قانون تصویب رای حکمیت دولت ترکیه راجع به تحدید حدود ایران و افغانستان
مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دهم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دهم |
قانون تصویب رأی حکمیت دولت ترکیه راجع به تحدید حدود ایران و افغانستان - مصوب ۱۳ مهر ماه ۱۳۱۴
ماده واحده - مجلس شورای ملی رأی حکمیت دولت ترکیه را راجع به تحدید حدود ایران و افغانستان که مشتمل بر هفت فصل میباشد و درتاریخ ۲۴ فروردین ۱۳۱۴ مطابق پانزدهم مه ۱۹۳۵ میلادی صادر شده و ضمیمه این ماده واحده میباشد تصویب و به دولت اجازه اجرای آن رامیدهد.
این قانون که مشتمل بر یک ماده و متن رأی حکمیت و ضمائم آن است در جلسه سیزدهم مهر ماه یک هزار و سیصد و چهارده به تصویب مجلسشورای ملی رسید.
رییس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری
متن رأی حکمیت دولت ترکیه راجع به تحدید حدود ایران و افغانستان و ضمایم آن
اعلیحضرت شاهنشاه ایران
اعلیحضرت پادشاه افغانستان
نظر به میل صمیمی که متقابلاً برای رفع اختلاف نسبت به موسیآباد و تعیین خط سرحدی در قسمتهای تحدید نشده بین مملکتین ایران و افغانستاندارند و مایلند که بدین وسیله حسن موافقت و روابط برادرانه و دوستانه بین را تحکیم نمایند برای اجرای این مقصود اختیارداران خود را به ترتیب ذیلمعین نمودند.
اعلیحضرت شاهنشاه ایران جناب میرزا محمدتقیخان اسفندیاری سفیر کبیر
اعلیحضرت پادشاه افغانستان جناب فیضمحمدخان وزیر امور خارجه . اختیارداران مزبور پس از مبادله اعتبارنامههای خود که آنها را صحیح و معتبر یافته در مواد ذیل موافقت حاصل نمودند.
ماده اول - برای رفع اختلاف بین دولتین راجع به موسیآباد و همچنین تعیین خط سرحدی در قسمتی از حدود طرفین که تا حال تحدید حدود و نصبعلائم نگردیده دولتین حکمیت دولت جمهوری ترکیه را قبول و موافقت نمودند که بعد از امضای این قرارداد بلافاصله از دولت مشارالیها تقاضا نمایندکه اقدام به حکمیت نمایند حکم یا حکمهایی که دولت ترکیه معین مینماید پس از اجرای تحقیقات لازمه به هر طوری که حکمیت نمایند طرفین حکمحکمیت را قطعی دانسته عملی نمایند.
ماده دوم - دولتین متقبل شدند هر موقعی که دولت جمهوری ترکیه به طرفین تشکیل کمیسیون حکمیت را اعلام نمود در ظرف مدتی که دولتمشارالیها مقرر دارد نمایندگان خود را برای همکاری با حکم یا حکمهای دولت ترکیه تعیین و اعزام دارند و تخلف و تأخیر را جایز نشمارند و هر گاهیکی از طرفین در موقع معین از تعیین و اعزام نماینده خود خودداری کند و یا اینکه نماینده که تعیین شده در اقدام به وظیفه خود تعلل و مسامحه نمایدسایر نمایندگان ذیحق باشند که به وظیفه خود قیام نمایند و هر حکم و رأی که نماینده دولت ترکیه در رفع اختلاف نسبت به موسیآباد و تعیین خطسرحد در قسمتهای تحدید نشده مذکور در ماده اول بدهد طرفین مورد قبول قرارداده از آن تخلف و تجاوز ننمایند و بر طبق آن سرحد دولتین راتشخیص و نصب علائم کنند.
ماده سوم - دولتین تعهد نمودند که مخارج نماینده یا نمایندگان دولت ترکیه و سایر مخارجی که برای تحدید حدود از قبیل نصب علائم در قسمتهایتحدید نشده و مرمت علائم موجوده در قسمتی که در سال ۱۸۹۱ میلادی توسط ژنرال ماکلین تحدید شده و غیره تعلق بگیرد بالسویه پرداخت نمایند.
ماده چهارم - این مقاولهنامه به زبان فارسی در دو نسخه تحریر شده و اختیارداران طرفین که به این امر کاملاً مجاز میباشند این مقاولهنامه را امضاء و بهمهر خود مختوم نمودند.
در کابل به تاریخ ۱۶ اسفند ماه ۱۳۱۲ شمسی مطابق ۱۷ حوت ۱۳۱۲ سفیر کبیر شاهنشاهی محمدتقی اسفندیاری فیضمحمد وزیر امور خارجه.
سواد مراسله وزارت خارجه افغانستان
مورخه ۱۷ اوت ۱۳۱۲
نمره ۵۲۱۸
آقای سفیر کبیر
توقیراً در تعقیب مذاکرات شفاهی خاطر شریف را قرین استحضار میدارد دولت پادشاهی متبوع دوستدار موافقت نمودند که هیأتهای اعزامی طرفینپس از رفع اختلاف نسبت به موسیآباد فوراً نقشه تحدید حدود ژنرال ماکلین را در قسمتهای هشتادان با وضعیت حدود تطبیق و به نصب و مرمتعلائم اقدام نموده و نقاطی را که هر یک از طرفین برخلاف تحدید حدود ژنرال ماکلین تخطی و اشغال نموده باشند تخلیه و به طرف مقابل تحویل دهندو اگر فرضاً بین نمایندگان طرفین در تطبیق نقشه با وضعیت زمین موافقت حاصل نشد حکم و یا حکمهای دولت جمهوری ترکیه رفع اختلاف نمایندموقع را مغتنم شمرده احترامات فائقه را تجدید مینماید.
فیضمحمد وزیر امور خارجه
عالی قدر جلالتماب آقای محمدتقیخان اسفندیاری سفیر کبیر دولت علیه ایران به دربار کابل سواد مراسله که به وزیر امور خارجه دولت افغانستان نوشته شدهاست
مورخه ۱۶ اسفند ۱۳۱۲
نمره ۲۴۴۸
آقای وزیر
احتراماً در جواب مراسله جناب مستطاب عالی مورخه ۱۷ حوت ۱۳۱۲ نمره ۵۲۱۸ مشعر بر اینکه هیأتهای اعزامی طرفین پس از رفع اختلافنسبت به موسیآباد فوراً نقشه تحدید حدود ژنرال ماکلین را در قسمتهای دیگر هشتادان با وضعیت حدود تطبیق و به نصب و مرمت علائم اقدامنموده و نقاطی را که هر یک از طرفین برخلاف تحدید حدود ژنرال ماکلین تخطی و اشغال نموده باشند تخلیه و به طرف مقابل تحویل دهند و اگر فرضاًبین نمایندگان طرفین در تطبیق نقشه با وضعیت زمین موافقت حاصل نشد حکم یا حکمهای دولت جمهوری ترکیه رفع اختلاف نمایند زحمتافزامیشود که دولت متبوعه دوستدار به همین طور که فوقاً نوشته شده موافقت دارند.
سفیر کبیر شاهنشاهی - محمدتقی اسفندیاری
جناب مستطاب آقای فیضمحمدخان وزیر امور خارجه دولت علیه افغانستان
سواد مراسله وزارت خارجه افغانستان
مورخه ۱۷ حوت ۱۳۱۲
نمره ۵۲۱۹
آقای سفیر کبیر
احتراماً در تکمیل و تتمیم قرارداد تعیین خط سرحدی بین دولتین ایران و افغانستان و در تعقیب مراسله نمره ۵۲۱۸ مورخه ۱۷ حوت ۱۳۱۲ زحمتافزامیشود دولت پادشاهی متبوع دوستدار تصمیم گرفتهاند که هیأت اعزامی طرفین در معیت حکم و یا حکمهایی که دولت جمهوری ترکیه تعیینمینماید در تاریخ اول برج میزان ۱۳۱۳ در حدود هشتادان حاضر شده و بر طبق مدلول ماده اول قرارداد و مراسله نمره ۵۲۱۸ بدواً به رفع اختلاف درقسمت موسیآباد و بعد از آن به تطبیق نقشه ماکلین در قسمتهای هشتادان با وضعیت حدود و نصب و مرمت علائم اقدام و به تحدید حدود قسمتهایتحدید نشده اقدام نمایند علیهذا متمنی است نظریات دولت شاهنشاهی ایران را معلوم فرمایید تا در صورت موافقت به همین ترتیب عمل بشود موقعرا مغتنم شمرده احترامات فائقه را تجدید مینماید.
