مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ آبان ۱۲۸۹ نشست ۱۶۹

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۱۱ آبان ۱۲۸۹ نشست ۱۶۹

مجلس شورای ملی ۱۱ آبان ۱۲۸۹ نشست ۱۶۹

جلسه۱۶۹

صورت مشروح روزپنجشنبه سلخ شوال

مجلس دوساعت ویک ربع قبل ازغروب آفتاب بریاست آقای متین السلطنه نایب رئیس تشکیل شد

صورت جلسه روزچهارشنبه(۲۹) را آقای معاضدالمک قرائت نمود.

غائبین جلسه قبل

قوام الاسلام.نوبری .حاج میرزاآقا.آقاسیدمحمدرضا.سپهداراعظم.آقاسید علی آقا.

بدون اجازه.

آقاسیدحسین کزازی.طباطبائی.بهجت.

بااجازه

مستشارالدوله.ممتازالدوله.سرداراسعد.آقاشیخ رضا. معین الرعایا.معززالملک.دهخدا.مرتضی قلیخان بختیاری.بموقع حاضرنشدندحاج مصدق الممالک.مریض بودند.

نایب رئیس_آقای معززالملک راجع بصورت مجلس ملاحظه داشتید؟

معززالملک_درصورت مجلس قیدشده است که بنده بموقع مقرره حاضرنشده ام بنده درموقع انعقادمجلس حاضربودم ودرصورتیکه دوساعت بغروب تشکیل میشودنمایندگان نمیتوانندسه ساعت ونیم بغروب حاضرشده دراطاق تنفس منتظرباشنداین قراردروقتی بودکه هیئت رئیسه ساعت ۳تشریف میآورنداینجاومینشستندوحالاچندی است که گویا این قرارمتروک شده است.

ارباب کیخسرو_بنده خاطرم هست که مخصوصا درچندمجلس معین شدساعت ۳مجلس منعقدشودوآقیان نمایندگان۳ساعت ونیم قبل ازغروب حاضرشوندبنابراین اداره مباشرت بنابراین اداره مباشرت مکلف است که ازهمان میزان رفتارنمایدحالااگریک چندوقتی حاضرنشدندومجلس درساعت معین منعقدنشداداره تکلیف دیگری نخواهدداشت.

نایب رئیس_دیگرملاحظاتی درصورت مجلس هست؟(اظهاری نشد)

نایب رئیس صورت مجلس راامضاءنمودراپورت کمیسیون بودجه راجع به برقراری ماهی صدتومان درحق شجیع السلطان یانه قرائت شددولایحه وزارت مالیه درباب تقاضای برقراری ماهی بک صدتومان حقوق درباره شجیع السلطان بانه که درمجلس سابق هم موقتاتصویب نموده بودندقرائت شدوپس ازمذاکرات اکثریت کمیسیون چنین رای دادکه مادامی که وجوداودرکمیسیون سرحدی لازم واملاک مغصوبه اشت مستردنشده ماهی یک صدتومان راچنانچه مجلس سابق هم تصویب نموده موقه درحق اوبرقرارداشته وبمشارالدولع عایددارندومطابق تصدیق نامه وزارتین خارجه ومالیه حق اوبرقرارباشد)

محمدهاشم میرزا_چون ازاین قبیل مطالب ولوایح که بمجلس میایدنمایندگان فوراآنراردکرده ملاحظات لازمه رادرآن نمیکنندباین جهه لازم دانستم عرض کنم که دراین مواردتوضیحاتی لازم است مخبرکمیسیون بدهدفوراازنقطه نظراین بودکه ضیق مالیه است واین صدتومان زایداست ردنشود

افتخارالواعظین_بنده نظرم است که وقتی که درآن کمیسیون بودم این مسئله مطرح شدآقایان خیلی اظهاررضایت ازخدمات ایشان میکردند واغلب تصدیق داشتندازخاراتیکه برایشان واردشده است برای اینکه املاک ایشان رابغیرحق تصرف نمودندوایشان متوسل بدولت علیه ایران شده تبعیت دولت اجنبی راقبول نکردندوجلای وطن اختیارنمودندبواسطه این ملاحظات بنده عرض میکنم که این ماهی صدتومان ابدازیادنیست وسزاواراست که درحق ایشان برقرارشود

حاجی وکیل الرعایا_ درموقعی که آقای احتشام السلطنه رئیس مجلس شورای ملی بواسطه سابق اطلاعاتی که ازترتیب کردستان داشتندبواسطه حکومتی که درآنجاکرده بوندوآقای ناصرالملک هم که درآن اوقات وزیرمالیه بودواوراهم چندی درآنجابرای مقاصدخودشان معطل کرده بودندایشان هم یک قدری اطلاعات داشتنداین دونفرهردوتصدیق میکردندکه این شخص لازم المراعات است واینکه تاچهارماه درهرماهی صدتومان درکمیسیون مجلس سابق تصویب شدبواسطه این بودکه ماآن وقت یقین داشتیم که تاچهارماه دیگرتسویه امورسرحدی میشودوهیچ تصورنمیکردیم که بیش ازچهارماه طول بکشداین بودکه بواسطه بعضی اتفاقات که همه وقت درهمه جاتابحال مانع شدوتسویه امورسرحدی آناجنشدوتصورمیکنم که حالاهم مجلس تاوقتی که این شخص بتواندبخانه خودبرگرددوزندگانی خودش راازسربگیرداین ماهی صدتومان رادرباره اوتصویب کندوزیادی نداندوچون درآن اوقاف بعضی مذاکراتی ازبعضی اشخاص درباره اومیشنیدم که عقیده ام اینست ازاین جهه بودکه عرض کردم که این مقرری فعلاباودادهش ودتاوقتیکه بخانه خودش بتواندبرگردد

ارباب کیخسرو_بنده مخالفت بااین راپورت ندارم ولی چون آقا حاج وکیل الرعایااینجااظهارکردندکه این مطلب درمجلس سابق درکمیسیون تصویب شده به مجلس نرفته وازکمیسیون بوزارت مالیه احضارشده است میخواستم عرض کنم که دراین صورت این مرتیه اول است که این مسئله بمجلس آمده است ودرراپورت کمیسیون نوشته شده است که این مسئله درمجلس سابق تصویب شده است خوب است این کلمه راازاینجا بردارندبرای اینکه این ازحالابایدتصویب شود

حاج سیدابراهیم_بنده همینقدرمیخواستم عرض که یانه ازنقاط مختلف قیه است وغصباتصرف کرده اندمثل سایرجاهانیست

نایبرئیس_ممکن است برای استحضارخاطرنمایندگان محترم این موادمراسله مجلس سابق است خوانده شود

(آقامیرزاابراهیم خان موادمراسله مزبورراجع بوزارت مالیه راقرائت نمود(که خلاصه مشروحه محمدخان یانه راه بمجلس شورای ملی اظهارداشته است ملاحظه فرمودچون درمراتب اظهاریه اوکاملادرکمیسیون سرحدی رسیدگی وتحقیقات لازمه بعمل آمده چنین تصویب نموده اندکه بپاس خدمات ورعایت حال مشارالیه موفه ماهی یکصدتومان درباره اومقررباشدو بکمیسیون مالیه رجوع شدودرآنجاهم همین قسم تصدیق وتصویب نموده اندلزومااظهارمیداردکه مقررفرمائیداین ماهی یکصدتومان رابعنوان شهریه درباره اومقرردارندکه مددمعاش خودنموده دلگرمانه وآسوده مشغول خدمتگذاری باشدواین مقرری فقط دراین سه چهارماهی است که وجودش درطهران برای تحقیقات سرحدی لازم است

