدی به یک دستگاه اجرائی منتقل بشود و بعد برای سال‌های متمادی و پیاپی از طریق درآمد نفت امور و هزینه‌های آن واحد اداره گردد این روش تأمین آن نظر را نخواهد کرد. مسلماً وقتی از این سرمایه ملی، از سرمایه‌ای که متعلق به نسل‌های آینده است برداشت می‌کنیم و به طرحهای عمرانی می‌دهیم براید برنامه‌ها و اقدامات به کیفیتی باشد که آن واحد تولیدی ایجاد بشود، بسیار خوب از طریق درآمد نفت هم ایجاد بشود، ولی این واحد تولیدی باید بتواند لااقل خودش را اداره کند. این واحد تولیدی برای ادامه حیات و کار نباید هم چنان برای سال‌های نامعلوم از طریق درآمد نفت تغذیه کند و این مسلماً یکی از مسائل بسیار مهم است، در واقع می‌خواهم عرض کنم که باید بودجه برنامه‌ای و اقدامات دولت معطوف به این هدف باشد. آن نکته‌ای که عرض کردم همین است که استفاده و برداشت از این سرمایه ملی نباید مصروف به برنامه‌های مستمر عادی نشود بلکه با ایجاد واحدهای عمرانی کار استفاده از سرمایه ملی باید تمام بوشد. سپس واحد تولیدی باید بتواند بروی پای خود بایستد و کارهای خود را ادامه دهد، این مسأله جای بحث بسیار زیادی پیدا می‌کند که شمه‌ای از آنرا بعد عرض خواهم کرد (رضوی- غلط است) از نظر جنابعالی ممکن است غلط باشد، تولید جزئی است از کارهای عمرانی من خلاف این نگفتم، اما برداشت از سرمایه ملی برای ایجاد آن واحد تولیدی، اگر شما بخواهید یک واحد تولیدی ایجاد کنید که از حالا تا سال‌های نامعلوم در رگهایشان همچنان خون درآمد نفت بگردد چنین واحد تولیدی سبب نخواهد شد امانتی که به دست مجریان سپرده شده یعنی سرمایه ملی، سرمایه نسل‌های آینده به راستی بتواند به آن حد زاینده و تولید کننده باشد، اقتصادی باشد که بتواند برداشت از سرمایه ملی را آن هم سرمایه‌ای که کاهش پذیر است جبران کند و ایجاد درآمدهای جدید برای ما و نسلهای آینده بنماید، بنابر این سرمایه‌گذاری ملی یا برداشت از سرمایه ملی در مورد هر گونه طرح باید دقیق و حساب شده و مفید باشد به نحوی که ایجاد واحد تولیدی و اقتصادی بنماید با درآمدهای مستمر نه با هزینه‌های مستمر. ما موارد متعدد سراغ داریم از اینکه این اصل رعایت نشده است گذشته از طرح‌های مستمر عمرانی که عرض کردم در واقع برداشتی است از درآمدهای ملی و در راه صرف هزینه‌ها حتی در مواردی هم که این نوع برداشت‌ها برای سرمایه‌گذاری در یک واحد تولیدی عظیم شده است این محاسبه و این دقت رعایت نشده است. یکی از مهمترین اینها که بعنوان نمونه عرض می‌کنم و همه همکاران گرامی بر آن آگاهی دارند، و به هر حال این که عرض کردم مسئولیتهای بزرگ و تاریخی به عهده کسانی گذارده شده است مسئله عظیمترین سرمایه‌گذاری است در ایجاد و احداث سدها من در این‌جا سخنان روشنگر و بیداری بخش شاهنشاه را برابر خود دارم برای اینکه آقای رضوی که اعتراض داشتند و فرمودند جز این است و دیگر همکاران در مورد این مهمترین مسئله تردید پیدا نکند و به هر حال ملاحظه بفرمائید که چگونه در مورد برداشت قسمت عظیمی از این سرمایه ملی ما لااقل رعایت محاسبه لازم نشده است و این یک محاسبه و اشتباه کوچکی نیست، آقای مهندس عطائی این بحث مربوط به جنابعالی است (مهندس عطائی- اسم من عطائی است و شغلم مهندس است اسم شما را می‌دانم اما شغلتان برایم نامعلوم است) خوب این دیگر از حدت ذهن جنابعالی است برای اینکه مشخص و روشن باشد این‌ها مسائلی نیست که بتوانیم از برابر آن بگذریم، برای همکاران گرامی‌می‌خوانم اگر چه همگی خوانده‌اید ولی هنگامی‌که بحث بودجه مطرح است، هنگامی که بحث ما مربوط است به اینکه به هر حال به چه کیفیت و بنا بر چه اصول و خصوصیاتی می‌بایست از این سرمایه کاهش پذیر ملی بهره گرفت و استفاده کرد و به کار بست این را قرائت می‌کنم شاهنشاه می‌فرمایند: «ساختمان سدی که شما امروز نقشه‌اش رامی‌کشید و شاید کشیدن نقشه سد به اندازه ساختمان خود سد طول بکشد باید توأم باشد با تهیه نقشه شبکه آبیاری و همان موقع که شما یک سدی را شروع می‌کنید شبکه آبیاریش را هم شروع کنید و در همان زمان هم که آبریز این سد را از لحاظ فرسایش زمین تأمین کنید بوته است، درخت است پاشیدن ملچ است هر سیستم جدیدی که امروز برای جلوگیری از فرسایش زمین در تمام آبریز یک سد لازم است باید هم‌قدم با پیشرفت سد شروع کرد«والا چه می‌شود؟ البته این سؤال را نه آن وقت مهندس مشاور از خودش کرد نه مجریان طرح کردند این سؤال را نه آن‌هائی کردند که میلیونها تومان پول این مردم و از درآمد این مملکت و از سرمایه این مملکت به دست آن‌ها سپرده شده است اما این پاسخ را شاهنشاه فرمودند که می‌شود «ما سدی ساختیم به اسم خود من بر رودخانه دز که فکر می‌کنم بیش از ۷-۸ سال از عمر آن می‌گذرد امروز ۳۰۰ میلیون تن گل و لای به وسیله باران و شسته شدن زمین به وسیله سیل باران در این سد جمع شده است اگر به همین مقیاس این وضع بخواهد ادامه پیدا کند ۲۰-۳۰ سال دیگر این سد پر می‌شود چه سدی؟ سدی که روز اول ۳ میلیارد و ۳۰۰ میلیون متر مکعب ذخیره آبش بود شاید هفتمین سد دنیا است شاید یکی از اکونومیک‌ترین سدهای دنیا است، برای اینک با یک جمع خیلی خیلی محدود بتون ریزی به ارتفاع ۲۰۳ متر سه میلیارد و سیصد میلیون متر مکعب آب می‌توانستند ذخیره کنند ۵۲۰ هزار کلیو وات برق تولید کنند ۱۴۰ هزار متر زمین در زیر آن آبیاری خواهد شد (دکتر حکیم شوشتری- چند هکتار؟) در حدود ۱۴۰ هزار هکتار زمین در زیر آن آبیاری می‌شود چه زمینی در خوزستان که هر محصولی که شما آن‌جا بکارید رکورد دنیا است نیشکر بکارید مطابق گزارشی که به من می‌دهند شاید ۱۲۵ تن نیشکر در هکتار محصولتان باشد که اقلا ۱۰% شهد و شیرینی دارد «به همین ترتیب مطالبی راجع به محصولات آن استان می‌فرمایند بعد اینطور می‌فرمایند در این سد چه بود ما جلو فرسایش زمین را نگرفتیم» باید این‌جا گفت آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد که چنین تقصیری، چنین تسامحی و چنین سهل انگاری را نسبت به قسمت مهم از درآمد ملی اینطور با مهر شهریاری بیان می‌کند «ما از روز اول شبکه آبیاری این سد را با ساختمان سد توأم نکردیم الان ۸ سال از اختتام این سد می‌گذرد و هنوز شاید نصف اراضی این سد هنوز آبیاری نمی‌شود، افسوس دارد افسوس و دریغ دارد، در شرایطی که مملکت از امنیت بی‌مانندی برخوردار است، این همان موقعیتی است که عرض کردم، در شرایطی که بی‌مانندترین درآمدهای تاریخی را از دل این زمین بیرون می‌کشیم اینطور رفتار می‌شود نه تنها در این مورد، می‌فرمایند «... سفید رود همینطور و سایر سدهای ما به نسبت بزرگی و وسعتشان همینطور به این درد مبتلا هستند برای اینکه شبکه‌های آبیاری همزمان با ساختمان سد شروع نشدند«آقای مهندس روحانی تشریف ندارند ولی غم بسیار و اندوه بسیار جانگداز، باز هم به نام یک ایرانی، شندیم که آقای مهندس روحانی مصاحبه‌ای نمودند در تلویزیون که این هزینه‌ها که می‌شود برای این است که غرر مالی ایجاد کنیم. ولی خیر چنین نیست، برای هر سازمان اقتصادی، برای هر طرح و برنامه عمرانی با اتکاء همین عقیده‌ای که در گزارش دولت هست و درست هم هست هر دینار که به دست هر کس سپرده می‌شود به آن خاطر است که آنرا در راه تولید صحیح حساب شده و منطقی و مفید بکار ببرد (صحیح است) غرور ملی برنامه‌های دیگری است، بدیهی است برنامه‌های عمرانی، اجرای برنامه‌های وسیع صنعتی به ما غرور و افتخار می‌بخشد بدیهی است این‌ها همه از آرمان‌های ملی ما است ولی آقای مسئولین من فکر نمی‌کنم کسی محق باشد به اتکاء اینکه