فیضمحمد - وزیر امور خارجه
عالیقدر جلالتماب آقای محمدتقیخان اسفندیاری سفیر کبیر دولت شاهنشاهی ایران مقیم در کابل
سواد مراسله به وزیر امور خارجه افغانستان
مورخه ۱۶ اسفند ۱۳۱۲
نمره ۲۴۴۹
آقای وزیر
با کمال احترام در جواب مراسله نمره ۵۲۱۸ مورخه ۱۷ حوت ۱۳۱۲ راجع به تصمیم دولت پادشاهی افغانستان در حضور هیأتهای اعزامی در معیتحکم یا حکمهای دولت جمهوری ترکیه در تاریخ اول مهر ماه ۱۳۱۳ در حدود هشتادان برای اجرای مدلول ماده اول قرارداد تعیین خط سرحدیزحمتافزا میشود که دولت شاهنشاهی متبوع دوستدار با این تصمیم دولت پادشاهی افغانستان کاملاً موافق و حتی عقیده دارند که میبایستمراقبتهای تامه به عمل آید که هیأتهای اعزامی در موعد مقرر در حدود هشتادان حاضر شوند که در اسرع اوقات شروع به اجرای مواد قرارداد بنمایندموقع را غنیمت شمرده احترامات فائقه را تجدید مینماید.
محل امضاء محمدتقی اسفندیاری
۲ - اطلاعات عمومی راجع به سرحد
ضمیمه - نقشه نمره ۱
۱ - سرحد بین ایران و افغانستان از ۳۵٫۳۷ تا ۲۹٫۵۰ درجه از شمال به جنوب تقریباً به طول ۸۱۵ کیلومتر امتداد یافتهاست - یک قسمت از آن کهتقریباً ۱۶۵ کیلومتر است در شمال چهل و پنج سال قبل از طرف ژنرال انگلیسی موسوم به ماکلین و بعد یک قسمت دیگر آن که بیش از ۲۷۵ کیلومتر درانتهای جنوبی طرف سیستان واقع است به توسط کلنل ماکماهون انگلیسی تحدید گردید. سرحدی که از طرف ماکلین تحدید گردیده به علامت نمره ۳۹ واقع در درجه ۳۴٫۲۰ و سرحدی که به توسط کلنل ماکماهون در سیاهکوه واقعه در درجه۳۱٫۳۰ تحدید گردیده عمل میشود. قسمتی که تقریباً ۳۷۵ کیلومتر میشود و در بین این دو منطقه واقع است تحدید نگردیده و راجع به تعیین و تحدید قسمت مزبور میباشد که به مامأموریت داده شدهاست.
۲ - وضعیت جغرافیایی منطقه سرحدی از شمال به جنوب به قرار ذیل است: سرحد مشترک بین روسیه شوروی و ایران از ذوالفقار شروع گردیده و از دشت اسلامقلعه و هشتادان عبور کرده و در طرف جنوب دره هریرود را تعقیبمینماید. دشت اسلامقلعه به وسیله هریرود و دشت هشتادان به وسیله چندین رشته قنات که ساختمان آنها قدیمی بوده و به واسطه چاهها آب به آنمیرسد مشروب میشوند منطقه مزبوره دارای قراء و اراضی مزروعه بوده و عده عشایر چادرنشین در آنجا خیلی زیاد نیست. بعد یک رشته کوههایکوچکی از مشرق به مغرب امتداد پیدا کرده و در میان آنها درهها و مناطق غیر مسکونه وجود دارد. بین قراء ایرانی و قراء افغانی یک منطقه لمیزرع که مساحت آن قریب یک صد کیلومتر میشود در طرف جنوب واقع است در آنجا دریاچه شور موسومبه نمکسار که در جنوب آن یک جلگه وسیع و دریاچه موسوم به دغپترکان واقع بوده و در دنباله آن یک جلگه دیگر پهناور کم ارتفاعی وجود دارد. از این دشت آخرین سلسله کوهها دارای پست و بلندی که جزو کوههای هندوکش میباشد نمایان بوده و به طرف جنوب غربی امتداد پیدا میکند محلمزبور یک فرورفتگی بین سلسله طویل کوههای انتهای غربی ایران و کوههای افغانستان تشکیل میدهد. اختلاف بزرگ موجوده بین وضعیت اختصاصی و کوههای هر یک از دو طرف کاملاً در جلگه آشکار است بعد دشت لمیزرع که ایرانیها دشت ناامید وافغانها دغنمدی مینمایند در طرف جنوب در یک مساحت بیش از هشتاد کیلومتر امتداد یافته و در انتهای جنوبی آن محل یک دریاچه موسوم بهدغتندی وجود داشته و در بهار آبهایی که از کوههای همجوار جاری میشود در محل مزبور جمع میگردد دریاچه مزبور در فصل تابستان خشک میشودو بعد اراضی مختصر ارتفاعی پیدا کرده و کوههای پست و بلندی که از هم دور هستند مشاهده میشوند درهها به طرف جنوب امتداد پیدا کرده و بهدریاچه هامون که در مشرق به وسیله دشت لمیزرع و در مغرب به وسیله کوههای مرتفع احاطه شدهاست منتهی میگردد. در قسمتهای مسطح این منطقه وسیعه ارتفاع متوسط زمین از دریا ۷۰۰ متر بوده در صورتی که ارتفاع پاره از کوهها از ۱۵۰۰ متر متجاوز میباشد.
۳ - جز سه مزرعه که در یزدان موجود است در این منطقه وسیعه هیچ محل مسکون و مزروعی مشاهده نمیشود ولی چند چاه و چشمه آب شیرین وشور با عمقهای مختلفه در آنجا موجود میباشد.
این منطقه به واسطه گرمای فوقالعاده در تابستان غیر قابل سکونت میباشد عشایری که در فصل تابستان در کوههای واقعه در مشرق منطقه مزبورهزیست مینمایند زمستان را در آنجا به سر میبرند و نظر به اینکه یک قسمت مهم سال را در آنجا میگذرانند منطقه مزبور را مثل منزل خود تصورمیکنند. عشایر مزبور چادرهای خود را در آنجا زده و شتران و رمههای خود را در نزدیکی چاهها نگاه میدارند نظر به اینکه بهار در آنجا زود شروعمیشود عشایر همین که برههایشان توانستند این مسافتهای طولانی را سیر نمایند مجدداً به کوهها میروند در زمستان چادرهای سیاه در اطراف هرچاهی شکل قریه به خود میگیرد در صورتی که در تابستان فقط قبرهایی از این قراء مهاجر باقی مانده و در بین آنها مار و عقرب حرکت میکند. آهوهای زیبا که در زمستان در آنجا خیلی زیاد است در تابستان از آنجا خارج میشوند ولی منطقه مزبور که صحرا نامیده میشود در واقع این طور نیستزیرا گیاه درشتی در آنجا میروید که غذای شترها و گوسفندان عشایر بوده و یک نوع درختهای کوچکی در آنجا به عمل میآید که آن را ساکساولمینامند و به مصرف سوخت میرسد. در پاره ایام زمستان یک باد شمال خیلی شدیدی در آنجا ورزیده و از یک هفته الی یک ماه لاینقطع ادامه پیدا میکند. در یزدان که در وسط منطقه مزبوره واقع است علائم تمدن قدیم خراسان مشاهده میشود. در عهد قدیم چندین قنات که به چاهها اتصال داشته و برایآوردن آب از مشرق به مغرب اختصاص داشت در آنجا وجود داشته و مناطق واقعه در مشرق دغپترکان مزروع بودهاند. فعلاً سه مزرعه موسوم به یزدانو نظرخان و کبوده در آنجا وجود دارد و فقط سه رشته از قنوات قدیمه را دائر کردهاند. مزرعههای مزبوره را هر گاه کلیه قنوات تعمیر شود میتوان توسعهداد و در آنجا ایرانی چادرنشین دیده نمیشود زیرا دهقانان ایرانی زارع میباشند.
