سفر رسمی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر و علیاحضرت شهبانو به لهستان و چکسلواکی ۳۱ امرداد - ۸ شهریور ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
دیدار رسمی سران دیگر کشورها از ایران درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

سفرهای رسمی محمدرضا شاه پهلوی

برنامه عمرانی ششم/سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی


روز دوشنبه ۳۱ امرداد ماه ۲۵۳۶ شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو پیش از نیمروز با بدرقه رسمی از فرودگاه مهرآباد سفر هشت روزه خود را به لهستان و چکسلواکی آغاز کردند. در این آیین نخست وزیر، رییس مجلس سنا، رییس مجلس شورای ملی، وزیر دربار شاهنشاهی، وزیران و شماری از پایوران کشوری به پسواز اعلیحضرتین آمده بودند.

ورود شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو به ورشو ۳۱ امرداد ماه

پس از نیمروز هواپیمای اعلیحضرتین در ورشو پایتخت لهستان بر زمین نشست. پرزیدنت « هنریک یابلونسکی » رییس شورای جمهوری مردم لهستان [۱] در فرودگاه ورشو از شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو پیشباز کرد. از اعلیحضرتین پیشباز رسمی با احترامات نظامی انجام یافت. در آستانه سفر شاهنشاه و شهبانو به لهستان روزنامه‌های ورشو گزارش‌هایی درباره اوضاع اقتصادی و سیاسی ایران به چاپ رساندند. روزنامه «تریبونالودو » ارگان رسمی حزب کارگر متحد لهستان و روزنامه‌های «روبو تنیزا» و « زنیک لودوی » و آژانس خبری « اینتر پرس » و رادیو تلویزیون لهستان گزارش‌های رسایی درباره پیشرفت‌های ایران و پیوندهای دو کشور به چاپ و آگاهی همگان رساندند. از سوی دیگر « چه لینسکی » مدیر کل وزارت تجارت خارجه لهستان نیز در دیداری با هیات رسانه‌های همگانی ایران گفت ایران و لهستان از هر گامی که برای تشنج زدایی و تامین صلح جهانی برداشته شود، پشتیبانی می‌نماید. چه لینسکی سیاست ایران در اقیانوس هند و خلیج پارس را ستود و گفت ایران از دیدگاه اقتصادی یکی از بزرگترین کشورهای آسیا است و گسترش پیوندهای بازرگانی و افزایش میزان مبادلات میان ایران و لهستان برای هر دو کشور بسیار اهمیت دارد.

شاهنشاه آریامهر رهسپار باغ ساسکی در ورشو شدند، در پهنه باغ ساسکی انبوهی از مردم ورشو ساعت‌ها زیر باران سنگین چشم به راه شاهنشاه آریامهر ایستاده بودند، هنگام ورود شاهنشاه آریامهر به باغ دسته موزیک سرود ملی ایران و سپس سرود ملی لهستان را نواخت. سپس شاهنشاه آریامهر که از سوی ژنرال بلتفسکی فرمانده ارتش لهستان همراهی می‌شدند به آرامگاه سرباز گمنام وارد شدند و تاج گلی بر آرامگاه سرباز گمنام نهادند. آنگاه شاهنشاه آریامهر به کاخ بلودور کاخ ریاست جمهوری رفتند و با پرزیدنت هنریک یابلونسکی رییس شورای جمهوری مردم لهستان دیدار کردند. وزیران خارجه ایران و لهستان نیز در این دیدار حضور داشتند.

شاهنشاه آریامهر پس از دیدار با پرزیدنت یابلونسکی در کاخ شورای وزیران لهستان با ادوارد گیرک [۲] دبیر اول حزب کارگر متحد لهستان دیدار و گفتگو کردند.

شامگاهان از سوی رهبران کشور لهستان میهمانی به افتخار شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در ورشو برگزار شد. بر سر میز شام، نخست ادوارد گیرک دبیر اول کمیته مرکزی حزب کارگر متحد لهستان در سخنانی گفت:

