مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ اسفند ۱۳۴۷ نشست ۱۱۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و دوم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۰ اسفند ۱۳۴۷ نشست ۱۱۷

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۴۷ نشست ۱۱۷

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ۲۲

جلسه :۱۱۷

مجلس در ساعت چهار بعد از ظهر بریاست آقای عبدالله ریاضی تشکیل گردید.

فهرست مطالب:

- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

رئیس- اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(بشرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه

آقایان اهری - ریگی- دکتر ستوده- فخر طباطبائی- مهندس معتمدی- اسدی- دکتر خطیبی- مهندس معینی زند- دکتر موثقی- شکیبا- شیخ بهائی.

غائب بی اجازه

خانم دکتر دولتشاهی.

غائبین مریض

آقایان سعید وزیری- سلیمانی کاشانی- فیاض- دکتر قهرمان- دکتر اسدی- بوشهری- تیمسار حکیمیان- فولادوند- مرندی- امام مردوخ- شیخ الاسلامی- صادقی- دکتر ضیائی.

- تقدیم پنج فقره صورت دیون به وسیله آقای معاون وزارت دارائی

۲- تقدیم پنج فقره صورت دیون به وسیله آقای معاون وزارت دارائی

رئیس- وارد دستور می‌شویم آقای قوام صدری بفرمائید.

قوام صدری (معاون وزارت دارائی)- بااجازه مقام ریاست صورتی است از دیون بلامحل وزارتخانه‌های راه- اقتصاد- بهداری و اداره کل هواشناسی و مؤسسه بررسی آفات و بیماری‌های گیاهی که بایستی در کمیسیون محترم بودجه مورد بررسی قرار گیرد بدین وسیله تقدیم و تقاضای ارجاع آن را به کمیسیون بودجه دارد.

رئیس- به کمیسیون بودجه ارجاع می‌شود.

- ادامه مذاکره در کلیات گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه سال ۱۳۴۸ کل کشور

۳- ادامه مذاکره در کلیات گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه سال ۱۳۴۸ کل کشور

رئیس- کلیات لایحه بودجه سال ۱۳۴۸ کل کشور مطرح است آقای دکتر مهذب بفرمائید.

دکتر مهذب- مجددا با اجازه ریاست معظم مجلس و همکاران محترم دنباله عرایضم را در دفاع از بودجه دولت به عرض مجلس مقدس شورای ملی می‌رسانم. همانطور که عرض کردم هر ملتی درآمدهائی دارد که مقداری از این درآمدها حقا متعلق به یک نسل نیست بلکه متعلق به نسلهای آینده کشور است. درآمدهای عادی مملکت از مالیاتها و سایر منابع است که بیشتر باید در عمران اجتماعی به مصرف برسد درآمدهای حاصله از منابع و به خصوص درآمد نفت باید برای سرمایه گذاری و مصارفی به مصرف برسد که بازده اقتصادی داشته باشد و نسلهای اینده مملکت بتوانند از آن استفاده برند بنده حقا و وجدانا این فلسفه را که این سرمایه متعلق به نسلهای آینده هست می‌پذیرم و عقیده دارم هراندازه بیشتر سرمایه در زیر بنای اقتصادی گذاشته می‌شود و هراندازه که بیشتر منابع ما استخراج می‌شود در این راه خرج بشود نتیجه مطلوبی خواهد داشت (صحیح است) پس ایجاد کارخانه ذوب اهن و لوله کشی گاز، ایجاد شاهراهها، تخصیص اعتبارات عمده برای بالا بردن سطح جنگلها و مراتع و حفظ و نگهداری آنها طبعا مرجح است بر هر نوع سرمایه گذاری دیگری که بازده اقتصادی مستقیم نداشته باشد ولی همانطور که عرض کردم دولت از نظر حفظ تعادل اجتماعی در راه بالا بردن سطح زندگی مردم در جهات غیر زیر بنائی هم مبالغ عمده‌ای به مصرف می‌رساند و به همین مناسبت بودجه‌ای تنظیم کرده که تعادل کلیه شئون اجتماعی مملکت در آن ملحوظ است (صحیح است) و سعی می‌کند ضمن برآوردن خواستهای فعلی ملت ایران ایرانی بهتر و آبادتر بسازد تا نسلهای اینده مملکت در ایرانی بهتر از ایران ما و در امنیت اجتماعی بهتر از ما زندگی کنند مسلما تاریخ ایران قضاوت خواهد کرد که دولت انقلابی منشاء چه خدمات بزرگی بوده است (صحیح است) و تاریخ ایران قضاوت خواهد کرد که حزب اکثریت در همکاری با دولتی که همانطور که صبح عرض کردم و همانطور که فرمایشات رهبر بزرگ ملت ایران را قرائت کردم سعی بکند وظایف خود را در قبال ملت ایران انجام بدهد (صحیح است) از لحاظ تعادل بودجه بحث تعادلهای بودجه اصولا مختلف مطرح می‌شود از لحاظ تعادلی مالی همکار عزیز من جناب آقای جوانشیر توضیح دادند و استدلال کردند که اگر هم بودجه تعادل نداشت ولی برای حفظ تعادل بودجه وام از خارج گرفته می‌شد به شرطی که این وام به مصرف هزینه‌های زیر بنائی برسد هیچ تزلزلی در تعادل بودجه ایجاد نمی‌کند (صحیح است) و به همین دلیل است همانطور که اقای جوانشیر تذکر دادند که معمولا بودجه‌ها را در این دور و زمان ظرف یک سال معینی نمی‌شود قضاوت کرد بنابراین بودجه‌های ۱۰ و ۱۵ و ۲۰ سال را می‌گیرند و با توجه به بازدهی اقتصادی ناشی از وامها آنوقت حساب می‌کنند که این بودجه متعادل هست یا متعادل نیست خوشوقتی از این جهت است که صرفنظر از اینکه در این بودجه وامهائی دریافت می‌داریم با وجود این با توجه به بازپرداختی وامهای مملکت باز بودجه تعادل پیدا کرده است همچنین تعادل مالی است که دولت با وسایل مختلف سعی می‌کند که تعادل مالی بالنتیجه ارزش پول مملکت حفظ بشود البته اشکالی ندارد همانطور که یکی از همکاران اقلیت تذکر دادند ضمن عرایض بنده که شما رشد اقتصادی را از ۱۲% هم بالا ببرید یعنی با انتشار اسکناس ممکن است این کار را انجام بدهند نتیجه بارز این کار تورم خواهد بود نتیجه بارز تورم بالا رفتن هزینه زندگی ولی شاهکار شما در این خواهد بود که رشد ۱۲% یا بیشتر یا در این حدود ایجاد بکند بدون اینکه هزینه زندگی به میزان قابل توجهی بالا برود پس بالا رفتن هزینه زندگی (دکتر مدرسی- معذرت می‌خواهم کدامیک از اقلیت چنین مطلبی را گفته؟) شنیدم شاید از اکثریت بود که گفته ۱۲% کافی نیست (دکتر اسفندیاری- بله اکثریت فرمودند) بنده عقیده دارم که کافی نیست و باید واقعا کوشش کنیم که رشد اقتصادیمان را حتی المقدور بیشتر بکنیم ولی باید یک کاری بکنیم که هزینه زندگی را در یک سطح معقول به این وضع نگهداریم عقیده من است که هزینه زندگی بالا نرود ولی سطح زندگی و رشد اقتصادی بالا برود و بنابراین برای حفظ ارزش پول وام گرفتن از منابع داخلی هم اشکالی ندارد دولت امریکای متمول در حدود ۴۰۰، ۵۰۰ میلیارد دلار به ملت امریکا بدهکار است و این بده کاری دولت امریکا دلیل ضعف قدرت مالی آمریکا نیست بلکه یک وسیله کنترل پول امریکا در داخل و خارج مملکت است پس انتشار اوراق قرضه هم به هیچ وجه تعادل بودجه را بهم نمی‌زند بلکه سبب بسط اقتصادی و وسیله جلوگیری از تورم هست اگر تورم حاصل بشود هزینه زندگی به سرعت بالا می‌رود و بسیار خطرناک است واقعا من نمی‌توانم بدون اینکه توجه همکاران محترم را به این کشورها معطوف کنم از نظر هزینه زندگی و درآمد ملی از این بحث کوتاه می‌گذرم در بسیاری از کشورهای امریکای جنوبی مثلا آرژانتین و شیلی حداکثر رشد انها ظرف دو سه سال گذشته ۹% تا ۱۰% بوده است ولی هزینه زندگی آنها بین ۲۰% تا ۴۰% افزایش پیدا کرده شما بیائید واقعا قضاوت بفرمائید قضاوت منصفانه ۵ /۱% هزینه زندگی بالا رفته ۱۲% رشد اقتصادی بالا رفته در اینکه بحثی ندارید پس در این مطلب بحثی نمی‌باشد و خودمان را بسنجیمبا بعضی از کشورها که با رشد خیلی کمتری حتی امریکا رشد اقتصادیشان ۴% تا ۶% بالا رفته، در همین دو سه سال هزینه زندگی ۵/۵ % تا ۷% بالا رفته ما وقتی صحبت می‌کنیم از یک کشور بی نظر با یک ثبات سیاسی خاصی است که یک امنیت استثنائی تحت رهبری شاهنشاه و درک نیات شاهنشاه به توسط دولت و ادعا می‌کنیم که حمایت ما از دولت حزبی به همین دلیل است که هزینه زندگی از ۵ /۱ % بالا نرفته ولی رشد اقتصادی به ۱۲% رسید توجه بفرمائید که با تمام سرمایه گذاری‌های عمده که حاصل شد به خصوص در بخش خصوصی بازهم هزینه زندگی به همان نسبت باقی ماند در این بخش خصوصی البته معتقد هستم شخصا که هر چه بیشتر جلوتر برویم باید سرمایه گذاری بخش عمومی‌یعنی دولتی از منابع کم بشود و سرمایه‌گذاری بخش خصوصی زیاد بشود وقتی شما ۳ و ۴ سال اخیر را نگاه بیشتری کنید که چطور سرمایه گذاری چندین صد میلیون تومانی در صنایع متوسط امروز آمده حالا این صنایع متوسط خواه مونتاژ باشد و خواه ساخت در هر حال این سرمایه گذاری‌ها شده و این نتیجه بدست آمده من امیدوار هستم همین صنایع متوسط صنایع اتومبیل سازی که متأسفانه هنوز مقداری از آن به صورت مونتاژ هست ظرف چند سال اینده بیشتر ساخت ایران نبود و اتومبیلی که به بازار ایران یا احیایا به بازارهای کشورهای همجوار فرستاده می‌شود یک اتومبیل کاملا ساخت ایران از هر جهت باشد بنده چون می‌دانم زیاد وقت همکاران را گرفتم سعی می‌کنم یادداشت‌هایم را کنار بگذارم و صحبت‌هایم را تمام کنم یکی از اساسی ترین بحثی که در بودجه مطرح است کوشش در حفظ تعادل اجتماعی است یعنی کم کردن فواصل اجتماعی بین افراد اجتماع است شما در این بودجه یک مقدار از اعتبارات تخصیص داده شده به مؤسسات خیریه مثل شیر و خورشید مثل انجمن حمایت کودکان مثل انجمن حمایت معلولین، انجمن توان بخشی، حتی مؤسسه کر و لال‌های باغچه بان، فلسفه دقیق و عمیق است یعنی فاصله طبقاتی کم می‌کند یعنی گروههای محروم با این کمکها می‌توانند در یک سطح نسبتا مرفهی زندگی کنند همچنین با این وسائلی که در این بودجه می‌بینیم و تکنیک‌هائی که در این بودجه هست کوشش می‌شود که این فاصله طبقاتی حتی المقدور کم شود من مثالی می‌زنم از مالیات مستقیم ما در سال ۱۳۴۶ در حدود ۱۰۰ میلیون تومان بود طبق اسنادی که داریم در سال ۴۸ مالیات مستقیم رسیده به ۱۸۰ میلیون تومان تقریبا دو برابر حال آنکه مالیات غیر مستقیم که بیشتر فشار می‌آورد روی توده عمومی مملکت و حتی‌المقدور این مالیات غیر مستقیم باید جای خودش را به مالیات مستقیم بدهد از ۳۰۰ میلیون در سال ۴۷ رسیده به ۴۵۰ میلیون تومان تقریبا ۲ /۱ ۱ برابر شده پس ملاحظه می‌فرمائید چطور با تکنیکهای بودجه آهسته ولی با منطق، وسایلی این بودجه ایجاد می‌کند که فاصله طبقاتی اجتماع را کم کند و یک اجتماع مرفه تر بسازد بنابراین در این بودجه وظیفه دولت یک مقدار بالا بردن درآمد ملی و در نتیجه کم کردن فاصله طبقاتی است بحثی شد توسط یکی از دوستان عزیزم راجع به جمعیت و به عقیده من شخصا مطالبی گفته شد که آموزنده بود ولی همانطور که عرض کردم در یک دفعه دیگر شخصا پیرو مکتب دیگری هستم از لحاظ جمعیت مسلماً جمعیت در هر سرزمین یکی از عواملی است که سبب استقلال ملتها و قدرت آنها است ولی متأسفنه در این دور و زمان جمعیت تنها عامل یا حتی یکی از عوامل معلوم کننده زندگی آیندهملتها نیست (دکتر صدر- این طور نیست جناب آقای دکتر مهذب هنز جمعیت مهمترین عامل است) عرض کردم که آن فلسفه است و این یک فلسفه، بنده کتابی دارم راجع به کنتدل جمعیت که بعد از لحاظ ارادت خاصی که به جناب دکتر عاملی دارم حضورشان تقدیم می‌کنم مطالعه بفرمایند شاید یک مقدار در نظرات خودشان تجدید نظر کنند بنده هم حاضرم اگر مدارکی دارند بخوانم و ارشاد شوم به هر حال جمعیت خانوادگی دو نفری یا سه نفری در یک سطح رفاه معین است اگر تعداد افراد این خانواده به بیشتر از دو سه نفر یا چهار نفر رسید، سطح درآمد و سطح زندگیشان به هم می‌خورد و به همین دلیل وقتی شما از بعضی خانواده‌ها می‌پرسید که چرا اولاد چهارم مثلا ندارید، می‌گوید من ترجیح می‌دهم یک تلویزیون داشته باشم یک رفاه مختصر داشته باشم حتی جواب می‌دهد که می‌خواهم بچه‌هایم را بهتر تربیت کنم جواب می‌دهد من می‌خواهم این سه بچه را خوب تربیت کنم جواب می‌دهد که این سه بچه را خدمتگزار می‌خواهم تحویل اجتماع بدهم جواب می‌دهد که اگر من بیش از سه بچه داشته باشم ممکن است نتوانم تربیت کنم و اینها وبال اجتماع خواهند شد من به عنوان یک پدر حقا عقیده دارم که تااندازه‌ای باید در خانواده‌ها اولاد باشد که فقط جمعیت بالا برود این جمعیت تنها غذا بخورد لباس بپوشد، دردی را دوا نمی‌کند عرض کردم یکبار چه بسیار ممالکی با جمعیت‌های کمتر کشورهائی را با جمعیت بسیار به زانو درآوردند بنابراین ما باید قدرت نظامی‌خودمان را به حدی برسانیم که در امنیت کامل زندگی کنیم و باید جمعیت ایران در رفاه باشند و به تعدادی باشند که بتوانند در مقابل خطرات به ایستند انصاف نیست ما بدون برنامه سعی کنیم جمعیت بالا برود برنامه ریزی صحیح داشته باشیم به آن حد از جمعیت برسد ولی حتما باید یک برنامه‌های خاصی تنظیم شود و تحت برنامه‌های خاصی جمعیت اضافه شود ممکن است شما به این نتیجه برسید که در یک خانواده ده اولاد باشد و دولت این ده اولاد را اداره کند بنده شخصا با این فلسفه موافق نیستم (دکتر صدر- دولت علی ایحال مسئول است خودش که اداره نمی‌کند) در هر حال صرفنظر از اینگونه اقداماتی که در لابه لای بودجه به چشم می‌خورد برای تعادل اجتماعی بودجه قوانین بسیار مترقی دیگری تقدیم شده که باز نموداری است از کوشش دولت در حفظ تعادل اجتماعی همین قانون واگذاری املاک استیجاری به دهقان‌ها، تشکیل شرکت‌های سهامی‌زراعی، ایجاد صندوق کشاورزی و از همه مهتر بیمه کشاورزان که به مجلس تقدیم شده این اقدامات مهمی‌است در رفع فواصل طبقاتی که هنوز متأسفانه در بسیاری موارد با آن روبرو هستیم نکته‌ای که یادم رفت راجع به جمعیت عرض کنم، این است که در گذشته جمعیت بیشتر در روستاها بود و این بچه‌ها یک کمکی بودند برای پدر و مادرشان از سن ۷ سال ۸ سال ۱۰ سال به پدر و مادر کمک می‌کردند حالا شهرنشینی سبب شده که خانواده‌ها و اطفال به شهر بیایند بالنتیجه خود بچه که یک واحد اقتصادی بود در روستاها وقتی به شهر می‌آید نه تنها یک واحد اقتصادی نیست به همین جهت است که در تمام دنیا کنترل جمعیت امروز مصداق حقیقی پیدا کردهو تمام مذاهب آنرا پذیرفتند غیر از یک مذهب که فکر می‌کنم کاتولیکها هستند آنها هم روی عقیده مذهبی خودشان این کار را قبول ندارند و همانطور که می‌دانید اکثریت با این نظر مخالفتد و تقاضای زیادی است از دربار واتیکان که این قسمت هم در مذهب کاتولیک اصلاح شود و در همین کتابی که من حضور آقای دکتر عاملی تقدیم می‌کنم این مبحث به تفصیل ذکر شده و عکس بزرگی دارد که چطور مردم در واتیکان جمع شده و تقاضا می‌کنند که این محدودیت از بین برود و بتوانند خانواده‌ها را در تحت یک نظام معینی در بیاورند من با یک قسمت از فمایشات آقای دکتر عاملی صد در صد موافقم و آن بحثی بود که که به حق راجع به سیستان و بلوچستان کردند شهر سیستان و بلوچستان متأسفانه در اثر کم توجهی‌ها به صورت نامطلوبی درآمده و سیستان و بلوچستان یک منطقه عمده مملکت هست اتفاقا بعد از آنکه آقای دکتر عاملی صحبتهایش را کردند بنده با یکی از دوستانم راجع به سیستان و بلوچستان صحبت می‌کردیم و این صحبت بسیار برای من جالب بود او گفت آنجا دارای آبهای زیر زمینی فراوانی است و خاش جنگل‌های زیادی دارد حق اینست که دولت با تمام امکانات خودش تسهیل بکند سازمان‌های خصوصی را که در سیستان و بلوچستان سبب خواهد شد که جمعیت بیشتری به آن نقطه روی بیاورد و نظرشان تأمین شود جای بسیار خوشوقتی است وقتی می‌بینیم بسیاری از ایرانیان که در خارج از مرزها زندگی می‌کنند برون مرز