۴ - تعداد اهالی این منطقه نامعلوم بوده و فقط عشایر مختلفه که اسامی آنها معروف است در آنجا وجود داشته و اهمیت آنها از تعداد چادرهایشانمعلوم میشود. محلهایی که هر یک از عشایر در زمستان اشغال میکنند در نقشه نمره ۲ تعیین شدهاست.
۳ - اجمال تاریخی راجع به منطقه سرحدی
۱ - ممالک ایران و افغان در ایام قدیم گاهی به طور متحد و گاهی به طور جداگانه زندگانی کرده و دارای یک زبان رسمی مشترک میباشند. سرحدات فعلی از انفکاک مناطقی که در تاریخ معروف خراسان در شمال و بلوچ در جنوب بود ایجاد گردیده ایرانیها مدعی هستند مناطق سرحدی کههنوز تحدید نشدهاست جزو متعلقات ایالات شرقی ایران محسوب میشود در صورتی که افغانها مدعی میباشند که مناطق مزبور جزو ایالت هراتاست. برای اینکه خاتمه به این اختلاف داده شود انگلستان که آن ایام حامی دولت افغانستان بود در تاریخ ۱۸۹۰ ژنرال ماکلین را مأمور تحدید سرحد هشتاداننمود و به طوری که قبلاً گفته شد سرحدی که به وسیله ماکلین تعیین گردید مملکتین آن را قبول کردهاند به علامت سرحدی نمره ۳۹ منتهی میشود.
۲ - افغانها راجع به منطقه که در جنوب خط ماکلین واقع است ادعا مینمایند که چون سرحدی که از طرف ژنرال ماکلین تحدید گردیده فقط شاملدشت هشتادان بوده و امیر عبدالرحمنخان که آن ایام حکومت میکرد رضایت خود را فقط برای این قسمت دادهاست و حال آن که تحدید سرحد درطرف جنوب هشتادان تعقیب شده و با این تحدید افغانستان موافقت ننموده و به این جهت چشمه غشهلوشی و اطراف آن واقعه در مغرب قسمتمزبور فعلاً در دست افغانها میباشد. در مراسله که وزارت امور خارجه انگلیس در تاریخ ۱۹۳۳٫۷.۷ به وزیر ایران نوشته (ضمیمه الف - ۶) اشعار گردیدهاست که چون نقشه که از طرفماکلین تهیه گردیده بود پیدا نشده لهذا نقشه را میفرستند که علائم سرحدی را که بعداً گذارده شدهاست نشان میدهد. در توصیف علامت نمره ۳۹ کهدر ورقه مشخصات علائم ماکلین داده شده تصریح گردیدهاست که علامت مزبور در انتهای کوههای گدایانه نصب شدهاست و از طرف دیگر در اولهمان ورقه مشخصات اشعار شدهاست که کوههای مزبور در جنوب هشتادان را تحدید نموده و پایینتر سرحد هشتادان در کوه گدایانه شروع میشود. ممکن است اختلافی بین نقشه که پیدا نشده و نقشه دوم که در دست است موجود باشد در صورتی که امیر عبدالرحمنخان خط ماکلین را کاملاً بهموجب مراسله خود که ضمیمه به این راپرت است (ضمیمه الف - ۵) قبول کردهاست با وجود این که اسم هشتادان در خاتمه مراسله مذکور گردیدهولی این تذکار طوری نیست که ثابت بکند که قبولی فقط شامل صحرای هشتادان است به علاوه هیچ اعتراضی از طرف افغانستان راجع به این نکته بهعمل نیامده و به موجب ماده ۳ مقاولهنامه که با ایران بسته شده با قبول علائمی که از طرف ماکلین گذارده شده بود دولت افغانستان علامت نمره ۳۹ راکه جزء علائم مذکورهاست قبول نموده و این موضوع اختلاف را مرتفع میسازد به این جهت علامت نمره ۳۹ را به مثابه انتهای خط ماکلین قبول نمودهو چشمه غشهلوشی و اطراف آن را متعلق به ایران شناختیم.
۳ - ادعای ایرانیها راجع به قسمت شمال خط ماکلین.
کمیسیون تحدید حدود ایران مدعی است که خط ماکلین باید از علامت سرحدی نمره ۱ تا علامت نمره ۳۹ منظور گردد و سرحد در منطقه واقعه درشمال علامت نمره ۱ تعیین نگردیدهاست و بالنتیجه کوتاهترین خطی که از علامت سرحدی نمره ۱ در مسیر هریرود امتداد پیدا میکند باید سرحد راتشکیل داده و در این صورت اسلامقلعه به ایران تعلق بگیرد صحیح است که مطابق نقشه ماکلین علامت نمره ۱ در شمالیترین منطقه سرحد ایران وافغانستان واقع نبوده و این علامت در اطراف اسلامقلعه و نزدیک دربند
خرابه واقع بوده و در شمال آن هیچ علامتی موجود نیست ولی متن یادداشتژنرال ماکلین متضمن تصریحاتی راجع به این موضوع میباشد در صفحه دوم یادداشت مراتب ذیل مندرج است:
(... در اراضی کافر قلعه واقعه بین هریرود و کالکله متعلق به افغانستان). و در خاتمه همان یادداشت برای تعیین امتداد خط سرحدی مراتب ذیل مندرج است:
(... و بعد خط کالکله تا هریرود امتداد مییابد).
ژنرال ماکلین رود کالکله را مثل سرحد در شمال علامت نمره ۱ - نشان داده و تعلق اراضی کافرقلعه (اسلامقلعه) به افغانستان اعلام داشتهاست ازطرف دیگر اراضی مزبوره از چندین سال به این طرف در تصرف افغانها بوده و در آنجا یک پست سرحدی دارند پست ایرانی در مغرب کالکله برقرارشدهاست. به این دلائل دعوی کمیسیون ایرانی موجه شناخته نشد ولی مجرای رود کالکله در این قسمت در یک طول ۶ کیلومتری پر شده و از بینرفتهاست. در نقشه ماکلین این قسمت به وسیله و نقطههایی نشان داده شده و اسم رود در آن جا تعیین گردیدهاست. به موجب این نقشه باید قبول کرد که ژنرال ماکلین شعبه غربی رود را سرحد قرار دادهاست ولی مجرای رود مدت نیم قرن به اندازه پر شده بود کهممکن نیست آن را در محل پیدا نمود و مجرای مزبور در محلی که راه هرات به مشهد به آن تلاقی میکنند مجدداً ظاهر گردیده و تا هرات امتداد پیدامیکند و به طوری که در نقشه نمره ۳ ضمیمه نشان داده شدهاست مجرای رود بلافاصله در شمال دربند خرابه منقسم میگردد ایرانیها میخواستندشرقیترین شعبه و افغانها غربیترین شعبه را به عنوان سرحد قبول نمایند نظر به اینکه همواره شعب مذکوره پر شده و جای آنها عوض میشود هیچیک از آنها را نمیتوان سرحد قرارداد یک خط مستقیم بین محلی که رود منشعب میشود و محلی که راه با رود تلاقی پیدا کرده و در آنجا رود مزبورمجدداً شروع میشود بهترین سرحد خواهد بود و باید سه علامت در دو انتها و در وسط این خط به طوری که در نقشه به وسیله (((((((((() نشانداده شدهاست نصب نموده و بعد در ملتقای رود از کالکله تا هریرود یک علامت دارای حروف (() گذارده و بین علامت مذکور و علامت (() و درکنار رود کالکله یک علامت دیگر دارای حرف (() نصب نمود تا اینکه سرحد در محل به طور آشکار نشان داده شود.
چون ژنرال ماکلین نقطه منتهیالیه سرحد را در هریرود تعیین و همچنین پروتکل سرحدی روسیه و افغان نشان میدهد که سرحد روسیه کمی بالاتر درشمال در حوالی ذوالفقار شروع میشود لهذا هریرود واقعه بین این دو نقطه باید سرحد را تشکیل دهد نظر به اینکه هریرود یک رود بزرگی است سرحدباید خط وسطالمیاه آن را تعقیب نماید.