می‌خواهم ورود به لهستان را به اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران و علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی شهبانوی ایران و نیز میهمانان والامقامی که در رکاب اعلیحضرتین هستند صمیمانه خوش آمد بگویم. از نظر ما این سفر بازگوینده پیوندهای نزدیک و پرباری است که از دیرباز لهستان و ایران را به هم پیوند می‌دهد. قرن هاست که احساس دوستی و احترام متقابل دو ملت ما را به هم نزدیک کرده است. اینک بیش از پانصد سال است که روابط دیپلماتیک میان دو کشور ما برقرار است و تماس‌های سیاسی اقتصادی و به ویژه فرهنگی متقابل از این هم قدیمی تر است. مردم لهستان همیشه به توانایی هنرمندان و استادان صنایع دستی ایران به غنی بودن و زیبایی ادبیات، دست افشانی‌ها، موسیقی و به میراث علوم ایران ارج نهاده‌اند.
فرهنگ کهن ایران روی آداب و رسوم و فرهنگ لهستان تاثیر به سزایی داشته و آثار آن امروز هم هنوز مشهود است. ... زمینه‌های بسیاری وجود دارد که لهستان و ایران می‌توانند در این زمینه‌ها همکاری‌های خود را گسترش دهند. ما اعتقاد کامل داریم که اقدامات اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر در این زمینه نقش به سزایی داشته است. ...

پس از بیانات دبیر اول کمیته مرکزی حزب کارگر لهستان شاهنشاه آریامهر در سخنان خود چنین فرمودند:[۳]

جناب آقای دبیر اول کمیته مرکزی حزب کارگری متحد لهستان
حضرت رییس شورای جمهوری مردم لهستان
خانم‌ها و آقایان
از جانب شهبانو و خودم و از جانب همراهانم از سخنان محبت آمیزی که حضرت دبیر اول کمیته مرکزی حزب کارگر نسبت به ما و کشورمان ایراد کردند، تشکر می‌کنم. هم چنین مایلم مراتب امتنان خودم را از پذیرایی گرم و صمیمانه‌ای که امروز اهالی پایتخت زیبایی شما از ما به عمل آوردند ابراز دارم. این دومین باری است که خوشوقتی دیدار کشور شما را یافته‌ام و می‌توانم اطمینان دهم که از بازدید قبلی خاطره‌ای بسیار دلپذیرم دارم. یقین دارم در این سفر نیز مانند دیدار گذشته شاهد پیشرفت‌های فراوانی خواهیم بود که در همه رشته‌ها نصیب ملت لهستان شده است. چنین موفقیتی برای ملت شما کاملا طبیعی است زیرا این ملتی است که در طول تاریخ خود همواره بر اثر شهامت نیروی اراده و کوشندگی خویش احترام و ستایش عمومی را به خود جلب کرده است. هم چنان که متذکر شدید، پیوند دوستی دو ملت ایران و لهستان پیوند تازه‌ای نیست بلکه رابطه‌ای است که از نظر تاریخی اندکی بیش از پانصد سال پیش آغاز شده است.
هر چند که حتی پیش از آن هنگام نیز ارتباط فرهنگی نزدیکی میان دو ملت وجود داشته است در طول این پنج قرن این رابطه نه تنها قطع نشده بلکه تنوع زیادی نیز یافته است و رشته‌های مختلف علمی و هنری را شامل شده است. طی این قرون لهستان پیوسته یکی از مهم‌ترین مراکز فرهنگ و هنر ایرانی در اروپا بوده است و در این زمینه نه فقط می‌توان از حاصل فعالیت‌های گسترده دانشمندان ، نویسندگان و شعرا و هنرمندان لهستان در زمینه...
ترجمه آثار علم و ادب ایران یا آفرینش آثار ادبی و هنری مربوط به ایران یاد کرد بلکه می‌توان در عین حال تذکر داد که قسمتی از جالب‌ترین بررسی‌های مربوط به تاریخ ایران توسط مورخان برجسته لهستانی انجام گرفته است. به عنوان نمونه می‌توان از تاریخ شاهنشاهی ایران اثر عالی تادئوش کروژینسکی نام برد که ۲۵۰ سال پیش منتشر شد و پیشقدم تحقیقات دانشمندان غرب درباره تاریخ ایران بود. این روابط تاریخی و فرهنگی در سال‌های اخیر با روابط اقتصادی - صنعتی و بازرگاین تکمیل شده است.
شهامت و میهن پرستی ملت شما در دوران جنگ و فعالیت‌های همه جانبه اقتصادی و فنی و اجتماعی و فرهنگی آن در دوران بعد از آن که شما به هر دو اشاره کردید همواره مورد احترام ما بوده است. زیرا کمتر نمونه‌هایی می‌توان یافت که ملتی در معرض این اندازه مصیبت و ویرانی و انهدام قرار گرفته باشد و با این وصف تلاش کامل در راه سازندگی قدم بردارد.
شما به موفقیت‌های بزرگی که در همه رشته‌ها نصیب ملت شما شده است اشاره کردید این واقعیتی است که ما به خوبی شاهد آن هستیم و نه تنها به عنوان دوستان قدیمی بلکه در عین حال به عنوان طرف بازرگانی واقتصادی شما آن را به ملت شما تبریک می‌گوییم. همان طور که متذکر شدید ما و شما در این عقیده هستیم که هیچ دلیلی برای عدم بهزیستی و همکاری فعالانه کشورها در راه تامین مصالح ملی و بر اساس احترام متقابل حتی اگر این کشورها دارای سیستم‌های سیاسی و اقتصادی کاملا متفاوتی باشند وجود ندارد بر اثر این همکاری‌ها اکنون اشتراک مساعی وسیعی در رشته‌های مختلف صنعتی، کشاورزی، صنایع شیمیایی، صنایع معدنی و زمینه‌های متنوع دیگر میان دو کشور ما برقرار است به طوری که تنها طی سه سال اخیر حم مبادلات ایران و لهستان پنج برابر شده است به طوری که اکنون کشور شما سومین مقام را در مبادلات بازرگانی ایران با ممالک سوسیالیستی دارد.
خوشوقتم تذکردهم که در سال‌های اخیر این همکاری ثمربخش رشته‌های دیگری را نیز شامل شده است که از جمله آنها می‌توان از شرکت علاقمندانه کشور شما در آیین بزرگداشت دو هزار و پانصدمین سال بنیانگزاری شاهنشاهی ایران نام برد. وسعت و تنوع برنامه‌هایی که بدین مناسبت در لهستان اجرا شد ما را تحت تاثیر قرارداد.
اضافه بر این ما در این سال‌ها شاهد دید و بازدیدهای منظم دانشمندان و گروه‌های هنری دو کشور بوده‌ایم، یادآوری موفقیت‌های فیلم‌های لهستانی درگرفتن جایزه‌های بی شمار در جشنواره‌های بین المللی فیلم تهران باعث خرسندی است.