این‌ها آرمان‌ها و غرور ملی ما است محاسبات اقتصادی و پیش‌بینی‌های ضروری و در نتیجه مسئولیتهای خود را فراموش کند والا تمام این برنامه‌های بزرگ اینها همه آمالهای ملت ایران است، ذوب آهن، پتروشیمی، سدها، کارخانه‌های عظیم، صنایع ماشین سازی. نباشد آن کسی که بگوید من ایرانی هستم و چنین برنامه‌هائی را آرمان‌های زندگی خود حس نکند (آفرین) (مهندس عطائی- این از فردوسی است) چنین سخنی از قلبی است که چونان قلب فردوسی می‌تپد. جنابعالی نه فردوسی را می‌شناسید آقا نه افکار او را و نه اندیشه‌های ملت را. شمائی که گفتید از فردوسی است، بله اتفاقاً از فردوسی است، فردوسی تنها یک شاعر نبود، سخن فردوسی سخن این ملت بود سخن این آئین بود، سخن خونی بود که در رگ هر ایرانی دور می‌زند و سخن همه ما است نکته دقیقی گفتید و پرسش خوبی کردید (مهندس عطائی- این مطب را صبح آقای رامبد گفتند) مطالب درست را اگر چند بار بشنوید ایراد ندارد. بنابر این نکته‌ای را که عرض کردم بر اینکه ما نمایندگان مجلس وظیفه داریم وجداناً برابر ملت، برابر شاهنشاه و برابر مداومت این شاهنشاهی و میراثهای ملی، که بر این اساس و اندیشه بررسی کنیم، خوب، این پرسش ما است، آقای مهندس ظهیری تشریف بیاورید پاسخ بدهید، در برابر برداشتی که برای ایجاد این سدها از سرمایه ملی شده ا ست به چه میزان کارائی موفق و اقتصادی و تأمین کننده منافع نسلهای آینده برای ملت ایران به ارمغان آوردید؟ (اخلاقی ده هزار نفر در شهر حوزه انتخابی من به طور مستمر کار دارند) پاسخ شما سخنان و مطالبی است که شاهنشاه بیان فرمودند، فکر می‌کنم هدف ایجاد سدی مثل سد محمدرضا شاه مطلقاً در این نبوده است که ۱۰ هزار نفر مشغول کار بشوند اگر این طور بود یک جزء برداشت آن سرمایه می‌توانست برای سال‌های متمادی زندگی آن ۱۰ هزار نفر را تأمین کند و حتی آن قسمت را می‌خواندم که شاهنشاه فرمودند من تعجب می‌کنم اگر کسی بگوید که در ایران، در کشوری که اینطور منابع گاز و نفت به حد وفور هست و به این کثرت هست ما سد را ایجاد می‌کنیم از نظر تولید برق. من فکر می‌کنم همه همکاران گرامی به طور قطع این سخنان شاهنشاه را مطالعه کرده‌اند چون به‌خصوص در گزارش دولت با سخنان آقای نخست‌وزیر یکی از خصوصیاتی که برای بودجه بدان اشاره شده بود فرماشات شاهنشاه در کاخ سازمان برنامه برای پی‌ریزی برنامه پنجم بود، آقای مهندس اخلاقی اگر می‌خواهید این مسئله را بفرمائید (اخلاقی- من مهندس شده‌ام؟) (خنده نمایندگان) حالا بگذارید عنوانی هم ما بدهیم. اگر قرار بشود درباره این مسائل اندیشه نکنیم پس چطور ممکن خواهد بود با توجه به هدف‌هائی که طی سخنان شاهنشاه بیان شده است برنامه‌های آتی را به طور منظم و صحیح پیاده کنیم؟ نمونه عرض می‌کنم (مسعودی- شما نماینده خوزستان هستید آقای پزشکپور و آنوقت با برنامه عمران آن‌جا مخالفت می‌کنید؟) خواهش می‌کنم جناب مسعودی این طور نفرمائید! البته همانطور که بیان کردم به نظر من هیچ نماینده‌ای فقط نماینده یک محل نیست، نماینده مجلس نماینده تمام ملت است نماینده مجلس محق نیست تنها به خاطر منافع ظاهری یا منافع صوری یک منطقه فکر کند نماینده مجلس باید قبل از هر چیز برابر مصلحت تمام مملکت فکر کند و راجع به تمام ملت اندیشه کند و آن سد هم سدی نبوده است که به آن مفهوم که فکر می‌کند فقط برای خوزستان ساخته بشود (کاظم مسعودی- برقش به تهران می‌آید) علی ایحال اگر قرار بود برنامه‌ها به آن کیفیت پیاده بشود برنامه‌های ویژه خوزستان هم پیاده و اجر می‌شد، گذشته از این آقای مسعودی این سد می‌بایست ۱۴۰ هزار هکتار زمین‌های خوزستان را مشروب کند (اخلاقی – مشروب می‌کند) در آینده؟ هنوز که آینده نشده است و به این کیفیت هم که حالا سد پر شده است.

