مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ دی ۱۳۲۰ نشست ۱۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سیزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سیزدهم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سیزدهم

قانون اجازه مبادله پیمان اتحاد منعقده بین دولت شاهنشاهی ایران و دول اتحاد جماهیر شوروی و انگلستان

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ دی ۱۳۲۰ نشست ۱۲

دوره سیزدهم قانونگذاری

جلسه ۱۲

شماره مسلسل ۱۰۴۴

صورت مشروح مجلس روز چهارشنبه دهم دی ماه ۱۳۲۰ نشست ۱۲

مجلس مقارن ظهر بریاست آقای اسفندیاری تشکیل گردید

صورت مجلس یکشنبه هفتم دی ماه را آقای طوسی(منشی) قرائت نمودند**

- تصویب صورت مجلس

۱ - تصویب صورت مجلس

رئیس - بنده درصورت مجلس نظری نیست؟آقای انوار فرمایشی داشتید؟

انوار - بنده درصورت مجلس نشنیدم که نوشته شده باشد ازجمله مخالفین انواراست اگرنیست و نوشته نشده بنویسنداین اولأ. ثانیأ اگرچه کار صورت جلسه باهیئت رئیسه‌است ولی اصول مذاکرات در صورت جلسه باید نوشته شود ولواینکه درصورت مفصل مجلس هست ولی اصول ادله که آقایان امیرکلالی و نوبخت و دیگران بیان کردنددرصورت مجلس هم اشاره باید بشود.

طوسی - (منشی) - ببخشید آقا اولأ اسم شریف آقا هم درصورت مجلس قیدشده و بعنوان مخالف بنده خواندم منتهی توجه نفرمودید(صحیح است)ثانیأ در قیمت دوم که فرمودیدیابودن صورت مشروح خیال می‌کنم مستغنی خواهیم بودازاظهار مطالب درصورت جلسه (صحیح است)وصورت خلاصه هم بهمین ترتیبی است که خوانده شد و ملاحظه فرمودید(صحیح است)

رئیس - درصورت مجلس نظری نیست؟(اظهاری نشد)صورت مجلس تصویب شد.

- سئوال آقای بهبهانی و جواب آقای وزیر فرهنگ راجع به دانشکده معقول و منقول

۲ - سئوال آقای بهبهانی و جواب آقای وزیر فرهنگ راجع به دانشکده معقول و منقول

رئیس - آقای بهبهانی فرمایشی داشتید؟

بهبهانی - بنده یک سئوالی از آقای وزیر فرهنگ داشتم که سابقه هم دارند اگر حاضرند برای جواب عرض کنم

وزیر فرهنگ - بفرمائید.

احمد بهبهانی - یکی ازحقوق مغصوبه که اخیراًغصب شده بود حقوق اهل علم و مدارس و بعضی مساجد و موسسات علمی قدیمه بود. این مدارس قدیمه رامدتی است بکلی خالی کردند و عملیاتی درآنها نمودند ولی بعدنسبت ببعضی از انها اقدامی شد و مرتبه عده آمدند اگر چه این موضوع محتاج بقانونی نبود ازآن طرف مانعی هم نداشت برای اینکه اینها رابحال اولیه اش برگردانند درکابینه سابق براین کابینه هم یک اقداماتی آقایان هیئت علمیه کردند منجمله بنده هم بودم که این مانعی ندارد که این مدارس بصاحبانشمسترد شود یعنی حق السکنای آنان راباآنها منتقل نمایند و مسترد سازند بخودشان بعضی‌هایش را کردند و بعضی‌ها همینطور مانده وعده داده‌اند اقدام کنند اینک سئوالی که بنده داشتم از آقای وزیر فرهنگ راجع بدانشکده معقول و منقول بود چون این موضوع مستقیماً باوزارت فرهنگ است و از اعلیحضرت بآنجا واگذار شده‌است خواستم بپرسم که دراین خصوص آقای وزیر فرهنگ چه اقدامی را نموده‌اند و چه نظریه برای اینکار اتخاذ نموده‌اند برای این جا و تصفیه این کار؟

وزیر فرهنگ - (آقای تدین) - مدرسه عالی سپهسالار که درپهلوی این مجلس واقع شده‌است ازچند جهت قابل اهمیت است یکی از حیث بنا و ساختمان که یگانه بنائی که ما بتوانیم دربعضی ازمواقع بمستشرقین اروپائی و آمریکائی نشان بدهیم درطهران فقط همین بناست(صحیح است) و دیگر از حیث شرایطی که مرحوم سپهسالار برای طلاب دروقفنامه معین کرده که اغلب ازآقایان تصور می‌کنم این وقفنامه را که چاپ شده‌است دیده باشند(صحیح است)این وقفنامه جامع ترین وقفنامه هائی است که تاکنون برای مدارس قدیمه تهیه و نوشته شده‌است چه از حیث شرایط قبول طلاب و چه از حیث برنامه دروس که درآنجا قید شده‌است که طلاب می‌توانند فلسفه را کاملاً تحصیل کنند و همچنین فقه و اصول را همچنین ادبیات را و در ضمن ازعلوم دیگر نیز ضمیمه آن شده‌است. وضعیت این مدرسه عالی سپهسالار همینطور بودکه یک عده از طلاب درآنجا درس می‌خواند و شبانه روز درآنجا سکنی داشتند و یک حقوقی هم از عوائد موقوفه می‌گرفتند تازمانی که قانون دانشگاه از مجلس شورای ملی گذشت. دانشگاه طهران تشکیل می‌شود از شش دانشکده که در آن قانون تصریح شده یکی از شش دانشکده دانشکده معقول و منقول است و محل این دانشکده هم همین مدرسه عالی سپهسالار قرار داده شده‌است. وقتی که خواستند این جا را دانشکده معقول و منقول قرار بدهند دربرنامه اولی آن تجدیدنظر بعمل آمد و درنتیجه برنامه اولی تکمیل شد یعنی یک علوم دیگری ازعلوم جدیده که لازم است امروز هر فیلسوف و هر فقیه ایرانی بداند ضمیمه برنامه آنجا شد و این برنامه رایک عده از دانشمندان و مطابق از اوضاع عالم و علوم جدید و قدیم تدوین کردند و بموقع اجرا هم گذاشته شد و مخصوصاً برای اینکه اشخاصی که ازاین دانشکده بیرون می‌آیند چه درشعبه فلسفه که از آن تعبیر بمعقول می‌کنیم و چه درشعبه فقه اسلامی که تعبیر ازآن بمنقول می‌شود اینها یک مردمانی باشند که متناسب بااوضاع و احوال امروز باشند و برروی این اساس این دانشکده تاًسیس شد و شروع بعمل هم کرد تاچند سال پیش یکی از وزرای فرهنگ دوعمل خلاف قانون را مرتکب شد یکی انحلال دانشکده معقول منقول که اساساً این امر برخلاف قانون صریحی است که ازمجلس شورای ملی گذشته‌است (صحیح است)ودیگر اینکه این کار برخلاف قانون شرع هم هست (صحیح است - احسنت)

انوار - این وزیر باید محاکمه و مجازات شودآقا...(صحیح است)

وزیر فرهنگ - بهر حال درنتیجه انحلال این مدرسه عالی سپهسالار خالی از سکنه شده‌است یعنی دانشجو برای تحصیل فلسفه و منقول و ادبیات بطوریکه در برنامه دانشگاه هست دراین جا نیست و فعلاً قریب شصت نفر از دانشجویان مدارس عالیه دیگر که جا و محلی ندارند شبها دراین جا سکنی دارند.

دبستانی - پس کاروانسرا شده‌است (خنده نمایندگان)

وزیر فرهنگ - یعنی چون اینها تمکن ندارند و استطاعت مالی ندارند که درخارج یک محلی برای سکونتخودشان تهیه نمایند وزیر فرهنگ سابق و اسبق اجازه داده‌اند که شبها اینها بروند و اینجا بخوابند و روزها درمدارس عالیه و تحصیل کنند. این وضعیت تحصیلی مدرسه عالی سپهسالار است. اما وضعیت این مدرسه از حیث بودجه و مالی:درهمان تاریخ که دانشکده معقول و منقول منحل شد وزیر وقت درصددبرآمد که یکی از مستغلات موقوفه را بنام کاروانسرای قیصریه که محاذی و مقابل پامنار است این جا را خراب کند و یک دبستان نوبنیادی بسازد. خراب کردند. خوداین بنا گنجایش نداشت معبر عام را هم گرفتند و ضمیمه اش کردند که آلان در اینخصوص گفتگو است بین شهرداری وزارت فرهنگ ولی.

انوار - خراب کنند.

وزیر فرهنگ - ولی اصلاً این عملی که شده چندان عمل بدی نبوده‌است برای اینکه ان کاروانسرا اینقدرها عوائدی نداشت ولی اشکالاتی بعداً تولید شده‌است این است که برای ساختمان این دبستان نوبنیاد که اکنون بنام دبستان سعدی مشهور و مرسوم شده‌است وزارت فرهنگ اعتبار پولی نداشته‌است و وادار کردند که مدرسه عالی سپهسالار قرض کند.

مسعودی خراسانی - خدا لعنت شان کند.

وزیر فرهنگ - و از آن قرضی که اومی‌کند این بنا ساخته شود. مطابق اطلاعات اجمالی که بنده بدست آورده‌ام این بنا تا حالا درحدود سیصدهزار تومان تمام شده‌است و مدیون برای پرداخت این وجوه هم مدرسه عالی سپهسالار است تا کنون سالی ۶۰ هزار تومان مدرسه عالی سپهسالار پرداخته‌است و صد و شصت یا صدو هفتاد هزار تومان دیگر مقروض است و برای تکمیل اطلاعات آقایان این راهم عرض می‌کنم که عوائد موقوفات این مدرسه عالی سپهسالار درامسال که بآخر می‌رسد تقریباً صد هزار تومان است و جزو دیون گذشته شصت هزار تومان باید بدهد دوسال دیگر هم هرسالی شصت هزار تومان باید بدهد تا وامش با قرضش ادا شود. این وضع تحصیلی و وضع ملی این بنای تاریخی این مملکت است و اما عقیده بنده راجع بآینده این مدرسه عالی این است که این بنا و این محل باید مانند سابق از برای دانشکده معقول و منقول بشود (صحیح است - احسنت) و در این عمل هم رعایت وقفنامه باید بشود و خواهد شد (صحیح است - احسنت) و هم رعایت قانون دانشگاه(صحیح است)که از تصویب مجلس گذشته‌است و البته درآن برنامه سابق که دربعضی از قسمتهایش بنده هم بودم بعقیده بنده باید دربرنامه یک تجدید نظری بعمل بیاید و از اول کامل تر بشود و برای انجام این مقصود البته این مشکلاتی که اینجا عرض کردم پیدا شده‌است یعنی مشکلات مالی و این را باید رفع کنیم و حل کنیم و در آینده نزدیکی امیدوار هستم اگر خداوند توفیق بدهد آنرا برگردانیم. بحال اولیه اش(انشاء الله) ضمناً این جا لازم میدانیم یک مطلب دیگری را هم بعرض آقایان برسانم و آن این است که چون تولیت عظمای این مدرسه عالی سپهسالار با پادشاه وقت است برحسب وقفنامه, نسبت باین موضوع بنده دریک روزی که شرفیاب حضور مبارک اعلیحضرت همایونی شدم ازایشان راجع باین موضوع کسب عقیده کردم و عرض کردم مشکلاتش این است و دراین باب اعلیحضرت از نظر تولیتی که دارند چه نظریه اتخاذ می‌فرمایند؟ ایشان بیاناتی فرمودند که من در همان تاریخ آن بیانات را نوشتم و عین بیانات ملوکانه را راجع باین قسمت بدون کم و کسر بعرض آقایان میرسانم تادرضمن معلوم شود که اعلیحضرت همایونی هم نسبت باین موضوه و مقصود کمال علاقمندی را دارند. وقتی که این موضوع رابعرض رسانیدم اعلیحضرت همایونی شاهنشاهی علاقمندی کامل باین امر ابزار داشته و فرمودند که بعقیده ایشان:تاًسیس این نوع مدارس برای اطلاع برفلسفه قدیم و جدید است و افکار فلاسفه بزرگ شرق و غرب و مخصوصاً فلاسفه مشهور و معروف ایران و نیز اطلاع بر حقایق عقاید اسلامی که بسیار مفید است و باید مخصوصاً اشخاص دانشمند و پرهیزگار برای ترویج اصول عقاید اسلامی و کاشتن تخم تقوی دردلهای مردم تهیه نمایند بنابراین باید تشکیلات و برنامه دروس آن براسا محکم و متین نهاده شود تا عامله مردم از حقایق دانش و اسلام استفاده کامل بنمایند(صحیح است)

جمعی از نمایندگان - دستور دستور.

رئیس - آقای نخست وزیر فرمایشی داشتید؟

نخست وزیر - نه خیر آقا عرضی ندارم وارد دستور بشوید اگر لازم شد عرایضی می‌کنم.

- بقیه شور در لایحه طرح پیمان بین سه دولت

۳ - بقیه شور در لایحه طرح پیمان بین سه دولت

رئیس - پیشنهاداتی که راجع باین پیمان رسیده‌است قرائت می‌شودآقای طباطبائی.

محمد طباطبائی - عرض کنم که اگر آقایان اجازه بدهند چون وقت کم داریم و کار زیاداین پیشنهادات و اعتراضات هم چاپ و توزیع شده و نزد آقایان هست و همه خوانده‌اند چه لزومی دارد که باز مجدداً قرائت شود.

دکتر جوان - نه خیر آقا باید خوانده شود.

طباطبائی - چه لزومی دارد آقا ظهر گذشته‌است پیشنهادها چاپ شده نزد همه آقایان موجود است دیگر خواندن موضوع ندارد.

دکتر جوان - نه خیر آقا شما چه اصراری دارید امروز تمام نشود فردا هم جلسه می‌کنیم بگذارید آقایانی که در شور اول ایرادات و اعتراضاتی دارند اظهار کنند...(طباطبائی لازم نیست)چرا آقای لازم نیست؟می فرمائید چاپ شده‌است باشد چاپ شده باشددر نظامنامه داخلی مجلس تصریح شده‌است که آقایانی که شوراول ایرادات و اعتراضاتی دارند باید اظهار کنند بعدطبع و توزیع شود حالا که طبع و توزیع شده‌است چه جور می‌شود گفت درمجلس اظهار شده؟جز اینکه خوانده شود(صحیح است) والا طبعش کافی نیست باید خوانده شود (صحیح است) تا بشود گفت در مجلس اظهار شده است(صحیح است آقا خوانده می‌شود)

رئیس - آقای لیقوانی.