حسنعلیخان_بنده یک توضیحی میخواستم عرض کنم چون بنده خودم عضوکمیسیون سرحدی بودم آنوقت نظیربعضی وقایحی که واقع شده بودیک اهمیتی دادمجلس سابق بکمیسیون خارجه آنوقت یک چندنفری برعده اعضاءافزودواسمش راکمیسیون سرحدی گذاشت وآنروزآنکمیسیون خیلی اهمیت داشت وخیلی مسائل ازآنکمیسیون گذشت بدون اینکه به مجلس بیایدورای داده شودخیلی مفیدبودوخیلی ازمسائل مهمه هم بودکه همین طورازکمیسیونهامیگذشت وازطرف هیئت رئیسه آن مجلس نوشته میشدکه این مطلب ازمجلس گذشته است ونظیراین مسئله

هم درچندی قبل درمجلس مذاکره شددرباب حقوق قشونی که تربیت آن درکمیسیون داده شده بودوآن راباتصویب مجلس دانسته بودندپس میتوانیم این مسئله راهم تصورکنیم که ازمجلس گذشته برای اینکه یک عده کارهائی ازکمیسیون گذشته بعنوان اینکه ازمجلس گذشته است وامادراین مسئله هم خیلی بنده لازم میدانم عرض کنم برای اینکه اطلاع دارم ومیدانم که این شخص ازکسانی است که خیلی خیلی خسارت براوواردآمده واجب الرعایااست برای اینکه ملاحظه بفرمائیدیک شخصی که صاحب همه چیزبوده است مجبوراازتمام زندگانی خوددست کشیده وآمده است طهران وزیربارهیچ چیزی نرفته است وهیچ عایدی ازهیچ جاباونمیرسدوباکمال پریشانی زندگی میکندوواقعااین یک رعایت بموقعی است که درحق اومیشود.

کاشف_بنده ابدامخلفتی ندارم بااینکه ماهی یکصدتومان درباره این آقابرقرارشودوشاید ازکسانی هم باشم که خیلی لازم بدانم تصویب این مبلغ راولی اساسامیخواستم عرض کنم تاکی این قسم مندرجات را تصویب کنیم وازبودجه کل وعایدات مملکت خودمان مطلع نباشیم وبنده مکرراین راعرض کردم وهنوزهیچ اثری نبخشیده است که آقایان وزراءبایدزودتربودجه کل رابیاورندوتابودجه کل نیامده کلیه هرقدراینطورمخارج پیشنهادشودبدون اطلاع وآگاهی رای میدهیم درصورتی که اگربودجه بمجلس میآمداین مسئله راتمام ماها تصویب میکردیم وجای هیچگونه تردیدی نبودازاین جهه استدعامیکنم که ازطرف هیئت رئیسه تاکیدشودبهیئت وزراءکه زودتر بودجه کل راپیشنهادنمایند

وکیل التجار_بنده هیچ این عبارت راکه خوانده شدنمیتوانم قبول کنم وآقای حسنعلی خان که اظهارکردندکه دربعضی کارهاازکمیسیون میگذشت ومینوشتندمجلس تصویب کرده است عرض میکنم اگردریک موقعی یک سهری یایک اشتباهی یااینکه صریحاعرض میکنم وهیچ خجالت نمیکنم یک غلط کاری شده است ربطی بترتیبات حالانداردواین غیرازاین است که حالامابگوئیم آنچه پیشترکرده اندازتصویب مجلس گذشته است واگریک کمیسیونی هم تصویب کرده است یک چیزی راچه چیزاست که ماراوامیداردبااینکه بگوئیم این تصویب مجلس است بنده نمیدانم ولی عرض میکنم که ماهنوزنمیتونیم حالی بکنیم بخودمان وسایرمردم که یکنفروکیل درخارج نماینده مجلس هست وهنوزوزراءنمیدانندکه تصویب کمیسیون تصویب مجلس نیست ویک چیزی راکه فقط کمیسیون رای داده است برمیداردمینویسدمجلس تصویب کرده است این است که بنده این مطلب رااعتراض وردمیکنم وعرض میکنم که همه میدانندکه هیچ وقت چیزیکه بتصویب کمیسیون بوده است درحالانه درمجلس سابق بتصویب مجلس نبوده است تصویب مجلس آن چیزی است که درمجلس پس ازمطرح شدن باکثریت آراءقبول ردشدوغیرازآن راهرچه باشدتصویب مجلس نبایددانست .

نایب رئیس_معلوم میشوددراین خصوص مخالفی نیست پس رای میگیریم.

فهیم الملک_چون رای میشودبراپورت کمیسیون خواهدبودودراینجایک جلسه نوشته شده است که لازم است عرض کنم نوشته است مادامیکه وجودش درکمیسیون سرحدی لازم است این عبارت گویا راجع است بکمیسیون سرحدی سابق وحالاآن کمیسیون نیست پس فقط بایدگفت اومادامی که املاکش مستردنشده است

نایب رئیس_رای میگریم براپورت کمیسیون بودجه که تصویب کرده است برقراری ماهی یک صدتومان رادرحق شجیع السلطان بانه آقایانی که موافقندورقه سفیدخواهند انداخت (اوراق رای اخذشده آقای حاجی میرزارضاخان شماره نمودندونتیجه ازقرارذیل اعلام شد)

معاضدالملک_عده حضار(۷۳)ورقه سفیدعلامت قبول(۵۲)ورقه آبی نداردامتناع (۱۹)

تصویب کنندگان وحیدالملک.ممتازالدوله.ارباب کیخسرو.دهخدا.آقاعبدالحسین.حاج وکیل الرعایا.آقامحمدبروجردی .صدرالعلماء.لسان الحکماء.بهجت.طباطبائی.آقاسید محمدباقرادیب.آقاشیخ رضا.حاج سیدابراهیم.تربیت.معین الرعایا.وکیل التجار.افتخارالواعظین .ادیب التجار.دکتراسمعیل خان.ضیاءالممالک.حاج فاتح الملک.حاج شیخ الرئیس.آقامیرزاداودخان.آقاشیخعلی .حاج محمدکریمخان.کاشف. دکترحیدرمیرزا.آقاسیدجلیل.آقاشیخ غلامحسین.شیبانی.سلیمان میرزا.معززالملک.لواءالدوله.ناصرالاسلام.آقامیرزارضاخان. معاضدالملک.آقامیرزاابراهیم خان.حاج سیدنصرالله.متین السلطنه.آقامیرزامرتضی قلیخان.معتمدالتجار.آقامیرزاابراهیم قمی. حسنعلیخان.منتصرالسلطان .حاج شیخعلی.دکترامیرخان.آقاسیدحسین اردبیلی.آقامیرزااحمد.فهیم الملک.دکترحاجی رضا خان. محمدهشم میرزا.

نایب رئیس_باکثریت(۵۲)رای از(۷۱)نفرنمایندگان تصویب شدراپورت کمیسیون قوانین مالیه طرح قانونی آقای تقی زاده رادرچندجلسه مطرح قرارداده ودرجلسه اخیره باحضورمعاون وزیرمالیه مذاکرات بعمل آمده بترتیب ذیل آن رااصلاح نموده ودرضمن سه ماده ذیل بمجلس پیشنهادمینماید.