شاهنشاه آریامهر در پایان سخنان خود تندرستی و شادکامی دبیر اول کمیته مرکزی حزب کارگر و بانو ادوارد گیرک و حضرت رییس شورای جمهوری مردم بهستان و بانو هنریک یابلونسکی ترقی و رفاه روزافزون ملت بزرگ لهستان را آرزو فرمودند.

۱ شهریور ماه ۲۵۳۶ در دومین روز سفر رسمی شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو از ورشو پایتخت لهستان رهسپار شهر « پُزنان » شدند. [۴] بیش از هزاران تن از مردم پزنان در فرودگاه این شهر به گرمی ورود اعلیحضرتین را خوش آمد گفتند. فرماندار پزنان ورود اعلیحضرتین را افتخاری برای شهرش خواند. در بازه (فاصله) میان فرودگاه تا مرکز شهر از میدان کوپرنیک مردم به دور خودروی اعلیحضرتین حلقه زدند و دسته گل‌های بسیاری به اعلیحضرتین پیشکش کردند. نخستین جایی که شاهنشاه آریامهر بازدید نمودند مجتمع « سه گلس کی » بود که یک صد و سی سال قدمت دارد و یکی از مرکزهای صنایع فلزی معتبر لهستان است که در آن موتور کشتی، لوکوموتیو، واگن و ماشین آلات کشاورزی ساخته می‌شود. بازدید اعلیحضرتین از این مجتمع از نمایشگاه تولید آن آغاز شد و نزدیک به دو ساعت به درازا کشید. شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو و دیگر همراهان از بخش‌هایی که بیش از ۲۳٬۰۰۰ کارگر در آن کار می‌کنند دیدن کردند. این همان کارخانه‌ای است که موتور کشتی‌هایی را که ایران از لهستان خریده بود، ساخته است.

پس از آن اعلیحضرتین با خودروی باز در میان مردمی که به پیشباز آمده بودند به میدان شهرداری و ساختمان تاریخی آن تشریف فرما شدند و در برابر این بنای زیبا که حکایت از معماری قرون گذشته دارد و در برابر مردمی که میدان را پوشانده بودند، شهردار پزنان کلید شهر را پیشکش شاهنشاه نمود.

شاهنشاه آریامهر در پاسخ به شور و هیجام مردم در میهمانی که از سوی بلندپایگان پزنان برگزار شده بود و پاسخ به خوش آمد رییس شورای فرمانداری پزنان، به زبان شیرین پارسی فرمودند: "در برابر این بنای تاریخی کلید شهر را به من پیشکش کردید، در جواب این هدیه و در جواب ابراز احساسات مردم نجیب شما غیر از این که خود کلید سمبلیک قلب خود را به شما تقدیم کنیم چیزی نداریم. اگر برای چند ساعت بازدید ما از شهر شما و ابراز صمیمیت ملت شما نسبت به ما باعث کاهش تولید امروز شما شده است باید به ما ببخشید.