لیقوانی - هریک ازاین پیشنهادات مقدماتی دارد که خیلی مفصل است خوبست مقدماتش دیگر خوانده نشود و همان متن اعتراض و پیشنهاد خوانده شود(صحیح است)

جمعی از نمایندگان - خوانده شود

رئیس - پیشنهادات بترتیبی که رسیده‌است و چاپ شده‌است خوانده می‌شود.

پیشنهاد آقای نوبخت.

اعتراضات بقرداد ایران و انگلیس و شوروی که برای شور اول از طرف آقای نوبخت تقدیم شده‌است.

ریاست محترم مجلس شورای ملی -

درباب ماده واحده لایحه قرارداد ایران و شوروی و انگلستان معترض هستم و اعتراض خود را بعنوان رجوع بکمیسیون تقدیم و درشور اول و دوم حق بیان دلیل و برهان و مذاکره در اطراف آن را برای خود محفوظ می‌دارم.

نوبخت - اجازه میفرمائید.

رئیس - در قابلیت رجوع این پیشنهاد بکمیسیون توضیح لازم ندارد.

نوبخت - مختصراً عرض می‌کنم.

رئیس - آقایانی که.........

(همهمه نمایندگان)

بیات - اجازه می‌فرمائید؟

رئیس - بفرمائید

بیات - درپیشنهادات وقتی که تبدیل عبارات و کلمات می‌شود یک وقت بطور کلی اظهار مخالفت می‌شود که آن اظهار مخالفت رأی لازم ندارد و درموقع رأی گرفتن وقتی که رأی ندادند همان مخالفت باآن اصل است و موافقت بااین قسمت که اینطور اظهار رأی می‌شود یعنی رأی مخالف می‌دهند نسبت باصل موضوع ولی البته اگر اصلاحاتی باشد و در مورد فصل و مواد اصلاحاتش پیشنهاد شده باشد برای آن اصلاحات رأی بارجاع بکمیسیون گرفته می‌شود مطابق ماده ۳۲ نظامنامه داخلی(صحیح است) و این پیشنهادات وقتی بعنوان اصلاح داده شد باید ارجاع بکمیسیون بشود یعنی وقتی مجلس رأی بارجاع بکمیسیون داد ارجاع می‌شود ولی دراین اصلاحی که خوانده شد چون نسبت باین فصل اصلا مخالفتی نکرده‌اند این رأی لازم ندارد و درموقع رأی کلی اگر موافقت با ایشان داشته باشند آقایان رای نمی‌دهند(صحیح است) و اگر رأی دادند که موافقت باپیشنهاد ایشان نشده‌است.

رئیس - آقای نخست وزیر فرمایش داشتند؟

نخست وزیر - عرض بنده همین بودکه ایشان هم اظهار فرمودند این پیشنهاد آقای نوبخت و باقی دیگر که این طور است این رأی لازم ندارد اینکه مرقوم فرموده‌اند من بااین عهدنامه مخالف هستم بیاناتشان رادرجلسه گذشته درضمن کلیات مفصلاً فرمودند و موضوع طرح شد ولی حالا همانطور که آقای بیات فرمودند و خاطرنشان کردند اینها هیچکدام تصرف اصلاحی دراصل عهدنامه نیست و تغییر و تبدیلی در عهدنامه نداده‌اند فقط اظهار مخالفت کرده‌اند مخالفت راهم در جلسه گذشته بیان کردند دلایلشان را هم فرمودند و بازهم موقع خواهند داشت برای اظهار مخالفت حالا حرف دراین است که پیشنهاداتی که باید درکمیسیون ارجاع بشود و در مواد و فصول پیمان استباید مطرح شود و به ببینندکه اصلاح باید بشود و بکمیسیون ارجاع بشود یا نشود آنهارا باید مطرح کرد(صحیح است)

تهرانچی - بنده پیشنهادی دارم. اجازه میفرمائید؟ حالا می‌خواهم عرض کنم.

جمعی از نمایندگان - خیر نمی‌شود. نمی‌شود.

تهرانچی - بنده یک تذکری دارم پیشنهادی برای توضیح می‌خواهم عرض کنم راجع بفصول و مواد نیست.

رئیس - بفرمائید.

تهرانچی - همینطور که جناب آقای نخست وزیر هم فرمودند بعضی از این پیشنهادات و اعتراضات درکلیات است و بعضی درفصول اینها باید قبلاً مرتب بشود آنهائیکه درفصول پیشنهاد کرده‌اند آنها باید مطرح شود و در قبول یاعدم قبول ارجاع بکمیسیون مجلس اظهارنظر بکند و این مرتب کردنش یک وقتی لازم دارد و خیال نمی‌کنم حالا هیئت محترم رئیسه که این کار را باید بکنند مجال مرتب کردن این کار را داشته باشند که کدام درفصول است و کدام درکلیات باین جهت بنده پیشنهاد ختم جلسه را می‌کنم که برای سه ساعت بعداز ظهر جلسه تشکیل شود.(همهمه نمایندگان - خیر لازم نیست - زنگ رئیس)

رئیس - پیشنهاددرکلیات نیست آقا پیشنهاد درمواد است کهداده شده مرتب هم هست یکی یکی قرائت می‌شود و نظر مجلس خواسته می‌شود(نمایندگان - بسیار خوب - صحیح است)

رئیس - پیشنهاد آقای مهذب.

درفصل اول بجای کلمه (استقلال سیاسی)لازم است استقلال کامل نوشته شود

رئیس - رجوع می‌شود بکمیسیون...(عده از نمایندگان - رأی باید گرفته شود)

رئیس - رأی گرفته می‌شود بقابل توجه بودن این پیشنهاد آقایان موافقین برخیزند.

جمعی از نمایندگان - هنوز توضیح نداده‌اند آقا.

رئیس - توضیح لازم نداردآقا.

عده از نمایندگان - چرا چرا.

رئیس - پس بفرمائید.

مهذب - بنده چون موقع گذشته‌است ناچارم مختصراً عرض کنم مقدمتاً عرض می‌کنم اولاً بنده موافقم با این پیمان دولت و آنرا ضرور میدانم و واجب میدانم نه اینکه اگر هم نشده عیبی ندارد خیر لازم و ضرورمیدانم. عرض می‌کنم خدمت آقایان دنیای امروز غیر ازدنیای قدیم است دردنیای قدیم فلان مملکت با همسایه اش سروکاری نداشت ولی امروز باید با همسایه اش یسروکار داشته باشد البته وقتی بناشد سروکار داشته باشد هرچه بهتر باشد منفعتش برای طرفین زیادتر و بهتر و بیشتر است به همین سبب بعقیده بنده دراین پیمان یک اصلاحاتی هست که بنظر بنده رسیده که می‌خواستم عرض کنم چاپ هم شده و بنظر آقایان محترم رسیده حالا در این پیشنهادی که دارم یکی از موادش این است که دولت آمریکا دراین پیمان شرکت کند اما این را بعد از آنکه توضیحاتی از جناب أقای نخست وزیر شنیدم این قسمت از پیشنهادم را پس می‌گیرم ولی مابقی أنرا أقایان ملاحظه فرموده‌اند اگر مقتضی میدانند دوباره بخوانند أنوقت اگر صلاح دانستند و اجازه فرمودند برود بکمیسیون و در انجا توضیح بدهم و انوقت یا رد می‌کنند یا می‌پذیرند (صحیح است - احسنت) علی ای حال چون بنده رأی اعتماد نسبت باین هیئت دولت داده‌ام و معتقدم جناب أقای فروغی و سایر أقایان وزرا محترم که کوشش خودشانرا می‌نمایند این پیمان هم معامله قانون دادگستری نیست که بنده اینجا رأی بدهم و حتماً اجرا بشود بلکه معامله طرفینی است و دوطرفی است وقتی که بنده یک چیزی می‌خواهم یک پیشنهادی دارم یک اعتراضی دارم باید دید طرف قبول می‌کند یانه؟ لذا پیشنهاداتم راتفسیر نمی‌کنم این را ببرند بکمیسیون و درخارج یعنی درکمیسیون توضیحات خودم را عرض خواهم کرد (صحیح است)

رئیس - موافقین باین پیشنهاد برخیزند.

جمعی از نمایندگان - پس گرفتند.

مهذب - خیر فقط یک قسمتش که مربوط بآمریکا بودکه دولت آمریکا هم شرکت کند بعداز توضیحات جناب آقای نخست وزیر پس گرفتم نه قسمت‌های دیگرش را و باقی مواد برود بکمیسیون خارجه.

رئیس - رأی می‌گیریم موافقین باین قسمت برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

طوسی - دراین فصل اول آقایان رضوی و دکتر جوان هم همین موضوع را که الاناظهار شد پیشنهاد کرده‌اند...

دکتر جوان - عریضه بنده,اعتراضات بنده نظیر این قسمت نبود باید خوانده شودرأی هم گرفته شود.

طوسی - عین همان فرمایشات شماست. اجازه میفرمائید جواب عرض کنم؟

دکترجوان - آقا شما دیگر نباید دخالت کنید باید بخوانید دیگر...

طوسی - ببخشید آقا چون فرمودند که همه اعتراضات فصل بفصل خوانده شود و بترتیب فصول و مواد معین کرده‌اند اگر بخواهیم همه رایک جوراست بخوانیم باشکال برمی‌خوردیم.

دکتر جوان - شما چکار دارید بخوانید آقا.

طوسی - بسیارخوب عیبی ندارد میفرمائید می‌خوانیم أقای دکتر جوان درفصل اول پیشنهاد کرده‌اند:

درفصول پیمان درسه محل عنوان (استقلال سیاسی)قیدودر نتیجه عنوان(استقلال اقتصادی)مستثنی شده درصورتیکه اگر بجای (کلمه سیاسی)نوشته می‌شد (استقلال کامل ایران) اشکال نامبرده رفع می‌گردید.

دکتر جوان - باقیش را هم بخوانید.

طوسی - نمی‌شود فصل بفصل باید خوانده شود. باقی پیشنهاد أقا مربوط بفصل شوم است و ماحالادرفصل اول هستیم...

دکترجوان - بخوان آقا.

دشتی - آقا بخوان چرا این جور می‌کنی؟...

طوسی - بسیار خوب بچشم.

اعتبار - اجازه میفرمائید؟

رئیس - بفرمائید.

اعتبار - این فرمایش أقای رئیس بنظر بنده وارد نیست چون فصل بفصل ما نمی‌خوانیم یک پیشنهاداتی داده شده‌است اینها راباید خواند مجلس یاقابل توجه میداند یا نمیداند بنظر بنده درسرهر موضوع اعتراض و پیشنهادی اینقدر صحبت کردن وقت تلف کردن است (صحیح است) باید خواند و مجلس یا رأی می‌دهد یا رأی نمی‌دهد.

رئیس - اینطور نیست. دراینصورتی که داده‌اند أقایان قید کرده‌اند که ما در فلان اصل و فلان قسمت پیشنهاد داریم,اعتراض داریم اصلاحاتی فرستاده‌اند باینجهت است که گفتم ایشان این جور فصل بفصل بخوانند و البته هر پیشنهادی هم برسد باید خوانده شود و خوانده می‌شود (صحیح است)

سزاوار - اجازه میفرمائید؟

رئیس - بفرمائید

سزاوار - اینجا خوبست یک فرمولی برای اینکار پیدا کنید یک کسی یک پیشنهادات مختلفه دارد یادریک فصل یا درچند فصل اینها را یکی یکی بخوانید و جدا جدا رأی بگیرید بهر حال باید یک فرمولی ترتیب بدهید که روی آن عمل بشود دیگر درسرهرپیشنهادی اینقدر صحبت نشود.

طوسی - بقیه پیشنهاد آقای دکتر جوان که عرض کردم راجع بفصل سوم است.

۲ - وجود جمله.

دکتر جوان - قسمت دیگر است این نیست

(آقای طوسی این قسم خواندند)

۲ - تعهدات اقتصادی درپیمان ازطرف دولت ایران ذکر شده و این امر با داشتن استقلال اقتصادی ایران منافات ندارد و بنده عقیده دارم که عنوان (استقلال اقتصادی) بعد از جمله (استقلال سیاسی)باید علاوه شود.

دکتر جوان - بازهم هست.

(آقای طوسی این قسم قرائت نمودند)

۲ - وجود جمله(معاضدت قوای ایرانی محدود بحفظ امنیت داخلی درخاک ایران خواهد بود)کشور مارابجنگ بادولت بیگانه دیگر خواهد کشید و این مضر است و اگر بجای عبارت بالا نوشته میشد(ولیکن دولت ایران بهیچوجه معاضدت لشکری نخواهد نمود)تا اندازه رفع اشکال می‌شد.

دکتر جوان - یکی دیگر هم هست آنرا بخوانید:

(این قسم خوانده شد)

۳ - درماده الف درفصل سوم موضوع معاضدت لشگری درحدود امنیت داخلی خواهد بود مبهم است باید اصلاح شود و همچنین راجع بقرارداد مالی که درفصل چهارم قید شده باید تصریح شود که منوط بتصویب مجلس شورای ملی است.

دکتر جوان - آن اولی را هم قرائت بفرمائید دیگر تمام می‌شود.

طوسی - کدام یک را؟

دکتر جوان - درآن ورقه اعتراض اولی

(این قسم قرائت شد)

۱ - آنچه درپیمان منافعی برای انگلستان و شوروی منظور بوده ذکر شده با این ترتیب ذکر عنوان (اتحاد) درپیمان مورد ندارد باید حذف شود

دکتر جوان - صحیح است.

عده‌ای از نمایندگان - رأی بگیرید.