ماده(۱)_کلیه آنچه ازطرف دولت اجاره داده میشودونیزکنتراتهائی (قرارداد)که دولت ببنده بایدتصویب وزیرمسئول ازطریق اعلان عمومی درتمام ایران درمدت کافی قبل ازاتمام عمل کمترازیک ماه نباشدوترتیب مزایده یامناقصه صورت بگیرددیگردراجاره وکنترات هائی که طرف دولت یاتبعه خارجه بوده ویامدت کنترات پیش ازپنجسال باشدکه دراین دوصورت تصویب مجلس شورای ملی شرط است

ماده(۲)_دراجراه نامه های مذکوردرماده فوق بایدشرط شودکه مستاجرحق منتقل کردن یااجاره دادن یاقراردادی راجع بآن اجاره بستن وباآن اجاره راوثیقه معامله دیگری قراردادن بهیچوجه نداردمگرباجازه دولت وهرگاه طرف این قبیل معاملات رعیت خارجه باشدتصویب مجلس شورای ملی لازم است.

ماده(۳)_اشخاصی که بادولت طرف معامله میشوندبایدضامن معتبری برای خودمعین کنندوباآنکه ترتیب ذیل وجه الضمانه بدهند(۱)مقاطعه کاران معادل یک عشرقیمت معامله که بعهده گرفته اند(۲)مستاجرین معادل نصف مال الاجاره

رئیس_اول درکلیات این طرح مذاکره میشودآقایانی که بطورکلی دراین خصوص ملاحظات دارندبفرمایندکه رای گرفته داخل شوددرموادشویم.

ارباب کیخسرو _بنده این دواصل قانون اساسی رامیخوانم وعقیده ام راعرض میکنم اصل (۲۲)قانون اساسی مینویسدموادی که قسمتی ازعایدات دارائی دولت ومملکت منتقل یافروخته میشودیاتغییری درحدودوثغورمملکت لزوم پیدامیکندبتصویب مجلس شورای ملی خواهدبوددراینجاعقیده بنده این است که دارائی دولت غیرازمملکت باشدوغیرازحدودباشدومقصودازدارائی دولت همین املاک است که اجاره وانتقال آن بایدبتصویب باشدواینجااین طرح این حق راازمجلس سلب مینمایددراصل (۲۴)مینویسد(بستن عهدنامه هاومقاوله نامهااعطای امتیازات انحصارتجارتی وصنعتی وفلاحتی وغیرهاعم ازاین که طرف داخله باشدیاخارجه بایدبتصویب مجلس شورای ملی برسدباستثنای عهدنامه هائی که استتارآنهاصلاح دولت وملت باشد)این مقاوله نامهامیشودیکطرفش رابهمین کنترات تطبیق کردواین یک چیزی نیست که آنرابشودتاویل کردازاین جهت توضیحاتی میخواستم ازمخبرمحترم کمیسیون که دراین باب بفرمایندکه طوری باشدمخالفت باقانون اساسی نداشته باشد.

فهیم الملک_این قانون هیچ راجع به آن دواصل قانون اساسی نیست زیرادرماده اول میگویدکه درمواردیکه قسمتی ازعایدات یادارائی دولت ومملکت منتقل یافروخته میشودواین کنترات وقرارچیزی است که موقتایک ملکی رامیدهند بیک شخصی یابیک کمپانی بدون اینکه حق ملکیت ازمالک اولی یعنی دولت سلب شودانتقال معنی آن اینست که عین ملک رابه کسی بدهندکه سلب مالکیت اولی رامیکندوی مالک ثانوی ازبرای اوپیدامیشودواین اصل قانون اساسی فقط راجع بانتقال وخلع یدکردن مالک اولی ازملک واگذارکردن بدیگری وفروختن است واین قانون راجع باجاره واستجاره است وموقتامنافع یک ملکی رابکسی واگذارمیکنداصل(۲۴)راجع است بعهدنامه هاو

مقاوله نامهاواعطای امتیازات وانحصارتجارتی وکارهای صنعتی وفالحتی آن قرارادی است که ازطرف دولت میشودکه آنرا(کاسیون)میگویندهیچ ربطی بماجاره وکنترات ندارداجاره کنترات چیزی است که مقررمیشودبین دولت واتباع داخله یاخارجه فرق نمیکندکه دریک مدتی همانطورکه عرض کردم منافع یک مملکتی بیک شخصی یایک کمپانی واگذارمیشودبایک ترتیب معینی واین هم عملش ازانتقال وفروختن جداست وهک غیرازمقاوله نامه است که درآنجا ذکرشده است وهیچ ربطی باین ماده ندارداین چیزهائی است که همیشه برای دولت اسباب زحمت میشدومعلوم نبودکه آیادولت بایداین قسم قراردادهاراباطلاع مجلس برساندیااینکه کلیه راجع بدولت است وخودش بایدبنددوالبتع معلوم است ودراین مورداگربناباشدکه این طورکارهاهم بتصویب مجلس باشدیعنی برای هرچیرجزئی یک لایحه بیایدمجلس وبرودبکمیسیون وازکمیسیون بمجلس پیشنهادشودمدتی اوقات مجلس وکمیسیون رامشغول خواهدکرددرصورتیکه این اعلان عمومی راکه دراین قانون قیدشده است بطوری واضح خواهدشدکه باطلاع مجلس شورای ملی بالطبیعه خواهدرسیدنهایت درچنرموردی که اهمیت داردوقیدنشده است مجلس شورای ملی بایددرآن شورکندورای بدهدوآن مواردیکه بتصویب مجلس نمیرسدیکی ازشرایطش این است که عموم ازترتیب آن مطلع باشند.

افتخارالواعظین_امااینکه مخبرخواستنددفاع کنندکه اصل(۲۲)قانون شامل این قبیل کنترات واجاره نیست گویااینطورنباشدبجهه این که عمومیت اصل(۲۲)خودش کاشف ازاین است که هرجزئی راهم بایدبتصویب مجلس برسانندبجهه اینکه میگویدکه درموردیکه قسمتی ازعایدات یادارائی)وهرقسم اجاره که بآن میخواهدخالصجات یامعادن باشدیاحفریات وعتیقات وغیره وهرچه که ازاین قبیل راملاحظه کنیم تحت این کلمه است بجهه اینکه میگویدمنتقل یافروخته میشودانتقال بردوقسم است یک وقعه عین راانتقال میدهندیکدفعه منفعت راپس دروقتیکه منافع یک معدنی رابکسی واگذارکننددرتحت این جمله است که منتقل میشودپس این اصل(۲۲)قانون اساسی صریح است ودراینکه هرقسم معامله که دولت بخواهدبکندازجزئی وکلی بایدبتصویب مجلس شورای ملی باشدواما اینکه فرمودندکه مواردیکه اختیاربدولت داده میشودبرای اطلاع مجلس همان اعلان فلان عمومی که درروزنامجات میشودکافی است بنده عرض میکنم که کافی نیست برای اینکه تاکنون معاملاتی که واقع شده است درعرض این دوسال دوفقره اش رابنده اطلاع دارم که بطوری اجاره داده شده است که ضررصریح بدولت متوجه است واین بواسطه این بوده است که بتصویب مجلس شورای ملی نرسیده است باین جهه بنده اعلان آنهارادرروزنامجات اعلان میشودکه فلان معدن راتادوماه دیگراعلان میشودکه فلان معدن راتادوماه دیگربمبلغ(۱۵)هزار تومان اجاره میدهیم وتاسراین معامله هرکس حاضرباشدوضامن بدهدیااعتبارداشته باشدوبه بیشترازاین اندازه طالب باشدباو خواهیم دادآنوقت اگرکسی حاضرباشدکه اینکاررابکنندمثل اینکه دیدیم بعضی مواقع جلومیآورندکه آنشخص نتواندقبول کنددرصورتیکه اگرمنوط بتصویب مجلس شورایملی باشدتمام موانع موجوده رفع خواهدشدوازتمام ضررهائی که ممکن است بردولت متوجه شودجلوگیری میشودوموافق اصل (۲۲)قانون اساسی هم خواهدبود.

