مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ دی ۱۳۰۶ نشست ۱۸۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ دی ۱۳۰۶ نشست ۱۸۷

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۶

جلسه: ۱۸۷

صورت مشروح مجلس یک شنبه ۱۰ دی ماه ۱۳۰۶ مطابق ۷ رجب‌المرجب ۱۳۴۶

فهرست مندرجات:

۱-سؤال آقای حاج شیخ بیات از آقای کفیل وزارت پست و تلگراف راجع به غرامت پستی و جواب آقای کفیل

۲- سؤال آقای تقی‌زاده از آقای وزیر فوائد عامه راجع به اعزام محصلین به اروپا برای فراگرفتن فنون مربوط به راه آهن و جواب آقای وزیر

۳- سؤال آقای مهدوی از آقای کفیل وزارت پست و تلگراف راجع به پست بین طهران و خراسان و جواب آقای کفیل

۴- تقدیم طرح قانونی راجع به مستخدمین دولتی در خوزستان از طرف آقای موقر و تقاضای دو فوریت طرح مزبوره

۵- مذاکرات نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به استخدام مسیو هوفمان متخصص نقشه‌بردار و تصویب آن

۶- شور ثانی نسبت به خبر کمیسیون داخله راجع به قانون بلدی در مواد ۳۹ و ۴۰

۷- تصویب مرخصی آقای شیروانی

۸- مذاکره نسبت به پیشنهاد آقایان نمایندگان راجع به تشکیل دو جلسه از جلسات در مواقع عصر و عدم تصویب آن

۹- قانون استخدام مسیو هوفمان تبعه آلمان نسبت برای نقشه‌برداری نواحی معدنی

مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای پیر نیا تشکیل گردید

و صورت مجلس روز شنبه نهم دی ماه ۱۳۰۶ قرائت شد

غائبین با اجازهٔ جلسهٔ قبل آقایان:

اعتبار – میرزا ابراهیم آشتیانی غائبین بی اجازهٔ جلسهٔ قبل آقایان شیروانی – حاجی علی اکبر امین – محمد ولی

خان اسدی – مرتضی قلی خان بیات – ذوالقدر – امام جمعهٔ شیراز – اعظمی – نظام مافی – دشتی – آقا علی زارع – قوام شیرازی – حاجی حسن آقا ملک – جوانشیر – میرزا حسن خان وثوق – حاجی غلامحسین ملک – محقق شیرازی – آیه الله زاده خراسانی – فومنی – مقدم – بهبهانی – میرزا محمدتقی بهار – بنی سلیمان – فرشی –

دیر آمدگان بی اجازهٔ جلسهٔ قبل آقایان:

جلائی – روحی – ملک مدنی – شریعت زاده – حشمتی – یاسائی – نجومی – مهدوی – نوبخت – فرمند – مدرس – حاج شیخ بیات – جهانشاهی – محمد ولی میرزا – دیوان بیگی – یحیی خان زنگنه

رئیس – آقای یاسائی

یاسائی – بنده علاوه از این که قبل از دستور عرض دارم این طور شنیدم که بنده را دیر آمده ثبت کرده‌اند و به نظرم می‌آید که به موقع آمده‌ام شاید آن کسی که ثبت اسامی را می‌کند اشتباه کرده است

رئیس – یادداشت می‌شود بعداز تحقیق اصلاح می‌شود

رئیس – آقای محقق

محقق – بنده را غائب بی اجازه خواندند در جلسه پنج شنبه در آخر جلسه کسالت داشتم اجازه گرفتم و رفتم دیروز هم نمی‌دانستم که جلسه خواهد شد به علاوه اجازهٔ کتبی هم به مقام ریاست فرستاده‌ام دیگر این که راجع به آقای امین الشریعه ایشان چهل روز اجازهٔ مرخصی کتبا گرفته‌اند حالا کمیسیون عرایض اجازه نداده نمی دانم کسی که در یک دورهٔ تمام چهل روز اجازه بگیرد چیز قابلی نیست

رئیس – آن قسمتی که راجع به خود تان است یادداشتی که داده‌اید مراجعه شد به کمیسیون قسمت راجع آقای امین الشریعه هم تحقیق می‌شود در صورتی که مرخصی داده شده باشد اصلاح می‌شود آقای امیر تیمور

امیر تیمور کلالی – در صورت جلسه آقای آقا زاده خراسانی را غایب بی اجازه نوشته‌اند در صورتی که ایشان برای دو جلسه به توسط بنده دیروز و امروز تقاضای اجازهٔ مرخصی از مقام ریاست کرده‌اند و تقاضا هم تقدیم شده استدعا می‌کنم مقرر فرمایید اصلاح شود

رئیس – آقای بهبهانی

بهبهانی – بنده را غایب بی اجازه نوشته بودند در حالتی که عذر مشروع خود را به کمیسیون عرایض عرض کرده بودم و البته چون عذرم مشروع بوده است کمیسیون هم تصویب خواهد کرد

رئیس – آقای ضیاء آقای سید

ابراهیم ضیاء – چون ذکر شده بود آقای فرشی غایب بی اجازه است غالب آقایان می دانند که ایشان مریض هستند و گرفتار محظور شدید هستند تمنی می‌کنم مقرر فرمایید با اجازه ثبت شود

رئیس – این اشکالات غالبا به واسطهٔ این است که شاید اغلب آقایان مسبوق نبوده‌اند که دیروز باید جلسه شود تحقیق و اصلاح می‌شود صورت مجلس دیگر ایرادی ندارد

گفته شد خیر

رئیس – صورت مجلس تصویب شد آقای حاج شیخ بیات از وزارت پست و تلگراف راجع به غرامات پستی سؤالی داشتند آقای کفیل برای جواب حاضرند

حاج شیخ بیات – بنده میل داشتم مخصوصا یک روز با این که آقایان خیلی معتقدند که مذاکرات قبل از دستور تأثیری ندارد ولی نمی‌شود گفت که به کلی هم بی اثر است موضوع عرایضی که در کمیسیون عرایض می‌رسد و ما همه روزه مشغول قرائتش هستیم به عرض آقایان نمایندگان رسانده باشم ولی تا به حال فرصت نشده است که بتوانم به طور تفصیل عرض کنم در ظرف این دو ماه شصت هفتاد روزی که بنده در کمیسیون عرایض هستم و عرایض این بدبخت مردم و بیچاره مردم را

دیده‌ام در آنجا و جوابهای فرمالیته‌هایی هم که از وزارت خانه‌ها رسیده همه اش را قرائت کردم آنجا یک قسمت ازعرایض مردم راجع به غرامات پستی است ملاحظه می‌فرمایید در پستخانه معمولی است اگر یک امانتی را می‌گیرند به طور بیمه یا یک قراردادی دارند با آن شخص صاحب امانت که اگر آن امانت مفقود شد آن قیمتی که تقویم شده دولت مکلف است آن غرامت را به صاحب امانت رد کند و دو سال سه سال است از قراری که بنده از آقای کفیل تحقیق کردم قریب هشتاد هزار تومان می‌شود پول غرامات مردم و صاحبان امانت که به پست خانه داده‌اند همین طور باقی مانده است و همه روزه کاغذ جاتی است که بین مجلس و وزارت خانه و همچنین بین اشخاص و وزارتخانه رد وبدل می‌شود و نتیجه نمی‌گیرند البته آقایان تصدیق می‌فرمایند که بزرگترین وظیفهٔ نمایندگان محترم و هیئت دولت حفظ امضاهای حقهٔ دولتست که قانونیت دارد واگر بنا شد امضاهای دولت محفوظ نباشد وهمه اش به جوابهای فرمالبته مردم را بخواهند قانع بکنند این برای مملکت مضر است و بای حیثیت دولت هم مضر است این است که تا به حال چندین کاغذ درین موضوع بنده در کمیسیون عرایض دیده بودم که از طرف وزارت پست هم جواب نوشته شده که باید در بودجهٔ سال آتیه منظور شود و هر وقت منظور شد پول شما را می‌دهیم مردکه‌ای که یک امانت پستی داده یا بودجه و کمیسیون بودجه و بودجه مملکتی که طرف نبوده با یک وزارتخانه آمده است طرف شده است یک مالی را امانت داده است مطابق یک قرار داد و یک امضایی از دولت گرفته است که در صورتی که این مال مفقود شد آن وزارتخانه مکلف باشد غرامت پستی آ ن آدم را بدهد این است که به عقیدهٔ بنده تاخیر این موضوع خیلی برای حیثیت این مملکت مضر است و البته آقای کفیل پست و تلگراف هم که جدیدا تشریف آورده‌اند در این وزارتخانه و حقیقه یک جدیتهای کاملی برای تنظیمات آن وزارتخانه می‌کنند خوب است این قسمتها را به هر طوری هست خاتمه بدهند و یک دسته مردم شاکی بدبخت را از بیچارگی بیرون بیاورند مثلا فرض کنید یک تاجری است یک پولی یک سرمایه‌ای داشته این سرمایه اش را داده است به ادارهٔ پست مفقود شده تمام حیثیت و زندگانیش از بین رفته به جواب کاغذ هم نمی‌تواند قناعت کند کاغذ برای او سرمایه نمی‌تواند بشود این است که تمنی می‌کنم از آقای کفیل پست وتلگراف که این موضوع راجواب بدهند و بعد یک ترتیبی بدهند که سبب آسایش مردم باشد.

کفیل پست وتلگراف – درین موضوع بنده سابقه‌ای نداشتم و بر حسب معمول آقا یک سؤالی ننوشته بودند بفرستند به وزارتخانه که بنده با تمام جزئیات خودم را برای عرض جواب حاضر کنم فقط حالا که می‌فرمایند به طور خلاصه آنچه که در نظرم هست خدمتشان عرض می‌کنم اولا در این سنوات اخیره غرامات خیلی به طور ندرت نمی‌توانم عرض کنم که به هیچ وجه نبوده ولی خیلی به طور ندرت و کم اتفاق افتاده و مخصوصا لیست به غرامات ما مختصری در بودجه منظور کرده‌ایم و هر کس مالش مفقود شده غرامتش را داده‌ایم عرایضی که رسیده است به کمیسیون یکی دو فقره هم از طرف مقام ریاست مراجعه شده است راجع به یک مطالباتیست که از چهار پنج سال پیش از ین مردم دارند آن هم تقریبا مطالباتی است که فقط مربوط به قرار دادی است که اغلب کنتراتچیها کرده‌اند با دولت این‌ها در نتیجهٔ کنترات با وزارتخانه مبالغی متضرر شده‌اند و غراماتی مطالبه کرده‌اند آنها ازین غراماتست نه این که یک غراماتی باشد که مربوط به حمل و نقل پست باشد صورت جزئی از کمیسیون بودجه خواسته بودند تهیه شده و فرستاده شده است و جزء دیون کل هم در لایحهٔ بودجهٔ سیصد وشش منظور شده است امیدواریم همین قدر که بودجه تصویب شد بتوانیم موفق شویم باسترداد مطالبات