رئیس - بکدام یک رأی بگیریم؟

دکتر جوان - هردویکی است آقا وزیر امورخارجه - اجازه می‌فرمائید آقا؟ من تصور می‌کنم باین ترتیبی که پیشنهادات قرائت می‌شود و رأی گرفته می‌شود مارابمقصود نمیرساند باین معنی که آقای دکتر جوان فرض بفرمائید درسه چهار فصل اظهار عقیده کرده‌اند و نیز ممکن است آقایان نمایندگان محترم نسبت بیک قسمت هائی از فصول و مواد پیشنهاداتی بدهند و در پیشنهادات اصلاحی ممکن است نمایندگان محترم نسبت بیک قسمت آن راقابل توجه بدانند و بکمیسیون رجوع شودو دوتایش رارد کنند و بنده خیال می‌کنم اگر تمام اینها را بخواننذد و رأی بدهند بعد به پیشنهاد دیگری بپردازند و رأی بدهند یا ندهند این صحیح نیست بعقیده بنده اگر بخواهیم به آقای دکتر جوان رأی بدهیم این مطلبی است ولی اگر بنظریات ایشان بخواهیم بحث کنیم و مجلس رأی بدهد آن موضوع علیحده‌است و بعقیده بنده چون وقت هم کم است بهتر است همانطور که آقای تهرانچی پیشنهاد فرمودند جناب آقای رئیس مقرر بفرمایند که این پیشنهادها و اعتراضات دسته دسته شده و صفحه بندی بشود فرض بفرمائید نسبت باستقلال سیاسی یا استقلال اقتصادی چند نفر از آقایان پیشنهاد داده‌اند اینها همه یک دفعه خوانده شود که نسبت بقضیه استقلال آقای دکتر جوان و آقایان دیگر مثلاً پیشنهاداتی داده‌اند آنوقت نسبت باین مطلب رأی گرفته شود برای ارجاع بکمیسیون اگر قابل توجه شدومجلس آن را قابل ارجاع کمیسیون دانست می‌رود بکمیسیون اگر قابل توجه نشد که رد شده محسوب است(صحیح است)والا اگر بنا باشد بموضوعات مختلف که خوانده می‌شود نسبت بفصول مختلف پیشنهاد خوانده شود و رأی گرفته شود معلوم نیست که چطور می‌شود و بکدام باید رأی گرفت و کدام قبول شده و باید بکمیسیون برود و کدام قابل توجه نشده‌است (نمایندگان - صحیح است)

رئیس - این موضوع همینطور که فرمودید ترتیب داده شده و پیشنهادات مربوط بهرفصل تنظیم شده که درفصل اول کی و کی پیشنهاد کرده‌اند و درفصل دوم چه اشخاصی پیشنهاد داده‌اند همینطور تمام را مرتب کرده‌اند همینطور هم قرار بود رأی گرفته شود درمجلس و رجوع شود بکمیسیون حالا یکنفر که پیشنهاد داده‌است درسه چهار ماده پیشنهاد داده‌است البته رأی بخواهند بدهند ممکن است با یکی موافق باشند با یکی موافق نباشند پس خوب است بهمان ترتیبی که قرار داده شده بود که ماده بماده هر کدام اظهار فرمودند خوانده میشورأی گرفته می‌شود و هر کدام که قابل توجه شد می‌رود بکمیسیون. آقای بهبهانی.

بهبهانی - بنده تصور می‌کنم که آقای وزیرامورخارجه اشتباه کرده‌اند برای اینکه یک پیشنهاد موادی دارد البته ممکن است دریک ماده یادوماده اش درپیشنهادات موافقت شود ولی رأی به پیشنهاد گرفته می‌شود...

جمعی از نمایندگان - خیر. اینطور نیست (همهمه)

بهبهانی - ممکن است بواسطه همان یک ماده که درش هست و مد نظر است رأی بدهند آن پیشنهاد برود بکمیسیون و در کمیسیون ممکن است تجزیه شود آن قسمتی که منظور نظر است تصویب شود و ضمیمه شود مابقیش رد شود.

نخست وزیر - اجازه میفرمائید. بعقیده بنده مطلب آنقدر پیچیده نیست که آقایان نمایندگان آنقدر بحث می‌کنند مثلاً آقای دکتر جوان آنچه بنده می‌بینم سه فقره پیشنهاد داده‌اند ممکن بود این سه پیشنهاد را علیحده می‌کردند بهرکدام از اینها می‌باید رأی گرفت حالا هم عرض بنده همین است آقای وزیر امورخارجه هم همینطور گفتند. فرضاً یکی از آقایان سه پیشنهاد داشتند این سه پیشنهاد را ممکن است آقایان یکی دوتاش را قبول داشته باشند یا هرسه تاش را قبول داشته باشند پس باید یکی یکی اینها گفته شود و رأی گرفته شود. هرکدام را که می‌خواهند رأی می‌دهند حالا چون پیشنهاد آقای دکتر جوان مطرح شده بنده فقط تذکر می‌دهم که درورقه پیشنهادی که ایشان داده‌اند دومیش تکرار اولی است و این سه تا اگر راجع باستقلال سیاسی و اقتصادی است که درپیشنهاد اولشان هم هست یکی راجع بمعاضدت قوای ایرانی که چطور باشد آنهم در پیشنهاد سومشان هست بنده اینطور می‌فهمم البته اصراری هم ندارم غرض این است که بعقیده بنده اگر این سه پیشنهاد یک ورقه را جدا جدا رأی بگیرند بهتر است و اشکالی هم ندارد.

رئیس - آقای دکتر جوان

دکتر جوان - راجع به پیشنهاد برای اینکه سهل باشد بنده یک توضیحی می‌دهم. راجع باین پیشنهاد آنچه که در دفعه دوم طبع شده سرجای خودش هست یعنی آن دو نمره‌است ولی در قسمت اولی که درقبل از جلسه دادم تحت سه نمره‌است استدعا می‌کنم همان نمره اولش را طرح بفرمائید دیگر نمره دوم و سومش لزوم ندارد زیرا راجع به نمره دوم و سوم را بنده دردومی نوشته‌ام این است که آنچه که از بنده‌است باید رأی گرفته شود ولی از اولی نمره دوم و سوم را بنده پس می‌گیرم. راجع به سه فصل پیشنهاد داده‌ام.

امیر تیمور کلالی - اولی را بخوانید.

طوسی - (منشی) - اول - آنچه درپیمان منافعی برای انگلستان و شوروی منظور بوده ذکر شده با این ترتیب ذکر عنوان(اتحاد)در پیماان مورد ندارد باید حذف شود.

رئیس - موافقین بااین پیشنهاد برخیزند.

(عده قلیلی برخاستند)

رئیس - قابل توجه نشد. فقره دوم خوانده می‌شود.

۱ - درفصول پیمان درسه محل عنوان (استقلال سیاسی)قید و در نتیجه عنوان (استقلال اقتصادی) مستثنی شده در صورتیکه اگر بجای کلمه (سیاسی)نوشته میشد(استقلال کامل ایران) اشکال نامبرده رفع می‌گردید.

رئیس - این پیشنهاد که رأی داده شده و قابل توجه شده‌است.(نمایندگان - صحیح است)

دکتر جوان - دومیش را بخوانید.

طوسی - اجازه میفرمائید. نمیدانم چطور است که باز خلط مبحث می‌شود. اینجا گفتند درفصول یک بیک صحبت شود فصل اول خوانده شد. بقیه پیشنهاد در فصل دوم خوانده می‌شود(جمعی از نمایندگان - صحیح است)

طوسی - درفصل اول پیشنهاد آقای لیقوانی:

پیشنهاد می‌کنم آخر فصل اول باین ترتیب اصلاح شود تمامیت خاک ایران و حاکمیت ملی و استقلال تام و تمام ایران را محترم بدارند.

نخست وزیر - این تقریباً همان پیشنهاد سابق است البته ممکن است تفاوتهائی هم با هم داشته باشد ولی چون آن پیشنهاد رفت بکمیسیون این پشنهاد ایشان را هم البته منظور نظر قرار می‌دهیم و آقایان اعضاء کمیسیون نگاه می‌کنند از این فرمولهائی که پیشنهاد شده کدام بهتر است مورد توجه قرار می‌دهند.

طوسی - فصل سوم پیشنهاد آقای لیقوانی.

یکی از نمایندگان - فصل دوم چه شد.

طوسی - فصل دوم پیشنهاد ندارد.

فصل سوم - بند ج - پیشنهاد می‌کنیم این بند بطریق ذیل اصلاح شود.

ج - هرنوع مساعدت و تسهیلات ممکنه بنمایند که برای منظور نگاهداری و بهبودی وسائل ارتباطیه مذکور درفقره(ب) تاحدی که منصیقه برای زراعت و صنایع حیاتی ایران حاصل نباشد مصالح و کارگر فراهم شود. لیقوانی.

لیقوانی - بنده اصل توضیح را درپیشنهاد اولم داده‌ام این موضوع ساده‌است بایستی هرچه که راجع بفصل اول پیشنهاد شده درفصول بعدی هم باشد. بنده درفصل اول پیشنهادی داشتم و موافقت شد با تقاضای آقای نخست وزیر برود بکمیسیون. دراینجا هم بنده دراین قسمت چیزی که اضافه کردم این است تاحدی که منصیقه برای زراعت وصنایع حیاتی ایران حاصل نباشد البته این تا حدی احتیاج بتوضیح نداردبرای اینکه درموقع جنگ ممکن است خیلی عمله لازم باشد مقدار زیادی کارگر لازم باشد دراینجا بنده درنظر گرفتم که اول احتیاجات اساسی ما درنظر گرفته شود.

رئیس - موافقین با پیشنهاد آقا ی لیقوانی راجع بفصل سوم بند ج برخیزند.

(اکثر برخاستند)

رئیس - قابل توجه شد.

طوسی - در فصل سوم مربوط به آقای دکتر جوان.

۲ - وجود جمله (معاضدت قوای ایرانی محدود بحفظ امنیت داخلی درخاک ایران خواهد بود)کشور ما را بجنگ با دولت بیگانه دیگر خواهد کشید و این مضر است و اگر بجای عبارت بالا نوشته میشد(ولیکن دولت ایران بهیچوجه معاضدت لشکری نخواهد نمود) تا اندازه رفع اشکال می‌شد.

رئیس - موافقین با پیشنهاد آقای دکتر جوان برخیزند

(اکثر برخاستند)

رئیس - قابل توجه شد.

طوسی - درفصل سوم پیشنهاد آقای رضوی.

۲ - دربند الف از ماده ۲ فصل سوم نوشته شود قوای ایران امنیت داخلی خاک ایران را حفظ خواهند نمود.

عده از نمایندگان - رأی داده شده قابل توضیح نیست.

رضوی - بنده تقاضا می‌کنم پیشنهاد بنده برود بکمیسیئن و در آنجا مطرح شود.

موید احمدی - این هم باپیشنهاد آقای دکتر جوان برود بکمیسیون. درهمان زمینه‌است.

رئیس - موافقین با پیشنهاد آقای رضوی برخیزند.

اعتبار - اجازه میفرمائید. خواستم استدعا کنم پیشنهاداتی که دراین قسمت هست گمان می‌کنم آقای نخست وزیر هم موافق باشند برود بکمیسیون و در آنجا عطف نظری بکنند و عبارت بهتری تهیه شود که توافق کامل درآن حاصل شود این است که تقاضا می‌کنم پیشنهادی که قابل توجه می‌شود پیشنهاد مکرر او دیگر خوانده نشود و برود بکمیسیون.(صحیح است)

رئیس - آقای انوار

انوار - این مسئله که آقای اعتبار فرمودند به بینید آقایان افکار سیاسی مختلف است همین ماده‌ای که آقای لیقوانی یک جور بیان کردند و یک جور پیشنهاد دادند مثلاً بنده هم پیشنهاد داده‌ام و تفاوت دارد و بطور دیگر داده‌ام و بنده هم توضیح دارم دیگر. این نظر شما همانطور که درمجلس قرار شد این پیمان بطور عادی و بطور آزادی و بطور راحتی بگذرد نه اینکه فشار بیاورند و آقای مهذب بگوید والله موافقم هر کسی باید عقیده خودش را بیان کند. پس وقتی بناشد آزادی داده شود هرکس پیشنهاد خودش را می‌کند و توضیح می‌دهد دولت هم که موافقت می‌کند می‌رود بکمیسیون و بعد ماده اصلاح می‌شود و می‌آید در مجلس.

رئیس - آقای سزاور

سزاوار - البته تصدیق میفرمائید که هر جمله‌ای تغییر و تبدیل می‌کند بحذف یک کلمه‌ای یا یک عبارتی یک معنای دیگری رابراومترتب می‌شود بنابراین هر پیشنهاد دهنده یک مقصود و منظوری داشته‌است معلوم نیست که تمام این پیشنهاد دهندگان در یک فصل یادریک عبارت یک کلمه و زیاد کردند همه مقصودشان ازآن پیشنهادها یکی باشد بنابراین بنظر بنده پیشنهادها همه باید قرائت شود و توضیح هم پیشنهاد دهنده بدهدوبرود بکمیسیون منتهی درکمیسیون این پیشنهادات جمع آوری می‌شود و آن چیزهائی که مربوط بیک موضوع است دیگر لازم نیست آنها را تکرار کنند و بیاورند بمجلس برای شور دوم بلکه نظر آقایان تاًمین می‌شود برمی‌گردد بمجلس برای شور دوم.

رئیس - آقای دشتی

دشتی - اظهارات آقای انوار بنظر بنده ناموجه‌است چون موضوع صحبت این است که پیشنهادهائی هست که مفهومش یکی است مشابه‌است عیناً وقتیکه اولی رارأی گرفتند دومی معنی ندارد آقای انوار دلیل آوردند که در کیفیت استدلال اشخاص فرق می‌کند ممکن است بنده و ایشان دریک موضوع مشابهی یک جور پیشنهاد داده باشیم ولی کیفیت استدلال من با کیفیت استدلال ایشان فرق داشته باشد اینهم بنظر بنده ناموجه‌است قصداین است که مجلس را متقاعد کنند که رأی بدهد وقتیکه مجلس متقاعد شد و رأی داد دیگر فایده اش چه چیز است. بالاخره مایک نظامنامه‌ای داریم مطابق آن باید رفتار کنیم پیشنهادی اگر رأی داده شد مشابه آنها دیگر لازم نیست مطرح شود چرا مطابق نظامنامه رفتار نمی‌کنید آقا و مطلب را آنقدر بغرنج می‌کنید.

رئیس - بدیهی است یک پیشنهادی که تصویب شد اگر پیشنهاد مشابهی شد دیگر مناسبت ندارد خوانده شود و رأی گرفته شود. آقای هاشمی.

