مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ شهریور ۱۳۳۰ نشست ۱۸۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم

تصمیم‌های مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم

قانون طرز اجرای اصل ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ شهریور ۱۳۳۰ نشست ۱۸۴

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی – اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

سال هفتم – شماره ۱۹۲۵

۴شنبه ۳ مهر ماه ۱۳۳۰

دوره شانزدهم مجلس شورای ملی

شماره مسلسل ۱۸۴

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۶

جلسه: ۱۸۴

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۱۰ شهریور ماه ۱۳۳۰

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت مجلس‏

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: صدری - ناصر ذوالفقاری - تیمورتاش‏

۳ - بیانات آقایان حائری‌زاده و جمال امامی و فرامرزی به عنوان ماده ۹۰ آیین‌نامه‏

۴ - تقدیم دو فقره لایحه به وسیله آقای وزیر پست و تلگراف و تلفن‏

۵ - ختم جلسه به عنوان تنفس‏

مجلس ساعت ده صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید

۱ - تصویب صورت مجلس‏

رئیس - صورت غابین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه - آقایان: شکرایی - امامی‌اهری - بهادری - دولت‌آبادی - گنجه - اردلان - سرتیپ‌زاده. امیرنصرت اسکندری - دکتر مجتهدی - فتحعلی افشار - دکتر سیدامامی - امیری‌قراگزلو - حمیدیه - سعید مهدوی - سلطان‌العلما - طاهری - مخبرفرهمند - مکی - طباطبایی.

غایبین بی‌اجازه - آقایان: خاکباز - خسرو قشقایی - مجتهدی - تولیت - حاذقی - سودآور - محمد ذوالفقاری - امیر افشاری - صدر میرحسینی - رضوی.

دیر آمدگان با اجازه - آقایان: دکتر کیان سی دقیقه - امیرقاسم فولادوند یک ساعت.

دیر آمدگان بی‌اجازه - آقایان: سلطانی سی دقیقه - هراتی یک ساعت - موقر یک ساعت - حسن اکبر یک ساعت - دکتر مصباح‌زاده یک ساعت.

رئیس - نسبت به صورت مجلس جلسه پیش نظری هست؟ آقای آشتیانی‌زاده.

آشتیانی‌زاده - بنده خواستم عریضه کارگران را تقدیم کنم چون وقت برای صحبت نبود از موقع خواستم استفاده کنم.

رئیس - آقای نریمان‏

نریمان - در بیانات بنده یک اصلاحاتی لازم است در صفحه سوم ستون چهارم آنجا نوشته‌اند «دستور مجلس نبود» من به علاوه گفته بودم نظر شخصی خودشان بود. جای دیگر نوشته‌اند «باید مدیر عامل انگلیس را پذیرفت؟» بنده عرض کردم که اگر شاه رگ ما را بزنند مدیر عامل انگلیس را نمی‌پذیریم.

رئیس - به تند نویسی مراجعه کنید با دستگاهی که دارند مطابقه و اصلاح می‌شود آقای حائری‌زاده.

حائری‌زاده - در جلسه سابق که به عنوان تنفس خاتمه پیدا کرده است و این جلسه هم البته متمم آن خواهد بود بنده در آن جلسه حضور نداشتم راجع به استشهادی که آقای جمال امامی فرموده بودند خواستم توضیح عرض کنم و حال اگر صورت جلسه مطرح است من در اطراف آن صحبت کنم و الا اگر این جلسه متمم جلسه پیش است و صورت مجلس مطرح نیست و در جلسه آینده مطرح می‌شود بنده آن موقع توضیح بدهم تا رفع سوء تفاهم بشود، حالا مطرح است؟

رئیس - مربوط به چیست نطق قبل از دستور است؟

حائری‌زاده - ایشان در نطق قبل خودشان که من حضور نداشتم استشهادی کرده بودند که باید توضیح بدهم حالا به استناد ماده ۱۰۹ است یا توضیح صورت جلسه است هر طور بفرمایید توضیح بدهم.

رئیس - اگر توضیح بخواهید بدهید بعد از این که وارد دستور شدیم می‌توانید

آشتیانی‌زاده - آقای رئیس این جلسه مگر متمم جلسه گذشته نیست؟

حائری‌زاده - از موقع استفاده می‌کنم و دو فقره شکایتی که رسیده است تقدیم می‌کنم یکی شکایتی است راجع به شهرداری و دیگری هم یک شکایتی است مال ولایات‏

رئیس - آقای جمال امامی‏

جمال امامی - عرض کنم که در قسمتی از بیانات من در جلسه گذشته یا نارسا بیان شده است و یا ناصحیح منعکس شده است لازم بود مختصر توضیحی عرض کنم ذکر این نکته که صنعت نفت به رأی مجلس شورای ملی ملی شد توضیح واضحات است اگر مجلس شورای ملی رأی نمی‌داد این قانون به موقع اجرا در نمی‌آمد (صحیح است) و محرک نمایندگان ملت هم در این قضیه منحصراً حس ملی‌شان و تعصب ملی‌شان بود (صحیح است) و هر کس غیر از این بگوید چرند گفته است (صحیح است) بنده چندی پیش در پشت همین تریبون عرض کردم که در ...

رئیس - آقای جمال امامی شما راجع به صورت جلسه اگر اعتراضی دارید بفرمایید

جمال امامی - بنده هم راجع به صورت مجلس توضیح می‌دهم ..

رئیس - جنابعالی در صورت جلسه اگر اصلاحی هست توضیح بفرمایید

جمال امامی - بله راجع به اصلاح صورت جلسه است بنده اینجا عرض کردم اعضای کمیسیون نفت آنهایی که از این قضیه نفت طرفی نیستند و تظاهری نکردند سهم‌شان بیشتر از دیگران است حالا هم همین را تکرار می‌کنم و ضمناً اعتراف می‌کنم که در جلسه ۳۷ پیشنهادی نظیر پیشنهاد من شد به وسیله آقایان خسرو قشقایی و ذوالفقاری داده شده بود منتهی چون به نظرشان آمد که پیشنهاد من جامع‌الاطراف‌تر است آن را تصویب کردند و گرنه بنده ادعا نمی‌توانم بکنم که تمام کارهای نفت را من کردم بنده عرض کردم سه طرحی که به مجلس داده شد این طرح‌ها مال من بوده بیش از این عرض نکردم و حالا هم می‌گویم اگر مملکت احتیاج به فداکاری داشته باشد همین آقایان همیشه

فداکاری خودشان را می‌کنند کما این که در چهار سال پیش که مملکت آتش گرفت همین آقایان ذوالفقاری‌ها پشت به پشت هم دادند و مبارزه کردند باز هم خدای نکرده اگر آتش بگیرد همین کار را خواهند کرد منتهی آن وقت آتش‌افروزان کجا خواهند بود نمی‌دانم!

رئیس - دیگر نظری نسبت به صورت مجلس نیست؟ (گفته شد خیر) صورت مجلس جلسه قبل تصویب شد

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: صدری - ناصر ذوالفقاری - تیمورتاش‏

رئیس - در جلسه پیش که تنفس داده شد آقای صدری مشغول نطق بوده‌اند چهار دقیقه هم صحبت کرده‌اند حالا آقای صدری صحبت‌شان را ادامه می‌دهند و بعد دو نفر دیگر که اسم نویسی کرده‌اند صحبت می‌کنند. آقای صدری‏

آشتیانی‌زاده - پس گفتید که جلسه امروز متمم جلسه گذشته است.

رئیس - ایشان نفر اولند و قسمتی از بیاناتشان را در جلسه پیش کرده‌اند.

آشتیانی‌زاده - بنده حالا چند مرتبه است که می‌آیم اینجا عرایضی دارم نوبت به بنده نمی‌رسد.

رئیس - زودتر بیایید اسم نویسی کنید.

آشتیانی‌زاده - هر روز یک عنوانی هست‏

رئیس - می‌خواستید دیشب تشریف بیاورید.

آشتیانی‌زاده - دیشب آمدم گفتند که این جلسه متمم جلسه قبل است.