رئیس – آقای موقر

موقر – عبادان امروزه دارای شصت هزار جمعیت است و چنین شهر مهمی از وسایل ارتباط تلگرافی با داخله و خارجه محروم است بالنتیجه اهالی مجبور هستند تلگرافات خود را از سیبه واقعه در خاک بین النهرین مخابره بکنند که به ضرر دولت و زحمت و خسارت اهالی تمام شده و می‌شود در چند سال قبل یک رشته سیم تلگراف از عبادان به قصد اتصال به تلگرافخانه محمره تا ساحل رودخانه کارون روبروی شهر محمره کشیده شد و به واسطهٔ نبودن اعتبار یک قسمت جزئی که عبارت از عبور دادن سیم از رودخانهٔ کارون باشد باقی مانده در اردیبهشت هذه السنهٔ در جزء بودجهٔ اضافی سنهٔ سیصدو پنج وزارت پست و تلگراف مبلغ بیس و پنج هزار قران به عنوان اعتبار احداث کابل عبادان و محمره به تصویب مجلس مقدس رسید و از آن زمان تا به حال که متجاوز از هفت ماه می‌گذرد از طرف دولت یک قدم عملی در تأسیس این سیم برداشته نشده حالا بنده از آقای کفیل محترم وزارت پست و تلگراف سؤال می‌کنم که اولا این تأخیر چه بوده است و ثانیا سیم بین عبادان و محمره کی دایر خواهد شد کفیل وزارت پست و تلگراف – عرض کنم همان طوری که خودشان تذکر دادند در جزء لایحهٔ اضافی سیصد و پنج دوهزار و پانصد تومان برای مرمت و اصلاح سیم بین عبادان و نحمره در نظر گرفته شده است نظر به این که این اعتبار اضافی در اردیبهشت ماه امسال ۱۳۰۶ تصویب شده بود وزارت مالیه با پرداخت آن موافقت نکرد در ثانی مراجعه کردیم به کمیسیون بودجه مجددا در کمیسیون بودجه تصویب کردند که در هذه السنه پرداخته شود لایحهٔ آن هم حاضر شده است عن قریب به مجلس می‌رسد و پس از تصویب مجدد مجلس اقدام خواهد شد و محض تذکر عرض می‌کنم که قریب هزار و دویست تومان هم قبلا راجع به این موضوع خرج شده است و دستور داده شده است که سیم کابل تهیه کنند و به مجرد تصویب آن اعتبار امیدواریم که سیم کشی این عبادان و محمره خاتمه پیدا کند

رئیس – آقای تقی زاده از آقای وزیر فوائد عامه سؤالی داشتید

تقی زاده – سؤال بنده بر مجلس معلوم است یک مرتبه اینجا از آقای وزیر معارف آن سؤال را کردم به خود آقای وزیر هم معلوم است به همین جهت مجددا تکرار نمی‌کنم سؤال راجع به تعویقی بود که در اجرای یک مادهٔ الحاقیه قانون اعتبار مخارج راه آهن که در چندین ماه پیش در مجلس تصویب شده پیش آمده است یک قسمت از آن راجع به امسال است که قبل از انقضای سال باید اجرا شود به واسطیهٔ یک قضایایی بین دو وزارتخانه رو داده نگرانی پیدا شده بود که شاید تا انقضای سال قانون اجرا نشود این سؤال را بنده از وزارت معارف کردم ولی بعد متوجه شدم که در آن قانون اجرایش راجع به وزارت فوائد عامه بوده یعنی اجرای خود قانون راه آهن و مخارجش با آن وزارتخانه است لهذا سؤالی هم مدتی قبل از این به وزارت فوائد عامه فرستاده بودم غرضم از آن سؤال این بود که جوابی که می‌دهند باعث رفع نگرانی بشود و اطمینانی حاصل بشود که قبل از انقضای سال این ده نفر محصلینی که باید در همین امسال فرستاده بشود خواهد شد

وزیر فوائد عامه – راجع به اعزام محصلین به اروپا به طوری که سابقا هم درین موضوع نمایندهٔ محترم اظهارتی فرموده بودند و از طرف وزارت جلیله معارف هم در جواب اظهار کرده بودند که بودجه‌ای تهیه شده است و در صدد اعزام محصلین هستند و فقط به واسطهٔ مخالفت‌هایی که از طرف وزارت فوائد عامه می‌شود در اعزام آنها هنوز موفقیت حاصل نشده است بنده خواستم عرض بکنم که در این موضوع محصلین و اعزام آنها به اروپا بهترین گواه آقایان نمایندگان هستند که در کمیسیون بودجه ناظر بودجهٔ وزارت فوائد عامه بوده‌اند که اولین اقدامی که از اضافات بودجه تخصیص داده شده برای خرج فرستادن محصلین است در این صورت هیچ مخالفتی

دربین نبوده است اگر راجع به وسایل فنی برای این که یک اشخاصی که بایستی معلومات فنی آنها را یک متخصص فنی تشخیص بدهد و برطبق تصدیق فنی او آنها را معین کنند و بفرستند یک مذاکراتی بود آن هم در چند شب قبل در خدمت حضرت اشرف آقای رئیس الوزراء در وزارت معارف بودیم مذاکراتی شد و ترتیب آن را دادیم یک نظامنامه‌ای که سابقا نوشته بودند ترمیم کردیم و بر طبق آن اقدام خواهد شد که قبل از سال جدید این شاگردان اعزام شوند

رئیس – آقای مهدوی سؤالی داشتند راجع به پست خراسان

مهدوی – با اهمیتی که تمام دنیا به تسهیل وسایل ارتباطات برای رساندن کاغذها و حمل و نقل بار می‌دهند بدبختانه قسمت خراسان در موضوع پست و ادارهٔ پست شایان خیلی تأسف است کاغذ ازاین جا به لندن هشت روزه می‌رود و از این جا به خراسان دوازده روزه بلی ما اغلب خودمان اتومبیل سوار می‌شویم خود بنده و بنزینها را مصرف می‌کنیم ولی گمان می‌کنم که با درشکه هم می‌توانیم در شهر برویم بلی در موقعی که اتومبیل هم هست در موقعی که طیاره هست نمی دانم آقای کفیل پست و تلگراف در این موضوع فکری کرده‌اند یاخیر به عقیدهٔ من اگر حقیقتا توجهات مخصوصی نسبت به این امر بکنند ضرری هم برای بودجهٔ مملکت نداشته باشد بر عکس اگر من بدانم که کاغذ من دو روزه به مشهد می‌رسد شاید هفته‌ای پنج تا کاغذ بنویسم ولی وقتی فهمیدم که دوازده روزه می‌رسد شاید هفته‌ای یک کاغذ بیشتر ننویسم چنانکه جاهای دیگر هم که این کارها را تعقیب کرده‌اند منافعش در نتیجه بیشتر بوده است حالا صرف نظر از این که اصولا در مملکت دولت نباید از پست و تلگراف توقع نفع داشته باشد به عقیدهٔ من اگر دولت از پست و تلگراف سالی مبلغی ضرر بکند و از خزانه مصرف بکند و کسر پست و تلگراف داشته باشد منافع غیر مستقیم دیگر عاید دولت خواهد شد طیاره از این جا به خراسان می‌رود یک روزه بنده که نمی‌توانم کاغذ قاچاق بفرستم به پست خانه می‌دهم دوازده روزه می‌برد پیغام هم که به نفر مسافر نمی‌توانم بدهم خواستم عرض کنم درین باب فکری کرده‌اید پیشنهادی کرده‌اید خیال دارید که توجهی در امسال یا سال دیگر بکنید یا نه؟

کفیل پست و تلگراف – قبل از این که آقا توجه بدهند خود وزارتخانه متوجه این موضوع بوده و چندین مرتبه هم اعلان مناقصه داده برای این که این خط با اتومبیل دایر بشود و پیشنهادهایی هم رسیده است و قریبا مذاکره خواهد شد و همین طوری که فرمودند گمان می‌کنم موافق میل ایشان انجام شود

رئیس – پیشنهاد شده است که خبر کمیسیون راجع به مسیو هوفمان مطرح شود قرائت می‌شود پیشنهاد

جمعی از نمایندگان پیشنهاد می‌شود در درجه اول لایحه‌ای راجع به استخدام مسیو هوفمان مطرح شود

رئیس – اجازه می‌فرمایید چون حاضر نیست تا بیاورند آن مطلبی که دیروز مطرح بود مذاکره شود؟

موقر اجازه می‌فرمایید؟

رئیس – راجع به چیست؟

موقر – راجع به آن لایحه‌ای است که می‌خواستم تقدیم کنم پیشنهاد را قبلا تقدیم مقام ریاست کرده‌ام

دادگر – بنده استدعا می‌کنم که راپورت راجع به مرخصی آقای شیروانی قرائت شود

رئیس – آقای موقر

موقر – خاطر محترم آقایان نمایندگان مستحضر است که مستخدمین خوزستانی را در اثر نداشتن سابقه خدمت منفصل کرده‌اند در چند جلسهٔ قبل به عرض رسانیدم که از برای آنها میسر نبوده که تحصیل سابقه خدمت نمایند والبته از عدل وانصاف دور است که یک خوزستانی

که امروزه نصف عایدات مملکت ایران را من حیث واردات نفت و حقوق گمرکی و مالیاتهای گوناگون دیگر تأمین می‌کند در اثر یک قانونی که معایب آن را هم مجلس مقدس شورای ملی و هم دولت و ملت تصدیق دارند اهالی آن حدود در شرکت مقدرات سیاسی مملکت محروم بمانند البته آقایان محترم تصدیق خواهند فرمود که مأمورین مالیه محلی وظائف خود را با کمال آرامی و بدون جار وجنجال به احسن وجه انجام می‌دهند و بالعکس مأمورین غیر محلی در پایان نداشتن اطلاع از اوضاع محلی کارها را به جای بسیار بدی سوق می‌دهند خصوصا در قسمت اعراب که حتی زبان آنها را نمی دانند و معایب این امر به اندازهٔ واضح و مبرهن است که عقیده مندم محتاج به هیچ شرح و بسطی نباشددر نتیجهٔ انفصال مستخدمین محلی و نبودن اشخاص مطلع در سرکار امورات ادارهٔ مالیه خوزستان مختل شده است مثلا پیشکار مالیه خوزستان که امریکایی است مترجم ندارد که بتواند به امورات مربوطه مراجعه و رسیدگی نماید بدیهی است چنین وضعی می‌باید هر چه زودتر خاتمه پیدا کند هشتاد و یک نفر از آقایان نمایندگان محترم که قصدی جزعدالت پروری نداشته با تقدیم طرح یک مادهٔ قانونی نسبت به مستخدمین خوزستانی موافقت فرموده‌اند و چون آقایان نمایندگان محترم قبلا در این طرح کمال دقت را به عمل آورده و با یک عقیده پاک با قید دو فوریت تصویب آن را تقاضا نموده‌اند امیدوار هستم که بیش از چند دقیقه وقت مجلس را اشغال نکند و به کارهای امروز مجلس هم سکته وارد نیاورد علیهذا این طحر قانونی را تقدیم مقام محترم ریاست می‌کنم و تقاضا می‌کنم با موافقت نظر آقایان نمایندگان محترم مطرح بشود

رئیس – بسیار خوب بعد از این لایحه لایحه‌ای راجع به هوفمان رسیده است مذاکره راجع به کلیات است در کلیات مخالفی هست؟

