مذاکرات مجلس شورای ملی شهریور (سنبله) ۱۳۰۳ نشست ۵۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی شهریور (سنبله) ۱۳۰۳ نشست ۵۴


مذاکرات مجلس شورای ملی شهریور (سنبله) ۱۳۰۳ نشست ۵۴

جلسه ۵۴

صورت مشروح مجلس یوم پنجشنبه دوازدهم سنبله ۱۳۰۳ مطابق چهارم شهر صفر سنه ۱۳۴۳

مجلس سه ساعت و یکربع قبل از ظهر برپاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید صورت مجلس یوم سه شنبه دهم سنبله را آقای آقا میرزا شهاب الدین قرائت نمودند

رئیس ـ آقای یاسائی (اجازه)

یاسائی ـ بنده قبل از دستور عرضی دارم

بعضی از نمایندگان ـ قبل از دستور

رئیس ـ نسبت بصورتمجلس ایرادی هست یا نه؟

(گفته شد ـ خیر)

رئیس ـ آقای یاسائی (اجازه)

یاسائی ـ بنده خواستم از مقام محترم ریاست استعلام کنم که سابقاً سؤالاتی از آقایان وزراء سابق شده بود چون در نظامنانه مطرح نیست که بعد از ترمیم کابینه سؤالات بقوه خود باقیست با باید تجدید شود آیا تکلیف آنها چیست؟

رئیس ـ گمان نمی کنم محتاج بتجدید باشد همان سؤالات بقوت خود باقی است وبه آقایان وزراء تذکر داده میشود که برای جلسات بعد حاضر شده جواب بدهند. دوفقره راپرت از شعبه راجع بدو نفر از آقایان نمایندگان رسیده قرائت میشود: آقای مشاراعظم (احضار برای قرائت راپرت)

آقای مشاراعظم راپرت شعبه پنجم را راجع بنمایندگی آقای دیوان بیگی از بلوچستان بشرح آتی قرائت نمودند

دوسیه انتخابات بلوچستان در شعبه پنج ملاحظه شد صورت مجلسی که در ضمن دوازده فقره اوراق بنابر تشکیل جلسات متوالیه نوشته شده بود قرائت و دقت های لازمه در اطراف این موضوع بعمل آمده انتخابات محل مزبور باهیچ اشکالی برنخورده و در حدود نظامنانه انتخابات مأمورین ایالتی و مباشرین اجرای این وظیفه در توزیع تعرفه و اخذ آراء بنحوی که قانون تصریح کرده است عمل داشته اند. مقررات قانونیه هم که مستلزم جریان این امر بوده است کاملا رعایت شده و بالنتیجه آقای دیوان بیگی حائز اکثریت گردیده و چون اوراق دوسیه کاملا خالی از حسن جریان انتخابات محل بود و هیچ نوع شکایتی ملاحظه نشد که محتاج بتحقیق و مباحثه باشد لهذا اکثریت اعضاء شعبه پنج بصحت انتخابات بلوچستان رای داده نمایندگی آقای دیوان بیگی را قانونی دانسته و تصدیق مینمایند.

صدرالعلماء مفتی ـ بنده مخالفم

رئیس ـ مخالفند؟

مفتیء بلی

رئیس ـ میماند برای جلسه بعد (راپرت راجع بنمایندگی آقای معاضد السلطنه اینطور قرائت شد)

شعبه پنجم در تاریخ پنجشنبه پنجم محرم یکساعت بغروب تشکیل و بدوسیه انتخابات نائین و توابع مراجعه نموده و در تاریخ بیست و چهارم جمادی الثانیه ۴۲ انجمن نظار نائین تشکیل و مدت ده روز برای توزیع تعرفه و چهار روز برای اخذ رای معین و اعلام گردید. از پنجم رجب الی پانزدهم توزیع تعرفه نموده و از شانزدهم الی بیستم رجب اخذ رای بعمل آمد مقررات قانون کاملا در انتخابات رعایت گردید. در نتیجه آقای معاضدالسلطنه با ۱۷۲۶ رأی حائز اکثریت و بنمایندگی مجلس شورای ملی از نائین انتخاب شدند چون شکایات موجوده در دوسیه مدرکی نداشت قابل توجه شعبه نگردیده و ایراد قانونی هم در دوسیه انتخابات نائین موجود نبود شعبه پنجم باکثریت نمایندگی آقای معاضد السلطنه را از نائین تصویب مینماید

رئیس ـ آقای هرمزی (اجازه)

هرمزی ـ بنده مخالفم

رئیس ـ این یکی هم میماند برای بعد راپرت کمیسیون مرخصی است قرائت میشود.

(بشرح ذیل قرائت شد)

آقای سلطان العماء نماینده محترم فارس بواسطه ضعف اعصاب و لزوم استراحت برای اعاده صحت تقاضای دوماه مرخصی نموده که تاریخ آن از پانزدهم میزان میشود الی پانزدهم قوس کمیسون پس از مشاوره تصویب مینماید که در مدت مزبور غیبت ایشان با اجاره ثبت شود حسن ملک التجار

رئیس ـ دو ماهه از پانزدهم میزان تا پانزدهم قوس اجازه داده شده است. رأی گرفته میشود آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. راپرت کمیسیون مبتکرات راجع بطرح قانونی آقای آقا میرزا یدالله خان مطرح است طبع و توزیع شده بازهم قرائت میشود

(بشرح ذیل قرائت شد)

در موضوع طرح پیشنهادی آقای میرزا یدالله خان راجع به خشکانیدن چمن کمال آباد کمیسیون مبتکرات مطالعات و مذاکرات دقیقه نموده اولا از نقطه نظر حفظ الصحه عمومی. ثانیاً از نقطه نظر ازدیاد عایدات خزانه دولت پیشنهاد مزبور را قابل توجه دانسته و با قید فوریت بمجلس شورای ملی پیشنهاد مینماید که طرح مزبور در مجلس مطرح و در صورت تصویب بکمیسیون قوانین مالیه ارجاع شود

رئیس ـ رقعه ای هم از طرف وزارت مالیه راجع به همین موضوع رسیده قرائت میشود.

(بشرح آتی قرائت شد)

ریاست محترم مجلس مقدس شورای ملی در جواب مرقومه محترمه مورخه ۱۹ جوزا بنمره ۲۸۳۴ متضمن طرحی که از طرف عده ای از وکلای محترم برای خشکانیدن چمن کمال آباد واقع در ساوجبلاغ پیشنهاد شده و طرف توجه کمیسیون مبتکرات واقع گردید. محترماً معروض میدارد این مسئله در این وزارتخانه سابقه مفصلی دارد و بهمین جهت نقشه آن ترسیم شده مساحت چمن تقریباً (۱۰۰۰) خروار (هرخروار تقریباً درساوجبلاغ ۲۰۰۰۰ ذرع مربع است) و مخارج خشکانیدن آن تقریباً ۳۰۰۰۰ تومان می شود ضمناً از طرف چند نفری پیشنهادهائی برای این مسئله رسیده است که بعضی از آنها برای دولت نافع تر از پیشنهادی است که در طی مرقومه ۲۸۳۴ میباشد بنابراین استدعا دارد قبل از آنکه لایحه در این موضوع از طرف دولت تقدیم مجلس مقدس نگردیده در این خصوص تأمل فرمایند و ضمناً اگر آقایان پیشنهاد دهندگان نظریات دیگری دارند باین وزارتخانه اطلاع دهند تا در اطراف آن نیز مذاکرات شده و اقدامی که از هر حیث مفید باشد اتخاذ شود

رئیس ـ آقای مقوم الملک(اجازه)

مقوم الملک ـ برای استحضار خاطر محترم آقایان نمایندگان شرح چمن کمال آباد را عرض میکنم برای اینکه یک چیزی جزئی نیست. چمن کمال آباد عبارت از هزار خروار زمین قابل زرع است که در شمال غربی طهران در هفت فرسخی واقع است در سابق محل مرتع قاطرهای دولتی بوده است این چمن ۹ هزار ذرع طول در ۲ هزار ذرع عرض یاهجده میلیون ذرع مربع یا هزار خروار زمین قابل ذرع است تقریباً در اینجا باطلاق و مرداب و دره چیزی ندارد. یک چمنی است غیر مرتعی و چمنی نیست که نتوان از آن استفاده نمود در خصوص خشکاندن و انتفاع از این چمن دولت میتواند دوازده هزار تومان خرج کند و آ“را بخشکاند و از آن استفاده کند ولی دیگران نمیتوانند زیرا آب ندارند ولی دولت میتواند آب مردآباد را که تقریباً سی سنک آبست بآن چمن آورده و آنجا را آباد کند و رعایای مردآباد با آنجا شرکت کنند و دیگران چون آب ندارند نمیتوانند و در زمستان مجبورند آب بخرند و امروز بواسطه اینکه بعضی آب پیدا کرده اند مثل مالک ملک آباد از اطراف چمن مقداری را آباد کرده اند که همانجاها محل تعلیف دواب دولتی بود. اگر دولت یک اقداماتی بکند گمان میکنم خیلی نافع باشد و تقریباً در سال چهل هزار تومان عاید خود دولت و ۲۰ هزار تومان عاید دیگران شود ولی دیگران نمیتوانند آنجا را آباد کنند چون آب مردآباد و این اراضی متعلق به دولت است.