صدری - به طوری که در جلسه گذشته به عرض آقایان نمایندگان محترم رسانیدم ملت ایران شائق است که با شروع مجدد مذاکرات مربوط به نفت این مسأله بغرنج هر چه زودتر حل شود ولی متأسفانه اخبار هفته اخیر تا حدی برای مردم نگرانی ایجاد نمود که به عقیده بنده دولت بایستی در اطراف آن توضیحات لازم را به عرض مجلس شورای ملی و ملت ایران برساند تا رفع نگرانی از مردم بشود آقایان نمایندگان محترم اطلاع دارند که جناب آقای صالح رئیس هیئت مختلط نفت در مصاحبه مطبوعاتی که روز چهارشنبه ششم شهریور ماه به عمل آوردند و همچنین جناب آقای نخست‌وزیر در نطقی که دیشب توسط رادیو ایراد فرمودند متذکر شدند که دولت ایران پیشنهادهای خود را داده و اکنون باید منتظر خبر از جانب انگلستان شد و تقدیم این پیشنهاد اشاره به آخرین نامه‌ای است که در موقع عزیمت هیئت نمایندگی انگلستان از طرف جناب آقای نخست‌وزیر به رئیس هیئت داده شده است و از طرف دیگر جناب آقای هریمن در مصاحبه مطبوعاتی که در هفته گذشته ترتیب داده بودند متذکر شدند که برای حل مسأله نفت قدم بعدی باید از طرف ایران برداشته شود و همچنین خبری نظیر این که دولت انگلستان مشغول تهیه پیشنهاداتی است که برای شروع مذاکره تقدیم دولت ایران نماید از طرف خبر گزاری‌های مربوطه به کلی تکذیب و سخنگوی وزارت امور خارجه انگلستان رسماً گفته است (انگلستان دیگر برای حل مسأله نفت اقدامی نخواهد نمود مگر این که ایران پیشنهاد جدیدی بنماید) توجه به این اخبار روزنه کوچکی که برای شروع مجدد مذاکرات مشهود بود تاریک به نظر می‌رساند و با توجه به این که ادامه این وضع علاوه از این که از نقطه‌نظر اقتصادی نقصان بزرگی برای این مملکت به وجود خواهد آورد و فرصتی به دست کمپانی‌های بزرگ نفتی جهان می‌دهد که بازارهای نفت ایران را کم کم به خود اختصاص دهند و به طور قطع پس از مدتی به دست آوردن مجدد آنها کار آسانی نخواهد بود از جناب آقای دکتر مصدق که بایستی اذعان داشت که با منتهای صداقت و شهامت برای سربلندی مملکت و ملت ایران مبارزات دامنه‌داری نموده‌اند که در خور ستایش می‌باشد و امیدواریم که این فداکاری‌ها به واسطه عدم اختلاط با احساسات خشک و لجبازی بعضی از اطرافیان ایشان حداکثر منافع را برای مملکت تأمین نماید استدعا دارم تا نقشه عملی کار خود را مربوط به نفت و پیش‌بینی‌هایی که برای هر یک از این جهات نموده‌اند به عرض مجلس شورای ملی و ملت ایران برسانند تا علاوه بر این که اذهان عمومی نسبت به معمای نفت کمی روشن شود از پشتیبانی کامل ملت و نمایندگان محترم در حال قضیه تا پایان رسانیدن کار بر خوردار باشند (نریمان - هستند) (حائری‌زاده - سیاست نفت دولت روشن است. چیزی هم پشت پرده نیست) به طوری که آقایان نمایندگان محترم در جراید ملاحظه فرموده‌اند روز شنبه ۱۹ مرداد جناب آقای هریمن نماینده محترم مخصوص رئیس جمهوری آمریکا به اتفاق جناب آقای بوشهری وزیر محترم راه و همراهان به آذربایجان عزیمت فرمودند جناب ایشان در پیامی که خطاب به اهالی آذربایجان فرستاده‌اند پس از تذکر نسبت به کمک‌های کشاورزی به اهالی آن استان اظهار داشته‌اند که (ما خیلی مایلیم که با شما دوست باشیم) بنده لازم است که پس از ابراز تشکر نسبت به پیشنهاد ایشان در مورد کمک‌های کشاورزی به ایران که خطه آذربایجان هم قسمتی از آن است به اطلاع ایشان برسانم که مردم آذربایجان هم مانند همه اهالی ایران خواهان دوستی و برادری با کلیه ملل آزاد جهان که ملت آمریکا از پیشروان آن می‌باشد بوده و هستند و این تمایل را در طول تاریخ روابط سیاسی دو کشور ایران و آمریکا هر موقع که مقتضی بوده و فرصت به دست آمده ابراز داشته‌اند و ملت ایران به هیچ عنوان حاضر نیست که در روابط حسنه‌اش با مردم آزاد امریکا به واسطه پیش‌آمدهای سیاسی با ممالک دیگر خدشه و قصوری رخ دهد و انتظار دارد که جناب آقای هریمن این موضوع را مورد توجه مخصوص قرار دهند که در راه انجام خدمتی که به پیروی از آزاد منشی و صلح طلبی ملت امریکا انجام آن را به عهده گرفته و رنج سفر بر خود روا داشته بودند و متأسفانه آن طور که لازم بود مساعی ایشان تاکنون به نتیجه اصلی نرسیده است حساب ملت ایران را با ملت امریکا و شرکت سابق نفت مخلوط نفرمایند و توجه داشته باشند که ملت ایران همواره از افکار آزادی خواهانه ملت امریکا پشتیبانی نموده و به حسن روابط حسنه دو کشورایمان راسخ دارد.

ضمناً به طوری که انتشار یافته گویا بر طبق پیشنهادی که شده قرار است مبلغ ۲۵ میلیون دلار کمک‌های اقتصادی به ایران بشود که امیدوارم هر چه زودتر از تصویب مقامات مربوطه بگذرد تا وعده جناب آقای هریمن هر چه زودتر جامه عمل بپوشد. نکته‌ای که لازم است در این مورد یادآور شود این است که گویا موقع طرح این پیشنهاد آقای سناتور ویلیام فولبرایت اظهار داشته‌اند (که به اجرای این کمک مقداری از ماشین‌های بزرگ کشاورزی به ایران فرستاده خواهد شد و کشاورزان ایرانی نخواهند توانست از آن استفاده کنند) لازم است به اطلاع ایشان برسد که ملت ایران مدت مدیدی است قدم در راه موتوریزه کردن وسائل کشاورزی خود برداشته و در این راه پیشرفت‌هایی هم نموده و امیدواریم که تا موقعی که لایحه مزبور به تصویب برسد و مورد اجرا در آید اقدامات لازم برای تعلیم و آمده کردن اشخاص برای استفاده از ماشین‌های مزبور از طرف دولت ایران به عمل خواهد آمد.

البته اگر مبلغ ۶ میلیون دلاری که برای (مؤسسه بهبود کشاورزی در ایران) در نظر گرفته و پیشنهاد شده زودتر به تصویب برسد برای پیشرفت منظور فوق عامل مؤثر خواهد بود. در هر حال عموم ملت ایران از قدم‌هایی که برای بهبود اوضاع اقتصادی و کشاورزی آن در نظر است برداشته شود صمیمانه تشکر دارد. ضمناً لازم است که به مناسبت تصویب لایحه ۴۱۵ میلیون دلار کمک‌های نظامی به کشورهای ایران و یونان و ترکیه که اخیراً از تصویب کمیته مبعوثان گذشته از ملت نجیب و آزادمنش امریکا تشکر نمایم.

امیدوارم که مساعی و فداکاری‌های مردم امریکا در بهبود وضع اجتماعی ملل کوچک و نگاهداری صلح جهانی کاملاً مؤثر بوده باشد. (آشتیانی‌زاده و نریمان - تشکر از چی؟ تشکر ندارد سالی ۹ میلیون دلار فرع می‌خواهد بگیرد)

موضوع دیگری که اجازه می‌خواهد مطالبی در مورد آن به عرض آقایان نمایندگان محترم برساند مربوط به سازمان برنامه است آقایان نمایندگان محترم اطلاع دارند که یک عده از بهترین مهندسین و جوانان تحصیل کرده کشور امروز در این دستگاه اقتصادی و تولیدی با داشتن همان محرومیت‌هایی که عموم کارمندان دولت به آن دچارند مشغول خدمت می‌باشند و حداقل انتظاری که دارند این است که اگر به واسطه ضیق بودجه مقدور نیست امروز از نقطه‌نظر ماده به وضعیت آنها سر و صورتی داده شود لااقل از نقطه‌نظر معنوی هر آن مورد حمله‌های ناروا قرار نگرفته و هر روز به نحوی وسائل دلسردی آنها فراهم نگردد بنده که افتخار عضویت کمیسیون برنامه را در هر دو نوبت داشته و دارم می‌توانم شهادت بدهم که خدمتگزاران این دستگاه تولیدی در خط مشی خدمتی خود ذره از دستورات کمیسیون برنامه انحراف حاصل ننموده و با تمام محظوراتی که دولت‌های وقت در راه پیشرفت این دستگاه به وسیله برداشت پول و یا اعمال نظرهای مخصوص در تغییر مأمورین آن ایجاد کرده‌اند آنچه که مقدور بوده در به جریان گذاردن نقشه‌های خود کوتاهی نکرده‌اند و بنده تقاضا می‌نمایم که آقای مدیر عامل سازمان برنامه که امروز مورد اعتماد اکثر آقایان نمایندگان محترم می‌باشند گزارش جامعی از عملیات سازمان برنامه در این دو سال اخیر به خصوص تنظیم و برای اطلاع آقایان نمایندگان محترم تقدیم مجلس شورای ملی بنمایند در هر صورت انتظار ما هم از آقایان محترم این است که با توجه به این که خدمات صادقانه آنها همواره مورد توجه نمایندگان محترم می‌باشد به کارهای خود ادامه داده مخصوصاً در قسمت راه آهن انتظار داریم که با جدیت و فعالیتی که آقایان مهندسین سازمان برنامه و ساختمان راه آهن از خود نشان می‌دهند هر چه زودتر ساختمان راه آهن آذربایجان و خراسان خاتمه یافته و این انتظار اهالی این دو استان جامعه عمل بپوشد ضمناً اجازه می‌خواهد راجع به فرودگاه تبریز متذکر گردد که لازم است توجه شود به واسطه زمستان طولانی آذربایجان و بسته شدن راه‌های مسافرتی آن استان در زمستان هر چه زودتر ساختمان آن خاتمه یابد تسهیلی است که برای مسافرت اهالی آنجا به عمل آمده و البته موجب منتهای تشکر خواهد بود ضمناً یک نامه‌ای از هیئت کارمندان دولت در کرمان راجع به پرستاران آنجا رسیده

است که تقدیم آقای دکتر فاطمی می‌کنم که به بهداری بفرستند و نظر آنها را تأمین کنند.

رئیس - آقای دکتر جلالی وقت خودشان را به آقای ناصر ذوالفقاری داده‌اند.

تیمورتاش - آقای دکتر جلالی در جلسه قبل اسم نویسی کرده‌اند

رئیس - فرقی ندارد

ناصر ذوالفقاری - این جلسه هم بنده اسم نویسی کرده‌ام ولی چون جلسه سابق آقای دکتر جلالی بودند ایشان اجازه دادند که بنده صحبت بکنم.