اعلیحضرتین هم چنین در تالار شهر هنرنمایی گروه کُر پزنان را تماشا کردند.

پس از نیم روز، اعلیحضرتین از یکی از خانه‌های دوستی و فرهنگ پزنان که مرکز آموزش‌های هنری به کودکان است، بازدید کردند و کودکان و نوجوانان چند دست افشانی (رقص) و آواز محلی اجرا نمودند. شاهنشاه آریامهر به هنگام بازدید از مجموعه‌های این مرکز مقرر داشتند نمونه‌ای از تمبرهای کشورمان برای این خانه فرهنگ و دوستی فرستاده شود.

پس از نیم ساعت گردش با خودرو در شهر پزنان، اعلیحضرتین رهسپار فردوگاه پزنان شدند. بیش از ۲۰۰ هزار تن از اهالی پزنان با دسته‌های گل سرخ و میخک و نان و نمک بنا بر آیین لهستانی و در میان حرکات موزون گروهی از دختران و نوجوانان پزنان در لباس‌های محلی پایان خوش سفر اعلیحضرتین با استان پزنان بود. بلندپایگان این شهر تا پای پلکان هواپیما شاهنشاه و شهبانو را بدرقه کردند و شاهنشاه و شهبانو به همراه رییس جمهوری لهستان و همسرشان از پزنان به سوی بندر گدانسک پرواز کردند.

۲ شهریور ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی هنگام ورود شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو به همراه رییس جمهور لهستان در فرودگاه گدانسک ، آقای فیسبچ دبیر اول حزب این منطقه خوش آمد گفت و چند دختر و پسر پیشاهنگ دسته‌های گل به اعلیحضرتین پیشکش کردند. اعلیحضرتین پس از گذشتن از برابر پیشبازکنندگان سوار خودرو شدند. از فرودگاه تا مرکز شهر مردم گدانسک ایستاده بودند و ابراز شور و شادمانی می‌کردند. در جایی به نام دروازه طلایی « لانگ استریت » اعلیحضرتین از خودرو پیاده شدند و به میان مردم رفتند. لانگ استریت در گذشته جای گذشتن پادشاهان لهستان بود، ده‌ها هزار تن از مردم شهر گدانسک چشم به راه موکب همایونی ایستاده بودند و هر یک خوش آمد می‌گفتند، چند دختر و پسر انبوه پیشبازکنندگان را شکافتند و با تقدیم شاخه‌های گل به شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو خوش آمد گفتند. در اینجا یک زن هنرمند از اهالی گدانسک تابلوی زیبایی را که خود کشیده بود به پیشگاه علیاحضرت شهبانو تقدیم داشت. در میان هلهله و هیاهوی هزار تن از پیشبازکنندگان اعلیحضرتین پیاده و به آرامی از « لانگ استریت » به تالار شهر گدانسک رفتند. پایوران شهر گدانسک از اعلحضرتین پیشباز کردند و در این جا هدیه‌هایی از سوی مردم به اعلیحضرتین پیشکش شد.

اعلیحضرتین و رییس جمهور لهستان به ساحل رودخانه « موت لاوا » رفتند و با یک کشتی از تاسیسات جدید بندر گدانسک و کارگاه‌های کشتی سازی این شهر دیدن فرمودند. کشتی پس گذشتن از رودخانه موت لاوا وارد دریای بالتیک شد و سپس به گدانسک بازگشت. پس از آنکه شاهنشاه و شهبانو ساعتی بر روی رودخانه موت لاوا گردش کردند، شاهنشاه آریامهر از پالایشگاه بزرگ گدانسک بازدید کردند. هم زمان علیاحضرت رهسپار کلیسای منطقه اولیوا شدند. اسقف کلیسا و مردان روحانی و انبوه مردم از علیاحضرت پیشباز کردند. این کلیسا در پایان قرن دوازدهم ساخته شد. در این کلیسا قرارداد صلح لهستان و سئد بسته شد. علیاحضرت آنگاه به محراب کلیسا رفتند و یک برنامه کنسرت ارک در پیشگاه شهبانو اجرا شد. در پایان بازدیدها علیاحضرت شهبانو به فرودگاه گدانسک رفتند و به همراه شاهنشاه آریامهر و دیگر همراهان به ورشو بازگشتند.