زندگی می‌کنند در اثر امنیت خاص مملکت ما داوطلب برگشتن به همین اصلی خودشان هستند به سرزمینی که به آن عشق می‌ورزند برگردند و مثل من و شما در اینجا زندگی کنند (صحیح است) و این منتهای غرور و افتخار برای ماست من درود می‌فرستم (دکر صدر- به شرط آنکه آقای جوانشیرمخالف عقیده جنابعالی نباشند) خیال نمی‌کنم خلاف نظر آقای جوانشیر عرضی کرده باشم آقای جوانشیر هم با من هم عقیده هستند خدا کند همه ایرانیانیکه در خارج از این مملکت هستند به سرزمین اصلی و مقدسشان برگردند به جای اینکه در خارج از این مملکت هستند به سرزمین اصلی و مقدسشان برگردند به جای اینکه در خارج خدمت کنند به مملکت خود، ملت خود و شما و ما خدمت کنند. بحثی شد راجع به وزارت بهداری من واقعا اینجا بادی یک نکته را مورد توجه قرار بدهم در این پیشرفت‌های یکسال گذشته وزارت بهداری من واقعا اینجا باید یک نکته را مورد توجه قرار بدهم در این پیشرفتهای یکسال گذشته وزارت بهداری از صفحه ۸۵ تا صفحه ۹۱ شرح فعالیت‌هاست اینجا فقط اشاره شد به یک خط این برنامه‌ها یعنی همان مرکز بهداشت و تنظیم خانواده در صورتی که وقتی من برنامه یک وزارتخانه یا یک سازمانی را مورد انتقاد قرار می‌دهم لااقل اول این شش را نگاه می‌کنم خدماتی را که کرده نگاه می‌کنم و ضمنا در یک نکته که به نظرم کوتاهی کرده آنرا تذکر می‌دهم، صحبت درمانی شد، من نمی‌دانم شاید همکاران عزیز من در حزب پان ایرانیست موافق سیاست درمانی دولت باشند یعنی عقیده داشته باشند که وسایل درمانی و امکانات درمانی مردم ر دولت باید در اختیار ملت قرار بدهد اگر اینطور باشد من فکر می‌کنم این فکر و این فلسفه کاملا صحیح نیست جناب آقای پزشکپور آیا عقیده دارید که وسایل درمانی را دولت باید فراهم کند برای ملت یا دستگاههای خصوصی برای مردم (پزشکپور- دولت مسئولیت دارد) من اجازه می‌خواهم از این کتابیکه راه و روش زندگی ماست الهام بگیرم و یک نکته راجع به وزارت بهداری حضور همکاران عزیز عرض کنم، که بدانند وظیفه وزارت بهداری آنطور که شاهنشاه ما نظر دارد و ما باید آنرا حکما اجرا کنیم چیست و آیا وزارت بهداری در انجام خدمات خودش موفق بوده یا موفق نبوده. از سخنان شاهنشاه در شرفیابی رؤسای وزارت بهداری "از زحماتی که کارمندان وزارت بهداری برای پیشگیری و با متحمل شده‌اند قدردانی می‌شود" اصولا این سیاستی است که وزارت بهداری باید پیش بگیرد به دستور و به حکم شاهنشاه پیش بگیرد و همین سیاست و همین وظیفه را هم انجام داده، این دستوری که نتیجه فعالیتهای گذشته وزارت بهداری در سالهای گذشته بوده است، اصولا وظیفه اول وزارت بهداری، بهداشت و پیشگیری است، نه تنها در موارد حاد بلکه همیشه باید برنامه‌های وسیعی برای پیشگیری بیماری‌ها در دست اجرا داشته باشیم مخصوصا با یک تماس دائم با سازمانهای بین المللی از آخرین اطلاعات استفاده نمائیم و همواره مترصد باشیم که پیش بینی لازم در جلوگیری هر نوع بیماری به کشور به عمل بیاید، چند سال قبل بود که غافلگیر شدیم و مواردی از وبا پیدا شد ولی آنموقع هم اقدامات وسیع شد که در نتیجه بیماری خاموش و ریشه کن شد (یکنفر از نمایندگان- این چه دلیلی شد که دولت مسئولیت تنظیم سیاست درمانی را ندارد) (یکنفر از نمایندگان- اگر وزارت بهداری نمی‌تواند وظائفش را انجام دهد امری است جداگانه) فرمایشات بعضی از همکاران سبب می‌شود که من به نوایی برسم و آبی بخورم، در این بحث تعادل اجتماعی باید به نکته‌ای اشاره کنم که یکی از همکاران عزیز من در حزب اقلیت فرمودند و آن بحثی بود در خصوص یکی از بخش‌های عمده کهکیلویه یعنی لنده و نامه‌ای را که یکی از کارمندان دولت از این بخش حیاتی مملکت به چه دلیل نمی‌دانم نوشته بود و روزنامه‌ای دانسته یا ندانسته آن را چاپ کرده بود و همکار ارجمند ما هم آن را با حسن نیت هرچه تمام‌تر در اینجا قرائت فرمودند لنده همان طور که عرض کردم یک بخش عمده کهکیلویه است و متأسفانه باید بگویم که لنده تا چند سال پیش از لحاظ اجتماعی تاریک‌ترین نقطه‌ای بود که می‌توانستید در نقشه ایران پیدا کنید یعنی مرکز فئودالیزم، مرکز خان خان بازی و همان جایی که ضرغام پورها زندگی می‌کردند و اینجا جایی بود که کسی جرأت رفتن بدان جا را نداشت حتی ژاندارم‌ها ولی پس از انقلاب بزرگ اجتماعی ما و پس از بسط امنیت در نتیجه اجرای عدالت پهلوی، این منطقه هم که یکی از سیاه‌ترین نقاط نقشه ایران بود به سپیدی گرایید (صحیح است) و کارمندان دولت به آنجا رفتند و شروع به خدمت کردند و من اینجا باید به حق و از صمیم دل من فارسی می‌توانم راجع به فارس اظهارنظر کنم چون مقداری واردم که اینجا چه ستم‌هایی از دست خان‌خان بازی‌ها کشیده بودند پس مأمورین پستی مملکت کمال سپاسگزاری را دارم که دفتر پستی در لنده ایجاد کردند که نموداری از امنیت بود، من صحبت از این نمی‌کنم که یک نامه رد شد یا نشد در مرحله اول هر ایرانی باید در هر کجای مملکت که باشد اگر یک نامه‌ای داشت باید وسایل سرویس برای او فراهم باشد بنابراین صرف‌نظر از این که در لنده دفتر پستی هست آنجا مرکز تبدیل پستی است یعنی در هفته دو پست تبدیل می‌شود یعنی هشت تا ده نامه سفارشی و هشتاد تا صد نامه معمولی دارد من خیال می‌کنم این جوانی را که رئیس دفتر پستی است و نامه‌ای نوشته به یکی از روزنامه‌ها و روزنامه هم آن را چاپ کرده متأسفانه و بدبختانه اغوا کرده‌اند و او تحت تأثیر بعضی افراد قرار گرفته که ممکن است خیال‌کننده با این گونه وسایل می‌توانند دوران قبل از انقلاب را در آنجا ایجاد کنند و امنیت را از آنجا ببرند (صحیح است) اینها اشتباه می‌کنند و امنیت آنجا هست و این گونه تحریکات هم کوچک‌ترین ارزش و تأثیری در امنیت مملکت ندارد (احسنت) ارتش ایران حافظ مرزهای ایران است و مملکت ما امروز با این گونه نامه‌ها که نادانسته از طرف یکی از مأمورین دولت در یک روزنامه چاپ می‌شود تأثیری در بنای قضیه ندارد بنابراین اگر واقعاً بحثی بود حق بود راجع به یک منطقه امنی صحبت می‌شد ولی این نامه نمودار وصفی است که متأسفانه قبلاً در آنجا بوده وانشاءءالله هرگز دیگر تکرار نخواهد شد حالا اگر واقعاً همکاران من در حزب دیگر عقیده دارند که این دفتر پستی در آنجا نباشد اشکالی ندارد ممکن است بردارنده ولی مسلماً هزاران هزار ایرانی با کنژادی که در آنجا زندگی می‌کنند فردا طومار خواهند داد که ما پست و تلگراف می‌خواهیم (مؤید امینی - ایشان گفتند پستش منظم نیست چه ربطی دارد به امنیت یا بودن یا نبودن دفتر پستی) عرض کنم از این مباحث که بگذریم همان طور که عرض کردم این بودجه یک تعادل خاصی ایجاد می‌کند و کوشش می‌کند که درآمدهای ما حتی‌المقدور صرف هزینه‌های زیربنایی بشود و نموداری بارز همان طور که صبح عرض کردم کوشش در به سنین ما نتوانیم زیاد از آن بهره‌برداری کنیم ولی مسلماً نسل‌های آینده مملکت ما با جنگل‌های سرسبز و مراتع بسیاری روبه‌رو خواهند شد من وقتی به شمال مسافرت می‌کنم از لحاظی متأثر و از جهتی خوشوقت می‌شوم، متأثر می‌شوم به خاطر این که کوه‌هایی که سابقاً جنگل و مرتفع بوده امروز از بین رفته و به صورت خاک خشک درآمده و خوشحال می‌شوم چون می‌بینم دستگاه‌های دولتی لااقل به فکر احیای اینهاافتاده و با کمال لیاقت کوشش می‌کنند که این نقاط مجدداً به صورت اولیه دربیاید شما از جاده اتوبان کرج که می‌گذرید دست راست نگاه کنید این جنگل‌ها را می‌بینید نمی‌دانم چندین هزار هکتار سال گذشته و سال قبل و سه برابر هکتار سال قبل سال آینده درختکاری می‌شود آقایان درخت کاشتن کارآسانی نیست این وسایل می‌خواهد مأمورین باید توی این کوه‌ها کار بکنند تا این جنگل‌ها را احیا کنند اینجا معنی تعادل حقیقی اقتصادی است تنها در شمال نیست، حوالی فرودگاه شیراز هم جنگل‌کاری شده در جنوب هم به همین وضعیت هست، یک سنت قدیمی ما، یک سنت ملی ما، یک آیین مقدس ما که جنگل‌کاری است دولت دارد به خوبی انجام می‌دهد (مهندس یارمحمدی - تنها در این قسمت نیست در اردل صدهزار هکتار جهت اسکان شن روان و در سبزوار هم ۸۰ هزار هکتار انجام شده) هرکس که مشکوک است بیاید برویم و ببینیم من این را از صمیم قلب می‌گویم و استدعا می‌کنم که دولت وسایلی را فراهم کند که نمایندگان دولت بتوانند با این اعمال افتخارآمیز روبه‌رو بشوند و بدانند که ما سرمایه‌گذاری برای خودمان نمی‌کنیم (روحانی- کنار جاده کویر را جنگل‌کاری کردند) بله همه غرورآمیز است بنابراین با تمام این تفاصیل می‌آییم می‌گوییم که حسن به حسین نامه نوشته پس ما با دولت مخالفیم (صحیح است) این که نمی‌شود این از روی انصاف نیست بنابراین وقتی با این مباحث روبه‌رو می‌شویم بیاییم در اکثر وزارتخانه‌های مختلف حتی وزارت کشاورزی را ببینیم که چطور کوشش می‌کند که سطح کشاورزی را در مملکت بالا ببرد (دکتر اسفندیاری- حتی وزارت کشاورزی؟) می‌گویم جناب آقای دکتر اسفندیاری از لحاظ وضع سیاسی و نظامی خیال می‌کنم این قسمت از فعالیت دولت مورد تأیید همکاران محترم قرار گرفت و دیگر نقصی حتی در این باره نگرفتند و ایرادی روی نکته‌ای نگذاشتند مسلماً ما امروز در نتیجه سیاست مستقل ملی در این دنیا سربلندیم و در این دنیا سربلند زندگی می‌کنیم که در کشوری زندگی می‌کنیم که سیاست خارجی آن از پادشاه مملکت الهام می‌گیرد و پی‌ریزی می‌شود براساس سنن ایرانی یعنی رنگ و بوی ایرانی دارد و هیچ اسمی آخرش نیست جز این که ایرانیسم است و این سبب غرور و افتخار و مباهات برای ما است (پزشک‌پور- از پیشوندیان چرا نگرانید؟) من هیچ اظهار نگرانی نکردم اگر عرایض من سبب نگرانی است که من عرضی ندارم (پزشک‌پور- اظهارات جنابعالی اسباب نگرانی هست) از لحاظ نظامی دوستان من هم تذکر دادند متأسفانه بیش از این با توجه به تعادل‌های اقتصادی و اجتماعی دولت نتوانسته که برای امور دفاعی تخصیص بدهد و حدود تخصیص این بودجه در حدود ۱۲ یا ۱۳ درصد به مراتب کمتر از کشورهایی است که در دنیا هستند و این ۱۲ درصد تخصیص اعتبار دفاعی با بودجه امنیت مملکت خود یک دلیل سیاست مسالمت‌آمیز مملکت و دولت ایران است ولی البته همان طور که دوستان تذکر دادند و شاهنشاه بارها فرمودند تا موقعی که خلع سلاح عمومی انجام نشده ما یک لحظه نمی‌توانیم از تقویت قوای انتظامی غافل باشیم و من اطمینان را از طرف حزب اکثریت می‌دهم که اگر لازم باشد دولت می‌تواند بودجه عمرانی و اجتماعی مملکت را برای دفاع از مملکت در اختیار قوای انتظامی و امنیت مملکت بگذارد (صحیح است) ما موقعی می‌توانیم خوب زندگی کنیم که در محیط امنی باشیم، موقعی می‌شود سرمایه‌گذاری کرد که مملکت امنیت داشته باشد پس اول امنیت بعد اقتصاد و امثال هم (صحیح است) و بنابراین در صورتی که لازم باشد صرف‌نظر از بودجه دولتی خیال می‌کنم که ایرانیان میهن‌پرست در این مملکت زیادند شاید تمام کشور ایران از همه چیز خود خواهد گذشت و از جان و دل زندگی را در اختیار ارتش برای حفظ و حراست مرزها خواهد گذاشت و از جان و دل زندگی را در اختیار ارتش برای حفظ و حراست مرزها خواهد گذاشت (صحیح است) با تمام این تفصیلی که عرض کردم متأسفانه نکته‌ای که در سال پیش عرض کردم باید تکرار کنم و آن وضع همین نکته را عرض کردم افسران ارتش روی مناعت طبع و شجاعت اخلاقی نمی‌آیند در روزنامه‌ها بنویسند که حقوق ما کم است و اضافه کنید مانند بسیاری از گروه‌ها که این کار را می‌کنند ولی همان طور که عرض شد انصاف نیست واقعاً یک فرمانده ارتش در غرب مملکت در حالی که دو یا سه استاندارد در حوزه امنیتی او زندگی می‌کنند نصف حقوق یک استاندارد به او بدهند این را باید ملت ایران بداند که این سربازان جانباز شاهنشاه بدون توجه به حقوق و امور مادی زندگی می‌کنند (صحیح است) ابن را ملت ایران باید بداند که روی شجاعت و مناعت طبع اینها است که اینها روی حقوق خود به قول معروف نق نمی‌زنند (صحیح است) ما در این مملکت در حدود ۲۰۰ نفر امیر داریم حقوق یک سرتیپ ۳ هزار تومان حقوق یک سپهبد یا ارتشبد در حدود ۴۰۰۰ تومان (یک نفر از نمایندگان - این قدر نیست سه هزار و پانصد تومان است) بله می‌فرمایند ۴ هزار تومان هم نیست ملاحظه می‌فرمایید عضو فلان هیئت مدیره شرکت ۶ یا هفت هزار تومان می‌گیرد عضو فلان هیئت مدیره فلان قدر می‌گیرد این صحیح نیست (دکتر فریور- آفرین ما هم همین را می‌گوییم) بله ما هم همین را می‌گوییم و من صمیمانه از دولت خواهش می‌کنم مناعت طبع آنها به جای خود آنها شاید هم پول زیادتر نگیرند و بگویند بروید صرف تسلیحات و امور دفاعی بکنید (صحیح است) این قدر مناعت طبع دارند ولی باید به فکر آنها بود و نباید گذاشت که یک افسر ارتش با این مناعت طبع در این سطح زندگی متوسط زندگی کند (مهندس عطایی- پاسبان‌ها را هم بگویید) عرض کردم ارتش ایران صرف‌نظر از حافظ بودن مرزهای کشور اصولاً یک مکتب آموزشی در مملکت است ارتش سعی می‌کند این نظام وظیفه‌ها را وقتی که گرفتند بهتر از روز اول برگردند اگر بی‌سواد باشند آنها را باسواد می‌کند اگر استعداد رانندگی داشته باشند رانندگی به آنها یاد می‌دهد به طوری که وقتی برمی‌گردند سربار اجتماع نباشند پس این بودجه‌ای که ما به این تفاصیل تمام این ۱۲ درصد را در اختیار ارتش می‌گذاریم مقدار زیادی غیرمستقیم باز هم صرف امور آموزشی امور انتظامی و امور اجتماعی و امثال هم می‌شود اینها یار ملت ایران در زمان صلح هم هستند در زلزله خراسان ارتش بود که آمد به شیر و خورشید کمک کرد در همین سیل خوزستان تمام قوای سه‌گانه مملکت جناب آقای عباس میرزایی به حرکت درآمدند (صحیح است) و توانستند جلو سیل را بگیرند و از خسارات مالی و جانی جلوگیری کنند خداوند به همه آنها و کلیه افرادی که کوشش می‌کنند رضایت ملت ایران را به دست بیاورند توفیق بدهد (انشاءالله) امیدوارم آن‌هایی که خادم مملکت هستند بیشتر موفق بشوند تا بتوانند بیشتر خدمتگزار باشند تا بتوانند در مقابل پادشاه خودشان سفیدرو باشند (احسنت) اینجا است که من از صمیم قلب به این دولت و به بودجه این دولت رأی موافق می‌دهم برای این که بنده ایمان دارم که این دولت خدمتگزار شاهنشاه و خدمتگزار ملت ایران است به همین دلیل بود که عرایضم از قلب بیرون آمد و امیدوارم که در قلب دوستان نشسته باشد و واقعاً ملت ایران قضاوت کند که این بودجه تنظیمی که دولت حزبی به مجلس حزبی تقدیم کرده است چه اندازه برای رفاه اجتماعی و بالا بردن سطح اقتصادی و بهبود وضع زندگی حال و آینده ملت ایران مؤثر است در خاتمه لازم می‌دانم از مقام معظم ریاست مجلس که در تمام چند جلسه کذشته با صبر فراوان که مخصوص ایشان است، صمیمانه و از قلب سپاسگزاری کنم و لازم می‌دانم از تندنویسان مجلس که واقعاً کار بسیار سختی دارند و سعی می‌کنند تمام گفته‌های ما را آن طور که هست ثبت کنند که در تاریخ بماند تشکر کنم (صحیح است - احسنت) و من از ایشان خواهش می‌کنم که کوشش کنند عرایض شخصی بنده را لااقل یک طوری بنویسند که بهتر از عرایضم خوانده شود بیش از این مصدع نمی‌شوم از توجه نمایندگان حزب اکثریت و توجه و عنایتی که سایر همکاران عزیز من در هر دو حزب، حزب مردم و حزب پان ایرانی است کردند سپاسگزاری می‌کنم (احسنت).