فهیم الملک_گویادرتفکیک فروختن ازاجاره دادن هم اشتباهی نباشدکه اینهادرعنوان غیرازهم هستندولی حرف سرانتقال است که انتقال آیاشامل اجاره میشودیانمیشودبعقیده بنده شامل نمیشودبرای اینکه من یک ملکی رااجاره میدهم بکسی ویک حقی میگیرم ودراینصورت چیزی راباومنتقل نکرده ام وهروقت که مدت تمام شدمیتوانم پس بگیریم ولی یکوقتی اگردرحاشیه آن قباله بنویسم که من این ملک رامنتقل کردم میخواهم ببینم دیگردرآن ملک حقی خواهم داشت یاخیرالبته معلوم است درصورتیکه انتقال داده ام بکلی ازدست من خارج میشوددیگردرآن حقی نخواهم داشت علاوه عایداتش هم بمن عایدنمیشودپس دروقتیکه اینطورنیست یعنی انتقال شامل اجاره نمیشودنبایدمعاملاتی راکه دولت میکندازجزئی وبمجلس بیایدوازتصویب مجلس بگذردکه مثلااگردولت چندباب دکان داردومیخواهداجاره بدهدبگوئیم که آنهارابیاورند بمجلس وبرای هرکدام درمجلس شوراول وثانی بعمل بیایدبرای این جزئیات نمیشودوقت مجلس راصرف کردوالبته وقتیکه دولت بخواهداین قسم معاملات رابکندموافق ترتیبی که اینجانوشته شده است درروزنامجات اعلان خواهدکردکه فلان جارادراین مبلغ میخواهیم اجاره بدهیم ودرظرف یکماه هرکس طالب باشدکه بیشترازاین اندازه قبول کنددولت حاضراست که بادادن اعتبارقبول کندوباوبدهدواینکه فلان دکاتراماهی سه تومان اجاره مینمایددیگری درپنجتومان حاضراست قبول کنداین بعقیده بنده چندان اهمیتی نداردکه وقت مجلس رامشغول نمایدودرخصوص مدتش هم فرضااگرحرفی باشدآنراکه قیدنموده ایم که ازاین پنجسال بیشترنباشداین عرایض بنده بودحالاآقایحاج شیخ الرئیس وآقای حاج امام جمعه دراین خصوص البته اطلاعاتی که دارندخواهندفرمود.

حاج سیدنصرالله_من هرچه تصورمیکنم میبینم که آن سریعترین ماده که مخالفت خواهدنمودباقانون اساسی همین ماده است برای اینکه انتقال اعم است ازاینکه عین فروخته شودبامنفعت قانون اساسی هم میگویدمواردیکه قسمتی ازعایدات بادارائی منتقل فروخته میشودودراین جمله صریح است دراینکه فروختن نسبت بعین است انتقال نسبت بعایدات واین بعقیده بنده بدلالت اولیه این دلالت راداردوگویا هیچ محل اشکال نباشدپس بدون تصویب مجلس نمیشودقسمتی ازعایدات دولت رابدون اجازه قرارداد بکسی داداماشبهه دراینکه وقت مجلس خیلی گران بهاتراست ازاینکه مشغول اینکارهاشودحرفی نیست ولی بنده عرض میکنم که مجلس اگربه اینطورچیزهاوقت خودراصرف نمایدممکن است باشکالات بزرگتردچارشودودرخصوص کلیه کنتراتهاموقوف براین است که معنی آنرابدانم که این دوتایک چیزندیااینکه فرق دارندبعقیده بنده که این موادمخالف باقانون اساسی خواهدداشت بخصوص تااین اصل(۲۲)که صراحت غریبی بنده درآن میبینم.

آقاشیخ ابراهیم_بعقیده بنده این ماده قانون شامل اجاره نیست عایدات دولت این است که مثلافلان دولت ازفلان جامالیات میگیردیااینکه دخل معینی داردقاطدخانه داردشترخانه داردملکی داردباغی دارداینهارااگربخواهندبفروشندببخشندواگذارکندبایدبمجلس شورای ملی بیایدوازمجلس بگذدرامااجاره دادن متوسط بتصویب مجلس قراردادن بنده هیچ صلاح نمیدانم فرداچندقاطر میخواهندبفرستندگندم بیاورندبایدبمجلس بیاید؟کرایه دادن قاطرخانه وشترخانه است بایدمجل رای بدهدبه دولت عمارتی درتبریزدارداین رامیخواهدیکسی اجاره بدهنداین رابایدمجلس تصویب کندبعقیده بنده عایدات این است که دولت ازجائی چیزی میگیردیااجاره ملکی یاباغی رامیگیردبااوملکی حقی داردمیگیرداینرا عایدات میگوینددارائی ملک باغی باغچه غیرازاینهارامیگوینداینهارااگربخواهندبفروشندببخشندواگذارکنندبایدبتصویب مجلس باشدوالاغیزازآن راگمان نمیکنم که محتاج باشدبتصویب مجلس.

حاج آقا_بنده اگرچه این مسئله مدتی است درآن گفتگوشده وگمان میکنم بازهم که آمده است نتوانیم ازآن نتیجه بگیریم وبازهم بایدتقاضاکردکه این ماده قانون هم مثل سایرمواددیگربایدیکنوع تفسیرشودورجوع شودبهمان کمیسیون تفسیرومطالبات این اظهارخودم ادله دارداولااین کلیه انتقال همین طرزکه گفته شدنظرات درآن مختلف است اگرچه عقیده بنده چنانچه اول هم گفته شدمطلق التملیک است وازآنطرف هم یک محظوردیگرداریم که همانطورکه گفته شداگردرکلیه اجاره ها نظرمجلس رامجزاکنیم شایدبعدهااینطورنباشدولی حالاخیلی احتمال مفاسدمیرودازاین جهه نمیتوانم بگوئیم که کلیه باختیاردولت وهیئت وزراءباشدونه اینکه کلیه بتصویب مجلس باشدبواسطه اینکه وقتیکه بمجلس می آورندکه قلان ملک دولت رابفلان مبلغ اجاره کنندهیچکدام ازماهانمیدانیم بچه میزان تصدیق کنیم ازاین جهه عرض میکنم که این رااگربآن کمیسیونی که برای تفسیرمعین شده است رجوع شودکه دراینباب یک دقت نظری بنمایندودرورتیکه مخالفتی باقانون اساسی نداشت به بینندتاچه اندازه راخودوزراءمیتوانند ترتیب حرج ومزایده ومناقصه بدهندوتاچه اندازه تصویب مجلس رالازم داردپس لازم است که بعضی نظرات درآن بشودکه معلوم شود.