تقدیم درجه دکترای افتخاری حقوق دانشگاه ورشو به پیشگاه شاهنشاه آریامهر ۳ شهریور ماه

بعد از ظهر ۵ شنبه ۳ شهریور ماه آیین باشکوهی در دانشگاه بزرگ ورشو برگزار شد، که در آن آیین درجه دکترای افتخاری این دانشگاه در رشته حقوق به شاهنشاه آریامهر و درجه دکترای افتخاری در رشته فلسفه به علیاحضرت شهبانو تقدیم شد. دانشگاه بزرگ ورشو در سال ۱۸۱۷ تأسیس شد و دارای سابقه ۳۰۰ ساله است. این دانشگاه در حال حاضر دارای ۳۰ دانشکده می‌باشد که بیش از ۲۰ هزار دانشجو سرگرم تحصیل هستند.

شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در ساعت ۱۷ و ۴۵ دقیقه به وقت تهران و ساعت ۱۵ و ۱۵ دقیقه به وقت ورشو در میان ابراز احساسات پرشور دانشجویان وارد پهنه دانشگاه شدند و در مقابل در ورودی ساختمان اصلی، رئیس، معاونان و گروهی از استادان شاهنشاه و شهبانو را استقبال کردند. اعلیحضرتین سپس در حالی که لباس مخصوص استادی دانشگاه ورشو را به تن داشتند به سالن آمفی تئاتر این دانشگاه تشریف فرما شدند و همراه با رئیس و معاونان دانشگاه در جایگاه مخصوص قرار گرفتند. ابتدا دسته کُر دانشگاه ورشو سرود دانشگاه را اجرا کرد. آنگاه رئیس دانشگاه پس از عرض خیر مقدم طی سخنان کوتاهی ضمن ستایش از شخصیت جانی شاهنشاه آریامهر و توجه شهبانوی ایران به هنر و فرهنگ اظهار امیدواری کرد که روابط دانشگاه‌های لهستان و ایران گسترش بیشتری پیدا کند.

پس از آن آقای بیرزانک رئیس دانشکده حقوق دانشگاه ورشو طی سخنانی اظهار داشت:

دانشگاه ورشو مفتخر است که به سیاستمدار برجسته عصر حاضر اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر دکترای افتخاری که عالی‌ترین درجه علمی این مؤسسه فرهنگی لهستان است تقدیم نماید و این بزرگترین افتخاری است که نصیب دانشگاه ورشو می‌شود. زندگی و فعالیت‌های شخصیت ممتازی که دکترای افتخاری ما را می‌پذیرند در راه پیشبرد اهداف عالی انسان و ملی صرف شده و معظم له همیشه برای رفاه و سعادت مردم ایران و اجرای برنامه‌های اصلاحی اجتماعی کوشا بوده و طی تلاش‌های پی گیر ایران را به یک کشور صنعتی و پیشرفته عصر حاضر مبدل کرده‌اند و فعالانه می‌کوشند تا ایران را به مقام ممتاز جهانی که در خور شأن این ملت بزرگ و ثروتمند است، ارتقاء دهند. در پرتو رهبری‌های معظم له دولت ایران تمام منابع طبیعی کشور را زیر نظرات خود درآورد سود حاصله را در راه توسعه صنایع، اقتصاد و رفاه اجتماعی به کار گرفته است. اعلیحضرت همایونی دو کتاب زیر عناوین «مأموریت برای وطنم» و «انقلاب سفید» نوشته‌اند که به چندین زبان خارجی ترجمه شده و شهرت جهانی دارد. شاهنشاه طی نوشته‌هایشان تجربیات و نتیجه گیری‌های سیاست ملی و بین‌المللی خویش را بازگو کرده‌اند. شاهنشاه ایران فعالیت بارور و سازنده‌ای انجام داده‌اند که پاره‌ای از آن‌ها انعکاس جهانی داشته و حالت قانون بین‌المللی به خود گرفته است.

اقدامات دلیرانه شاهنشاه

باید به خاطر داشت که اقدامات دلیرانه ایشان در تنظیم نظام اقتصادی جدید جهانی، احترام به حقوق قانونی تمام ملت‌های گیتی و خاتمه بخشیدن به تبعیضات و موانعی که در راه برنامه‌های عمران بین‌المللی قرار می‌گرفت از جمله شاهکارهای فراموش نشدنی و جاویدان است که اثرات دیرپای آن را بیشتر کشورها درک می‌کنند. همکاری‌های بین‌المللی میان تمام کشورهای جهان که نظام اقتصادی و اجتماعی متفاوت دارند، تحکیم بنای صلح و امنیت در پناه همکاری‌های متقابل، احترام متقابل به حاکمیت و تمامیت ارضی کشورها، عدم تجاوز و عدم دخالت در امور داخلی دیگران، همکاری بین کشورها طبق اصول حقوق متساوی و سود مشترک از جمله مسائل مورد علاقه رهبر دوراندیش ایران است.