بامداد – بنده مخالفم

رئیس – بفرمایید

بامداد – عرض کنم که این مسئله یک مسئله فنی و تخصصی است البته برای این که کاملا انشاءالله موفق بشوند در عملیات فنی راجع به معادن و بالنتیجه کمک بشود به راه آهن ذوب آهن و کارهای دیگر تشخیص داده‌اند یک نقشه بردار هم لازمست بسیار خوب در این مبحث چون بنده تخصص ندارم داخل نمی‌شوم یک وزارتخانه است و آمده این تشخیص را داده ولی اصولا از تجربیات و محسوسات که نمی‌شود دست برداشت تاکنون آنچه ما تجربه کرده‌ایم راجع به این متخصصین فنی این است که آنها آمده‌اند و یک پولهایی ما به آنها داده‌ایم یک اداراتی برای آنها تشکیل داده‌ایم بودجه مان را هم سنگین کرده‌ایم ولی یک نتیجهٔ عملی که به قدر صد تومان ارزش داشته باشد ندیده‌ایم این‌ها را آورده‌ایم وگفته‌ایم متخصص فنی هستند که آ“چه را که ما اطلاع نداریم به ما یاد بدهند بالاخره به طور خلاصه اگر آدم بخواهد بگوید این‌ها چکاره‌اند آنها رؤسای اداره شده‌اند رئیس اداره میزی برای ایشان درست کرده‌ایم و پیشخدمتی و مترجمی و آرشیوی و کابینه‌ای و بالاخره آنجا نشسته و دفت رحاضر و غایب را امضا کرده درخواستها را هم اول برج امضا کرده مذاکراتی کرده و اگر خیلی آدم خوبی بوده است یک راپورتی به طور پروژه و طرح پیشنهاد کرده است به وزارت خانه و رفته است در دوسیه مارتین را که می‌گویند خیلی خوب اس و در فن خودش خیلی مبرز و یگانه است آن را آوردیم مدتها اینجا اس دو مرتبه هم کنتراتش تجدید شد حال می‌گویند امیدواریم بلکه به کار بیفتد ولی ما پول را دادیم بی ثمر. هسکل را آوردیم برای فلاحت در عوض این که این به ما بفهماند که یکجریب زمین را شما چه جور بکارید که بدرد بخورد برای این که او متخصص فنی بود و عملیات فلاحتی را خوب می‌دانست و یا این که مثلا اورا

ببرید درمازندران که ما چه کنیم یا بیا نگاه کن کائوچو در کجایش عمل می‌آید و به قدر ده زرع مربع هم برای ما بکار ببینیم ابدا در اینمقام برنیامد هسکل کی بود؟ یک رئیس اداره یک اتومبیل هم داشت صحب می‌آمد اگر دلش می‌خواست زیرا اغلب رؤسا هم که مستثنی هستند از دفتر حاضر وغایب توی اداره می‌نشست حرفهایش را می‌زد و یک مراسلاتی را هم امضا می‌کرد و ظهر می‌رفت خانه اش ما برای روسای ادارات که خیلی آدم داریم رئیس اداره که الحمدلله خیلی‌ها هستند که به قدر این‌ها بتوانند کار کنند ما متخصص می‌آوریم که آن چیزی را که ما بلد نیستیم به ما یاد بدهند بنده حالا موقع بدست آوردم که این عریاضی را بکنم حالا هم عرض می‌کنم که باز این هوفمان را می آؤریم یک اطاق یا چند اطاق برایش درست می‌کنیم و همانطور مثل سایرین عطف به ما سبق می‌شود خوب حالا که برای ما نتیجه ندارد پول دیگر ندهیم و اگر مطمئن هستند که آن کاری که می‌خواهند از او ساخته است و همان فایده را به ما می‌دهد و همان استفاده را می‌کنیم بسیار خوب آقای وزیر فوائد عامه و رئیس الوزراء این اطمینان را به ما بدهند که آدم بداند این نقشه بردار حقیقتا می‌رود نقشه برداری می‌کند یعنی می‌رود به آن جاهایی که لازمست نقشه برداری می‌کند به جهت این که اگر او رفت و ما چیزی یاد نگرفتیم اقلا یادگارهایی از اوباقی بماند ممکن است رأی بدهیم

وزیر فوائد عامه – این که راجع به مسیو هسکل فرمودند عرض می‌کنم البته نمی‌توان قبلا تعیین کرد که این اشخاصی که استخدام می‌شوند حقیقتا ممکن است آن طوری که مطابق آرزو و آمال ما هست از عهده بر آیند و این موکول به عملیات آن شخص است و پس از آن که داخل عملیات شد اگر دیدند از عهد ی خدمت بر نیامد باید اورا عذرش را بخواهند چنانکه بنده که آمدم پس از آن که دیدم ما هسگل آن طوری که باید رعایت مقررات را بکند و آن طوری که بایستی انجام وظیفه کند نکرده شاید تا اندازه‌ای موافق مقررات اداری رفتار کرده بود ولی آن طوری که ماقائل بودیم پیشرفت نکرده بود این بود که رایزن خدمت حضرت اشرف آقای رئیس الوزراء عرض کردم و ایشان هم موافقت کردند که کنترات او لغو شود و لغو شد البته ما قبلا نمی‌توانیم بدانیم آن طوری که بایدمی‌تواند از عهدهٔ انجام خدمات بر آید یا نه و قبلانمی‌توانیم این مسئله را متعهد شویم ولی چون این متخصصین مخصوصا مارتین و دکتر بونه خدماتشان خیلی رضایت بخش است و عملا نشان داده‌اند که یک خدمات مفیدی خواهند کرد و از روی میل و حقیقت مشغول خدمتگزاری هستند از این نقطه نظر اطمینان داریم که این متخصص نقشه برداری هم که می‌آید او هم مثل سایر آلمانی‌ها که اینجا هستند رفتار خواهد کرد و البته اگر چنانچه کوتاهی کرد هیچ مانعی نخواهد داشت که اورا خارج کنیم

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

فیروز آبادی – بنده مخالفم

رئیس – بفرمایید

فیروز آبادی – قبلا در چند سال به نظر ما غیر مهم می‌آمد که یک عده را استخدام می‌کنیم و می‌آیند اینجا کارها ی خودشان را می‌کنند در صورتی که بعد ملتفت شدیم کهاین طور نیست و چون مسئله خیلی مهم است بنده عقیده دارم که زیادتر در این موضوع صحبت بشود که در آتیه بر خلاف گذشته انشاءالله در این مملکت عمل بشود یک عده استخدام بکنیم بیاوریم اینجا مبالغ گزافی بدهیم و یک ادارهٔ عریضی تأسیس کنیم و یک پول زیادی بدهیم ووقتی که سؤال شود که فایدهٔ این آقای ذوب آهن چیست خنده نمایندگان جواب داده شود هیچ پس چون مطلب مهم است بنده عقیده دارم که مذاکرات زیادتر بشود

رئیس – آقای یاسائی

یاسائی – مدتها است مسیو مارتین و یکی دونفر متخصص آمده‌اند و شما هم به دولت اعتبار داده‌اید که این‌ها زودتر اعلان مناقصه بدهند کارها را شروع بکنند فقط سؤال بکنند فقط یک متخصص یک مهندس مساحی لازم دارند که بداند مقدار و اندازهٔ آهن آن معدن چقدر است و باید چطور باشد این هارا تشخیص بدهد و تا این مهندس نیاید این‌ها نمی‌توانند اقدام بکنند شما نمی دانم از چه نقطه نظر مخالفت می‌کنید مذاکرات در این بابد شده است و بالاخره استخراج آهن لازمست متخصص هم استخدام شده حقوقش را هم تا حالا داده‌ایم متخصص شیمیست هم داریم غیر ذالک را هم آؤرده‌ایم فقط این متمم متخصص است مذاکره لازم ندارد او را لازم داریم متخصصی که رئیس جمهوری آلمان به عنوان هدیه برای پادشاه این مملکت می‌فرستد او می‌گوید که یک متخصص دیگر لازم داریم دیگر لازم نیست ما این قدر در این موضوع صحبت کنیم

رئیس – رأی می‌گیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که کافی می دانند قیام فرمایند

اکثر قیام نمودند

رئیس – اکثریت است رأی گرفته می‌شود به شور در مواد آقایانی که شور در مواد را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

اکثر نمایندگان قیام نمودند

رئیس – تصویب شد ماده اول به شرح ذیل خوانده شد

ماده اول – دولت مجاز است مسیو هوفمان تبعهٔ دولت آلمان را استخدام نماید

رئیس – مخالفی ندارد

بامداد – بنده مخالفم

رئیس – بفرمایید

بامداد – عرض کنم که بنده باز ممنونم از آقای وزیر فوائد عامه که تقریبا جواب بنده را دادند دیگر یک کلیاتی نگفتند گفتند او چون عمل نمی‌کرد بعد از یک مدتی اورا بیرون کردیم ولی آقای یاسائی یک کلیاتی ذکر فرمودند که ذوب آهن لازم است راه آهن لازم است ما حرفی در این‌ها نداریم در این خصوص که ایشان اظهار کردند کسی مخالف نیست همین حرفها را پیشتر هم می‌زدیم که مملکت فلاحتی است با فلاحت باید سعادتمند شد این‌ها کلیات است این کلیات کتابی جای انکار نیست صحبت در سر عمل است و تطبیق مصداقی بنده عرض می‌کنم حرفی نداریم این تخصص است و مسئلهٔ فنی است باید همانطور که گفتم برای تکمیل کارها او را بیاورند عرض بنده هم همین بود که تذکردادم و من ممنونم از آقای وزیر فوائد عامه که اقلا یک قدریش را انصاف دادند که بعد از این در باب مهندسین و متخصصین عملی و فنی باید یک قدری رعایت استفادهٔ عملی کرد والا خوب البته کلیات توی کتابها و سینه‌ها محفوظ ومقبول اس به قول ملها همهٔ نزاع صغروی است والا در کبری کسی حرفی ندارد و این که آقا فرمودند مارتین را هدیه فرستاده‌اند و این‌ها بنده عرض می‌کنم اگر واقعا یک شمشیر تمام مرصع از یک مملکتی برای ما فرستادند آن را باید به کمر بست توی شکم که نباید زد مارتین خیلی خوب آدمی است بسیار خوب باید ازش استفاده کرد همین هوفمان را که بنده نمی‌شناسم و حالا به اعتماد این که دولت اکثریت دارد رأی می‌دهم خیلی خوب است بسیار خوب اما باید از او استفاده عملی کرد و ترتیبی او را نباید قرار داد که فقط امضا بکند این عرض بنده بود

مخبر – کلیاتی را که آقای بامداد اظهار کردند راجع به این که متخصصینی که اسخدام می‌شوند باید از وجود آنها استفاده کرد اصول این مسئله صحیح است و تا به حال هم سوء استفاده شده است ولی در این موضوع بخصوص اگر مقدمهٔ لایحه را ملاحظه کرده بودند بامداد – تمام را خوانده‌ام

مخبر – میدند این مخصوصا متخصص نقشه بردار است و این نمی‌تواند در مرکز وزارت فوائد عامه باشد هر جا که معادن هست و آن متخصص معرفت الارض گفته بود آنجا معدن است هر جا که رفت اظهار کرد معدنی است این شخص باید برود مساحت کند و نقشه برداری کند و تحقیق کند که چه اندازه مواد معدنی در آنجا هست استخدام این شخص طوری است که نظر آقای بامداد تأمین است و این در مرکز ادارهٔ فوائد عامه نیست