وکیل التجار_اولاکرارااستدعامیکنم که نطقهای مفصلی اینجا(محل نطق)

گفته شودوبعداگرچه بعدازفرمایشات آقای حاج سیدنصرالله دوباره تکرارکلمه (عایدات)(بادارائی)وبعد(فروخته میشود)برای چیست عایدات هم معلوم است مال الاجاره است

بنده این طورمیفهم دیگران اگربهترمیفهمندممکن است که اظهاربدارندوگمان میکنم یک مدت زیادی نباشدکه این قانون اساسی رانوشته اندونویسندگان این قانون اغلبشان حاضرندودرموقع نوشتن چون بحث ها کرده اندممکن است الان هم معلوم شودکه مقصودازاین اصل چه بوده است وبعدازاین مسئله عرض میکنم که آقایان میفرمایندبرای اجاره های جزئی نبایدوقت مجلس راتضییع کردگویامجلس کارش همین باشدیعنی مجلس برای وضع قوانین وبرای حفظ دارائی مملکت وملت است یعنی زیادکردن عایدات وکم کردن مخارج پس نمیشودگفت اگرمجلس باینکارهارسیدگی کندتضییع وقت میشودوبعلاوه گمانم این است که شخص باهیئت بایددرفکراین باشندکه حقوق خودشانراحفظ کنندویک عبارتی که در یک مسئله حق میدهدبمجلس شورای ملی ماآن عبارت رابایدحفظ کنیم برای اینکه بهتربوظیفه خودمان رفتارکرده باشیم نه اینکه آن حق راازخودمان سلب کنیم بعلاوه دراینکاربنده الان عیوبات آن رامیبینیم میفرمایندترتیب مزایده ومناقصه هیچ منافاتی نداردکه بمزایده ومناقصه بگذارندوبتصویب مجلس هم برسدچرابرای اینکه ممکن است که شماخیلی ازچیزها رابمزایده ومناقصه بگذاریدولی درموقع دادن شرایط وترتیباتی ملاحظه شودکه بواسطه آم ضرروخسارات کلی واردنشودبمجلس دادد شده است بایدتمام اینهابتصویب مجلس برسدوبدون تصویب مجلس نبایدواقع شود

عزالملک_ بعقیده بنده حالامانمیخواهیم یک قانون جدیدی وضع کنیم میخواهیم ببینیم کلمه انتقال شامل اجاره میشودیانمیشودو گویانظرمقنن هم اینطورباشدکه شامل میشود.

آقامیرزااحمد_مدتی است که دراین دوماه درجلسات خیلی صحبت میشودبعقیده بنده عمده فرق بین عایدات ودارائی وانتقال واجاره است واگراین دوکلمه معلوم ازهم تفکیک شوددیگرهیچ اشکال باقی نمیماندمعنی انتقال ازدوحیث معین میشودیک معنای آن مبادرات که آن چیزی که بندهمیفهمم وظاهراهم اگردرپیش چندنفرخالی ازذهن گفته شودکه فلان چیزرافلان کس انتقال داردکه فارسیش واگذارکردن است همچومیفهمندکه فلانی فلان مال راواگذارکرده است ومیفهمندکه مدتی باوداده که دوباره پس بگیردواگرذهن راخیلی مدت بدهیم ممکن است یک فردمخفی هم ازبرای اوپیداکنیم که اجاره راهم شامل شودولی فردامخفی درمقام مثال هیچ مناط اعتبارنیست واینکه درباره عایدی ودارائی آقایان اشکال میکنندگویاآقای افتخارالواعظین بودندکه فرمودندقسمتی ازعایدی ودارائی رابفروشداین طورفهمیده بشودکه ملک راواگذارکردن واجاره دادن وغیره یعنی انتقال دادن درعوض منفعتی این است که کسی ملک راواگذارمیندومیگویدکه این ملک تواست ویک دفعه اینست که میگویدمنفعت آن مال توایندوقسم است پس آنجائی که قسمتی ازعایدات رااجاره میدهندمعنی آن این نیست که قسمتی ازدارائی راانتقال بدهدیعنی تملیک کنداما اینکه میفرمایندذکرلفظ فروختن بعدازکلمه انتقای معنی اجاره راعاده میکندجوابش راآقاشیخ ابراهیم دادندذکرلفظ خاص بعدازعام که ذکرکلمه فروخته میشودبعدازکلمه انتقال معنی اش این است چه بهبه کردن باشدوچه بواگذاردن چنانچه ازکان دولت سابق اول انتقال میکردندپس واگذارمینمودندوهبه میکردندمقصوداین است که انتقال مقابل بیع نیست که تملیک واباعه باشدوعبارت ازاجاره وغیره بدانیم بلکه ممکن است اقسام دیگرهم باشدواینکه آقای حاجی سیدنصرالله فرمودندکه مجلس بعدازاین کاری پیدانخواهدکردوکارش کمترمیشودبنده عرض میکنم پس ازآنکه کارهابمجرای طبیعی افتادالبته کاربالنسبه کم خواهدشدوآنوقت ممکن است درمقام کنترات واجاره یک زحمتی برای مجلس نداشته باشدوالاالان باین ترتیب اگرمابخواهیم بگوئیم که این جزئیات تمامابایدبمجلس بیایدیقیناجزتضییع وقت حاصلی نخواهدداشت وهمینقدرعرض میکنم که درترتیب اجاره باغات که درمجلس مذاکره شدامسال تجربه کردیم که چقدراسباب اتلاف وقت شدوآقایان اشکال کردندکه همه باغهارانبایدبیک نفریایک کمپانی اجاره دادبعدازاین بناشدبمتفرقه اجاره بدهنداماازحیث روح قانون بنده نظرم میآیدکه درقانون دونظربوده است یکی اینکه دولت ضررنکند

یکی هم ملاحظه سیاسی اماملاحظه سیاسی ها وقتی است که طرف خارجه باشددرآنخصوص هم اینجاقیدشده است که اگرطرف خارجه باشدبایدبتصویب مجلس باشداماراجع بضرردولت چه ازحیث مبلغ وچه ازحیث مدت گمان میکتم باین ترتیبی که دراینجانوشته شده است برای دولت ضرری تصورنمیشودبرای اینکه مدت که تصریح شده است مبلغش راهم مکن است تصریح کردکه که مبلغش هم خیلی زیادنباشدوهم مدتش زیادنباشدچنانچه تصریح شده است که تاپنجسال میتوانندبمزایده ومناقصه بگذارندامایک مطلبی که آقای وکیل التجاربیان کردندلازم است مذاکره شودفرمودند اشخاصی که قانونرانوشته اندحاضرندوآنهالابدملتفتندکه چه نوشته اندبنده عرض میکنم که اگریک شخصی یک چیزی رابطوراجمال بنویسدوبعدازآنروزبگویدکه مقصوداین بوده است پذیرفته نمیشودخصوص قانون اساسی ماکه یک کلی مملکتی است برفرض آن آقایانی که قانون نوشتندبرخیزندوبگویندکه مرادماازاین عبارت این بوده است برای ماسند نخواهدشدوهیچ فایده نخواهدداشت پس وقتیکه یکعبارتی درقانون اساسی مجمل شدمحتاج بتفسیراست وتفسیر آن با مجلس بایدتوضیح کندکه مقصودمقنن چه بوده است اظهارچندنفرکافی نیست یکی دیگرفرمودندکه بعدازاینکه بمزایده ومناقصه نگذارندگمان ندارم که درمجلس تصویب بشودودراینجالازم است عرض کنم درصورتیکه دریک موردی هم تصویب مجلس لازم باشدبمزایده ومناقصه نگذاردن منافات نداردکه بمجلس بیایدعلاوه براین وقتی که یک چیزی اعلان عمومی نشدوبموقع مزایده ومناقصه گذارده شدتابدینوسیله وقیمت آخری راهرکس طالب باشدباوداده میشود دیگر دو مرتبه بمجلس آوردن ومذاکره کردن وازحیث مخالف وموافق بودن درآن نظرنمودن گمان نمیکنم چندان صورتی داشته باشددوفقره پیشنهادازقرارذیل قرائت شد