آنگاه در آیین ویژه‌ای که به زبان لاتین انجام یافت، درجه دکترای افتخاری در رشته حقوق بین‌الملل به پیشگاه شاهنشاه آریامهر تقدیم شد. در این هنگام رهبر عالیقدر ایران در سخنرانی خود فرمودند: [۵]

آقای رئیس دانشگاه، استادان محترم، خانم‌ها و آقایان. از اینکه امروز به دریافت عنوان دکترای افتخاری از دانشگاه بزرگ شما نائل می‌شوم، بسیار خوشوقت و مفتخرم. من نیل به این مقام عالی علمی را در عین آنکه برای شخص خودم مایه مباهات می‌دانم، درود محبت آمیزی از جانب جامعه علمی لهستان به کشور و ملت خویش و انعکاس تازه‌ای از رابطه کهن معنوی و فرهنگی دو کشور می‌شمارم. رابطه‌ای که اینک چند قرن از آن آغاز آن می‌گذرد و از حسن تصادف نخستین سنگ بنای آن در یک دانشگاه دیگر لهستانی نهاده شده است. بطوری که می‌دانیم، دانشگاه معروف کراکوی، از بدو تأسیس خود در بیش از شش قرن پیش، تدریس آثار ابن سینا و رازی دانشمندان و پزشکان نامی ایران را در برنامه کار خود قرار داده و درست پانصد سال پیش بود که ترجمه کتاب قانون ابن سینا همراه با تفسیر جامعی از مطالب آن توسط دانشمند برجسته لهستانی «یلونک» از طرف آن دانشگاه انتشار یافت. از آن پس تا به امروز، لهستان یکی از مهمترین پایگاه‌های فرهنگ ایرانی در جهان غرب بوده است. در این مدت قسمت اعظم از آثار کلاسیک علم و ادب ایران به زبان لهستانی ترجمه شده، بررسی‌های فراوان و پرحاصلی در زمینه ایران شناسی در این کشور انجام گرفته، فرهنگ‌های متعددی درباره زبان فارسی تدوین شده، و آثار ادبی و هنری ارزنده‌ای توسط شعرا و نویسندگان و موسیقی دانان لهستانی درباره ایران بوجود آمده است. حتی در کشورهای دیگر اروپایی نیز به کرات دانشمندان و سخنوران لهستانی نخستین معرف و مترجم برخی از آثار ادب فارسی بوده‌اند. به این ترتیب، من به خود حق می‌دهم که مراسم امروز دانشگاه ورشو را ادامه یک سُنّت استوار چند صد ساله بشمارم، و از این بابت از جانب ملت ایران به خاطره احترام‌انگیز همه دانشمندان کشور شما که در این مدت به فرهنگ ایرانی و طبعاً از این راه به فرهنگ بشری خدمتی پرارزش کرده‌اند درود بفرستم.