کاظم مسعودی- اوامر شاهنشاه آریامهر اجرا می‌شود.

دکتر الموتی- جنابعالی می‌دانید که ۶۰ هزار هکتار زر کشت رفته و برق تولید شده است؟ بنده آمار خدمتتان می‌دهم.

پزشکپور- آنچه را من آگاهی دارم و به نظر من هیچ سخنی نمی‌تواند در برابر این سخن روشنگر رهبر مملکت که گذشته از اینکه در جایگاه رهبری این مطلب را فرمودند متکی بر دلایل قاطع اقتصادی است این مسئله هست.

دکتر عاملی تهرانی- مسئول ۸ سال توقف کیست؟ پس این توقف برنامه‌ها چیست؟ انشاء‌الله آن‌جام می‌شود مسئول کیست؟

کاظم مسعودی- مسئولش پان ایرانیست‌های سابقند.

پزشکپور- پان ایرانیست سابق یک کسی را می‌شناسیم که دوست شما است حالا آقای مسعودی اجازه بفرمائید پان ایرانیسم نهضت و جنبشی است که با این وطن و این سرزمین عجین شده است شما و اگر کسی مثل شما فکر می‌کند بداند که پان ایرانیسم نهضت روز نیست؛ نهضت جاودانی ملت ما است اتفاقاً مسأله اساسی این هست، جنابعالی گاه مثل اینکه می‌خواهید کوشش کنید که ما را از بحثی که این‌جا داریم، از بحث اصلی خارج کنید، البته ایرادی ندارد ما به تمام آنچه را که شما و سایر دوستانتان بفرمایند در هر موردی که باشد با روی گشاده پاسخ می‌دهیم یا بحث می‌کنیم. اما این‌جا مسأله اساسی و علمی‌مطرح است، در برابر بودجه‌ای قرار داریم که به هر حال مقادیر متناسبی از منابع ملی ما را برداشت می‌کند چون من در هر حال این را درآمد بودجه فکر نمی‌کنم و بلکه این برداشت از سرمایه ملی است و حالا می‌خواهید در ستون و کانالهای بودجه این‌ها را خرج کنید از طرف دیگر روبرو هستیم با یک سوابقی که این نوع درآمد را به کیفیتی خرج کردند که لااقل این نوع اشکالات در آن هست، ای کاش آن کسانی که قبل از این بودند یا کسانی که مسئول نحوۀ احداث سد سفیدرو دو سدهای دیگر می‌باشد آخر یکی از اینها معرفی می‌شد که چه کسی مسئولش می‌باشد من تعجب می‌کنم کیه؟ کیه؟ من نبودم! و این دور و تسلسل تا کی؟ یک وقت شنیدیم که اگر در کوه صدا بزنید صدا سمت خودتان بر می‌گردد حالا وضع دیگری است سه سال تمام زیر این سقف ما فریاد کشیدیم که آقا مقررات این سازمان امور اداری و استخدامی‌کشور بر خلاف اصول است آقای مسعودی همین جوابها را روی همین صندلیها به ما دادی و بعد انعکاس این فریاد و این صدا را از کی شنیدیم؟ از مقام مسئول مملکت (مسعودی- دیگر داد نزنید درست می‌شود) تا کی؟ سخن درست و حسابی که بیان می‌شود همین برنامه‌ها هست، بله دیدید، گذشت حوادث نشان داده که این سخن‌ها درست بود، چرا انصاف نباید باشد؟ واقعاً چر در این خلاء روانی نباید سخن بنشویم؟ در آن خلاء روانی، نمی‌خواهم بگویم وجدانی، چرا در آن خلاء روانی نباید اندیشه کند؟ وقتی مسأله‌ای مطرح می‌شود، دو چیز است در آن مورد یا سخن ما درست است یا سخن شما، این قدر هم که مدام می‌گوئید که ما عاشق اندیشه‌های خود نیستیم، این هم درست نیست، یک مملکتی را، سرنوشت یک مملکتی را، امور مهم مملکتی را همین طور نمی‌شود معین کرد که مدام کارهائی را بکنید و بعد خراب کنید و بعد بیائید بگوئید (مسعودی- روز اول که گفتند آزمایشی است پرونده سازی چرا می‌کنید) (دکتر فریور- آخر بگوئید چند سال می‌خواهید آزمایش کنید؟) به هر حال آقای مسعودی عرض کردم که ما داریم بحث و بررسی می‌کنیم و بگذارید مسائل را دنبال کنیم ما یک مسائلی را این‌جا بیان می‌کنیم و قبلاً هم که آمدم گفتم که اینها را بعنوان یک ایرانی بیان می‌کنیم اما در این مورد! خوب، چه شد؟ بله، سوال مهمی‌است آقای عطائی (مهندس عطائی- بفرمائید مهندس عطائی) من قائل بودم که جنابعالی مهندس هستید ولی بعد دیدم علاقه ندارید. چه شد؟ آن قبیل مسائل، این قبیل اقدامات، این قبیل برنامه‌ها به آن‌جا آن‌جامید که ما پریروز دیدیم قراردادی آوردند این قرارداد مربوط به شرکت شل پترولیوم و یک شرکت دیگری بود، دو قرارداد بود (مهندس ظهیری- و میچل کاتس) یا دو گزارش بود آقای مهندس ظهیری یکی هم مربوط به وزارت جنگ بود (مهندس ظهیری- شرکت شاوور) ک ه خوب این بیاید در اراضی زیر سد سرمایه گذاری کند و من نمی‌دانم چه خاطرات خوشی از این شرکت شل پترولیوم داریم؟ ما که این همه درآمد داریم، این بحث باز دنبال شد و ما در مورد همین لایحه کشت و صنعت که در همین مجلس مطرح بود سال گذشته یا دو سال گذشته به طور مبسوط نظراتی داشتیم خدمت آقایان بیان کردیم و گفتیم ما که آنقدر درآمد داریم ما که چنین منابعی داریم ما که چنین سرمایه‌هایی را داریم برای اینکه ایجاد واحد کشت و صنعت بکنید چه ایراد داشت مثلاً این واحد را یک وزارت‌خانه ایجاد کند؟ این همه مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت که غالباً زیان هم می‌کنند و قسمت زیادی از درآمد ملی به شکم آن‌ها ریخته می‌شود هستند، گزارش هست، جدولی در بودجه هست نشان می‌دهد که اینها اگر گلی به سر خودشان زدند اما گلی هم به سر برنامه‌ها و وظایف و کارهایی که به عهده داشتند نزدند، چه ایراد داشت که یک مقدار از این درآمد مصروف می‌شد برای ایجاد یک چنین شرکتهایی با دست سازمان‌های دولتی با ایجاد یک چنین شرکتی از قبیل همان شرکت‌ها با کمک شرکتهای خصوصی و ما از این طریق به هر حال در اراضی که ثروت ملی را در آن‌جا ریختیم برای اینکه ایجاد سد بکنیم در واقع خون ایرانی را بر روی آن زمین‌ها به حرکت بیاوریم، بدیهی است امروز در شرایطی هستیم در موقعیتی هستیم بیداری ملی و رشد ملی ما که آگاهی عنصر رهبری کننده در وضعی است که این نوع نگرانیها شاید جایز نباشد ولی با این وجود ما در حالی که می‌توانیم چنین برنامه‌هائی را با امکانات خود پیاده کنیم جایز نیست که از طریق دیگر حرکت کنیم، در مورد این سدها عرض می‌کردم، گزارش دولت در مورد وضع اقتصادی کشور در سال‌های ۴۷ تا ۴۹ و برنامه‌های دولت در سال ۱۳۵۰ در صفحه ۶۸ این گزارش در ورود برنامه‌های ساختمانی که یا در دست اتمام است در مورد کانالها و سدها فرازی هست که این فراز کمی‌مرا نگران می‌کند که مبادا باز به این مسأله مهم تو جه نشده باشد هر چند جملات و مستنبط از جملات نشان می‌دهد مثل اینکه توجه دقیق نشده اما امیدوارم که جز این باشد و توضیح داده بشود که که خیر مستنبط این نمی‌تواند باشد بلکه این مسائل در نظر گرفته می‌شود، به این کیفیت در سال ۱۳۵۰ طرحهایی در درست اجراء برای ساختمان سدهای مختلف ادامه خواهد یافت از جمله ساختمان سدرضا شاه کبیر دومین سد از مجموعه آریامهر روی رودخانه آغاز شده و تا پایان سال ۱۳۵۰ ساختمان سد و تونلهای انحرافی پایان می‌یابد و همزمان به آن طرح‌های مربوط به ایجاد شبکه آبیاری وابسته به آن تهیه خواهد شد.... اگر منظور و مراد این باشد که در تاریخی که ساختمان سد اتمام پیدا کرد و تونل‌های انحرافی پایان یافت همزمان با پایان سد طرح‌های مربوط به ایجاد شبکه آبیاری وابسته به آن طرح آغاز به اجرا می‌شود که این اشکالات باز بر آن هست البته جملات این طور دلالت دارد، اگر منظور این هست که با توجه به این سوابق و با توجه به ارشادی که شاهنشاه فرمودند ساختمان سد و تونل‌های انحرافی شبکه آبیاری در تاریخ اتمام یکجا تمام می‌شود آنوقت می‌توانیم بگوئیم که به این مسأله توجه شده دوم به این کیفیت عمل خواهد شد، آقای مهندس روحانی؟ (مهندس روحانی گزارشی عرض می‌کنم) بنابر این در این مورد البته جملات این ابهام را در بردارد که با توضیحی که جناب آقای مهندس روحانی خواهند داد این نکته مشخص می‌شود نمونه دیگری از این نوع سرمایه‌گذاری‌ها یا از این نوع برداشت از سرمایه ملی که نه تنها نتوانست مفید فایده باشد به آن نحو که پیش‌بینی می‌شد بلکه مدام موجب خسارات هنگفت و هزینه‌های مکرر و ضایعات مکرر شد که شاید اگر بررسی شود که واقعاً به چه میزان بوده است این هزینه‌های مکرر، به این نتیجه می‌رسیم که کمتر از اصل سرمایه‌گذاری مربوط به آن نبوده است راه هراز است البته اینها را به عنوان نمونه عرض می‌کنم و به هر حال نمی‌شود گفت که این پیش‌بینی‌ها را نمی‌شد کرد این پیش‌بینی‌ها و محاسبه‌ها را نه من می‌توانستم بکنم نه همکاران محترم دیگر نه سایرین، این پیش‌بینی‌ها و محاسبه‌ها وظایفی است که به عهده مسئولین مربوط هست.

دکتر حکیم شوشتری- خرابه‌های تخت جمشید را هم از آقایان بپرسید، کار گذشته را که آقایان مسئولش نیستند.

پزشکپور- متوجه هستم چه می‌فرمائید این‌جا الان سوالی مطرح نیست که این سوال مربوط به مدت معین یا زمان معین باشد و در نتیجه ما بخواهیم فقط از مسئولین که در آن زمان معین بوده است بحثی بکنیم بلکه بحثی مطرح شد، مسائلی مطرح شد و مواردی که عرض کردم نوع و موازین و اصول برداشت از سرمایه ملی چه می‌بایست باشد و در چه موارد آن وقت نمونه‌هائی هست که نتوانستند به طور صحیح و مفید اجرا و اعمال بشود در مقام چنین بحث و بررسی این نکته بیان شد اما این برداشت از سرمایه ملی در واقع محدود و منوط نیست به برداشتی که ما از درآمد حاصل از منابع ملی می‌کنیم برداشت از سرمایه ملی یک مورد بارزتر و مهمتر و شاخص‌تر دیگر هم دارد و آن مورد عبارت از وامهایی است که گرفته می‌شد النهایه این فرق را دارد که برداشت از منابع ملی برداشتی است بدون اینکه بهره‌ای به او تعلق گیرد و به هر حال همانطور که در گزارش دولت هم هست و متعلق به نسل آینده است، استفاده از وامها، اخذ وام و تأمین اعتباراتی از محل اخذ وام هم خود یک نوع برداشت از سرمایه ملی است با بهره‌ها و منضمات دیگری که به آن تعلق می‌گیرد مسأله این نیست و هرگز این نظر را ابراز نمی‌کنیم که با گرفتن وام مخالفی هست، اما به هر حال باید به طور قطع وامی که گرفته می‌شود چون قسمتی از سرمایه ملی است که برداشت می‌شود در طریقی مصروف و اجراء شود که بتواند تولید کننده مفید به فایده، اقتصادی و تأمین کنده منافع نسل‌های آینده باشد و اگر جز این تصور کنیم وام هم عبارت خواهد بود از تعهداتی که بار درآمد ملی، بار سرمایه ملی و تعهدی بر شانه‌های مردم خواهد شد بدون اینکه ایجاد درآمدی یا واحد تولیدی کرده باشد که بتواند بازپرداخت کند به نحو کامل آن وام و بهره‌هایی را که به آن تعلق می‌گیرد (اخلاقی- ده هزار نفری که کار مستمر دارند بازده برنامه عمرانی است) من متأسفانه متوجه نشدم چی فرمودید؟ بنابراین ممکن است این مورد دیگری یا یکی از دلایل و جهاتی باشد که اقامه بشد که در مقابل برداشتی که از سرمایه ملی شده در برابر این وامی‌که اخذ شده، در برابر این حجم که من حیث‌المجموع از طریق سرمایه ملی و یا اخذ وام در چهار چوب بودجه مالی دولت به طور کلی قرار گرفته است این میزان تولید در برابرش عرضه می‌شود اگر چنین عرضه‌ای بشود کاملاً درست است اما به هر حال فلسفه و منطق اینکه در مورد هر لایحه‌ای، خاصه لایحه بودجه ابتدا مخالف می‌آید صحبت می‌کند برای این است، یعنی آن کسی که فکر می‌کند به جهاتی مخالفت با بودجه است، مخالفت با لایحه است برای همین است که می‌آید دلایل و نظرات خود را بیان می‌کند، بعد آقای موافق تشریف می‌آورند و یا دولت دلائل صحت بودجه، درستی بودجه، یا دلائل عدم توجه این ایرادات را بیان می‌کنند یا توضیح می‌دهند اصولاً به همین منظور است و الا اگر جز این بود الان آقای دکتر الموتی این‌جا تشریف داشتند صحبت می‌فرمودند (دکتر الموتی- ارقام را توجه نمائید که صحتش را بفرمائید) البته این کار شده است اگر هم موردی بود که اشتباه شده بود جنابعالی تذکر دادید آن وقت من از تذکر جنابعالی تشکر می‌کنم (اخلاقی- ۸۰ درصد کالاهای زیر سد ساخته شده است) به بررسی و نتیجه‌گیری از این بحث و بررسی که شد نظر همکاران گرامی را معطوف به این نکته می‌کنم که به موجب اقلامی‌که در بودجه هست، اگر اشتباه بود آقای دکتر الموتی تذکر می‌فرمائید جمع کل هزینه‌ها و پرداخت‌های بودجه عادی به مبلغ ۳۵۶ میلیارد و ۲۲۲ میلیون و ۸۹۲ هزار ریال است که از طریق وام داخلی داریم ۳۶ میلیارد و ۶۲۷ میلیون ریال از طریق وام خارجی داریم ۶۱ میلیارد و ۵۶۰ میلیون و ۲۶۰ هزار ریال جمع دو رقم وام مورد بحث داخل و خارجی می‌شود ۹۸ میلیارد و ۱۹۸ میلیون و ۲۰۵ هزار ریال، درآمد کل نفت همانطور که عرض کردم برداشت از سرمایه ملی است و این درست منطق و استدلالی است که گزارش دولت نیز بر آن متکی است، عبارت از ۱۳۷ میلیارد و ۶۵۷ میلیون و ۷۸۶ هزار ریال می‌باشد، پس جمع اقلام، جمع مبالغ تأمین اعتبار که برای بودجه عادی و عمرانی دولت با آن توضیحی که عرض کردم از سرمایه ملی پرداخت شده خواه از درآمد نفت باشد خواه از وامهائی که گرفته می‌شود، جمع این مبالغ سپرده شده به بودجه، می‌شود ۲۳۵ میلیارد و ۸۴۴ میلیون و ۹۹۱ هزار ریال بنابراین در چهارچوب این بودجه ۴۸۱ میلیارد ریالی که به مجلس شورای ملی تقدیم شده است چنین مبلغی یعنی بیش از ۲۳۵ میلیارد ریال از سرمایه ملی، سرمایه‌ای که متعلق به نسلهای آینده هست، سرمایه‌ای که به هیچ وجه مجاز نیستیم آنرا صرف هزینه‌ها بکنیم، سرمایه‌ای که باید در راه ایجاد واحدهای تولیدی مطلق به کار رود سرمایه‌ای که باید به طرزی به کار رود که زاینده و خلاق باشد، سپرده شده است به دست اجرا کنندگان بودجه، حال این پرسش پیش می‌آید که به راستی یعنی آیا طریق لازم تمهیدات دقیق و حساب شده، بررسی‌های کاملاً دقیق صورت گرفته است از برای اینکه این سرمایه‌گذاری، این برداشت از سرمایه ملی بازده لازم خود را داشته باشد؟ در حالی که به موجب اقلاً بودجه از این مبلغ ۱ /۱۹۷ میلیارد ریال برای برنامه‌های عمرانی پیش بینی شده است و در واقع بقیه صرف یک نوع هزینه‌های غر سرمایه‌ای می‌شود. آن توضیحی که به هر حال ضرورت دارد و کاش فرصت بود درباره این مسائل واقعاً و دقیقاً روزهای متمادی کمیسیون رسیدگی می‌کرد و بررسی می‌کرد می‌بایست بیان شود و توضیح داده شود این است که آیا این مبلغ که از سرمایه ملی برداشته شده به طریق صحیح سرمایه‌گذاری می‌شود و بازده لازم را خواهد داشت؟ بنابراین این قسمت از مهمترین مسائل مربوط به بودجه است به هر حال خوشبختانه جای سپاس است و شکر در پیشگاه خداوند که این نعمات و منابع را در دل سرزمین ما قرار داده است، اما باید ما پرسشی کنیم، به خصوص آن‌ها که مسئولیتهایی به عهده دارند که اگر به فرض محال این منابع نمی‌بود به چه کیفیت می‌بایست اقدام شود یا اگر همان طور که پیش‌بینی شده است روزی منابع تمام شود چه وضعی باید داشته باشیم که جایگزین این درآمدها کنیم؟ آن وقت بررسی‌ها برای سرمایه‌گذاری‌های ملی دقیق تر خواهد بود و دیگر مواجه نمی‌شویم با اینکه به هر حال چندین سرمایه گذاری عظیم ما دچار مشکل گردد و بعد بگوئیم از این پس جز این خواهیم کرد، به هر حال هر چه هست ۷-۸ سال نوعی توقف در سرمایه ملی بوده است و بحث و بررسی دیگری که درباره لایحه و گزارش‌ها و منضمات مربوط به بودجه داریم به آن مقدمات و توضیحاتی که عرض کردم از نظر آرمان‌ها و هدفهای بودجه و بیان نقش بودجه است برای حصول به این اهداف و نیازهای ملی خوشبختانه گزارش دولت، به خصوص مقدمه‌ای که بر این گزارش نوشته شده است تا حد زیادی در این بحث و بررسی را بر روی همه ما باز می‌کند، یعنی دارای بحث و بررسی از نظر من باز هست اما از نظر آقای اخلاقی که بعد نگویند که به یک مسائل کلی و وسیع و بسیط پرداختیم! در این مقدمه به این کیفیت فرازی آمده است ... به موازات پیشرفت و توسعه اقتصادی اختصار ملی وارد مراحل پیچیده تری می‌شود لزوم دقت و نظارت بیشتر را منابع مالی کشور میان نیاز و خواستهای گوناگون و تأمین رفاه اجتماعی اهمیت بیشتر می‌یابد در این شرایط نقش اساسی بوجه دولت که نشان دهنده چگونگی تأمین نیازمندیهای مادی و معنوی طبقات مختلفه جامعه در حدود امکانات مالی طراحی امور کشور است آشکار می‌گردد... (مهندس عطائی- آقای پزشکپور یک کمی‌شعار بدهید خسته شدیم!) (خنده نمایندگان) شما زندگی را فقط از دریچه شعار می‌شناسید، اما نوع شعارهایتان فرق می‌کند. بنابراین در این مقدمه‌ای که ذکر شده است آقایان نقش بودجه را مشخص کرده‌اند، نسبت به وظایفی که در قبال تحقق بخشیدن به نیازمندیهای مادی و معنوی اجتماعی دارد و در سخنانی که آقای نخست‌وزیر در مجلس فرمودند آن وقت توضیح دادند که این هدفها و مقاصدی که مورد نظر و ملحوظ نظر و یا هدف بودجه هست چه چیزهائی است، بنابراین حال در این مورد بررسی می‌کنیم، یعنی نسبت به پیاده کردن بودجه و فصول بودجه بر اساس این هدفها که ذکر شده است هدفهائی است در خور تقدیر و تأیید و به خصوص برخی از آن‌ها که جنبه آرمان ملی را دارد، بنابراین نه منظور این نیست که با هدف‌های مطروحه یا آرمان‌های مطروحه معارضه و مقابله کرده باشیم بلکه همانطور که بیان کردم منظور بیان این نکته است که بودجه تا اندازه‌ای توان دارد که تکیه‌گاهی جهت حرکت به سمت این هدفها باشد و یا به نظر ما چه نقایصی می‌رسد و چه بسا در برخی از آنان هم آگهی‌هائی هست آن‌ها هم بیان بشود، در واقع چون بودجه به این کیفیت از طرف دولت براساس هدفها و مقاصدی عنوان شده مطرح شده و همان‌طور که در مقدمه عرایضم متذکر شدم ما هم در این مورد هم‌آهنگی داریم پس بحث و بررسی را از دیدگاه این هدف‌ها و مقاصد دنبال می‌کنیم نخستین بیت از مهمترین ...

رئیس- آقای پزشکپور از فرمایشات شما زیاد مانده است؟

پزشکپور- بله.

- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه

۵- تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه

رئیس- با اجازه خانمها و آقایان این جلسه را ختم جلسه بعد به ساعت نه و سی دقیقه بعد از ظهر موکول می‌شود.

(در ساعت ۸ بعد از ظهر جلسه ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – عبدالله ریاضی.