مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ بهمن ۱۲۸۵ نشست ۳۸

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نخست تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نخست

قانون اساسی مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نخست
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ بهمن ۱۲۸۵ نشست ۳۸

مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ بهمن ۱۲۸۵ نشست ۳۸

مذاکرات دارالشورای ملی پنجشنبه ۱۶ شهر ذیحجه الحرام ۱۳۲۴

خلاصه صورت روز سه شنبه قرائت شد.

رئیس- غرض از تمنای مجلس و حضور وزراء محترم این بود که مسلم است بدون همدستی وزرا کاری از مجلس پیشرفت ندارد باید باتحاد و همدستی کار دولت انجام بگیرد اینکه نوشته شد برای این بود که وزرا تشریف بیاورند بمیزان قانون اساسی که امروز داریم بیکدرجه قبول مسئولیت بفرمایید مسئولیت تامه امروزه تا قانون نوشته نشود حاصل نمی‌شود ولی بهمین ترتیبی که هست خود را مسئول بدانند تا در آنرشته سلوک کنیم و بهمراهی کاری از پیش برود.

آقا سید محمد مجتهد – غالباً مطالبی که مطرح می‌شود راجع بوزراست باید آنها حاضر باشند تا مطلب تمام شود.

سعدالدوله – رقعه که در این باب بصدر اعظم نوشته شد خوبست قرائت شود.

(در این موقع آقا میرعماد اظهار داشت که صورت تلگرافی است که از تنکابن کرده‌اند با اینکه در تلگرافخانه او را تغییر دادند بخوانند ببینند چیست).

آقا سید عبدالله – خودشان تلگراف را خواندند که مشتمل بود بر اینکه مجلس برای انتخاب منتقد نمودیم ولی با وجود این حاکم غیر ممکن و خونها هدر از مجلس دادرسی بشود.

وزیر داخله –اگر مقصود پسر نصرالسلطنه است امضا شده و خواهد آمد.

سعدالدوله – حالا پس فردا صدر اعظم خواهند تشریف آورد برای حدود و معرفی وزرا که معین بفرمایند.

وزیر مالیه – ما که سه روز بیشتر آمدیم.

سعدالدوله – رقعه اینطور دلالت می‌کند که باید خودشان تشریف بیاورند و حدود و مسئولیت وزرا را معین و مشخص نمایند و وزرا را معرفی نمایند اینطور نمی‌شود مگر خود وزرا تکالیف و حدود خودشان را معین نمایند.

حاجی محمد اسمعیل آقا – مقصود از تسدیع مقام صدارت این بود که باید حدود وزرا را معلوم نمایند که مجلس بعدها تکلیف خود را با آنها بداند و الا شخص وزراء مملکت را همه کس می‌شناسد و میداند غرض تعیین حدود و معرفی و مسئولیت ایشانست که بعدها مجلس بهر وزراتخانه مطلبی داشته باشد دیگر متعذر نشود که باید بصدارت اطلاع بدهیم.

سعدالدوله – بلی مقصود همین بود که باید حدود و مسئولیت معلوم باشد چون مثلش هم در خارج معلوم شد که از بعضی پرسیدند گفتند ما مسئول اینکار نیستیم پس باید حدود و تکالیف هر یک معلوم باشد که مجلس تکلیف خود را با آنها بداند و با مجلس با هم کار بکنند وزرا بمنزله روح مملکت هستند باید روح با بدن با هم کار بکنند مقصود پیشرفت کار است حال آقایان خود میدانند منتظرند که آقای صدر اعظم تشریف بیاورند و حدود اینها را معین کنند یا بهمین مجلس اکتفا می‌کنند.

وزیر علوم – ترتیب کار باید از روی قانون باشد وقتی که قانون وضع بشود حدود ما معین می‌شود.

سعدالدوله – باید کاری کرد که امورات پیشرفت داشته باشد تا وقتی که قانون وضع بشود نمی‌شود اینطور کارها مختل بماند امروزه باید جلوگیری کرد.

وزیر خارجه – مطالبی که راجع بوزارت خارجه است دو سه روز قبل اطلاع بدهید در جوابش حاضریم.

سعدالدوله – البته این مطلب را مجلس میداند که در امورات مهمه باید قبل از وقت اطلاع بدهند مقصود این بود که حدود وزرا معین باشد.

حاجی امین الضرب – معلوم است آقای وزیر خارجه خودشان را معرفی کردند و مسئول دانسته‌اند.