۴ - تعیین خط سرحدی که هنوز تحدید نگردیدهاست
۱ - توصیف منطقه واقعه در انتهای خط ماکلین
خط ماکلین با وجود این که در چندین جا منحنی میباشد خطی است که بالمجموع از شمال به جنوب امتداد یافته و افغانستان در شرق و ایران در غربآن واقع میباشد. منطقه واقع در شمال یک خطی که از علامت سرحدی نمره ۳۹ به طرف مغرب امتداد یافته و منتهیالیه خط ماکلین میباشد باید تماماً به ایران تعلقبگیرد منطقه متنازعفیه در جنوب خط مزبور واقع است. کوههای شمتیغ جزو منطقه میباشد که در خط ماکلین تعیین نشدهاست. نظر به اینکه چاهسرخ در اول منطقه متنازعفیه واقع است متعلق به افغانستان میباشد. توضیحاتی که راجع به علامت نمره ۳۹ داده شده و در آخر ورقه مشخصات سرحدی ضمیمه یادداشت ماکلین مندرج است (ضمیمه الف - ۳) به قرارذیل است: این علامت خط ارتباطیه بین چاهسرخ و تیرگشت را حفظ مینماید خط مزبور از وسط دره که به وسیله کاتارخ سرخ و پیشامدگی علامت ۳۹ تشکیلمیشود عبور مینماید. بالنتیجه علامت ۳۹ طوری واقع شده که خط سرحدی راهی را که از چاهسرخ به تیرگشت میرود قطع نمیکند خود این کیفیت که لازم دانستهاند راهیکه از چاهسرخ شروع گردیده و به تیرگشت میرسد حفظ کنند معلوم مینماید که این نقطه متعلق به افغانستان است و اگر این طور نبود علامت ۳۹ درقلعه یالخر که مرتفعترین نقطهاست قرار میگرفت و هیچ ذکری از راه چاهسرخ - تیرگشت نمیشد. با در نظر گرفتن این مراتب لازم میشود که بعد ازعلامت ۳۹ خط سرحدی را طوری منحرف ساخت که چاهسرخ در خاک افغانستان بماند. ایرانیها در یادداشت خود مدعی هستند که موسیآباد به آنها متعلق است به جهت اینکه محل مزبور در شمال غربی چاهسرخ انتها نقطه خط ماکلین(ضمیمه ث - ۱) واقع میباشد در صورتی که نقطه انتهای خط ماکلین چاهسرخ نبوده و علامت ۳۹ میباشد که تقریباً در سه کیلومتری شمال غربینصب گردیدهاست. موسیآباد درست در ۲۲ کیلومتری غربی همان علامت سرحدی واقع است. ایرانیها سرحدی را تقاضا نمودهاند که از مشرق دریاچه (نمکسار) گذشته و بعد از چاهسرخ رباطترک را هم شامل باشد معذالک به طوری که در فوقگفته شد نظر به اینکه چاه سرخ در خاک افغانستان میماند ممکن نشد ترتیب اثری به تقاضای ایرانیها داده شود. افغانها مدعی شدند که باید سرحد طوری تعیین گردد که دارای خط منحنی که از شمال به مغرب موسیآباد در امتداد شمال غربی ادامه پیدا نماید بودهو بعد از علامت نمره ۳۹ چشمه غشهلوشی و کلیه دره سرگردان در خاک آنها بماند. با وجود اینکه از سالها متمادی عشایر افغانی عادت دارند به غشهلوشی و اطراف آن بیایند ولی نظر به اینکه موضوع به طوری که در فوق ذکر شده راجعبه سرحدی است که تعیین و قبول گردیدهاست تقاضای افغانستان غیر قابل قبول شمرده شد.
۲ - تعیین سرحد بعد از علامت نمره ۳۹ و اختلاف راجع به موسیآباد ریختن شالوده تعیین خط سرحدی بعد از علامت نمره ۳۹ که نقطه انتهای جنوبی خط ماکلین را تشکیل میدهد و جستجو نقاط مشخصه برای تعیینسرحد مزبور اینجانب را فوقالعاده مشغول کرده بود. کیفیت و اهمیت اختلاف راجع به موسیآباد همین قدر که امتداد خط سرحدی تعیین گردید به طور روشن ظاهر خواهد شد. من هیچ سند قراردادیبرای اینکه بتوان قسمت غیر مشخص سرحد را بالمجموع تعیین نماید پیدا نکردم حتی نقشه صحیحی در دست نبود بنابراین مجبور شدم پاره اطلاعاتیبه دست بیاورم که به موجب آن بتوان خط سرحدی را تعیین نمود برای نیل به این مقصود بدواً شروع به مطالعه اسناد دیگری که طرفین داده بودندنموده و پاره اظهاراتی که در مواقع مختلفه یکی از طرفین کرده و ممکن بود در نفع استدلال طرف دیگر تعبیر گردد همچنین اعترافهای مثبته طرفین رامورد توجه قرار داده و وقتی که استدلالاتی که طرفین در مذاکرات و مباحثات خود کرده بودند به نظر اینجانب غیر مکفی آمد مجبور شدم برای آنکهاظهار عقیده راجع به واگذاری اراضی متنازعفیه به طرفین نمایم مراجعه به اطلاعات نژادی و تاریخی همچنین اطلاعات جغرافیایی و توپوگرافی بکنم. با در ذهن داشتن این اطلاعات راجع به علامت نمره ۳۹ فکر کرده و میخواهم دو نکته ذیل را که ناشی از اظهارات قبل من میباشد مجدداً خاطرنشاننمایم.
نکته اول - نظر به وضعیتی که کلیه سرحد از شمال تا علامت نمره ۳۹ دارا میباشد اراضی که در شمال یک خطی میماند که از علامت نمره ۳۹ بهطرف مغرب امتداد مییابد باید بالطبع و به موجب قرارداد ماکلین به ایران تعلق بگیرد.
نکته دوم - و نیز توضیح دادم که به موجب توصیف راجع به علامت نمره ۳۹راه چاهسرخ - تیرگشت همچنین خود چاهسرخ باید در نتیجه قراردادمتقابله ماکلین افغانستان باقی بماند.
نقطه سوم اتکا - این نقطه را در تعیین نقطه سرحدی که از طرف شمال به دریاچه (نمکسار) منتهی میشود پیدا کردم دریاچه (نمکسار) از مدتها به اینطرف مورد استفاده طرفین بوده و مأمورین آنها مالیات اخذ کرده و نمک آن به معرض فروش گذارده میشود در یادداشتی که از طرف کمیسیون ایرانی بهما داده شده و سواد آن از طرف سفارت ایران به وزارت امور خارجه ترکیه ابلاغ گردید منجمله اشعار شدهاست:
ماده ۳ - راجع به معدن نمک واقعه در جنوب خوشآب و موسیآباد دولت ایران به احتیاجات افغانها به نمک اعتراف داشته و نمیخواهد مشکلاتیبرای استفاده آنها از نمک تولید نماید و برای این مقصود حتی قبول خواهد کرد که از خط استانوکو تجاوز شود معذالک نظر حکم محترم را به اینموضوع جلب مینماید که ایرانیها نیز احتیاج به نمک این محل دارند از طرف دیگر مساحتی که روی نقشه به عنوان معدن نمک نشان داده شده تماماًدارای معدن نمک نبوده و قسمتی از آن باطلاق و فاقد نمک است بنابراین لازم است سرحد را در این نقطه طوری تعیین کرد که یک قسمت نمک بهافغانستان تعلق بگیرد. دولت قبول میکند که سرحد از میان دریاچه نمک عبور کرده و طرفین از آن استفاده نمایند. از تحقیقاتی که در این نقاط به عمل آمد واضحاً معلوم گردیدکه طرفین احتیاج دارند به مقدار مختلف تحصیل نمک از این دریاچه شور نمایند در کنار شمال دریاچه (نمکسار) دو تپه وجود دارد که در روی نقشهنشان داده شدهاست یکی از آن دو تپه واقع در مشرق موسوم است به سیاهکدوی افغان و دیگری واقعه در طرف مغرب که موسوم است به سیاهکدویایران. از تحقیقاتی که به اتفاق کمیسیونهای طرفین در محل و در قراء اطراف به عمل آوردم برای من اطمینان حاصل شد که تپههای فوقالذکر حقیقتاًدارای همان اسامی میباشند. در یادداشتی که از طرف وزارت امور خارجه ایران در تاریخ ۱۵ حوت ۱۳۰۳ به سفارت افغانستان فرستاده شده و جزو اسنادی است که از طرفکمیسیون افغانستان تسلیم گردیدهاست سیاهکدو متعلق به افغانستان ذکر شدهاست (ضمیمهها). این مدارک به من ثابت نمود که سرحد لزوماً باید با عبور از بین سیاهکدوی ایران و سیاهکدوی افغانستان و دریاچه (نمکسار) اتصال پیدا کند این تحدید باکیفیت و اوضاعی که از سالها به این طرف موجود است مطابق بوده و به طوری که تجربه نشان میدهد احتیاجات مملکتین را از نمک تأمین مینمایدبدین طریق دو تپه سیاهکدو به عنوان سومین نقطه اتکا برای تحدید سرحدی انتخاب گردید.