رئیس ـ آقای سالار لشگر (اجازه)

سالار لشگر ـ البته آقایان محترم از بدو افتتاح مجلس چهارم هم خود را صرف اقتصادیات مملکت کرده و توجه عامه این بود که اقتصادیات ایران رو بطریقی بوده و در اینجا مکرر مذاکره شده است که این ملت فقیر بیچاره بواسطه قوانین صحیح و اقدامات جدی مجلس یک وسعتی در معیت شان پیدا خواهد کرد. البته آقایان تصدیق میکنند که مملکت ایران یک مملکتی است زراعتی هر قدر بزراعت ایران کمک شود و زمین هائی که طبیعت بواسطه نبودن زارع و آدم برای کار از حنک آبادی گرفته و لم یزرع انداخته آباد بشود موجب رفاه رعیت خواهد بود و با یک توجه کوچکی نسبت بزمین های لم یزرع ایران ممکن است هم دولت غنی شود و هم ملت. مخصوصاً خشکاندن این چمن که باعث جلوگیری از مرض مالاریا هم خواهد بود باید بیشتر طرف توجه آقایان بشود زیرا نه تنها زراعت را ترقی میدهد بلکه یک جمعی را از چنگال مرگ محفوظ خواهد داشت. باینجهت عقیده من اینست که آقایان محترم یک توجه بیشتری باین پیشنهاد بکنند و یک تصمیمی بگیرند که دولت مقید باقدام در اینکار بشود. این مراسله که نوشته شده است هیچ منافاتی با این پیشنهاد ندارد زیرا این پیشنهاد دو طرز دارد: یکی اینکه دولت بخشکاند. یکی اینکه مردم و رعایا هر کدام از این دو طرز قبول بشود مطابق نظر دولت است ماده اول همان نظریه است که دولت تقاضا کرده ماده دوم هم مینویسد در صورتی که دولت عدم امکان خود را اعلام کند واگذار بخود رعایا نماید.بطوریکه آقای مقوم الملک اظهار نمودند این چمن رد هفت هشت فرسخی اینجا نرسیده بگردان بین ساوجبلاغ و شهریار است ویک مقدار زمین را معطل کرده است و اتصالا بواسطه حالت چمنی امراض مختلفه تولید میکند آبی که از کرج بمردآباد میرود قریب ۲۰ یا ۳۰ سنگ است و تقریباً مقدار زیادی مسافت از داخل چمن باید طی کند تا بمردآباد برسد. بدیهی است این آب کم میشود و لطمه بزراعت میآورد در صورتی که چمن را بخشکانند و آب چمن بمردآباد برود تقریباً همان اندازه هم از کرج خواهد آمد و این باعث نفع زیادی خواهد شد و البته اینها قضایائی استکه بسته بنظر متخصصین مالیه و زراعین است. نظر بنده در این پیشنهاد این است که دولت یک مخارجی را در اینجا بکند و بعد متواتراً از منافع آنجا آن خرج را جبران کند اگر بنا باشد رعایا در آن جا خرجی بکنند چون چندان سرمایه ندارند می خواهند فوراً از منافع آن مخارجشان جبران بشود. ولی دولت میتواند سی چهل هزار تومان در آنجا خرج کند و در ظرف چند سال از منافع آنجا آن مخارج را جبران نماید. دولت بایستی نسبت برعایا سرپرستی و پدری کرده و بآنها مساعدت نماید و عقیده من اینست همین مراسله را که از طرف وزارت مالیه نوشته اند مجلس قابل توجه بداند که دولت بارعایا و اشخاصی که این کار بمزایده قبول میکنند طرف مذاکره شده و پس از آنکه مذاکرات خود را با آنها ختم کرد لایحه ای در این باب بقید فوریت بمجلس بفرستند و مجلس شورای ملی در آن رأی بدهد.

رئیس ـ پیشنهادی رسیده است قرائت میشود

(بشرح ذیل قرائت میشود)

بنده پیشنهاد میکنم طرح پیشنهادی آقای میرزا یدالله خان نظامی مسکوت عنه بماند تا بلکه از طرف دولت همان طور که وعده داده شده لایحه مناسب تری تهیه و تقدیم مجلس گردد. یاسائی

رئیس ـ این را باید بآقایان عرض کنم که این لایحه صورت طرح قانونی را ندارد و برای اینکه مطالبی که پیشنهاد میشود باید بصورت قطعیت داشته باشد تا آقایان بدانند بچه رأی میدهند و در این لایحه ای که پیشنهاد شده اگر درست دقت بفرمائید خواهید دید که یک پیشنهادیست بطور تردید. آقای یاسائی (اجازه)

یاسائی چون از طرف وزارت مالیه تذکر داده شده است که این پیشنهاد تا اندازه اوجه دولت را جلب کرده است وزارت مالیه وعده داده استکه در این باب لایحه ای تهیه کند و از نقطه نظر اینکه توافقی بین مجلس و دولت در این حاصل بشود که در موقع عمل بمشکلات برنخورند و ماده ۹۴ نظام نامه هم اجازه میدهد که راجع باین قبیل مسائل در صورتی که مجلس تصویب کنند ممکن است پیشنهاد کرد که مسکوت عنه بماند تا لایحه مناسب تری از طرف دولت تقدیم مجلس شود.آنوقت آن طرح با لایحه دولت سنجیده شود هر کدام مناسب تر است آقایان در آن رأی بدهند باینجهت بنده این پیشنهاد را رد کردم.

رئیس ـ آقای اخگر مخالفند؟

اخگر ـ بلی با این پیشنهاد مخالفم

رئیس ـ بفرمائید.

اخگر ـ آقای یاسائی پیشنهاد کرده اند که این لایحه مسکوت عنه بماند و بنده با این ترتیب مخالفم زیرا این مسئله مهم است و باقی ماندن این چمن بحال فعلی موجب اتلاف نفوس کثیره خواهد بود و البته یک چنین مسائلی نباید مسکوت عنه بماند شاید تایکسال یا دو سال دیگر مجلس موفق نشود در اینموضوع مذاکره کند اینست که بنده با مسکوت ماندن آن مخالفم ولی اگر پیشنهاد شود که بکمیسیون مراجعه شود موافقم

رئیس ـ رأی گرفته میشود بپیشنهاد آقای یاسائی. آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب نشد. در اصل موضوع صحبت میشود. آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب ـ بنده خواستم از مقام محترم ریاست تقاضا کنم که مقرر فرمایند آقایان موافقین و مخالفین طوری صحبت بفرمایند که موافقت یا مخالفت آنها معلوم شود. آقای مقوم الملک و آقای سالار لشگر یک اظهاراتی نمودند که شاید از مفهوم و فحوای کلماتشان معلوم نبود کدام موافق و کدام مخالفند ولی بنده مخالف هستم و صریحاً هم خبر میدهم که مخالفم و در تحت عنوان مخالف عرایضم را عرض میکنم. مخالفت بنده از دو جهت است: اولا بتصدیق همه آقایان نمایندگان آقای مقوم الملک از خالصجات دولتی کاملا اطلاع دارند و از ضرر و نفع این پیشنهاد بخوبی مطلعند و با اطلاع کاملی که ایشان دارند اظهار میکنند که دوازده هزار تومان برای خشکانیدن این چمن کافی است ولی دولت در آن مراسله خود مینویسد که اگر سی هزار تومان خرج شود ممکنست خشکانیده شود. حالا این مسئله بر ما معلوم نیست که این چمن را بدوازده هزار تومان، این اولا.ثانیاً نه اینکه بنده مخالف باشم اطراف طهران گلستان ارم و باغ بهشت بشود ولی بقدری ما مسائل مهم داریم که آقایان ابداً متوجه نیستند حالا بمن حمله میکنند که مسائل مهم کدام است. مسئله مهم این است که نزدیکست گاو در ایران نیست شود. اصل خود زراعت در ایران ضعیف است و هیچ توجهی باین بابت نمیشود چمن کمال آباد را هم مثل باغ عشرت آباد فرضاً درست کردند آیا صفحه فارس و یزد و کرمان که ابداً آثار آبادی در آنجاها نیست نباید ملاحظه شود؟ بنده نماینده ایالات هستم میخواهم توجخ بدهم آقایانرا باینکه تمام نظرشانرا متوجه بطهران و خیابانهایش نکنند تمام ایران حق دارد و باید آنها هم ملاحظه شوند. معارف فارس درجه صفر را پیدا کرده است و عقیده من این است که ما مسائل اهم را در نظر بگیریم و بنده پیشنهاد میکنم این لایحه برگردد به کمیسیون. الان ما مبالغی کسر بودجه داریم سی هزار تومانهم تقریباً خرج این کار میشود. ما مخارج معارف داریم.مخارج حفظ الصحه داریم. هزار قسم مخارج مهمتر داریم و اینها بعقیده من مقدم بر خشکانیدن چمن کمال آباد است و از نقطه نظر اهمیت این مسئله در درجه دوم است و بنده با اینکه اینمسئله را در درجه اول قرار دهیم مخالفم.

رئیس ـ پیشنهاد آقای مشار اعظم قرائت میشود

(بشرح آتی قرائت شد)

پیشنهاد میکنم بوزارت مالیه اخطار شود که در ظرف یکماه آخرین نظر خودشان را بمجلس شورای ملی اطلاع دهند که با احاطه نظریات دولت موضوع چمن کمال آباد ثانیاً مطرح و تصمیم قطعی در آنموقع اتخاذ گردد

رئیس ـ پیشنهاد آقای عمادالسلطنه قرائت میشود

(بشرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد میکنم راپرت بکمیسیون برگردد با حضور نماینده وزارت مالیه ثانیاً دقتهای لازمه بعمل آید و مجدداً راپرت آنرا بمجلس بیاورند

رئیس ـ آقای مشار اعظم (اجازه)

مشار اعظم ـ چون آقایان مخالفت میکردند که این لایحه بماند و چون همانطور که آقای سالار لشگر توضیح دادند این مسئله فوق العاده برای زراعت نافع و برای حفظ الصحه عمومی هم مفید است باید زودتر تکلیفش معلوم شود ولی چون وزارت مالیه در ضمن مراسله ای که نوشته است توضیح کرده است که راجع به این قضیه پیشنهادهای دیگری هم رسیده که مهمتر از این پیشنهاد بنظر وزارت مالیه میآید و در نظر دارد بزودی لایحه ای تنظیم و تقدیم مجلس کند این است که بنده پیشنهاد کردم بدولت اخطار شود در ظرف یک ماه نظریه خود را به مجلس بفرستد و بعقیده بنده این ترتیب بهتر است. زیرا رائی که آن وقت می دهیم دانسته تر و آگاه تر خواهد بود حالا بسته است بنظر آقایان.