رئیس - اینها مربوط به نطق قبل از دستور جلسه قبل است‏

ناصر ذوالفقاری - بنده از جناب آقای دکتر جلالی تشکر می‌کنم که وقت خودشان را به بنده لطف کردند ضمناً باید اظهار تأسف کنم از این که چند روز قبل در یکی از جراید یومیه راجع به ایشان بی‌لطفی‌هایی شده بود به تصدیق همه آقایان نمایندگان آقای دکتر جلالی از جوانان کرده و پاکدامنی هستند که این طور حرف‌ها به ایشان چسبندگی مسلماً نداشته و نخواهد داشت چون امروز صلاح ندانستند صحبتی کنند ولی البته خودشان به موقع توضیحات لازم را در این باب خواهند داد (صحیح است) عرض دوم بنده راجع به تلگرافاتی است که از خلخال رسیده که ایادی مرموزی در آنجا می‌خواهند یکی از خائنان به کشور را که به نام آقای ذکایی است و در دوره تسلط متجاسرین در زنجان حکومت می‌کرده به نام اهالی آنجا از صندوق انتخابات خارج کنند و به تهران بفرستند ولی این را بدانند تا امثال ما در این مملکت زنده هستیم تا در این مجلس هستیم پای آنها به این مجلس نخواهد رسید (احسنت) (شوشتری - کی می‌خواهد انتخابات بکند؟ انتخابات آزاد است یا نه؟) بسیار به جا و مناسب بود که هفته گذشته ذکر خیری از جانبازی‌های شهدای سوم شهریور ۳۲۰ و یادی از آن فاجعه می‌شد ولی هفته گذشته فرصت نشد امروز قبل از آغاز عرایض خود وظیفه ملی خویش می‌دانم که به روح شهدا فاجعه شهریور ۲۰ درود بفرستم (آشتیانی‌زاده - از خائنین شهریور را هم بفرمایید) ضمناً از جناب آقای جمال امامی که اظهار لطفی به بنده و فامیل بنده فرمودند تشکر می‌کنم و از شخص وطن پرستی مثل ایشان انتظار همین می‌رفت و اگر خدای نکرده طرف سؤال بنده در این عرایضی که خواهم کرد ایشان باشند تصور نفرمایند که نسبت به ایشان است شاید اشخاص دیگری باشند که حاضرم با مدارک عرایضی که می‌کنم ثابت کنم.

در جلسه اخیر مجلس شورای ملی همکار عزیز جناب آقای جمال امامی درباره سهم خودشان در امور مربوط به کمیسیون مخصوص نفت اظهاراتی نمودند که شایسته نیست بلاجواب بماند و هر چند هنوز هنگام تقسیم افتخارات فرا نرسیده است و اگر قرار باشد روزی تاج افتخار این مبارزه عظیم و قیام بزرگ را نصیب کسی سازند فرق سر ملت ایران جای مناسبی برای درک این افتخار خواهد بود معهذا چون این قبیل بیانات ممکن است در صف متحد ما ایجاد رخنه و شکاف نماید و دشمنان وطن و استقلال ما را به مقصود برساند و اساس این وحدت بزرگ را برهم بزند و ما را از سر منزل مقصود دور سازد این است که باید بعضی حقایق را - و نه همه آن را - برای روشن ساختن افکار عمومی آشکار نمود و انگشت بروی نقاط مبهم و تاریک قضایا گذاشت.

جناب آقای نماینده محترم همکار بنده فرموه‌اند که عامل اساسی ملی شدن نفت ایشان بوده‌اند و پیشنهاد مربوط به طرز اجرای قانون را هم ایشان داده‌اند! چه افتخاری بالاتر از این که ایشان هم در انجام یک امری به این درجه از اهمیت شریک و سهیم بوده‌اند؟ لیکن چرا باید یک کاری را که ملتی در آن سهیم بوده اختصاصی کرد و آن را دست آویز قلب حقایق و دور شدن از هدف اصلی قرار داد؟ بنده نمی‌دانم چه قصدی در پشت پرده پنهان است؟

اگر شما وجدان و شرافت خود را حکم قرار دهید آیا می‌توانید چشم بپوشد از سهم عظیمی که اکثریت قریب به اتفاق اعضا کمیسیون اولیه نفت در انجام این امر داشتند؟ آیا شما می‌توانید منکر مجاهدات مردانه این کمیسیون در برابر دسائس خارجی باشید؟ آیا می‌توانید انکار کنید که همه این مردان فداکار و از جان گذشته در این امر بزرگ شریک و سهیم بودند؟ اینها مقاومت کردند ایستادگی کردند جانبازی کردند و کار را به مراحل عالی خود رسانیدند.

آیا آن اتمسفر قبل از اسفند ۱۳۲۹ و محیط مختنقی را که کمیسیون نفت در آن محیط فداکاری می‌کرد و میلیون‌ها چشم متوجه کار ما بود فراموش کرده‌اید؟ این کار را شما کردید ما کردیم دکتر مصدق کرد کمیسیون نفت کرد و بالاخره مجلس و ملت ایران کرد. (آشتیانی‌زاده - ملت و مجلس ایران) این قیام خلق محروم و گرسنه ایران بود و یک قیام فردی نیست که افراد معین و معلومی آن را وسیله و دست آویز اغراض شخصی و خصوصی خود قرار دهند (احسنت) ملت ایران از پنجاه سال اسارت خسته شده بود یک نهضتی از چند سال پیش در ایران به وجود آمد و تدریجاً قوت و قدرت گرفت آن نهضت بزرگ از سرچشمه حاکمیت ملی سیراب می‌شد طبعاً این نهضت در ابتدا یک آب باریک و ضعیفی بود آن قوت و قدرت و صلابت و سوزندگی و شکنندگی را نداشت اما بعدها به سیل عظیمی تبدیل شد کیست که ادعا کند این حرکت و جنبش ملی نتیجه قهری زمان و مکان نبود؟ زمان با ما همراهی می‌کرد دنیا هر چه به جلو می‌رود حاکمیت مطلق ملت‌ها را تثبیت می‌کند. بر خلاف عده معدودی که می‌گویند دنیای امروز حاکمیت ملت‌ها را محدود ساخته است مشاهدات ما خلاف این ادعا را نشان می‌دهد هر روزی که ما به جلو می‌رویم تعصبات ملی شدیدتر و علاقه و دلبستگی به حاکمیت مطلق بیشتر می‌شود (نریمان - صحیح است) و هنوز هیچ یک از مجامع بین‌المللی نتوانسته است ذره از حاکمیت ملت‌ها را به خود اختصاص دهد و هر روز این روح تعصب ملی قوت می‌گیرد.

ملت ما هم از این حس تعصب ملی بی‌بهره نبود و اتفاقاً ایرانی متعصب‌ترین ملل روی زمین است علت این که ما سی قرن موجودیت خود را در برابر باد حوادث و طوفان‌های عظیم و بنیان کن تاریخی حفظ کرده‌ایم و روی پای خود ایستاده‌ایم و امروز هم با تمام قوا بر ضد بی‌داد و تجاوز قیام کرده‌ایم و به خاطر حفظ حاکمیت خود این نهضت عظیم را به وجود آورده‌ایم دلیلش همان قوت روح تعصب ملی ما است ما ملتی هستیم که در کنار دیگران در برابر تهاجمات اقوام تجاوز کار وحشی ایستادیم قتل عام‌های جانگداز و چپاول‌ها و یغماگری‌ها را تحمل کردیم بسیاری از ملل بزرگ دیگر چراغ تمدن‌شان خاموش شد و از میان رفتند و آثار وجودشان را باید از میان اوراق تاریخ جستجو کرد ولیکن ما به اتکا روح تعصب ملی خود به اتکا معتقدان پا بر جا محکم خود به اتکا نفس سلیم و طبع بلند و روح آزاده و غرور ملی خود در برابر حوادث مقاومت کردیم قربانی دادیم از خطر نترسیدیم در راه ادامه حیات شرافتمندانه خود به استقبال حوادث رفتیم در موقع بروز خطر صف وحدت خود را نشکستیم و تا امروز ماندیم و هنوز هم دنیا به مجاهدات گذشته ما فخر می‌کند خدا شاهد است که اگر این راهی را که امروز انتخاب کرده‌ایم دنبال کنیم و این هدف مقدس را تعقیب کنیم فاصله ما تا درک افتخارات بزرگ دیگر خیلی زیاد نیست.

تاریخ و تجربیات دور و نزدیک نشان داده است هر ملتی که در راه هدف مقدس خود ایستاد و شدائد و ناملایمات را متحمل شد و قربانی داد و از طوفان‌های موقتی حوادث نترسید و مردانه به جلو رفت به طور قطع به هدف خود خواهد رسید ملت ایران روی این حساب قیام کرد.

نگاهی به گذشته نزدیک بیندازید آیا این زندگی قابل تحمل است آیا همه ملت‌های خوشبخت روی زمین این طور با ذلت به دنیا می‌آیند با نکبت زندگی می‌کنند و به حیات خود خاتمه می‌دهند؟

پشت سر ما (گذشته نزدیک ما) یک تابلو زننده‌ای است از مناظر فقر و عسرت و بیچارگی و گرسنگی و مرگ دسته جمعی و از همه بالاتر مظالم و مفاسد! و آیا این زندگی قابل تحمل است؟ کدام آدم منصفی است که بگوید آن تابلو جانگداز و دلخراشی از حیات اجتماع ملت ایران ساخته دست خودش بود؟ ما این زندگی را نمی‌خواستیم آن را به ما تحمیل کرده بودند.

در چنین محیطی نه فقیر و نه ثروتمند نه جاهل و عالم هیچ یک از طبقات ملت ایران تأمین نداشته‌اند ثروتمند به فردای خود اعتماد نداشته فقیر و مفلوک و مظلوم و محکوم هر دقیقه در انتظار خاتمه این حیات حلزونی بوده است مرگ از فقر مرگ از مرض!