رئیس- آقای طباطبایی تشریف بیاورید.

طباطبایی- بنده مقدمتاً لازم می‌دانم از بیانات گسترده و دل انگیزی استدلالی که خاص ایشان است به ایشان تبریک عرض می‌کنم و الا این که ضمن استدلال‌های‌شان به حمدالله موفق شدند در همه گوشه و کنار این مملکت بهشت جان فزا بسازند خدا بر عمرشان بیفزاید (انشاءالله) (دکتر مهذب- خیلی متشکرم) و اما در تأیید فرمایشات ایشان و برخلاف دستوری که فرمودند مسائل جزئی را مناط اعتبار مسائل کلیه قرار ندهیم بنده نامه‌ای را که امروز برایم رسیده می‌خوانم البته از وزیر محترم کشور تقاضا می‌کنم این نامه را به حسن نیت‌ها و علاقمندی‌های نویسنده‌اش ببخشد و موجب ناراحتی او نشود همان طور که ملاحظه می‌فرمایید نامه مارک وزارت کشور استانداری فارس فرمانداری شهرستان ممسنی را دارد نامه به امضای آقای سید مهدی بهزادی بخشدار ماهور میلاتی است من یقین دارم عده زیادی از آقایان نمی‌دانند که ماهور میلاتی کجا است من یقین دارم اگر از آقای مهندس گلسرخی هم بپرسم ماهور میلاتی کجا است حضور ذهن برای دادن جواب فوری ندارند می‌گویید نه اجازه بدهید از ایشان بپرسم آقای وزیر منابع طبیعی ماهور میلاتی کجا است؟ (مهندس گلسرخی- نمی دانم) اجازه بدهید آقای وزیر محترم منابع طبیعی به این سؤال جواب بدهند فرمودند نمی‌دانم اشکال ندارد (مهندس اسدی سمیع - آیا جنابعالی اسامی تمام دهات ایران را می‌دانید؟) بنده وظیفه‌ای ندارم ولی وظیفه یک وزیر هست که این مطالب را بداند به هر حال نامه این است جناب آقای دکتر یگانه می‌خوانم به خاطر این که بعدها اگر ضمن مطالبم خدای نخواسته اسایه ادبی بشود توجه بفرمایید که واقعاً براساس یکدل سوخته و حداکثر علاقه این مطالب را عرض می‌کنم «شماره نامه ۴۰۹ تاریخ نامه ۳/۱۲/۴۷ تیمسار معظم سپهبد یزدان‌پناه ریاست محترم بازرسی شاهنشاهی محترماً به عرض می‌رساند مدت دو سال است با این که در بابامنیر مرکز بخش ماهور میلاتی یک ساختمان درمانگاه مجهز هفت میلیون ریالی (اعتبار ظاهراً هزینه به دولت تعلق گرفته) وجود دارد دکتر و دارو برای این درمانگاه اختصاص داده نشد ۱۵ هزار جمعیت این حدود به طور کلی بهداشت آنها تأمین نیست و حتی یک واحد درمانی ندارند این موضوع مکرر به مقامات مربوط گزارش شده و با این که چندین ماه بیشتر نیست که بنده افتخار خدمت در این بخش دارم طی نامه‌های عدیده از مقامات مسئول استان خواسته شده نسبت به تأمین بهداشت به مطلب توجه و عنایتی نمی‌شود یعنی گوش مسئولین امور بهداشت حاضر به شنیدن این حقیقت دردناک و چاره‌اندیشی نیست در بخش حومه فاصله مراکز طبی مسیری، آب پخ‌شان تا مرکز شهرستان که دارای بهداری و درمانگاه و سازمان شاهنشاهی است تقریباً بیست کیلومتر است ولی در بخش ماهور میلاتی یک واحد درمانی وجود ندارد و فاصله بابا منیر مرکز بخش ماهور میلاتی تا کازرون و نورآباد که سازمان‌های طبی وجود دارد اقلاً ۱۰۰ الی ۱۲۰ کیلومتر فاصله است حال شما را به تمام مقدسات ملی و مذهبی با نبودن وسیله این بعد مسافت مریض را چطور می‌شود برای معالجه حرکت داد تکلیف این چه می‌شودالساعه مریض‌الفلوانزا در بین مردم شایع است هزاران نفر اطفال و غیره به این بیماری مبتلا و یک دکتر وجود ندارد که حتی قرص سرماخوردگی بدهد .... الی آخر . با تقدیم احترامات بهزادی». جناب آقای دکتر مرشد اجازه بفرمایید من این نامه را حضور حضرتعالی تقدیم کنم تا اگر بتوانید فکری برای اینها بکنید خداوند به حضرتعالی هم عمر بدهد به هر حال من اگر دو سال قبل می‌شنیدم که بودجه سال ۱۳۴۸ مملکت بسی و سه میلیارد تومان بالغ خواهد شد، گوینده را متهم به هذیان‌گویی می‌کردم و امروز که این واقعیت را در خلال اوراق لایحه بودجه به چشم می‌بینم حق دارم نشیه شادی را در همه عروق و اعصابم حس کنم البته عیبی هم نمی‌بینم اعتراف کنم که عظمت این رقم مدتی بر من پوشیده بود ولی روزی که بر سبیل تفنن این رقم را با عمر خودم سنجیدم با نوعی بیم و هراس به مهابت و جبروت آن پی مردم، به این معنی که با خود اندیشیدم اگر شخصی از به دو تولد به شمارش این پول، به قرار هر ثانیه یک تومان بپردازد و همه عمر را بدون وقفه و بدون خور و خفت به این کار ادامه دهد در چه سالی از عمر و در چه دورانی از روزگار از شمارش همه آنها فراغت خواهد یافت؟ (دکتر دادفر- منظور از این محاسبه چه بود؟) اجازه بفرمایید به حضرتعالی جواب ندهم خانم‌ها و آقایان محترم و آقایان وزرا عظام می‌دانید نتیجه این محاسبه چه شد؟ خلاصه و مختصر این که اگر چنین موجود شمارشگر خیالی واقعاً وجود می‌داشت در پایان هزارمین سال زندگی هم نتوانسته بود همه این پول‌ها را بشمارد و در آغاز یازدهمین قرن زندگیش باز هم بیش از دو هزار میلیون ریال برای شمارش باقی داشت من در اینجا خود را موظف می‌بینم از کسی که به قیمت عشق و صرف شبانه‌روزش، این امکان عظیم و مجلل مالی را برای مملکت فراهم آورده یعنی از شاهنشاه محبوب یا هرگونه تظاهری از طرف همه مردم مملکت سپاسگزاری کنم (احسنت) و اما از اولین روزی که لایحه بودجه توزیع گردید و رقم بی‌سابقه سیصد و سی هزار میلیون ریال به چشم خورد با این فکر فرو شدم که اگر من مأمور خرج آن بودم، ولو آن که سفیه و نابالغ هم باشم، بی‌رنج و زحمت چه کارها که می‌توانستم کرد و چه کارها که نمی‌توانستم. دیدم حتی اگر قسمت زیادی از این پول را هم ریخت و پاش کرده و هدر بدهم باز هم براساس منطق ریاضی می‌توانم مثلاً ۶ کارخانه ذوب‌آهن تهیه کنم. یا می‌توانم ده‌ها هزار کیلومتر جاده درجه یک بسازم یا می‌توانم کارخانه‌های متعدد موتورسازی و اتومبیل‌سازی و تراکتورسازی و هواپیماسازی و کشتی‌سازی بنا نمایم، یا می‌توانم با جزء کوچکی از آن همه افراد بی‌سواد مملکت را باسواد کنم یا می‌توانم با قسمتی از آن همه نقاط همه مملکت را از نعمت برق و آب بهره‌مند سازم، یا می‌توانم همه آب‌های بلامصرف مملکت را مهار سازم و مورد استفاده قرار دهم، یا می‌توانم برای همه خانم‌های بی‌خانه مملکت خانه بسازم و یا می‌توانم در مثل قسمت اعظم افراد مملکت را به میهمانی خوانده و همه آنها را در طول سال به خوبی تغذیه کنم (یک نفر از نمایندگان- بدون توجه به قسمت‌های دیگر؟) (خانم تربیت- همه را یک جا می‌خواستید؟) (ماهیار- این ذوب‌آهن را که ساخته بدون توجه به قسمت‌های دیگر آن) و یا می‌توان به یک صورت کاملاً عملی و عقلانی این وجوه را به صورت الاهم فالاهم بر نیازمندی‌های مملکت تقسیم کرد و همه حاجات واقعی مملکت را از میان برداشت و مدار متأسفانه هنوز هم بسته مملکت را گشود عرض کردم این قسمت از عرایض بنده براساس منطق ریاضی بر جمع‌ها و ضرب‌ها و تقسیم‌ها پایه‌گزاری گردیده و از شما همه نمایندگان محترم ملت تقاضا دارم مداد و کاغذ بردارید و مانند مخلص ولی نه همچون بودجه‌نویسان محترم و گشاده دست و مرفه بر روی هرکدام از مسائل جمع و ضرب و تفریق و تقسیمی بفرمایید و اگر ملاحظه فرمودید حتی در یکی از محاسبات مخلص اشتباهی وجود دارد توبیخم بفرمایید و لابد این نکته را هم می‌دانید که صحیح‌ترین منطق‌ها و استنباط‌ها منطق و استنباط ریاضی است. یعنی همه فرضیه‌ها و همه فلسفه‌ها و همه نظرات و همه استنتاج‌ها می‌توانند فکر انسان را دزدیده و موجب اشتباه بشوند و این تنها منطق ریاضی است که از این عیب به دور است ولی من نمی‌دانم چه رازی در کار است که در چند سال اخیر حتی منطق ریاضی هم در مملکت ما از اصالت افتاده و دو دوتاهایمان چهار تا نمی‌شوند یعنی در حالی که آن همه و این همه امکان مالی و مادی و سیاسی و اقتصادی و انسانی برایمان فراهم است معلوم نیست چرا در عمل این هستیم که می‌بینند و این هستید که می‌بینیم و به زبان ساده‌تر این که من نمی‌دانم در چنین مملکتی با چنین موقعیت ممتاز و با دولتی چنین مستحکم و با مردمی چنین مشتاق و تشنه چرا کارهای‌مان به سامان نمی‌رسد؟ اجازه بدهید از چراهای گنده در گذرم ولی چرا مثلاً آب‌های رودخانه‌ای مملکت همچنان هدر می‌روند و دشت‌های بارور و تشنه اطراف و جوانب آنها همچنان بی‌فایده و بی‌مصرف و بی‌فایده به دریا می‌ریزد، چرا اراضی مستعد و ایران غنی‌کن خوزستان و فارس و کرمان و بلوچستان به زیر کشت نمی‌رود؟ (پردلی- و چرا آب را از سیستان برگرداندند و آنجا را خراب کردند) چرا با وجود یک بودجه با آن عظمت و با این جلال نتوانسته‌ایم ده خانه سازمانی در کازرون و اصطهبانات و جهرم بسازیم چرا نتوانسته‌ایم در شهر مخروبه فارس و کرمان و لرستان چند خیابان را آسفالت کنیم؟ و از اینها ساده‌تر چرا نتوانسته‌ایم حتی یک بولدوزر برای ساختن چند کیلومتر راه فرعی به کمک مردم خودیار و مشتاق و زحمتکش بستک و روی در رو و ماهور بفرستیم و یا مثلاً چرا نتوانسته‌ایم چند باب دبستان کوچک در روستاهای جره و فامور بسازیم چرا نتوانسته‌ایم مثلاً در بلوک کوهمره یک درمانگاه بر پا کنیم و صدها از این چراهای دیگر که یقیناً در ذهن و در اندیشه همه نمایندگان و همه افراد ملت جنجال می‌کند کاغذی برای جناب آقای آموزگار وکیل محترم لنگه رسیده بود ملخص مطلب این بود که عده‌ای از مردم زحمتکش و متأسفانه متواری این مملکت اعلام کرده‌اند از کریت اعلام کرده‌اند که آقا ما ۲۰ هزار تومان پول جمع کردیم که یک تکه راه فرعی بین بستک وروی در ساخته بشود مرحمت کنید و فقط یک بولدوزر به کمک ما بفرستید کجا هستند مردمی که به این نداها یک پاسخ مثبت بدهند؟ معذرت می‌خواهم گمان نکنید که غرض من از این چراها این است که می‌خواهم بگویم در مملکت هیچ کار نشده خیر من گواهی می‌دهم که در مملکت کارهای متعدد هم انجام شد مولی مسأله و سؤال این است که آیا ما در پنج سال اخیر از همه امکانات و موجبات‌مان با حسن وجه استفاده کرده‌ایم یا خیر؟ آیا ما در خور و متناسب با آنچه که پول داده‌ایم خورده‌ایم یا نه؟ (دکتر اسفندیاری- نه والله) آیا متناسب با بیش از ۵۰ میلیارد تومان بودجه سه سال اخیر به حاجات مملکت و نیازهای مردم غلبه کرده‌ایم یا خیر؟ آیا مانند مردم رشید و بالغ و علاقمند و موشکاف از پول‌مان استفاده کرده‌ایم یا مانند نابالغ‌ها به لوکس‌ها و تجمل‌ها پرداخته و از ضرورت واهم‌ها چشم پوشیده‌ایم؟ گمان من، بنابر آنچه که در سطح مملکت می‌بینیم و می‌بیند و می‌بینید این است که متأسفانه جواب این مطالب و پاسخ این آیاها منفی است. یعنی ما متأسفانه و متأسفانه در چند سال اخیر از حداکثر امکانات مملکت در نفع مملکت بهره‌برداری نکرده‌ایم و من چه خوشحال می‌شوم اگر جناب آقای رئیس‌الوزرا و یا شخص دیگری به نیابت از ایشان بتوانند با وجدان راحت بگویند تو در اشتباهی و این گمان تو غلط است و خدا کند که ایشان بتوانند بدون نهیب و دغدغه وجدان. چنین پاسخی را بدهند زیرا متأسفانه شکست ایشان نکث مملکت است و من چون مملکتم رادوست می‌دارم نمی‌توانم به این شکست با بی‌طرفی و یا خدای نخواسته با رضایت بنگرم اما این که چرا ما نتوانسته‌ایم از آن همه و از این همه امکاناتی که برای پیش برد مملکت از طرف شاه بیدار و بیداردل مملکت برایمان فراهم شده حداکثر استفاده را بنماییم به نظر مخلص یکی دور از کوچک دارد که اهم آن این است که متأسفانه سیستم اداری مملکت منطبق با مقتضیات روحی و روز مملکت نیست سابق بر این مناسب اداری خاصه در درجات و مناسب بالای آن وسیله کسب قدرت و اقناع غریزه قدرت نمایی و ارضا فطرت غلبه و برتری طلبی و در عین حال وسیله کسب مال تلقی می‌شد و به ذهن اکثر دارندگان این گونه مشاغل خطور نمی‌کرد که فلسفه و علت ایجاد این مشاغل یک سلسله حاجات نوعی و یک رشته وظایف نوعی است که باید به وسیله این خدمات برآورده شوند و به این سبب است که به مجردی که کسی به خدمتی با به حکومتی مأمور می‌شد قبل از هر چیز وسایل‌الدرم بلدرم و زمینه تفرعن و نخوت و ظواهر غالبیت را برای خود فراهم می‌ساخت و هیچ گاه به خاطر چنین کسی نمی‌گذشت که او هم از افراد همین مملکت و همین اجتماع بوده و فقط به سبب تقبل خدمت و خدمتگزاری به دیگران. باری سنگین‌تر و وظیفه انسانی‌تر به دوش گرفته است و متأسفانه هنوز هم همین طرز تفکر بر سیستم اداری مملکت حکومت می‌کند. کما این که همین امسال یک نفر از آقایان دبیران تلاش می‌کرد به وزارت کشور منتقل شده و به بخشداری گمارده شود و چون از ایشان پرسیدم مگر در خدمت مقدس تعلیمی چه عیبی و چه بی‌حرمتی دیده‌اند پاسخ دادند آخر کار دبیری قدرتی ندارد شاید هم حق با این مرد محترم بود زیرا تفرعن صاحبان مناسب و دارندگان قدرت اداری روح او را آزرده و غرور او را در هم شکسته بود در این گفتگو به راه دور نرویم. یقیناً اعضا دولت حاضر به سبب موقعیت شغلی و طول مدت زمامداری با بسیار کسانی روبه‌رو بوده‌اند که با برانگیختن وسیله‌ها و واسطه‌ها و یا با عرض عبودیت و خوش‌آمدگویی و تعویض حزب‌ها و تغییر قیافه‌ها تقاضای مناسب قدرت بخش و مشاغل نان و آب‌دار داشته‌اند و مسلماً هیچ کدام ندیده‌اند که کسی واقعاً به قصد خدمت به مردم و یا به نیت یک تکلیف نوعی و اجتماعی تقاضای ارجاع خدمت کرده باشد و من یقین دارم هرکدام از وزرا در طول وزارت به خیلی از دوران و نزدیکان و به مستحقین و غیر مستحقین پست و مقام داده‌اید و گمانم این است که هیچ کدام حتی برای یک بار هم از این مقام‌گیرندگان نشنیده باشید که به سبب عدم تخصص و عدم سابقه و فقدان مهارت امکان انجام خدمت موردنظر را ندارند به هر حال همان طور که عرض شد متأسفانه هنوز هم این طرز تفکر و همین طریقه ترمزکننده که موجب کمال نارضایتی مردم و غیر منطبق با وضع موجود مملکت است بر دستگاه اداری مملکت حکومت می‌کند آقای دکتر یگانه سوگند که در مقام عیب‌جویی نمی‌گویم روی کمال علاقه است کار بکند می‌گوید اسباب صحیح‌داری وکاری نمی‌کنی (خانم تربیت - طرز تفکر محتاج زیست است و آن هم محتاج زمان است) معایب را به هیئت محترم دولت بگویید(دکتر صدر- اخیراً عامل زمان ایدئولوژی حزب اکثریت شده است) (خانم تربیت- مال ۲۵ سال پان ایرانیسم هم هست) و متأسفانه‌تر آن که دولت نه تنها درصدد از بین بردن این وضع نیست بلکه مصرانه این فئودالیسم اداری عملاً تشدید می‌کند و اگر چنین نبود فلان وزارتخانه برای فلان معاون و با فلان مدیرکل که با اقتضا شغلش باید همیشه در این شهر و در آن قصه یا در این قربه و در آن بلوک باشد در طهران اطاق مجلل و مبله انتظار فراهم نمی‌کرد و برای اوسکرتر زیبا و جوان استخدام نمی‌نمود و به عوض کم‌کاری و به صرف عضویت او در این دسته یا در آن حزب به او پاداش و فوق‌العاده نمی‌داد و مسلم است که صاحب چنین مقامی و دارنده چنین الاف و الوفی طهران مجلل و زیبای خود را رها نمی‌کند و بده آلوده و کثیف و به شهر مخروبه و دورافتاده نمی‌رود و به سایر نقاط مملکت چشم عنایت نخواهد دوخت و نتیجه آن که دور افتادگان مملکت باز هم در حسرت یک زندگی بهتر و در انتظار مثلاً چند کیلومتر جاده فرعی یا یک باب دبستان چهار کلاسه یا یک سیم برق یا یک قرص دوا و یا یک قطره آب مشروب خواهند مرد و در ثانی، بنا به واقعیات و مشهودات، و بر خلاف نمایشات انقلابی و تبلیغات مطمئن، در طهران عملاً علاقه قلبی و باطنی به رفاه مردم شهرستان‌ها وجود ندارد و همه کارها بر این محور می‌گردد که خوراکی برای تبلیغات دولتی و عکس و تفصیلات فراهم شود. آن هم عکس و تفصیلاتی که همه مردم به پوچ بودن و غیر واقع بودن آنها پی‌برده‌اند و به خوبی دریافته‌اند که آنچه بر آن نام خدمت گذاشته می‌شود فقط ظاهرسازی و نمایش خدمت و تئاتر آن است و همین که چنین خوراکی فراهم گردید همه را بسنده است و دیگر کسی به خاطر نمی‌آورد که واقعاً در شهرستان‌ها هم مردمی وجود دارند که خارج از جنجال‌های تبلیغاتی از نعم و امکانات مملکتی نصیبی دارند و متأسفانه از نعم و امکانات مملکتی نصیبی دارند و متأسفانه این روحیه خان منشأنه اداری و عین این بی‌توجهی به زندگی مردم در اوراق لایحه بودجه نیز منعکس شده و به چشم می‌خورد.