سعدالدوله – البته همینطور حدود خودشان را هم معین می‌کنند.

وزیر خارجه – آنچه راجع بمن است حاضرم و خودم را مسئول آنها میدام.

سعدالدوله – بعد از این مجلس با شما خیلی گفتگو و حرفها دارد حالا بماند تا موقعش.

حاجی محمد اسمعیل آقا – جناب وزیر مالیه چه می‌فرمایند؟

وزیر مالیه – من گفته بودم همانست که در چند روز پیش گفته شد.

حاجی محمد اسمعیل آقا – امروز غیر از آنروز است امروز باید وزیر مالیه بطور صحیح معرفی بشود.

سعدالدوله – امروز وزیر مالیه باید مثل وزیر مالیه خارجه تمام عایدات و فواید دولتی از نقد و جنس راجع باو باشد و او مسئول تمام آنها باشد شما باینطور حاضرید بگویید.

وزیر مالیه – خارجه که میگویید دول خارجه متعدد است هر مملکتی یک نحو اقتضائی دارد. امروز من وزیر مالیه ایران هستم آنچه که بمن راجع است همان بود که گفتم نقد و جنس میگویید چه وقت با من بود که من که تحویل دار نیستم آنچه که آن روز گفتم اگر امروز باز بگویم مکرر خواهد بود اگر چه شنیدم باز در خارج حرفهای آنروز را توجیه ملایرضی صاحبه می‌کردند ولی تفصیل همان بود که عرض شد.

حاجی سید نصرالله – غرض اینست که امروزه باید اصلاح امور ملمکت کرد من می‌گویم نه شما شخص وزیر مالیه بلکه شما شخص عالم این مملکت هستید باید راهنمایی کنید که صلاح چه چیز است و چه باید کرد اینکه هر مملکت اقتضائی دارد صحیح است ما نمی‌خواهیم حال قانون فلان مملکت را در اینجا امروزه جاری کنیم میگوییم باید دست هم را گرفته کار کرد.

وزیر مالیه – من پیش هم گفتم اگر غرض اصلاح است آنچه از من پیشرفت دارد بقدر قوه خودم حاضرم ولی از یک شخص تنها کار پیشرفت ندارد.

حاجی سید نصرالله – غرض ما هم همین است بسیار خوب از شما خیلی ممنون هستیم.

وزیر مالیه – آنروز گفتم اینکارها باید به اتفاق همدیگر باشد جناب سعدالدوله هم راست می‌گوید ولی گفتگو در اساس است اساس را از شخص وزیر تنها نباید خواست باید بهمدستی و همراهی یک دیگر اینکار را کرد.

سعدالدوله – آن مطلب دیگریست امروز همینطور که جناب وزیر خارجه مسئولیت را در عهده گرفته است وزرا دیگر هم اینمطلب را عهده بگیرند آنوقت در مجلس دیگر مذاکره اساس قانون وترتیب آن باید بشود.

حاجی محمد اسمعیل آقا – حال باید یک عرضی بکنم که غیر از این وزرا دولت وزیر دیگری هم دارد یا نه این مطلب را باید بدانیم اگر وزیر دیگری هست او را هم باید بشناسیم.

حاجی امین الضرب – مقصود اینست که وزیر مالیه در تمام صادرات و واردات دولتی مسئول است یا خیر؟

آقا میرزا ابوالحسن خان – آن عرضی که پریروز خدمت شما کردم این بود که گمرک وزیر علیحده دارد یا آنچه متعلق بگمرک است از شما سؤال بشود جواب می‌دهید؟

حاجی محمد اسمعیل آقا – باز اینجا حرف شعبه پیدا کرد غرض این بود که غیر از اینها وزیر دیگر هم داریم یا خیر؟

سعدالدوله – همان رقعه که خوانده شد مقصود این بود که این وزرا معرفی بشوند آیا آنها را معرفی کردند و غیر از ایشان دیگر وزیری هم هست؟

وزیر داخله – این مطلب را باید از صدر اعظم پرسید و از ایشان بخواهید.

سعدالدوله – من از رئیس می‌پرسم که واسطه بین مجلس و دولت است.

رئیس- هنوز که خبری نرسیده است.

وزیر عدلیه – یعنی دو وزیر مالیه هست و غیر از اینها وزراء دیگر هستند؟

سعدالدوله – من چه میدانم شاید باشند شاید یکی فردا پیدا شد و کالسکه‌های شهر را اداره کرد و گفت که من وزیر کالسکه هستم.