هاشمی - بنده هم عقیده باآقای سزاوار هستم چون نوبت به بنده نرسید حالا عرض می‌کنم برفرض توارد فکری شده باشد و عبارت هم تشابه نداشته باشد توافق کامل درش نباشد ممکن است یکنفر حاضر نباشد از فکر خودش صرف نظر کندپس بهتر این است یکی یکی خوانده شود اگر درعبارتی توافق تام باشد آنوقت چون رأی اولی را داده بودیم و روشن شده‌است دیگر رأی لازم نیست وگرنه خوانده شود و رأی بگیریم.

رئیس - آقای دکتر جوان

دکتر جوان - بنده تصور می‌کنم اگر بنا باشد به پیشنهادات مشابه دومرتبه رأی گرفته شود اساساً برای آقایان انوار و سزاوار هم خوب نیست برای اینکه ممکن است مجلس که بیک موضوعی رأی داد من می‌ترسم آن عبارت فرضاً آقای انوار یادیگری پیشنهاد کرده‌اند چون ببینند آن منافات دارد با آنچه رأی گرفته شده رد کنند ولی چون می‌رود بکمیسیون این است که دو جور رأی یک مرتبه نمی‌توان داد قابل توجه دانستند می‌رود بکمیسیون آنجا هم صحبت می‌شود ثل اینکه پیشنهاد اولی بنده را رأی ندادند و گفتند چون اول مجلس درمورد پیشنهاد دیگری رأی داده‌است برود بکمیسیون بنده هم موافقت کردم نظر صحیحی هم بوده‌است.

نخست وزیر - مطلب همین است. اختلاف دلیل که اختلاف پیشنهاد نمی‌شود یک پیشنهادی که بنده دارم یک دلیلی دارم هزار دلیل دیگر هم ممکن است داشته باشد حالا چون دلیل دیگر پیش آمدپس تکرار کنند اینکه نمی‌شود,

عمل مجلس هم سابق برای همین بوده وقتی یک پیشنهادی قابل توجه میشده پیشنهادات مشابه آن میرفته بکمیسیون.

رئیس - آقای دکتر ملک زاده

دکتر ملک زاده - اولاً آقایان منشیها توجه بفرمائید اجازه هائی راکه آقایان می‌خواهند بنویسند. ثانیاً عرض کنم پیشنهاد برای چه می‌شود؟برای این می‌شود که مورد توجه مجلس واقع شود و در نتیجه مورد توجه شدن برود بکمیسیون و درآنجا بحث شود این مقصود از پیشنهاداست درصورتیکه در پیشنهادهائی که شبیه بیدیگر است یکی ازاینها مورد توجه واقع شد طبعاً پیشنهاداتی که درردیف آنست مورد توجهند و قطعاً مجلس نسبت بآنها هم رأی خواهد داد و دیگر لازم نیست رأی گرفته شود.

(پیشنهاد ذیل خوانده شد)

۱ - درفصل سوم فقره ۱ ذکر نام آلمان بی مناسبت است زیرا برای دولت و ملت ایران هر دولتی که روابط همکاری و پیمان خاصی نداشته باشد و بخواهد کوچکترین تجاوزی نماید متجاوز شناخته خواهد شد باین مناسبت بجای هر تجاوزی از جانب دولت آلمان یاهردولت دیگری باید نوشته شود هردولت متجاوزی.

۲ - درفصل سوم درقسمت الف از بند دوم بجای (ولیکن معاضدت قوای ایرانی محدود بحفظ امنیت داخلی درخاک ایران خواهد بود)نوشته شود(ولیکن دول متحده تقاضای قوای ایرانی نخواهند کرد).

یکی از نمایندگان - دو پیشنهاد است.

طوسی - موضوع یکی است مرب. وط بفصل سوم است.

اعتبار - پیشنهاد مال کی است.

طوسی - پیشنهاد بنده‌است.

چندنفر از نمایندگان - دو پیشنهاد است جدا جدا باید خوانده شود. دو رأی لازم دارد.

طوسی - پس در قسمت اول رأی بدهید.

جمعی از نمایندگان - عده برای مذاکره کافی نیست.

طوسی - ممکن است تنفس بدهید یا جلسه ختم شود.

رئیس - آقای طباطبائی

سیدمحمد طباطبائی - اجازه بدهید جلسه را تعطیل کنیم و این پیشنهادها را هم تنظیم کنند و تکلیف خواندن اینها را معین کنید که بعد آنقدر معطل نشویم. ممکن است موافقت کنید عصر جلسه دوباره تشکیل شود یا فردا.

جمعی از نمایندگان - عصر.

رئیس - آقای دکتر طاهری

دکتر طاهری - چون یک ساعت بعدازظهر است کارمهمی است اگر آقایان موافقت بفرمایند جلسه بعنوان تنفس ختم شود و سه بعدازظهر(چند نفر از نمایندگان - چهار) خیر سه بعدازظهر همان چهار می‌شود. میآئیم و دودفعه جلسه را تشکیل می‌دهیم و کار راتمام می‌کنیم. پیشنهادات را هم دراین ضمت ترتیب بفرمائید.(نمایندگان - صحیح است) نخست وزیر - بنده هم همین تمنی رادارم حالا تنفس بفرمائید سه ساعت یا چهار ساعتبعداز ظهر دوباره تشکیل شود (در اینموقع جلسه برای تنفس تعطیل و پنج ساعت بعدازظهر مجدداً تشکیل گردید)

طوسی - اجازه میفرمائید.

رئیس - بفرمائید.

طوسی - اولاً خاطر آقایان را متذکر کنم همانطور که منظور اکثریت آقایان بود همانطور فصل بفصل ردیف شده پیشنهادات خوانده می‌شود و نسبت بهریک مذاکره می‌شودو رأی گرفته می‌شود. حالا پیشنهادهای راجع بفصل سوم.

پیشنهاد آقای طوسی.

۱ - درفصل سوم فقره ۱ ذکر نام آلمان بی مناسبت است زیرا برای دولت و ملت ایران هر دولتی که روابط همکاری و پیمان خاصی نداشته باشد و بخواهد کوچکترین تجاوزی نماید متجاوز شناخته خواهد شد باین مناسبت بجای هر تجاوزی از جانب دولت آلمان یا هر دولت دیگری باید نوشته شود هردولت متجاوزی.

طوسی - بنده دراین قسمت توضیح زیادی ندارم خیال می‌کنم محتاج هم نباشد و پیشنهاد بنده روشن است اساساً معتقد نیستم که هدف خاصی داشته باشیم همانطور که عرض شد هر تجاوز کننده‌ای برای دولت و ملت ایران متجاوز شناخته می‌شود.

رئیس - رأی گرفته می‌شود باین پیشنهاد موافقین برخیزند (عده قلیلی برخاستند) قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای دکتر تاج بخش

فصل سوم بدینطریق اصلاح می‌شود.

۱ - دول متحده هریک منفرداً و مشترکاً متعهد می‌شوند که به جمیع وسایلی که دراختیار دارند ایران رادرمقابل هر دولت متجاوز دیگر دفاع و حفظ نمایند.

دکتر تاج بخش - البته لازم نیست که اسم یک دولت برده شود.

رئیس - موافقین بااین پیشنهاد برخیزند.

(چند نفری برخاستند)

رئیس - تصویب نشد. پیشنهاد آقای اوحدی

بنده پیشنهاد می‌کنم قسمت اول فصل ۳ بشرح زیر اصلاح شود.

دول متحده مشترکاً و هریک منفرداً متعهد می‌شوند که هرگاه جبهه جنگ درخاک ایران واقع گردد به جمیع وسائلی که دراختیار دارند دفاع نمایند.

رئیس - موافقین بااین پیشنهاد برخیزند

(چند نفری برخاستند)

رئیس - تصویب نشد. پیشنهاد دیگر

اول - درقسمت ۲ - قبل از کلمه اعلیحضرت نوشته شود دولت اعلیحضرت زیرا درقسمت ۱هم دول متحد نوشته شده‌است و تعهد کرده‌اند بنابراین تعهد اعلیحضرت نه تنها درکشور مشروطه تحمیل به شخص اعلیحضرت است و برای ملت ایران گوارا نیست که شاهنشاه جوان آنها منفرداً شانه خود را زیر بارکاری که درعهده دولت است بدهند. دهستانی رئیس - موافقین بااین پیشنهاد برخیزند.

(کسی قیام نکرد)

رئیس - تصویب نشد. پیشنهاد آقای رضوی

۲ - دربند الف ازماده ۲ فصل سوم نوشته شود قوای ایران امنیت داخلی خاک ایراغن را حفظ خواهند نمود.

رضوی - استرداد می‌کنم پیشنهادم را

رئیس - پیشنهاد دیگر.

۲ - درفصل سوم درقسمت الف ازبند دوم بجای (ولیکن معاضدت قوای ایرانی محدود بحفظ امنیت داخلی درخاک ایران خواهد بود)نوشته شود(ولیکن دول متحده تقاضای معاضدت قوای ایرانی نخواهند کرد)طوسی.

عده از نمایندگان - قابل توجه شده‌است.

دکتر طاهری - جزء پیشنهادهای مشابه‌است که باید برود بکمیسیون چون نظیرش تصویب شده‌است.

رئیس - رأی گرفته می‌شود بقابل توجه بودن این پیشنهاد موافقین برخیزند (اکثر برخاستند)

رئیس - تصویب شد. آقای اعتبار

اعتبار - این موضوع دراینجا بحث شد و آقایان هم موافقت کردند یک پیشنهاداتی که قابل توجه بوده مشابه آن دیگر مطرح نشود و بکمیسیون برود. یک پیشنهاد که مجلس باآن موافق است نظیر انرا بخواهیم مطرح کنیم مورد ندارد. این پیشنهادها باید برود همه بکمیسیون آنوقت آنجا با مشارکت دولت یک عبارتی انتخاب شودضمیمه ماده شوداز اینجهت بنده استدعا می‌کنم پیشنهاداتی که قابل توجه می‌شود نظیر آنرا اگر آقایان دیگری پیشنهاد کردند بدون اینکه مطرح شود بکمیسیون ارجاع شود.

رئیس - پیشنهادها بیک مضمون نیست عبارات مختلف است و توقع آقایان این است که پیشنهاداتشان خوانده شود و این مذاکرات بیشتر موجب تاًخیر می‌شود. این است که پیشنهاد خوانده می‌شود.

دکتر طاهری - اجازه میفرمائید. این پیشنهادها طبع و توزیع شده و همه آقایان دارند و بصرف خواندن پیشنهاد نمی‌شود ورقه را پیدا کرد خوب است اول اسم پیشنهاد دهند را بخوانند تا آدم پیدا کند والا بعداً امضاء را بخوانند فایده ندارد.

طوسی - چشم. پیشنهاد آقای دهستانی.

دوم - درقسمت الف - بعداز کلمه ممکن شود اضافه گردد درصورتیکه باستقلال سیاسی و اقتصادی و اسایش جانی و مالی افراد کشور ایران لطمه و زیانی وارد نشود ازدول متحده مضایقه نکنند و بعد از کلمه ولیکن نوشته شود قوا و اسلحه جنگی ایران ازاین همکاری مستثنی خواهد بود.

رئیس - موافقین با پیشنهاد آقای دهستانی برخیزند. (چند نفری برخاستند)

رئیس - تصویب نشد. پیشنهاد آقایان مسعودی خراسانی - گودرزنیا - شجاع

بند الف از فقره ۲ باین عبارت نوشته شود(بعبارات بند الف اعتراضاتی وارد است)

الف - بجمیع وسائلی که در دست دارند و بهر وجه ممکن شودبادول متحده همکاری کند درحدود این پیمان تا تعهد فوق انجام شود - لیکن دول متحده تقاضای مساعدت نظامی ازدولت ایران ندارند و قوای ایران برای حفظ امنیت داخلی است و دفاع ازهردولت مهاجمی برحسب بندالف برعهده دول متحد است.

رئیس - موافقین بااین پیشنهاد برخیزند.

عده از نمایندگان - رأی لازم ندارد. مشابه‌است.

رئیس - آقای دکتر ملک زاده.

دکتر ملک زاده - این ماده بعقیده بنده مورد توجه عموم نمایندگان مجلس است و اگر نظر محترم آقایان باشد و حافظه شان اجازه بدهد این درمجلس خصوصی مفصلاً مذاکره شد آقای وزیر امورخارجه هم یاداشت فرمودند اغلب نمایندگان هم توجه داشتند مخصوصاً این پیشنهاد با عبارت مختلف و بصور مختلف مورد توجه واقع شده‌است و مخصوصاً انچه بنده تذکر می‌دهم برای این است که هیئت دولت و آقایان اعضاء کمیسیون هم بدانند که مخصوصاً این ماده مورد توجه مجلس است و یک نظر مخصوصی باید در اصلاح و تامین نظریات نمایندگان بفرمایند.

رئیس - مجلس که تصویب نکرد پیشنهاد را مجلس که رأی نداد.

جمعی از نمایندگان - چرا ارجاع بفرمائید بکمیسیون

نخست وزیر - ارجاع بفرمائید بکمیسیون

رئیس - ولیکن باید بتصویب مجلس برود بکمیسیون

امیر تیمور - رأی بگیرید.

اقبال - تصویب شده‌است.

رئیس - دومرتبه که نمی‌شود رأی گرفت

اقبال - آقای نخست وزیرمی‌فرمایند بکمیسیون فرستاده شود(نمایندگان - صحیح است)

رئیس - بکمیسیون می‌رود. پیشنهاد آقای سزاوار

دکتر طاهری - این پیشنهاد آقایان مسعودی و شجاع و گودرزنیا چهار پیشنهادش راجع بماده سه‌است وقتیکه راجع بماده سه‌است چرایکیش را می‌خوانید. بقیه اش را هم بخوانید تمام شود و بعد بروید سرمال دیگری.

طوسی - اجازه میفرمائید. اینجا اینطور ترتیب داده‌ایم که هریک ازاین مواد اول و دوم و سوم دارد و بند الف و ب و ج دارد. مطابق ترتیب اینها را می‌خوانیم. همه اش خواهد شد. این فرمایشات بیشتر اسباب کندی کار است. همینطور که خوانده شده‌است بگذارید تمام شود(نمایندگان - صحیح است) پیشنهاد آقای سزاوار

پیشنهاد اول

چون دربند اول و قسمت الف از بند دوم فصل سوم همکاری دولت ایران بادول متحده درمقابل تجاوزات بیگانه تصریح و از طرفی معاضدت قوای ایران را محدود بحفظ امنیت داخلی درخاک ایران نموده‌اند این قسمت دارای ابهام و اجمالی است که ممکن است در آتیه ایجاد اشکال نمایدبنابراین قسمت الف از بند دوم از فصل سوم را بشرح زیر اصلاح و پیشنهاد می‌نماید:

(الف - بجمیع وسائلی که دردست دارند تا حد امکان با دول متحده همکاری کنند تاتعهد فوق انجام یابد ولکن معاضدت قوای ایران محدود بحفظ امنیت داخلی درخاک ایران درمقابل تجاوزات احتمالی داخلی خواهد بود)

دکتر جوان - مشابه‌است.