رئیس ـ آقای عدل الملک.(اجازه)

عدل الملک باعتراضاتیکه شد و پیشنهادهائی هم که متمم آن اعتراضات بود شد بعقیده بنده لایفهم مانده است.در موقعیکه لایحه نفت بجلس آمد اظهار شد که چرا دوشق دارد و مردد است و لایحه قانونی باید جازم باشد ولی بعد معلوم شد که مورد اعتراض نیست. در اینجا هم صحبت در این است که آیا صلاح هست این کار بشود یا خیر و گمان میکنم در اینکه لازم است این چمن خشکانده شود جای هیچ گونه اعتراض نباشد. نظریه دولت هم هیچ مانع این نیست که ما رأی بدهیم بقابل توجه بودنش و برود به کمیسیون قوانین مالیه و در آنجا وزیر مالیه و برود به کمیسیون قوانین مالیه و در آنجا وزیر مالیه و تشکیلات مالیه میتواتنند لایحه هایشان را بفرستند و در کمیسیون اعتراضاتشان را اظهار کنند و مذاکراتشان را مینمایند آن وقت در صورتی که ببینید اگر خود دولت این کار را اداره کند انفع است البته در آنجا هم این رأی را خواهند داد. بنده خیال میکنم که اگر رأی بقابل توجه بودنش داده شود و برود به کمیسیون قوانین مالیه هیچیک از این نظریات مختلفه ای که این جا اظهار شده است مهمل نماند. زیرا در کمیسیون هم وزیر مالیه میتواند در آن امعان نظر نماید و هم آن کسی که عقیده ای دارد که دولت بایستی این کار را اداره کند میتواند انجام این نظریه را تائید کند.

رئیس ـ رأی میگیریم به پیشنهاد آقای مشاراعظم ...

مشاراعظم ـ بنده قانع شدم. پس میگیریم.

رئیس ـ مسترد گردید؟

مشاراعظم ـ بلی.

رئیس ـ آقای عماد السلطنه.(اجازه)

عماد السلطنه ـ این مخارج خواه بدست دولت باشد خواه مردم فرق نمیکند ولی چون در آن مراسله ای که از وزارت مالیه رسیده است و اشعار شده که پیشنهادهای دیگری بوزارت مالیه رسیده است که مفیدتر و مقرون بصرفه است باینجهت بنده پیشنهاد میکنم که این لایحه برود بکمیسیون قوانین مالیه...

نمایندگان ـ (باهمهمه) بعد از قابل توجه شدن به کمیسیون قوانین مالیه میرود.

رئیس ـ بفرمائید.

عماد السلطنه ـ در کمیسیون با حضور نماینده وزارت مالیه و با مراجعه بآن پیشنهادهای دیگری که بوزارت مالیه رسیده است راپرت جدیدی تهیه نموده و تقدیم مجلس نمایند تا آنوقت ما هم از روی بصیرت رأی بدهیم و بعلاوه خود آقای رئیس هم فرمودند که این طرح بطور قطعی نوشته نشده و مورد تردید است. در اینصورت چطور میشود رأی داد؟

رئیس ـ اینکه فرمودید برگردد بکمیسیون. مقصد کدام کمیسیون بود؟

عمادالسلطنه ـ کمیسیون مالیه. رئیس ـ نمیشود رأی گرفت زیرا پس از آنکه قابل توجه شد باید برود کمیسیون و باین لحاظ به پیش نهاد آقای قائم مقام هم نمیشود رأی گرفت و همچنین پیشنهاد آقای معتمدالسلطنه.

(جمعی گفتند ـ مذاکرات کافی است)

رئیس ـ پیشنهادی است از طرف شاهزاده سالار لشگر ولی گمان میکنم بعد از آنکه قرائت شد آقایان ملتفت بشوند که...

سالار لشگر ـ در صورتیکه برود به کمیسیون قوانین مالیه بنده پس میگیریم.

رئیس ـ آقای مدبرالملک.(اجازه)

بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است)

مدبرالملک ـ دو مخالف حرف زده اند بنده هم باید عقایدم را عرض کنم بعد مذاکرات کافی بشود. بنده هرچه نگاه میکنم میبینم در این پیشنهاد چیزی که مخالف منافع مملکت باشد نیست. مگر اینکه آقای مقوم الملک از یک نقطه نظر مخالفت کردند و آن این بود که با عامل موافق نبودند و اظهار نمودند که این کار را کی باید بکند؟ و رجوع کردند بدولت بنده نمی خواهم بعضی قسمت ها را عرض کنم ولی اگر یک دولتی یا رئیس خالصه میخواست این کار را بکند در تمام این مدت این کار را معطل نمیماند. و امروز نمیرسید باینجا که یکنفر رعیت این پیشنهاد را بمجلس شوری بدهد البته یقین است چون آنها اهمال کرده اند کار بجائی رسیده است که خود رعایا برای نجات خودشان از مرض مالاریا یا از زحمت یا هرچه میخواهید حساب کنید مجبور شده اند که بواسطه نماینده حقیقی خودشان امروز این پیشنهاد را تقدیم مجلس شورای ملی نمایند. و در این پیشنهاد هم هیچ منافع شخصی در نظر نیست زیرا دو پیشنهاد کرده است: یکی اینکه میگویند اینکار را دولت بکند (وبا اینکه مطمئن است که دولت اینکار را نمیکند و نخواهد کرد و معذلک دولت را مقدم داشته است) قسمت دوم میگوید چنانچه دولت این کار را نکنند ما خودمان حاضریم این مخارج را بدهیم و اینکار را تمام کنیم خوب حالا ببینیم اینکار اساسی و قابل قبول هست یا نه؟ اولا چمن کمال آباد همانطوری که آقای مقوم الملک فرمودند یک جائی است که هشتصد خروار می شود زراعت کرد. و در اینکه بذرافشان آن جا هشتصد خروار است کسی منکر نیست. ولی من میخواستم ببینم آیا این هشتصد خروار باقی است؟ خیر بقدر صد خروار آن را رعایای اطراف چمن کمال آباد خشکانده اند و مشغول زراعت هستند و البته ایشان از یک نقطه نظر خصوصی مخالفت کردند و منظور نظرشان این بود که غلامحسین خان سرهنگ مالک ملک آباد این قسمت را برده است بنده عرض میکنم اینطور نیست. ملک آباد این قدرها نزدیک نیست به چمن کمال آباد و دیگر اینکه دویست خروار دیگر او ابداً قابل انی نیست که بشود در آنجا زراعت کرد. میماند چهارصد خروار دیگر بنا بفرمایش ایشان که ما آنجا میتوانیم زراعت کنیم ولی کدام یک تخم را تا بحال آنجا کاشته ایم و استفاده از آنجا برده ایم؟ می فرمایند مرتع است. اولا اینجا مرتعی نیست که دولت در مقابل خشم مردم یک مالیاتی نگیرد. گوسفند در چمنزار نمی تواند چرا کند و مال و گاوهای دیگری هم که از رعایا میروند در آنجا بدولت چیزی نمیدهند که عایدی برای دولت داشته باشد دیگر اینکه در این پیشنهاد فعلی میگوید: بیست هزار تومان خرج دارد آقای آقا سید یعقوب میگویند بیش از ۲۰ هزار تومان خرج دارد. این قصاص قبل از جنایت است آنها خودشان قبول میکنند که در سال هزار تومان بدهند و در ۲۰ سال ۲۰ هزار تومان تمام می شود و بعد از ۲۰ سال در سنوات بعد یک عایدی ثابتی هم برای دولت دارد و علاوه بر سالی هزار تومان یک منافع دیگری هم دارد. و آن عبارت از این است که پس از آنکه آن آبها را زه کشیدند میرود بمردآباد و تقریباً با اینکه تفریط هم بشود باز بیست سنگ آب است که اگر برود در مردآباد سیصد خروار بذرافشان را آبیاری خواهد کرد. ما اگر بخواهیم عیوبات را بشماریم خیلی چیزها است. معارف نداریم: حفظ الصحه نداریم؟ فلان نداریم. و میخواهیم یک همچو لایحه عملی را پای مال کنیم. بنده هم میدانم راه آهن نداریم ولی آیا میخواهیم ببینیم نداشتن راه آهن مستلزم اینست که ما این لایحه را هم از تصویب مجلس بگذرد اگر هر کسی حدود خودش را میخواست آباد کند امروز اینقدر مملکت خراب نمیماند. بنده خانه خودم را بگذارم سقفش خراب شود که چرا خانه فلان آقا در چاله میدان سقفش خراب شده است؟ بدیهی است هر کسی در حدود خودش باید آباد کند. هی میفرمایند دولت. دولت یک نفر است بنده هم اگر رئیس خالصه سرهنگ کریم آقا بود مطمئن بودم و این پیشنهاد را هم آقای میرزا یدالله خان نمیکردند برای اینکه ایشان در ظرف ده روز خرابه توپخانه را گلستان کرده اند ولی چکنم که آقای مقوم الملک در زمان ریاست خالصه خودشان میخواستند این زمین را بمبلغ سیصد هزار تومان واگذار کنند بمنتظم دیوان و حالا نمیخواهم زیاد جسارت کرده باشم که از حدود نظامنامه خارج شوم بنده بدو علت این پیشنهاد را عملی میدانم اولا این پیشنهاد دو شرط دارد و میگوید یا دولت اینکار را بکند یا رعایا اول باید ببینیم وزارت مالیه چه مینویسد وزارت مالیه مینویسد پیشنهادهائی در این موضوع رسیده است که باید اطرافش دقت بشود البته باید رسیدگی شود ولی اصل موضوع همان خشکاندن چمن کمال آباد است و حالا آقایان نمایندگان محترم خشکاندن چمن کمال آباد را قابل توجه قرار بدهند بعد در طرز اجرایش برود بکمیسیون و در آنجا نماینده وزارت مالیه و پیشنهاد کنندگان را بخواهند پیشنهاد هرکس بهتر بود و مقرون بصرفه بود آنرا قبول کنند.

(بعضی گفتند ـ مذاکرات کافی است).

مقوم الملک ـ بنده یک توضیحی دارم.

رئیس ـ بفرمائید.

( آقای مقوم الملک در محل نطق حاضر ولی چون اظهاری که میخواستند بنمایند از حدود توضیح خارج بود بدون نطق مراجعت نمودند)

سرکشیک زاده ـ بنده با کفایت مذاکرات مخالفم.

رئیس بفرمائید.

سرکشیک زاده ـ چون بنظر بنده این طرح قانونی نیست بعضی دارای ماده است و ماده بندیش هم خیلی بی ربط شده و بطور تردید هم نوشته شده بنابر این بنده مذاکرات را کافی نمیدانم تا یک حقائقی معلوم شود و قضیه درست روشن شود.

رئیس ـ آقایانی که مذاکرات کافی میدانند قیام فرمایند.

(اغلب قیام نمودند)

رئیس ـ اکثریت است رأی گرفته میشود بقابل توجه بودن این طرح...