امروز ما در سر دو راهی تاریخ استاده‌ایم پشت سر ما آن تابلو موحش و دردناک قرار دارد پیش روی ما صحنه‌ای از مبارزات و از خود گذشتگی‌ها است ولیکن در انتهای این راه نور امیدی پیدا است روزنه موفقیت را ما از دور می‌بینیم ما امروز در موقعیت فعلی حکم کشتی نشست‌گانی را داریم که دقایق بحران و طوفانی و گم گشتگی را در پناه ظلمت پشت سر گذشته‌ایم امروز ما راه خود را شناخته‌ایم افق روشن از دور پیدا است شب باریک در شرف خاتمه است ما مبارزات زیادی را پشت سر خود گذاشته‌ایم (کشاورز صدر - صحیح است) و کار را امروز به اینجا رسانیده‌ایم ما در راه حق جنگیده‌ایم چیزی بیش از حق خود نخواسته‌ایم دنیا هم به حقانیت ما پی برده است. اکثر ممل زنده عالم صرف‌نظر از اقلیت معدودی که استثمار ملل محروم عادت ثانوی آنها شده طرفدار ما هستند حکومت انگلستان ناچار در تعقیب آن همه مبارزات اصلی را که پارلمان ایران در اسفند ماه ۲۹ تصویب کرده و به موجب آن به نام سعادت ملت ایران صنعت نفت ملی گردید تصدیق و تسلیم آن شد (آزاد - خلع ید را هم بفرمایید - آقا خلع ید را هم بگویید) حقیقت آن است که ۶ ماه پیش هنگامی که این اصل را از کمیسون گذراندیم هرگز باور نمی‌کردیم که ۱۸۰ روز دیگر حریف خود را به زانو در آورده باشیم. آیا این ساحل نجات و موفقیت نیست که

از دور نمایان است؟ آیا از این راه می‌شود برگشت و آیا این برگشت یک نوع خودکشی نیست؟

همکار گرامی! این کار را شما تنها نکردید این خواست ملت ایران بود که ما آن را تعقیب کردیم مجلس روی آن پافشاری نمود دولت در راه اجرای آن تا حد فداکاری کوشید و در سایه وحدت تا حدی موافق شدیم و اگر در این راه همچنان متفق باشیم و بعضی احساسات جاه‌طلبی و خود پرستی‌ها اجازه بدهد بگذارد بقیه را هم خواهیم قبولاند من نمی‌خواهم اسرار مذاکرات و پیشنهادات کمیسیون اولیه نفت را که افتخار عضویت آن را داشتم فاش کنم. (تیمورتاش - فاش شده آقا کتاب آن هست) ولیکن اگر پرده‌ها بالا برود معلوم خواهد شد کسانی که ملی شدن نفت را ثمره پشنهاد خود می‌دانند اینجا باید توضیحاً عرض کنم که منظور بنده جناب آقای جمال امامی نیست اشخاص دیگری هستند که آنجا پیشنهاداتی داده‌اند و حالا می‌فرمایند که اگر یک واو کم بشود نمی‌شود من نمی‌خواهم که پیشنهادات آقایان را بخوانم چون به همه آقایان مذاکرات کمیسیون نفت داده شده و پیشنهادات هم در آن هست بخوانید و مقایسه بفرمایید (شوشتری - معما و مرموز گذاشتن چرا؟ بخوانید؟) (تیمورتاش - رمزی در کار نبوده است) (دکتر هدایتی - آقا مطلب‌تان را بخوانید) (شوشتری - آقای ذوالفقاری معما را باز کنید) معما نیست پیشنهاداتی که داده‌اند در صفحه اول هست بخوانید و مقایسه بفرمایید در روزهای اول کار کمیسون پیشنهاداتی داده بودند که نه تنها را به با ملی شدن نداشت بلکه فاصله‌اش با قرارداد منحوس الحاقی اندکی بیشتر بود. بگذارید پرده‌ها بالا نرود (تیمورتاش - بگذارید پرده‌ها بالا برود چرا نرود؟) و صف وحدت ما متلاشی شود خدا شاهد اعمال ما است و می‌داند که خادم و خائن کیست و امیدوارم که همه خادم مملکت وطن باشند ولیکن جای کمال بی‌انصافی است امروز که کار این مبارزه عظیم به اینجا کشیده و قسمتی از شاهد موفقیت در آغوش است دنیا به حقانیت مبارزه ما پی برده ملل آزاد جهان ما و پیشوایان ملی ما را همراهی می‌کنند و با ما هم‌درد هستند کسانی بخواهند این طور وانمود کنند که مجلس و یا دسته‌جاتی در مجلس در مورد انجام کار نفت با دکتر مصدق مخالفند

جناب آقای جمال امامی در آخرین بیان خود از این که ایشان پیشنهاد نخست‌وزیری آقای دکتر مصدق را به مجلس نمودند اظهار ندامت کردند! مگر همکار عزیز ما هنگام طرح این پیشنهاد استحضار نداشتند که دکتر مصدق جلو مطامع خارجی می‌ایستد و مقاومت می‌کند.

پریروز جریده لندنی و محافظه کار دیلی تلگراف نوشته است که با ادامه این وضع به زودی دکتر مصدق با رأی عدم اعتماد کنار می‌رود من می‌خواهم از پشت تریبون قانونگذاری به نویسنده خیالباف و کم اطلاع دیلی تلگراف و همفکران او تسلیت بگویم وکلای این مجلس فرزندان همان پدرانی هستند که در زیر باران گلوله و سیل قشون جرار و خونخوار تزاری در همین مکان مقدس در حالی که جان و مال و خاندان ایشان در معرض تاراج و غارت بود اولتیماتوم را رد کردند و یکی از وکلا مردانه برخاست و فریاد زد که اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته است که خاک ما لگد مال شود بگذار استقلال ما به دست خودمان به باد نرود (نورالدین امامی - کی بود اسمش را بگویید) معلوم است که کی بود (پیراسته - مرحوم حاج امام جمعه خویی بود) مجلس اولتیماتوم را به اتفاق رد کرد ایران چون کوه در برابر حوادث ایستاد و کمر خم نکرد و کجا است امروز قشون جرار تزار؟ این مجلس همان مجلس است که پنج سال قبل مقاوله‌نامه نفت شمال را با وجود تصور مخاطرات و تهدیدات با کمال رشادت و صراحت رد کرد و ایران را ملتی متعصب و استقلال دوست به دنیا معرفی نمود این مجلس در مواردی که پای استقلال و دفاع از حاکمیت ملت به میان بیاید از هر کسی که این ودیعه مقدس ملی دفاع کند حمایت خواهد کرد دکتر مصدق که جای خود دارد او در یک راهی قدم گذاشته که ملت آن را برگزیده و تا او از این راه می‌رود مجلس و ملت ایران از او حمایت خواهند کرد (صحیح است) (شوشتری - اگر اطرافیانش بگذارند)

بدیهی است انتقادات مربوط به سیاست داخلی مورد احترام است و احدی منکر نیست که در دستگاه دولت اشتباهاتی هست خود ما بعضی از اطرافیان دستگاه دولت را لایق همکاری با دکتر مصدق نمی‌دانیم (صحیح است) ولیکن دکتر مصدق این دستگاه مملکتی را از آسمان نیاورد و امروز موقع این گله و شکایت‌ها نیست.

و اما نغمه‌های مخالفی که درباره سیاست خارجی و نفت به گوش می‌رسد اغلب پایه ندارد خیلی عجیب است همان کسانی که هنگام حضور نمایندگان انگلستان دکتر مصدق را مجاز نمی‌دانست یک (واو) از حدود قانون تخطی کند وقتی او تسلیم نظریات غیر قانونی و تحمیلات غیر قانونی و تحملات غیر قابل قبول نمی‌شود از او ایراد می‌گیرند که چرا کار نفت را به شکلی خاتمه نداده است که بدیهی است همه می‌دانند اینها بهانه است و بعضی‌ها از ابراز مکنون قلبی خود بیم و هراس دارند و آنچه را که در دل دارند نمی‌خواهند بگویند نه تنها دکتر مصدق بلکه هیچ کس نمی‌تواند بر خلاف اراده ملت ایران و قوانین مصوب مجلس عمل کند و مطمئن باشید که اگر ما این راه را ادامه بدهیم و به دشمنان وطن اجازه تخریب و تفتین را ندهیم و وحدت را میان خودمان نگاهداریم سرانجام تسلیم ما خواهد شد تاریخ عرایض بنده را یاداشت فرمایید. هیچ کس نمی‌تواند با زور و تهدید به تمرکز قوا و ادامه دسائس داخلی و تجهیز آدم‌کشانی به نام هواداران صلح ما را تسلیم کند (تیمورتاش - صحیح است) و از پشت به ما خنجر بزند و این کار ثمر ندارد تا روزی که امکان بروز جنگ جهانی وجود ندارد کسی نمی‌تواند به ایران قشون بکشد یا وطن ما را تقسیم کند اینها حرف مفت است اینها تبلیغ است برای تضعیف اعصاب مردم (صحیح است) (آشتیانی‌زاده - املاک را تقسیم کنید) ملت ایران از این حرف‌ها نمی‌ترسد نفت ما مورد کمال احتیاج دنیا است برای جهانیان مشکل است حتی ده سال دیگر هم محل ۴۰ میلیون تن کسری نفت ایران را تأمین کنند (صحیح است) دنیا در این دقایق بحرانی نه می‌تواند ناظر از کار افتادن چرخ‌های محرکه صنایع خود باشد و نه قادر است ایران را با زور تسلیم کند و حرف حق را با سر نیزه جواب دهید پس ایشان به نظر عادلانه ما تسلیم می‌شوند امروز نشوند فردا خواهند شد ولیکن شرط اساسی ایستادگی ما است مقاومت ما است ما باید چند روزی تحمل محرومیت کنیم استقلال و حاکمیت مطلق را هیچ وقت دو دستی در طبق نمی‌گذارند تقدیم ملیت بکنند مللی که به مقاصد و هدف‌های مشروع خود رسیدند سال‌ها مبارزه کردند و ما نشان داده‌ایم که چیزی از دیگران کسر ندایم اگر ما به مقصود خود برسیم ایران گلستان خواهد شد و حیثیت و افتخارات گذشته ما تجدید می‌شود دنیا به ملتی که در راه حفظ حاکمیت و کسب منافع منابع زرخیز خود مبارزه کند احترام می‌گذارد همان طوری که یک ملت ذلیل زود لگد مال خواهد شد و این است آن نقطه امیدی که از دور پیدا است. من تصور می‌کنم اگر آن روز برسد هم برای ما و هم برای آقای جمال امامی و هم برای ملت ایران محیط ایران قابل زندگی و هوای وطن قابل استنشاق خواهد بود ما در راه حق مبارزه می‌کنیم ما حق خود را می‌خواهیم دنیا تا امروز نتوانسته است منکر حقوق ملل مظلوم بشود اطمینان هست که در سایه وحدت و حمایت از دکتر مصدق در آتیه نزدیکی طعم مبارزات و مجاهدات خود را بچشم و خدا هم در این مبارزه با ما است (احسنت)