.(۱)_ازطرف ارباب کیخسرو(بنده تقاضامیکنیم که چون درقانون محاسبات عمومی که فعلادرکمیسیون قوانین مالیه مطرح مذاکره ومشاوره است بقدرلزوم درباب اجاره واستجاره موادیکه درآن مرتب است اینطرح هم رجوع شودبه آنجاکه نظرائی هم درآن بنمایندومنضماپیشنهادکنند.

(۲)_ازطرف آقای حاجی آقا(بنده پیشنهادمیکنم که این طرح بکمیسیون تفسیررجوع شودکه درآنجااصل قانون اساسی راجع بانتقال رادرنظرگرفته قراری درباب اجارات بدهند)

ارباب کیخسرو_چونکه عرض کردم ودرآن پیشنهادهم اشاره کردم قانون محاسبات عمومی یک شوردرآن شده برگشته است بکمیسیون قوانین مالیه واصلاحاتی شده است وبایدتایک دوجلسه دیگرتمام شودودر آنجا تمام اجارات دولت شده است حتی درمخالفت باقانون اساسی همه طوررعایت شده است وهمچنین ذکرمزایده ومناقصه شده است وموردهیچ اشکالی نشودازاین جهت بنده عرض میکنم که اگرمقصودآن است که برگرددبهمانجاکه اگرمیتواندچیزی ازاین هم اخذوضمیمه آن کندواگرغیرازآن است که برودبکمیسیون چه لازم که اینقدرصحبت شودو وقت ضایع شودباین جهت پیشنهادکردم که این رجوع شودبکمیسیون تااینکه نظرات خودشانرا درآن کرده بمجلس راپورت آنرا تقدیم دارند.

فهیم الملک_درقانون محاسبات عمومی فقط یک ماده است بایددراجاره واستجاره وبیع وشراء ترتیب عمومی ومزایده ومناقصه باشدپیش ازاین نیست ولی اگریک ترتیبی داردکه این اجاره ها بمجلس بیایدیاخیر ترتیب مناقصه ومزایده چه خواهدبودوبااتباع خارجه وداخله چه ترتیب خواهدبودوجدیت بیش بایدباشدمعذالملک شرایط دیگری برای اجاره کنندگان واجاره دهندگان شده است وهیچ درآنجااین چیزهاقیدنشده است فقط یک ماده است که دارائی دولتی بطریق مزایده مناقصه واعلان شودحالابعدازشوراول ممکن است وقتی که برگشت بکمیسیون اگرمذاکراتی دارند بکنند کمیسیون قوانی مالیه هم گمان میکنم هیچ نظری ندارداماراجع پیشنهادآقای حاجی آقاکه می فرمائیدرجوع شودبکمیسیون تفسیرکه تفسیرشودبنده نمیدانم چه چیزاین باید تفسیر شود چهار کلمه دراینجاهست که بنده اینهارامثل روزروشن واضح میبینم وهیچ اجمالی درآن نمیبینم که تفسیر

شودیکی عایدات است یکی دارائی فرض میکنیم درخیابان شمس العماره دولت خانه ای دارداینرابپنج تومان اجاره میدهدماهی پنج تومان جزءعایدی دولت است پس اگردولت این پنج تومان راببخشدیک قسمت عایدی خودش رابخشیده است اگرخانه رافروخت یک قسمت ازدارائی اش رافروخته اس اما درانتقالش یک مرتبه دولت این خانه راواگذارمیکندملکیت آنرابکسی یکدفعهاین است که منافع آنرایعنی یک قسمتی ازعایدی خودش راباوواگذارمیکندیعنی دیگردولت این ماهی پنج تومان راازخودش خارج میکندوآنوقت ماهی پنجتومان رادیگری که دولت باوواگذارکرده است میبردپس وقتیکه خانه رااجاره میدهدآن ماهی پنج تومان رایعنی یک قسمتی ازعایدش راواگذارنکرده است بدیگری ولی اگرگفت به یک شخصی که آن پنجتومان اجاره خانه را تو بگیر اینجا یکقسمت ازعایدی خودراواگذارکرده ومنتقل وآن دیگر گمان نمیکنم که لازم بتفسیرباشداصل آنماده که ازآن بفارسی ترجمه شده است (کماسیون)است وآنراترکی فوق العاده وافتراق ترجمه میکنندیعنی بکلی فرقت کردن آقای حاج سیدنصرالله فرمودندکه اجاره راهم انتقال میشودگفت اینطور نیست دولت که یک ملکی رااجاره میدهدنه این استکه بکلی سلب مالکیت ازخودبکندتااینکه بگوئیم منتقل کرده است دریک مدت معینی منافع آنراواگذارمیکندواین رانمیشود انتقال گفت واینکه فرمودندماحالافهمیدیم که ترتیب اجاره دادن اشکالات فراهم آورده است که لازم است وازمجلس بگذرداین هم اگرملاحظه میفرمائیدجهتش این بودکه یک قانون درستی نداشته مثل اینکه خالصجات راکه اجاره داده انداعلانات عمومی که درروزنامجات دیدندکه بداندچطوراجاره داده اندیک وقت دیدندکه آنرااجاره داده اندآقای وکیل التجارمیگویدکه درتمام انتقالات واجارات نظریات مجلس شورای ملی بایدبصلاح وصرفه دولت باشدوحال آنکه یک کسی امروزمیآیدتمام دارائی واملاک دولت رااجاره کنداین مسلمااگربترتیب مزایده ومناقصه نباشدبیک ترتیبی اجاره میکندکه خودش برودجزءبجزءاجاره بدهد وفایده ببردواین ترتیب فایده اش ازبرای دولت بهتراست درهرحال گمان میکنم پیش ازاین مذاکره دراینخصوص لازم نباشدوچنانچه بازمحتاج بمذاکره است بهتراین است که بکمیسیون رجوع شودکه درآنجامذاکره کنندوبیش ازاین دیگر وقت مجلس تضییع نشود.