شیروانی ـ مقام ریاست فرمودند این مسئله غیرقانونی است. بنده چطور در این مسئله غیر قانونی رأی بدهم.

رئیس ـ بنده نظر بیک سوابقی که در نظر داشتم تذکری دادم دیگر بسته است برأی مجلس رأی گرفته میشود بقابل توجه بودن این طرح. آقایانی که این طرح را قابل توجه میدانند قیام فرمایند

(اغلب قیام نمودند)

رئیس قابل توجه شد. آقا شیخ فرج الله ـ مطلب شد. طرح قانونی نیست بنابراین باید برود بشعب

رئیس ـ چه میفرمائید؟

آقا شیخ فرج الله ـ‌عرض کردم طرح قانونی نشد. حکم مطلب را پیدا کرد و مطلب هم باید بشعب برود و آنجا درش اظهار نظر کنند و شعبه نظریات خودش را بمجلس راپرت دهد زیرا از طرح قانونی بودن خارج است. رئیس ـ گفته نشد که این طرح قانونی نیست ولی بر حسب سوابقی که در اینجا بود در موضوع امتیاز نفت شمال اگر خاطر آقایان باشد دو لایحه آوردند و مجلس رد کرد گفتند دولت لایحه را که میدهد باید قطعی باشد و بطور تردید نمی شود مقصودم تذکر بود و تذکر دادم برای بعد معلوم شد اگر یک پیشنهادی بطور تردید داده شد قبول میشود راپرت کمیسیون قوانین مالیه راجع بماده پنج الصاق تمبر به بلیط نمایشگاهها مطرح است.

(راپرت مزبور بشرح ذیل قرائت شد)

(خبر کمیسیون قوانین مالیه بمجلس شورای ملی)

کمیسیون قوانین مالیه پیشنهادی راجع بماده پنج لایحه الصاق تمبر بر بلیط ها را تحت شور قرار داد نظر باینکه در همان حال که پیدا کردن عوایدی برای بلدیه در نظر است از دیار عایدات مملکتی نیز باید منظور نظر باشد و اگر تمام عواید حاصله از الصاق تمبر ببلیط ها به بلدیه ها تخصیص داده شود نظر باینکه فعلا هم عوایدی از این بابت اخذ میشود در عوض تکثیر عایدات نقصان عایدات حاصل خواهد شد لهذا کمیسیون قوانین مالیه نظر اولیه خود را در باب تنصیف عواید باین عواید مملکتی و عواید بلدی محفوظ میدارد

رئیس ـ آقای شیروانی (اجازه)

شیروانی ـ همانطوریکه قانون مؤسسات مملکتی را تقسیم کرده است عواید و مصارف را هم تقسیم کرده است. ما یک مؤسسات دولتی داریم یک مؤسسات ملی. بلدیه از مؤسسات ملی استکه در قانون اساسی و سایر قوانین هم تذکر داده شده و عواید هم بر دو قسم است یک عوایدی است که مستقیم که مستقیماً بخزانه میرود و یک عوایدی هم هست غیر مستقیم که آنها را اهالی ولایات هر کدام میدهند برای این استکه آبادی شهر و حدود خودشان را تأمین بکنند نه برای کار مملکتی یک مالیاتی گرفته میشود بعنوان مالیات مستقیم که برای مخارج قشون و سایر مؤسسات دولتی است ولی در یک شهری که یک مالیات فوق العاده باسم نواقل گرفته میشود این را مردم برای نظافت شهر و آبادی مملکتشان میدهند. ما ازدیاد عایدات مملکتی را برای چه میخواهیم؟ برای این میخواهیم که مملکت آباد شود شما میآئید با بودن مالیات غیر مستقیم بابودن مالیات بلدی یک مالیات جدیدی وضع میکنید و آنوقت هم میخواهید ببرید جزو عوائد مملکتی در صورتی که این اشتباه است و مخالف قانون اساسی ذکر کرده استکه عوائد بلدی باید صرف حوائج بلدیه بشود و این مالیات هم جزو مالیات بلدی است و باید اختصاص داده شود بمصارف بلدیه.

حاج عزالممالک ـ اینجا آقای نماینده محترم بطورکلی فرمودند که قانون تقسیم کرده است ولی خوب بود یک ماده هم ذکر می فرمودند که کاملا قانون تصریح کرده باشد که کدام مالیات جزو غیر مستقیم و بالاخره چه عایداتی باید ببلدیه برسد و کدام عایدات جزو عواید مملکتی است؟ ما هیچوقت قانون مصرحی نداریم و اگر هست ممکن است آن ماده را هم بفرمایند شاید ما هم متوجه شویم. مبحث اینکه انواع مالیاتها را تقسیم کنند یعنی مصرح باشد که چه مالیات هائی جزو مستقیم است و چه مالیات هائی جزء غیرمستقیم این یک مسئله ایست که علمای فن درش خیلی صحبت کرده اند و اگر بکتب مراجعه بفرمائید ملاحظه خواهید فرمود که هنوز درش این اشکالات هست که چه قسم مالیات هائی را میشود جزو مستقیم و چه قسمتی را جزو غیر مستقیم قرار داد ولی حالا در این موضوع بخصوص صحبت میکنیم. اینجا عقیده ایشان و شاید بعضی از آقایان این بود که عوائد الصاق تمبر ببلیط نمایشگاهها باید ببلدیه داده شود کمیسیون قوانین مالیه که این راپرت را داد و در آن وقت آقای سردار معظم مخبر کمیسیون بودند و حالا بنده از طرف کمیسیون دفاع میکنم در نظر داشت که اولا مالیاتهائی را که تا کنیون وزارت مالیه میگرفته و جزو عوائد مملکتی بوده با اینکه ما می دانیم که بودجه مملکت کسر دارد آیا باید از عایدات مملکتی موضوع کنیم و جزو عوائد بلدی قرار بدهیم؟ در صورتیکه تا امروز که این عوائد گرفته شده جزو حساب مملکتی آمده و امروز آن آقایانی که عضو کمیسیون بودجه هستند می دانند با وجود اینکه اغلب این عوائد جزو عوائد بلدیه است و بحساب مملکتی آورده اند معذلک مقداری بودجه مملکتی کسر دارد. پس نمیتوانیم یک عایدات مسلمی را که جزو عایدات مملکتی است برگردانیم و جزو عوائد بلدیه کنیم و البته آقایان تصدیق دارند که مخارج مملکتی ترجیح دارد بر مخارج محلی بنده نمی گویم مخارج بلدی نشود ولی دیگر نباید بودجه قشون و معارف و طرق و شوارع که یک چیزهای اساسی است آنها را کنار بگذاریم و بگوئیم کسر بودجه داریم و از آن طرف بپردازیم به تعمیر محله های خودمان و متأسفانه این رأی را که مجلس شورای ملی میدهد یک مرامی نیست که برای آتیه مجری شود و اغلب آقایان نمایندگان ولایات میدانند که بلدیه های ما باستثناء یکی دو جا عبارتست از یک رئیس کهاز طرف حاکم معین میشود و یکی دو تا منشی که در آنجا هستند و یک حقوقی میگیرند و هیچ چیز هم خرج شهر نمیشود. پس آقایان بخیال اینکه بایستی بلدیه قانونی داشته باشیم. انتخاب ملی باید بشود و نمایندگان بلدی باید معین شوند.امروز این قانون را مختل نکنند ممکن است امروز این قانون مجری شود و در سنه هزار و سیصد و چهار اگر دیدند بلدیه های قانونی تشکیل شده آنوقت تمام این عواید را اختصاص ببلدیه ها بدهند ولی با وضع فعلی کمیسیون اینطور در نظر گرفت که از روی عدالت نصف عایدات جزو عوائد مملکتی بوده داخل صندوق خزانه شود و نصف هم جزو عوائد محلی باشد و ما میتوانیم در کلیات بودجه مملکتی اصلا اگر عقیده داریم که این قبیل عوائد باید جزو بلدیه شود.یک صورتی از کلیه عایدات برداریم و آنهائی را که باید جزو عوائد مملکتی قرار دهیم معین کنیم و آنقسمت هم که جزو عوائد بلدی است مشخص کنیم و بمصارف بلدیه برسانیم ولی بنده در همان موقع هم یقین دارم آقایانی که میخواهند جمع و خرج را معین کنند نظرشان آنقدر قوی نخواهد بود که این قسمت را از عوائد مملکتی کسر کنند زیرا ما نمیتوانیم به استقراض یا جهات دیگر بودجه خودمان را مرتب کنیم.

رئیس ـ آقای دامغانی.(اجازه)

دامغانی ـ البته معلوم است اساساً مالیات بر دو قسم است مستقیم و غیر مستقیم. مالیات مستقیم آنهائیست که جزو جمع معینی دارد مگر در موقع ممیزی و غیره این قسم مالیات از نقطه نظر حفظ اصول مرکزیت باید در خزانه داری تمکز پیدا کند و بمصارف مصالح مملکتی برسد مالیات غیر مستقیم آنهائیست که قابل کم و زیاد شدن و جذر و مد است که یک مقدار معین و یک جزو خاصی نمیشود برایش معین کرد این مالیات اگرچه غیر عادلانه است و اساساً بنده مخالفم برای اینکه مالیات عادلانه اینست که روی عوائد و عایدات وضع شود چنانکه مالیات در اسلام هم روی اغنام و احشام و غیره بوده است. مالیات غیر مستقیم اساساً ظالمانه است ولی حالا اگر بنا شد گرفته شود و اخذ بغیر حق میشود اقلا حق برسد و راه حقش هم اینست که اگر مجلس شورای ملی تصویب کرد که مالیات غیر مستقیم یا مالیات از بلیط نمایشگاهها گرفته شود و بنده عقیده ام اینست که کاملا باید بمصارف بلدیه صرف شود که اقلا بحق نزدیک تر باشد.

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب.(اجازه)

آقا سید یعقوب ـ بنده موافقم با فرمایش آقای شیروانی و مخصوصاً ما باید در این مراتب خیلی جدیت کنیم...

رئیس موافقید یا مخالف؟

آقا سید یعقوب ـ بنده ملتفت نشدم که آقای دامغانی موافق بودند

رئیس ـ آقای مقوم الملک.(اجازه)

مقوم الملک ـ عرضی ندارم.

رئیس ـ آقای رهنما(اجازه)

رهنما ـ‌مخالفم.