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس الوزراء- یک مطالبی اینجا در موضوع شخصی به عنوان کلی گفته می‌شود آن مقداریش که صحیح است البته اثر خودش را می‌کند ولی یک مقداریش شاید اسباب یأس اشخاصی بشود که واقا کارهای خودشان را کرده‌اند مثلا ما می‌گوییم که این مهندس معرفت الارض که آمده است اینجا چکار کرده است ما که ندیده‌ایم البته آن کارهایی که او کرده است در این اطاق که نمی‌شود دید مثلا ما اعتقاد داشتیم که دیگر در دنیا معدنی بهتر از معدن ناهید پیدا نمی‌شود این آمده است رفته است و دیده است مصرف ندارد ما اعتقاد داشتیم که معدن پشت کوه ببی شهربانو طرف حضرت عبدالعظیم آهنش خیلی خوب است ولی این آمده است و رفته است دیده که مصرف ندارد و بالاخره رفته و گشته مابین سمنان و دامغان آن معدنی که به کار بخورد پیدا کرده از معرفت الارض ما این را می‌خواستیم ما نمی‌خواستیم او بیاید توی این اطاق یک چیزهایی را به ما نشان بدهد باید برود در صحراها و کوهها معادنی را پیدا کند آن آدم هم رفته است و زحمت کشیده است و کارخودش را کرده حالا بنده برای این که زیاد وقت آقایان تلف نشود عرض می‌کنم که این آدم همدان رفته است قراجداغ رفته است زنجان رفته است و سایر جاها رفته است آذربایجان رفته است تمام این‌ها را دیده است راپرتها را آورده است تحقیقات کرده است جدیت کرده است همین طورمارتین و دیگران که هستند حالا شاید یک کسی برای یک ترتیباتی در فلاحت آن طوری که باید اقداماتی نکرده باشد آن هم همه اش تقصیر متخصص نیست

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – رأی گرفته می‌شود به مادهٔ اول آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند اغلب قیام نمودند

رئیس – تصویب شد مادهٔ دوم

به شرح آتی خوانده شد

ماده دوم – مدت استخدام مسیو هوفمان از تاریخ حرکت از برلن بیش از سه سال نخواهد بود

رئیس – آقای احتشام زاده

احتشام زاده – موافقم

رئیس – مخالفی ندارد؟

گفته شد خیر

رأی گرفته می‌شود به مادهٔ دوم آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند اکثر نمایندگان برخاستند

رئیس – تصویب شد مادهٔ سوم

به شرح ذیل قرائت شد

مادهٔ سوم – مسیو هوفمان برای تصدی عملیات نقشه برداری و مساحی نواحی معدنی و بازدید مقدار معدنی معادن مختلفه استخدام می‌شود

رئیس – آقای فرمند فرمند – بنده در کلیات ثانی عرض دارم در این ماده عرضی ندارم

رئیس – آقای شریعت زاده

شریعت زاده – عرضی ندارم

رئیس – مخالفی ندارد؟

آقا سید یعقوب – بنده مخالفم این معنی ندارد

رئیس – بفرمایید

آفا سید یعقوب – بنده در کمییون بودجه هستم ولی حقیقتا خجالت می‌کشم برای این که این عبارت یک جوری خوانده شد که من نفهمیدم این چیست چون لایحه پیشم نیست معادن چی بود این برای چه چیز است یا درست عبارت را نخواندم یا نمی دانم یک چیزی را یک وقتی در دستور می‌گذارید که آدم مراجعه نکرده خبر ندارد از آن طرف هم می‌خواهد موافقت کند با یک چیزهایی که نم یداند مقصود چیست این بد است

مخبر – بنده ماده سوم را می‌خوانم خود آقای آقا سید یعقوب هم در کمیسیون تشریف داشتند و وظیفهٔ هوفمان را می دانند که برا ی چکار استخدام می‌شود ماده سوم مسیو هوفمان برای تصدی عملیات نقشه برداری و مساحی نواحی معدنی و بازدید مقدار معدنی معادن مختلفه استخدام می‌شود

رئیس – در اصل مطلب که اعتراضی نیست گفته شد خیر رأی گرفته می‌شود به این ماده اقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

اغلب برخاستند

رئیس – تصویب شد مادهٔ چهارم به شرح ذیل خوانده شد ماده چهارم حقوق سالیانه و کلیه مسایل مالی مسیو هوفمان به قرار ذیل است

۱- حقوق سالیانه مسیو هوفمان سه هزار و ششصد تومان است

ب – مبلغ ششصد تومان جهت مخارج ذهاب و ایاب از برلن به تهران و از تهران به برلن به مسیو هوفمان تأدیه خواهد شد

مخبر – ششصد تومان است

آقا سید یعقوب – در لایحه‌ای که هشتصد تومان است

رئیس – صحیحش ششصد تومان است در طبع هشتصد تومان نوشته شده بقیه ماده چهارم به شرح ذیل خوانده شد

ج – ماهی چهل تومان جهت کرایه خانه به مسیو هوفمان داده می‌شود

رئیس – آقای احتشام زاده

احتشام زاده – موافقم

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – بنده نظر مخالفم در اینجا این است که این آقای رئیس الوزراء در اینجا پشت تریبون می‌فرمایند که ما متخصص می‌آوریم برای این که برود پشت کوهها آقای رئیس الوزراء توجه بفرمایید ما متخصص می‌آوریم که کارش در اینجا معلوم شود شما مسئول مجلس شورای ملی هستید بنده چه می دانم این متخصص که آورده‌اید چه کرده است ما می‌خواهیم کارش را اینجا بفهمیم اگر ما اینجا نفهمیم پس کی می‌خواهید بفهمد؟ ما وکیل هستیم باید اطلاع پیدا کنیم پس کی باید اطلاع پیدا کند چون شما مسئول مجلس هستید برای خاطر این تذکر دادم که مستحضر بشوید قانون اساسی رسالهٔ عملی شما است شما مسئول کی هستید مگر مملکت مشروطه نیست این راجع به این مسئله اما راجع به مسئله حقوق که این جا معین شده است نوشته است حقوق سالیانه سه هزار و ششصد تومان ماهیان می‌شود سیصد تومان

مدرس – کم است؟

آقا سید یعقوب – خیر آقا بنده که وکیل وارو نیستم که زیادتر پیشنهاد کنم بنده همین را هم مخالف هستم برای این که در کمیسیون بودجه هم صحبت کردیم این شخص آن اندازه مهندس عالی مقدار نیست ما همیشه مراعات مراتب فضلی و عامی را در متخصصین کرده‌ایم مثلا مارتین یک شخص متخصص عالی است مراتب و امتیازات اور ا ملاحظه کرده‌ایم و همانطوری که آقای روحی یک روزی در اینجا به بنده اعتراض کردند که بنده اعتراضات ایشان را به جا می دانم ما نظر به مراتب

فضل و کمالی که ایشان داشتند و چقدر گرانبها هستند ما دفاع کردیم ولی این شخص که این طور نیست عرض من این است که ما طوری نیستیم که بیمی بکنیم و هر کس از بیگانه‌ها بیاید در ما اثر بکند بنده که نمی‌ترسم این شخص بنا بر تحقیقی که کرده‌ام یک مهندس عالی مقامی نیست این است که بنده پیشنهادمی کنم ماهی دویست و پنجاه تومان به او بدهند تقدیم مقام ریاست هم می‌کنم مخبر – در موضوع این پیشنهادی که راجع به حقوق آقای آقا سید یعقوب فرمودند عرض می‌کنم این را قرار داد گذارده‌اند با این شخص و البته تصدیق می‌فرمایید برای این که از آلمان بیاید این قدر لازم بود و حالا هم تراضی دشه و این هم کارش یک کار فوق العاده ایست و تصدیق بفرمایید اگر می‌خواستیم از امریکا بیاوریم هفتصد و پنجاه تومان کمتر نمی‌گرفت بنابراین خوبست همین را که کمیسیون تصویب کرده موافقت فرمایند و کمیسیون هم پیشنهاد را قبول نمی‌کند

رئیس – دیگر مخالفی نیست؟ خیر رأی می‌گیریم به مادهٔ چهار آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

اکثر قیام نمودند

رئیس – تصویب شد مادهٔ پنجم به شرح آتی خوانده شد مادهٔ پنجم دولت مکلف است سایر شرایط و مقررات استخدام مسیو هوفمان را در حدود قانون استخدام مستخدمین خارجه مصوب ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین نماید

رئیس – مخالفی ندارد؟

یاسائی – بنده مخالفم

رئیس – بفرمایید

یاسائی – مخالفت بنده در اینجا از نقطه نظر استخدام مسیو هوفمان نیست ولی اساسا این فکر برای ما مدتی است پیدا شده که مستخدمین خارجی را که ما استخدام می‌کنیم لغو کنترات آنها هم با خود ما باشد این یک فکری است که تا اندازه پیدا شده برای نوبت اول اینجا عرض می‌کنم ما با یک توضیحات و استدلالاتی که دولت وقت به مجلس شورای ملی می‌دهد این مستخدمین خارجی را ما می‌آییم برای مدت معینی استخدام می‌کنیم استخدام می‌شوند می آیند در سرکارها در وسط کار کنتراتشان لغو می‌شود یک مخارج بیهوده برای آنها می‌شود بدون این که یک استفاده‌ای از آنها بشود بنده در این قسمت راجع به هوفمان اصراری ندارم ولی خواستم تذکر بدهم که دولت خارجی‌ها را که استخدام می‌کند متذکر بشود که یک ماده هم باید در کنترات باشد که لغو کنترات باید به تصویب و اجازهٔ مجلس باشد

رئیس – رأی گرفته می‌شود به مادهٔ پنج آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

اکثر نمایندگان قیام نمودند

رئیس – تصویب شد آقای فرمند در کلیات فرمایشی دارید بفرمایید

فرمند – بنده نظرم را می‌خواستم در کلیات اول عرض کنم که نوبت به بنده نرسید عرض بنده در سر اصل قضیهٔ استخراج معدن و ذوب آهن است از نقطه نظر اقتصادی و تجارتی آن طوری که ما می‌بینیم هی متخصص استخدام می‌شود و کترات آنها به مجلس می‌آید به طوری که بنده در شور استخدام مسیو مارتین عرض کردم این عملی که دولت برای ما می‌کند به این ترتیب آهنی که برای ما بیرون خواهد آورد گرانتر از آهنی خواهد بود که از دول همجوار به مملکت ما وارد می‌شود و بالاخره این آهن نمی‌تواند رقابت کند با آن آهنی که از خارجه می‌آید برای چه برای این که هر وقت دولت بخواهد یک عملیات استخراجی و غیره بکند برایش گران تمام می‌شود چنانکه در راههای شوسه دولت امتحان کرده است که خیلی گران برایش تمام می‌شود نه در مملکت ما اینجور است بلکه در تمام ممالک دنیا هر کاری را که دولت می خواسته