حاجی محمد اسمعیل آقا – غرض اینست که این مطلب امروز باز ناقص است فردا اگر یک مطلبی سؤال شود میگویند که ما مسئول این مطلب نیستیم و جزء اداره علیحده ایست.

وزیر داخله – وقتیکه نظامنامه را بوزارتخانها دادند آنوقت هر وزیر مثل وزیر خارجه مسئول تمام امورات اداره خودش می‌باشد.

سعدالدوله – هر چه که گفتیم میگویند باید قانون نوشته شود نوشتن قانون منافات ندارد با اینکه هر وزیری ترتیب اداره خود را بنویسد بیاورد در مجلس تصحیح کنند آنوقت بآن عمل کنند اما آمدیم سر قانون، قانون نوشتن از مجلس می‌شود و از طرف وزراء هم می‌شود از هر دو هم می‌شود و از مجلس سنا هم می‌شود مثل اینکه ببنده گفتند تو قانون بعضی از ادارات را بنویس حال منهم می‌نویسم ولی من خودم اطمینان بنوشتن خودم ندارم باید کاری کرد که اصلاح امور بشود.

حاج سید نصرالله – باید آنچه لازم است عمل کرد و بهمراهی با هم در صدد اصلاح برایند مثلا من می‌گویم که اگر کاری با وزیر عدلیه است ولی از بازوی وزیر مالیه برمیآید باید ایشان همراهی کنند و آن کار را کار خود بدانند.

وزیر مالیه – این مطلب صحیح است این مختصری بود که فرمودید می‌خواهید عرض کنم اول مرتبه اصلاح ترتیب قانون اساسیست این مطلب در عهده یکنفر نیست باید کمیسیونی منعقد بشود یعنی انجمنی باشد بر اینکه هر کس اطلاع کامل دارد باتفاق یکدیگر بنشینند و بنویسند لازم نیست که از وزرا و مجلس باشند هر کس از افراد ملت که می‌تواند اینکار را بکند در آن انجمن حاضر بشود و آنچه که میداندن بنویسد بعد از نوشتن این قانون همانطور بقانون نظامنامه عمل کنند بعد از آن برای اجرای آن قانون محتاج ببعضی از قوانین می‌شویم که آنها را باید در ادارات اشخاص عالم بنویسند بیاورند در مجلس تصحیح کنند بعد از روی آن اجرا نمایند بعد از اینها باز مرتبه دیگر محتاج می‌شویم بقواعدی که آنهم از اصول اساسی برداشته می‌شود آنرا هم می‌نویسید این سه درجه است که عرض شد که درجه اول باید بکمیسیون اصلاح شود و درجه دویم را همان ادارات و وزارت خانها می‌نویسند سیمی را هم از روی همان اصول می‌نویسند مثلا گفتند که تو بنویس من نمیدانم چه بنویسم و از من چه خواستند که تا بنویسم اگر بنوشتن است من فردا برمیدارم قانون وزارت مالیه فرانسه را ترجمه می‌کنم اما یک چیر خیلی مهملی می‌شود که بسیار بی‌ترتیب است و برای مملکت ما هیچ فایده ندارد.

حاجی سید نصرالله – همین طور که فرمودید همه باید باتفاق هم کار بکنند.

سعدالدوله – آنزمان که بنده آمدم همین طور که فرموده بودید بنده حاضر شده بودم چونکه بمن گفتند شما بنویسید من از فرنگ کتابهم خواستم اسباب و لوازمات را هم جمع‌آوری نمودم اطاق با اسباب مرتب و پانزده نفر اجزاء حاضر بودند و مشغول نوشتن بودند تا دو ماه باین ترتیب بود بعد موقوف شد و گفتند تقسیم بشود آن ترتیب را بر هم زدند نمیدانم سبب چه شد؟

حاجی سید نصرالله – همانطور که می‌فرمایید حال هم باید رفتار کرد بهر نحویکه باشد باید کاری کرد که روزبروز فایده حاصل بشود.

سعدالدوله – غرض اینستکه داخل دو ما نحن فیه باشیم مطلب از بین نرود.