دموکراسی اقتصادی

خوشوقتم که با دریافت دکترای افتخاری دانشگاه ورشو، امروز من نیز مستقیماً در ادامه این سُنّت کهن سهیم می‌شوم. شما این دکترا را در رشته حقوق به من داده‌اید و به نظر من این امر، وقتی که دریافت کننده این عنوان رئیس یک کشور باشد، مفهومی عمیق دارد، زیرا به اعتقاد من در دنیای امروز نحوه درک و تعبیر مفهوم واقعی حقوق به صورت‌های مختلف آن برای کسانی که رهبری و اداره یک مملکت را به عهده دارند دارای اهمیت اساسی است. در واقع در عصر حاضر، با تحولات ژرف و بنیادی که در جامعه بشری و در ترکیب سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی این جامعه روی داده است، دیگر نمی‌توان برای «حقوق» همان مفهوم سُنّتی مشخص و کلاسیک گذشته را قائل شد. زمانی این مفهوم، تنها به صورت حقوق سیاسی و مدنی در نظر گرفته می‌شد، ولی امروز دیگر جنبه سیاسی این حقوق را چه در زمینه کشوری و چه در زمینه بین‌المللی از جنبه‌های اقتصادی و اجتماعی آن مجزا نمی‌توان کرد. همچنانکه در یک جامعه مترقی، دموکراسی سیاسی را بدون ترکیب آن با دموکراسی اقتصادی و دموکراسی اجتماعی، جوابگوی نیازهای واقعی آن اجتماع نمی‌توان شمرد. این اصالتی است که پایه ایدئولوژیک تمام دگرگونی‌ها و تحولات جامعه کنونی ایران بشمار می‌رود. زیرا انقلاب اجتماعی عمیق و همه جانبه‌ای که اکنون در ایران در حال تحقق است صرفاً بر همین اساس پی‌ریزی شده است. این انقلاب اجتماعی که از پانزده سال پیش به نام انقلاب سفید یا انقلاب شاه و ملت در ایران آغاز شد، ساختمان پیشین این اجتماع را که بهیچوجه با الزامات. مقتضیات عصر نوین سازگار نبود بکلی دگرگون کرد و جامعه ایرانی را در مسیری قرار داد که می‌توان با اطمینان از آن به عنوان یکی جهت‌گیری کاملاً مترقی و پیشرو نام برد.
من امروز نه تنها به عنوان یک رئیس کشور، بلکه به خصوص به عنوان دکتر افتخاری دانشگاه ورشو، از فرصت سخنرانی که در این جا به من داده شده است استفاده می‌کنم تا مانند یک همکار علمی شما، اصول کلی این تحول را در مدتی کوتاه برایتان تشریح کنم، زیرا یقین دارم آشنایی بیشتر شما با آنچه در جامعه امروز ایران می‌گذرد، به تفاهم دو ملت ما و طبعاً به تقویت پیوندهای دوستی دیرینه کمک خواهد کرد. وقتی که در پنجاه و پنج سال پیش، ایران جدید نخستین قدم‌های خود را در راه تجدید حیات خویش برداشت، جامعه ایرانی در یکی از عقب افتاده‌ترین شرائط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی به سر می‌برد و یک نظم ارتجاعی قرون وسطایی بر آن حکمفرما بود. این دوران انحطاط از آغاز قرن نوزدهم، تقریباً درست در همان هنگامی آغاز شده بود که دانشگاه ورشو پا به وجود می‌گذاشت. در طول بیش از یک قرن، بر اثر ضعف داخلی و اعمال نفوذهای خارجی، ارزش‌های دیرینه سیاسی و اخلاقی و اجتماعی معروف و ریشه دار ایرانی که دیرزمانی مورد ستایش و احترام جهانیان بود، جای خود را به ضعف سیاسی و انحطاط اخلاقی و اجتماعی و ورشکستگی اقتصادی و عقب ماندگی از همه شئون تحول و ترقی جهان حاضر داده بود. اگر از دیدگاه فلسفی ایران کهن به این وضعی که تشریح کردم بنگریم، باید گفت که در آن هنگام در پیکار دائمی خوب و بد، یا جدال «اورمزد و اهریمن» که ما یکی از زیباترین توصیف‌های آن را در ادبیات جهانی از زبان شاعر بزرگ ملی شما «آدام میتسیه ویچ» شنیده‌ایم تاریکی در جامعه ما در حال غلبه کامل بود. ولی مثل همیشه در تاریخ چند هزارساله، این کشور ورق برگشت و مجدداً دوران روشنی آغاز شد.

آغاز رستاخیز

نخستین دهه‌های این دوران پنجاه و چند ساله، صرف از میان بردن آثار منفی گذشته شد که عواقب جنگ دوم جهانی به نوبه خود آثار منفی دیگری بر آن‌ها افزود. ولی از قریب یک ربع قرن پیش، کشور من توانست به صورتی استوار و قاطع در راه رستاخیز مادی و معنوی خویش قدم بگذارد و زیربنای اقتصادی و صنعتی و اجتماعی و فرهنگی استواری را برای ایران نوین پی ریزی کند. این نهضت سازندگی و فعالیت، ایران را در مسیر پیشرفت و شکوفایی سیاسی و اقتصادی قرار داد، ولی از همان وقت برای من، به عنوان مسئول سرنوشت کشور و ملتم، روشن بود که رونق اقتصادی و سیاسی، بدون آنکه با موازین عدالت اجتماعی و دموکراسی اقتصادی و اقتصاد دمکراتیک توأم باشد، یعنی بدون آنکه این رونق و رفاه به جای عده‌ای معدود حداکثر افراد ملت را شامل شود، نمی‌تواند پیشرفت و رفاه واقعی برای جامعه همراه بیاورد. بر اساس این اصل کلی بود که تحول انقلابی همه جانبه‌ای که امروزه اساس همه فعالیت‌ها و برنامه‌های اجتماع نوین ایرانی است، آغاز شد. منشور این انقلاب که نخستین اصول آن در سال ۱۹۶۳ توسط خود من به رفراندوم ملی گذاشته شد و با قاطع‌ترین اکثریت ممکن به تصویب ملت ایران رسید، بر این اساس ایدئولوژیک متکی بود که دموکراسی اصیل در تمام مفاهیم خود، چه سیاسی، چه اقتصادی و چه اجتماعی باید همه مردم یک کشور را به صورتی یکسان دربر گیرد و تنها حافظ حقوق یک عده یا حافظ قسمتی از حقوق همه افراد نباشد. بنا بر این مردم کاملاً حق داشتند که همراه با حقوق سیاسی خود، برای حقوق اقتصادی و اجتماعی خویش نیز تضمین بگیرند. برای فردی که در تنگدستی غوطه ور است، آزادی سیاسی، اگر هم معنایی داشته باشد، فقط جنبه تجمّلی دارد. از این رو وظیفه اساسی ما این بود که دموکراسی سیاسی را به موازات دموکراسی اجتماعی و توأم با یکدیگر، به نفع توده‌های وسیع مردم برقرار سازیم.