برای تشریح مطلب عرض می‌کنم مثلاً حالا مدتی است دو رشته خیابان ناقص در شهر کهن کازرون که بلافاصله بعد از شیراز بزرگ‌ترین شهر استان فارس است با تخریب خانه‌های مردم احداث گردیده که با اتکا قول مراجع مربوطه باید آسفالت شوند و حالا دو سال است که این شهر فقط بر اثر عبور یک کامیون از این دو خیابان ناقص به زیر گرد و غبار فرو می‌رود و مردم و فرزندان دلبند آنها بسل و تراخم مبتلا می‌شوند و یا حالا چندین سال است به مردم پر از استغاثه و استرحام این شهر که از شر تعفن و مگس و مرض کشتارگاه قدیمی‌شان، که در دل شهر واقع است به جان آمده‌اند وعده ایجاد یک کشتارگاه داده شده ولی این وعده هرگز و یا لااقل تا این زمان جامعه عمل نپوشیده و یا مثلاً مردم بلوک کوهمره و جره و فامور که هرکدام بیش از بیست هزار نفر جمعیت دارند ساله ا است تقاضای یک باب دبیرستان و یک درمانگاه دارند و یا مثلاً مردم بستک و مکوه و لافوورویدا و حومه‌نیشینان آن و همچنین مردم ماهور یعنی نقاطی که اسامی‌شان برای شما دولتیان معظم هم ناآشناست تقاضای چند کیلومتر جاده فرعی دارند و یا مثلاً مردم تقاضای یک لوله آب از چاه و یک آب نوشیدنی دارند و یا مردم اصطهبانات تقاضای یک لوله‌کشی آب دارند و یا مردم فسا تقاضای یک سیل بند کوچک دارند و یا مردم جهرم تقاضای یک دستگاه کوچک بسته‌بندی خرما دارند و یا مردم فیروزآباد تقاضای یک موتور کوچک برق دارند و چنانچه ملاحظه می‌فرمایید هیچ کسی خود را علاقمند و موظف ندیده است که با این تقاضاهای کوچک و مشروع غیر از وعده و وعید توجهی بنماید (پدرامی- اینها از ذوب‌آهن واجب‌تر است؟) ۳۴ میلیارد ریال بودجه مملکت است جناب آقای پدرامی وکیل محترم کارگر بودجه مملکت ۳۳ میلیارد تومان است ذوب‌آهن یک میلیارد تومان چی می‌گویی در حالی که برای برآوردن مجموعه این حاجات و این نیازمندی‌ها و قبول استغاثه این مردم که اگر ایرانی هم نباشند لااقل مسلمانند حداکثر ده پانزده میلیون تومان پول لازم است و من یقین دارم تقاضای مردم سایر استان‌ها نیز در حدودی که راجع به زندگی روزمره آنها است در همین حدودها بوده و مجموع مخارج آنها از این رقم تجاوز نمی‌کند و در یک بودجه سی و سه میلیارد تومانی حتی با یک‌جو علاقمندی و یک ارزن توجه در کمال سهولت و فقط با حذف قسمتی از ارقامی که مصارف تجملی و ریخت و پاشی و خان ما بیدارند این هزینه‌ها را که حداکثر دویست میلیون تومان می‌شوند می‌توان برای تمام مملکت تأمین نمود ولی کجا است حکومتی که بتواند ولو به خاطر رضای خدا به مسائلی از این قبیل بیاندیشد و تا موقعی که می‌توان این هم به جای خودش بله بهتر این است آقایان که همه با هم دعا کنیم که خداوند یا دولت را متوجه این مسائل کوچک هم بنماید یا به اعلیحضرت همایونی شاهنشاه آریامهر انشاءالله در بین سایر گرفتاری‌های سنگین‌شان این مجال داده شود که این کارهای کوچک را هم خود ایشان توجه بفرمایند انجام این کارها در بودجه ۳۳ میلیارد تومانی‌کاری است آسان فقط یک نوع علاقمندی لازم دارد یک ارزن توجه همه این مشکلات را مرتفع می‌کند عرض کردم در اوراق بودجه ارقامی به چشم می‌خورد که به نظر من کسر و حذف هرکدام از اینها به هیچ کدام از مسائل اساسی مملکت لطمه‌ای وارد نمی‌آورد من باب مثال بنده می‌بینم که رقم موسوم به اعتبارات دولت در طول ۵ و ۶ سال اخیر ۱۳-۱۴ برابر افزایش پیدا شده یک رقم ۶-۷ میلیون تومان سال ۱۳۴۰-۱۳۴۱ به یک رقم ۸۰ میلیون تومان رسیده است آقا چه عیبی دارد این پول‌ها در عوض این که به مصرف اعتبارات دولت که باز هم عرض کنم نمی‌دانم م‌ساله چیست و به چه مصارفی می‌رسد صرف امور کوچک و جزئی مملکت بشود یا این که ما می‌بینیم بودجه اداره نخست‌وزیری در یک زمان کوتاه چندین برابر شده و در عین حال برای امسالش، ۳۰ میلیون تومان اضافه پول در نظر گرفته‌ایم در حالی که هنوز هم نخست‌وزیر همان نخست‌وزیر است منشی و معاون و کارمند و پیشخدمت و راننده همان‌ها هستند که بودند در اداره نخست‌وزیری هم همان‌ها هستند که بودند چه اشکالی دارد که با یک علاقمندی کوچک از این خرج‌ها صرف‌نظر می‌کردید و امور کوچک آن عده از هموطنان دورافتاده و فقیر و مریض را سر و صورتی می‌دادند یا در پایان هرکدام از مخارج وزارتخانه‌ها ما یک ارقام سری می‌بینیم حقیقت این است که بنده مسلماً برای اداره نخست‌وزیری برای وزیر امور خارجه برای ژاندارمری برای ارتش و برای شهربانی توانستم برای بودجه‌های سری‌شان یک محملی پیدا کنم ولی حقیقت این است که آقا وزیر منابع طبیعی شما چه بودجه سری می‌خواهد؟ (خنده نمایندگان) چه رمز و استعاره‌ای در کارتان هست در حالی که برای یک درمانگاه بخش‌تان هزار تا نامه پر از تظلم می‌نویسید شما بودجه سری برای چه می‌خواهید آقا؟ اوقاف چه بودجه سری لازم دارد؟ وزیر پست و تلگراف این مملکت چه وظیفه‌ای به عهده دارد که بودجه سری می‌خواهد کار آن این است که پولی را از بنده و جنابعالی بگیرد و پاکت و تلگراف‌مان را به دیگران برساند! این بودجه سری نمی‌خواهد حقیقت این است که هرچه فکر کردم که این وزارتخانه‌ها چه نیازی با این پول‌ها دارند عقلم به جایی نرسید (یک نفر از نمایندگان - اوقاف را بفرمایید) فقط فکر کردم که شاید چشم و هم چشمی‌ها است که این از آن یکی عقب نماند غافل از این که این پول‌ها در این مملکت می‌توانند هرکدام دردی را دوا کنند و یا در بودجه می‌بینیم که ۷۲ میلیون تومان دولت می‌خواهد به شرکت واحد اتوبوسرانی بپردازد آن شرکتی که از کم و کیف آن مستحضریم خواهند گفت یکی از ضروریات است آقا سابق بر این و همین حالا یک اتوبوس در تهران یا جاهای دیگر وسیله ارتزاق یک یا چند خانواده بود و هست آقا مدیریت ضعیف است آقا علاقمندی وجود ندارد آقا پاکدامنی وجود ندارد (صحیح است) پول نمی‌تواند جای اینها را بگیرد (پردلی- مسئولیت نیست) آقا به عوض این که پول عزیز و به درد بخور این مملکت را به شرکت واحد اتوبوسرانی تحویل بدهید با کمال حسن نیت آقا مدیریت را عوض کنید مردمی پاکدامن را به کار گمارید در مملکت آدم خوب فراوان است همه ماها دزد و خراب و فاسد نیستیم (صحیح است) بله و یا مثلاً بودجه ۳۳ میلیون تومانی وزارت تبلیغاتی برای کارهای کرده و نکرده دولت چه کسر و کمبودی وجود دارد؟ مگر می‌توان سفر نمایشی و تبلیغاتی فلان وزیر و فلان هیئت را بهتر از این روزنامه‌ها و رادیوها و تلویزیون‌ها به نمایش گذاشت که می‌خواهید باز هم بیش از ۱۵ میلیون تومان بر بودجه آن بیفزایید. اگر واقعاً رضایت مردم را طالبید باید بدانید تبلیغات‌کاری از پیش نمی‌برد کما این که از سابق گفته‌اند دو صد گفته چون نیم کردار نیست و عجیب این است که دولت درست در همان جاهایی از نظر بودجه ریخت و پاش کرده و گشاده‌دستی به خرج داده که مدیریت‌ها ضعیف‌تر و مردم از آن متأثرتر و افسرده‌ترند. به قول حافظ بر غم افزوده‌ام آنچه از دل و جان کاسته‌ام به هر حال من چون قصد اطاله کلام ندارم از ذکر و اشاره بقیه مخارج خان ما آبانه بودجه در می‌گذرم. البته همه آقایان اگر بخواهند می‌توانند از این گونه مخارج را در هرکدام از اوراق لایحه بودجه به تعدد ببینید.

و اما غرض بنده از تصدیع و تقدیم این مطالب این بود که عرض کنم جناب آقای نخست‌وزیر آقایان وزرا محترم در خارج از این چهاردیواری هم خاصه در آنجاها که نام‌شان ده و روستاها و شهرهای کوچک است، مردمی زندگی می‌کنند که اهل این مملکتند، که مسلمانند که مطیع و سر به راه و اصیل و وطن‌پرستند. که نجیبانه زحمت می‌کشند و چنین بودجه بزرگی را برای مملکت فراهم می‌سازند.

مردمی که متأسفانه ارتباط‌تان با آنها قطع است و یا لااقل به اندازه بنده و امثال بنده با آنها تماس و ارتباط ندارید و نتیجتاً از آلام و گرفتاری‌های آنها، آن گونه که هست، بی‌خبرید و بر غم‌های‌شان آن طور که باید وقوف ندارید و از شکستی که هر روز به نوعی بر غرور و مناعت‌شان وارد می‌شود بی‌اطلاع هستید بیایید و به این گونه مردم بیش از پیش عنایت کنید و دلسوزانه‌تر به زندگی روزمره آنها، خاصه از نظر روحی، توجه به خرج دهید و مگذارید که غرور و شخصیت آنها هر روز به سبب فقدان وسایل اولیه زندگی بیشتر در هم بشکند تکرار می‌کنم نگذارید که غرور و شخصیت آنها هر روز به سبب فقدان وسایل اولیه زندگی بیشتر در هم بشکند و در همین زمینه است که مخلص پیشنهادی تهیه کرده‌ام که تقدیم مقام ریاست محترم مجلس می‌کنم که انشاءالله در موقع خودش آن را به شور و به رأی بگذارند. در این پیشنهاد به طور خلاصه تقاضا کرده‌ام که قسمتی از بودجه نخست‌وزیری قسمتی از بودجه تبلیغات قسمتی از بودجه‌های سری و ۷۲ میلیون تومانی که برای شرکت اتوبوسرانی طهران در نظر گرفته شده و ۲۲ میلیون تومانی که برای خرید هواپیما برای شرکت هما تخصیص داده شده و قسمتی از وجوهی که برای شیر پاستوریزه و سایر شرکت‌ها ضررزای دولتی منظور گردیده کسر و حذف شده و به عنوان روستاها و نوسازی شهرهای کوچک و امور فرهنگی و بهداشتی آنها تخصیص باید ملاحظه می‌فرمایید که این حداقل توجه و عنایتی است که می‌شود به آن عده از هموطنان عزیز و شریف و زحمتکشان که مقیم این گونه نقاط هستند مبذول داشت که امیدوارم شما دولتی‌ها باسعه صدر و به قول مافارسی‌ها با لوطی‌گری بر آن صحه بگذارید در خاتمه اگر در بیانم اسایه ادبی رفته باشد عذر می‌خواهم که چون جز عشق و شیفتگی انگیزه دیگری نداشت لابد عفو خواهید فرمود. عرض دیگری ندارم (احسنت).

رئیس- آقای دکتر الموتی به عنوان موافق صحبت می‌کنند. بفرمایید.

دکتر الموتی- جناب آقای رئیس، همکاران معظم بسیار خوشوقت هستم در این ساحت مقدس دفاع از لایحه بودجه‌ای را به عهده دارم که به نظر خودم در تاریخ مشروطیت ایران یک بودجه افتخارآمیز است (صحیح است) لایحه بودجه‌ای که به نام بودجه برنامه‌ای امروز در اینجا مورد شور قرار گرفته است به نظر بنده عالی‌ترین لایحه بودجه‌ای است که براساس ضوابط علمی و فنی تهیه گردیده و با توجه به امکانات مالی و احتیاجات ضروری کشور تنظیم شده و امروز در این ساحت مقدس مورد بحث و شور نمایندگان ملت می‌باشد (صحیح است) ما همه می‌دانیم سازنده بزرگ ایران ما شاهنشاه آریامهر هستند. شاهنشاه بیدار دل ما خواستار آن هستند که ملت ایران با آن درجه از ترقی و افتخار برسد تا نظیر مرفه‌ترین مردم دنیا زندگی کند و کشور ما حداکثر از مزایای نوین زندگی برخوردار شود. بیانات و فرمایشات شاهنشاه را همه مطالعه کرده‌ایم و می‌بینیم از روزی که رهبر خردمند ملت ایران بر اورنگ پادشاهی تکیه زده‌اند همیشه در فکر رفاه و آسایش ملت و ترقی کشور بوده‌اند به کلیه دولت‌ها اوامر اکید صادر فرموده‌اند تا در این راه گام بردارند و ملت ما را با آن مقامی که شایسته است برسانند (صحیح است) ولی اگر بیلان حکومت‌ها را بررسی بکنیم می‌بینیم بعضی‌ها به مناسبت این که در شرایط بسیار نامساعدی از اوضاع قرار گرفته بودند نتوانستند آن کارهایی که برای مملکت لازم بود به انجام برسانند ولی باید گفت خیلی از دولت‌ها در حدود امکاناتی که داشته‌اند در آن شرایط زمانی خدماتی انجام داده‌اند ولی بعضی مواقع در این مملکت دولت‌هایی بودند که با کمال تأسف باید بگویم به این مملکت لطمه زده‌اند (صحیح است) شاهنشاه بزرگ ما نفت را در این کشور ملی کردند (صحیح است) برای تأمین حقوق ملت ایران پافشاری فرمودند، برای این که ملت ایران به حقوق واقعی خود برسد به همین جهت فرد فرد ملت ایران با شاهنشاه خود درباره ملی شدن صنعت نفت همصدا شدند. ولی با کمال تأسف باید گفت دولتی که مأمور اجرای این کار بود دکان عوام‌فریبی باز کرد و (تز اقتصاد بدون نفت) را عنوان نمود، در نتیجه منافع ملت ایران به جیب کشورهای دیگری رفت که شاید با کشورهای استعماری به ندوبست داشتند (صحیح است) یا در دوره دیگری می‌بینیم در شرایطی که مملکت به سوی رونق اقتصادی به سرعت در حرکت بود و گام‌های اساسی برای رفاه مردم برداشته می‌شد دولتی مصدر کار شد که با اعلام ورشکستگی سرنوشت ملت ایران را به وضع تأسف آوری کشانید که سالیان دراز وضع اقتصادی ما دچار بحران بود یا در زمان دیگری می‌بینیم دولتی مأمور انجام خدمت است که با اجرای برنامه استفاده از هفتصد میلیون تومان پشتوانه اسکناس پایه‌های صنعت و کشاورزی را در این مملکت آنچنان محکم می‌کند که اکنون می‌بینیم زیربنای صنعت مملکت با سرعت عجیبی تحکیم شده است: منظور از این بحث این است که ما بدانیم و خوب هم می‌دانیم که همواره شاهنشاه دموکرات ما خواستار پیشرفت مملکت و رفاه ملت بود و خواهند بود ولی دولت‌هایی در انجام این وظیفه ملی توانستند نیات رهبر عالی‌قدر ملت را آنچنان درک بکنند که بتوانند هدف‌های رهبر بزرگ ما را به ثمر برسانند آنها از نظر ملت ایران عزیز هستند. ما اگر امروز به دولت حزب ایران نوین افتخار می‌کنیم و رأی می‌دهیم به این خاطر است که می‌گوییم دولت هویدا توفیق پیدا کرده است در اجرای نیات رهبر خردمند ملت ایران آنچنان توفیقی به دست بیاورد که در این شرایط مساعد توفیق یابد خواسته‌های ملت ایران را که سال‌ها در بوته اجمال بود به ثمر برساند مثل ذوب‌آهن (صحیح است) همه ما می‌دیدیم روزگاری در مناطق نفتی مملکت شعله‌های گاز می‌سوخت و این ثروت ملی ما بر باد می‌رفت ولی امروز می‌بینیم که این برنامه وسیع به ثمر رسیده و لوله‌کشی گاز سراسری شروع شده و یک برنامه وسیع اقتصادی در این مملکت در حال اجرا است که منافع سرشاری عاید کشور می‌سازد...