آقا سید حسن تقی زاده – این مجلس با هیئت دولت که یک عده از وزرا هستند طرف است وقتی که طرف شد تمام سئوالات را آنها جواب بدهند اگر یک کرور سؤال باشد باید جواب داده شود حال اگر کسی دیگری باشد که آنهم طرف سوال مجلس باشد باید حاضر باشد والا ناقص است آنوقت اگر مطلبی خواستیم سؤال کنیم طرف سؤال حاضر نیست این ناقص می‌ماند پس باید تمام وزرا معرفی بشوند و حاضر باشند که سؤالات مجلس بی جواب نمایند.

حاجی سید نصرالله – امروز یک اندازه درست و صحیح است این عدد اصول وزراست که حاضر شدند.

آقا سید حسن تقی زاده – وزرات گمرک حاضر نیست.

حاجی سید نصرالله – ما وزیر گمرک نداریم شما می‌خواهید او را وزیر گمرک بدانید.

سعدالدوله – استدعا اینستکه مطلب تمام شود باطراف نروید.

حاجی محمد اسمعیل آقا – اینمطلب را ما نمی‌توانیم بگوییم دولت بما بگوید که همین اینها هستند تا ما با اینها سوال و جواب بکنیم امروز که حاضر شدند می‌خواهیم بدانیم که تمام وزراء همین اینها هستند یا غیر اینها هم کسی هست.

مخبرالملک – جواب این حرف شما را باید صدر اعظم بدهد ولی حضور این وزراء امروز یک فایده دارد که باید بدانیم ایشان بقانون اساسی خودشان را مسئول میدانند یا نمیدانند مثلا آنروز جناب ناصرالملک گفته بودند که من یک ثباتی هستم برات و فرمانی که بمن دادند من نیت می‌کنم اینمعنی مسئولیت نیست اگر مسئول هستند و قبول مسئولیت می‌نمایند معلوم باشد واگر نیستند آنهم بگویند تا مجلس تکلیف خودش را بداند.

سعدالدوله – ما هم با شما در این قول شریکیم.

وزیر علوم – باید انجمنی باشد که در آنجا درست مطلب گفته شود بعضی چیزها هنوز زود است.

سعدالدوله – انجمن لازم نیست باید گفت من با شما خیلی دوست و برادر ولی در مجلس بایدشما را بآن سمتی که هستید معرفی کنم.

حاجی امین الضرب – عجب است که جناب وزیر علوم می‌گوید زود است و همه میگویند دیر شده و کاری از پیش نرفته.

وزیر علوم – وقتیکه قانون نظامنامه مرتب شد بآن عمل می‌شود.

مخبرالملک – قانون چه منافاتی دارد با اینکه وزیر داخله از حکما پول نگیرد و پیشکش از آنها نگیرند که حکومت بدهند اینها چه حرفست باید کار از روی صحت باشد.

حاجی سید باقر – چرا از وزیر لشکر پول نگرفتند باو کار دارند.

سعدالدوله – آن کمیسیونی که شده بود و آن عرایضی که بنده کرده بودم شاه هم تمجید فرمودند که صحیح است نباید از حکام پیشکش گرفت حال باز میگویند که از اصف الدوله بهمان ترتیب سابق پیشکش گرفته و اضافه مالیات را از او می‌گیرند و حکومت را باو دادند.

وزیر عدلیه – همچو چیزی نیست اضافه مالیه همان مال سابق است امسال را گفتند این حرفها نباشد و مالیات را با آن دستوری که می‌دهند بگیرند سال دیگر را از روی ممیزی بگیرند.

سعدالدوله – این همه شکایتی که از اصف الدوله کردند شما وزیر عدلیه هستید چه کرده‌اید؟

وزیر عدلیه – شنیدم ولی کسی بمن چیزی نگفته است واز من نخواسته‌اند این شخص وزیر لشکر که میگویند پول داده است بکی داده است وکجا وچرا همین میگویند از او پول گرفته‌اند.

وزیر لشکر – بخدا قسم که من هیچ خبر نداشتم بی خبر دیدم که این کار را بمن رجوع کردند چرا من پول می‌دادم.

سعدالدوله – شما میگویید که من ندادم ولی همه مردم میگویند که شما پانزده هزار تومان داده‌اید.

وزیر عدلیه – من هیچ حاضر نیستم و روا نمی‌دارم که بکسی ظلم بشود من مسئول پیش خداو رسول هستم مجلس مرا مسئول میداند من خودم را مسئول خدا میدانم بقدر قوه خودم هم نمی‌گذارم که کسی بر دیگری ظلم کند ولی آن ترتیبی که شما می‌خواهید اسباب واجزا و پول می‌خواهد بمن بدهند من حاضرم که عمل کنم.