است بکند گران تمام شده

یاسائی – مایه اش مفت است کرایه اش هم مفت است

فرمند – اجازه بدهید بنده عرض کنم بعد جواب بدهید بنده این نظر را مکرر عرض کرده‌ام هم در مسئلهٔ راه آهن هم در مسئلهٔ ذوب آهن بنده معتقدم که این عمل استخراج و ذوب آهن باید به یک کمپانی داده شود یک شرکت خارجی و داخلی تشکیل بدهند که آن کمپانی این عمل را بکند آن وقت دولت دو میلیون سه میلیون از سهامش را بخرد ودر ممالک خارجه و دولتهای اروپایی هم وقتی بخواهند این طور کارها را بکنند به شرکتهای اقتصادی رجوع می‌کنند خزانه‌ها یک اسهامی از آن شرکتها می‌خرند مثل انگلستان که از شرکت نفت جنوب در موقی که مقتضی می دانسه اسهام خریده این متخصصینی که ما می‌آوریم و ما دیگر در کار آنها اظهار نظر نمی‌توانیم بکنیم متخصص عالی که آوردیم او می‌گوید بیست نفر دیگر من می‌خواهم وقتی گفت باید برای او بیاوریم همین متخصص نقشه کش فردا برای ذوب آهن خواهد گفت که پنجاه نفر از آلمان باید بیاورند و همه هم البته متخصص درجهٔ اول نخواهد بود سرکار و غیره می‌باشند این‌ها اسباب معطلی خواهد بود که مجلس شورای ملی و هیئت وزراء بای معطل بشوند که این مستخدم چطور شد و آن یکی چطور شد الان ادارهٔ راه آهن ما برای ده پانزده تا سرکار و غیره کارش معطل مانده و به موقع نرسیده است این را آقای رئیس الوزراء و آقای وزیر فوائد عامه می دانند این کار را باید یک کمپانی بکند نظر اصلی بنده هم این بود و مکرر عرض کرده‌ام باز هم عرض خواهم کرد و خیلی هم خوشوقت می‌شوم که آقایان وکلا و وزراء در این خصوص فکر بکنند که این ذوب آهن باید جنبهٔ اقتصادی و جنبهٔ تجارتی داشته باشد که منفعت بکند یعنی بتواند آهنی که درولت ایران استخراج می‌کند رقابت بکند با آهنی که از روسیه و نقاط دیگر می‌آید اگر نتواند رقابت کند بالاخره یک عملی خواهد شد که باید بخوابد این به طور کلی اصلی بود که مکرر عرض کردم این یک نکته است که مجلس ودولت باید به آن اهمیت بدهند واین مسئله را تحت مطالعه بیاورند ما آهن را برای خاصیت آهنی آن که استخراج نمی‌کنیم ما آهن را برای این استخراج می‌کنیم که آهن از خارجه نخریم در صورتی که بالاخره آهن آنها ارزان تر وارد شود و ما نمی‌توانیم آهن خودمان را استعمال کنیم و مردم هم که از راه وطن پرستی نمی‌آیند آهن ایران را گران بخرند و آهن روسیه را نخرند چنانکه ما هم لباس وطن را نمی‌خریم و لباس خارجی را می‌خریم در این صورت باید فکر کرد که این چهار پنج میلیون را که ما خرج می‌کنیم در آتیه فایده داشته باشد و باید در این کار فکر بشود از همین متخصص آلمانی ممکن است مشاوره بشود خودشان راه حل پیدا بکنند و بالاخره مثل کارخانهٔ قند سازی نشود که چون مطالعهٔ کامل نکرده بودند آوردند بی فائده مانده الان سی و پنج سال است کارخانهٔ قند شما در بیخ گوشتان در سه فرسخی پایتخت ایران بی کار افتاده است این کارها را باید از اول با مطالعه کرد اگر بی مطالعه باشد آخر می‌خوابد این عرایضی بود که می‌خواستم به عرض آقایان برسانم

رئیس – آقای حاج آقا رضا رفیع

رفیع – دورهٔ پنجم اغلب آقایان نمایندگان که تشریف داشتند می دانند بر می‌خوردیم در کوچه و بازارها به بعضی اشخاص می‌گفتند چرا فلان کار را نمی‌کنید؟ چرا این ترتیب نمی‌کنید؟ حرف خیلی خوب می‌زدند و ما آرزو داشتیم که این‌ها بیایند در مجلس شورای ملی و بالاخره ببینیم این‌ها چه می‌شود و چه می‌کنند که آن عملی که آنها می‌کنند ما یاد بگیریم و بدانیم چکار بکنیم صحبت غیر از عمل است اینجا مسئلهٔ تخصص است صحبت را البته در مجلس در موقع صحبت کردن خوب

می‌کنند و اما در موقع عمل یک طور دیگر عمل می‌کنند اولا اینجا آهن ذوب کنی مطرح نیست و لایحه اش هم مطرح نیست و کمپانی هم نمی‌شود تشکیل داد که آقایان می‌گویند برویم کمپانی تشکیل بدهیم ببینیم کجا آهن دارد استخراج کنیم یک اشخاص معینی هم که متخصص باشند اینجا نیستند مثلا اگر ما تمام تجار و ایرانیها را جمع بکنیم یک نفر متخصص در بین آنها پیدا نمی‌شود ایرانیها همه اشخاص خوب صحیح العمل هستند اما اثبات شیئی نفی ما عدا نمی‌کند ولی متخصص نیستند من هم با شما همکارم اما مادامی که علم نداریم محتاج به متخصص هستیم ووقتی که فرستادیم یک کسی را از بیرون آوریم باید هرچه می‌گوید گوش بدهیم تا به مقصود خودمان نائل بشویم

فرمند – بنده هم که همین را گفتم

رفیع – ده دفعه پیشنهاد می‌کنیم بیست دفعه پیشنهاد می‌کنیم بالاخره هی خرج می‌کنیم پولهایمان تلف می‌شود و مثل این آقایان که اسم بردید و بنده نمی‌خواهم اسم ببرم می‌شوند بالاخره وزارت فوائد عامه ما یک ترتیب صحیحی راه نمی‌رفت و آقای رئیس الوزراء کارهای زیادی داشتند نمی‌توانستند برسند آنجا خراب بود مجبور شدیم تقاضا کنیم یک نفر وزیر فعالی بفرستند آنجا بعد رفتند دیدند آقای هسکل کار نمی‌کند خوب چه باید بکنند باید عذرش را بخواهند راجع به کنترات هم عرض می‌کنم خوب وزراء نماینده هستند از طرف مجلس باید بروند آنجا بنشینند ببینند آنها خوب کار می‌کنند اگر خوب کار کرده باشد تشویقش کنند و اگر بدکار کرد بلندش بکنند بیرونش بکنند مربوط به این موضوع نیست که بالاخره ما داخل در این مذاکرات بشویم این‌هایی که ما از بیرون آورده‌ایم اینجا برای چه آورده‌ایم او امروز می‌گوید که ما یک همچو آدمی را لازم نداریم چون مذاکرات راجع به خارجی است باید با یک نزاکتی و با یک محبت و الفتی رفتار کرد مستخدمی را می‌خواهیم بیاوریم اینجا کار بکند از اول که نباید فحش داد که تو نمی‌توانی کار بکنی آخر هم که رأی می‌دهیم حالا چرا به ترتیب غیر صحیحی گفته شود رفیق محترم من آقای آقا سید یعقوب یک فرمایشی راجع به رئیس محترم دولت گفتند که خودشان جواب نفرمودند و بنده بیشتر میل دارم جواب عرض کنم

آقا سید یعقوب – شما هیئت وزراء هستید؟

رفیع – بندهبا شما رفیق هستم و هم مسلکم رئیس الوزراء دراینجاگفتند که عملیات متخصص را باید رفت بیرون دید هیچ وقت نگفتند که نباید به عرض نمایندگان رسانید البته در مملکت مشروطه تمام مسائل باید به عرض نمایندگان برسد اما اگر یک متخصصی فلاحت کرده این را نمی‌شود توی اطاق مجلس آورد باید رفت در کرج ودید که چطور زراعت کرده است و مقصود ایشان این بود که این اشخاص در بیرون یک کارهایی کرده‌اند البته تشریف فرما بشوید بیرون خواهید دید که خوب عمل کرده و بالاخره ما که همیشه طرف مهر و محبت شما هستیم یعنی آقایان می‌گویند از آنها هم راضی هستیم وقتی ما راضی هستیم شما هم بالاخره راضی هستید آقا فرمودند که ما لباس وطنی را نمی‌پوشیم خوب باید بپوشیم این را ما خودمان بد می‌کنیم بنده عرض می‌کنم یک قانون که از مجلس گذشته است باید آن را احترام کنیم بالاخره ما لباس وطنی نپوشیم این دلیل نمی‌شود که ما به این لایحه رأی ندهیم برای این که ما لباس وطنی نمی‌خواهیم بپوشیم باید به این لایحه رأی ندهیم؟

بعضی از نمایندگان مذاکرات کافی است؟

رئیس – رأی گرفته می‌شود به این مواد با اوراق تأمل بفرمایید یک پیشنهادی آقای فیروز آبادی فرموده‌اند ولی گمان نمی‌کنم در این کنترات مورد داشته باشد

زوار – اعلان رأی داده شد

رئیس – هنوز که رأی نگرفته‌اند پیشنهاد آقای فیروز آبادی به نحو آتی خوانده شد

به عنوان مادهٔ الحاقیه بنده پیشنهاد مادهٔ ذیل را می‌کنم هر وزیری که یک نفر یا چند نفر متخصص در وزارتخانه ایشان مشغول عمل می‌باشد هر یک ماه یا لااقل سه ماه یک مرتبه مختصری از عملیات و نتایج عملیات آنها را توسط دو روزنامهٔ رسمی اشاعه بدهند

رئیس – این پیشنهاد یک چیز کلی است که گمان نمی‌کنم اینجا مورد داشته باشد آقای فیروز آبادی

فیروز آبادی – اولا چون بنده عقیده‌ام این است که اگر ممکن بشود در تمام کنترات‌های خارجی این مطلب را قید کنیم که بعد از دو سال یک مرتبه خبر نشویم و ببینیم که آقا رفته است و نتیجه ازش نبرده‌ایم ملت باید سه ماه سه ماه باید بداند کسانی را که سه هزار تومان پنج هزار تومان خرج آنها کرده است چه کرده‌اند اگر نتیجه صحیح است که فبها و اگر ملت دید که متخصص فائده ندارد به دولت تذکر بدهد وخواهش بکند که این‌ها که آمده‌اند در این مملکت باید از آنها نتیجه بگیریم بارها خود بنده که رفم با بعضی از آنها مذاکره کرم که این مدتی که شما اینجا بوده‌اید چه کار کرده‌اید بعضی از آنها می‌گویند دولت شما نخواسته اس که از ما استفاده کند تقصیر ما چیست این طور جواب می‌دهند پس حالا که این طور است بنده پیشنهاد کردم که دولت مکلف باشد که هر سه ماه به سه ماه بگوید که این متخصص معرفت الارض که مثلا آمده است چه کار کرده است از این جا رفته است به کجا و کجا چه معدنی را پیدا کرده است که اقلا مردم بدانند که آن کارها را کرده است و آنها هم بدانند که باید کار کنند والا اگر بنا شد که یک اداره و دستگاهی فقط برای این‌ها فراهم کنیم و این‌ها بروند در اداره شان و ظهر هم پا شوند و بروند ووقتی هم کنتراتشان سر آمد بروند پی کارشان و بعد معلوم شود که از وجود آنها هیچ فایده نبرده‌ایم این که نتیجه ندارد بنده این پیشنهاد را به این نظر عرض کردم که آقایان ملاحظه کنند که اگر مادهٔ خوبی است موافقت فرمایند