یا اگر می‌بینیم در این شرایط از زمان همان منبع نفتی که روزگاری ملی شد و گروهی باتز اقتصاد بدون نفت وضع مالی مملکت را به آنجا رسانده بودند که حتی بیمارستان‌ها از داشتن داروی روزانه محروم شده بود امروز درآمد نفت ملت ایران به سالی هزار میلیون دلار رسیده است و باز هم می‌بینیم که شاهنشاه بزرگ ما خواستار آن هستند که منافع ملت ایران بیش از پیش از منابع نفتی ایران تأمین بشود و این درآمد به سالی دو هزار میلیون دلار یا بیشتر برسد (صحیح است) این پیشرفت‌ها از این جهت برای مملکت لازم است تا بشود احتیاجات مردم دورافتاده وطن را تأمین کرد. همان درمانگاهی که‌دوست عزیز من جناب آقای طباطبایی اشاره کردند مثل هزاران درمانگاه دیگری که در مملکت مورد احتیاج است باید در این مملکت با توجه به امکانات مالی و نیروی انسانی و خواسته‌های مردم تکمیل شود. گفتن این که سراسر مملکت احتیاج به درمانگاه دارد احتیاج به دبستان و دبیرستان دارد کافی نیست همه ما می‌دانیم همه مردم می‌دانند ولی ببینید با این امکانات مالی و با این نیروهای انسانی تا چه حدود می‌شود عمل کرد این برنامه چهارم (ناطق لایحه اصول و هدف‌های برنامه چهارم را نشان داد) که همه ما به آن رأی دادیم باز به آن اعداد سخن می‌گوید. آقای طباطبایی منطق ریاضی در این نشریه هست چند مدرسه چند درمانگاه چند کارخانه و آنچه برای مملکت لازم است از جهات مختلف بررسی شده و در جلسات متعدد کارشناسان مالی و اقتصادی برنامه نشسته‌اند و بحث کرده‌اند و لایحه‌ای تنظیم کرده‌اند که به این صورت تصویب شده است اینها همه با منطق ریاضی و امکانات کشور تنظیم شده است اگر واقعاً فکر می‌فرمایید که با امکانات مالی مملکت و با این ۴۸۰ میلیاردی که باید ظرف مدت ۵ سال از بودجه عمرانی مملکت خرج کرد می‌شود کارهای بیشتری انجام داد پیشنهاد بفرمایید حق بود موقع طرح برنامه می‌فرمودید من فکر می‌کنم هر یک از نمایندگان محترم اقلیت و اکثریت یک سرباز انقلاب هستند و هرکدام وظیفه بزرگی بر عهده دارند اگر در این مملکت دولت ما که دولت حزبی است توفیق کارهای زیادتری پیدا کند همان طور که خودتان بیان کردید این توفیق مملکت است شما و ما یک هدف داریم و آن پیروزی مملکت است (احسنت) هرکس که کار خوب انجام دهد مورد تأیید ما است و کار بد مورد انتقاد همه است ولی شما ارشاد بفرمایید راهنمایی بفرمایید با منطق عدد صحبت بفرمایید ما هم قبول می‌کنیم درآمد مملکت شخصی است وقتی سیاست مالی مملکت در برنامه چهارم روشن شد به برنامه چهارم ایران گفتند جاه‌طلبانه است برای این که گفتند تأمین ۴۸۰ میلیارد ریال ظرف ۵ سال کار مشکل و شاید محال است ولی دولت حزب ایران نوین این مسئولیت را قبول کرد و دولت حزبی ما حداکثر کوشش را برای تأمین حقوق ملت ایران از منابع موجود کشور به عمل خواهد آورد و باید گفت این رقم ۴۸۰ میلیارد ریال حداکثر توانایی است که طی پنج سال می‌شود در مملکت از طرف بخش عمومی سرمایه‌گذاری کرد این را هم باید عرض کنم برای اولین بار در تاریخ اقتصادی مملکت ما است که برای بخش خصوصی وظیفه‌ای تعیین می‌شود این ۳۳۰ میلیارد را که طی پنج سال باید بخش خصوصی سرمایه‌گذاری کند بسیار مهم است ۸۱۰ میلیارد ریال کلیه امکانات مالی این واحد جغرافیایی است (یک نفر از نمایندگان - در پنج سال) در پنج سال آیا به نظر شما راه‌حلی می‌رسد که ۸۱۰ میلیارد به هزار میلیارد ریال برسد راهنمایی بفرمایید به نظر من اگر چنین راهنمایی‌هایی در این سطح بشود و مطالعاتی در این جهات به عمل آید بیش از پیش برای پیشرفت مملکت و دولت مؤثر است (صحیح است، احسنت) ما تردید نداریم که در یک مملکت در حال توسعه هستیم مطالعات سازمان‌های اقتصادی به خصوص سازمان ملل متحد در اینجا هست مطالعاتی که شده حاکی از این است که اگر کشورهای در حال توسعه سالی پنج درصد رشد داشته باشند با توجه به این که رشد جمعیت هم زیاد نباشد از ۲ درصد کمتر باشد ظرف ۸۰ سال اگر با برنامه‌های صحیحی کار بکنند تازه به وضع امروزی کشورهای پیشرفته می‌رسند خوب این آمار متکی به عدد و رقم است اما ما خوشوقت هستیم در مملکت ما باید گفت یک مملکت استثنایی است طبق گزارش‌هایی که بنده به عرض می‌رسانم نظیر چند کشور استثنایی دنیا رشد ۱۲ درصد ملل متحد است ما اگر پیش برویم تصدیق خواهید فرمود که آن فاصله را خیلی زودتر طی خواهیم کرد. اگر فکر می‌کنید که راه‌حل‌های دیگری از این جهات وجود دارد بفرمایید این وزرای حزبی هم با کمال میل و اشتیاق حاضر به قبول و همکاری هستند. اما واقعاً هیچ آمدید یک طرحی را به این صورت عرضه بکنید و خواستار اجرای آن بشوید؟ بنده ضمن بحثی که می‌خواستم راجع به بودجه بکنم قبلاً پیش خودم فکر کردم بودجه‌های ساله‌ای قبل را مطالعه بکنم بودجه چندین سال این مملکت را بررسی کردم یکی از بزرگ‌ترین دلایلی که مرا واداشت با کمال صراحت و شهامت بیایم اینجا عرایضم را بکنم و با کمال افتخار به این بودجه رأی موافق بدهم این ارقامی است که به عرض‌تان می‌رسانم. مملکت ما سالیان دراز گرفتار یک دوازدهم بود دولت‌ها در کریدورهای مجلس سرگردان بودند هیچ ضابطه و منطق علمی بر بودجه‌های مملکت حاکم نبود پرداخت حقوق کارمندان به تعویق می‌افتاد و فشار کارمندان زیاد می‌شد سر و صدا دولت‌ها را مجبور می‌کرد که بیایند بگویند اجازه بدهید یک دوازدهم مثل ماه قبل پرداخت کنیم سالیان دراز وضع مملکت به این صورت بود اما اولین بودجه‌ای که به یک صورت مدونی درآمد بودجه سال ۱۳۲۸ بود که ۷ میلیارد و ۷۸۵ میلیون ریال درآمد بود و ۱۱ میلیارد هزینه شما ببینید یک مملکتی که امروز از بودجه ۳۳۰ میلیارد ریالی صحبت می‌کند این درآمد شما بود که از سال ۲۸ تا امروز به این حد رسیده حساب کنید چند سال است درآمد مملکت که کمتر از ۸ میلیارد ریال بوده است روی نظم اداری، روی کار کردن خوب، روی به ثمررسیدن برنامه‌های انقلابی این ۷ میلیارد و ۷۸۵ میلیون رسیده به ۳۳۰ میلیارد از نظر درآمد (پزشک‌پور- آقای دکتر الموتی نفرمایید روی نظم اداری اگر نظم اداری بود و دیگر فرمان به انقلاب اداری داده نمی‌شد) جناب آقای پزشک‌پور جنابعالی ۹ ساعت اینجا فرمایش فرمودید ما گوش کردیم بنده هیچ اصراری ندارم که شما با عقاید من موافق باشید من هم ممکن است با عقاید شما موافق نباشم البته در صورت‌جلسات ثبت می‌شود بعد هم با هم صحبت می‌کنیم اجازه بدهید بنده عرضم را بکنم بنده عرضم این است که بر مقیاس عدد یا به قول آقای طباطبایی بر منطق ریاضی بحث بکنیم سال ۲۸ و سال ۴۸ بیست سال فاصله دارد درآمد مملکت از ۷ میلیارد و کسری اکنون به ۳۰ میلیارد رسیده پس چطور شده به اینجا رسیدیم آیا این منطق ریاضی است یا منطق تصوری است؟ (مدرسی- قراردادهای نفتی را به حساب آورده‌اند و در ۳۹ هم درآمدها در بودجه منعکس شده) بنده در مجموعه مملکت ایران صحبت می‌کنم این از نظر رقم بود اما حالا شکل بودجه را ملاحظه بفرمایید این بودجه‌نویسی مملکت بوده است یکی از تبصره‌های بودجه این است به وزارت خارجه اجازه داده می‌شود پیشینه خدمت آقای ... کارمند محلی سفارت را جزء خدمت رسمی محسوب نماید» یکی دیگر «مجلس شورای ملی با شرایط زیر امتیاز لوله‌کشی آب مشهد را به آستان قدس رضوی واگذار می‌نماید» یکی دیگر «صدور زغال چوب از کوره از تاریخ تصویب این قانون به کلی ممنوع است» این بودجه سال ۲۸ مملکت است (فرهادپور- امسال هم نوشته‌اند که وزارتخانه‌های کار و کشور مجازند اضافه کار به آن‌هایی که علاوه بر ۲۵ سال کار کرده‌اند بپردازند) اما بودجه سال ۳۵ درآمد ۱۵ میلیارد و ۷۸۴ میلیون ریال و هزینه ۱۹ میلیارد و ۸۶۵ میلیون ریال سال ۳۵ یک سال خوبی است برای این که بعد از این که هرج و مرج از این مملکت رخت بر بست و کشور قرین آرامش شده و گام‌های بزرگی در راه تأمین حقوق ملت ایران برداشته شد و گام‌های بزرگی در راه تأمین حقوق ملت ایران برداشته شد درآمد مملکت شده ۱۵ میلیارد و هزینه ۱۹ میلیارد آقایان و خانم‌ها این تاریخ بسیار دور نیست بررسی بکنید جنابعالی که متخصص و اهل عدد هستند اعداد را یادداشت بفرمایید به همان طریق و اهل عدد هستید اعداد را یادداشت بفرمایید به همان طریق اما اکنون در مجلس ایران دولت لایحه بودجه‌ای آورده با رقم ۳۳۰ میلیارد که در این بودجه کلیه کارهای عمرانی هم مشخص است نه تنها کل کار عمرانی در دور زمان پنج سال در برنامه چهارم تصویب شده به علاوه در کتابچه‌ها ارسالی دولت هست که هدف هر سال چیست کارهایی که هر سال باید بشود معین و مشخص است برای ارقام هزینه ریز وجود دارد واقعاً حوصله می‌خواهد تمام اینها را به دقت خواندن، بررسی کردن و دیدن این که این همه برای تنظیم آن زحمت کشیده شده است. اینجا ایراد شد که وزارت کشور چرا نوشته شش نفر باغبان می‌خواهد استخدام کند یعنی دولت خواسته بگوید این لایحه بودجه این قدر دقیق است که حتی استخدام شش باغبان را هم گذاشته‌اید. ساله ا بود که ما می‌گفتیم بودجه تفصیلی باید به این صورت بیاید بودجه تفصیلی به صورتی بیاید که جزئیات در آن منعکس باشد دولت بودجه را به تفصیل بیان کند اگر کلی بگویند می‌گویید چرا جزئیات نیست اگر به تفصیل بگویند می‌گویید چرا این کارها ذکر شده بالاخره یک حد وسطی قائل بشوید. به هر صورت ما می‌خواهیم که دولت به تفصیل گزارش بدهد و کارهایی را هم که انجام می‌دهد به تفصیل گزارش بدهند. ممکن است بعضی از مطالب به نظر شما زائد باشد ولی من معتقدم که هرچه دولت بودجه و برنامه‌اش در مقابل مجلس مفصل‌تر باشد بهتر است و بیشتر خوشوقت می‌شویم به خصوص رسیدگی به بودجه که طبق قانون اساسی مهم‌ترین وظیفه قانونی مجلس شورای ملی ایران است و باید از این کارها ما خبر داشته باشیم. شاید اینجا به ما ایراد داشته باشید (فرهادپور- بودجه تفصیلی شرح مهم‌ترین کارهایی است که در یک سال کرده‌اند و در گزارش منعکس کرده‌اند) به هر صورت می‌خواهم عرض کنم که اساساً ما باید بودجه را قدری در سطح بالاتر بررسی کنیم امروز بودجه در دنیا به صورتی است که فقط یک سند دخل و خرج و یک مقدار درآمد در حالی که امروز در کشورهای مترقی بودجه نمودار کامل سیاست مالی دولت است یک واحد اقتصادی امروز می‌آید می‌گوید سیاست مالی من در یک مدت پنج سال این است و در دوران کوتاه مدت این است اگر یک برنامه‌های طولانی باشد برای ۲۵ سال باید در مملکت سیاست مالی وجود داشته باشد. همان توصیه‌ای که در تمام مراجع بین‌المللی به دولت‌های در حال توسعه شده است که ضمن مطالب متعددی که دولتها باید در نظر بگیرند یکی اش هم این است که سیاست مالی کاملا روشن باشد این سیاست مالی باید برای هر کسی روشن و مشخص باشد خوشبختانه سیاست مالی دولت حزب ایران نوین هم در مدت همان پنج سالا مشخص است اینجا اعدادش هست چاپ شده هم در دوره پنج سال و هم در دوره یکسال آرزومندیم که بعد از تصویب لایحه سازمان دائمی برنامه ریزی آن برنامه‌های دراز مدت هم به مجلس بیاید که وضع مملکت از لحاظ سیاست اقتصادی، مالی مملکت ظرف مدت ۲۰ یا ۲۵ سال دقیقا روشن بشود. من در مورد ایراد به بعضی از کارهای کوچک با آقایان موافقم مسلما" اشکالاتی هست درمانگاه ممکن است در همه جا ساخته نشود، دکتر بi همه درمانگاهها نرسد مملکت وسیعی است مملکت پنجاه هزار ده دارد. سالها قبل از رضاشاه کبیر زمامداران این مملکت در خواب غفلت بودند. ما بعد از دوران سلطنت شاهنشاه فقید و دوران طلائی شاهنشاه آریامهر کارهای مهمی را شروع کرده‌ایم و داریم گامهای سریع و با شتاب به سوی ترقی بر می‌داریم اگر انتظار داشته باشید تمام این مشکلات آنا" مرتفع بشود این به نظر بنده امکان پذیر نیست. اگر به نظر بعضی از دوستان راه حلی می‌رسد بفرمایند که چطور می‌شد عمل کرد اصلاحات ارضی که برنامه خیلی مترقی ایران است سریع و خوب عمل شد ولی به بینیم از این سریع تر می‌شود عمل کرد به نظر بنده خیر این حداکثر کوشش ما است که منطبق است با امکانات مملکت شما ملاحظه بکنید دولت آمده مشخص کرده که من در طول برنامه چهارم ۴۸۷ میلیارد از محل نفت درآمد دارم این درآمدی است که باید وصول شود ملت ایران هم پشتیبان این فکر است و خواستار آن است حداکثر منافع ملت ایران از منابع نفتی تامین گردد و در این راه کوشش می‌کند و مبارزه می‌کند و این باید تامین بشود (مهندس ارفع – ملت ایران از دولت این انتظار را به حداکثر دارد) (دکتر اسفندیاری – خودتان بگوئید و خودتان تائید بکنید) جناب آقای دکتر اسفندیاری این مورد تائید شما نیست؟ تمام ملت ایران خواستار تامین حقوق ملت ایران در نفت هستند ما می‌خواهیم که دولت ایران اقدام بکند و حقوق ملت ایران و حداکثر منافعش تامین شود همه ملت ایران در تحقق این امر هم صدا هستند و جنابعالی هم مسلما" موافق هستید اما به بینیم اینجا ما رقم گذاشتیم در برنامه چهارم یکی از منابع درآمدی که برای مملکت در طول پنج سال پیش بینی شده است وصول درآمد مالیات مستقیم ۷۴ میلیارد ریال است اما در همین لایحه بودجه هست و در مقدمه ذکر شده امسال وصولی مالیات مستقیم از مقدار پیش بینی شده خیلی زیادتر است وقتی با وزیر دارائی صحبت می‌کردم می‌گفت آن وصولی وزارت دارائی که برای سال ۵۰ پیش بینی شده بود ما امسال وصول کردیم این شوخی نیست وصول مالیات مستقیم از آن مواردی است که در هر مملکتی درباره ازدیاد وصول مالیات مستقیم اقدام بشود نشانه سلامت وضع مالی است. این مالیات از طبقه ثروتمند که درآمد زیادی دارند گرفته می‌شود و هر چه در این راه اقدام بشود و پافشاری به عمل آید و بیشتر وصول بشود در راه احقاق حق ملت ایران بیشتر اقدام شده است (صحیح است صحیح است) رقم مالیات غیر مستقیم هم زیاد شده است و رقمی که در بودجه هست بنده باید عرض کنم امروز مالیات غیر مستقیم که از در آمد گمرک و از ثبت سفارش کالا و از فروش ارز وصول می‌شود آن رقم مالیات غیر مستقیمی نیست که به مصرف کننده تحمیل بشود چون مصرف کننده سعی اش این است که از محصولات داخلی استفاده کند ولی اگر کسی خواست ماشین شیک و لوکس بخرد باید حقوق گمرکی آن را که سی هزار تومان است بدهد این ارقام است که موجب شده رقم زیادی بر درآمد مالیات غیر مستقیم اضافه شده و رقمی که پیش بینی شده رقم ۵۲ میلیارد در طول برنامه است (مهندس ارفع – آنهم در حقیقت مالیات مستقیم است) خواستم عرض کنم که آن مفهوم مالیات غیر مستقیم که از نظر علمی باید میزانش پائین بیاید اگر با این رقم تفاوت دارد به این جهت است و اگر این رقم اضافه شده در ذهن کسی این توهم نباشد که ما طرفدار مالیات غیر مستقیم هستیم که به مصرف کننده تحمیل بشود. خیر این مالیات با آن مالیات فرق دارد. آن رقمی که عرض کردم افزایش مالیات مستقیم ۴۷ درصد اضافه شده است و پیش بینی می‌شود در سال آینده خیلی از این وضع بهتر بشود این جزو کارهائی است باید به دولت تبریک گفت که موفق شده است انجام بدهد یک مطلبی را هم اینجا عرض کنم بعضی دوستان آمدند اینجا از یک یک وزرای کابینه تجلیل کردند و کارشان را تعریف کردند ولی در جمع بنده دیدم گاهی مثل اینکه این مطلب را تائید نمی‌فرمایند بنده به شما عرض می‌کنم دولت آقای هویدا که به فرمان مبارک شاهنشاه منصوب شده دولت حزب ایران نوین است (صحیح است) دولتی است حزبی وزرای این کابینه مورد اعتماد ملت ایران هستند مورد اعتماد اکثریت ملیت ایران هستند (صحیح است) دولتی است که مورد اعتماد ما است هر وزیری که در این کابینه کار می‌کند چون از یک دولت هستند مسئولیت مشترک دارند این صحیح نیست که ما بیائیم برای یک وزیر استثناء قائل بشویم البته اگر کار وزیر ایراد دارد، اشکال دارد باید بگوئیم ولی ما در مجموع باید قضاوت کنیم قضاوت ما هم این است که دولت حزب ایران نوین در اجری برنامه‌های انقلابی با کمال خوشوقتی دولت موفقی است (صحیح است) یکی از مطالبی که اینجا مورد بحث قرار گرفت و به نظر من لازم است که باز هم در این مورد صحبت بشود مسئله اختصاص درآمد نفت به کارهای عمرانی است. اینجا اشاره شد که دولت حزب ایران نوین در اجرای برنامه‌ها چقدر موفقیت داشته است من باید عرض کنم برنامه عمرانی سوم هر اندازه موفقیت داشته باشد سهم بزرگ و عمده اش نصیب حزب ایران نوین است چرا؟ برای اینکه برنامه عمرانی سوم در مهر ماه ۱۳۴۱ با تصویب نامه به تصویب رسید.