سزاوار - بنده توضیح دارم.

رئیس - بفرمائید

سزاوار - آنچه از مذاکراتی که دراطاف فصل سوم و مواد آن بعمل آمده برمی‌آید این است که مسلم است معاضدت قوای ایرانی بادول متحد محدود بحفظ امنیت داخلی درخاک ایران خواهد بود ولی کلمه امنیت دراینجا بمعنی اعم بنظر بنده ممکن است مورد تفسیر دیگری واقع شود یعنی فرض کنیم دولت بیگانه‌ای بشکور ما تجاوزی کرد مسلم است امنیت ما مورد تهدید واقع می‌شود بنابراین اینطور ممکن است تفسیر شود که چون امنیت دراینموقع دراینموقع مورد تهدید واقع شده‌است ماناچاریم ازاینکه همکاری کنیم یعنی مبارزه کند نیروی نظامی ما باقشون بیگانه که تجاوز کرده درصورتیکه منظور این نیست منظور این است که نیروی نظامی ایران فقط در خاک ایران امنیت داخلی را حفظ کند آنهم نسبت بتجاوزات داخلی بنابراین این قسمت بنظر بنده چه عیب دارد که اگر این عبارت بایک جمله اضافی که بنده پیشنهاد کردم تکمیل شود که بعداز این مورد سوء استفاده نشود و ماهم بعهدها مجبور نیاشیم درقبال تفسیر و تعبیر دیگری دچار زحمت بشویم.

رئیس - موافقین با پیشنهاد آقای سزاوار برخیزند.

عده از نمایندگان - برود کمیسیون

دکتر جوان - اجازه میفرمائید. بااین نظریه آقای سزاوار گمان می‌کنم کسی مخالف نباشد برای اینکه موضوعی است که درکمیسیون مطرح هم خواهد شد و قبلاً چون پیشنهاد دیگری قابل توجه شده‌است بنده می‌ترسم رأی گرفته شود و شاید روی عدم توجه رأی داده نشود. این است که موافقت بفرمائید برود بکمیسیون.

رئیس - یک ترتیبی داده شد باید همان ترتیب را تعقیب کرد قرار شد که پیشنهادات خوانده شود رأی گرفته بشود بقابل توجه بودن آن بعد برود بکمیسیون. هرساعت که یک کسی حرف بزند که نمی‌شود. بنده وظیفه خودم را اقدام می‌کنم و هر ساعت بیک تکلیفی نمی‌شود آنرا تغییر داد. پیشنهادی ایشان کردند. تصویب نشد. مگر مجلس تصویب کند ارجاع بکمیسیون را. پیشنهاد دیگری خوانده می‌شود.

سزاوار - پس رأی بگیریر.

رئیس - رأی گرفتیم. حواستان را جمع کنید. باز رأی می‌گیریم موافقین برخیزند. (اکثر برخاستند)

رئیس - تصویب شد. آقای اعتبار

اعتبار - یک پیشنهاداتی که مشابه‌است باید برود در کمیسیون این دردسرا چرا فراهم مینمائید. ماده نظامنامه می‌گوید پیشنهادی که درمجلس می‌شوددر صورتیکه مخبرتقاضای ارجاع بکمیسیون بکند مجلس بدون رأی می‌پذیرد. این تقاضا را مخبر بکند. کارتمام می‌شود.

رئیس - مخبر کمیسیون که نیست اما رئیس کمیسیون هست. آقای طباطبائی

سید محمد طباطبائی - بنده قبل از تنفس تقاضا کردم پیشنهادات تنظیم شود و یکی یکی خوانده شود و رأی گرفته شود حالا با اینکه تنظیم شده ملاحظه میفرمائید دچار چه زحمت و اشکالی است اگر دولت موافقت کند و آقایان هم موافقت بفرمایند تمام پیشنهادات طبع و توزیع شده‌است و همه خوانده‌اند بنده تقاضا می‌کنم برای سهولت کارو برای اینکه نتیجه زودتر گرفته شود خیال می‌کنم ضرری نداشته باشد اینجا رأی بدهیم و تصویب کنیم کلیه این پیشنهادات قابل توجه‌است برود بکمیسیون بعد از تنظیم شود. وقتی مجلس رأی داد رأی مجلس فوق نظامنامه و اینهاست.

جمعی از نمایندگان - (با همهمه) خیر نمی‌شود آقا

رئیس - پیشنهاد آقای انوار

پیشنهاد می‌کنم بعنوان ارجاع بکمیسیون درفصل سوم پیمان بین دولت شاهنشاهی و دول متحده درقسمت الف بجای سطر (ولیکن معاضدت قوای ایران الخ)نوشته شود ولیکن مشارکت قوای دفاعی ایران ازحمله متجاوز منحصر بداخله ایران خواهد بود.

انوار - بنده استرداد می‌کنم و می‌خواستم عرض کنم که رئیس کمیسیون حق ندارد تقاضای ارجاع بکمیسیون بکند بلکه مخبر حق دارد

رئیس - آقای هاشمی

هاشمی - یک تصمیم گرفته شد و بهمان شکل هم اینجا تنظیم شده اگر آقایان بپذیرند مواد بهمین ترتیب خوانده شود و رأی گرفته شود.

رئیس - رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای انوار

جمعی از نمایندگان - استردادکردند

رئیس - پیشنهاد آقای محیط

فصل سوم بندالف می‌گوید - بجمیع وسائلی که دردست دارند و بهرچه ممکن شودبا دول متحده همکاری کند تا تعهد فوق انجام یابد ولیکن معاضدت قوای ایرانی محدود بحفظ امنیتداخلی درخاک ایران خواهد بود.

بعقیده بنده بایدنوشته شود که دول متحده به هیچ وجه استفاده از قوای ایران نخواهد نمود و در آخر فصل سوم می‌نویسد دول متحده حوائج ضروری ایران را کاملاً منظور نظر خواهند داشت عبارت فوق چه تاًثیری برای ما خواهد داشت لااقل باید بنویسند حوائج ضروری ایران را تاًمین می‌نمائیم.

رئیس - رأی می‌گیریم.

محیط - بکمیسیون ارجاع شود

پیشنهاد آقای آزادی

۱ - درقسمت الف بند ۲ از فصل سوم نوشته شده‌است (بجمیع وسائلی که دردست دارند و بهر وجه ممکن شود بادول متحده همکاری کنند) این ماده خیلی مبهم و محتاج بتوضیح است چون اصولاً این همکاری صددرصد بنفع دول متحده‌است و خطر و ضرری از هیچ جهت متوجه کشور بیطرف ما نبوده و نخواهد بود ممکن است بموجب این بند وسائلی رااز ما می‌خواهند که باستقلال و حیثیت و شرافت کشور لطمه وارد آورد بازرندگی و آسایش مردم را مختل سازد و بان جهت نتوانیم کمک و مساعدتی نمائیم بنابراین پیشنهاد می‌نمایم همانطور که درقسمت ب بند ۲ از فصل سوم راجع به جمیع وسائل ارتباطی توضیح داده شده‌است دراین ماده جمیع وسائل ممکنه را صریحاً تعیین نمایند و مخصوصاً بافقرمالی و اقتصادی کشور دادن کمک مالی استثناء گردد و چون کشور ما دارای ارتش است و ارتش محتاج باسلحه و ذخائراست اگر تقاضای فروش اسلحه شود بهیچوجه موافقت ننمایند و دراین ماده تصریح شود باستثنای کمک مالی و فروش اسلحه و مهمات.

رئیس - آقای آزادی

آزادی - این موضوع که بنده پیشنهاد کردم مربوط بیک قسمت از بیانات آقای نخست وزیر است که درموقع طرح برنامه دولت ایراد فرمودند از جمله فرمودند ممکن است از ما اسلحه بخواهند و اسلحه ازما خریداری کنند و ما بآنها بفروشیم باین مناسبت پیشنهاد کردم به جمیع وسائلی که نوشته شده توضیح شود مخصوصاً درقسمت فروش اسلحه. ما نظام وظیفه و ارتش داریم و محتاج باسلحه و مهمات هستیم بنابراین بنده خیال می‌کنم که این وسائلی که ما باید باجمیع آن کمک کنیم توضیح شود همانطور که راجع بوسائل ارتباطی از قبیل تلگراف تلفون راه آهن رودخانه و غیره توضیح شده‌است این قسمت راجع به جمیع وسائل همکاری توضیح داده شود که اشتباهی پیش نیاید.

نخست وزیر - اولا آنچیزی که آنروز بنده عرض کردم این بود که انطور گفته‌اند در تأیید اینکه از شما کمک جنگی و نظامی نمی‌خواهیم برای اینکه این مسئله مسلًم و معلوم بشود می‌گویند که شما اگر اسلحه زیادی هم داشته باشید که بدرد ما می‌خورد ما می‌خریم و ما هم می‌فروشیم این را توضیح دادم خدمت آقایان و البته دولت میداند که باید دولت ایران تا ابد قوای نظامی داشته باشد از برای جنگ هم که نخواهیم قوای نظامی داشته باشیم برای تأمین امنیت داخلی خودمان قوای نظامی لازم داریم و بعلاوه این قوای نظامی اسلحه و مهمات می‌خواهد اینم مسلم است هر دولتی که قوای نظامی داشته باشد اسلحه و مهمات می‌خواهد ولیکن چیزی را که باید توجه بدهم خاطر آقایان را که ما اولاً یک مقداری اسلحه و مهمات زیادی دارم که ممکن است مصرف نداشته باشد مخصوصاً آقایان اطلاع دارند که در این اواخر کار خانه هائی هم در اینجا ساخته شده‌است از برای اسلحه سازی و قوای نظامی ما بعضی اسلحه و مهمات دارند زیاده از حد حاجت بعضی چیزها هست که نداریم و نقص داریم از حیث اسلحه و مهمات و بعضی از اسلحه و مهمات هم هست که در کارخانجات خودمان می‌سازیم و مخصوصاً اگر کارخانجات ما توسعه پیدا کند و تکمیل هم بشود خیلی بهتر می‌شود و این مذاکره شده‌است که اگر ما اسلحه و مهماتی داشته باشیم از آنهائی که در همین جا می‌سازیم و می‌توانیم با شرط اینکه این کارخانهای ما را کمک کنند که بهتر بشود و ما بتوانیم بیشتر بسازیم و با شرط اینکه از چیزهائی که ما اضافه داریم زیادی داریم بدهیم و در عوضش چیزهائی که کسر داریم بگیریم این قسم معامله اسلحه و مهمات را ممکن است بکنیم گمان می‌کنم آقایان مخالفتی نداشته باشند زیرا از دست دادن اسلحه و مهمات نیست و در واقع تکمیل کردن اسلحه و مهمات است. اسلحه و مهمات فعلی ما و هم کارخانه هائی که اسلحه و مهمات برای ما می‌توانند بسازند و این را عرض کردم برای اینکه خاطر آقایان مطمئن باشد که این عرضی را که بنده کردم اینطور نیست که خیال کنند اسلحه از دست ما می‌رود. خیر اسلحه ما تکمیل می‌شود.

رئیس - موافقین با پیشنهاد آقای آزادی برخیزند (جمعی قیام نمودن) تصویب نشد.

پشنهاد اقای دکتر تاج بخش.

۲ - اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران متعهد می‌شوند.

الف - بجمیع وسایل از قبیل راه و تسهیل عبور و محصولات کشوری مازاد لوازم اهالی کشور که ممکن شود بادول متحده همکاری نمایند ولیکن معاضدت کلیه قوای ایران اعم از ارتش و امنیه و غیره فقط برای حفظ امنیت داخله کشور ایران محدود می‌باشد.

بعضی از نمایندگان - این پیشنهاد قبول شده برود بکمیسیون.

دکتر تاج بخش - چون نظیرش قبمول شده‌است برود بکمیسیون.

پیشنهاد آقای طوسی.

در فصل سوم قسمت دوم فقره الف بجای همکاری کنند معاضدت کنند نوشته شود.

۳ - در فصل سوم قسمت دوم فقره ب بجای دول متحده حق غیر محدود بدهند بکلمه حق بدهند اکتفا شود.

طوسی - بنده خیال نمی‌کنم خیلی محتاج توضیح باشد پشنهاد کرده‌ام کلمه غیر محدود حذف شود و گمان می‌کنم اشکالی نداشته باشد که بهمان کلمه حق بدهید اکتفا شود.

رئیس - موافقین با این پشنهاد برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

پیشنهاد آقای انوار.

درقسمت (ب) کلمه مشابه تفسیر شود.

و نیز در قسمت (ب) بدولت متحده اجازه داده می‌شود که از جمیع الخ.

رئیس - آقای انوار.