نقطه چهارم - من خواستم خطی را که باید سرحد را با شروع از علامت نمره ۳۹ تعقیب نموده و به تپههای سیاهکدو اتصال پیدا نماید تصریح نمایم. معادن نمکی که مورد استفاده ایران است در مغرب دریاچه و معادن مورد استفاده افغانها در کنارههای شمالی و شرقی دریاچه واقع میباشد و این خطجدید نباید ضرری به استخراج نمک وارد آورد. در موقع تحقیقاتی که در منطقه واقعه در شمال دریاچه (نمکسار) به عمل آوردهام راجع به روابط روزانه طرفین بین چاه فاضل و موسیآباد همچنین دائربه پلیس و تفتیش سرحد اطلاعاتی تحصیل کردم. عشایر و گلههای افغانی که میخواهند از رود سرگردان که از جنوب خوشآب جاری است عبور کردهو به طرف شمال بروند از طرف پست سرحدی ایرانی در خوشابه ممانعت گردیده و توقیف میشوند ولی به عشایر و گلههایی که بدون عبور از رودحرکت مینمایند مزاحم نمیشوند بدین طریق پست سرحدی مزبور عملاً اراضی را به طور عادی تحدید مینماید به طوری که اهالی مملکتینمیتوانند آزادانه از دریاچه دوز (نمکسار) استفاده نمایند. به این ترتیب یک نقطه اتکایی در نتیجه اینکه سرحد از رود سرگردان در مشرق چاه فاضلعبور میکند به دست میآید.
نقطه پنجم - این نقطه باید بین علامت نمره ۳۹ و چاه فاضل قرار گیرد هر گاه کیفیت و شکل طبیعی و موقعیت کوههای شمتیغ در نظر گرفته شود لازممیآید سرحد را در خط قله و دامنههای شمالی کوههای مزبور برقرار نموده و من هیچ سندی راجع به این موضوع که جنبه قراردادی داشته باشد پیدانکردم در مراسلات سیاسی متبادله دولت ایران از تجاوز افغانها به موسیآباد شکوه نموده و نسبت به این اوضاع شکایت کرده بود. جز راجع بهموسیآباد از هیچ مناقشه که مبادله مراسلات سیاسی را در مورد اراضی واقعه بین علامت نمره ۳۹ و چاه فاضل موجب گردیده باشد اطلاعی پیدانکردم. دامنههای شمالی کوههای شمتیغ همچنین دامنههای جنوبی آن از ایام خیلی قدیم محل سکونت عشایر افغان در فصل زمستان بودهاست عشایر مزبورههمهساله زمستان را در آنجا میگذرانند. اقامت عشایر مزبور در آنجا از قبرستانهایی که در نقاط مختلفه وجود دارد معلوم است عشایر در فصل زمستان بهآنجا آمده و در اطراف چشمهها سکنی میکنند عشایر مزبوره در پاره نقاط چاههایی نیز حفر کردهاند صحت توضیحاتی را که در یادداشت تتمیمی(ضمیمه ۲) که از طرف کمیسیون افغانستان تقدیم گردیدهاست و راجع به چشمه و چاههای مزبوره بود در محل ملاحظه نمودیم هیچ مدرکی راجع بهاقامت ایرانیها در این منطقه و استفاده آنها از آنجا وجود ندارد بنابراین قهراً باید معترف شد که این نقطه متعلق به افغانها است راجع به تحدید سرحد بعداز علامت ۳۹ اصول ذیل را اتخاذ گردید قسمت شمالی خطی که از علامت نمره ۳۹ به طرف مغرب امتداد پیدا کردهاست باید به ایران واگذار گردیده و دامنههای شمالی کوههای شمتیغ کهمحل سکونت افغانها است به افغانستان واگذار شده و رود سرگردان که در مقابل چاه فاضل جاری میشود در امتداد سرحد باقی مانده و خط سرحدی بهدریاچه اتصال داده شده و آن را از بین دو سیاهکدو عبور دهد: هر گاه به حل اختلاف راجع به موسیآباد موفق شویم ممکن خواهد بود خط سرحدی را که از علامت ۳۹ به دریاچه نمکسار امتداد پیدا میکند به طورقطعی تعیین نماییم.
۳ - موضوع موسیآباد
محل موسوم به موسیآباد مرکب است از یک چشمه و سه کلبه محقر گلی در بزرگترین این سه کلبه قراولان افغانی سکنی میکنند دو کلبه دیگر را یکنفر افغانی مورد استفاده قرار دادهاست آب موسیآباد از چشمه که آب آن از چاههایی که به یکدیگر اتصال پیدا کردهاند حاصل میشود مجرای چاههایمزبور از شمال شروع گردیده و در طول تقریباً یک کیلومتر به طریق فنی بنایی و ساخته شدهاست. کلبههای محقر گلی دارای قیمت و اهمیت نمیباشند آب است که اهمیت و قیمت به اراضی واقعه در اطراف موسیآباد میدهد علاوه بر چشمهای که شرح آن را دادم در جنوب شرقی موسیآباد چشمههای دیگری به طور متفرق وجود دارد. چشمههای مذکور در حدود اماکن زمستانی عشایر افغانی واقع شدهاند عملاً موسیآباد تحت اشغال افغانها بوده ولی ایران از لحاظ حقوقی هیچ وقتاین اشغال را نشناخته و همواره بر علیه آن اعتراض کردهاست به موجب اسنادی که از طرف دولت افغانستان برای رد اعتراضات دولت ایران نسبت به اشغال موسیآباد (ضمیمه ۲ - ب) به ما داده شد دولتانگلستان کراراً برقرار ماندن استاتوکو را در موسیآباد تقاضا کردهاست از این اسناد مستفاد میشود که هیچ جنبه قطعی و متکی به اساس حقوقی راجعبه اشغال موسیآباد از طرف افغانها در آن ایام داده نشدهاست فقط اشغال عملی از طرف افغانها نمیتواند در مقابل اعتراضات ایرانیها حق مالکیتحقوقی و قراردادی به افغانها بدهد. چشمه موسیآباد و مستحفظین سرحدی در خطی که از علامت نمره ۳۹ به طرف مغرب امتداد یافته قرار گرفتهاست. آبی که سبب آبادی این محلگردیده در اراضی جاری میشود که بلاتردید متعلق به ایران است. بنا بر دلائل مزبوره تصمیم گرفتم منطقه موسیآباد را به دو قسمت تقسیم کرده و خاکی را که چشمه در آن واقع است و اراضی که از چشمه مزبورمشروب میشود با دو بنای گلی به ایران واگذار نموده و محل سکونت زمستانی عشایر را واقعه در روبرو و جنوب و همچنین قبرستان و چشمههای آنقسمت را به افغانستان واگذار بکنم. طرفین متعاهدین بر طبق این تصمیم حکمیت میتوانند این واگذاری را بدون اشکال و مصارف متقابله انجام دهند مسلم است که املاک خصوصی تابعمقررات عمومی قوانین میباشد مزایای سیاسی و اداری تصفیه اختلاف موسیآباد که از سی سال به این طرف لاینحل مانده بود بیشمار است.