در بهمن ماه ۴۱ شاهنشاه بزرگ ما هنگام تصدی دولت خدمتگزار علم منشور انقلابی ششم بهمن را اعلام فرمودند. مسلما با اعلام آن منشور که چهره سیاست اقتصادی ما بکلی عوض شد سیاست ملی ما و سیاست اقتصادی ما به کلی تغییر کرد. به ناچار آن برنامه تغییر کرد. برای اینکه ارقام عمده‌ای که برای اجرای اصلاحات ارضی سپاهیان دانش و سپاهیان بهداشت و سایر برنامه‌های انقلابی باید تامین می‌شد و محلی در برنامه سوم از ۱۴۰ میلیاردی که پیش بینی شده بوده است. در دولت علم تغییراتی در برنامه سوم در مسیر هدفهای انقلابی داده شد بعد از اینکه به امر شاهنشاه گروهی از کارشناسان اقتصادی مملکت به نام گروه مترقی زمام امور مملکت را در دست گرفتند اینها برای اجرای منشور انقلابی شاهنشاه نخستین عملی که انجام دادند تغییر اعتبارات برنامه سوم بود به این صورت که اولا رقم برنامه از ۱۴۰ میلیارد به ۲۰۰ میلیارد و بعدا" به ۲۳۰ میلیارد تغییر کرد و قسمتی از اعتبارات برنامه و اعتبارات اضافی به برنامه‌های انقلابی اختصاص داده شد که وقتی الان بررسی می‌کنیم می‌بینیم ۷ میلیارد بابت اصلاحات ارضی داده شد ۵ /۸ میلیارد بابت راههای فرعی ۱۱ میلیارد بابت تعلیمات ابتدائی ۷ میلیارد بابت عمران شهری و ۵ /۴ میلیارد بابت عمران روستائی این ارقامی بود که مطلقا" در برنامه سوم وجود نداشت ولی دولت حزب ایران نوین برای به ثمر رسیدن برنامه‌های انقلابی این ارقام را در برنامه سوم گنجانید و همه ما خوشوقت هستیم و شاهد هستیم که تا چه اندازه قرین موفقیت بوده است واقعا" سپاه دانش و سپاه بهداشت در همین برنامه عمرانی چهارم که جنابعالی آقای دکتر مهذب و بنده و خیلی از دوستان درباره عمران روستائی پافشاری کردیم در برنامه سوم اول به اینصورت نبود ولی امروز در برنامه چهارم یک رقم ۹ میلیاردی برای عمران روستائی هست که در این مجلس مقدس این رقم غیر قابل تغییر اعلام شده و هیچکس نمی‌تواند این رقم برنامه عمرانی چهارم را تغییر بدهد این ناشی از فکر پاکی است که نمایندگان ملت داشته‌اند و خواسته‌اند این برنامه انقلابی سریع تر به ثمر برسد من فکرم همه ما در مجلس از اقلیت و اکثریت در مسائل کلی مملکتی و انقلابی نظر واحد داریم چنانکه یک برنامه‌ای که میدانیم در به ثمر رساندن انقلاب مملکت ثمر بخش است پیشنهاد می‌کنیم تصویب می‌کنیم از دولت هم اجرایش را می‌خواهیم اگر این ارقامی که اینجا هست و اجرا بشود موجب خواهد شد که بکلی قیافه روستاهای مملکت عوض بشود ما آرزومندیم در آخر برنامه چهارم وقتی این برنامه به ثمر برسد با افتخار و سربلندی یاد کنیم. آقای دکتر نیک پی این عمران روستائی بار سنگینی به دوش جنابعالی است مجلس ایران در این باره از شخص جنابعالی انتظاراتی دارد و گزارش می‌خواهد که چه قدمی برداشتید و خواهید برداشت یک مطلبی که دوست عزیزم جناب آقای دکتر مهذب اشاره کردند مربوط به درآمد نفت است بنده با ایشان هم عقیده هستم که ما یک سرمایه ملی داریم مثل نفت ما اگر امروز کوشش و تلاش می‌کنیم که این سرمایه به سرعت استخراج بشود ولی مسلما" نباید صرف کارهای پرسنلی و هزینه روز و صرف بودجه بشود این باید منحصرا" صرف کارهای عمرانی بشود باید سد بسازند ذوب آهن بسازند و لوله کشی گاز بکنند که یک ثروت جدیدی بر ثروت ملی ما اضافه بشود تا اگر روزی خدای نکرده منابع نفتی ما تمام نداشت ما متکی به چنین درآمدی نباشیم و به حقوق نسل آینده هم تجاوزی نشده باشد بهمین دلیل می‌خواهم عرض کنم که من در این مورد دولت را تقدیر می‌کنم که از اختصاص درآمد نفت از ۵۵ درصد به ۸۰ درصد رسیده است البته هنوز به صددرصد نرسیده‌ایم وقتی دولت حزب ایران نوین شروع به کار کرد ۵۵ درصد از درآمد نفت در برنامه سوم به کارهای عمرانی تخصیص داده شده بود ولی خوشبختانه در برنامه چهارم این رقم با تلاش دولت به هشتاد درصد رسید ما آرزو می‌کنیم که شما در برنامه بعدی انشاءالله توفیق پیدا کنید که صددرصد در آمد نفت را به کارهای عمرانی اختصاص بدهید. این موردی است که اگر روزی توفیق پیدا بکنیم که صددرصد درآمد نفت را به کار عمرانی اختصاص بدهیم آن برنامه‌ای است که طلائی و درخشان خواهد بود و واقعا" موجب تبریک به کسانی است که در این راه توفیق پیدا کنند (دکتر شفیع امین – انشاءالله خواهیم رسید) (دکتر ملکی – این بیست درصد هم حق همین نسل است) آقای دکتر حق همین نسل هست ولی اگر نسل امروز فداکاری بکند و فداکار هم هست ولی همینطور که جناب آقای دکتر مهذب فرمودند اگر نسل امروز فداکاری نکند که واقعا" فداکار هم هست گناه است ما امروز در مملکتمان یک نظم استثنائی و یک امنیت کامل و یک رونق فوق العاده اقتصادی داریم که همه در سایه رهبری شاهنشاه بزرگ ما فراهم شده است شاهنشاه یک مملکت بسیار خوبی برای ما به وجود آورده‌اند که به قول معروف تمام اهرم‌ها در جهت پیشرفت مملکت و رهائی ملت ایران از عقب افتادگی در حرکت است و در این شرایط استثنائی اگر بخواهیم دولت حزبی ما در این راه توفیق پیدا کند و باز یک افتخاری بر افتخارات حزب ایران نوین بیافزاید باید این راه طی کند و صددرصد در آمد نفت را به کارهای عمرانی اختصاص دهد (احسنت) ما می‌خواهیم و امیدواریم که دولت موفق باشد راجع به رشد ۱۲ درصد اینجا خیلی صحبت شد ولی بنده یک مطلب دیگری را که قبلا عرض کرده بودم اینجا می‌خوانم در برنامه دهه توسعه سازمان ملل برای کشورهای عقب مانده سالی ۵ درصد رشد پیش بینی شده بود ولی رسیدن به هدف ۵ درصد در سال ۱۹۷۰ برای اکثر آنان امکان پذیر نیست و بیشتر از ۳ درصد نبوده است که با رشد ۲ یا ۳ درصد جمعیت این پیشرفت خنثی شد. علی رغم این وضع کشور ایران رشد سالانه‌ای حدود ۱۲ درصد داشته واقعا" بینید این گزارش مجامع بین المللی را که اکثر ممالکت موفق نشدند این رشد را پیدا کنند ولی ما به ۱۲ درصد رشد اقتصادی رسیده‌ایم. این به نظر من باید به هر کس که در این راه قدمی برداشته تبریک گفت. این موفقیت، موفقیت مملکت است البته اینجا آقای دکتر ابراهیمی با نطق دقیق و عمیق خود اشاره‌ای کردند درباره رشدی که در بعضی از ممالک دیگر هست مثل چین ملی و کره جنوبی بنده عرض می‌کنم که از درصد رشد آنها اطلاعی ندارم ولی با توجه به برنامه هائی که وجود دارد میدانید این دو کشور یک وضع استثنائی در خاور دور دارند در این دو مملکت از طرف محافل غربی سرمایه گذاری شده و این سرمایه گذاری یک امر استثنائی است و این مبنای سیاست اقتصادی یک مملکت نمی‌تواند باشد چون به محض اینکه فردا آن نیروها از پشت آن ممالک برداشته شد و آن سرمایه گذاریهای استثنائی که جنبه‌های استراتژیکی دارد از ین رفت آن رشد نه تنها مقدور نیست بلکه این ممالک گرفتار هزاران بلایا خواهند شد ما اگر رشد اقتصادی ۱۲ درصد داریم با اتکاء به منابع ملی و امکانات مالی خودمان است با اتکاء به منابعی است که حتی مراجع بین المللی نادری است که حتی احتیاج به هیچ گونه کمک خارجی ندارد. شما به بینید یک مملکتی ظرف مدت کوتاهی به خصوص در مدت بعد از انقلاب چه موفقیت‌هائی داشته است که ما امروز می‌توانم با اتکاء به منابع ملی و نیروی انسانی خود این راهها را طی کنیم به یک رشد اقتصادی ۱۲ درصدی برسیم که حتی سازمانهای جهانی کراراً تائید کرده‌اند. بنده یادداشتهایم را کوتاه می‌کنم چون مثل اینکه جناب آقای رئیس خیلی خسته هستند اینکه من عرض کردم مسائلی که از نظر شد اقتصادی باید بهش توجه کرد تامین یک چنین رشد اقتصادی است که اگر فکر کنند تنها به دست دولت عملی هست و عوامل دیگری تاثیر ندارد صحیح نیست وقتی کشوری می‌خواهد جلو رود باید همه طبقات در این راه، در این سیاست همگام باشند و این برنامه‌ها را تائید بکنند چون در بعضی ممالک صنعتی پیشرفته دولت فقط کارش آماده کردن محیط است برای سرمایه گذاری ولی در یک مملکت در حال پیشرفت مثل ایران که دولت علاوه از وظیفه سنگین تامین محیط مساعد که در تامین سرمای گذاری نقش مهمی‌دارد باید همه طبقات مردم و بخشهای اقتصادی و سایر کسانیکه مسئولیت دارند در این راه دولت را یاری بکنند تا بتوان به این رشد اقتصادی سریع تر و زودتر رسید. باز از مطالبی که بنده فکر می‌کنم لازم است به آن توجه شود سالها در این مملکت در مورد واردات و صادرات صحبت بود واردات کالاهای بی مصرف و لوکس که خوشبختانه امروز در مملکت ما در اثر سیاست سالم اقتصادی قسمت اعظم واردات تبدیل شده به کالاهای سرمایه‌ای که تشکیل می‌شود از کارخانه‌ها و مواد خام و احتیاجات صنایع کشور و آن چیزی که قادر باشد که چرخهای صنایع مملکت را به چرخاند این دیگر آن کالاهائی نیست که از بین برود. اگر یک کارخانه قند وارد مملکت شد ما در راه توسعه صنعتی مملکت قدم برداشته‌ایم و خود این کالا مولد ثروت است این وضع نشان می‌دهد که در برنامه‌ای اقتصادی مملکت تا چه حد رعایت پیشرفت اقتصادی شده است. راجع به پیشرفت فرهنگ صحبت شد خانم دکتر پارسای هم اینجا هستند بنده معتقدم آموزش مملکت ما احتیاجات زیادی دارد هنوز ما دارای آن امکانات مالی و فنی نیستیم که هر فرد ایرانی بتواند از مزایای تعلیم و تربیت به طور کامل استفاده بکند در برنامه چهارم سیاست آموزشی دولت اینست که ۹۳ درصد اطفال لازم التعلیم شهری و ۵۵ درصد اطفال روستائی باید به مدرسه بروند اما بر اساس یک محاسبه خیلی ساده اگر ما بخواهیم احتیاجات آموزش و پرورش مملکت ایران تامین بشود باید به بینم چقدر احتیاج مالی داریم جمعیت کشور ما بر اساس سرشماری سال ۴۵، ۲۷ میلیون نفر است کمتر از ۷ سال ۹ میلیون بزرگتر از هفت سال ۱۸ میلیون که شش میلیون ز ۱۸ میلیون با سوادند افزایش جمعیت در حدود سالی ۷۰۰ هزار نفر است اگر بخواهیم بی سوادی را ظرف ۱۰ سال ریشه کن کنیم از ۱۲ میلیون بیسواد باید سالیانه یک میلیون و دویست هزار نفر با سواد شوند که با احتساب سالی ۷۰۰ هزار افزایش جمعیت لازم است در سال یک میلیون و نهصد هزار نفر باسواد شوند (دکتر عاملی- زیادی است) در هر صورت جنابعالی موافقت بفرمائید روی همان رشد ۲ درصد و نه ۳ درصد افزایش جمعیت باشد که سالی ۷۰۰ هزار نفر اضافه شوند. هزینه با سواد کردن هر نفر در سال طبق محاسباتی که شده در حدود ۳۵۰ تومان و در پیکار جهانی با بیسوادی تا ۲۵۰ تومان پیش بینی کرده‌اند در آن صورت باید ۶۰۰ میلیون تومان در سال به بودجه آموزش و پرورش برای اضافه بشود خوب شما سالی ششصد میلیون تومان از جای مختلف صرفه جوئی کنید و بدهید به وزارت آموزش و پرورش و آز آنها مسئولیت اجرای این برنامه را بخواهیم، اگر واقعاً امکان مالی مملکت اجازه نمی‌دهد از چه محلی باید اینکار انجام شود. این یک نمونه است این را خواستم عرض کنم تا بدانید در سایر رشته‌ها هم همینطور سایر دستگاهها هم همینطور اینها دو عامل احتیاج دارد یکی عمل سرمایه‌ای و دیگری عامل انسانی راجع به بهداشت هم بنده با شما هم عقیده هستم دلم می‌خواهد سرتاسر مملکت ایران تمام مردم ایران از درمان مجانی استفاده کنند و واقعاً آرزو داریم اما به بینیم ا این امکانات مالی و انسانی که هست با این کمبود طبیب که نه تنها ما گرفتاریم بلکه خیلی از ممالک دنیا گرفتار هستند این مشکل به سرعت حل می‌شود امروز مسئله کمبود طبیب و پزشک نه تنها در ایران وجود دارد بلکه خیلی از ممالک دنیا گرفتار این وضع هستند ما الان می‌بینیم در برنامه سوم ۴۷۰۰ تخت بیمارستانی اضافه شده ۲۰۶ درمانگاه روستائی هم درست کرده‌اند بنده دلم می‌خواست ده هزار درمانگاه روستائی درست بکنند و آیا امکان پذیر هست ما می‌بینیم فاصله روستاها زیاد است مردم روستائی در مضیقه هستند ولی آیا با این بودجه‌ها و با این وضع مالی و کمی‌پزشک امکان هست حالا بنده نمی‌گویم ۶۰ هزار ده نمی‌گویم تمام شهرستانها اقلا هر سه ده یک درمانگاه داشته باشند (فرهادپور – وزارت بهداری ماهیانه در ۷۰ هزار ده می‌رود بازرسی می‌کند ده هزار را از کجا آورده‌اید) لابد بعضی جاها را دو دفعه می‌روند (رامبد – مبفرمائید می‌خندید ولی آن کسانیکه منتظر شما و دولت شما هستند و این ارقام را می‌بینند باید گریه بکنند) عرض کنم جناب آقای رامبد باید به این برنامه‌های انقلابی که اجرا شده افتخار کرد برای چه گریه بکنند افتخار می‌کنم که دولت ما در اجرای برنامه‌ها موفق بوده است ما با عدد و رقم صحبت می‌کنیم اگر در تمام واحدهای مملکت در تمام دهات آموزش و پرورش داشته باشیم باید سالی ۶۰۰ میلیون تومان به آموزش و پرورش اختصاص بدهید تا تمام اشخاص واجب التعلیم به مدرسه بروند این حرف درست هست یا نیست (رامبد- خرجهای لوکس دولت و چیزهای تفننی دولت و چیزهای نمایشی را حذف کنید خواهید دید که یران چه می‌شود) شما حق بود که گزارشی دربار ه کارهای انجام شده دولت حزبی خود می‌دادید) مهندس ناصر بهبودی – حزب مردم تا به حال دولت تشکیل نداده) به هر صورت من به آن مطالب کاری ندارم درباره لایحه بودجه دولت حزب ایران نوین صحبت می‌کنم (رامبد – روزی که با ۱۸ میلیارد قرض از بانک مرکزی آمدند با ۴۵ میلیارد چه می‌کنند) خوشبختانه بعد از بنده صحبت میفرمائید پس یک ربع به بنده فرصت بدهید راجع به درمان روستائی از زبان شاهنشاه عرض می‌کنم فرمودند: نتایجی که ما از سپاه بهداشت گرفته‌ایم خیلی جالب و امیدوار کننده بود (پزشکپور- مربوطبه سپاهیان انقلاب است) سپاهیان انقلاب هم جزو دولتند مستثنی از دولت نیستند آقای اسفندیاری دوست عزیز بنده شما یک قسمت کارهای دولت را که خوب انجام شده و دولت حزب ایران نوین هم برای به ثمر رسانیدن انقلاب قسمتی از این وظیفه انقلابی را صادقانه انجام می‌دهد جدا می‌کنید.

رئیس – آقایان اجازه بفرمائید آقای دکتر الموتی صحبتشان را بکنند بعد هم آقای رامبد تشریف می‌آورند مطالبشان را می‌فرمایند.