حاجی آقا_این فرمایشاتی که آقای فهیم الملک فرمودندتمام راجع بتوضیح این ماده است این یک موضوع مهمی شده است درمجلس اگرچه کسانی که ترجمه آنرانمیدانندتردیددارنداگرچه همانطوری که عرض کردم بعقیده بنده مطلق تملیک است ولی ممکن است لفظ انتقال رابطوری معنی کنندکه فهمیده شودکه شامل اجاره است بواسطه اینکه معنی انتقال غیرازمعنی واگذارکردن چیزی نیست واجاره راهم میشودیک نوع تفویض تصورکردوبنده که پیشنهادکردم که این راببرنددرکمیسیون برای این است که اینراتشریح کنندکه مقصودازاین لفظ کماهوحقه معلوم ومفهوم شودوحدی هم ازبرای مدت معین شودوهم انتقال راتفسیرکنندوهردوجهه رامنظوردارندویک تفسیربشودبرای ماده انتقال که اسباب اشکال نباشدبواسطه اینکه ملاحظه میفرمائیددرکمیسیون قوانین مالیه یک ترتیبی داده شده ولی درکمیسیون قوانین مالیه راجع بتفسیراین اصل ازقانون اساسی هیچ ماده نداردوبمجرداینکه آن ماده بیایدبازهمین اشکالات میشودباین جهه خوب است تفسیراین ماده درکمیسیون بشودویک حدی هم برایش قرارداده شودکه راپورت آن بیایدبمجلس وروشن شودوتصورمیکنم باادله که درکمیسیون میگویندومینویسندزودترخواهدگذشت واسباب آسودگی هم بهترخواهدبودوالاباینطورالان بنده نمیدانم که امروزتمام اجاره ها رابایدبدولت واگذارکردیااینکه این لایحه بکلی ردمیشودوهرروزاسباب زحمت برای دولت فراهم خواهدشدوبواسطه اینکه هردکان جزئی هم که دولت داردبایدبمجلس بیاوردکه شوروتصویب شودوتمام وقتمان دراین چیزهای جزئی صرف شودبنده عرض میکنم که دراین طرحی که بنده پیشنهادکرده ام رای بگیرندوآقایان هم رای بدهندکه برودبکمیسیون که ترتیب آنرامرتب کنندویک طوری کنندکه اسباب ضرردولت واشکال آقایان نشود.

حاج سیدنصرالله_قانون اساسی متثالم علیه اختلافات است اگراختیارقانون اساسی رابمن بدهندشایدازسطراول تاآخرش راشرح بدهم وبعیده خودم تمام عبارات راتغییربدهم وعباراتی موافق سلیقه خودم بنویسم بطوریکه ابداموافقت بامقصودمقنن نداشته باشدیابجهه اینکه اختلافات مرفوع شودبایدقانون اساسی راحفظ کنیم واگراین ماده رامامحتاج بتفسیربدانیم بعقیده بنده درقانون اساسی هیچ ماده صاف باقی نمیماندبرای اینکه این ماده منتهای صراحت راداردحالامن نمیگویم نواقل منحصرباجاره است ممکن است بطورهای دیگرهم باشدولی بعقیده بنده این ماده انتقال درمقابل عایدات دولت است وبایداجاره راباجزءنواقل بدانیم وایشان ملاحظه کرده اندکه واگذارکردن غیرازنقل است یاخیراین هردوازسنخ نواقل است اگراجاره وعایدی ازمنافع نشدآنوقت شمامیتوانیداین رامتشتت المرادبدانید والااز برای کمیسیون تفسیرهی کارپیداکنیدوهرروزیک ماده رارجوع کنیم اینکارصحیحی نیست واین بعقیده بنده نه مربوط است بکمیسیون مالیه ونه بکمیسیون تفسیرحالادیگربسته برای مجلس است.

افتخارالواعظین_عرض میکنم درقانون محاسبات عمومی تمام معاملات دولت مصرح ولفظ معاملات دولت هم مهمل نیست که برودبکمیسیون وتفسیرشوداین یک لفظی است تمام وتمام اقسام معامله راازخریدوفروش وهبه ومصالحه واجاره وانتقال همه راشامل میشودودرقانون محاسبات عمومی مینویسدتمام معاملاتی که دولت میکندبایدبطریق مزایده ومناقصه باشدیعنی آنچه راکه میخواهد بفروشدبمزایده وآنچه راکه میخواهدبخردبمناقصه وعرض میکنم یکی ازوظایف مجلس شورای ملی تظارت دردارائی ومنافع وعایدات دولت است واگرمجلس شورای ملی نظارت درمقام اجاره نداشته باشدیانظارت درمنافع نمیدانم دیگرنظارت درچه خواهدکردونمیدانم کدام لفظ قانون اساسی مبهم است که بایدتفسیرشوداین است میگویدمواردیکه یکه قسمتی ازعایدات ودارائی فروخته یامنتقل میشودانتقال هم اعم است ازانتقال عین یاانتقال منفعت انتقال عین رابلفظ دارائی وکسرکرده است وانتقال منفعت رابلفظ عایدات مثلایک باغی رادولت میخواهداجاره بدهدآن راانتقال عایدات میگویندولی اگرخودباغ رابخواهدبدهدآن راانتقال عین میگویندپس بایداجارات هم بیایدبمجلس وبهیچوجه من الوجوه این اصل قانون اساسی هیچ محتاج شرح وبسطی نیست وابداتفسیربردارنیست

حاج شیخ الرئیس_مذاکره میشودکه عبارت مجمل است یامتشابه بنده تصدیق میکنم تقریریک نماینده محترمی راکه اگربناشودایشان بپاره تاویلات وتعدیلات وتغییرات متوجه شودهیچ کلمه رانمیتوان گفت محکمه است هرکلمه رامیتوان فرض کردکه متشابه پس بایداولاملتفت شدکه متن این ماده رابرای چه وضع کرده است واین پرواضح است که برای چه بوده است برای این بوده است که دردوره استبدادقبل ازطلوع نیزمشروطیت معلوم بشودکه دارائی وعایدات همه درتحت حکمرانی وخیالات وهوا وهوس محدودجماعات معدوده بوده وصاحبش هم دخالت نداشت باین جهت اینماده رادراینجاقیدکردندوحالاچرااین نکته رادراصل(۲۲)مینویسدمتوجه نمیشویم که میگویدعایدات بادارائی دولت ومملکت این نکته دولت ومملکت راهم عطف نظری بنماینده معلوم است دارائی مثل مالیات جواهرآلات(عمارات)(باغات)وسایرابنبه دولت رامیتوان گفت جواهرخزانه مال دولت است عمارت دولت است ویکدفعه عایدات مملکتی است مثل فلانجامعدن فقط فلانجامعدن مس است اینهاعایدات مملکتی است حالااگراین قانون این عایدات رامیخواهدمحدودکندوحالادولت نمیتوانداینهارا بکسی یا بطور انتقال یابتیول ابدی بگویدمادامت السموات والارضون دردست توباشدبعضی هم خیلی این مطلب راتصحیح کرده اند و تمجیدبعضی هم تخطئه میکنندوناصواب حالادرآن کارندارم اگریک پادشاهی خیالش بگیردکه تمام عمارات را بفروشدیافلان معدن رامفت واگذارکندتادرازای یک مبلغ جزئی بکسی بدهدمن نمیدانم انتقال راشامل اجاره کردن ا ز کجااست وخیلی تصدیق وتصویب میکنم.