رئیس - آقای تیمورتاش‏

تیمورتاش - بنده حسب‌المعمول چیزی یادداشت نکرده‌ام که عرض کنم ولی به مصداق سخنی که از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند امیدوارم که عرایضم در دل آقایان نمایندگان محترم بنشیند و آنچه را که من می‌خواهم عرض کنم همان معنی را از آن درک کنند اول از آقای پیراسته تشکر می‌کنم که وقت خودشان را به بنده لطف فرمودند با این که دیشب را در مجلس گذرانیده بودند ظاهراً ایشان می‌خواستند راجع به امور کارگری و صدماتی که به یک مشت کارگر وارد آمده است و در مجلس متحصن هستند صحبت کنند بنده برای امتثال امر ایشان و باز به دلیل این که خود این آقایان هم به من رجوع کردند از مقام ریاست تمنا می‌کنم مقرر بفرمایند بذل توجهی به گفته‌های اینها بشود به کار اینها رسیدگی بشود (پیراسته - محیط کارگری را متشنج کرده‌اند) اگر حق دارند به حق‌شان رسیدگی بشود و اگر هم حق ندارند آنها را از مجلس خارج بکنند قدر متیقن این است بهانه‌ای که برای اخراج این آقایان به میان آمده است این است که این آقایان منتسب به حزب توده هستند به عبارت اخری توده‌ای هستند بنده صحت و سقم این مدعی را نه خبر دارم و نه کاری دارم ولی عقدیه‌مندم اگر واقعاً ما می‌خواهیم با توده و توده‌ای مبارزه کنیم باید عل و موجباتی که باعث رشد و نمو اینها می‌شود ریشه کن کنیم و از بین برداریم ولی متأسفانه مثل این که از این غافل هستیم بلکه بر عکس هر روز به نحوی این میکرب را در محیطی که قابل پرورش است به وجود می‌آوریم. آقایان محترم بدانید توده‌ای را با مشت و لگد و سرنیزه و قتل عام نمی‌شود از بین برد (صحیح است) باید محیطی به وجود آورد که برای هر فرد از افراد ملت امید بخش باشد (صحیح است) هر فرد که تأمین داشت توانست زندگی بکند توانست عرض اندام بکند و نشو و نما بکند طبیعتا از توده و توده‌ای بر می‌گردد (صحیح است) و الا با این که چند نفر کارگر را از کارخانه بیرون بکنند من یقین دارم که مبارزه اساسی با توده نکرده‌اند سفره‌ای گسترده شده و همه هم از این خوان بهره‌منداند بر این خوان یغما چه دشمن چه دوست بگذارید یک مشت بیچاره هم با آن حقوق یک شاهی و صد دینارشان بسازند و زندگی کنند. اما راجع به اصل مطلب و موضوعی که موجب شد بنده اسباب تصدیع خاطر آقایان بشوم قبلاً اجازه می‌خواهم این شکایتی را که رسیده است تقدیم مقام ریاست بکنم من واقعاً امروز امیدوارم بودم که دستگاه تبلیغاتی دولت یک آن در اختیار من بود تا آنچه که امروز از پشت این تریبون عرض می‌کنم به وسیله رادیو به عرض ملت ایران می‌رسید تا معلوم شود که خائن و خادم کیست و تا معلوم شود چه کسانی برخاسته‌اند

و بر خلاف یک جریانی قیام کرده‌اند آقایان خیلی آسان است که انسان بفهمد و درک بکند که زور و قدرت روزنامه و ورق پاره و تبلیغات و تمام اینها در دست دولت است پس بنابراین فکر سلیم ایجاب می‌کرد که ما هم با این جریان بسازیم و صدا در نیاوریم. امروزها نام من سرلوحه روزنامه‌های فحاش شده است من از این بیم و باکی ندارم و مکرر از پشت همین تریبون گفته‌ام «چو ایران نباشد تن من مباد» (احسنت) ولیکن اگر این آقایان اندکی انصاف و مروت داشتند تصدیق می‌کردند که هیچ امید باطنی هیچ مال دنیایی هیچ مال و منالی و هیچ جاه و مقام و منصبی نمی‌تواند در مقابل تهدید جان و جانی که به عقیده همه شما آقایان شیرین است انسان را برانگیزد و بر خلاف یک جریانی بلند شود و حرف بزند یقین داشته باشید که انگیزه‌ای بالاتر و صحیح‌تر و رساتر این حرف‌ها موجب گفتگوی ما است و آن بقای ایران است (صحیح است) ما خواستیم و می‌خواهیم که ایران بماند من از روی مقاله‌ای که نوشته باشد نمی‌گویم این ندای قلب من است همیشه گفته‌ام و همیشه هم خواهم گفت (پیراسته و شوشتری - احسنت) ما می‌خواهیم که ایران باشد و من و شما در آن زیست بکنیم و زندگی بنماییم (صفایی - روزنامه‌های زیادی نیستند، دو سه تا بیشتر نیستند) بلی همان مزدورها هستند. نزدیک به دو سال است که کابوس نفت فضای ایران را فراگرفته است و در این مجلس هم خیلی راجع به نفت صحبت شده ولیکن من‏ نمی‌توانم این اصل را انکار بکنم که با وجود همه این احوال هنوز مجال این که صحبت به من و امثال من داده شود نشده فراموش نمی‌کنم هنگامی که ۹ ماده مطرح بود دو نفر مخالف کلیات بودند یکی آقای شوشتری و یکی هم من متأسفانه محیطی به وجود آمد که نگذاشتند هیچ کدام از ما صحبت بکنیم.

دکتر معظمی - آقا کی نگذاشت؟

تیمورتاش - شماها محیطی به وجود آوردید که نگذاشتید

دکتر معظمی - همه آزاد بودیم و رأی دادیم چرا یک کاری را که مجلس و ملت از روی علاقه کرده است ضایع می‌کنید.

دکتر بقایی - محیط را ملت به وجود آورد.

تیمورتاش - آقای دکتر معظمی این بیانی را که جناب اجل عالی امروز می‌فرمایید اگر انصاف داشته باشید بنده یک ماه پیش به دکتر بقایی گفتم.

دکتر بقایی - آقا ما همیشه گفتیم که بیایید حرف‌های‌تان را بزنید

صفایی - ولی نمی‌گذاشتند.

دکتر بقایی - تو دیگر چه می‌گویی عبدالصاحب؟

شوشتری - (اشاره به دکتر بقایی) تو چه می‌گویی توماس (زنگ رئیس - دعوت به سکوت)

دکتر بقایی - این چیزها به من نمی‌چسبد.

شوشتری - زیاد هم می‌چسبد به بزرگ‌تر از تو هم می‌چسبد. من نوکر انگلیس نیستم.

دکتر بقایی - (اشاره به شوشتری) بسم الله الرحمن الرحیم‏

رئیس - من به آقای شوشتری و آقای دکتر بقایی تذکر می‌دهم.

صفایی - دو دقیقه نمی‌توانند حوصله داشته باشند که دیگران صحبت بکنند.

رئیس - آقای صفایی به شما و به آقای شوشتری و آقای دکتر بقایی تذکر می‌دهم.

دکتر بقایی - آقای رئیس اول اینها حمله کردند نگذارید مجلس متشنج شود.

تیمورتاش - بنده معذرت می‌خواهم.

شوشتری - بساط ترور بازی باید از این مملکت برچیده شود.

دکتر بقایی - همه تو را می‌شناسند صرفه‌ات نیست با ما طرف بشوی.

شوشتری - البته می‌دانم چته. آقایان شاهد باشید من مسلمانم من سید جزایری هستم. من فاش می‌کنم مطالب را.

رئیس - آقای سید جزایری به شما اخطار می‌کنم.

شوشتری - بنده سید جزایری هستم، نه طرفدار انگلیس هستم نه طرفدار روس مرا تهدید به قتل می‌کنند باید بیایند اینجا به من جواب بدهند.

رئیس - به شما اخطار می‌کنم این اخطار را در صورت جلسه وارد کنید این که وضع مجلس نیست آقای تیمورتاش صحبت‌تان را بکنید کسی نمی‌تواند بیاید اینجا صحبت بکند. این چه ترتیبی است؟!

صفایی - با فحاشی می‌خواهند مجال صحبت ندهند.

رئیس - آقای تیمورتاش بیانات‌تان را بکنید و اسم کسی را نیاورید.

تیمورتاش - اطاعت می‌کنم، جناب آقای دکتر مصدق را نه اقلیت آورد و نه یک مشت روزنامه و روزنامه‌نویس (صحیح است) بر عکس اکثریت ملت ایران که مجلس شورای ملی مظهر مسلم آن است با زمامداری آقای دکتر مصدق موافقت کرد (صحیح است) چرا؟ (فرامرزی - برای این که بعد بهش فحش بدهید) آقای فرامرزی بنده عرض کردم که در میان عرایض من فرمایشی نکنید. چرا؟ برای آن که ما دکتر مصدق را مردی شریف، وطن پرست آزاد و آزادمنش می‌دانستیم (فرامرزی - الآن هم هست) آقای فرامرزی از این موافق‌الدوله‌ای دست بردار من که می‌دانم دردت چیست با من نگو (شوشتری - انتخابات) به هر صورت از همه اینها بالاتر ما دکتر مصدق را که آوردیم همین تریبون شاهد است که در دوره ۱۴ فرمودند که اگر قانون اساسی ایران بر خلاف مصالح ایران باشد من او را زیر پا می‌گذارم این خیلی حرف است از یک مردی که همیشه علاقمند به شهرت و به محبوبیت خودش بوده که بیاید پشت این تریبون بگوید که من در راه مصلحت ایران همه چیز را ولو ناموس ملی را که قانون اساسی باشد زیر پا می‌گذارم این خیلی حرف است خیلی جرأت می‌خواهد خیلی شهامت بزرگی می‌خواهد ما به این دلیل آقای دکتر مصدق را آوردیم به این دلیل ۹۳ رأی به ایشان دادیم که تشریف بیاورند و خودشان معایب را ملاحظه بفرمایند و ببینند این جنبش بزرگی که خودشان علمدار و پیشوایش بوده‌اند و به این مرحله رسانده‌اند چطور باید تمام کرد چطور، چطور باید به مصلحت ملت ایران تمام کرد چطور باید کاری کرد که نه دشمنان خارجی من هم با آقای ذوالفقاری هم عقیده هستم که دشمنان ایران تا محیط بین‌المللی ایجاب نکند مقدرات این که به ما حمله کنند ندارد ولی آن کرم‌هایی که در زمین می‌لولند و پنهان هستند و آنهایی که آرزوی‌شان این است که روزی ملت حریت، غرور ملی و آنچه که من و شما به آن علاقمندیم نیست و نابود بشود آنها برخیزند و موجباتی فراهم بیاورند که دیگر ما نتوانیم بمانیم و زنده باشیم و بگوییم و این ایران را حفظ کنیم به هر حال ایشان تشریف آوردند من نمی‌خواهم وارد جزئیات بشوم گرچه بر من و امثال من و اگر غلط نکرده باشم بر اکثریت آقایان نمایندگان و ملت مکتوم و مخفی است چون بعد از مدتی گزارش می‌آمد و خوانده می‌شد و بعد هم رأی اعتماد خواسته می‌شد بدون این که این مذاکرات مورد بحث و غور و بررسی قرار بگیرد بدون این که ما اظهارنظر بکنیم فقط رأی اعتماد خواسته می‌شد و من جسارت می‌کنم خیال می‌نمایم که دون شأن آزادی خواهی آقای دکتر مصدق باشد که در آن اطاق هیئت رئیسه از ایشان خواهش کردم که لااقل جلسه خصوصی تشکیل بشود و ما عرایض خودمان را بکنیم فرمودند من اجازه جلسه خصوصی و بحث در اطراف این موضوع را نمی‌دهم به هر ترتیب تشریف آوردند (صفایی - در برنامه‌شان هم اجازه نداند) و آنچه را که لازمه مجاهدت بود کردند من یک اعتراض شدید دارم و آن اعتراض شدیدم را هم امروز از پشت این تریبون بیان می‌کنم تمام اعضای کمیسیون خارجه و جناب آقای رفیع شاهد هستند که روزی که برای آقای ترومن نامه نوشتند و نامه را در کمیسیون خارجه خواندند من اعتراض کردم گفتم آقایان شما خودتان را به جای آقای ترومن رئیس جمهور آمریکا بگذارید این نامه‌ای که می‌نویسید بگذریم از این که شما دو هفته قبل گفتید فضولی موقوف امور داخلی ما است اما شما این نامه‌ای را که به رئیس جمهور آمریکا می‌نویسد از او چه می‌خواهید؟ یا می‌خواهید که بیاید و ما نظریات شما را قبول بکند بدبختانه موقعیت دنیا اجازه این عمل را به او نمی‌دهد ...