دکتر الموتی – عرض می‌شود از صحبتهای نه ساعت ۷ ساعت ۵ ساعت دوستان عزیز که واقعاً شنیدنی بود استفاده کردیم آقایان این یکساعتیکه بنده دارم صحبت می‌کنم اجازه نمیفرمائید ما با ارقام صحبت می‌کنیم اگر ارقام ایراد دارد بنده می‌گویم عدد و رقم در تمام کارهای مملکتی وجود د ارد اگر رقمی‌غلط است بفرمایئد غلط است ما از نظریات دوستان اقلیت در کمیسیون برنامه وجود دارند حداکثر استفاده را می‌کنیم دادن شعار فایده ندارد بیائید واقعاً بگوئید که این برنامه‌ها را چه جور می‌شود اصلاح کرد بهتر نتیجه گرفت الان عرض کردم همه ما در یک صف هستیم آن صف انقلاب است ما همه می‌خواهیم که این برنامه‌های انقلابی زود به ثمر برسد بیائید برادر وار بهمه کمک کنیم در برنامه چهارم راجع به درمانگاه روستائی پیش بینی شده ۵۰۰ درمانگاه جدید ساخته شود و واقعاً فکر می‌کنید ساختن ۵۰۰ درمانگاه جدید روستائی کار آسانی است همه میدانیم چقدر اشکال دارد بعلاوه اگر تمام این اعتبار هم وجود داشته باشد خوب وقتی طبیب لازم دارد که طبیب کم است باید پیدا کنیم آقای فضائلی شما که استاندار بودید راهنمائی کنید ما خواهش می‌کنیم که دولت پولش را بدهد (عبدالحسین طباطبائی- به عرض می‌رسانم که این درمانگاهها را سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی ساخته) برنامه‌هائی وزارت بهداری و سازمان شاهنشاهی مشترکاً دارند پول ساختمانش را دولت می‌دهد ول سازمان شاهنشاهی از موسساتی است که بسیار خوب کار کرده شما ملاحظه بفرمائید سیاست درمانی دولت این است که در آخر برنامه چهارم ۴۵۵۰۰ تخت در این مملکت وجود داشته باشد شما حساب کنید اگر دولت توفیق پیدا کند در آ[ر برنامه چهارم ۴۵۵۰۰ تخت بیمارستانی در این مملکت یه وجود بیاورد چه مقدار از اشکالات ما حل خواهد شد یا اگر بتواند ۵۰۰ درمانگاه جدید روستائی بسازد همچنین تعداد گروه سپاه داشت را که واقعآ خیلی خوب کار می‌کند افزایش دهد مقدار زیادی از اشکالات ما مرتفع می‌شود بعلاوه عرض کردم تمام این مسائل مورد بحث همیشه بوده و خواهد بود ما خواستار این هستیم که هرچه بشود ودر جلسات متعدد صحبت کردیم که اعتبارات عمرانی به مناطق دور افتاده اختصاص داده بشود اینها جزو برنامه هست و وجود دارد امیدواریم در انجام آن دولت ایران موفقیت پیدا کند (نمایندگان انشاءالله) ملاحظه بفرمائید اگر ما برای هر هزار نفر یک طبیب در نظر بگیریم می‌شود ۲۷ هزار در مملکت در حالیکه هفت هزار طبیب هست در تمام بخشا و سطوح سالی هم ۷۰۰ نفر اضافه می‌شود این ۷۰۰ نفر معادل آن اضافه جمعیتی است که در مملکت ما بوجود می‌آید (فضائلی – اگر مدیریت صحیح باشد می‌توان کاری انجام داد) آقای فضائلی آنکه که امکانات زندگی برایش بهتر است و می‌خواهد در تهران کار آزاد بکند نمی‌شود تبعیدش کرد می‌خواهم عرض کنم اگر در مملکت ما ۲۷ هزار طبیب وجود داشته باشد در آن صورت به هر هزار نفر یک طبیب می‌رسد اگر ۷ هزار هست تازه متاسفانه به تمام مملکت طبیب نمی‌رسد فرمایش شما را قبول دارم در تهران و مراکز استانها طبیب زیاد هست و ما که نمی‌توانم اطبای آزاد را ملزم و متعهد کنیم که به نقاط دور دست برود یک طبیب تعهدی که دارد سالهای اول خدمت می‌رود در خارج از مرکز بعد که کارش تمام شد به تهران و شهرستانها می‌رود کار می‌کند به هر صورت چون در مملکت ایران ۱۷ هزار طبیب وجود ندارد پس بهر هزار نفر یک طبیب نمی‌رسد بعلاوه آن مشکلی که آقای فضائلی اشاره کردند وجود دارد در بعضی نقاط مثل تهران تمرکز طبیب وجود دارد دوست بسیار عزیز بنده آقای مهندس ابراهیمی یک مطلب را اشاره فرمودند در مورد معامله تراکتور با رومانی است بنده می‌خواهم عرض کنم که سیاست مستقل ملی ما خوشبختانه وضع را بصورتی در آورده است که امروز درهای همه بازارهای جهان بروی کشور ما باز است یعنی سیاست مستقل ملی ما که در سایه رهبریهای شاهنشاه به نتایج درخشانی رسیده است موجب شده که همه ممالک دنیا علاقمند به همکاریهای اقتصادی و مالی با ملت ایران هستند چند سال قبل وقتی در این مملکت صحبت از تراکتور بود در هر شهری چند نوع تراکتور از کشورهای مختلف ریخته بود و این تراکتورها چند روز کار می‌کرد و خراب می‌شد و در همین جا یکی از نمایندگان گفتند شهرستانهای ما قبرستان تراکتور شده است موقعی که بنده و آقای دکتر عظیمی‌و آقای کاظم مسعودی در التزام رکاب شاهنشاه در رومانی بودیم این کارخانه را شاهنشاه مورد بازدید قرار دادند قیمت این کار تراکتورها با قیمت تراکتورهائیکه از سایر ممالک خریده می‌شد بسیار فرق داشت بنده اطلاع دقیق ندارم مثل اینکه در حدود ۴ /۱ قیمت تراکتورهای قبلی است که ۱۷ هزار تومان می‌باشد با قیمت تراکتوری که ین ۴۵ تا ۶۰ هزار تومان است خیلی فرق دارد برای زارع ایران مقرون به صرفه است که آن تراکتور ارزان را بخرد بخصوص اینکه ما امروز در مملکت ایران خوشبختانه مشغول ساختن کارخانه تراکتور سازی هستیم و این تراکتوری که مورد احتیاج دهقانان و زارعین هست بوسیله این کارخانه ساخته می‌شود با قیمت ارزان و با وضع مناسب از طرفی ما برای خرید این تراکتورها ارز نمی‌دهیم ما برای محصولات صادراتی مملکت هم احتیاج به بازار داریم و باید کالاهای صادراتی مملکت را هم به فروش برسانیم تا از راه فروش این کالاهای صادراتی بتوانیم احتیاجات مملکت را تامین بکنیم این درست نیست که گروهی بروند در بازارهای دنیا و بخواهند ارز مملکت ما را بدهند و در مقابل کالا بگریند ما تا می‌توانیم باید با صدور محصولات وطن از کالاهای سرمایه‌ای آنها استفاده کنیم. کالاهائی که مورد احتیاج ملت ایران است بخصوص ما به وضع بازارهای غرب خیلی خوب آشنائی داریم و میدانیم در آنجا علاوه بر بالا بودن قیمت اجناس نرخ بهره هم زیاد است معمولا ۷ و ۸ درصد می‌باشد در قسمتی از بلوک شرق نرخ بهره ۵ /۲ درصد است آیا مصلحت ما است که کالا بدهیم و تراکتور ارزان قیمت بگیریم یا ارز بدهیم و کالای گران قیمت و از مارک‌های مختلف بگیریم به نظر من اگر ما نفت و محصولات صنعتی بدهیم و تراکتور ارزان قیمت بگیریم و به زارع ایرانی بدهیم به سیاست اقتصادی صحیح کمک کرده‌ایم زیرا امروز کشورهای دنیا حتی برای یک دلار هم پا فشاری می‌کنند و چانه می‌زنند ما ملتی نیستیم که بتوانیم از منابع ملی مان از منابع ارزی مان حاتم بخشی بکنیم (دکتر اسفندیاری- کالای خام می‌دهیم) انشاء الله کالای خام بزودی تبدیل می‌شود به محصولات صنعتی آقای دکتر اسفندیاری به محصولات ساخته شده ایران من اتفاقاً از مجله دوست عزیزم آقای دکتر باقر شریعت عضو فراکسیون پارلمانی حزب پارلمانی حزب مردم یک مطلبی را در آورده‌ام که می‌خوانم بر اساس موافقتنامه جدید بازرگانی ایران با مجارستان در ظرف ۵ سال آینده ۱۶۰۰ میلیون دلار کالا مبادله می‌شود و بر اثر این موافقتنامه سالانه معادل ۳۲ میلیون دلار کالا بین دو کشور مبادله می‌گردد و هدف این است که در مقابل ورود انواع ماشین آلات مورد نیاز مملکت حتی‌المقدور کالاهای صنعتی ایران به مجارستان صادر شود به همین جهت از ۳۶ نوع محصولات صنعتی ایران از قبیل اتومبیل، یخچال، کالاهای فلزی، کفش، تریکو و محصولات دیگر صادر می‌شود که امکان درد طی ۵ سال از این مبلغ هم تجاوز بکند علاوه بر این موافقت نامه دیگری هم امضاء شد که به موجب آن دولت مجارستان ۴۰ میلیون دلار اعتبار برای ایران در نظر گرفت که وسائل صنعتی برای ایران خریداری شود و از محل فروش نفت و کالاهای صنعتی این مبلغ مستهلک بشود هم اکنون ۲۵ تا ۲۸ درصد از کل کالاهای ایران به کشورهای بلوک شرق و اتحاد جماهیر شوروی صادر شده و انتظار می‌رود تا سال ۵۴ سالانه تا حدود ۴۵ درصد محصولات صنعتی ایران به شوروی صادر شود برای ما چون متکی به سیاست مستقل ملی خودمان هستیم و شاهنشاه بزرگ ما ترسیم کننده این سیاست بسیار صحیح هستند مسلک‌ها و سیاستهای ممالک دیگر در وضع ما تاثیری ندارد برای معاملات تجاری و تامین منافع ملت ایران باید به آن بازارهائی برویم که منافع ملی ایران بهتر تأمین می‌شود (صحیح است) صحیح نیست ما بیائیم ارز مملکت را بدهیم به قیمت زیاد با بهره ۸ درصد ۹ درصد کالا بگیریم باز هم در آن مجله دیدم دولت چکسلواکی ۲۰۰ میلیون دلار ۱۲ ساله با بهره ۵ /۲ درصد در اختیار ایران می‌گذارد که به مصرف طرحهای عمرانی ایران می‌رسد در مقابل نفت خام می‌گیرد در مورد برنامه‌های نفتی مملکت بنده اینجا صحبت کردم در تکمیلش باید عرض کنم که این برنامه‌ها با چه سرعتی در مملکت ما به جلو رفته است اینها با زبان عدد است و منطق ریاضی است در سال ۵۱ که نفت ایران ملی شد تولید ما ۳۱ ملیون تن بود از سال ۱۹۵۱ تا ۵۴ صادرات نفت بکلی متوقف شد در سال ۱۹۵۷ به ۳۴ میلیون تن رسید در سال قبل محصول نفتی ایران به ۱۴۲ میلیون تن رسید این نشانه یک مدیریت صحیح و یک برنامه مترقی است (یکنفر از نمایندگان – شرکت ملی نفت نه دولت) عرض می‌کنم دستگاه شرکت ملی نفت ایران در سایه ارشاد حکیمانه شاهنشاه آریامهر و بر اثر مدیریت بسیار صحیح جناب آقای دکتر اقبال خیلی پیش رفته است. رهبر بزرگ انقلاب ایران کراراً فرموده‌اند منافع ملت ایران از نفت باید به نحو کامل در تمام جهات تامین بشود قرارداد جدیدی است مثل اینکه فردا امضاء خواهد شد به نام قرارداد آراپ و ۹۱ درصد از درآمد نفتی که استخراج خواهد شد عاید ملت ایران می‌شود این قراردادهای انقلابی است که موفقیت سیاسی و اقتصادی و نفتی ایران را از هر حیث تامین می‌کند و ما به این سیاست صحیح افتخار می‌کنیم درباره بورس آقای مهندس ابراهیمی‌صحبت فرمودند ما هم با ایشان هم عقیده هستیم اگر مردم در بورس سهم نمی‌خرند یا شرکتهای سهامی‌سهامشان را عرضه نمی‌کنند برای اینها باید راه حلهای منطقی پیدا کرد خوشبختانه شما اهل منطق و تحقیق هستید در آمریکا اگر همه مردم می‌روند سهام می‌خرند و ۲۰ میلیون آمریکائی در این بورسها صاحب سهم هستند این از لحاظ این است که شرکتها عمر طولانی دارند قوانین تجارت آنها بر یک اساس و مبنای صحیح است خوشبختانه الان در مجلس ما هم قانون تجارت مطرح است و مورد مذاکره هست و امیدوار هستیم که این قانون و مقررات و تغییر سیستم وضع کلی شرکتها موجب شود که مردم بخرید سهم تشویق بشوند و اینهمه ما گرفتار زمین بازی در این مملکت نباشیم بنده ناچارم از خیلی از یادداشتهایم صرفنظر بکنم بنده رقمی‌را که اینجا عرض کردم درباره واردات مملکت سیستم وارداتی مملکت تغییر کرده ما می‌بینیم در دوره برنامه چهارم از ۱۰ میلیارد دلاری که ما واردات داریم ۳ میلیارد و ۹۹۲ میلیون دلار کالای سرمایه است ۲ میلیارد و ۳۴۸ میلیون مواد خام است ۲ میلیارد و ۲۳۱ میلیون کالای مصرفی است که ملاحظه بفرمائید اکثر این ارقام و آن در حدود ۴ میلیاردی که کالای سرمایه‌ای مملکت است آن ۲ میلیارد و نیمی که بصورت مواد خام به مملکت می‌آید اینها تمام سرمایه است و چیزی نیست که از بین برود چیزی است که روز به روز در آمد ملی مملکت ما را بالا می‌برد این را باید عرض کنم که در دوره برنامه سوم مخصوصاً در اثر توجهی که به این کار شده است ورود کالاهای سرمایه‌ای و نیمه ساخته به ۷۴ درصد در سال ۴۵ افزایش پیدا کرد یعنی ۷۴ درصد کالاهای واردات ایران صنعتی بوده است یک گزارش مفصلی اینجا دارم صرفنظر می‌کنم درباره کارهای انجام شده نه ماهه اول امسال است که در هر رشته‌ای از صنعت و کشاورزی و نفت و وضع ارزی و تاسیس شرکتها و پیشرفت صنایع و کمکهائی که به روستاها شده، عمران شهری حتی بانک رفاه با ارقام و اعداد هست و در سطح کلی م معتقدیم که قدمهای اساسی و صحیح برداشته شده که از ذکر این ارقام صرفنظر می‌کنم چون فکر می‌کنم این ارقام موجب خستگی بشود راجع به درآمد سرانه اینجا اشاره شد یکی از دوستان گویا آقای مهندس ابراهیمی‌فرمودند درآمد سرانه چقدر است اینها در آمارهای مملکت هست در آمارهای بانک مرکزی هست در برنامه چهارم هم وجود دارد در آمد سرانه در ایران در سال ۳۸ – ۱۶۲ دلار بود در سال ۴۵ به ۲۱۰ دلار رسید با رشد سالانه درآمد سرانه از ۲۲۰ دلار در اول برنامه چهارم به ۳۰۷ دلار در پایان برنامه چهارم خواهد رسید درآمد سرانه بهترین معیار و مقیاس پیشرفت اقتصادی هر مملکت است که به موجب این رقم که در برنامه چهارم هست و مورد رسیدگی قرار گرفته و مورد تائید کارشناسان اقتصادی مملکت است در دوره برنامه چهارم ما از ۲۲۰ دلار در آمد سرانه به ۳۰۷ دلار خواهیم رسید با توجه به اینکه میدانیم در دنیا هر کشوری که درآمد سرانه اش از ۲۰۰ دلار کمتر باشد به زغم اقتصادیون سازمان ملل در ردیف ممالک. عق افتاده است و ما خوشبختانه از این ردیف خارج شدیم و به ۲۲۰ دلار رسیده‌ایم و امیدواریم در آخر برنامه چهارم به ۳۰۷ تا ۳۱۰ دلار برسیم در مورد جمعیت که آقای دکتر عاملی اینجا صحبت فرمودند من خیلی یادداشت دارم اشاره فرمودند فقط به چند جمله اشاره می‌کنم و صرفنظر می‌کنم باز هم این نظر اقتصادیون مراجع بین المللی است که اگر جامعهای بخواهد جلو برود باید همیشه در صدد ترقی اش بیش از درصد افزایش جمعیت باشد و بعضی اقتصاددانها درصد ترقی جمعیت را فقط یک سوم درصد ترقی اقتصادی دانسته‌اند زیرا درصد افزایش جمعیت ایجاد تقاضا و از طرف دیگر ایجاد عرضه کار می‌کند. در کنفرانس دهلی جزو اولین پیشنهاداتی که مطرح شده موضوع صنعت بود گروه زیادی از کارشناسان اقتصادی بین المللی که در آنجا اجتماع کرده بودند گفتند باید جمعیت ممالک در حال توسعه از دو درصد ترقی نکند اکنون رشد جمعیت ممالک اروپائی یک درصد و ژاپن یک درصد است و پیشنهاد این است که باید حتی المقدور کوشید که درصد جمعیت بیش از دو درصد نباشد برای اینکه اگر قرار باشد یک مملکتی تلاش بکند که پنج درصد جلو برود آن افزایش و ترقی در اثر افزایش جمعیت جذب بشود رشد تامین نخواهد شد مملکت ما یک واحد جغرافیائی است (دکتر عاملی– ۱۱ نفر در کیلومتر مربع) ممکن است که جمعیت ما مثل ممالک خاور دور در سطح مملکت خیلی زیاد بشود ولی جمعیتی را که نشود وسائل تعلیم و تربیت و زندگیش و اعاشه اش را فراهم ساخت آن جمعیت گرفتاری دارد. ما خواستار آن جمعیتی هستیم که از وسائل رفاه و آسایش برخوردار باشد، وسائل تعلیم و تربیت داشته باشد، وسائل بهداشت داشته باشد ما جمعیتی را می‌خواهیم که از رفاه برخوردار باشد نه یک جمعیت بیکار و بیسواد و گرسنه (صحیح است) (دکتر عاملی- این یکی از عوامل عجز دولت حزبی شماست) باید جمعیت متناسب با برنامه‌های اقتصادی و توسعه و پیشرفت باشد هیچ تعصبی در میان نیست این نظر ما منطبق است با نظر تمام کارشناسان اقتصادی جهان، این نظر ماست حالا برای شما مورد قبول نباشد نظر شما برای شما مقدس است برای خودتان حفظ کنید. در مورد اشتغال اینجا صحبت شد، در برنامه چهارم می‌شود در حدود یک میلیون کار ایجاد کرد اگر دولت توفیق پیدا کند و این یک میلیون کار را ایجاد کند به نظر من یک کار صحیح و افتخار آمیز انجام داده است آرزومندیم که در خاتمه برنامه به این رقم سیار درخشان برسیم (خواجه نوری– بخش خصوصی هم در اینکار ذیسهم است) این اعم است باز در مورد جمعیت بر می‌خوریم، چون نمی‌شود صرفنظر کرد ما در دنیا می‌بینیم طبق آمارهائی که وجود دارد بین ۲۰۰، ۳۰۰ میلیون مردم جهان از گرسنگی در رنج و عذاب هستند. کشورهائی مثل چین و هند و اندونزی و پاکستان هر سال گرفتاری زیادی دارند عده زیادی در اثر نداشتن غذا در عذاب هستند طبق گزارش سازمان ملل برای آنکه بتوان در سال دو هزار جمعیت جهان را به صورت غیر کافی فعلی تغذیه نمود باید مقدار تولید مواد غذائی ۳۰۰ درصد و در کشورهای در حال توسعه ۴۰۰ درصد و تولیدات دامی‌۶۰۰ درصد اضافه شود این رقم وحشتناکی است که در دنیا وجود دارد که در اثر آن دنیا می‌لرزد و همه ممالک نسبت به این ارقام در نگرانی وحشت هستند اینها به فکر این هستند که باز بر تعداد گرسنه و بیخانمانها و بی‌فرهنگها اضافه نشود ما باید بیائیم بر اساس تزهای اقتصادی صحیح ملت ایران را، آن ملتی که ما و شما خواستار بهبود وضع آن هستیم باید تمام وسائل رفاه را در اختیار داشته باشد عرض کردم بعقیده ما، این عقیده ماست نظر شما مقدس ست برای خودتان دنبال نظر خودتان بروید ما خواستار آن هستیم که ملت ایران ملتی که ما و شما خواستار سعادت آن هستیم ملت مرفه و سعادتمندی باشد و تمام وسایل زندگی، رفاه در اختیارش باشد (صحیح است) عرض کرم این عقیده ماست جناب دکتر عاملی نظر شما برای شما مقدس است دنبال نظر خودتان بروید به هر صورت از بقیه یادداشتها صرفنظر می‌کنم در پایان باید بگویم هر چه در این بوده دولت مطالعه و رسیدگی می‌کنیم می‌بینیم بودجه‌ای است بسیار صحیح بهترین بودجه‌ای است که تا امروز به ساحت مقدس مجلس شورای ملی تقدیم شده (صحیح است) آرزومندیم دولت حزبی ما در اجرای این بودجه دقیق توفیق پیدا کند و در اجرای آن برنامه چهارم که افتخار آمیز است موفق شود تا بتواند هدفهای بزرگ رهبر انقلاب ایران شاهنشاه آریامهر را سریعتر و زودتر به ثمر برساند و در راه به ثمر رسیدن انقلاب مقدس ایران و حفظ وظیفه پاسداری ایران بیش از پیش موفق باشد (احسنت).

- تصویب صورت جلسه صبح سه شنبه ششم اسفند

۴- تصویب صورت جلسه صبح سه شنبه ششم اسفند

رئیس- صورت جلسه صبح سه شنبه ششم اسفند خدمت خانمها و آقایان توزیع شده نسبت به این صورت جلسه نظری نیست؟ آقای دکتر رهنوردی.

دکتر رهنوردی– در نطق جناب آقای مهندس بهبودی در مورد سازمان تاج ۲۵ میلیون تومان ذکر شده خیال می‌کنم ۲۵ میلیون ریال باید باشد (عده‌ای نمایندگان– (صحیح است) (رامبد- ۲۵ میلیون ریال است).

رئیس- اصلاح می‌شود نظر دیگری نیست؟ (اظهاری نشد) صورت جلسه صبح سه شنبه ششم اسفند تصویب می‌شود.

- ادامه مذاکره در کلیات گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه سال ۱۳۴۸ کل کشور

۵- ادامه مذاکره در کلیات گزارش کمیسیون بودجه راجع به بودجه سال ۱۳۴۸ کل کشور

رئیس – آقای رامبد بعنوان مخالف صحبت می‌کنند بفرمائید.