انوار - همانطوریکه آقای دکتر ملک زاده فرمودند در این ماده این فصل ام الفصول است تمام چیزهائی که باید بدهیم اینجا است این است که خاطر آقایان را توجه می‌دهم باینکه ما هر قدر بتوانیم در این فصل بیشتر دقت کنیم که ما چه باید بدهیم و چه باید بماداده شود وقتی که خوب جزء جزء نگاه کنیم همانطور که در منطق هست ترکیب و تحلیل قضیه را اول ترکیب و بعد تحلیل می‌کنند این را نگاه کنید از ما چه می‌خواهند آنها خواسته‌اند بجمیع وسائلی که در دست داریم تا آنجا که ممکن می‌شود از عبور لشکر دادن مهمات راه آهن هوازمین هر چه داریم باید بدهیم بآنها حالا در مقابل آنها بماچه می‌دهند در مقابل اینها می‌گویند اگر متجاوزی بخاک شما تجاوز کرد این دول متحده بشما کمک می‌کنند و آن مزاحم را دفع می‌کنند باین معنی که اگر مزاحمی از طرف شمال بیاید باید او را دفع کنند تا این طرف را که برندارد وارد ما نیشود آخر کی اورا دفع می‌کند اوکه نیست دفع کند پس خودمان می‌مانیم و آنوقت هم این‌ها کسانی نیستند که کمک برای اینکه فرانسه که شکست خورد گذاشتند در رفتند ما هم که از حیث دفاع ضعیف هستیم آقای رئیس الوزراء اینها را در نظر بگیرند برای اینکه حسن تفاهم بشود طوری باید عبارت ترتیب داده بشود که کاملاً فهمیدیم و همینطور گذاشتیم اینجا دول متحده متعهد می‌شوند که از خاک ایران بروند میگوئیم به به چه نفس خوبی گیرمان آمده‌است آقا این قضیه را که آمده اول بیاوریم نگاه کنیم آنوقت می‌نویسد اعلیحضرت همایون شاهنشاه ایران متعهد می‌شود که بجمع وسائلی که در دست دارند و بهر وجه که ممکن شود با دول متحده همکاری کنند تا تعهد فوق انجام باید تمام قوای هوائی زمینی تلگراف راه آهن و همه اینها را باید بدهد بعد اگر خودش محتاج شد تلگراف کند اجازه بگیرد از فلان سرهنگ خارجه تا تلگراف یا تفلون کند اجازه بدهید یادمان رفته‌است که در اول مشروطیت وقتی می‌رفتیم تلگراف بشیراز کنیم نیمساعت که می‌گذشت می‌گفتند تلگراف را گرفتند می‌گفتم کی تلگراف گرفته می‌گفتند گرفتند این روزها را بنده دیده‌ام چون دیده‌ام و آقای دکتر ملک زاده هم کاملاً متوجه هستند کا این فصل بیت القصیده وام المواد و فصل الفصول است چون تمام در تحت این فصل است این است که پیشنهاد کردم که مشابه آنرا بردارند و صریح بنویسند که مشابه آن چیست معین کنید عبارت مشابه غیر محدود است. آقایان دنیا محدود است زندگانی محدود است ما چه چیز را غیر محدود می‌دهیم از این نقطه یظر پیشنهاد می‌کنم در همین فصل آتش فشان با اینکه عبارت‌های دیگر هم دارد خدا میداند که این فصل آتش فشان است توجه بفرمائید آتشش کمتر شود و بعد از اینکه ما تأمین کردیم اینها هم مخالفت نخواهند کرد اگر کاری داشته باشیم اینجا هم بنده یک پیشنهادی کرده‌ام و به آقای وزیر خارجه هم عرض کرده‌ام امیدوارم طرف توجه واقع شود که هم آنها احتیاجاتشان را رفع کنند هم ما احتیاجاتمان را نه اینکه اصل را بدست آنها بدهیم و بعد برویم دنبال آنها وآقایان در این فصل باید توجه کنند که عبارت اینطور که در نظرشان می‌آید سهل الوصول باشد و حسن تفاهم باشد و همانطور که علاقه مند هستید که اینکار پاک و صاف معلوم شود که چه داده‌ایم و چه باید بدهیم و غیر محدود نباشد و یک عبارت دیگر هم دارم آقای طوسی می‌خوانند و می‌آیم خدمتتان عرض می‌کنم و این فصل باین ترتیب تمام شود. رئیس - موافقین آقای انوار برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد: پیشنهاد آقای دهستانی.

سوم - در قسمت (ب) - جمله حق غیر محدود حذف شود و نیز جمله بهر نحوی که متقضی بدانند در دست بگیرند حذف شود وبجای آن آنچه رالازم بدانند تصریح گردد باین معنی آنچه وجود داشته باشدارزش وبهاء آنرا طبق مقررات ایران عهده دارشده معین نمایند وهرچه وجود نداشته باشد باهزینه خود مهیا کنند.

دهستانی - عرض کنم بنده لازم نیست توضیح بیشتری بدهم برای اینکه درفصل سوم هیچ نداریم آنچه داریم ازوسائل زندگانی ساختمان بنگاه راه آهن ادارات هرچه هست ماباختیار آنها می‌گذاریم وقتی که باختیار آنها گذاشتیم فاقد همه چیز هستیم وگمان می‌کنم هیچ عدالت وانصافی حکم نمی‌کند که ماهرچه داریم دراختیار آنها بگذاریم وبیک وعده هائی که بعداُ منظور خواهد شداتکاء کنیم استدعا می‌کنم ازنمایندگان محترم که دقت کنند وملاحظه کنند این اختیار غیر محدودیعنی چه یعنی خود بنده وهمه چیز بنده وآنچه دراین مملکت است دراختیار آنها است استدعا می‌کنم دراینخصوص توجه بیشتری بفرمائید.

رئیس - قسمت اول این پیشنهاد ردشده رأی می‌گیریم بقسمت دوم آقایان موافقین برخیزند(عده قیام نمودند)تصویب نشد.

پیشنهاد آقای دکتر تاج بخش.

ب - برای عبور لشکریان یا مهمات از یک دولت متحده

بدولت متحده دیگر برای مقاصد مشابه دیگر بدول متحده حق بدهند که آنها جمیع وسائل ارتباطی را در نقاط محتاج الیه بکار برند و نگاهداری کنند و حفظ بنمایند در صورتیکه ضرورت نظامی ایجاب نماید بهر نحوی که مقتضی بدانند در دست بگیرند راههای آهن و راهها و رودخانه‌ها و میدانهای هواپیمائی و بنادر و لوله‌های نفط و تأسیسات تلگرافی و بی سیم مادام که احتیاج الیه کشور نباشد مشمول این فقره می‌باشد.

رئیس - آقای دکتر تاج بخش.

دکتر تاج بخش - تمام این چیزهائی که نوشته شده‌است تمام محتاج الیه کشور است اگر ما بخوانیم تمام اینها را از دست نمی‌توانیم باید هیچ نمی‌توانیم باید آنچه محتاج الیه خودمان است داشته باشیم و اضافه براحتیاج خودمان باآنها کمک کنیم.

رئیس - اولا با این وقت کم از آقایان رفقای خودم خواهش می‌کنم رعایت اکثریت را بفرمایند برای اینکه وقت نیست که هر ساعت برای یک نفر منتظر شویم که عده را تکمیل کنیم این خیلی بد است آقایانی که با پیشنهاد آقای دکتر تاج بخش موافقند برخیزند (عده کمی قیام نمودند) تصویب نشد. پیشنهاد آقای فتوحی.

۱ - پیشنهاد می‌کنم در بند ب از فصل سیم لفظ غیر محدود حذف و نوشته شود (بدول متحده حق بدهند).

۲ - و همچنین در این بند جمله نگاهداری کنند و حفظ نمایند حذف شود.

رئیس - قسمت اول این پیشنهاد تصویب شده و در قسمت دوم آقایان برخیزند (عده قلیلی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد آقای مهذب.

۶ - در فقره ب از ماده ۲ از فصل سوم کلمه (غیر محدود) زیادی است و باید حذف شود.

مهذب - چون در این قسمت رأی داده شده استرداد می‌کنم.

پیشنهاد آقایان مسعودی خراسانی گودرزنیا و شجاع.

۳ - بر عبارت غیر محدود در فقره ب اعتراض داریم کلمه غیر محدود حذف شود و نیز در سطر اول صفحه چهار در فقره ب بهر نحوی مقتضی بدانند جمله با موافقت دولت ایران علاوه شود.

۴ - در فقره ۳ (برجمله منظور نظر خواهند داشت) اعتراض داریم باید تبدیل شود بعبارت (تأمین نمایند)

رئیس - قسمت اول که تصویب شده رأی می‌گیریم بقسمت دوم آقایان موافقین برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد

پیشنهاد آقای تاج بخش

ج - هر نوع مساعدت و تسهیلات ممکنه بنمایند که برای منظور نگاهداری و بهبود وسائل ارتباطی مذکور در فقره (ب) مصالح فراهم نمایند آنچه می‌توانند.

د - باتفاق دول متحده عملیاتی که نسبت بوسایل ارتباطیه مذکوره در فقره (ب) لازم بدانند برقرار کنند.

افشار - باین پیشنهاد رأی داده شده.

روحی - خوبست این پیشنهاد برود بکمیسیون.

دکتر تاج بخش - بسار خوب برود بکمیسیون. پیشنهاد آقای بهبهانی.

در مورد رفع احتیاج دول متحده از حیث کارگر پیمان صراحت ندارد باینکه آیا تهیه کار بمقدار مورد ضرورت دول متحده از چه طریق تحسیل می‌شود بدیهی است که نظر دول متحده و دولت ایران بر اقدام اشخاص بکار اجباری چنانچه در کشورهای دیگر در هنگام جنگ معمول است نبوده مرادشان تهیه کارگر داوطلب است و بنده لازم میدانم که این نکته صریحاً قید و بعنوان تبصره به فصل مربوطه اضافه شود - و همچنین بنظر بنده لازم است در مورد استفاده از محل و ابنیه و طرز اجاره و ضبط و غیره بالصراحه معلوم گردد که طرز استفاده چگونه خواهد بود و مسلم گردد که الزام و اجباری برای مالکین در بین نبوده و بطور کلی هیچگونه عملی بدون جلب رضایت اشخاص انجام نخواهد شد.

رئیس - آقای بهبهانی.

بهبهانی - بنظر بنده توضیح در مقدمه پیشنهاد داده شده و تصور می‌کنم نظر دولت و مجلس هم همین باشد. کارگر که می‌خواهند صراحت ندارد که بچه ترتیب باید داده شود و همچنین تصرفاتی که در املاک مردم می‌خواهند بکنند باید با رضایت مردم باشد و آقایان باین مفهوم باید رأی بدهند.

رئیس - موافقین با این پیشنهاد برخیزند (اغلب برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد آقای دهستانی.

۴ - در قسمت د بعد از کلمه برقرار نوشته شود بخرج دولت متحد.

رئیس - موافقین با این پیشنهاد برخیزند (عده کمی برخاستند) تصویب شد.

پیشنهاد آقای دکتر تاج بخش

د - باتفاق دول متحده عملیاتی که نسبت بوسایل ارتباطیه مذکور در فقره (ب) لازم بدانند و نگاهدارند.

رئیس - موافقین با این پیشنهاد برخیزند (چند نفر برخاستند) رد شد پیشنهاد آقای دهستانی

پنجم - در قسمت ۳ - حوائح ضروری را تعیین کنند که از چه قبیل خواهد بود زیرا در این فصل مساعدت ایران بطور کلی معلوم ولی مساعدت آن‌ها بکلی و عده و یا سر بسته‌است.

دهستان - بطوریکه همه آقایان میدانند از قسمت الف تا قسمت در هر چه بود دادیم آنوقت این‌ها عوض می‌خواهند بما بدهند حالا قرائت می‌کنیم می‌نویسد واضح و مسلم است که در اجرای فقرات (ب - ج - د) از بند دوم این فصل دول متحده حوائج ضروری ایران را منظور نظر قرار می‌دهند شما را بخدا به بینید از قسمت الف تا قسمت د هر چه بود داده‌ایم آنوقت این جا آن‌ها بما عوض می‌دهند و عوض آنها هم یک وعده ایست که بعد منظور خواهند داشت نظربنده این است همانطور که گفته شد معلوم شود وسائل ارتباطیه چه باید باشد تلفون باشد خط آهن باشد سازمان اداراتمان باشد اینجا بنویسند منظور چیست

نخست وزیر - بنده نمی‌خواهم زیاد با پیشنهاد آقایان مخالفت کنم به جهت این که می‌روند به کمیسیون حلاجی می‌شود و تبادل افکار می‌شود و عیبی ندارد ولی این را میفرمائیدچه جور توضیح شود می‌گوید که شما با من مساعدت کنید در یک اموری ولکن نمی‌گوید که شما حوائج مرا بحوائج خودتان مقدم بدارید می‌گوید حوائج شما هم باید منظور باشدمثلاُ فرض بفرمائید دراین مملکت مااحتیاج داریم بواگن برای آهن اومی‌گوید من از راه آهن شما استفاده می‌کنم برای حمل ونقل ویامهمات خودم ولکن حوائج شما هم باید رعایت شود شما هم که احتیاج دارید ازبرای مسافرتتان از برای مال التجاره وارزاقتان آنهم منظور می‌شود. این قید می‌شود ازبرای آنها که اگر این قید را نگذاریم می‌شود گفت که هر داریم باختیار آنها بگذاریم درست است که ما راه آهنمان را می‌دهیم مساعدت می‌کنیم اما حوائج ما هم باید منظور باشد دستنگی فراهم نشود حالا بفرمائید توضیح بدهم چه توضیحی بدهم نمیدانم چه قسم باید توضیح داد معذالک اگر می‌خواهید رجوع کنید بکمیسیون حرفی ندارم.

رئیس - موافقین باپیشنهاد آقای دهستانی برخیزند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد - پیشنهاد آقای فتوحی.

پیشنهاد می‌کنم که لفظ (ضروری) از قسمت سه از فصل سوم حذف شود نوشته شود (دول متحده حوائج ایران را کاملاً منظور و مصون خواهند داشت)

رئیس - موافقین بااین پیشنهاد برخیزند (عده قلیلی برخاستند) تصویب نشد - پیشنهاد آقای اوحدی.

پیشنهاد می‌کنم قسمت سه از فصل سه بشرح زیر اصلاح شود:

(برای اجرای فقرات ب - ج - د - از بند دوم این فصل کلیه هزینه بعهده دول متحده‌است)

اوحدی - اجمال این فصل بنده را وادار باین پیشنهادی که الآن قرائت شد نموده‌است البته آقایان دقت در مفاد قسمت ب - ج - د - کرده‌اند که برای دول متحده تاچه اندازه حق غیر محدود تعیین شده که همه وسائل ممکنه بهر طریق بآنها واگذار شود آنها الآن اگر محتاج شدند برای وسائل نقلیه خودشان در میدان‌ها هر چه باید خراب می‌شود و از بین می‌رود این یکی که الآن شده و اطلاع دارم در میدانها هر جا مقتضی شد ولو خانه بنده آنجا ساختمان بشود برای توقف یک عده از قوای آنها باید خراب شود می‌گویند صلاح در این است که در این قسمت خراب شود و اینجا ساخته شود اینجا قسمت مهم دیده بانی است باید اینطور شود حالا البته هیئت دولت ما این قضا یا را تمام در نظر دارند از این ماده ما دو چیز می‌فهمیم یک قسمت این را می‌فهمیم که کارگر مصالح خراب شدن اینها مخارجش بعهده کیست ایا مخارج اینها بعهده ما است که لازم نداریم باید معلوم شود مخارج را کی باید بدهد و اگر نقطه نظر این است که ما خودمان احتیاج داریم در احتیاج ما مقدم باشیم اینهم باید معلوم باشد ما در فلان محل یک قوای نظامی داریم یک محل هم برای قوای نظامی داریم آنها می‌گویند این محل برای ما لازم است شما باید تخلیه کنید ما وقتی بنا شد تخلیه کنیم باید جای دیگر بسازیم تخلیه نکنیم و بگوئیم ما خودمان لازم داریم باید معلوم شود ما نمی‌خواهیم اشکال ایجاد کنیم ما حسن تفاهم را بین این سه دولت از جمله ضروریات اولیه میدانیم اما این اجمال و ابهام هم هست این است که بنده باینطریق نوشته‌ام که هر هزینه که تعلق می‌گیرد متعلق بدول متحده باشد.