رئیس - آقای تیمورتاش وقت شما تمام شد

تیمورتاش - بنده عرایضم تمام نشده‏

عده‌ای از نمایندگان - رأی بگیرید

رئیس - البته وقتی از مدت مقرر تجاوز کند باید رأی گرفت. آقای تیمورتاش چقدر وقت می‌خواهید،

تیمورتاش - یک ربع کافی است‏

رئیس - آقایانی که موافقند ایشان یک ربع به بیانات‌شان ادامه بدهند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد، بفرمایید.

حائری‌زاده و دکتر بقایی - تا سه روز هم اگر بخواهند صحبت کنند موافقیم.

تیمورتاش - متشکرم نظر مرحمت شما است بنده در آن موقع در کمیسیون گفتم اگر آقای ترومن به شما جواب ندهد به غرور ملی ما بر می‌خورد و اگر جواب هم بدهد شما چه انتظار دارید، انتظار دارید تمام پیشنهادات شما قبول کند متأسفانه این کار در دنیای امروز غیر عملی است به دلیل این که سیاستمدار آن چنان کسی است که حقایق هر قدر تلخ باشد ببیند و تحمل کند یا این که می‌خواهید این شخص بیاید و میانجیگری بکند یعنی یک کسی را بفرستد و بین شما و ایشان در این عمل وساطت کند در مرحله اول خودتان ببینید چه می‌خواهید بکنید خودتان ببینید تا چه اندازه حاضرید از نظریات‌تان از توقعات‌تان کم کنید و بعد این کار را بکنید دلیل این که من این را گفتم چه بود دلیل من این نبود که آقای هریمن که مرد سیاستمداری است می‌آید به ایران و عملی برخلاف مصالح ما می‌کند و آقای نخست‌وزیر آن را قبول می‌کنند این نبود دلیل من این بود که آقایان اگر آمریکا که همیشه پشتیبان خواسته‌های شما و به قول شما مال شما بود اگر آن هم از شما دوری کن و از شما ببرد و بالاخره کار به جایی برسد که ایران یکه و تنها در دنیای امروز بماند چه خواهد شد؟ شما آقایانی که سیاستمدار

هستید و علاقمند به بقای این مملکت و شما آقایانی که دنیا را می‌بینید و می‌شناسید و وظیفه‌تان هم هست که ببینید و بشناسید

حائری‌زاده - ایران روز سعادتش آن روز است که طرفین در کار ما دخالت نکنند

تیمورتاش - یکه و تنها ماندن غیر از دخالت کردن است.

نریمان - زندگی آنها بسته به بقای ما است اشتباه نکنید.

تیمورتاش - به هر جهت بنده عرضم این بود که چرا شما می‌خواستید دولت آمریکا بیاید و در امری دخالت بکند و به این ترتیب برود تا الآن هیچ کاری انجام نشده است استدعا می‌کنم که مصاحبه آقای گریدی را با وجود تصمیماتی که دیشب در بعضی از روزنامه‌ها من جمله باختر امروز بود ملاحظه بفرمایید حقیقت روشن می‌شود باز با تشکر از این که آقایان اجازه فرمودند بنده عرایضم را ادامه بدهم عرضم این است که جناب آقای دکتر مصدق آنچه که می‌خواستند برای نیل به منظور و مقصود عمل فرمودند پیام دیشب‌شان حاکی بود که آن چه که مقدورشان بوده است کرده‌اند ولی هیچ روزنه امیدی به ما نشان نداده‌اند که بعد از این مرحله بعدی چیست و این اصراری که ایشان می‌ورزند کار را به کجا می‌کشانند و من نمی‌دانم که باز هم من مورد حمله روزنامه‌ها قرار خواهم گرفت و به من مزدور بیگانه و اجنبی خواهد گفت برای این که من حقیقت را عریان گفتم و گفتم آقایان ملت ایران باید بداند که کجا می‌رود امروز دیگر موضوع نفت نیست موضوع این است که آیا می‌خواهد زیر یوغ کمونیسم و بلشویک برود و یا می‌خواهد ملت آزادی باشد این حقیقت را ما باید درک بکنیم و بفهمیم عبرت بگیریم بفهمیم که عدم توجه به یک آتش نهفته‌ای که هست و با تمام قوا رویش عمل می‌شود با تمام قوا برای خرابکاری و این که این آتشی را یک دفعه به آتش فشانی تبدیل بکنند عمل می‌شود ولیکن ما داریم بدبختانه محیطی به وجود می‌آوریم که این آتش یک مرتبه بترکد و ما و همه ایران را از بین ببرد عرض من این است که تنها موضوع نفت نیست امروز اگر رفراندومی باید در ایران بشود برای این باید باشد که آیا ملت و مردم ایران می‌خواهد زیر یوغ شوروی برود و یا می‌خواهد یک ملت آزاده و آزادی باقی بماند (نریمان - این تز انگلیس‌ها است جناب آقا) بدبختانه هر چه را که ما می‌گوییم تز انگلیس‌ها است (حائری‌زاده - کمونیسم را با ایجاد فقر و بیچارگی خود انگلیس‌ها در ایران فراهم می‌کنند) این فقر و بیچارگی بهترین محیط است برای نشو و نمو کمونیسم (معدل - الآن موجب نگرانی شما چیست چه خیانتی دکتر مصدق کرده است؟)

رئیس - بین‌الاثنین صحبت نکنید.

فرامرزی - آقای تیمورتاش باید بگویید درد من چیست این را باید توضیح بدهید.

تیمورتاش - من باکی ندارم که بگویم من پیه همه چیز را به تنم مالیده‌ام‏

دکتر بقایی - آقای تیمورتاش نامه آمریکا را آقای دکتر مصدق بر خلاف نظر کمیسیون خارجه فرستادند؟

تیمورتاش - نه خیر با نظر اکثریت کمیسیون خارجه بود بنده عرضم را اینجا خاتمه می‌دهم و باز هم اعلام می‌کنم و عرض می‌کنم که اگر آقای دکتر مصدق حاضر بشوند و تشریف بیاورد اینجا و شخصاً به سؤال‌هایی که بنده کرده‌ام جواب بدهند حقایق خیلی بیشتر روشن می‌شود من هیچ باکی ندارم از این که حقایق گفته بشود.

فرامرزی - آقای تیمورتاش یا باید درد مرا بگویید یا من می‌گویم درد کجا است.

۳ - بیانات آقایان: حائری‌زاده و جمال امامی و فرامرزی به عنوان ماده ۹۰ آیین‌نامه.

جمال امامی - بنده اخطار نظامنامه دارم.

رئیس - آقای حائری‌زاده هم تقاضای اجازه کرده‌اند شهدالله که این مجلس مجلس عجیبی است اینجا مجلس مشاعره است. آقای حائری‌زاده‏

حائری‌زاده - زندگی ما زندگی عجیبی است یک روز فحش تحویل می‌گیریم که شما خیال دارید با انگلیس‌ها بروید بسازید مذاکراتی که جناب آقای دکتر مصدق با نمایندگان آنها شب صحبت کرده‌اند در آن کمیسون اینها چرا علنی رئوس‌الاشهاد گفته نشده است و می‌گویند شما خیال سازش دارید و ما باید از مجلس و از روزنامه‌ها فحش تحویل بگیریم که می‌خواهید بسازید وقتی که پرده‌ها عقب می‌رود ابرها متفرق می‌شود روشن می‌شود که دکتر مصدق که مأمور اراده ملت ایران بوده مثل کوه در مقابل خارجی‌ها ایستاده از حقوق ایرانیان دفاع می‌کند باز به ما فحش می‌دهند که چرا نساختی عجیب است این موضوع نفت ما دو جنبه داشت یک جنبه نجات ایران از آن قراردادهای شوم که به استقلال و آزادی و شرافت ما لطمه وارد آورده بود خوشبختانه ملت ایران من نمی‌گویم در مجلس اقلیت در این کار پیش قدم بود نه خیر اقلیت پیش قدم نبود من نمی‌گویم که در کمیسیون نفت من یک نفر بیشتر نبود داد و بی‌داد می‌کردم بعد رفقا آمدند به ما کمک کردند من نمی‌گویم که این همه داد و بی‌داد و فریاد کردیم بیش از ۱۱ امضا برای ملی کردن نفت پیدا نکردیم همه وسواس می‌کردند که آیا ممکن است اشکالاتی پیش بیاید تحت مطالعه قرار دادند بعد همه تشخیص دادند که تشخیص ما اشتباه نبوده و این امر به همت ملت ایران و مساعدت نمایندگان عملی شد و دنیا آن را به رسمیت شناخت و آن زنجیر اسارتی را که قراردادها به گردن ملت ایران انداخته بود از بین برد این همت ملت ایران بود مبارزه ملت ایران بود و ما هم که سمت نمایندگی داشتیم باید پیش نفس خودمان مسرور باشیم که انجام وظیفه کردیم انجام وظیفه که افتخاری ندارد یک نوکری را اگر کاری بهش رجوع کردند نباید بگوید من چنین کردم چنان کردم آشپزی خوب کردم (شوشتری - آنها که خیانت کردند کی‌ها بودند؟) دکتر که مأمور اجرای این کار بوده است در آن قسمت اولش کاملاً موفق شده دنیا این قانون را به رسمیت شناخته اعلیحضرت همایونی که امضا کرده‌اند بعد نمایندگان انگلیس آمدند یک مرتبه صحبت کردند و برگشتند...