رئیس ـ‌آقای طهرانی(اجازه)

آقا شیخ محمد علی طهرانی ـ بنده با راپرت مخالفم. بعد ار یک موافق عرض خواهم کرد.

رئیس ـ آقای تدین(اجازه)

تدین ـ‌ مخالفم.

رئیس ـ آقای مشاراعظم(اجازه)

مشاراعظم ـ بنده هم مخالفم.

رئیس ـ آقای اخگر(اجازه)

اخگر ـ بنده هم مخالفم.

رئیس ـ آقای دست غیب(اجازه)

دست غیب ـ مخالفم.

رئیس ـ آقای محمد ولی میرزا (اجازه)

محمد ولی میرزا ـ بنده موافقم.

رئیس ـ بفرمائید.

محمد ولی میرزا ـ بنده تصور میکنم آقای مخبر در اینجا توضیحات کافی دادند ولی چون باز مذاکرات می شود بنده هم ناچارم شرحی عرض کنم. بنده نمی خواهم داخل در تقسیم مالیات ها بشوم که مالیات مستقیم و غیر مستقیم چیست. زیرا این مسئله عجالة از موضوع بحث ما خارج است ولی اینکه آقای شیروانی اظهار کردند عوائد نواقل در اکثر نقاط به بلدیه های منحل اختصاص داده شده است لازم است عرض کنم که این مسئله در هیچ قانونی مصرح نیست فقط یک تصویب نامه هائی از هیئت وزراء در عرض این مدت گذشته است که عوائد محلی و شهری هر نقطه را به بلدیه های آن محل اختصاص داده اند ولی این عوائدی که اختصاص داده شده (یا قانونی یا غیر قانونی) تصور میکنید برای بلدیه ها کافی است؟ البته خیر. چنانچه در خود بلدیه طهران هم یک عوائد زیادی که حقاً باید در خزانه دولت تمرکز پیدا کند و در واقع جزو عوائد مملکتی محسوب است معهذا آنها را هم بمصارف بلدیه تخصیص داده اند اگر ما اصول تمرکز عوائد را قائل باشیم عوائد از هر نوع و هر قبیل که باشد مطابق قانون محاسبات و قانون خزانه داری کل که در دوره چهارم گذشته استباید بدواً در خزانه داری تمرکز پیدا کرده و بعد بمصرفی که باید برسد مصرف شود و مطابق احتیاجات صرف شود.اگر ما یک بلدیه های قانونی پیدا می کردیم یعنی مطابق قانون بلدیه نمایندگان اهالی هر محل در آنجا جمع می شدند و احتیاجات محلی خودشان را تشخیص می دادند که مثلا احتیاجات بلدی آنها از چه قبیل و مصارف آنها چیست آن وقت مطابق قانون یک عوارضی وضع کردند یا اضافه می کردند که اختصاص ببلدیه های آن نقاط پیدا می کرد ولی متأسفانه ما هنوز دارای آن بلدیه های قانونی نیستیم ولی چون نیستیم این اظهاراتی که امروزه آقایان میکنند نمیدانم چه موردی پیدا می کند؟ ما بلدیه های قانونی در مملکت نداریم و بلدیه های ما در شهرها و ولایات در واقع حکم ادارات دولتی را دارند زیرا اهالی بلد هیچگونه نظارتی در امور بلدی خودشان نداشته واز این جهت بلدیه های با سایر ادارات دولتی هیچ فرقی ندارد. و چون امور بلدی هر در اختیار دولت است از این جهت دولت خود را مکلف می داند که مصارف آنها را برساند و از این عوائدی هم که از تمبر بلیط نمایشگاهها عاید می شود این نظر مراعات شده و اینطور قرار داده شده که یک سهم به بلدیه های محل اختصاص داده شود و سهم دیگری جزو عوائد مملکتی منظور شود چنانچه عرض کردم بلدیه های قانونی امروزه در این مملکت نیست و دولت خودش مخارج بلدیه ها را تکفل می کند و از این لحاظ هیچ فرق نمی کند اگر فرضاً بلدیه یک کسری داشته باشد دولت از سایر عوائد این کسر را جبران می کند.

رئیس ـ پیشنهاد آقای رهنما قرائت می شود.

(بشرح آتی قرائت شد)

بنده پیشنهاد می کنم که ماده پنج لایحه قانون الصاق تمبر مجدداً به کمیسیون ارجاع و در باب عایدات حق تمبر تجدید نظر شود.

رئیس ـ آقای رهنما توضیح بدهید.

رهنما ـ‌ در این ماده نظر آقایان نمایندگان هست که بنده اجازه خواسته بودم و عقیده داشتم که تمام عوارض باید بمالیه تخصیص داده شود. ولی حالا برای اینکه در این خصوص تبادل نظر شده و قضیه کاملا روشن شود اگر آقایان موافقت بفرمایند که این ماده برگردد به کمیسیون خیلی خوب است.

رئیس ـ آقای شیخ الرئیس (اجازه)

محمد هاشم میزرا شیخ الرئیس ـ بنده خیلی متأسفم که اوقات گرانبهای مجلس شورای ملی با این مذاکرات و پیشنهادات بهدر می رود. ماده پنج یک قانونی برای رفع احتیاجات مملکتی آمده است بمجلس و نباید در او اینقدر مذاکره بشود بعقیده بنده سال ها خواهد گذشت که این قانون دو هزار تومان عایدی پیدا نخواهد کرد این بلدیه هائی که فعلا هست هرچه هست خوب است و باید همین ها را قانونی کرد و اینکه هی میفرمایند در مملکت بلدیه نیست پس این قانونی که نوشته اند برای چیست خوبست آنرا لغو کنند الان در بعضی جاها مثلا در انزلی بلدیه قانونی هست این است که بنده عقیده دارم آقایان در رد یا قبول این را رأی بدهند و این چیز مهمی نیست. زیرا وزارت مالیه و دولت برای کسر مخارج خودش یک پیشنهادی کرده که تصویب آن بهیچ جا ضرر نمی خورد و بالاخره همانطور که آقایان فرمودند و عقیده داشتند یک این یک نوع عوارضی بر عایدات است. و هر حال یا رد یا قبول نباید بیش از این معطل یک چیزهای جزئی بشویم و خوبست آقایان رأی بدهند

رئیس ـ آقای حاج عزالممالک (اجازه)

حاج عزالممالک ـ قبلا پیشنهاد شده بود پیشنهاد شد که تمام این عواید ببلدیه اختصاص داده شود حالا باید نظریه مجلس شود اگر آن پیشنهاد را قابل توجه است که طبعاً ماده برمی گردد بکمیسیون اگر هم قابل توجه نشد تکلیفش معلوم می شود

رئیس ـ پیشنهاد آقای رهنما قرائت می شود

(بشرح سابق خوانده شد)

رئیس ـ رأی گرفته میشود باین پیشنهاد آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمایند

(اکثریت نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد

دست غیت ـ اجازه تنفس بدهید

رئیس ـ می فرمائید تنفس داده شود؟

دست غیب ـ بلی

(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت مجدداً تشکیل گردید)

رئیس ـ آقای ملک التجار پیشنهاد کرده اند که اعتبار نامه آقای ناصر سیف دستور شود پیشنهاد قرائت میشود

( بمضمون ذیل قرائت شد)

مقام منیع ریاست محترمه مجلس شورای ملی دامت عظمته. این بنده پیشنهاد میکنم که اعتبار نامه آقای ناصر سیف جزو دستور امروز شود قیام فرمایند

(اکثریت نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد. نسبت باعتبار نامه ایشان کی مخالف بود؟

یک نفر از نمایندگان ـ آقای زعیم مخالف بودند غائبند

(در این موضوع وارد شدند)

رئیس ـ آقای زعیم میرزا

سید حسن خان زعیم ـبلی

رئیس ـ نسبت باعتبار نامه آقای ناصر سیف مخالف بودید بفرمائید

آقای سید حسن خان زعیم ـ معمولا و اولا بنابر آنچه که قانون معین کرده مخالفت هائی که در مورد اعتبار نامه های اشخاص می شود از دو جنبه است یکی راجع بسوء جریان انتخابات است و دیگری در قسمت صلاحیت شخصی. چون مدتی است از اعتبارنامه آقای ناصر سیف گذشته گمان می کنم خاطر همه آقایان در هر دو قسمت مسبوق و مستحضر است و چون بنده از اطناب کلام همیشه احتراز می کنم و راپرت شعبه راجع باعتبارنامه بعجله خوانده شد و میگذرد و بنده هم مدتی است مخالفت کرده ام لذا خواستم یک تذکری بآقایان بدهم حالا دیگر بسته برأی اکثریت است.

رئیس ـ رأی میگیریم

زعیم ـ یک تقاضائی شده است

(بشرح ذیل قرائت شد)

مقام محترم ریاست جلیله مجلس شورای ملی شیدالله ارکانه. ما امضا کنندگان ذیل این ورقه پیشنهاد میکنیم که در خصوص انتخاب آقای ناصر سیف رأی مخفی با مهر سفید و سیاه گرفته شود. مدرس. اسمعیل الحسینی عراقی. احمد الموسوی بهبهانی. قوام الدوله. یاسائی. م.ع.کازرونی. اخگر. شیخ السلام سید حسن زعیم. ملک الشعرا. مصطفی الموسوی البهبهانی. هاشم آشتیانی. حائری زاده. محی الدین الموسوی.علی. عبدالعزیز فرج. اعتبارالدوله.