رئیس - موافقین باپیشنهاد آقای اوحدی برخیزند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

دهستانی - بنده اخطار نظامنامه دارم.

رئیس - بفرمائید.

دهستانی - البته در قسمت شمردن اجزاء و اشخاص.

(بعضی از نمایندگان - اجراء نیستند).

دهستانی - بسیار خوب نمایندگان در موقع شمردن با جدولهای سیاهی هم که وجود دارد ممکن است خوب چشم نه بیند و درست تشخیص نشود البته تشخیص با هیئت رئیسه‌است بنده حق فضولی را ندارم ولی می‌توانم از مقام ریاست استدعا کنم ماده ۷۹ را رعایت کنند. رئیس دولت پیشنهاد بنده را قبول می‌کنند برود بکمیسیون و مقام ریاست رأی می‌گیرد و می‌فرمایند تصویب نشد در صورتیکه آقای نخست وزیر راجع به پیشنهاد بنده در قسمت ۳ فرمودند بکمیسیون رجوع شود پس در اینصورت محتاج بگرفتن رأی نبود هر اصلاحی که پیشنهاد می‌شود باید دلائل آن بطور اختصار بیان شود در صورتیکه وزیر یا مخبر رجوع بکمیسیون را تقاضا نماید باید آن اصلاح یا ماده الحاقیه بکمیسیون رجوع شود بنابراین این خواستم از مقام ریاست تقاضا کنم آن قسمت را که آقای نخست وزیر قبول کردندبکمیسیون برود وارجاع بکمیسیون شود.

نخست وزیر - بنده عرض کردم نمی‌خواهم حتی الامکان با پیشنهاد آقایان مخالف کنم برای اینکه اگر رفت بکمیسیون در آنجا تبادل افکار می‌شود ولی عرض نکردم با این پیشنهاد موافقم عرض کردم در ضمن این توضیح که دادم معلوم بود که مخالف در آن بود زیرا من نمدانم این را چه طور توضیح باید کردکه حوائج ما منظور می‌شود این چطور می‌شود در موقع عمل سوءتفاه نشود که بنده قبول کرده بودم و آقای رئیس فرمودند باشند رد شده‌است و یک چیز دیگر می‌خواهم عرض کنم آن پیشنهاد اخیری که در مجلس قابل توجه شد بنده هم از قابل توجه شدنش دلتنگ نیستم ولی می‌خواهم عرض کنم که آقایان از بعضی چیزها استفاده می‌کنند که بنده در این مواد نمی‌بینم مثل اینکه اگر بنا شد سربازخانه‌ها را بگیرند و ما مجبور شویم سر بازخانه دیگر بسازیم این موادی که اینجاهست این جور چیزها را ندارد فقط گفته شده‌است از وسائل ارتباطیه ما استفاده کنند نه سربازخانه ساختن تویش دارد و نه خانه ساختن این فرمایشاتی که آقایان می‌کنند ممکن است تأثیراتی داشته باشد تمنی دارم درست در مواد دقت کنید هرچه هست بسیار خوب اما آنچه که نیست چرا باید در آن صحبت بفرمایند.

رئیس - اولاَ پیشنهاد آقا مربوط بمواد راجعه به پیمان نبود و ثانیاً آقای دهستانی باید وقتی تعجب کنند که بر خلاف واقع تشخیص شود اینکه می‌فرمایند آقای رئیس فرمودند اکثریت نیست و تصویب نشد معلوم است وقتی که آقای رئیس دید که اکثریت نیست می‌گوید تصویب نشد شما یک کاری کنید که آقایان رأی بدهند بعد من بگویم تصویب شد در اینجا آقایان منشی‌ها هم میشمارند پس این ایراد شما ووارد نیست.

پیشنهاد آقای مهذب.

در ماده ۳ فصل سوم بجای (منظور نظر خواهند داشت) نوشته شود انجام خواهند داد.

مهذب - این موضوع مذاکره شد و بنده مسترد می‌دارم. پیشنهاد آقای انوار.

در آخر سوم بجای دول متحده حوائج الی آخر نوشته شود ایران از حوائج ضروری خود برخوردار خواهد بود.

انوار - بنده این را خدمت آقای وزیر خارجه هم عرض کردم حالا هم بعرض مجلس میرسانم عبارتی که خود متن پیمان است (هر نوع مساعدت و تهسیلات ممکنه بنمایند که برای منظور نگاهداری و بهبودی وسائل ارتباطیه مذاکر در فقره (ب) مصالح و کارگر فراهم شود) یعنی حمل در دست آنها است و ما از آنها استفاده می‌کنیم عبارت طوری است که در پیمان آنها را اصل قرار داده‌اند و مأخذ و مبدأ قرار داده‌اند و ما را محتاج الیه آنها قرار داده ولی این عبارتی را که بنده نوشته‌ام مقصود را حاصل می‌کند ولیکن ایران از حوائج ضروری خود بر خوردار خواهد بود نه اینکه هر وقت حوائج ضروری پیدا کند درتحت نمره وارسال نامه فرستاده شودایران بایدنسبت بحوائج خودش مستقل باشد نه اینکه برودازآنها بگیرد حالا این معنی که بنده عرض کردم اگرازعبارت مستفادمی‌شود که خوب والا خیال می‌کنم که عبارت من خیلی خوب باشد.

نخست وزیر - همان است که عرض کردم اگر هم قابل توجه شود این پیشنهاد برود بکمیسیون بنده عرضی ندارم ولیکن این عبارت همان مقصودی را که شما دارید میرساند و اینطور نیست که اصل این باشد که همه چیزمان در دست آنها باشد و ما مجبور باشیم از آنها بگیریم خیر اینطور نیست خوب یک وقتی هم ممکن است اینطور پیش بیاید اما آنوقت که اینطور پیش بیاید آن وقتی است که ضرورت ایجاب کرده‌است که ما هم در این ضرورت شریک خواهم بود ولیکن مقصود این است که آنها استفاده می‌کنند از وسائل ما ولیکن حوائج ضروری ما را باید منظور بدارند که اخلالی بحوائج ضروری ما وارد نباید این قید است از برای آن‌ها که استفاده بکن اما حوائج ضروری من مقدمه باید برآورده شود حالا میفرمائید از حوائج ضروری خودش بر خوردار خواهد شد این عبارت سلیس نیست اگر هم فرستاده شد بکمیسیون باز در آنجا هم حلاجی می‌شود.

انوار - اگر منظور همین است که آقای رئیس الوزراء فرمودند که حوائج ضروری ما مقدم باشد بنده استرداد می‌کنم.

پیشنهاد آقای محیط.

۲ - فصل سوم می‌نویسد دول متحده مشترکاً و هر یک منفرداً متعهد می‌شوند که به جمیع وسائل که در دست دارند ایران را در مقابل هر تجاوزی از جانب دولت آلمان یا هر دولتی دیگر دفاع نماید این ماده لطمه بزرگی است که بر پیکر بی طرفی ایران می‌زند ایران از اول جنگ تا کنون اعلان بیطرفی خودشراهم حفظ کرده و با هیچ دولتی خصومت و دشمنی نداشته و ندارد و دول محور هم بی طرفی ایران را صریحاً تصدیق نمودنده‌اند پس اگر حمله‌ای بایران بشود بواسطه وجود نیروی متحدین است و اگر لازم میدانند وجود این ماده را اقلاً لفظ آلمان را بردارند بدون اسم بنویسند هر مهاجمی.

محیط - چون نظر بنده در این پیشنهاد قبلاً تأمین شد از این جهت استرداد می‌کنم.

پیشنهاد آقای مسعودی خراسانی.

در فقره ۳ برجمله منظور نظر خواهند داشت اعتراض داریم باید تبدیل شود به عبارت تأمین نمایند.

مسعودی خراسانی - بنده استرداد می‌کنم.

پیشنهاد آقای دکتر تاج بخش.

۳ - واضح و مسلم است که در اجرای فقرات (ب - ج - د) از بند دوم این فصل دول متحده حوائج ضروری ایران را منظور نظر گرفته در مدتی که قرارداد بدان محدود است کاملاً تأمین نمایند نمایند دولت متحد امریکا نیز این فصل را ضمانت نماید.

دکتر تاج بخش - مسترد می‌کنم.

رئیس - پیشنهادات در فصل سوم تمام شد حالا شروع می‌شود به پیشنهادات فصل چهارم.

پیشنهاد آقای انوار - در فصل چهارم در سطر اوُل بعد از کلمه می‌توانند اضافه شود برای انجام تعهد نامبرده در فصل سوم پیشنهاد دیگر آقای انوار - در سطر پنجم از فصل چهارم سطر بنحوی تا مسلم است حذف شود.

انوار - مسترد می‌دارم.

پیشنهاد آقای انوار - در فصل چهارم در سطر ششم بجای کلمه مزاحمت نوشته شود و تماس اضطراری الخ

انوار - بنده بر حسب توجه آقای رئیس الوزراء که فرمودند بحد امکان می‌خواهیم حسن تفاهم بشود و نخواستیم مزاحمت در پیمان باشد اینها مزاحم ما هستند این اسن که اصلاح عبارتی پیشنهاد کردم اصل عبارت می‌نویسد: ادارات ایران تسویه خواهد شد بنحوی که مامونیت قوای مزبور محفوظ باشد مسلم است که حضور این قوا در خاک ایران اشغال نظامی نخواهد بود و نسبت به ادارات و قواء تأمینیه ایران و زندگانی اقتصادی کشور و رفت و آمد عادی سکنه و اجرای قوانین و مقررات ایران هر قدر ممکن باشد کمتر مزاحمت خواهند نمود در این عبارت هر قدر ممکن باشد این هم حداقل امکان خواهد بود نوشته شود اینجا هم بنده پیشنهاد کردم در قسمت مزاحمت تماش اضطراری نوشته شود بهتر است و آن عبارت حداقل امکان این حداقل چون ما نمی‌توانیم تحداید کنیم یعنی عرض عریضی دارد هر جزئش را بگیریم این حد امکان است آن را هم بنده بیان کردم در حدود احتیاج آن انداره که احتیاج دارند و این اطناب عبارتی مقصود را بهم می‌زند.

نخست وزیر - مزاحمت در این مورد که منظور نظر است متأسفانه آن نظری که میفرمایند نیست ملاحظه فرمائید مثلاً آمد و یک رشته کامیون از یک جا عبور می‌کند این کامیونهائی که از اینجا عبور می‌کند ممکن است مزاحمت کنند یا یک کامیونهای دیگری که بخواهند عبور کنند اگر میگوئید نمی‌شود همچو چیزی؟ نه عرض کنم که مزاحمت مقصود اذیت کردن نیست مقصود این است که وقتی این کامیون از یک جاده عبور می‌کند فرض بفرمائید یک کامیونی هم از آنطرف جاده عبور می‌کند اینکه می‌خواهد برود نمی‌تواند این مزاحمت می‌شود حالا این قبیل مزاحمت‌ها در چیزهای دیگر هم هست این قبیل مزاحمت در حداقل امکان است در این قسمت اصلاح عبارتی هم شده‌است اگر چه لفظ مزاحمت برداشته نشده ولی در کمیسیون این نوع اصلاح شد و نسبت بادارات و قوای تأمینیه ایران و زندگانی اقتصادی کشور و رفت و آمد عادی سکنه و اجرای قوانین و مقررات ایران هر قدر ممکن باشد کمتر مزاحمت خواهند نمود خودتان تصدیق دارید و چاره ندارد و یک مزاجمتی ممکن است پیش بیاید مزاحمت باید حتی الامکان کم باشد اما اینکه میفرمائید در حدود احتیاج گمان می‌کنم بدتر است که بقدر احتیاج. این بدتر است که هر قدر احتیاج دارند مزاحمت کنند و این عبارت بهتر است که حداقل امکان باشد و اما میفرمائید تماس اضطراری چون تماس اضطراری این معنی را نمیرساند مزاحمتی که عرض کردم این است که کامیون من از اینجا می‌رود کامیون شما را نمگذارد عبور کند ین مزاحمت است یا تماس است پس همسن کلمه بهتر است.

انوار - بنده شما را دوست می‌دارم و مسترد می‌کنم.

پیشنهاد آقای طوسی - در فصل چهارم فقره اول سطر چهارم بجای جمله با همکاری ادارات ایران تسویه خواهد شد نوشته شود با معاضدت دولت ایران.

نحست وزیر - معاضدت عربی است همکاری فارسی است و در قسمت مزاحمت هم با آن توضیحی که بنده دادم دیگر تصور نمی‌کنم که اشکالی موجود باشد زیرا نمی‌شود بگوئیم

که هیچگونه مزاحمتی نخواهد بود فقط چیزی که هست این است که فرض بفرمائید یک نفر که اینجا باشد این مزاحم یکی دیگری می‌شود که آنجا باشد و نمی‌شود گفت بهیچوجه مزاحمت نمی‌شود.

رئیس - پیشنهاد آقای محیط

در فصل چهارم ماده یک آخر او و اواسط او (می‌نویسد جمیع مسائل مربوط بین قوای دول متحده و ادارات دولت ایران حتی الامکان با همکاری ایران تسویه خواهد شد)

این کلمه حتیالامکان یعنی چه بهر قسمتی هست باید حتی الامکان در این عبارت برداشته شود.

محیط - در موضوع اولیه بنده عقیده دارم کلمه حتیالامکان زیاد است اگر ارجاع بکمیسیون میفرمائید و در قسمت دوم در مطلب آخر که آقای نخست وزیر توضیح دادند پس می‌گیریم.