رئیس - آقا خارج از موضوع صحبت نکنید.

حائری‌زاده - در دفعه ثانی که بنا شد نمایندگان انگلیس بیایند اینجا با کمک امریکایی‌ها خیلی ناراضی نیستم ولی در این قسمت از آنها خیلی ممنونم که وساطت کردند که این قضیه حل شد و دنیا و انگلستان قبول کرد و حاضر شد که ملی شدن نفت را به رسمیت بشناسد حالا برای حساب‌های گذشته و برای این حرف‌ها یک کمیسونی تشکیل می‌دهند ممکن است کار این کمیسیون یک سال دو سال شش ماه طول بکشد ما حساب معوقه یکی دو تا نداریم ما با همه همسایه‌های خودمان حساب معوقه داریم طلاهای ما را موقع جنگ روس‌ها بردند هنوز حاضر نشده‌اند که به ما بدهند با انگلستان راجع به بحرین هنوز اختلافات ما حل نشده محاسبات راه آهن و غیره هنوز رسیدگی نشده ما حساب‌های موقعه خیلی داریم این هم یکی از آن حساب‌هایی است که باید سر فرصت رسیدگی بکنیم اگر یک رئیس دولتی در مقابل خارجی‌ها مقاومت کرد باید نمایندگان ملت ایران بیش از پیش از او قدردانی بکنند و حمایت بکنند نه این که به او حمله بکند و بگوید توجه کردی؟ خوب چه کاری می‌خواستید بکند منابع ثروت ایران که منحصر به نفت نبوده و نیست رودخانه کارون که اگر به اراضی خوزستان ببندید و محصولات زراعتی عمل بیاورید به عقیده من چند مقابل عایدات نفت بهره‌برداری می‌شود حال این آب می‌ریزد به دجله و ازش استفاه نمی‌شود باید دولت عمل بکنند و این منابع ثروت را به نفع ملت ایران و ایرانیان ازش استفاده کنند در موضوع نفت اگر مسامحه رده است کمیسیون که برای کار نفت معین شده است....

رئیس - آقای حائری‌زاده باز رفتید به کمیسیون نفت ممکن است دیگری هم عضو کمیسیون باشد و بگوید که طبق ماده ۹۰ اجازه می‌خواهم از شما شهادت خواستند شهادت که آن قدر طول ندارد راجع به شهادتان بفرمایید.

حائری‌زاده - بند باید اول مقدمه مطلب را بگویم تا مطلب روشن شود بعد بروم به سر اصل مطلب.

رئیس - شما راجع به شهادتان بفرمایید باید آن را روشن کنید

حائری‌زاده - یک بیانی ایشان فرمودند استشهاد از عرایض من کردند باید این جریان را به عرض برسانم که مطلب روشن باشد و مطلب در پرده ابهام نماند حالا اگر اجازه نمی‌فرمایید بنده صحبت نمی‌کنم.

رئیس - عرض کردم در حدود آیین‌نامه اجازه دارید صحبت بفرمایید

حائری‌زاده - جناب آقای جمال امامی در نطق جلسه سابق یک فرمایشی راجع به کمیسیون نفت فرمودند یک مختصری را جناب آقای ذوالفقاری که عضو کمیسیون بودند بیان کردند این موضوع نفت یک چیز امروزی و دیروزی نبود وقتی که وارد کمیسیون شد افکار خیلی متشتت و پراکنده بود دولت وقت طرفدار همان قرارداد گس - گلشاییان بود طرفدار آن قرارداد منحوس بود و رزم‌آرا برای آن کار کوشش می‌کرد در کمیسون تردیدی بود پیدا است تمام افراد توافق فکری ندارند بنده یکی از افرادی هستم که هیچ وقت مرید کسی نبودم مثلاً اگر آقای حکیم‌الدوله فرمایش بکنند بنده پیش خودم موضوع را می‌سنجم مصلحت را می‌بینم اگر به صلاح بود قبول می‌کنم اگر به مصلحت نبود قبول نمی‌کنم بنده نه مرید مرحوم مدرس بودم نه مرید جناب دکتر مصدق نه مرید دیگری در مسائلی که ما با هم توافق داشتیم تا آخرین لحظه بنده ایستادگی کردم و ول کن معامله هم نبودم در این موضوع در جبهه ملی به انواع مختلف کراراً با جناب آقای دکتر مصدق در این موضوع صحبت کردم که ایران از این وضع نجاب بدهیم تا بالاخره موضوع ملی شدن نفت در منزل آقای نریمان در نظر گرفته شد که این جناب آقای دکتر فاطمی هم بود آن ماده‌ای که برویم روی آن عمل کنیم به خط ایشان نوشته شد ما در این مجلس خودمان را کشتیم تا سه نفر دیگر پیدا کردیم اضافه بکنیم فقط سه نفر دیگر موافقت کردند آقای اسلامی آقای کشاورزصدر و آقای شیبانی که حالا در کرمانشاه هستند در کمیسیون نفت هم پنج نفر از ما در آنجا بود و اختلاف فکری خیلی زیاد بود.

ما میل داشتیم به اتفاق کلمه این موضوع را موافقت کنیم و جزیی اختلافی پیدا نکنیم من چند دفعه تشکر کردم از جناب آقای جمال امامی که شما قدم به میان گذاشتید و آن افکار مختلفی که بود بعضی‌ها خیلی کند بودند بعضی‌ها خیلی تند بودند حد وسطش را گرفتید برای این که از مجلس بگذرد ما مقروض اخلاقی شما هستیم که به ما کمک کردید این را من بارها گفته‌ام باز هم می‌گویم این را نه ما کردیم که اقلیت بودیم نه جبهه ملی نه دکتر مصدق نه مجلس بلکه خواسته ملت ایران بوده است ما آلت اجرایی بیشتر نبودیم این توضیحات بنده بود راجع بفرمایشات ایشان توضیحات دیگر را در موقع دیگر عرض می‌کنم.

رئیس - آقای جمال امامی‏

جمال امامی - بنده به آقای ذوالفقاری جواب نمی‌دهم چون نمی‌توانم بدهم روابط خانوادگی ایشان با خانواده من یک جوری است که من در قبلاً صحبت‌های ایشان نمی‌توانم جواب بدهم چون اقل ما یقنع آن این است که ایشان برادر کوچک من هستند و آدم به برادر کوچکش که جواب نمی‌دهد حالا او مراعات نکرد من مراعات می‌کنم جناب آقای حائری‌زاده هم به من حمله کرده بودند به ایشان هم جواب نمی‌دادم چون ارادتمند ایشان هستم ولی چون ایشان عاقلند و عاقل بالاجبار کمی انصاف دارد منحرف نمی‌شوند آن هم علتش عقل‌شان هست نه احساسات‌شان ولی نکته‌ای ایشان اینجا فرمودند که لازم است چون به بیانات بنده اعتراض فرمودند آن نکته را روشن بکنم آن نکته این بود که فرمودند به دکتر مصدق چه ایرادی می‌گیرید بنده عرض می‌کنم هزاران ایراد، ایرادی در جامعه‌ای اگر بنا شود به دولتی گرفته شود این دولت مصون از هیچ ایراد نیست یعنی هرچه باید نکند کرده است حالا ما به آنها کاری نداریم در موضوع نفت می‌فرمایید چه ایرادی دارید؟ می‌فرمایید یک عده گفتند دکتر مصدق از ۹ ماده تجاوز نکند بنده از آنها نبودم (کشاورزصدر - بنده و آقای آزاد و یک عده‌ای دیگر بودیم) ایشان به بنده اعتراض فرمودند. بنده از روز اول وقتی اینجا ۹ ماده طرح شد به شهادت شما نشستیم با ایشان خصوصی و عمومی صحبت کردیم بحث شد دست‌شان را بوسیدم استدعا کردم آقای آقایی به خود شما هم متوسل شدم که نگذارید این ۹ ماده به این ترتیب تصویب شود چون ما را گرفتار می‌کند و من خودم هنوز هم اعتقادم این است که ایشان وادار شدند بالاخره ایشان گذراندند برای اجرای آن هم خودشان مدعی شدند و از روز اول هم اینجا می‌فرمودند که در ظرف یک هفته یا مثبت یا منفی این کار را خاتمه خواهم داد ایران بنده این است جناب آقای حائری‌زاده در اینجا آمدیم یک چیزی را به آن سرعت موادی را گذرانیم بعد آمدیم به اشکال برخوردیم دیدیم که اجرا شدنی نیست اولاً چرا نیامدید اذعان بکنید ثانیاً چرا به رئیس جمهور امریکا متوسل شدی آقا، انگلیس‌ها می‌خواهند کارمندان خودشان را ببرند نفت را نبرند نفت تعطیل بشود فلان چیز بشود دنیا هم متضرر می‌شود تو بیا و وساطت کن ...

رئیس - آقای جمال امامی راجع به اخطار بفرمایید.