آقا سید یعقوب ـ عبدالعزیز کیست

رئیس ـ آقای تفتی هستند. آقای شیخ الاسلام (اجازه)

شیخ الاسلام ـ بنده امضای خود را پس میگیرم

اعتبار الدوله ـ بنده هم مسترد می دارم

رئیس ـ ایشان هم امضای خود را مسترد داشتند. آقای تدین (اجازه)

تدین ـ بعضی از این امضا کنندگان غائب هستند تکلیف امضاء آن ها چه می شود؟

رئیس ـ فقط آقای مدرس غائبند

یک نفر از نمایندگان ـ با این حال چهارده امضاء میشود

رئیس ـ هجده نفر بودند دو نفر هم پس گرفتند یک نفر هم غایب است باز پانزده نفر باقی میماند

محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ عرض دارم اجازه میفرمائید

رئیس ـ بفرمائید محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس چون این اولین دفع ایست که بنده می شنوم و در هیچ کجای نظامنامه هم نوشته نشده که امضای شخص غائب درست نیست خوب است تکلیف معین شود و برای اینکه سابقه نشود و در آتیه تکلیف معلوم باشد بنده این عرض را کردم

رئیس ـ حالا بگذارید رأی گرفته شود

(اخذ و استخراج آراء بعمل آمد و نتیجه بطریق ذیل حاصل گردید)

مهر تفتیشیه (۱۰۰) مهر سیاه علامت رد ۵۳ مهره سفید علامت قبول ۴۳

رئیس ـ عده حضار صد و دو مهره سیاه و پنجاه و سه مهره سفید چهل و سه مهره در این صورت تصویب نشد. آقای سرکشیک زاده(اجازه)

سرکشیک زاده ـ فرمودید عده حضار صد و دو تا است از این جهت بنظر بنده اکثریت باید پنجاه و سه تا باشد

(جمعی از نمایندگان همین طور هم هست)

آقا سید یعقوب ـ بنده عرض دارم رئیس ـ بفرمائید

آقا سید یعقوب ـ مهره تفتیشیه صد تا است و بعد از اینکه شمرده شده مهره سیاه پنجاه و سه مهره سفید چهل و سه تا نمی دانم بقیه آن چه شده؟

رئیس ـ شاید بعضی ها امتناع کرده و رأی نداده اند. عجالتاً پنجاه و سه تا مهره سیاه است آقای هرمزی مخالفت خودشان را نسبت باعتبارنامه آقای معاضد السلطنه مسترد نموده اند و ورقه هم به بنده داده اند که مققود شده است

هرمزی ـ بلی بنده مسترد نموده ام

رئیس ـ باید رأی گرفته شود

کازرونی ـ بنده سؤالی دارم

رئیس ـ بفرمائید

کازرونی ـ همه آقایان می دانند که آقای معاضد السلطنه وکیل بودند و پس از آنکه آقای رئیس الوزرا به بومهن تشریف آوردند و در واقع بمنزله این بود که ایشان بعد از انحلال کابینه ورود بمجلس کرده و قبول وکالت کرده باشند. بعد ثانیاً کابینه تشکیل و ایشان وزیر شدند حالا دوباره بمجلس آمده اند. خواستم بدانم و ازمقام محترم سؤال کنم که ترتیب این مسئله چیست تا در آتیه تکلیف معلوم باشد و یک سوء تعبیراتی نشود در صورتی که وکیل قبول وکالت کرده و بعد قبول وزارت نمود این مسئله سلب انفصالش میشود یا نه؟

رئیس ـ آقای طهرانی(اجازه)

آقا شیخ محمد علی طهرانی ـ البته در نظر آقای کازرونی هست که عده زیادی از اعضاء مجلس مستخدمین دولت بوده اند و بآنها از طرف دولت اخطار شد و آنها نمایندگی را قبول کردند و رسمیت وکیل عبارت از رأی قطعی مجلس است مادام که قضاوت قطعی در حق یک نفر وکیلی نشده تمام جهات وکالت در او محفوظ و موجود نیست. پس بنابراین حقاً وقتی میتوان این اعتراض را کرد که وکیلی در مجلس بیاید. و اعتبارنامه او تصویب بشود آن وقت پس از آنکه خارج شد و استخدام دولت را قبول کرد یا استعفا نمود ثانیاً نمی تواند وکالت را قبول کند

(جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است)

رئیس ـ ورقه که آقای هرمزی داده بودند پیدا شد و قرائت میشود

(باین مضمون خوانده شد)

مقام منیع ریاست محترم مجلس شورای ملی دامه اقباله. در خصوص مخالفت این بنده با آقای معاضد السلطنه پس از مراجعه بدوسیه انتخابات ایشان رفع شبهه از بنده شد مخالفت خود را مسترد می دارم هرمزی

رئیس ـ رأی میگیریم. آقایانی که وکالت آقای معاضدالسلطنه را تصویب می کنند قیام فرمایند

(اکثریت نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب شد پیشنهاد جمعی از آقایان نمایندگان راجع بانتشار صورت مشروح مجلس مطرح است در جلسه پانزدهم سرطان بنابراین شد که اداره مباشرت صورتی از مخارج اینکار تهیه کرده و باطلاع آقایان برساند. آن صورت طبع و توزیع شده قرائت میشود بعد رأی میگیریم

(باین شرح خوانده شد)

مقام منیع مقدس مجلس شورای ملی اینکه در جلسه پانزدهم سرطان ۱۳۰۳ راجع بطبع صورت های مشروح جلسات رسمی مجلس قرار شد صورتی از مخارج بر آورد و بعد از عرضه داشتن بهیئت محترم رئیسه مجلس تقدیم بشود اینک احتراماً عرض میشود: برای بدست آوردن میزان طبع سه قسم صورت های مشروح را که نسبت بجلسات گذشته دوره پنجم تفنینیه حائز مطول ترین بیانات در حدود ۱۶۰ صفحه و متوسط در حدود ۸۷ صفحه و مختصرترین در حدود ۳۵ باشد بعد متوسط ۹۴ صفحه میزان بدست آمده و احتیاطاً در حد یک صفحه بزرگ تند نویسی مآخذ گرفته و با کسب اطلاع از مطبعه مجلس و دایره تند نویسی خلاصه آن را بشرح ذیل بعرض میرساند و این مخارج در صورتی است که در حد تقسیم سالانه مجلس از ماهی ده جلسه تجاوز نکند

(۱) در حدود طبع یک هزار نسخه در هر نوبت مخارج از این قرار است:

قیمت کاغذ ۴۵۰ تومان اجرت طبع و صحافی ۶۰۰ تومان محاسب و تصحیح و موزع فوق العاده تند نویسی های مشغول ۱۵۰ تومان جمعاً ۱۲۰۰ تومان

(۲) در صورتی که بیش از ۷۵۰ نسخه طبع نشود.

جمع ۱۰۴۰ تومان

(۳) ئر صورتی که فقط ۵۰۰ نسخه طبع شود.

جمع ۸۷۵ تومان

با تفضیل فوق اولا بعد از هر جلسه در ظرف چهل و هشت ساعت دائره تندنویسی صورت مشروح را برای طبع حاضر خواهد نمود.

ثانیاً در مطبعه مجلس بطبع رسیده اجرت طبع و صحافی جزو عوائد مطبعه خواهد بود.

ثالثاً هر مقدار از نسخ آن فروخته شود جزو عوائد محسوب خواهد شد. بدیهی است هر اندازه از نسخ آن بولایات فرستاده شود قیمت تمبر پست مزید بر خرج و در عوض بهمان اندازه مزید بر آبونه خواهد گردید

(کیخسرو شاهرخ)

رئیس ـ اسامی که در پانزدهم سرطان ثبت شده است قرائت می شود:

آقای حائری زاده(اجازه)

(‎غائب بودند)

رئیس ـ آقای وکیل الملک(اجازه)

وکیل الملک ـ موافقم.

رئیس ـ آقای طهرانی (اجازه)

آقاشیخ محمد علی طهرانی ـ بنده موافقم.

رئیس ـ آقای دست غیب (اجازه)

دست غیب ـ بنده هم موافقم.

رئیس ـ آقای ملک الشعراء (اجازه)

ملک الشعراء ـ عرضی ندارم.

رئیس ـ آقای ارباب کیخسرو(اجازه)

ارباب کیخسرو ـ اینجا یک اشتباهی شده است هر نوبت نوشته شده. این مخارج برای هر یک ماه است.

رئیس ـ معلوم است این مخارج ماهیانه است. آقای آقا سید یعقوب (اجازه)

آقا سید یعقوب ـ بنده مخالفم

رئیس ـ بفرمائید.

آقا سید یعقوب ـ بنده عرایض خودم را در ضمن مخالفت با این پیشنهاد عرضه داشته ام ولی بازهم برای تذکر و اطلاع آقایان نمایندگان و مخصوصاً آقای ارباب که یک توجه خاصی بمطبعه مجلس دارند عرض می کنم و مکرر هم عرض کرده ام که ملت بهیچوجه بالفاظ و عبارات و کلمات ما توجهی ندارد. توجه ملت بعملیات ما نمایندگان است. و باید یک کاری بکنیم که نافع بحال ملت بوده سعادت و ترقی مملکت را تأمین کند والا الفاظ مشعشع بقدری در این هجده سال گفته شده که کله های مردم باد کرده است و بقدری کلمات و الفاظ بی روح و بی معنی صادر شده است...

دست غیب ـ با معنی صادر شده.

آقا سید یعقوب ـ لکن مال شما غالباً بی معنی بوده است.

دست غیب ـ پس بگیرید ـ مزخرف می گوئی.

آقا سید یعقوب ـ عذر می خواهم.

رئیس ـ آقا...

آقا سید یعقوب ـ عرض کردم عذر می خواهم الفاظ شما با معنی بوده. ملاحظه بفرمائید آقای ارباب با جدیتی که در کسر خرج دارند می فرمایند سالی سیزده چهارده هزار تومان خرج دارد. و پنج ششهزار تومان آنرا خود مطبعه مجلس متکلف می شود با اینحال هفت هشت هزار تومان دیگر باقی میماند آقایان میفرمایند این هفت هشت هزار تومان چیزی نیست اما چون وکیل ناظر در عوائد و مخارج است یک پول خرج کردن در غیر مصرف یعنی پولی که برای سعادت و ترقی مملکت مفید نباشد بی مورد است و اگر خرج کنیم عندالله و عندالخلق مسئول هستیم. آقایان: بنده عرض می کنم نطق های ما تمام در روزنامه ها منتشر می شود و تمام مردم می شنوند.

بعضی از نمایندگان ـ(باهمهمه)خیر همه منتشر نمی شود.