حاجی محمد اسمعیل آقا – غرض این بود که امروز وزرا مسئولیت خودشان را بیان نمایند وزیر خارجه خود را مسئول دانسته‌اند وزیر عدلیه هم بشرطه وزرا هم بفرمایند تا معلوم شود.

وزیر معادن – من خودم را مسئول میدانم همانطوریکه این امر را بمن واگذار نمودندمنهم مسئول آن هستم.

سعدالدوله – شما کسی هستید که امتحان خودتان را دراروپا داده‌اید اداره وزارت معادن از همه ادارات منظم تر است.

حاج محمد اسمعیل آقا – مقصود اینکه باتحاد و همراهی هم باید کار کرد.

رئیس- این اجلاس امروز برای این بود که صدر اعظم وزیر را معرفی بنمایند و تا یک حدی اینها امروز خودشان را مسئول مجلس بدانند ولی امروز در این مجلس بعضی خود را مسئول و بعضی غیر مسئول دانسته‌اند آن مقصودیکه مجلس داشت ناقص ماند علی العجاله باید امروزه تا یکمقداری بقانون اساسی عمل شود وجواب مجلس را از روی قانون باید داد.

حاج محمد اسمعیل آقا – باید ترتیب صحیح بعمل بیاید.

سعدالدوله – دنباله کارها باید بهمان ترتیب صحیح باشد.

رئیس- بلی آن ترتیب امروز بعمل نیامد.

آقا سید هاشم – این مجلس ناقص بود همانطور که قرار بود باید روز یکشنبه صدر اعظم با وزرا بیایند در اینجا تا حدود مسئولیت ایشان معلوم شود.

رئیس- باید کاری کرد که ترتیب صحیح داشته باشد.

آقا سید هاشم – مقصود اتحاد است و اینکه ما وزرا مملکت را بشناسیم، اینکه میگویند تا قانون وزارتخانها نوشته شود واصلاح شود همینطور بماند این نمی‌شود باید امروزه کاری کرد غرض در بین نیست ملت هم برای دولت کار می‌کند از ماضی گذشت باید اصلاح بعد ما را بخواهیم.

وزیر مالیه – این فرمایش صحیح است باید اتحاد کرد و غرضی در بین نباشد که اگر غرض باشد واویلا که از این خرابتر خواهد شد بنده عرض می‌کنم و غرض هم رد و بحث نیست میگویید بعضی مسئولیت را قبول نکردند من می‌توانم چیزیکه در عهده من است قبول کنم و کارها فقط بقبول کردن من درست نمی‌شود.

آقا میرزا ابوالحسن خان – در اینکه سرنوشت ایران در ید وزرا است شبهه نیست و در اینکه شاه ما ایرانیست شبهه ندارد و در اینکه وزرا ما باید ایرانی باشند آنهم شبهه نیست همان عرضیستکه خدمت شما کردم شما خود را مسئول میدانید یا نه.

وزیر مالیه – من حالا می‌توانم چند اداره را جمع خود بگیرم.

آقا میرزا ابوالحسن خان – مقصود گمرک است ودر آنروز هم از شما پرسیده شد حال اگر فردا از شما از اداره گمرک سؤال بشود جواب می‌دهید یا نه؟

وزیر مالیه – ترتیب امروز و دیروز همانست فرقی نکرده.

حاجی محمد اسمعیل آقا – غرض از این مجلس معرفی وزرا بود که معرفی شوند والا ما می‌خواستیم آنها بما چیزی بدهند مطلب همانست که وزیر عدلیه گفت پول واسباب می‌خواهد تا تغییر کند.

حاجی سید نصرالله – مسئولیت گمرک ملزوم وزرات مالیه هست.

وزیر مالیه – حالا که نیست.

حاجی سید نصرالله – در واقع می‌گویم.

حاجی محمد اسمعیل آقا – حالا که هست پس چطور باید تصحیح کرد تصحیح آن با وزیر مالیه است یا خیر.

وزیر مالیه – می‌شود باشد می‌شود نباشد.

حاجی سید نصرالله – باید این تکلیف را وزیر مالیه در عهده بگیرد.

حاجی محمد اسمعیل آقا – این تکلیف وزیر مالیه است که از دولت بخواهد که مرا چه جور وزیرمالیه کرده‌اید از من اینطور می‌خواهند تکلیف چیست.