جمال امامی - اعتراض به بنده فرمودند بنده هم جواب می‌دهم بنده می‌گویم شما وقتی متوسل به ایشان شدید ایشان هم آمدند وسط، ما هم قبول کردیم که نماینده رئیس جمهور امریکا بیاید اینجا، آمده یک موادی هم با توافق هم تنظیم کردیم بعد رفت به دولت انگلستان اخطار کردند که ما توافق کردیم قاعده بین‌المللی است که وقتی روی یک قراردادی دولتین توافق می‌کنند، آقای دکتر معظمی از بنده بهتر می‌دانند حالا اینجا ممکن است اذعان نفرمایند چون امروز صلاح نیست، اصول بین‌المللی بر این جاری است جناب آقای عامری وقتی قراردادی بسته شد روی اصولش وکلیاتش توافق می‌کنند و بعد می‌روند جزئیات را تنظیم می‌کنند نه این طور قراردادهایی که رئیس جمهور امریکا را هم دخالت می‌دهند قرار دادهایی خیلی کوچک‌تر از این وقتی مسلم شد توافق شد آن وقت به همدیگر خبر می‌دهند نمایندگان ملل می‌روند می‌نشینند آن را امضا می‌کنند می‌گویم آقا اگر این توافق را نکرده بودید چرا نماینده رئیس جمهوری امریکا را دعوت کردید چرا به وسیله او رفتید به دولت انگلستان گفتید که ما توافق کردیم و آن وقت نمایدگان انگلستان بیایند اینجا بعد شما موافقت نکنید که بروند در دنیا بر علیه ملت ایران تبلیغ بکنند جنجال بکنند چه بگویم به این من نمی‌گویم چرا توافق نکردند می‌گویم توافق نشده چرا آنها را پذیرفتند ایراد بنده جناب آقای حائری‌زاده اینجا است.

کشاورزصدر - اینها را دعوت‌شان نکردند خودشان خواهش کردند.

جمال امامی - هیچ منصفی هم نمی‌تواند این را رد کند (نریمان - بنده رد می‌کنم و جواب آن را می‌گویم) حالا آقای دکتر مصدق در نطقی که در رادیو کردند بنده گوش می‌کرد بعد از چهار ماه و اندی بعد از این جریانات این بدبختی‌ها و این فلک‌زدگی‌ها حالا دارند به ملت ایران نوید می‌دهند که کمرتان را سفت ببندید و آماده فداکاری باشید آماده فداکاری هستیم به این زودی‌ها این قضیه خاتمه پذیر نیست و ما هم پشت سر ایشان فداکاری خواهیم کرد ولی به شرطی که بدانیم ایشان چه می‌خواهند بکنند تا پشت سر ایشان فداکاری بکنیم می‌خواهند توی دره هم ما را بیندازند می‌رویم ولی باید بدانیم‏

رئیس - آقای فرامرزی اخطار داشتید؟ بفرمایید

فرامرزی - بنده عرضی ندارم ولی یک فرمایشی ایشان فرمودند و بعد فرمودند که نظر من راجع به قضیه لار و خون شهدای لار است راست می‌گویند من فوق‌العاده از این قضیه متأثرم و هر ایرانی باید فوق‌العاده متأثر باشد که یک عده رجاله پانصد نفری که در یک جایی متمرکز هستند در برابر بیست هزار نفر دیگر اعضای انجمن نظار را بکشند و بعد دولت عدلیه فرمایشی درست بکند برای این که خون آنها را پایمال بکند و از بین ببرد من از این قضیه اگر برای خودم نبود اگر ایرانی نبودم اگر در ژاپن می‌بود از یک چنین وحشیگری از یک چنین انحطاط اخلاقی و یک چنین فساد در دستگاه دادگستری خیلی متأثر می‌شدم که روز روشن در حضور ۱۲۵ سرباز با بودن مسلسل ۱۱ افسر بیست و پنج شش نفر مأمورین کشوری در عمارت دولتی با علم قبلی شاه مملکت با علم قبل مأمورین انتظامی دولت که کی‌ها خواهند ریخت و خواهند کشت یک چنین عملی واقع شود بعد هم دست به دست هم بدهند که این خون پایمال بشود عدلیه بازپرس بفرستد دادستان درست بکند برای ۳ روز که این خون را پایمال کند من در هر جای دنیا این قضی رخ داده بود متأثر می‌شدم اگر شما متأثر نیستید گلی به جمال‌تان، خوش به حالتان‏

رئیس - آقای ناصر ذوالفقاری‏

ناصر ذوالفقاری - من مجدداً از جناب آقای جمال امامی از این اظهار لطف و بزرگی که در حق من فرمودند و انتظار یک برادر کوچک از براد بزرگ همین است تشکر می‌کنم در توضیحات خود عرض کردم که خدای نکرده نظر سویی یا نظر توهینی نسبت به آقای جمال امامی نداشتم اولاد آن پدری که الآن عرض کردم اولاد آن پدری که در مقابل قیام یک قشون خارجی ایستادگی کرد مسلما وطن پرست است و هیچ کس نمی‌تواند در وطن پرستی جناب آقای جمال امامی شک و تردید داشته باشد (احسنت، صحیح است)

۴ - تقدیم دو فقره لایحه به وسیله آقای وزیر پست و تلگراف و تلفن.

رئیس - خوب اگر خدا بخواهد وارد دستور می‌شویم حالا آقای وزیر پست و تلگراف لایحه‌ای دارند تقدیم می‌کنند

دکتر طبا - طرحی با قید فوریت جناب آقای رئیس داده شده آن را مطرح بفرمایید

وزیر پست و تلگراف و تلفن (آقای مشار) - در سال ۱۳۲۵ موقعی که مجلس شورای ملی تعطیل بوده است یک رابطه تلفنی با بعضی از کشورهای بیگانه برقرار شده است و از این تلفن هم در داخله مملکت استفاده‌هایی شده است هیئت دولت در آن وقت تصویب کرده بودند که وزارت پست و تلگراف این رابطه تلفنی را مرتب کند و آزمایش بکند تا به حال همین طور عمل شده چون باید قانونی داشته باشد لایحه‌ای برای نرخ و ترتیب مکالمات تلفنی در چند ماده تدوین شده که تقدیم مجلس شورای ملی می‌کنم و تصویب آن را استدعا دارم (دکتر طبا - راجع به تأسیس شعب پستی در قرا و قصبات هم بفرمایید) مطلب دیگر این که از بدو تأسیس روابط تلگرافی و تلفنی بین‌المللی که تقریباً از نود سال قبل است و بعد از چند سال هم دولت ایران شرکت کرده انجمن‌های بین‌المللی تلگرافی هر چند سال یک مرتبه تشکیل می‌شده اخیراً که این انجمن در شهر اتلانتیک سیتی تشکیل شده است و نماینده ایران هم شرکت کرده است تجدیدنظری در قراردادهای ارتباطات شده که نماینده ایران هم آن قرارداد را امضا کرده. این قرارداد در ضمن ماده واحده‌ای تقدیم و تقاضای تصویب آن را می‌نمایم.

ضمناً از موقع استفاده کرده و راجع به مذاکراتی که جناب آقای فرامرزی در جلسه ما قبل آخر نسبت به بند فرمودند و نسبت به بنده حرف‌هایی زده بودند که خیال می‌کنم شایسته نبوده در مجلس شورای ملی چنین بیاناتی بشود (پیراسته - کی؟) (نورالدین امامی - پشت بلندگو بفرمایید که بشنویم) عرض کردم آقای فرامرزی در جلسه ما قبل مذاکراتی کرده بودند بر علیه بنده که خیال می‌کنم آن مذاکرات در مجلس شورای ملی شایستگی ندارد چون اگر بنا بشود که وزرا و وکلا نسبت به هم بدگویی کنند به نظر بنده این کار به جای خوبی منتهی نمی‌شود و این سیستمی که بعضی از آقایان نمایندگان برای خود اتخاذ کرده‌اند که اگر فرمایشی و مطلبی دارند یک ترتیبی

بدهند که با درشت گویی و بالاخره شانتاژ کارشان را پیش ببرند ترتیب صحیحی نخواهد بود و سابقاً این ترتیب وجود نداشت سابقاً مجلس شورای ملی و وزرا هر وقت با هم کار داشتند اگر وزرا با مجلس کاری داشتند می‌آمدند حضوراً با فرد فرد نمایندگان یا با هیئت‌های جمعی آنها صحبت می‌کردند و مطالب را با آنها در میان می‌گذاشتند و آنها را اقناع می‌کردند و لایحه خودشان را مطرح می‌کردند و تقاضای موافقت می‌کردند و آقایان نمایندگان هم اگر با وزرا کاری داشتند آنها را ملاقات می‌کردند و ترتیب کارشان را می‌دادند...

آزاد - این صحبت‌ها را برای چه می‌کنید؟ به شما چه مربوط است که به مجلس دستور می‌دهید؟ مزخرف چرا می‌گویی؟

(زنگ رئیس دعوت به سکوت)

رئیس - آقای آزاد ساکت باشید

(در این موقع آقای آزاد کیفی را به طرف تریبون پرتاپ کردند)

آزاد - حرف خودت را بزن به مجلس چه کاری داری؟ خجالت نمی‌کشد مردکه احمق، این چه حرف‌هایی است که می‌زنی به وکیل چه کار داری. ‏

(زنگ ممتد رئیس)

وزیر پست و تلگراف - عرض کردم اگر آقایان نمایندگان مطلبی داشتند مطلب خودشان را به وزرا می‌گفتند و آن مطلب بدون سر و صدا حل می‌شد.

آزاد - (خطاب به آقایان نمایندگان) پا شوید برویم اینجا چرا نشسته‌اید، نشسته‌اید که مزخرف بشنوید؟ (آقای آزاد از جلسه خارج شدند)

فرامرزی - گاهی مزخرف شنیدن هم عیبی ندارد

وزیر پست و تلگراف - هر چه بگویید خواهید شنید.

(در این موقع عده‌ای از نمایندگان از مجلس خارج شدند)

۵ - ختم جلسه به عنوان تنفس.

چند نفر از نمایندگان - تنفس، تنفس‏

رئیس - چون اکثریت هم نیست تنفس داده می‌شود.

(نیم ساعت قبل از ظهر جلسه به عنوان تنفس تعطیل و دیگر تشکیل نگردید)

رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت‏