۴ - تحدید قطعی سرحد بین علامت سرحدی نمره ۳۹ و دریاچه نمکسار
در فوق اظهار کردم که چطور برای من ممکن گردید مأخذهایی را که برای تعیین سرحد به کار میخورد پیدا نمایم با استفاده از این مأخذ و با در نظرگرفتن راه حلی که برای اختلاف موسیآباد پیدا گردید من قطعاً سرحد را روی نقشه ترسیم نمودم در ترسیم این خط سرحدی به نظر من صحیح نیامد کهبه حد زیادی رود سرگردان را مأخذ قرار دهم زیرا رود مزبور در قسمت اول خود به طور محسوسی به طرف شمال غربی جریان داشته و به واسطهعرض مجری خود برای سرحد مناسب نیست. برای تسهیل امور پستهای سرحدی طرفین که برقرار خواهد شد ناچار خط سرحدی را از تپههایی که دراراضی آشکار است انتخاب نمودم.
خط سرحدی که به طور قطعی از علامت سرحدی نمره ۳۹ تا دو سیه کدو تعیین گردیده و همچنین محل علامتهایی که در این خط گذارده خواهد شد بهقرار ذیل میباشد:
(نقشه نمره۳)
علامت نمره ۴۰ روی تپه کوچک واقعه در ۳ کیلومتر و نیمی مغرب علامت نمره ۳۹.
علامت نمره ۴۱ روی تپه اتامحمد در چهار کیلومتر و نیمی علامت فوقالذکر.
علامت نمره ۴۲ روی تپه (انس سرت) در چهار کیلومتر و نیمی مغرب علامت فوقالذکر.
علامت نمره ۴۳ روی تپه واقعه تقریباً در پنج کیلومتری مغرب علامت فوقالذکر.
علامت ۴۴ روی تپه واقعه تقریباً در چهار کیلومتری مغرب علامت فوق در دامنه غربی دره سرگردان و در مشرق چشمه سید و (نقشه نمره ۴).
علامت نمره ۴۵ در ۱۰۰۰ متری مغرب علامت فوق و در ۱۵۰ متری شمال قبرستان افغانی.
علامت نمره ۴۶ در ۴۰۰ متری جنوب غربی علامت فوق و نزدیک زاویه آخرین دیوار باغ موسیآباد.
علامت نمره ۴۷ در ۱۲۰۰ متری جنوب غربی علامت ۴۶ و در دامنه واقعه در مغرب چشمه نوری.
بعد از علامت نمره ۴۷ سرحد به طرف جنوب (نقشه نمره ۳) با عبور از یک طول تقریباً دو کیلومتری از خط کوچک مقسمالمیاه امتداد یافته و بهجنوب رود سرگردان سرازیر میشود.
علامت ۴۸ روی قلعه واقعه در ساحل شمالی رود مزبور ساخته خواهد شد از آنجا سرحد در طرف جنوب غربی رود سرگردان را در یک طول ۴کیلومتری تا تپه کوچکقرهداشتپه در دره تعقیب کرده و علامت نمره ۴۹ در آنجا گذارده خواهد شد. از آنجا سرحد رود سرگردان را عبور و به خط قله قسمت غربی کوه شمتیغ زنگلاب رسیده و در آنجا به فاصله دو کیلومتر و نیم دورتر علامت نمره ۵۰در قله (نار یا بیزوری) قرار داده شده و علامت نمره ۵۱ در چهار کیلومتر و نیمی در جنوب علامت قبل روی شتتپه قرار داده خواهد شد (درست استکه افغانها مالکیت تپه چاهفاضل را مطالبه میکنند ولی این تپه به علاوه اینکه در مغرب رود سرگردان واقع است تنها تپهاست که دشت سارگون متعلقبه ایران را حفظ و حراست میکند بنابراین آن را به ایران واگذار کرده و به همان دلیل در آنجا سرحد را از مشرق رود سرگردان گذراندم.
بعد از علامت نمره ۵۱ سرحد مجدداً به رود سرگردان سرازیر شده و تقریباً در طول ده کیلومتری آن را تعقیب نموده و به نقطه انشعاب دو بستر اینرودخانه که یکی کهنه و دیگری تازهاست متصل میشود و در آنجا علامت نمره ۵۲ قرار داده خواهد شد. از آنجا خط سرحدی تقریباً در یک طول ده کیلومتری مجرای کهنه رود سرگردان را تعقیب نموده و سیاهکدوی افغانستان را به افغانستان و سیاهکدویایران را به ایران گذاشته و به دریاچه نمکسار منتهی گردیده و در آنجا در ساحل علامت نمره ۵۳ قرار داده خواهد شد از این نقطه سرحد در جنوب ازدریاچه گذشته و در مغرب به ساحل دریاچه کالیارک میرسد.
۵ - سرحد در جنوب دریاچه نمکسار
کالیارک جنوبیترین زاویه دریاچه نمک را تشکیل میدهد این محل قریه نبوده و محل قشلاقی عشایر زیاد افغانی است تعلق محل مزبور به افغانهاناشی از اسناد دیگر نیز میباشد بنابراین خط سرحدی از علامت نمره ۵۴ که در ساحل دریاچه در شش کیلومتری شمال غربی محل مزبور قرار دادهخواهد شد شروع خواهد گردید.
نقشه نمره ۵
یک راهی بین ایران و افغانستان در قسمت جنوبی دریاچه نمک امتداد یافته و از کالحوض عبور میکند لازم است دولتین در این راه پستهایسرحدی برقرار نمایند بهترین محل بالطبع طرفین کالحوض خواهد بود پست ایرانی ممکن است در دامنه غربی کالحوض و پست افغانستان در دامنهمقابل قرار داده شود. کالحوض قریه نبوده و یک محل غیر مسکونی دارای دو آبانبار آجری که ساختمان آنها قدیمی است میباشد فاصله بین آنها ۵۰ متر است پارهقسمتهای آبانبارهای مزبور خراب و متروک گردیدهاست ولی میتوان آنها را تعمیر نموده و برای پستهای سرحدی مورد استفاده قرار داد به این دلیلباید آبانبار واقعه در مغرب را به ایران و آبانبار مشرق را به افغانستان واگذار نمود.
علامت نمره ۵۵ در یک فاصله متساوی بین این دو آبانبار قرار داده خواهد شد از این نقطه خط سرحدی تقریباً در یک فاصله ۸ کیلومتری به طرفجنوب رفته و به منتهی نقطه هاشمتپه رسیده و علامت نمره ۵۶ در قله تپه مزبور قرار داده خواهد شد علامت نمره ۵۷ روی طلعتتپه واقعه در ۷کیلومتری جنوب شرقی علامت فوقالذکر قرار داده خواهد شد این نقطه انتهای منطقه دریاچه دغپترکان میباشد و عشایر چادرنشین افغانی در نواحیمغرب محل مزبور که مرتع آنها میباشد با وجود حضور ایرانیها که یزدان را واقعه در ساحل شرقی دریاچه در تصرف دارند به طور متفرق ساکنهستند. خط سرحدی در این منطقه موکول به سرنوشت محل یزدان است اگر نقاط یزدان و کبوده از طرف ایرانیها اشغال نشده بود ممکن بود سرحد رااز طلعتتپه در مسیر عمومی جنوب با قطع دغپترکان قرار داد. ولی اگر قبول بکنیم که این ناحیه متعلق به ایران است لزوماً باید خطوط ارتباطیه برایاین نقطه قائل بشویم.