مخبر – این ماده به عقیدهٔ بنده عملی نیست هر متخصص که در یک وزارتخانه هست اگر هر نماینده‌ای بخواهد اطلاعی از عملیات او پیدا کند از وزیر سؤال می‌کند

رئیس – رأی می‌گیریم آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می دانند قیام فرمایند

معدودی قیام نمودند

رئیس – قابل توجه نشد رأی گرفته می‌شود به این لایحه با اوراق آقایانی که تصویب می‌کنند اوراق سفید می‌دهند اخذ و استخراج آراء به عمل آمده هفتاد و سه ورقه سفید شماره شد

رئیس – عده حضار ۹۳ با ۷۳ رأی تصویب شد

اسامی رأی دهندگان آقایان:

محمود رضا – احتشامزاده – دادگر – افشار – دکتر سنگ – ملک مدنی – نوبخت – زوار – امامی خویی – اعتبار – حاج آقا حسین زنجانی – مفتی – عمادی – سید یعقوب – مدرس – بهبهانی – ثقه الاسلامی – فرمند – عباس میرزا فرمانفرمائیان – فومنی – موقر – امیر حسینخان ایلخان – مسعود – مهدوی – رفیع – عراقی – افسر – جلائی – سید حسین آقایان – سهراب خان ساکنیان – محمد ولی میرزا – حاج شیخ عبدالرحمن صالحی – میرزا عبدالله خان وثوق – اسفندیاری – شریعت زاده – یاسائی – خواجوی – حیدری – دهستانی – محمد آخوند – یحیی خان زنگنه – ضیاء – فهیمی – پالیزی – پور تیمور – دکتر طاهری – دولتشاهی – فرهمند – میرزا عبدالحسین – محمد تقی خان اسعد – ارباب کیخسرو- دکتر رفیع خان امین – امام جمعهٔ اهر – دیوان بیگی – اسکندری – سلطان محمد خان عامری – کازرونی – لیقوانی – مقدم – مولوی – عدل – ابراهیمی – میر ممتاز – تقی زاده

نگهبان – نجومی – دکتر لقمان – سید کاظم یزدی – وزیری – طباطبایی – دیبا

بعضی از نمایندگان – تنفس

دادگر – بنده مخالفم

رئیس – بفرمایید

دادگر – عرض کنم که یک ربع به ظهر مانده و بالاخره مجلس هم معهود است در حدود نیم ساعت بعد از ظهر ختم می‌شود و تنفس هم بیش از این اندازه وقت لازم دارد و طول خواهد کشید استدعا می‌کنم که اگر اگر کاری باشد مجلس را امتداد دهیم و یک مرتبه جلسه ختم شود

رئیس – یک طرحی آقای موقر تقدیم کرده‌اند قار بود مطرح شود ولی پیشنهاد شده است که قانون بلدیه مطرح شود

وزیر معارف – یک لایحه مدتی است از طرف دولت تقدیم مجلس شده است راجع به مصارفی باید از محل صرفه جوئیها و اضافات سنه ۱۳۰۵ بشود و خبرش هم گویا از طرف کمیسیون بودجه تقدیم مجلس شده است در آن لایحه سه فقره است که مربوط به وزارت معارف است یک فقره دوازده هزار تومان است برای تهیه لابراتوارهای مدارس متوسطه ایالات و ولایات یک فقره دوهزار تومان است برای خرید ماشین آلات مدرسه صنعتی و یک فقرهٔ دیگر هم ده هزار تومان است که برای لابراتوار مدرسه طب است و هر سه را تصدیق می‌فرمایید که خیلی ضرورت دارد و اگر امروز مجلس یک فقره اش را تصویب کند تازه اگر ما موفق شویم شاید چندین ماه طول خواهد کشید که این اسبابها حاضر شود و مخصوصا مدرسه صنعتی احتیاج شدید به خرج این ماشین آلات داردحالا بنده استدعا می‌کنم که در جلسهٔ امروزه با جلسهٔ آتیه جزء دستور شود و تکلیف آن معلوم شود

رئیس – آقای عراقی

عراقی – عرض کنم این لایحه اقلامی دارد که در بعضی اقلامش بعضی آقایان نمایندگان موافقند ودر بعضی اقلامش مخالفند و نمی‌خواهند رأی بدهند چون این طور است خوب است اقلام آن تجزیه شود و راجع به اعتبار خرید سفارت افغانستان هم در جلسهٔ گذشته این موضوع پیش آمد و بعد در تنفس یک خبر تازه تهیه شد و به مجلس آمد و تصویب شد این لایحه بعضی اقلام دارد که بعضی آقایان مخالفند پس بنده عقیده‌ام این است که این لایحه تجزیه شود و نمی‌شود با این طور وارد بحث آن شد و تمام لایحه را اگر مطرح کنیم نسبت به اقلامش اشکال می‌شود والا هر یک از اقلامش را که دولت بخواهد بیاورد در کمیسیون و تجزیه کند و راجع به آن یک قلم حرف بزنیم

رئیس – این قلم‌هایی که آقای وزیر معارف تقاضا نمودند می‌خواهید بماند برای جلسه آتیه؟

نمایندگان صحیح است

وزیر معارف – بنده هم استدعا می‌کنم که جزء دستور جلسه آتیه بشود ودر آن موقع هم تکلیف تفکیک آن معلوم شود و این قسمت را هم از طرف دولت عرض می‌کنم که تمام اقلام این لایحه باید مطرح شود و تکلیفش در مجلس معلوم شود و اقلامی را که بنده تذکر دادم از نقطهٔ نظر اختصاص و ارتباط آن با وزارت معارف بود

رئیس – کلیهٔ لایحه جزء دستور جلسه سه شنبه می‌شود و تکلیف آن معلوم می‌شود راجع به طرحی که آقای موقر پیشنهاد کردند مذاکره می‌شود

ضیاء – اجازه می‌فرمایید؟

رئیس – بفرمایید

ضیاء – بنده عرض می‌کنم که راجع به لایحهٔ خرج تحصیل اولاد دکتر اسمعیل خان مرزبان فقط یک رأی باقی مانده است خوب است آقایان موافقت بفرمایند که آن لایحه تمام شود

رئیس – آقای دادگر

دادگر – رأیی را که آقای ضیاء فرمودند گمان می‌کنم حالا نشود گرفت چون عده رأی کافی نیست طرح آقای موقر مطرح می‌شود تا عده برای رأی کافی شود

رئیس – آن هم رأی می‌خواهد

بعضی از نمایندگان – لایحهٔ بلدیه مطرح شود

رئیس – لایحهٔ بلدیه از مادهٔ ۳۹ مطرح است مادهٔ ۳۹ قرائت می‌شود

به شرح آتی خوانده شد

ماده ۳۹ – لوایح پیشنهادی انجمن بلدی که باید به مجلس شورای ملی تقدیم گردد به وسیله وزارت داخله خواهد بود

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – موافقم

رئیس – مخالفی ندارد؟

گفته شد خیر

رئیس – چون عده برای رأی کافی نیست رأی را می‌گذاریم برای بعد ماده چهل این طور خوانده شد مادهٔ ۴۰- ریاست عالی حوزهٔ بلدی با رئیس انجمن است انتصاب او در پایتخت و کرسیهای ایالت به پیشنهاد وزارت داخله و فرمان همایونی و در سایر حوزه‌های بلدیه به حکم وزارت داخله خواهد بود

رئیس – آقای فهیمی

فهیمی – بنده هیچ ملتفت نشدم که کمیسیون در این ماده بلدیه را چه فرض کرده است ریاست انجمن در پایتخت و مراکز ایالات و ولایات با دولت و شخص پادشاه است در صورتی که انجمن بلدی یک حوزهٔ ملی است که افراد و مردم آنها را انتخاب می‌کنند و رئیس آن را هم اعضاء از میان خودشان انتخاب می‌کنند دیگر فرمان همایونی و تصویب وزارت داخله لازم ندارد پس باید هر وقت که برای مجلس هم رئیس انتخاب می‌کنند با یک قیودی باشد اصلا بنده این ماده را به کلی مخالف روح قانون می دانم

رئیس – آقای ضیاء

ضیاء- موقعی که این ماده در کمیسیون مطرح بود بنده نظر دارم که آقای فهیمی راجع به این قسمت نظریات وسیعه‌ای داشتند و نظریهٔ ایشان در چند جلسه مورد توافق نظر واقع شد ولی بالاخره در یک جلسه با حضور خود ایشان این طور تصمیم گرفته شد که برای رئیس انجمن بلدیه یک شؤنی قائل بشویم که لازم بود رعایت این قسمت بشودو کمیسیون در آن موقع در مقابل یک محظور شدیدی واقع شده بود به مناسبت این که ریاست انجمن بلدی موافق قانون قدیم حق داشت که رئیس ادارهٔ بلدیه بشود و یک اشکالی پیش می‌آمد که اغلب رؤسای انجمن بلدی آن طوری که باید اطلاعات راجع به اداره کردن امور بلدی نداشتند و این مطلب هم به جای خودش درست معلوم است که ادارات بلدیه وقتی که خوب عمل کنند و رؤسای بلدیه هم خوب آشنایی به وظایف خودشان داشته باشند یک قسمت کلی از حوائج بلدی شهرها رفع خواهد شد الان مرکز مملکت و نمایندگان ایالات و ولایات در برابر یک توقعات و تقاضاها وحوائج شدیدی در مقابل اهالی شهر خودشان واقع شده‌اند و علت آن این است که رئیس اداره‌های بلدیه آن طوری که باید اطلاعات کافی و وافی برای اداره کردن ندارند چون کمیسیون در برابر این محظور بود این طور در نظر گرفته شد که همان طور که گفتیم بلدیه یک مؤسسهٔ ملی است و رئیس انجمن بلدی رئیس شهر و رئیس عالی شهر است و آن وقت برای اداره کردن امور بلدی موافق ماده ۴۱ که به عرض آقایان می‌رسد یک شخصی به نام مدیر یا به نام معاون که اطلاعات اداری داشته باشد انتخاب کنند حالا آن شخص را وزارت داخله به انجمن معرفی کند یا این که انجمن به

وزارت داخله معرفی کند بسته به نظر نمایندگان است اما برای این که این حق از شهرها گرفته نشود یعنی حق این که رئیس بلدیه باشد راه حلی که به نظر نمایندگان آمد در یک جلسهٔ با حضور آقای فهیمی این طور مسئله حل شد که که ریاست عالیه به رئیس انجمن داده شود و مدیر اداره یک کسی باشد اطلاعات اداری داشته باشد