آقا سید یعقوب ـ هر کس صحبت دارد اینجا بیاید بکند. خوب است تشریف بیاورید اینجا و جواب بنده را بدهید. در جاهای خودتان هوهو کردن فایده ای ندارد و بنده از هو در نمی روم. ما باید در نظر داشته باشیم که هر پولی را که خرج می کنیم باید بنفع دولت باشد. این پولی را که میخواهید برای طبع و نشر نطق های مفصل و کلمات مشعشع خودمان خرج کنیم همین شش هفت هزار تومان را آیا بهتر نیست که خرج مدرسه بکنیم یا در سال چند نفر را زنده و احیاء بکنیم؟ ما خوب است اول کاری بکنیم که مردم سواد پیدا کنند تا بتوانند نطق های ما را بخوانند نه اینکه مثل حالا از صد نفر ده نفر فارسی نمیدانند و نمی توانند چیزی بخوانند. مردم کلمات و الفاظ ما را شنیده اند و طابق النعل بالنعل می دانند. بنده مکرر عرض کرده ام ما تاجریم: تاجر باید نگاه بدخل و خرج خودش بکند و مطابق دخل برای خودش خرج درست کند. ما خوب است خواجه تاشانی را کنار گذارده و نگاه بخرج بکنیم در کمیسیون بودجه در شرحی که آقای تدین رئیس کمیسیون با آقای رئیس الوزراء مذاکره کردند اظهار داشته اند. ما نهصد هزار تومان کسر مخارج داریم با اینتحال آقایان میفرمایند این هفت هشت هزار تومان چیزی نیست: آقایان قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود. بنده که یک نفر وکیل هستم نمی توانم این خرج را تصویب کنم. ثانیاً راجع بآقای ارباب کیخسرو عرض می کنم که داد و فریاد نمایندگان مطبوعات بلند است و می گویند مجلس باید با ما کمک کند و ما را تشویق کنند. ما باید معارف و مطبوعات را تشویق کنیم و اگر بنا باشد صورت نطق ما را مطعبه مجلس طبع کند ما بقسمت مهمی از مطبوعات صدمه زده ایم. از اینجهت بنده عقیده ندارم و معتقدم مسائلی که در مجلس مطرح میشود در جرائد درج شود نه اینکه ما خودمان درج کنیم و یک پولی مصرف بکنیم که فیده بحال ملت ندارد و اگر بجای این خرج عوائد پیدا کنیم خیلی بهتر است. این عرایض بنده است دیگر حکومت با انصاف و وجدان آقایان است.

رئیس ـ آقای حائری زاده (اجازه)

حائری زاده ـ عرضی ندارم

رئیس ـ آقای وکیل الملک (اجازه)

وکیل الملک ـ مخالفتی که آقای آقا سید یعقوب کردند چند قسمت بود. یک قسمت راجع باین بود که فرمودند نظر ملت بالفاظ نیست و بعمل است در این قسمت تصور می کنم تمام آقایان تصدیق کنند که عمل در مقابل الفاظ است همانطور که مردم بعمل نماندگان متوجهند بحرفشان هم توجه دارند. مدتی است که این مجلس باز شده در این مدت فقط دویست سیصد نفر از مردم بعنوان تماشاچی در مجلس آمده اند و حتی مذاکرات ما تا محله پاچنار هم نمیرود که مردم آنجا بدانند ما چه گفته ایم. تصدیق می فرمائید که ایران سی کرور نفوس دارد و تمام این جمعیت ممکن نیست بطهران بیایند که تماشاچی بشوند. از این گذشته بنده یک مسئله دیگر را می خواهم بآقای سید یعقوب و سایر آقایان مخالفین عرض کنم و آن این است که اساس دائره تندنویسی برای چیست؟ برای نوشتن و طبع و توزیع صورت مجلس است و الا اگر بنا شده یک صورتی بنویسند و بدفتر راکد برود دفن شود دیگر هیچ به آن مراجعه نشود چه اثری خواهد داشت؟ پس مقصود از این کاری که این آقایان می کنند چیست: از اینها گذشته یک قانونی در دوره دوم از مجلس گذشته که طبع و نشر صورت مجلس بشکل قانونی در آمده برای اینکه همه مردم از آن بهره مند شوند. دیگر اینکه بعضی کلمات فرمودند (الفاظ بی معنی و غیره)و اگر نظامنامه را مطالعه فرمایند این کلمات را فراموش خواهند کرد و امیدوارم بعدها این الفاظ را نفرمایند. فرمودند آقای ارباب کیخسرو صورت داده اند که دوازده یا چهارده هزار تومان خرج دارد اینطور نیست که آقا ملتفت شده اند برای اینکه پانصد تومان از این هشتصد و هفتاد و پنجتومان قیمت طبع است و عوض این مخارج یک عایدی در مقابل خواهیم داشت و در حقیقت از آن کیسه باین کیسه رفته است پس در اینجا اشکالی نیست باقی میماند سیصدو هفتاد و پنجتومان برای خرج و در حقیقت و نفس الامر در مقابل آنهم خیلی عایدی خواهد داشت از فروش تک نمره و آبونه و اینکه می فرمایند بودجه مملکت ناقص دارد بنده هم تصدیق دارم ولی اگر این اصل را محرز کنیم پس باید بگوئیم مجلس و ادارات دولتی هم نباشند پس چیزی که لازم شد آن خرج نیست لازم است مثل مالیه و معارف و همینطور مجلس و سایرمخارج مملکت اینها لازم است. خرجی که لازم شد هرچه باشد بای کرد و اینکه فرمودند نطق ها را در روزنامه می نویسند و مردم میخوانند این هم صحیح نیست برای اینکه آقایان ارباب جرائد نطق آقایان وکلاء را بعضی دون و بعضی می نویسند و تمام نمی نویسند باینجهت باید نطق مشروح مفصل مجلس از طرف خود مجلس انتشار یابد و اینکه فرمودند این مبلغ را خرج مدرسه کنند پس بنده هم پیشنهاد می کنم مجلس را ببندند و خرج آن را صرف مدارس کنند البته مدرسه خوب است ولی این اداره تندنویسی که در اینجا هست برای چیست؟ برای همین مسئله است که نطق آقایان نمایندگان طبع و نشر شود. این جواب فرمایشات آقای آقا سید یعقوب است.و اما بطور کلی عرض می کنم که تصور نمی کردم کسی با اصل موضوع مخالفت کند برای اینکه علاوه بر آنچه قانون معین کرده در تمام پارلمان های دنیا هم معمول است بعلاوه رد دوره اول و دوم و سوم هم این صورت مشروح طبع و نشر میشد فقط در دوره چهارم یک ترتیباتی پیش آمد کرد که طبع و منتشر نشد حالا نمیشود که سابقه کنیم و بگوئیم چون در دوره چهارم طبع نشده در آتیه هم چاپ نشود. برای اینکه سالی سه چهار هزار تومان خرج دارد و ما این خرج را نباید بکنیم و تصور میکنم بیشتر از این توضیح لازم نداشته باشد.

رئیس ـ آقای شریعت زاده (اجازه)

شریعت زاده ـ موافقم

رئیس ـ آقای شیخ الرئیس چطور؟

شیخ الرئیس ـ بنده هم موافقم

رئیس ـ آقای تدین (اجازه)

تدین ـ بنده اجازه نخواستم

رئیس ـ این صورت پانزدهم سرطان است.

(جمعی اظهار نمودند مذاکرات کافیست و بعضی میگفتند کافی نیست).

رئیس ـ رأی میگیریم بکفایت مذاکرات آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند.

(غالب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس ـ معلوم میشود کافی است شریعتمداری

دامغانی ـ بنده پیشنهادی دارم.

رئیس ـ بدهید بیاورند

(پیشنهاد ایشان بمضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد میکنم که نظر بصرفه جوئی اداره مباشرت با یکی از مدیران جراید قرار بکند که مساعدت مالی نسبت به آن جریده شده و کاملا صورت محجلس را طبع کند رضا دامغانی

رئیس ـ توضیحی دارید بفرمائید

دامغانی ـ البته موضوعاتی که در مجلس مذاکره میشود صورت قانونی دارد و در ضمن مشاجرات هم میشود برای اینکه فلسفه مطالب گفته شود و توضیحات داده شود قهراً باید از تمام این اختلافات و مشاجرات افکار عامه مطلع شوند و بهمان دلیلی که آقای آقا سید یعقوب فرمود که مجلس باید در صراط عمل باشد نه حرف بنده هم تصدیق میکنم ولی اطلاع عامه خودش یک محرکی است برای عمل وقتی یک مسئله پنهان بماند و عامه اطلاع پیدا نکنند قهراً عمل کم می شود برای اینکه از اعمال ما مردم اطلاع پیدا کردند خود آن اطلاع محرکست که مجلس از صراط عمل خارج نشود. از این نقطه نظر اطلاع عامه لازم است و بهمین جهت است که سه مجلس تصویب کرده و امر داده است که صورت مشروح نطق آقایان وکلاء طبع و منتشر شود و بهمین دلیل در قانون اساسی امر داده شده که نطق آقایان بدون تحریف و تغییر در روزنامه طبع شود که مردم مطلع شوند. لکن از نقطه نظر اقتصاد و صرفه جوئی برای اینکه هم به آن فلسفه که نطق مشروح آقایان وکلاء طبع شود برای اینکه مذاکرات آنها کاملا مکشوف و علنی باشد و هم صرفه جوئی شده باشد بنده این پیشنهاد را کردم که با یکی از مدیران جرائد کمک شود و قرار داد شود که نطق مشروح مفصل آقایان وکلاء‌ در آن درج شود و ضمناً صرفه جوئی هم شده است.

رئیس ـ تکلیف پیشنهاد در اصل مطلب هنوز معلوم نشده است. این پیشنهاد می نماید. یک پیشنهاد دیگر رسیده است قرائت می شود:

(پیشنهاد آقای شیروانی بشرح ذیل قرائت شد)

چون ممکن است با تجدید نظر در صورت مخارجاتی که اداره مباشرت داده است خرج طبع صورت مذاکرات مجلس کمتر شود بنده پیشنهاد میکنم کمیسیونی از متخصصین مطبئعات انتخاب و عقیده خود را اظهار دارند و بر روی عقیده کمیسیون رأی گرفته شود.شیروانی

رئیس ـ آقای حاج عزالممالک (اجازه)

حاج عزالممالک ـ‌اگر در این پیشنهاد هم رأی گرفته نمی شود عرضی ندارم رئیس ـ در این یکی گمان میکنم می شود رأی گرفت. این تقریباً شبیه است بهمان پیشنهادی که خود آقای ارباب کیخسرو کرده اند

شیروانی ـ اجازه میفرمائید توضیح بدهم.

رئیس ـ بفرمائید.