۵ - موقعیت یزدان
محل یزدان که فعلاً مرکب است از یک مزرعه و چند خانوار سکنه و یک پست ژاندارمری و یک دفتر گمرکی در دست ایرانیها است و کبوده واقعه در۱۲ کیلومتری جنوب یزدان که دارای یک مزرعه و چند خانوار سکنهاست نیز تحت اشغال ایرانیها است. بین این دو محل مزرعه نظرخان متعلق بهیک نفر افغانی واقع میباشد در اطراف محلهای مزبور نقاطی وجود دارد که عشایر افغانی در ایام زمستان از آن استفاده میکنند دولت افغانستان مدعیاست که این اراضی به او متعلق بوده و جزو منطقهای است که تا حال تحدید نگردیده و ایرانیها از عدم انتظامی که در ایام انقلاب در افغانستانحکمفرما بود استفاده و در آنجا مستقر شدهاند و در این صورت اشغال اراضی مذکوره از طرف ایرانیها نمیتواند عنوان مالکیت قانونی داشته باشد. ایرانیها اوراقی ارائه کردند که مشعر بر حق مالکیت آنها در ایام خیلی قدیم نسبت به مناطق مزبور میباشد افغانها هم به نوبه خود اسناد مخالف اسنادایرانیها ارائه دادند مطالعه کلیه اسناد مزبوره واضحاً نشان داد که موضوع در واقع راجع به اوراق مالکیت خیلی قدیمی است که از طرف اشخاصمتفرقه صادر گردیدهاست بنابراین ممکن نبود اسناد مزبور را به مثابه اسناد رسمی مث بته که بتواند وضعیت جغرافیایی خط سرحدی را عوض نمایدفرض نمود. افغانها هیچ وقت اعتراضی نسبت به اشغال این منطقه از طرف ایرانیها ننمودهاند تصرف این اراضی از طرف ایرانیها به علل و جهاتمبنی بر ضرورت و احتیاج بوده که کاملاً شبیه به علل و جهاتی است که افغانها را وادار نمود که در منطقه شمال دریاچه نمک مستقر شوند. با فقدانمدارک مثبته وضعیت حاضره را باید بالطبع برای تصمیمی که راجع به خط سرحدی اتخاذ خواهد شد مدرک قرار داد. بنابراین دلائل محلهای یزدان و کبوده به ایران واگذار گردیده و مزرعه نظرخان واقعه بین این دو نقطه که مالک تبعه افغان آن هیچ وقت تابع اوامر پستایرانی نبودهاست به افغانستان واگذار میشود. بنابراین راه یزدان که با عبور از چشمه پترکان و چاهتوم به داخل ایران میگذرد همچنین راه کبوده که آن نیز از میان خوشابه (معصومآباد) و ملکی داخلخاک ایران میشود باید به ایران تعلق بگیرد بنا به مراتب فوق خط سرحدی باید بعد از طلعتتپه به سمت جنوب شرقی امتداد یافته و به قله واقعه در نهکیلومتری که در آنجا علامت ۵۸ قرار داده خواهد شد منتهی گردد. خط سرحدی در امتداد جنوب شرقی تا نقطه موسوم به کوچکقره واقعه در پنجکیلومتری ساحل دریاچه که در آنجا علامت سرحدی ۵۹ گذارده خواهد شد ادامه پیدا خواهد کرد در صورتی که علامت نمره ۶۰ باید در همان امتداد وبا قطع نقطه شمالی دریاچه روی تپه واقعه در جنوب مصب کاچرود قرار داده شود. بدین ترتیب چشمه پترکان و چاه توم در خاک ایران باقی مانده و چشمه هماکوه و چاه محمد در خاک افغانستان باقی خواهد ماند و سرحد امتداد شرقیرا در یک فاصله ده کیلومتری تعقیب نموده و علامت نمره ۶۱ در چهار کیلومتری در شمال گمرکخانه یزدان (نقشه نمره ۶) و علامت نمره ۶۲ در نقطهواقعه در ۴٫۵ کیلومتری شمال شرقی گمرکخانه فوقالذکر و در ۱۰۰ متری مشرق ابتدای مجرای آب که به طرف یزدان میرود و تقریباً در پنج کیلومتریجنوب شرقی علامت نمره ۶۱ قرار داده خواهد شد.
علائم نمره ۶۳ و ۶۴ و ۶۵ به قرار ذیل قرار داده خواهد شد. اولی در ۲٫۵ کیلومتری جنوب غربی علامت ۶۲ در کنار شمالی نهر حوض و دومی تقریباً دو کیلومتر و نیمی مغرب علامت فوقالذکر و در کنار جنوبینهر مذکوره و سومی تقریباً در دو کیلومتری غربی علامت ۶۳ در کنار شمالی مجرای نهر فوقالذکر بستر نهر حوض سرحد بین علامت ۶۳ و ۶۵ قرارداده شده و بعد سرحد رو به جنوب غربی رفته تا مجرای آب موسوم به شورآب در یک مساحت پنج کیلومتری با گذاشتن مزرعه نظرخان در افغانستانادامه پیدا کرده و علامت سرحدی نمره ۶۶ در کنار شمالی شورآب قرار داده شدهاست. بعد سرحد مسیر جنوب شرقی را گرفته و به علامت نمره ۶۷ که در قلهشور واقعه تقریباً در دو کیلومتری جنوب شورآب قرار داده شده منتهی میگردد واز آنجا در یک مساحت پنج کیلومتری در مسیر کوه کبوده به طرف جنوب رفته و مزرعه و قله کبوده را در خاک ایران میگذارد.
علامت نمره ۶۸ در کنار شمالی رود غلوکه که از شمال کوه کبوده عبور میکند قرار داده خواهد شد. با واگذاری راهی که از کبوده به خوشابه(معصومآباد) میرود همچنین چشمه و کوه مازنگی به ایران سرحد در مسیر جنوب غربی و دامنههای شمالی و غربی کوه کبوده و قدری دورتر امتدادپیدا میکند به طوری که راهی را که از دامنههای مزبوره به طرف شورآب خواهد رفت برای افغانستان میگذارد برای تأمین این ترتیب علامت نمره ۶۹در یک محل مسطح در مغرب کوههای کبوده (نقشه نمره ۵) قرار داده خواهد شد. بعد خط سرحدی در یک مسافت ۱۲ کیلومتری به سمت جنوب غربی رفته و تپه واقعه در شمال غربی کوه نمک منتهی میشود در آنجا علامت نمره۷۰ گذارده شده و از آنجا در امتداد جنوب غربی بالای تپهها را سیر کرده و به دهنه شورآب واقعه در یک مساحت تقریباً ۱۵ کیلومتر منتهی میگردد.
علامت نمره ۷۱ روی تپه واقعه در شمال گردنه مزبور گذارده خواهد شد. چشمه شورآب در افغانستان مانده و چاهتک و معصومآباد (خوشابه) در خاکایران باقی خواهد ماند. سرحد باز با امتداد به طرف جنوب غربی از چشمه هوراب گردنه را قطع نموده و خط مقسمالمیاه را تعقیب کرده به طرف قلهگوریکوه بالا رفته و در آنجا علامت نمره ۷۲ گذارده خواهد شد.
۶ - سرحد در منطقه لمیزرع
سرحد در امتداد جنوب بعد از گوریکو سیر کرده و ملکی در ایران و کاریزک شهاب را در افغانستان گذاشته و به نقطه غربی دو کوه سیاهدوقولو که انتهایقسمت کوههای افغانستان را تشکیل میدهد منتهی میگردد علامت نمره ۷۳ در ۵۰۰ متری غربی نقطه مذکور قرار داده شدهاست نقطه موسوم بهگولورد در ایران میماند. بعد سرحد تقریباً دشت ناامید را از وسط قطع کرده و در امتداد جنوب شرقی ادامه پیدا نموده و علامت نمره ۷۴ تقریباً در یک مسافت تقریباً ۳۵کیلومتری علامت سرحدی نمره ۷۳ و تقریباً در ۱۵ کیلومتری غربی چاهمزار قرار داده شدهاست. سرحد با تعقیب همان امتداد در یک مسافت تقریباً ۲۵ کیلومتری چاه مزار را در افغانستان گذاشته و از ۵۰۰ متری مغرب چاه سنگر عبور کرده و علامتنمره ۷۵ در این نقطه قرار داده شدهاست.