رئیس – آقای کازرونی

کازرونی – اصولا انجمنهای بلدی بایستی به تمام معنی استقلال داشته باشند بنده نمی‌فهمم این که یک قسمت کار با آنها باشد و یک قسمت را بفرستند به جای دیگر این چه فلسفهٔ خواهد داشت آقا فرمودند که رؤسای انجمنهای بلدی ولایات آن طوری که باید و شاید اطلاعات افی ندارند یعنی چه؟ یعنی چنانچه این کار را به وزارت داخله ارجاع کنیم و وزارت داخله نظارت کند همین که وزارت داخله تصویب کرد و تصدیق کرد او تخصص پیدا می‌کند؟ حالا بیایید این عقیده را در معرض عمل بگذارید وزارت داخله یک نفر از دارندگان سابقهٔ خدمت را معرفی می‌کند که برود رئیس بلدیهٔ فلان شهر بشود این شخص تازه وقتی که وارد محل می‌شود تازه حس می‌کند که به یک جایی رسیده است که همه چیزاش به نظر ش غرابت دارد تازه اطلاعات این آدم در خود مرکز هم به قدر اطلاعات یک شخص عادی است ودر یک مدرسه نرفته است که علومی را که راجع به بلدیه است فرا گرفته باشد و تخصص پیدا کرده باشد بنده به آقا اطمینان می‌دهم که همه سروته یک کرباس هستند فقط چیزی که هست آن کسی که در محل است هم علاقه اش بیشتر است و هم اطلاعاتش بیشتر است نمایندگان صحیح است هم احتیاجات شهر را بهتر میداند این یک قسمت قسمت دیگر این که این پولهایی را که از مردم می گیرندصرف احتیاجات خود اهالی بکنند نه خرج حقوق دادن به اشخاص یک رئیس انجمن کافی است ریاست بلدیه هم بااوست و رؤسای شعبی هم اگر مقتضی باشد انتخاب خواهند کرد والا مثل سایر شهرهای کوچک یک نفر را معین می‌کنند که همه کارها را انجام دهد و حتی المقدور سعی می‌کنند که دایره را وسیع نکنند و اسباب زحمت برای مردم ایجاد نکنند و البته این بهتر است

احتشام زاده مخبر کمیسیون داخله خاطر نمایندهٔ محترم را متوجه می‌کنم به این موضوع که یک مسئله کارهای اداری بلدیه است و یک قسمت راجع به کارهای انجمن بلدی است در قسمت کارهای اداری در مادهٔ بعد تکلیف را معلوم کرده است البته آن جا صحبت خواهیم کرد و تکلیف را معلوم خواهیم کرد این جا ما می‌خواهیم صحبت در رئیس انجمن بکنیم و ما خواستیم که بیشتر اهمیت بدهیم به رئیس انجمن و همانطور که در تمام شهرها ی عالم معمول است یک اهمیت تشریفاتی به رئیس انجمن بلدیه بدهیم این بود که ما آ، دیم این قید را کردیم که ریاست عالی حوزهٔ بلدیه مقصود از ریاست عالی نمایندگی دولت نیست ریاست عالیهٔ ایالتی یک کار مخصوصی است که متعلق است به حکام ودر هر ولایتی یک نفر همایندهٔ عالی دولت است با رئیس انجمن حوزهٔ بلدیه است و حوزهٔ شهر و ریاست عالیهٔ حوزه شهر با یک کسی است که از طرف انجمن بلدی به ریاست انجمن انتخاب می‌شود و ما از نقطه نظر این که این کار را بیشتر اهمیت بدهیم و اور ا نماینده شهر بکنیم

یک نفر از نمایندگان – او رئیس هست

مخبر – ودر حقیقت خواستیم یک تشریفاتی برای او معین کنیم و اورا اهمیت بدهیم و رسمیت بدهیم این بود که ریاست عالیه شهر را به رئیس انجمن دادیم و برای تکمیل تشریفات گفته‌ایم که با فرمان همایونی تصویب شود و در هشرهای کوچک با تصویب وزارت داخله باشد حالا هم بسته است به نظر آقایان نمایندگان که هر طور صلاح بدانند تصویب کنند

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

بعضی دیگر – کافی نیست

رئیس – آقای شریعت زاده

شریعتزاده – بنده از توضیحات نمایندگان محترم آقای ضیاء و آقای کازرونی یک منطق صحیحی نتوانستم اتخاذ کنم در هر صورت یک اعتراضی آقای فهیمی فرمودند که خیلی بهجا و خیلی به موقع است گفتند که این مؤسسه یک مؤسسه‌ای است شوروی نمایندگانش را ملت انتخاب می‌کنند دلیلی ندارد که فرمانش را دولت بهد این مسئله محل اعتراض که هست سهل است بلکه غلط است و این ترتیب به نظر بنده هیچ مناسبتی ندارد و باید ماده اصلاح شود

بعضی ازنمایندگان – اصلا این ماده باید حذف شود مذاکرات کافی است

رئیس – مذاکرات کافی است؟

گفتندبلی

رئیس – پیشنهادها قرائت می‌شود پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب به شرح ذیل قرائت شد ماده چهلم را این نوع پیشنهاد می‌کنم رئیس انجمن بلدی به انتخاب خود انجمن است مداخلهٔ دولت در آن ممنوع است

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – بنده از بیانات آقای ضیاء الواعظین حقیقتا بدنم لرزید چون که یک شخصی که سابقه آزادی خواهی دارد این حرف رانباید بزند رئیس انجمن بلدی بر حسب میل اعضاء آن انتخاب می‌شود وزارت داخله چه کار دارد فرمان همایونی برای چه می‌خواهد فرمان همایونی برای وزراء است در وزارتخانه‌ها این انجمنی است که مردم شهر جمع می‌شوند و نمایندگانی که طرف میلشان است انتخاب می‌کنند در این کار کسی را نباید دخالت بدهیم و هیچ ملاحظه‌ای نباید کرد خود ملت انجمنشان را انتخاب و انجمن هم رئیس خودشان را انتخاب می‌کند در این کار مداخلهٔ دولت هیچ صحیح نیست

مخبر – نمایندهٔ محترم اگر توجه می‌فرمودند به مفاد ماده تصدیق می‌فرمودند که کمیسیون هم مداخله‌ای برای تعیین رئیس انجمن برای دولت معین نکردهاست و معین است که رئیس را اعضاء انجمن از بین خود انتخاب می‌کنند و ما از این نقطه نظر که اهمیت بدهیم به مقام ریاست انجمن و برای او یک مقام شامخی قائل شویم آمده‌ایم گفته‌ایم همان کسی که از طرف وکلای انجمن بلدی برای ریاست انتخاب می‌شود ریاست عالیه حوزهٔ بلدیه را خواهد داشت و ضمنا برای این که موقعیت آن یک موقعیت رسمی بشود و از طرف دولت هم تصدیق شده باشد یک فرمان برای او صادر کنند

رئیس – رأی می‌گیریم آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

اغلب قیام نمودند

رئیس – قابل توجه نشد اجازه می‌فرمایید سایر پیشنهادها برود به کمیسیون نمایندگان صحیح است به ماده ۳۹ رأی نگرفتیم رأی گرفته می‌شود به ماده ۳۹ آقایان موافقین قیام فرمایند اکثر برخاستند رئیس تصویب شد یک خبر مرخصی است قرائت می‌شود و یک پیشنهاد هم راجع به جلسات رسیده است خبر مرخصی آقای شیروانی به مضمون ذیل خوانده شد آقای شیروانی نمایندهٔ محترم به واسطه این که کسالت مزاجشان به کلی رفع نشده و برای تکمیل معالجه بیست روز از تاریخ ۱۸ آذر تقاضای مرخصی نموده کمیسیون تقاضای نمایندهٔ محترم را تصویب وخبر آن را تقدیم می‌دارد مخبر کمیسیون حاج میرزا مرتضی

رئیس – آقای دادگر دادگر موافقم

رئیس – آقای زوار

زوار – عرض کنم اولا به رفیق محترم خود م آقای

دادگر اطمینان می‌دهم که این خبر تصویب خواهد شد ولی لازم می دانم که به آقایان تذکر بدهم که این چه پولی است که گرفته می‌شود و داده می‌شود این پول از کجا گرفته می‌شود بنده عرایضم را می‌کنم وواگذار می‌کنم بهوجدان پاک ووطن پرستی و دیانت آقایان عرض کنم این حقوقی که به آقایان نمایندگا ن داده می‌شود پولی است که از آن بیچاره گرفته می‌شود که حتی فرش زیر پایش را گرو می‌گذارد و به دولت می‌دهد وحتی به گوشت کوب هم می‌رسد این اصول مالیات گرفتن ما است که با یک اصول رقت آوری این پولها جمع آوری می‌شود پس خوب است آقایان اجازه بدهند که یک کسی که حقیقتا قادر و توانا است و مطابق نظامنامه هم از مرخصی استفاده کرده است از حقوق صرف نظر نمایند و به علاوه ایشان هم که مدعی کسالت هستند و کمیسیون عرایض هم عذر ایشان را قبول کرده است باید عذر ایشان مستند به یک سندی باشد یعنی تصدیق طبیب در دست داشته باشد که این آدم مطابق این تصدیق ناخوش است و فرقی بین آقای شیروانی و دیگران نیست اگر از سایرین تصدیق مطالبه می‌کنند از آقای شیروانی هم مطالبه شود باید جنبهٔ دیانتی را هم در نظر گرفت این پولهایی را که ما بذل و بخشش می‌کنیم خدای من می داند که با هزاران خون دل از رعیت گرفته می‌شود رعیت یک خانه دارد که تمام زندگانیش از یک خانه اداره می‌شود و باید من حیث المجموع هزاران مالیات مستقیم و غیر مستقیم بدهد و بالخره خوشحال است که این پولی که می‌دهد در راه سعادت مملکت خرج می‌کنند و گمان می‌کنم که روح ملت راضی نباشد که ما پول ملت را برداریم و برویم در اروپا خرج کنیم بنده عرض می‌کنم که مطابق نظامنامه ما حق داریم یک ماه در سال مرخصی بگیریم ولی نه این که چهار ماه مرخصی بگیریم و پول ملت را خرج کنیم و ما به نجابت و اصالت ملت مطمئنیم و به آن اتکال داریم که اینمرخصی‌ها تصویب می‌شود ولی باید بدانیم که یک مجازات اخروی هم داریم که بالاخره دامن گیرمان می‌شود

رئیس – آقای دادگر

دادگر –عرض کنم که بنده مستقیما جوابی عرض نمی‌کنم ولی به خاطر آقایان می‌آورم که آقای شیروانی یکی از مبرزین وکلای مجلس بود که بسیار خوب و با مراقبت کار می‌کرد و بالاخره در مخبری کمیسیون بودجه یک زحمات زیادی کشید و من در خودم این طور حس می‌کنم که اگر زحمات را مقایسه کنیم باز آقای شیروانی طلبکار است و زیادتر زحمت کشیده است و اشباه این را هم ما رأی داده‌ایم و تبعیض خلاف است دیگر این که وقتی که یک نماینده اظهار کرد که مریض است اصل این است که ما به حرف یک نماینده ترتیب اثر بدهیم و بگوییم مریض است و بالاخره آقای شیروانی یک نماینده نیست که بخواهد از وظائفش قصور کند و از کار کناره بجوید شیروانی مرد کار است و به آقای زوار عرض می‌کنم که اگر بخواهیم از بین المال حیف ومیل نشود باید عموما یک فکری برایش کرد ولی نه از این راه

رئیس – رأی گرفته می‌شود به مرخصی آقای شیروانی آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند اکثر قیام نمودند