شیروانی ـ عرض کنم بنده چون مطلعم و تا یک درجه تخصص دارم در این کار لذا عرض میکنم در این صورتی که آقای ارباب داده اند با یک تجدید نظر تصور میکنم خرج کمتر بشود زیرا عمده خرج این کار مطبعه است که مجلس خودش مطبعه دارد و ما هم کار فوق العاده نداریم و اجزاء مطبعه هم یک عده کارگرانی هستند که مواجب میگیرند هر وقت کار هست میکنند و هر وقت نیست نمیکنند و با اینحال گمان میکنم اگر چند نفر کارگر اضافه کنند و مقداری کاغذ صرف کنند بخوبی این مسئله انجام بگیرد چون خرج عمده این کار همان کاغذ است. که دو سه بند کاغذ کافی است و روی هم رفته بیشتر از پانزده تومان نمیشود و اینکه آقای سید یعقوب دلسوزی کردند برای مطبوعات اینطور نیست: این کار برای مطبوعات ضرر دارد زیرا یک روزنامه کوچک چندین مطلب دارد که اخبار مجلس هم یکی از آنها است مطبوعات اگر می توانستند این کار را میکردند ولی نمی توانند و اگر بخواهند تمام مطبوعات هم کمک کنند خیلی زیاد تمام می شود.مجلس که خودش مطبعه دارد و با تجدید نظر در این راپرتی که اداره مباشدت داده تصور میکنم کمتر خرج شود چندین نفر از آقایان مدیران جرائید اینجا هستند و تصور میکنم یک کمیسیونی از آنها و چند نفر دیگر از آقایانی که اطلاعات در این قسمت دارند تشکیل شود و در این پیشنهاد آقای سردار معظم و این صورتی که داده شده شود و دقت کنند اینکار با یک مخارج جزئی میشود یک شاهی هم به بودجه مملکتی ضرر وارد نمیآورد و این دلسوزی آقای آقا سید یعقوب هم مورد ندارد برای اینکه از جرائم مجلس یک مخارجی میشود این هم یکی از آن مخارج باشد بلکه این از اهم مخارج است و چون پیشنهاد است و مورد بیش از این مذاکره را ندارد بقیه را در موقعش عرض خواهم کرد.

رئیس ـ آقای حاج عزالممالک (اجازه)

حاج عزالممالک ـ بنده از جمله اخیرشان میگیرم که میفرمایند خرجی بر بودجه مملکت تحمیل نمیشود بعد فرمودند از محل جرائم.فرق نمیکند چه از محل جرائم و چه از محل دیگر باز یک خرجی استکه باید بشود اما در اصل مطلب بعضی عقیده دارند طبع صورت مشروح مجلس لازم است وبعضی ها تصور میکنند لازم نیست و تحمیل هیچ خرجی را لازم نمیدانند و اینکه آقای ارباب کیخسرو و در این موضوع اظهار عقیده کرده باشند اینطور نست فقط ایشان یک راپرتی داده اند که صورت مشروح مجلس این مبلغ خرج دارد حالا در صورتی که این مسئله قابل توجه بشود میرود بکمیسیون محاسبات و آقایان هر عقیده میکنند در اینصورت بعقیده بنده این پیشنهاد مورد ندارد.

رئیس ـ آقای ارباب کیخسرو(اجازه)

ارباب کیخسرو ـ اینجا آقای آقا سید یعقوب در ضمن اظهاراتشان گمان می کنم اینطور فرمودند که بنده نظرم از این پیشنهاد صرفه مطبعه ای بوده که تأیید کرده ام گویا درست توجه نفرمودند بآن صورتیکه تقدیم کرده ام اگر توجه نفرمودند بآن صورتیکه تقدیم کرده ام اگر توجه بفرمایند آن روز که راجع بطبع صورت مشروح در اینجا مذاکره میشد بنده از مجلس استدعا کردم اگر موافقت میفرمایند در باب خرج آنهم یک نظری بشود تا اگر رأی میدهند با اطلاعات نسبت بخرج رأی بدهند.بنده در اینجا هیچگونه نظر شخصی در ضمن راپرت نداشتم فقط یک صورت خرجی بود که از مطبعه چه گرفته شده و از تندنویسی صورت چه گرفته شده است و اینکه میفرمایند مطبوعات داد و فریاد میکنند هیچ مربوط باینموضوع نست مجلس یک مطبعه دارد و مطبعه شخصی بنده هم فیست مجلس تا آنساعتی که میل دارد و رأی میدهد اداره مباشرت آنرا اداره میکند و آن ساعتی که نمیخواهد بجای دیگر واگذار کند اداره مباشرت هم هیچ نظر شخصی در این باب ندارد.

رئیس ـ رأی میگیریم باین پیشنهاد آقای شیروانی...

دست غیب ـ پیشنهاد مورد ندارد اجازه میفرمائید عرض کنم.

رئیس ـ بفرمائید.

دست غیب ـ این پیشنهاد آقای شیروانی در موضوع خرج صورت مجلس است بر فرض آنکه قابل توجه بشود آن وقت باید برود بکمیسیون و در آنجا ببینند که ممکن است خرج را کمتر از این کرد یا نه. این پیشنهاد حالا مورد ندارد بعد از آنکه مجلس رأی داد که صورت مشروح نطق وکلاء طبع شود آنوقت این پیشنهاد مورد دارد والا در صورتیکه باصل مطلب رأی داده نشده چطور میشود در این پیشنهاد رأی گرفت اول رأی داده شد آنوقت ممکن است باین پیشنهاد رأی گرفت وال حالا محل ندارد.

شیروانی ـ ممکن است پیشنهاد بنده بماند بعد از رأی گرفتن این پیشنهاد را میکنم.

رئیس ـ رأی میگیریم در اصل قضیه قرائت میشود بعد رأی میگیریم.

(بمضمون ذیل قرائت شد)

ما امضاء کنندگان ذیل پیشنهاد میکنیم که بفوریت هیئت محترمه رئیسه موجبات طبع و انتشار صورت مشروح مجلس را تهیه و مصارف اضافی آنرا برای تصویب بمجلس شورای ملی تقدیم دارند. رئیس رأی میگیریم. آقایانی که با این پیشنهاد موافق هستند قیام فرمایند.

(قریب به نصف نمایندگان قیام نمودند).

رئیس ـ تصویب نشد. اجازه میفرمائید جلسه ختم شود.

نمایندگان ـ صحیح است)

جلسه آتیه روز یکشنبه چهار ساعت قبل از ظهر دستور اولا راپرت کمیسیون راجع باعتبار یک دوازدهم مخارج برج اسد ثانیاً راپرت کمیسیون بودجه راجع بلایحه ده هزار تومان مخارج اثاثیه مأمورین وزارت خارجه ثالثاً راپرت کمیسیون مبتکرات راجع بطرح قانونی آقای آقا میرزا یدالله خان راجع بخشکانیدن سیاه آب شهریار در درجه چهارم راپرت کمیسیون بودجه راجع باعتبار خرید عمارت جهت ژنرال قنسول گری ایران در بادکوبه نسبت باین ترتیب مخالفی هست؟

(گفته شد خیر)

رئیس آقای قائم مقام الملک(اجازه)

قاءم مقام الملک ـ بنده خواستم استدعا کنم لایحه پوست بره را جزو دستور قرار دهند چون خیلی اهمیت دارد

رئیس ـ خوب درجه پنجم پوست بره است

قائم مقام الملک ـ مقدم باشد

رئیس ـ مقام باشد؟

قائم مقام الملک ـ بلی مقدم باشد

بعضی از نمایندگان ـ لازم نیست مقدم باشد

رئیس ـ رأی میگیریم در جزء دستور بودن کسی مخالف نیست؟

یک نفر از نمایندگان ـ خیر یک نفر دیگر ـ محتاج برأی نیست

رئیس ـ چون تقاضا نکرده اند مقدم باشد بر سایر مطالب رأی میگیریم آقایانی که موافقند لایحه پوست بره در دستور مقدم باشد قیام فرمایند

(عده قیام نمودند)

رئیس ـ تصویب نشد آقای طهرانی (اجازه)

طهرانی ـ عرضی ندارم

رئیس ـ آقا داور(اجازه)

داورـ عجالتاً دستور معین و مفصل شده است بنده میخواستم تذکر بدهم راجع بطرح قانونی صنایع مستظرفه که تهیه شده است امیدوارم در جلسات بعد جزء دستور بگذارند

رئیس ـ خواهد ماند برای روز سه شنبه آقای ضیاءالواعظین (اجازه)

ضیاءالواعظین ـ در جلسه گذشته آقای عدل الملک تقاضا کردند قرار داد تلگرافی و پستی که ا۰ز کمیسیون گذشته جزء دستور شود و بنا بود جزو دستور شود گویا فراموش شده است تقاضا می کنم جزو دستور شود.

رئیس ‌ـ کمیسیون خارجه در اینخصوص هنوز راپرتی نداده است

ضیاءالواعظین ـ راپرتش طبع و توزیع شده است

رئیس ـ راپرت کمیسیون فوائد عامه طبع و توزیع شده است ولی کمیسیون خارجه هنوز راپرت نداده.آقای وکیل الملک(اجازه)

وکیل الملک ـ می خواستم تقاضا کنم لایحه که دولت داده راجع بمطالبات مردم و شهریه ها و جزو دستور شود

رئیس ـ آن هم جزء دستور ثبت می شود.آقای عدل الملک (اجازه)

عدل الملک ـ بنده عرضی ندارم همان قضیه بود که آقای ضیاءالواعظین فرمودند

رئیس ـ‌ آقای نصرت الدوله (اجازه)

نصرت الدوله ـ بنده می خواستم سؤال کنم که تجدید نظر در نظامنامه داخلی بکجا رسید چندی قبل یک کمیسیون مخصوصی در این باب تشکیل شد و تاکنون در تجدید نظر در نظامنامه داخلی تأخیر شده است میخواستم علتش را بفهمم

رئیس ـ آقای رئیس کمیسیون اینجا تشریف دارند جواب می دهند

دست غیب ـ کمیسیون نظامنامه تشکیل شده است و مشغول مطالعه و تجدید نظر است و تقریباً نصفش هم گذشته است و نصف دیگرش در شرف خاتمه است. انشاءالله بزودی راپرت آن را بعرض مجلس میرساند.

(مجلس بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی مؤتمن الملک

منشی ـ م شهاب.

معظم السلطان