نقطه موسوم به سرختیغ در خاک ایران میماند با وجود اینکه افغانستان حاکمیت ایران را در این محل قبول ندارد وضعیت جغرافیایی آن در دامنه کوههاو در راههای ایرانی چنین تحدیدی را ایجاد میکند. سرحد در یک مسافت ۱۵ کیلومتری در همان امتداد ادامه پیدا کرده و به نقطه واقعه در کنار در این دره رسیده و در آنجا علامت نمره ۷۶ قرار داده خواهدشد. علامت نمره ۷۷ در یک نقطه تقریباً دوازده کیلومتری جنوب شرقی علامت ۷۶ و در چهار کیلومتری غربی تپه سنگلاخ واقعه در انتهای شمالی کوههایهفتادگر و علامت ۷۸ تقریباً در ۷ کیلومتری علامت فوق در راهی که از چاه دمدم و چاه سگک میرود و در ۵ کیلومتری غربی در چاه سگک برقرارخواهد شد. نظر به اینکه دعوی افغانها راجع به مالکیت چاه سگک بیاساس شمرده شد محل مزبور به ایران واگذار گردیده و چاه دمدم در خاک افغانستان باقیمیماند بعد خط سرحدی تقریباً در یک مسافت ۱۵ کیلومتری به طرف جنوب امتداد پیدا کرده و در خط مستقیم تا علامت نمره ۷۹ که روی تپه واقعهدر مدخل گردنه غورغوری قرار داده خواهد شد و در کنار جنوبی مجرای آبی که از این دهنه خارج میشود ادامه پیدا میکند و دهانه غورغوری در خاکایران میماند.
۷ - سرحد در منطقه کوهستانی
لزوم دخول در منطقه کوهستانی در حالی که خط سرحدی در منطقه لمیزرع در امتداد جنوبی سیر میکند ناشی از این است که باید به سیاهکوه که انتهایخط ماکماهون است برسد نگاهداشتن خط ماکماهون بر طبق مقررات مقاولهنامه لازم میباشد با اینکه خط ماکماهون در جنوب و خط ماکلین در شمالبایستی اتصال پیدا نمایند برعکس در نتیجه اینکه اولی از دریاچه هامون شروع گردیده و به طرف مغرب میرود و دومی امتداد جنوب شرقی را ازهشتادان تعقیب مینماید از هم جدا و دور میشوند و در این باب لازم به اظهار عقیده راجع به یک وضعیتی که علل آن مربوط به ایام قدیمی استنمیباشد وضعیت جغرافیایی در این منطقه نشان داده که کوه التای واقعه در نزدیکی قلعه خورماقا در جنوب دهنه غورغوری یک نقطه خیلی آشکاریبرای تحدید حدود میباشد سیاهکوه نیز در جنوب کوه مزبور واقع شدهاست نظر به اینکه این نواحی غیر مسکون میباشد خطی که از آنجا به طرفجنوب کشیده میشود سرحد را تشکیل داده و کوههای مرتفع که در مغرب این خط میماند ممکن است به ایران تعلق داشته و قلههای نسبتاً پستترکوههای مزبور که در طرف دریاچه هامون سرازیر میشود به تصرف افغانستان درآید با وجود اینکه افغانها تمدید خط سرحدی را بعد از سیاهکوه بهطرف شمال غربی با تعقیب خط قله تقاضا کرده بودند ولی مبادرت به آن ممکن نگردید زیرا دلیل موجهی برای این اقدام وجود نداشت و همان طوریکه به عشایر افغانی در اطراف انتهای جنوبی خط ماکلین حق داده شد لازم است به همان ترتیب با عشایر بلوچ و کرد ایرانی که در اطراف انتهای غربیخط ماکماهون ساکن میباشند رفتار شود. در صورتی که عشایر ایرانی صاحب جلگههایی در اطراف سیاهکوه میباشند میتوان گفت که عشایر افغانیدر آنجا وجود ندارند بنابراین خط سرحدی باید بعد از مدخل دهنه غورغوری در امتداد سیاهکوه به سمت جنوب سیر نماید. علامت نمره ۸۰ درمرتفعترین قله کوه آلتای قرار خواهد گرفت بعد خط سرحدی به کوه مرتفع دیگر واقعه در جنوب کوه اولی رفته و از آنجا تخته سنگهای ساریقایا را کهیک خط فاصل طبیعی مثل یک دیواری تشکیل میدهد تعقیب نموده و به تپه فؤاد رسیده و در آنجا علامت نمره ۸۱ قرار داده خواهد شد (نقشه نمره۷). از آنجا خط سرحدی بالای اینجیگایا را تعقیب و به طرف مجرای آب اسیران سرازیر شده و علامت نمره ۸۲ روی قله وسطی که ۴ کیلومتر آن طرفواقع گردیدهاست قرار داده شده و علامت نمره ۸۳ در قله سپوریتپه که در ۳ کیلومتری جنوب علامت فوقالذکر واقع است گذارده خواهد شد. اینسرحد کوه اسپران را به افغانها واگذار خواهد نمود که از آنجا سنگ آسیا استخراج مینمایند و چشمه آب شور اسپران که عشایر لازم دارند نیز به افغانهاتعلق خواهد گرفت و صحرای اسپران که در مقابل کوه سرخپر زوری امتداد پیدا میکند به ایرانیها تعلق میگیرد با اینکه وجود یک کلبه محقر و چندمزرعه نزدیک چشمه اسپران که اظهار میشود متعلق به یک نفر ایرانی است مورد مذاکره واقع گردید ایرانی مزبور پیدا نشده و از طرف دیگر اینموضوع کافی نبود که وضعیت جغرافیایی سرحد تغییر داده شود. از تحقیقاتی که به عمل آمد معلوم شد که این محل به افغانها متعلق است. قلهای کهروی آن علامت نمره ۸۳ باید قرار گیرد قلهای است که در مغرب راهی که از اسپران به طرف گلنی میرود واقع میباشد و راه مزبور متعلق به افغانستاناست.
خط سرحدی در مسیر جنوبی در یک مساحت تقریباً ۷ کیلومتر ادامه پیدا کرده و منتهی به قله منفردی واقع شده موسوم به قله سردار که روی آنعلامت نمره ۸۴ نصب خواهد گردید بعد سرحد با قطع پاره مجاری آب و چندین تپه باز به طرف جنوب امتداد یافته و به طرف سیاهکوه رفته گلنی وچاهمار را در افغانستان و شند بلوچ را در ایران خواهد گذاشت.
علامتهای نمره ۸۵ (نقشه نمره ۵) و نمره ۸۶ و نمره ۸۷ به قرار ذیل قرار خواهند گرفت.
علامت اولی در قله واقعه در مغرب گلنی و دومی در نقطه مرتفعی که تقریباً در ۸ کیلومتری جنوبی علامت اول واقع است و سومی روی کوهی که درجنوب علامت دوم واقع میباشد در آنجا سرحد به سیاهکوه اتصال پیدا میکند.
۸ - در نواحی غیر مسکونه مسافت بین علائم محض احتراز از مخارج طولانیتر قرار داده شد معذلک هر گاه طرفین لازم بدانند ممکن است علائمدیگری در خط مستقیم بین علائم قرار داده و آنها را به وسیله حروف تشخیص داد.
۹ - علائمی که دارای رقم تک میباشد از طرف ایرانیها نصب گردیده و علائم دارای رقم جفت را افغانها نصب خواهند نمود.
۱۰ - نظر به اینکه کمیسیون افغانی تعیین پستهای پاسبانی را در خط سرحدی جدید تقاضا نمود این موضوع در ضمیمه (ح) به عنوان توصیه اشعارگردید.
۱۱ - این تصمیم در شش نسخه تحریر یافته و به وزارت خارجه ترکیه تسلیم شد که به هر یک از طرفین متعاهدین دو نسخه ابلاغ نماید.
حکم
سپهبد فخرالدین آلتای مفتش ارتش اول جمهوری ترکیه
لزوماً علاوه میشود که ضمائم اصل قرارداد به زبان ترکی است ترجمه نشده اجازه اجرای رأی حکمیت دولت ترکیه راجع به تحدید حدود ایران و افغانستان مشتمل بر هفت فصل به شرح فوق در جلسه ۱۳ مهر ماه ۱۳۱۴ دادهشدهاست.
رییس مجلس شورای ملی - حسن اسفندیاری