رئیس – تصویب شد پیشنهادی راجع به جلسات است قرائت می‌شود این طور قرائت شد امضاء کنندگان پیشنهاد می‌کنیم جلسات رسمی مجلس به ترتیب ذیل تشکیل و مقرر شود یکشنبه و سه شنبه صبح و عصر سه بعدازظهر شنبه و پنج شنبه صبح سه ساعت قبل از ظهر اعتبار وچند امضاء دیگر

بعضی از نمایندگان – در خواندن پیشنهاد اشتباه شد

رئیس – آقای اعتبار

اعتبار – بنده تصور می‌کنم که در قرائت پیشنهاد اشتباه شد مقصود این است که یک شنبه و سه شنبه عصر باشد و دو جلسهٔ دیگر صبح و دلیلی هم بنده نمی‌خواهم بیاورم زیرا که امروز آقایان متوجه بودند که دو ساعت به ظهر مانده جلسه تشکیل شد و بالاخره مذاکره قبل از دستور و سؤالات شروع شد و یک موقعی وارد دستور شدیم که نزدیک ظهر بود و این یک ساعت هم برای کار کردن کافی نیست این است که نظر بنده و جمعی از آقایان این است که مجلس دو روز عصر باشد که نظر آقایان تأمین شود

رئیس- آقای جاج میرزا مرتضی

حاج میرزا مرتضی – بنده با این پیشنهاد از جندین جهت مخالفم اول این که شب‌ها به واسطه بودن زمسان و بارندگی آمدن مجلس وتا ساعت پنج طول کشیدن مجلس یک اسباب زحمتی فوق العاده برای وکل خواهد شد بعضی آقایان که اتومبیل دارند راحت هسند ولی آنهایی که اتومبیل ندارند ودرشگه ندارند در زحمت خواهند افتاد

همهمهٔ نمایندگان – زنگ رئیس –

حاج میرزا مرتضی –گوش بدهید من حرفم را که عرض کردم آن وقت جواب بدهید عرض می‌کنم اشخاصی که اتومبیل و درشکه ندارند در کوچه‌ها به واسطهٔ گل و بارندگی دچار زحمت خواهند شد در چاه می‌افتند در گل می‌افتند ثانیا مستخدمین مجلس که از صبح تا غروب در مجلس بوده و زحمت کشیده‌اند و یک ساعت آسوده نیستند شب را بایداستراحت کنند این مستخدم در روز باید خدمت کند نه در شب بلی اگر فوق العاده به آنها بدهید حق دارید بگویید که شب هم بیاید وخدمت کند مستخدم فقط روز باید از صبح بیاید این جا تا عصر مواظب خدمتش باشد ولی شب که دیگر نباید گفت بیچاره تا ساعت هفت از شب گذشته مشغول کار باشد شب باید برود منزلش و استراحت کند مستخدمینی که از صبح می‌آیند اینجا و تا یک ساعت بعداز ظهر این جا هستند و بعد می‌روند و دومرتبه مراجعت می‌کنند و تا ساعت پنج بعدازظهر اینجا هستند حالا آقایان می‌فرمایند که تا ساعت پنج از شب هم اینجا باشند بله اگر یک حقوق فوق العاده برای خدمت شب به آنها بدهند باز یک چیزی است از آن طرف آقایان روزنامه نویسها هم نمی‌رسند که مذاکرات مجلس را بنویسند برای آنها هم اسباب زحمت فوق العاده است بنده غرضم این است که همین طور که جلسات حالا صبح است باقب بماند و صبح هم برای کار کردن خیلی بهتر است اول صبح همه سردماغ هستند و به طور خوبی می‌آیند در مجلس و کار می‌کنند فقط یک چیزی که هست این است که آقایان یک قدری زودتر تشریف بیاورند و آقایانی که می‌گویند عصر ما می‌آییم و تا ساعت پنج وشش از شب کار می‌کنیم صبح زودتر تشریف بیاورند خیلی هم بهتر است این است که بنده با این پیشنهاد مخالفم مگر این که برای مستخدمین فوق العاده معین شود که آنها بتوانند کار کنند و الا بیچاره‌ها نمی‌توانند صبح تا شام کار کنند

رئیس – پیشنهاد مجددا قرائت می‌شود و رأی گرفته می‌شود

مدرس – بنده اجازه خواسته‌ام

رئیس – خیلی از آقایان اجازه خواسته‌اند

مدرس –در این مسئله به عقیده من صحبت نشد

رئیس – آقای یاسائی با پیشنهاد موافقید یا مخالف یاسائی – موافقم

رئیس – آقای مدرس بفرمایید

آقا سید یعقوب – دونفر مخالف که نمی‌شود پشت سر هم حرف بزنند

رئیس – صحیح است آقای یاسائی

یاسائی – عرض می‌شود که ما اصراری نداریم که اوقات جلسات مجلس تغییر کند فقط از نقطه نظر که

است و تصدیق می‌فرمایید که بودجه‌های ۱۳۰۶ باقی مانده است و می‌بایستی که در این سه ماههٔ آخر سال تصویب شود و قانون بلدیه هم حاضر است و باید بگذرد و تصدیق می‌فرمایید که خیلی اوقات کار مجلس کم است و نزدیک ظهر هم که می‌شود آقایان پیشنهاد ختم جلسه می‌کنند واگر عصر مجلس تشکیل شود یعنی دو ساعت به غروب مجلس تشکیل شود و یک ساعت و دو ساعت هم از شب علاوه می‌شود و از سابق هم امتحان کرده‌ایم که هروقت مجلس شب تشکیل می‌شد بهتر کار پیشرفت می‌کرد و حالا هم اصراری نداریم که آقایان این طور تصویب بفرمایند ولی عرض می‌کنم اگر جلسات قسمت عصر باشد بهتر است این که آقای حاج میرزا مرتضی فرمودند که مستخدمین مجلس را باید ملاحظه کرد عرض می‌کنم فوق العاده اضافه کار چنانچه در ادارات معمول است به آنها می‌دهند برای ده نفر با بیست نفر مستخدم که نباید کار مجلس را گنک کرد در کارهای مجلس باید تسریع کرد این که گفتند که شب‌های زمستان بارندگی می‌شود آقایان ماشاءالله غالبا اشرافند و اتومبیل و درشکه دارند و آن کسی هم که مثل بنده ندارد یک درشکه کرایه سوار می‌شود و اشکالی ندارد

رئیس – آقای مدرس

مدرس – در امور جزئی و عادی غالبا نمی‌خواهم زحمت بدهم و این مسئله هم چون امور جزئی است و عادی است به طور مختصر یک دفعه صحبتم را می‌دارم اولا کار کردن در شب کلیه زحمت دارد شب برای استراحت معین شده است شب طبیعتا برای استراحت وضع شده است و کار در شب اسباب زحمت است البته آقایان وکلا تصدیق می‌فرمایند که این کاری را که ما قبول کرده‌ایم بهترین کارهای ما است و اهم امور است و در حقیقت اداره کنندهٔ مملکت آقایان وکلا هستند پس باید بهترین اوقاتمان را برای این کار کردن معین کنیم و باید ببینیم از این شب وروز بیست و چهار ساعت چه وقتش برای کار کردن بهتر است و آن ساعت را باید به کار مجلس اختصاص بدهیم ما که تازه بدنیا نیامده‌ایم قبل از ما عقلا بوده‌اند حکماء بوده‌اند انبیاء بوده‌اند که همه این کها کارکنان دنیا بوده‌اند همیشه این فکر را کرده‌اند شب وروز به دو قسمت است از سحر تا ظهر و از ظهر تا سحر عقلا و حکماء از اول تا به حال گفته‌اند که از این دوقسمت بهترین اوقاتش از سحر است تا ظهر آدم سبک تر است زاحت تر است فکر هم مهیاتر است یک قسمت را گذارده‌اند برای کارهای دیگر که متعلق به شب باشد و یک قسمتش که از اول آفتاب باشد تا ظهر برای کار دنیا معین کرده‌اند این را آقای آقا سید یعقوب بلدند که نمازکردن از اول آفتاب تا ظهر مکروه است

آقا سید یعقوب – آن نماز متبدئه است

مدرس – یعنی این وقت معینه ایست برای کار کردن در امور دنیوی و هیچ کاری جز کار دنیا برای این وقت معین نشده است پس بنده عقیده‌ام این است که بهترین وقت برای کار کردن به کور است واول آفتاب تا ظهر است و بهترین شغل‌ها برای ما همین کاریست که توی پارلمان داریم بنده اگر چه عذر خواسته‌ام و از آقای رئیس اجازه خواسته‌ام که در ماه قوس و جدی نیم ساعت دیر بیایم برای مباحثه که دارم گرچه آن کار هم مهم است لیکن این کار برای من اهم است و عرض می‌کنم بهترین کارها برای من خدمت کردن اینجا است و به عقیدهٔ بنده بهترین وقت برای کار کردن از صبح تا ظهر است حالا می‌فرمایید سه ساعت کم است چهار ساعت کنید سه روز را گفتید کم است چهار روز کردید حالا پنج روز کنید اما انداختن جلسات را به عصر خوب نیست خدامی داند که عصر وقت چای خوردن است و وقت کار کردن نیست پس من عقیده‌ام این بود و یک دفعه هم اظهار کردم و دیگر هم تا آخر عمرم اظهار نمی‌کنم اختیار باخود آقایان است

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – رأی گرفته می‌شود به این پیشنهاد آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند

معدودی قیام نمودند

رئیس – تصویب نشد پیشنهاد آقای کازرونی که به طریق اولی رد شده است

بعضی از نمایندگان – ختم جلسه

رئیس – پیشنهاد آقای کازرونی به مضمون ذیل خوانده شد بنده پیشنهاد می‌کنم تمام جلسات مجلس عصرهای همان روز از دو ساعت قبل از غروب منعقد شود

بعضی از نمایندگان – این پیشنهاد رد شده است

در این موقع آقایان نمایندگان به عنوان ختم جلسه از مجلس خارج و مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد

قانون

اجازه استخدام مسیو هوفمان تبعهٔ آلمان برای نقشه برداری نواحی معدنی

مصوب دهم دی ماه ۱۳۰۶ شمسی

مادهٔ اول – دولت مجاز است مسیو هوفمان تبعهٔ دولت آلمان را استخدام نماید

مادهٔ دوم – مدت استخدام مسیو هوفمان از تاریخ حرکت از بلن بیش از سه سال نخواهد بود

مادهٔ سوم – مسیو هوفمان باری تصدی عملیات نقشه برداری و مساحی نواحی معدنی و بازدید مقدار معدنی معادن مختلفه استخدام می‌شود

مادهٔ چهارم – حقوق سالیانه و کلیهٔ مسایل مالی مسیو هوفمان به قرار ذیل است

۱- حقوق سالیانهٔ مسیو هوفمان سه هزار وششصد تومان است

ب – مبلغ ششصد تومان جهت مخارج ذهاب و ایاب از برلن به تهران و از تهران به برلن به مسیو هوفمان تادیه خواهد شد

ج- ماهی چهل تومان جهت کرایهٔ خانه به مسیو هوفمان داده می‌شود

مادهٔ پنجم – دولت مکلف است سایر شرایط و مقررات استخدام مسیو هوفمان را در حدود قانون استخدام مستخدمین خارجه مصوب ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین نماید

این قانون که مشتمل بر پنج ماده است در جلسهٔ دهم دیماه یک هزار و سیصد و شش شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید

رئیس مجلس شورای ملی

حسین پیرنیا