رامبد- جناب آقای رئیس نمایندگان محترم ملت و دولت اجازه فرمائید برای صحبتی که همه میدانیم درباره چیست و برای چیست مقدمه‌ای نسازم و به حاشیه نپردازم همه ما میدانیم رقابت‌های سیاسی، صف آرائی‌های حزبی در این چند سال اخیر محیط مجلس ما را احاطه کرده ولی مطالبی را که امروز می‌خواهم با شما به میان بگذارم ارتباطی با ین اختلاف سلیقه سیاسی ندارد این مطالب مربوط به تمام افراد ملت ایران است این مسائل اساسی زندگی حال و آتی همه موکلین و هر یک از ماست اعم از آنکه کدام حزب تصدی اجرای برنامه‌های مملکتی را داشته باشد صرفنظر از آنکه هر یک از شما عضو یک دسته سیاسی باشید یا نباشید می‌توانید این مطالب را نزد خود مورد مطالعه قرار بدهید و در پیشگاه وجدان خود نسبت به آن قضاوت کنید زیرا همه ما که در اینجا جمع شده‌ایم همه به نام خدمتگزار یک ملت از افراد یک مملکت و به آرزوی تحقق یک هدف در زیر یک سقف گرد آمده‌ایم (صحیح است) برای سعادت ملت ایران عظمت مملکت و سلطنت ایران. (صحیح است) از این جهت بدون آنکه در این مسائل که مطرح می‌شود کمترین تعصب فردی یا حزبی داشته باشیم با استناد به ارقام رسمی‌دولت وضع سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مملکت را بررسی می‌کنیم ابتدای گزارش خود جناب آقای نخست وزیر هنگام تقدیم لایحه بودجه سال ۱۳۴۸ به مجلس شورای ملی به ممالکی اشاره کردند که در سال گذشته دچار بحرانهای سیاسی و اقتصادی و پولی یا منطقه‌ای شده بودند شکر خدا از برکت رهبری شاهنشاه ما در این فاصله از ثبات سیاسی، امنیت اساسی و رشد اقتصادی برخوردار بودیم و علت آنرا از فرمایشات خود شاهنشاه من می‌خوانم سر واقعی و اساسی موفقیت ما اینست که رژیم طبیعی است (صحیح است) که ملت آنرا با راحتی می‌پذیرد (صحیح است) زیرا بدان تحمیل نشده و این رژیم می‌تواند خیلی عمیق تر و بهتر و سریع تر اصلاحاتی را که مطابق با پیشرفت زمان و سیر تمدن برای ما است انجام دهد ً بعد از اینکه جهت اصلی این نعمت را دانستیم اجازه بفرمائید در گفتن یک حقیقت مضایقه نکنم همانطور که هیچ بیماری بطور قطع عمداً خود به استقبال عارضه کسالت نرفته هیچ یک از این ممالک هم به اطلاع قبلی به سراغ این بحرانی که آقای رییس نخست وزیر بدان اشاره کرده‌اند نرفته‌اند همانطور که هیچ یک از شما نمی‌توانید بگویید من فردا مریض نمی‌شوم چون امروز سالمم هیچ یک از ممالک دنیا هم بدون مراعات اساس پیش بینی و پیش گیری و احتیاط نمی‌توانند ادعا کنند که ما همچنان به راه خود ادامه می‌دهیم با وجود آنکه به جوانب کار نکنیم و هیچگاه دچار بحران نخواهیم شد تنها چیزی که امروز در اختیار ما هست برای جلوگیری از بحران فردا پیش بینی، پیش گیری راه احتیاط و تذکر و توجه لازم به امور اساس و اقتصادی مملکت است (صحیح است) اما این مطالب را در این موقع مطرح می‌کنم زیرا در دنیای امروز بودجه هر مملکت ابزاری است که دولتهای بوسیله این ابزار ساختمان اقتصادی سیاسی اجتماعی مملکت را در جهتی که نیاز دارند هدایت می‌کنند گر چه بهترین ابزار هم جانشین مهارت استاد نخواهد شد معهذا آنچه که ما می‌توانیم برای سال آینده اینجا صحبت کنیم چیزی است که در ترکیب و میزان و تعادل این بودجه ملاحظه نمائیم که در چه حدود می‌تواند ما را در انجام برنامه‌های مورد نیاز کشور کمک کند اولین بودجه‌ای که در ین مملکت برای نظارت نمایندگان ملت به مجلس شورا تقدیم شد در دوره اول مجلس بود با ۸ میلیون تومان درآمد پیش بینی شده و ۱۰/۵ میلیون تومان هزینه یعنی ۲ میلیون و نیم تومان کسری ولی با چندین ماه مطالعه بحث جرح و تعدیل و بالاخره با اصلاحات زیاد در جهت مصلحت مملکت به تصویب رسید بعد از شصت و چند سال بودجه سال ۴۸ ما با قریب ۲۷ میلیارد تومان در آمد پیش بینی شده ۳۳ میلیارد تومان خرج پیش بینی شده و تفاوت آن با تامین اعتبار از منابع دیگر ولی فقط در حدود چند روزی مطالعه در کمیسیون بودجه و تقریباً بالا تغییر به مجلس شورای ملی و از مجلس شورای ملی به سنا می‌رود اما از طرفی سه هزار برابر افزایش قم از طرف دیگر تقلیل توجه نمایندگان از چندین ماه به چند ساعت و تصویب بلا تغییر بودجه ۳۳ هزار میلیون تومانی بسیار قال تامل و به نظر من شایان تاسف است (دکتر یزدان پناه– در کمیسیون بودجه تغییراتی پیدا کرد) (مهندس ارفع- مطالعات کافی شده بود احتیاج به جر و بحث زیاد ندارد) گزارش جناب آقای نخست وزیر با جملات و عبارات بسیار موزون که قطعاً توسط نویسنده یی توانا تهیه شده بود از جهت انشاء جالب بود ولی وقتی گزارشات چهار سال متوالی ایشان را با هم مقایسه کردم با تغییری در عبارات منهای معنی کم و بیش همین بود جملاتی از قبیل تامین عدالت توجه به سعادت ملت، گسترش آموزش و پرورش رشد اقتصادی، بسط وسایل مخابراتی، توسعه طرق مواصلاتی، تقویت نیروی دفاعی در برنامه‌های ایشان هم بر سبیل مرسوم همه دولتها در همه ممالک با عباراتی و یا تقدم و تاخری قید شده بود اما آن چیزی که بیشتر به آن تکیه شده رشد اقتصادی ۱۲% یا ۱۱% سال قبل و امید و وعده‌ای در توفیق و ادامه این رشد اولا رقم رشد به تنهائی حاکی از سلامت همه جانبه نیست بلکه عوامل تشکیل دهنده این رشد مسائلی است که باید جلب توجه متصدیان امور را بکند که بعداً مفصل در این باب توضیح می‌دهم ولی البته دو نکته قابل توجه آنست که بعد از انقلاب سفید ایران و تحولات اجتماعی اخیر باید کلیه برنامه‌ها و بودجه‌های مملکت در جهت تحقق و به ثمر رسیدن این تحولات باشد و باید هدف و برنامه‌های کار را با خطوط اصلی انقلاب تطبیق بدهیم یعنی نمی‌توانیم بگوئیم کارگری را در اینجا به نام نماینده می‌نشانیم ولی توجه به حقوق کارگران نمی‌کنیم (عباس میرزائی – حزب ایران نوین حزب پاسدار انقلاب راه آنها را معین کرده است) و همچنین ما باید این بودجه را با برنامه پنجساله که تصویب نموده‌اید تطبیق دهیم حال در جریان مذاکره و مطالعه باید دید که این بودجه در جهات خطوط اصلی تحولات اجتماعی و برنامه پنجساله هست یا نیست؟ در محاسن انقلاب سفید ایران هر کس مطابق ذوق و شوق خود با تفسیر مختلفی آن را توصیف کرده ولی همه قبول داریم که من حیث المجموع وقتی که کار گربه دریافت مزایائی می‌رسد کشاورز به ملکی می‌رسد بانوان از حقوق مدنی استفاده می‌کنند، منابع طبیعی ملی می‌شود و نیز سایر اصول منشور انقلاب در واقع همه در جهت تحقیق یک دمکراسی واقعی است (صحیح است) اما دمکراسی واقعی هیچ چیز اسرار آمیزی نیست باید دید که در یک دمکراسی واقعی مردم از دستگاههای سیاسی و اقتصادی و اجرائی اجتماعی مملکتی خود چه می‌خواهند؟ ً تساوی فرصت برای جوانان و سایرین کار برای کسانیکه می‌توانند کار کنند، و امنیت و عدالت برای کسانیکه بدان نیاز دارند، تامین آزادیها و حقوق مدنی برای عموم بهره برداری از پیشرفتهای علمی‌جهت بسط دائم بهبود زندگی ما در واقع باید ببینیم در این بودجه برای تامین این اصول چگونه توجه شده، آیا با اجرای این بودجه ما به این هدفها اگر نرسیم لااقل نزدیک می‌شویم یا نه برای این مطالعه قبل از وارد شدن به ارقام و مقایسه و توجهی به سایر نکات بودجه از طرز تهیه و تنظیم و جول بندی و توضیحات این کتابچه‌های بودجه چند مطلب را باید تذکر بدهم خاصه آنکه حال که بر سبیل هر سال برای تهیه دفتر بودجه جایزه وزارت سنت گردیده و آقای هزاره منتظر الوزراه این دوره هستند بهتر است در تهیه و طرز تنظیم دفتر چه بودجه سال آینده به رفع این نواقص توجه کنند البته ظاهر کتابچه‌ها خیلی قشنگ تهیه شده (مهندس ارفع – مطالبش جالب تر است) ولی طبق تنظیم این بودجه سه نوع منبع درآمد در نظر گرفت‌اند یک نوع از محل درآمد عادی یک نوع از محل درآمد اختصاصی و یک نوع از محل درآمد سازمان برنامه اما از جهت مقایسه با سال قبل فقط درآمد عادی سال قبل را مرقوم داشته‌اند و به درآمد اختصاصی و درآمد از برنامه مربوطه سال قبل اشاره‌ای نکرده‌اید و نتیجه حاصل می‌شود که مثلا آقای دکتر مهذب با نهایت حسن نیت با ملاحظه این جداول تصور می‌کنند که برای عمران روستائی یک میلیون تومان اضافه شده وی توجه ندارند که در جمع سه قلم مبلغ درآمد مزبور مقایسه سال جاری و سال آتی معلوم می‌شود ۱۲۵ میلیون تومان کم کرده‌اید ضمناً چون در مذاکرات ما به ارقام زیادی اشاره خواهد وارد رقم می‌شویم و طبق معمول ممکن است بعضی از حضار محترم که درست بودجه را مطالع نکردند فوراً به یک جمله اینطور نیست و با اشتباه است متوسط شوند همچنین بر سبیل رویه سال قبل جناب آقای نخست وزیر یا نماینده محترم دولت بیایند و بگویند این رقم آن طوری هم که فکر کردید نیست و در جای دیگر ذکر یا تفکیک شده ولی باید بدانید تمام این ارقام به ریز مستند به اسناد رسمی‌دولت می‌باشد هر جائی که میل دارید در همین دفاتر بودجه‌ها هست صفحه آنرا من یادداشت کرده‌ام می‌توانید مراجعه کنید (دکتر یزدان پناه – این اختلاف را با مقایسه با کدام ارقام پیدا کردید؟) بنده خواهش می‌کنم ستون ۵ صفحه ۳۳ قسمت ۵ کد ۳۵۱۰۰ بودجه سال ۴۸ را بگیرید در قسمت عمران شهری و ده تامین مسکن بخوانید و با ستون پنج صفحه ۳۱ قسمت پنجم کد ۳۵۱۰۰ سال ۴۷ مقایسه بفرمائید رقم سال ۴۷ به شما نشان می‌دهد ۴۵۵ میلیون تومان برای عمران بوده ولی بودجه سال ۴۸ به شما نشان می‌دهد ۳۴۵ میلیون تومان شده اختلاف آن دو رقم ۱۱۰ میلیون تومان است ولی فراموش نکنید که از این رقم هم ۲۵ میلیون تومان دخلا و خرجاً بابت هزینه گمرکی است که وزارت آب و برق اجناس وارد می‌کند و در این حساب منظور شده آنرا هم حساب بفرمائید که سال قبل نبوده لذا ۲۵ میلیون به اضافه ۱۱۰ میلیون تومان چقدر می‌شود آقای دکتر یزدان پناه ۱۳۵ میلیون تومان عمران دهات و شهر و تامین مسکن نسبت به با سال گذشته اختلاف دارد باری امیدوارم آقای هزاره برای سال آینده بودجه را طوری تنظیم بفرمایند که این اشتباه حاصل نشود نکته شایان توجه دیگر این است که مثلا خواننده باید بداند که از قریب ۱۲۰۰ میلیون تومان که از ۴۶ به سال ۴۸ به هزینه دستگاههای غیر عمرانی و غیر دفاعی شما زیاد شده چه مبلغ کرایه خانه داده شده یا حقوق داده شده یا مزایا پرداخت گردیده یا بودجه مواد مصرفی است البته این ارقام را در هر دستگاه می‌شود پیدا کرد ولی چقدر بهتر است که شما که صحبت مملکت را می‌کنید یک صفحه اولی را برای این ۲۰ فصل یا بند خرجهای مختلف بگذارید تا بتوانیم بدانیم جمع کل هر یک از این مخارج در دستگاه دولت چه مبلغ است امسال من این زحمت را برای شما کشیدم و چنین صورتی تهیه کردم بعد اشاره می‌کنم در تنظیم دفترچه فعالیتهای سال جاری ولت تقریباً برای هر خواننده‌ای در صفحه سوم و چهارم این نتیجه حاصل می‌شود که دولت به طور بخشنامه از همه ادارات تابعه سوال کرده است که شما چه کرده‌اید و یا چه می‌کنید آنها هم رویه‌ای که همه میدانیم قسمتی از کارهای نکرده را هم به حساب کرده و قسمتی از کارهائیکه نخواهد شد به امید تحقق صورت دادند و تنظیم کنندگان هم در این راه از آنها عقب نماندند یعنی همان یک گزارش را در جاهای مختلف تکراری نوشته‌اند ولی بد نیست که خودتان هم قبل از اینکه ما به شما بگوئیم یکدفعه آنچه را که تنظیم کردید بخوانید و به صورت غیر واقع و نامطلوب آن توجه کنید من بطور نمونه یکی از صدها یا هزارها این قبیل موارد را مثال می‌زنم در صفحه ۵۲۱ شرح اجرای برنامه و فعالیت دولتی موضوع سیاست بازرگانی خارجی با ۳ میلیون تومان خرج می‌خواهید صادرات و واردات را حتی المقدور به موازنه نسبی برسانید ولی سال قبل با همین جمله تکرار شده بود و بودجه اش ۵ /۳ میلیون تومان بود ۵ /۳ میلیون تومان را تصویب کردیم دولت هم خرج کرد و نتیجه ک ار و اقدام این شد که تراز تطبیقی سیاست بازرگانی خارجی کشور نشان می‌دهد که کسر صادرات در ده ماهه اول سال ۴۷ نسبت به سال قبل از ۵۳ میلیارد ریال به ۷۳ میلیارد ریال افزایش یافت و اصولا از ابتدا تنظیم این برنامه غلط بود زیرا طبق برنامه چهارم که خود شما تصویب کردید باید اختلاف واردات و صادرات زیادتر شود اگر نشود معلوم می‌شود که شما آن برنامه را اجرا نکرده‌اید زیرا پیش بینی شده که اصولا تا آخر دوره برنامه چهارم رقم واردات شاید نزدیک به ۱۸۰۰ الی دو هزار میلیون دلار برسد بهر حال این بحث هم جایش این جا نبود و من برای نمونه ذکر کردم. در قسمت دیگر آقای وزیر اصلاحات ارضی۵۷ هزار قریه در ایران می‌شناختند امروز معلوم شد شصت هزار قریه است ولی آنچه مسلم است ۷۰ هزار قریه نیست در حالیکه ضمن صورت خدمات وزارت بهداری می‌نویسند که ۷۰ هزار قریه بازرسی یا بررسی بهداشتی شده باری همانطوری که ظاهر این کتابچه‌ها خوب است سعی کنید مطالب آنهم قدری جدی باشد. نکته دیگر نحوه عبارت پردازی برای اشتباه خواننده است مثلا شما در گزارشات خودتان در بانک مرکزی می‌نوشتید ً توفیق استفاده دولت در تامین اعتبارات از سیستم بانکی حتی از حد مطلوب نهائی هم گذشت ً این را هر کس می‌خواند می‌فهمد که یک پیشرفت است ولی معنایش را بهت است از خود ایشان بپرسید که درست خلاف آنست اکنون امثال این عبارات را در بودجه‌ای که همه باید بخوانند و بفهمند می‌نویسند از آن جمله کلمات عبارت ً تامین اعتبار از منابع دیگر ً (دکتر دادفر – به جای تامین اعتبار کشاورزی چه می‌نویسند؟) آن چیزی را می‌نویسند که سالهای قبل می‌نوشتند (دکتر دادفر-مثلا چه بنویسند؟) بخوانم برایتان؟((دکتر دادفر -بله) وام آن چیزی است که ملت باید بداند که مملکتش در دنیا اعتبار دارد می‌روند وام می‌گیرند خرج صحیح می‌کنند بهره بداری صحیح می‌کنند بعد هم که باید نسل آینده پس بدهند تعجب نمی‌کنند که پس ما این وامها را از کجا داریم زیرا خیلی از این امور عمرانی برای نسل آینده می‌شود (دکتر دادفر – شما تامین اعتبار را میگوئید وام ؟) برای خاتمه به این بحث یک قسمت دیگری در بودجه استانی می‌گویم اولا برنامه عمرانی غر از بودجه استانی است در ثانی بودجه استان خود غیر از توزیع بودجه بین استانها است اما همین کار را هم که کردید فقط در قسمت ستون اعتبارات برنامه یک سرجمعی نوشته‌اند تمام ستون سفید گذارده‌اند سعی بفرمائید که سال آینده اصلاح بشود. در مورد عبارت ماده واحده اصلی بودجه در اینجا دون کته جلب نظر نمایندگان محترم و جناب آقای نخست وزیر را بنمایم بودجه‌ای که در مجلس شورای ملی تصویب می‌شود بدین معنی ا ست که این را بگیرید این را خرج کنید و این برنامه‌ها را انجام بدهید و در قوانین مکرر ما حتی قانون اساسی این مطلب را تائید کرده است که وزراء مسئول اجرای این کارها هستند.

ولی عبارت (تخصیص و تعهد اعتبار) که در ضمن مفاد ماده واحده آمده بنظر من با روح قانون اساسی مغایرت دارد (صحیح است) شما از کسی می‌توانید مسئولیت بخواهید که به او اختیار داده باشید مثلا در اجرای این برنامه که وزیر کشور به شما ارائه کرده و بودجه آنرا تصویب می‌کنید ۳۶۵ روز وقت داده شده این برنامه را اجراء کند اگر تا ماه یازدهم دفتر نخست وزیری اعتبار این بودجه تخصیص نداد شما چگونه می‌توانید از ایشان مسئولیت بخواهید صحیح است ما میدانیم آقای نخست وزیر هم نیت توقف برنامه‌ها را ندارد ولی ما نمی‌توانیم اصل مسئولیت مشترک وزراء را فراموش کنیم و اصلا این بودجه‌ها را برای این تصویب می‌کنیم که این برنامه‌ها انجام بشود اگر قرار باشد که این برنامه‌ها انجام نشود در اینصورت یک سطری می‌نویسیم آنقدر که آقای نخست وزیر پول را وصول کردند می‌توانند به هر مصرفی که صلاح میدانند خرج کنند مثلا دستگاه دیگری که برای تعلیم باید یک طرحی داشته باشند و از اول فروردین باید شروع بکند اگر تا ماه دهم این اعتبار تخصیصی داده نشده این هدف و این برنامه تحقق پیدا نمی‌کند (صحیح است) یا اگر آن سازمان استاد استخدام کرد تا آخر سال این بودجه تخصیص داده نشد کی جواب اساتید استخدام شده را می‌دهد این نکات یک مطالبی بود بطور کلی در طرز تنظیم بودجه و هیچ ارتباطی با بحث کلی ما در بودجه نداشت حال ما وارد خود بودجه می‌شویم جناب آقای نخست وزیر رقم بودجه سال قبل در مملکت بطور کلی در حدود ۲۷ میلیارد تومان بود امسال رسید به ۳۳ میلیارد تومان یعنی قریب ۵ میلیارد تومان یا دقیقتر ۵۷ میلیارد ریال اضافه شد ببینیم مفهوم این افزایش چیست درآمد سرانه هر ایرانی را حداکثر۲۵۰ دلار در نظر می‌گیریم جمعیت ایران به ۲۶ میلیون خرده‌ای رسیده با این ترتیب حساب بفرمائید آنچه که خود شما هم عنوان کردید درآمد ناخالص ملی ما ۴۹ الی ۵۰ میلیارد تومان می‌شود دو رقم دارید یکی تمام مملکت ۴۹ میلیارد که ۳۳ میلیارد آنرا دولت می‌گرید و خرج می‌کند یک تقسیمی‌بکنید (دکتر یزدان پناه – برنامه‌های عمرانی هست) یعنی آنچه بوسیله دستگاه حاکمه‌ای به نام دولت خرج می‌شود ۶۷% الی هفتاد درصد درآمد ناخالص ملی تمام مملکت است ولی اختیار در قبل مسئولیت است آیا دولت شما قادر به قبول این مسئولیت هست؟ که ۷۰ % امور معیشتی و زندگی اجتماعی و اقتصادی و همه چیز این ۲۶ میلیون نفر افراد ملت را تامین کند؟ این بودجه را زمانی می‌نوشتید که از روز اسفالتهای خیابانهای تهران رد می‌شدید موقعی می‌نوشتید که قطعاً با دستگاههای تلفن تماس می‌گرفتید موقعی می‌نوشتید که ردیف کسانیکه با بچه مریض در بغل منتظر تاکسی بودند و پیدا نمی‌کردند در خیابانها میدید آیا دولت توانسته بود آنچه که از این قبیل امور را تاکنون تعهد کرده بود بتواند انجام بدهد که شما از سال قبل به امسال چندین درصد این توقعات ملت را از دستگاه دولت بالا بردید ولی به بینیم این ۵۷ میلیارد ریال از کجا اضافه شده؟ سال قبل بودجه عادی دولت ۹۸ میلیارد ریال بود و امسال به انضمام طرحهای مستمر عمرانی که جزو دولت است و وزیرش اینجا نشسته ۱۲۴ میلیارد شده است یعنی ۲۶ میلیارد بودجه اداری دولت زیاد شده سال قبل بودجه برنامه‌ای شما قدری بیشتر از ۹ میلیارد تومان بود و امسال شده ده میلیارد تومان یعنی فقط هشت میلیارد ریال اضافه شده اما به این رقم توجه کنید موسسات وابسته ۵ /۸ میلیارد تومان بود شد ۸ /۱۰ میلیارد یعنی ۲۳ میلیارد ریال زیاد شده یعنی آن سازمانهائیکه آقای دکتر مدرسی توضیحش را خدمتتان داد آن موسساتی که نه تنها شما نمایندگان ملت بلکه خود نماینده دولت هم در آنجاها نظارت ندارد تعارف نکنید (صحیح است) آن موسساتی که تمام مبنی فساد دستگاه دولت بر اثر تاسی به آن از ریخت و پاش‌ها از آن بیحسابیها از آن ناز و نعمتها سرچشمه می‌گیرد (احسنت) اضافه شده موسسات وابسته به دولت یعنی چه؟

موسسات وابسته به دولت یعنی کاری را که در مملکت ما اقتصاد آزادی مثل ایران بخش خصوصی می‌تواند انجام بدهد ولی دولت دکه‌ای بالای دکان مردم باز می‌کند و با یک بودجه ۳۳ میلیارد تومانی قبلا رقیب ماست فروش سر پل تجریش بشود موسسات وابسته یعنی این آیا این صحیح بود که شما موسساتی شبیه اتوبوسرانی و تلفن و سایر قسمت‌هائیکه صحبتهایش شد به دستگاه مملکت طوری اضافه کنید که توقعات مردم همه اش از دولت باشد جناب آقای نخست وزیر با آن روح آزاد منش خود اعتراف کردند که هر کتاب اقتصادی را خواندند دید که مطالبش غیر از کتاب اقتصادی بود که در سال قبل خوانده بودند شاید کتاب آخری که خواندید این باشد که موسسات وابسته به دولت دستگاههای انتفاعی و بازرگانی لازمه اجرای برنامه‌های دولتی است ولی بنده یک کتاب دیگر می‌دهم ملاحظه بفرمائید این اصل صحیح نیست جناب آقای نخست وزیر دولت سلف فروش و تاجر نیست که به ملت به چشم مشتری سود آور نگاه کند دولت ارشاد کننده وهادی و حامی‌مردم و دستگاههای بخش مربوط به مردم باید باشد (صحیح است).

- تعیین موقع جلسه آینده – ختم جلسه

۶- تعیین موقع جلسه آینده – ختم جلسه

رئیس- آقای رامبد صحبت جنابعالی خیلی طول می‌کشد؟

رامبد – اگر اجازه بفرمائید ادامه بدهیم.

رئیس - چون چهار ساعت بعد از ظهر جلسه داشتیم با اجازه خانمها و آقایان جلسه را ختم می‌کنیم و جلسه بعد به ساعت ۲ /۱ ۹ بعد از ظهر امروز موکول می‌شود.

(مجلس در ساعت هفت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – عبدالله ریاضی.