رئیس - رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای محیط آقایان موافقین....

محیط - استرداد می‌کنم.

پیشنهاد آقای دکتر تاج بخش

دول متحده می‌توانند در خاک ایران قوای زمینی دریائی و هوائی بعده که لازم بدانند نگاهدارند و تا جائی که مقضات استراتژیک اجازه بدهد نقاطی که این قوا آنجا نگاهداشته خواهند شد با موافقت دولت ایران تعیین خواهد شد جمیع مسائل مربوط بروابط بین قوای دول متحده و ادارات دولت ایران حتی الامکان باهمکاری ادارات تسویه حواهد شد مسلم است که حضور این قوا در خاک ایران اشغال نظامی نخواهد بود و ابداً نیز مزاحمتی به ادارات و قوای ارتش و تأمینیه ایران و زندگانی اقتصادی کشور و رفت و آمد عادی سکنه و اجرای قوانین و مقررات ایران نخواهد داشت.

دکتر تاج بخش - توضیحاتی که آقای نخست وزیر دادند استرداد می‌کنم.

پیشنهاد آقایان: طوسی و نراقی

چون وجود جمله‌ها و عبارات مبهم و غیر صریح و یا جمله‌ها و عباراتی که محتاج به تعبیر و تفسیر بعدی است و همچنین عباراتی که موجب الزامات بعدی گردد در قرارداد باعث زحمت و خسارت می‌شود می‌نماید که بجای جمله قرارداد مخصوص خواهد شد ما بین دول متحده و دولت شاهنشاهی ایران که معین خواهد کرد که بعد از جنگ ابنیه و اصلاحات دیگری که دول متحده در خاک ایران انجام داد باشند بچه شرایط بدولت شاهنشاهی ایران واگذار می‌شود مندرج در فصل چهارم قرارداد نوشته شود.

کلیه بناها و اصلاحات دیگری که دول متحده در خاک ایران انجام داده باشند بچه شرائط بدولت شاهنشاهی ایران واگذار می‌شود مندرج در فصل چهارم قرارداد نوشته شود.

کلیه بناها و اصلاحات دیگری که دول متحده در خاک ایران انجام داده باشند بدون شرط و بلاعوض بدولت شاهنشاهی ایران واگذار می‌شود.

طوسی - در اینجا می‌نویسد قرارداد مخصوصی منعقد خواهد شد ما بین دول متحده و دولت شاهنشاهی ایران که معین خواهد کرد که بعد از جنگ ابنیه و اصلاحات بدولت واگذار می‌شود و این میرساند که اینها اگر احتیاجات به بنا داشته باشند و بناهائی بکنند مخارجش را از ما بگیرند در صورتیکه بنده تصور می‌کنم که اینها در پیش مخارج گزاف جنگ عمومی چیزی نیست که بخواهند از ما بگیرند اینست که بنده پیشنهاد کردم که آنچه در اینجا خرج بنا کنند بعد از جنگ مجاناً و بلاعوض بناها را باید بما واگذار کنند

رئیس - موافقین برخیزند (اغلب یرخاستند) تصویب شد.

پیشنهاد آقای مهذب

در ماده ۲ از فصل چهارم کلمات (در قراردادهای مزبور مصونیت هائی تا آخر) زیادی است باید حذف شود

مهذب - استرداد می‌کنم

پیشنهاد آقای دهستانی - در قسمت دوم قراردادی که راجع به تعهد مالی است مقدار و مأخذ آن پیوست همین قرارداد گرددد و جمله به چند شرایط حذف و چنانچه شرایطی باشد تصریح شود.

دهستانی - با پیشنهادی که آقای نراقی کردند گمان می‌کنم نظر بنده تأمین شده باشد این است که پس می‌گیریم

پیشنهاد آقای رضوی

قراردادهائی که در ماده ۲ فصل چهارم بدان اشاره شده در ضمن همین پیمان حدود و مقررات آن معلوم شود

رضوی - یک قسمت از این نظر بنده همان بود که آقای نراقی توضیح دادند و قسمت دیگر اصل قراردادهائی بود که دربین اشاره‌است که بعداً بمجلس خواهد آمد اگر این قید در اینجا تصویب شود یک نحوالتزامی خواهد بود که قراردادهائی که غیر معلوم است بعد بیاید و تصویب شود باین مناسبت بنده خواستم حدود آنها معلوم باشد که ما اقبلاً بیک امور غیر معلومی رأی نداده باشیم.

نخست وزیر - بنده تصور نمی‌کنم که تصویب این پیمان مجلس شورای ملی را مقید بکند به اینکه آن قراردادهای منضم به این را حتماً مجبور باشد قبول کند آن قراردادها هم باید بیاید بمجلس و اگر تعهداتی برای دولت باشد هر طور آن قراردادها را اصلاح دانستند مورد نظر قرار خواهند داد

رضوی - مستردد می‌کنم

پیشنهاد آقای اوحدی

قسمت ۲ از فصل ۴ بشرح زیر اصلاح شود.

(بعد از جنگ ابنیه و اصلاحات دیگریی که دول متحده در خاک ایران انجام داده‌اند برایگان بدولت شاهنشاهی ایران واگذار می‌شودو)

اوحدی - این دو قسمت که یکی مربوط به تعهدات است که اینجا تذکر دادند و یکی هم راجع بمخارجی است که بایستی متحمل شوند چون هر دو قسمت قبول شده و بکمیسیون رفته‌است لذا بنده استرداد می‌کنم.

پیشنهاد آقای آزادی

در بند ۲ فصل چهارم پیشنهاد می‌نمایم که هر گونه قرارداد با شرائطی که در این ماده مندرج است اکنون تنظیم شده و همراه همین قرارداد برای تصویب بمجلس تقدیم گردد.

آزادی - عرض بنده مربوط بدو موضوع است یکی راجع به بناهاست و جاده هائی که درست می‌کنند و سایر اصلاحاتی که می‌کنند که باید بدولت واگذار شود این قسمت رفت بکمیسیون و قسمت دیگر راجع به قراردادهائی است که راجع به قسمتهای اقتصادی و فیر اقتصادی که بعداً بسته خواهد شد بنده همانطور که عرض کردم این قراردادها هم باید الحال معلوم شود و با این قرارداد بیاید در مجلس و قبول یارد شضود راجعه به قرارداد اقتصادی که بنده باآقای نخست وزیر چندی قبل مذاکره کردم فرمودند آن قراردادها در دست اقدام است بنابراین عقیده بنده این است که آن قرارداد هم باید بیاید در مجلس و با همین قراراداد تکلیفش معلوم شود

رئیس - موافقین با پیشنهاد آقای آزادی برخیزند (عده برخواستند) تصویب نشد.

پیشنهاد آقای لیقوانی

پیشنهاد می‌کنم بند ۲ باینطریق اصلاح شود.

در اول بند بجای هر چه زودتر نوشته شود (بلافاصله بعد از اعتبار یافتن این پیمان...)

و نیز پیشنهاد می‌کنم آخر بند دوم باین ترتیب اصلاح شود مصونیت هائی هم که در مدت این جنگ

لیقوانی - در قسمت اول که بلافاصله بعد از این قرارداد این را مسترد می‌کنم ولی بعد از جمله که مربوط به بعد از جنگ است بنده پیشنهاد کردم که اینجا تا مدت این جنگ یا ان شش ماهی هم که هست وممکن است تا شش ماه قبل از متار که این جا قید شود که سوء تفاهمی نشود.

رئیس - موافقین برخیزند(عده برخاستند) تصویب نشد.

پیشنهاد آقای دکتر تاج بخش

بلافاصله با عقد این قرارداد راجع به تعهدات مالی که دول متحده به سبب مقررات این فصل و فقره (ب ج د) از بند دوم فصل سوم متفقاً خواهد شد در اموری از قبیل خریدهای محلی و اجاره ابنیه و تأسیسات صنعتی و بکار گرفتن کارگران غیر کشاورز که امورات کشاورزی فلج نشود و مخارج حمل و نقل و امثال آن فیمابین بسته خواهد شد.

دکتر تاج بخش - در این جا ما نمی‌توانیم به اینها کارگر بدهیم برای اینکه امور کشاورزی ما فلج می‌شود ولی اگر یک مصالحی از برای ابنیه خواسته باشند می‌توانیم بدهیم غیر از این چیزهائی را که خریده‌اند و ساختمانهائی را هم که کرده‌اند باید دولت ایران بدون هیچ شرطی واگذار کنند.

نخست وزیر - قسمت اول که رأی گرفته شده ورود شده و قسمت دوم که رأی گرفته شده و قبول شده‌است

پیشنهاد آقای محیط

ونیز در فصل مزبور ماده ۲ می‌نویسد دول متحده بسبب مقررات این فصل و فقره ب - ج - د از بند دوم فصل سوم بر عهده خواهد داشت از قبیل خریدهای محلی و الی آخر

محیط - در قسمت خریداری املاک البته این قسمت در ایران سابقه نداشته اگر خارجی‌ها در اینجا علاقه داشته‌اند فقط قسمت‌های مسکونی بوده‌است اینجا محدود می‌کند بخریداری و باید تصریح شود و خریداری غیر مفقول مستثنی شود و فقول شود.

نخست وزیر - همینطور است که میفرمائید هیچ منظور این نبوده‌است که املاک باشد منظور خریدهای محلی است یعنی یونجه کاه و جو

محیط - استرداد می‌کنم

پیشنهاد آقای انوار

در فصل چهارم در سطر دوازده بعد از کلمه حمل و نقل و کرایه راه آهن و اجاره منازل و ایستگاهها

انوار - بنده عملم مطابق نظامنامه‌است و مطابق نظامنامه باید حرف بزنم در فصل چهار در جزء دو نوشته شده‌است که هر چه ممکن شود چون این عبارت خیلی ابهام دارد و اجمال داشت در قسمت کارگران و مخارج حمل و نقل و همینطور کرایه بنده اینجا پیشنهاد کردم حالا که در دست آنها است کرایه اش را هم بدهند در آنجا هم که بچه شرط بدولت ایران واگذار شود پیشنهاد آقای نراقی و طوسی که قابل توجه شد بنده باآن پیشنهاد موافقت دارم و همینطور اگر معادنی هم از ما اجاره کردند آن را بما بدهند (بعضی از نمایندگان - عده کافی نیست) می‌ایستم تا تشریف بیاورند (بعضی از نمایندگان - ختم جلسه) بنده استدعا دارم این است که بعد از این جلسه ختم شود از صبح تا حالا هیچ اداره آنقدر کار نمی‌کنند بهر حال بنده این پیشنهاد را کردم و آقای رئیس الوزراء موافقت بفرمایند که این کرایه منازل و استگاهها را که از ما اجاره می‌کنند اینها را تمام باید در نظر گرفت که اجاره این‌ها را بدهند یک کلمه هم در اینجا عرض می‌کنم اینجا نوشته شده که قوای دول متحده در ایران بنده در اینجا یک کلمه اضافه کردم قوای متحده در ایران در حدود قانون همین جوری که بنده عرض می‌کنم حسن توافق و حسن تفاهم این است که هر کس در حدود و حقوق خودش مداخله کند الان بنده می‌شنوم که خیلی تجاوز شده‌است و امیدوارم که بعد از این پیمان دیگر این تجاوزات در کار نباشد و خارج از این پیمان مداخله نکنند. بنده بمجرد اینکه بشنوم بعد از این که باز یک تجاوزی شده‌است و ما توفیقی الابالله آنچه در حدود قوه من است از شما استیضاح می‌کنم بنده می‌شنوم در آذربایجان کردستان جاهای دیگر بکلی از حدود خودشان خارج شده‌اند اینکه معنی دوستی نیست این توسری است.

نخست وزیر - اجمالاً عرض می‌کنم یکی از عللی که ما مشتاق هستیم این پیمان بسته شود برای همین است که فرمودید و ما بتوانیم ایستادگی کنیم و آن مقصودی که داریم انجام دهیم در این قسمت هیچ اشکالی نیست اما ایستگاه‌ها را که می‌فرمائید نمی‌شود دولت ایستگاه خودش را بدو دولتی که به عنوان متحد میاید و می‌روند اجاره بدهد ایستگاه که از دست ما خارج نمی‌شود مال ماست آنها هم استفاده می‌کنند.

انوار - بنده بشرطی پس می‌گیرم که جلسه را ختم کنید.

پیشنهاد آقای فتوحی.

در فصل چهارم صفحه پنجم در سطر پنجم بعد از کلمه قوای متحده در ایران اضافه شود (در حدود قانون).

۲ - و همچنین در قسمت بند ۲ از فصل ۴ جمله (تا خاتمه جنگ) علاوه شود که اینطور تنظیم گردد در قراردادهای مزبور مصونیت هائی هم که قوای دول متحده در ایران تا خاتمه جنگ از آن برخوردار خواهند بود.

بعضی از نمایندگان - ختم جلسه - بعضی تنفس.

نخست وزیر - بنده امیدوار بودم که اگر چیز زیادی باقی نمانده‌است تمام کنیم و اگر خیلی از پیشنهادها باقی مانده تمنا می‌کنم فردا صبح جلسه بفرمائید (صحیح است).

طوسی - حالا که اینطور مقررشد که جلسه بماند برای فردا صبح بهتر این است که نفس داده شود برای اینکه یک کارهائی هم ما داریم که باید حاضر شود صورت مجلس باید تهیه شود و برای اینکه مجال نیست که صورت مجلس تهیه شود بهتر این است که نفس داده شود و فردا صبح جلسه تشکیل شود.

بعضی از نمایندگان - نمی‌شود تنغس داد. باید جلسه ختم شود.

افشار - صورت جلسه را خلاصه بنویسید.

رئیس - آقای اعتبار.

اعتبار - با سوابقی که در مجلس بوده تا بحال هیچ دیده نشده و نظیر هم ندارد که از شب تا صبح نتفس داده شود فردا ساعت ده جلسه تشکیل می‌شود و فرصت هم دارند که در ظرف سه ساعت صورت جلسه را بنویسند و هیچ اشکالی هم ندارد.

- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

۵ - موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه

رئیس - این فرمایش شما صحیح است ولی تدارک صورت مجلس برای صبح مشکل است حالا جلسه را ختم می‌کنیم.

جلسه آینده فردا سه ساعت قبل از ظهر دستور هم بقیه پیشنهادها

[مجلس شش ساعت و سه ربع بعد از ظهر ختم شد ]

- نگاه کنید به