حاج شیخ اسدالله_کم کم باینمذاکرات مجلس امروزمیگذردونتیجه گرفته نمیشودعرض

میکنم این عبارت خیلی واضح است وبنظربنده متبادرازلفظ اشکال غیرازمنافع چیزدیگری نیست اصل معنای اجاره راوقتی میگویندانتقال منفعت بعوض معلوم بنده نمیفهمم که اشکال دراین عبارت دیگرازچه راه است بعدازآنی که معنی اجاره راکرده اندکه انتقال منفعت درعوض معلوم دیگرچطورمیتوانند

آقامیرزااحمد_بنده هیچ عرض نکردم انتقال شامل اجاره نیست عرض کردم انتقال دوفردداردیک فروش خیلی مخفی است ویکفروش ظاهرمتبادراست وآن متبادرهمان بیع است وهبه است وغیره که واگذارکردن همین است وآن فردمخفی اجاره است واجاره راهم میتوان ازآن درآوردولی بنظردقیق ودرصورتیکه قرینه داشته باشدهیچ بنده نگفتم انتقال اجاره راشامل نیست این ازآن جهت است اما اینکه آقایان میفرماینداگربنابشوداین مده تفسیرشودبایدقانون اساسی تمام برهم بخوردبنده عرض میکنم که یک مطلبی است درمجلس که محل اختلاف است یکدسته میگویندصریح است دراینکه اجاره است یکدسته میفرمایندصریح نیست وشامل اجاره نمیشوددریک همچوموقعی نمیشودگفت نبایدمذاکره شودیابرگرددبکمیسیون دومرتبه مذاکره شودامااینکه آقای افتخارالواعظین فرمودندپس دلیل این است که بایدبیایدبمجلس بنده عرض میکنم که این اشتباه است بین نظارت وتصویب ممکن است که اینکارراکه دولت میکندخطارفته باشدیاتفریط کرده باشدمجلس درآن تفتیش میکندبایدبیایددر مجلس صحبت درنظارت هم نداشتیم مجلس حق نظارت داردباوجوداینکه مجلس تصویب میکنددیگرحاجت باین نیست که رجوع شودبوزیرواینکه میگویندمالیات جزءدارائی است بکلی اشتباه است مالیات رانمیتوان جزءدارائی محسوب کرد

موتمن الملک_بنده گمان میکنم این مطلب اینقدراشکال داشته باشدآقای حاج سیدنصرالله فرمودندکلیتا دارائی وعایدات وبلفظ انتقال وفروخته شودبیک ترتیب الف ونشرمرتبی نوشته شده است تفسیرانتقال برمیخوردبدارائی اگراینطورباشددولت میتوانداملاک رابفروشدبدون اجازه مجلس و میشوددولت بدون اجازه مجلس استخراج معدنی رابیک کمپانی بدهدکه تاده سال صدی ده بدولت بدهدوبا ده سال یابیست سال دودولت حق داردکه هرنوع عایدات خودش راازروی آن هرساله اجاره بدهدوبآن ترتیبی که عایدات رامربوط کردندبه انتقال ودارائی رامربوط کردندبفروخته شدن آنوقت عایدات رابدون رجوع مجلس میتوان فروخت یااینکه بایدگفت که دولت میتوانددارائی خودش رابدیگران منتقل کندیابفروشدبدون اینکه مجلس بداندواگربخواهدبفروشدنبایداجاره ازمجلس بگیردواگربخواهدببخشدبکسی نمیتواندبدون اجازه ببخشددرصورتیکه انتقال رابهمان معنائی که فرمودندبازدرست درنمیآیدبجهه اینکه وقتی بناشدانتقال مال اجاره وعین مال فروش باشدآنوقت بایددولت وقتیکه میفروشدیاانتقال میدهدمربوط بشودبلفظ انتقال پس بایدگفت فورابلفظ انتقال داراوی خودش رابفروشدچه آنرامیبخشدبدیگری بایدبمجلس رجوع کندپس بااین قبیل تفسیرات بنظر نمیآیدکه ماحل این مشکلات رابتوانیم بکنیم که بچه نحونشسته واین رانوشتندوهمانطورکه مخبرمحترم فرمودنداول خواستندبگویندعایدات دولت راعایدات گفته شده حق منتظره که دولت داردکه هرسال یاهرماه برای اوتولید میشود همانطوریکه ازمعادن دولت هرساله یک چیزی میگیرداین راعایدات میگویندولی اینهم اشتباه است آن چیزیکه جزءدارائی است نمیتوان گفت جزءعایدات است برای دولت حقی که درآتیه برای دولت ثابت میتوان عایدات است مقصوداین است که اگراجازه بخواهدکه عایدات یادارائی خودش رابفروشدازمجلس اجازه بخواهدولی دیگردرفروختن کافی نیست ممکن است که دولت درعوض چیزی بگیردکه اورابفرانسه(الیاستون)میگویندهم انتقال رامیرساندهم فروختن رامیرساندهم همه راباین ترتیب خواستندهمه معانی رابرساندبنده گمان نمیکنم که آن روزاین لفظ انتقال رابلفظ فقهی اداکرده باشندبهمین معنائی است که بوده ممکن است که دولت ملکی رابفروشدیاببخشدپس بایدیک لفظی رااستعمال کردکه هم آنرابفهماندهم معنای دیگری راوگمان نمیکنم که معنای دیگرداشته باشد(ثانیاپیشنهادآقای ارباب کیخسروقرائت شد)

نایب رئیس_کسانیکه این پیشنهادآقای ارباب راتصویب میکنندقیام نمایند(نتیجه مشکوک شد)

نایب رئیس_چونمشکوک شددوباره رای میگیریم کسانیکه این پیشنهادراتصویب میکنندقیام نمایند(اغلب قیام نکردندباکثریت ردشد)

نایب رئیس_کسانیکه پیشنهادآقای حاج آقارادرارجاع این طرح بکمیسیون تفسیرتصویب میکنندقیام نمایند(کسی قیام نکرد)

نایب رئیس_درکلیات اینطرح چنانچه آقایان نمایندگان مذاکره راکافی میدانندممکن است رای گرفته شود (اغلب اظهارنمودندمذاکرات کافی است رای بگیرید)

نایب رئیس_رای میگریم کسانی که مذاکره درکلیات ابنطرح راکافی میدانندقیام نمایند(اغلب قیام نمودند)

شروع بشوراول درموادطرح مزبورگردیدماده اول قراوت شده بعدازمذاکرات لازمه هریک ازآقایان آقامیرزاابراهیمخان.حاج عزالممالک.محمدهاشم میرزا.معززالملک.پیشنهادی نموده قرائت وبتقاضای آقای فهیم الملک مخبرکمیسیون قوانین مالیه بکمیسیون رجوع شد

ماده دوم نیزقرائت شده مقداری شورشده بقیه آن موکول بمجلس دیگرگردید)

نایب رئیس_دستورجلسه آتیه بقیه شوردرماده دویم این طرح راپورت کمیسیون مبتکرات طرح آقای ارباب کیخسروراجع بطبع فهرست عرایض راپورت کمیسیون بودجه راجع به برقراری یکصدتومان درحق بهادر السلطنه یانه راپورت کمیسیون فوائدعامه راجع بامتیازطلاشوئی کوه زرراپورت کمیسیون عدلیه راجع بتفسیراصل(۲۵) قانون اساسی راجع باملاک بیع شرط شده.

(مجلس یکساعت ازشب گذشته ختم شد)