وزیر مالیه – باید کارها از روی ترتیب باشد وقتیکه قانون نوشته و تا یکی دو سال عمل شد این ترتیبات منظم می‌شود.

حاجی سید ابراهیم – اینها طفره است معلوم است خودتان را مسئول نمیدانید.

وزیر مالیه – اینکه شما میگویید پس هر کس کار برای خودش باید درست کند اینکه نمی‌شود.

آقا میرزا ابوالحسن خان – مقصود آقای وزیر اینست که آنچه بمن راجع است من حاضرم اما آن مطلب را باید مجلس از دولت بخواهد که ما ایرانی نژاد و شاه ما ایرانی مملکت ما وزیر از خارجی نمی‌خواهد این مطلب را بابید بگوییم که وزیر مالیه برای اینست که تمام عایدات دولتی با او باشد و خارجه را هم بوزارت قبول نداریم از این به بعد او را عزل نمایید.

حاجی محمد اسمعیل آقا – هنوز معلوم نیست که او وزیر باشد معرفی نکرده‌اند که شما او را وزیر می‌خوانید.

آقا میرزا ابوالحسن خان – خیر همین است که می‌گویم.

وزیر مالیه – گمرک خودش اداره بزرگیست رئیس دارد اجزا دارد ۰۰ آنچه که راجع بمن بود این دفترها بود که دادم خدمت شما مگر قدری باقیست که آنرا هم گفته‌ام بدهند.

آقا سید عبدالله – وزارت مالیه باید تمام صادرات و واردات دولتی با او باشد.

وزیر مالیه – تمام حواس را راجع بیک مطلب کردن وقت را ضایع می‌کند قانون که باشد همه اینها اصلاح می‌شود.

آقاسید عبدالله مجتهد – فردا کمیسیونی بشود واز اینجا بروند خدمت صدر اعظم که قانون نوشته بشود وعمل شود.

رئیس- خلاصه فرمایش وزیر اینستکه باید اصول وزارتخانها نوشته شود و زودتر بآن عمل شود.

مخبرالملک – اگر وزراء زودتر حاضر می‌شدند و خود را مسئول می‌دانستند تا حال نوشته شده بود.

وزیر علوم – تا خانه ساخته نشود نمی‌شود گفت این خوب یا بد است.

آقا سید عبدالله – مجلس بی نتیجه نباشد چندنفر امشت بروند خدمت صدارت آنها هرچه اجزائیکه می‌خواهند بگویند و هر کس که می‌تواند اینکار را بکند او را بیاورند زودتر بنویسند ومشغول شوند.

حاجی محمد اسمعیل آقا – آنروز که مجلس منعقد شده بود جناب صدر اعظم فرمودند که بنویسند و مشغولند می‌نویسند ولی این مجلس حالا می‌خواهد بداند که وزرا همین اینها هستند یا غیر اینها هم هست و حدود و مسئولیت ایشانرا می‌خواهد معیناً بداند بعد از آن روز بروز فصل بفصل نوشته می‌شود میآید در مجلس خوانده و تصحیح می‌شود بعد بآن عمل می‌کنند.

آقای آقا سید عبدالله مجتهد – خیلی خوب از فردا باید در همین کار حاضر بشوید.

سعدالدوله – اینکه می‌فرمایید درجه دوم است وقتی که صدر اعظم وزرا را آورد معرفی فرمود و مسئولیت آنها را محدود و معین کرد آنوقت بنده نقشه اینکار را کشیده‌ام از روی همان مشغول عمل می‌شویم.

آقاسیدعبدالله مجتهد – حالا مجلس را بی نتیجه نگذارید این مجلس مغتنم است.

سعدالدوله – عرض پیش ما ناقص ماند باید انجام بگیرد.

(بعد مکتوب صدارت را که بمجلس نوشته بودند در بابت احضار وزرا و حاضر شدن ایشان قرائت شد).

سعدالدوله – ما می‌خواهیم بدانیم که دبیرالدوله نماینده شان را فرستادند اینجا جای نماینده نبود.

آقا میرزا محمود اصفهانی – خودش کسالت داشت و ناخوش بود.

بعضی گفتند مگر وزیر جنگ نداریم چرا ایشان حاضر نشدند.

آقا سید عبدالله – وزیر جنگ به بنده نوشته بودند خیلی عذرخواهی کردند که من کار دارم و نرسیدم هر امری که باشد من در انجامش حاضرم و خودم هم در مجلس حاضر می‌شوم و هر چه بخواهند همراهی دارم.