پنج اصل ضروری

برای استقرار چنین دموکراسی، تأمین پنج اصل ضروری عدالت اجتماعی، غذا، پوشاک، مسکن، بهداشت و آموزش شرط اساسی اجتناب ناپذیر است و طبعاً حداقل درآمد یک انسان باید به حدی باشد که وی را قادر به تأمین این ضروریات، چه برای خود و چه برای خانواده‌اش بکند. تحقق این هدف، مستلزم برقراری دموکراسی اقتصادی و اقتصاد دمکراتیک در کشور بود، زیرا توزیع دمکراتیک بازده کار همانقدر مهم است که بهره‌وری نیروی کار اهمیت دارد. فلسفه اقتصاد دمکراتیک و دموکراسی اقتصادی که اکنون همراه با دموکراسی سیاسی در ایران پیروی می‌شود بر دو اصل متکی است: اول اینکه حداکثر افراد مملکت از حداکثر رفاه مادی ممکن تا آن حد که تأمین آن برای کشور امکان داشته باشد بهره‌مند شوند، دوم اینکه حقوق فردی کارگران، کشاورزان، دانشمندان، روشنفکران و تمام افراد دیگری که در ساختن جامعه نوین ایرانی سهیم هستند حفظ شود. بدین ترتیب در کشور ما دیگر جایی برای استثمار کسانی که شرافتمندانه کار می‌کنند، باقی نمانده است، و همه مقرراتی که وضع می‌شود بر این اصل کلی متکی است که حقوق و مزایای اقتصادی و اجتماعی این افراد را بیشتر و بهتر تضمین و تأمین کند. بر اساس این برداشت کلی در کشور ما- که چنانکه می‌دانید دارای اقتصادی غیر از اقتصاد سوسیالیستی است- همه منافع اساسی ثروت ملی که انسان در ایجاد و تولید آن‌ها دخالتی نداشته است ملی اعلام شده و حق مالکیت خصوصی بر آن‌ها سلب شده است. این منابع شامل آب‌ها، جنگل‌ها، مراتع، مواد معدنی از قبیل آهن و مس و نفت است. این‌ها منابعی اعلام شده‌اند که می‌باید برای رفاه و ترقی همه مردم کشور و نه تنها برای منافع عده‌ای محدود مورد استفاده قرار گیرند. اصول دوم و دهم منشور انقلاب اجتماعی ایران اختصاصاً ناظر بر این موضوع است. بدیهی است در تمام این موارد، احترام به اصالت و شرافت انسانی اساس هر تحول و تغییر بنیادی است. این هدف کلی رکن اساسی دو تحول بنیادی، در مورد کشاورزان و در مورد کارگران ایران بود، که در نتیجه آن، از یک طرف نظام اراضی فئودالی که قرون متمادی در کشور حکمفرما بود ملغی شد و از طرف دیگر نظام کهن جای خود را به یکی از مترقی‌ترین سیستم‌های کارگری سپرد. در زمینه ارضی، طبق نخستین اصل منشور انقلاب، زمین‌های زراعتی سراسر کشور که تا آن وقت در تملّک مالکان محدودی بود از آن‌ها خریداری شد و در نتیجه کشاورزان از صورت بنده و رعیت، به صورت کشاورزانی آزاد درآمدند. البته در این جا فرصت آن نیست که درباره مراحل مختلف اجرای برنامه توضیح دهم. فقط تذکر می‌دهم که اجرای این اصل اجتماع ایرانی را در مدت چند سال، بکلی دگرگون کرد و راه را برای همه اصلاحات بعدی آماده ساخت. در مورد کارگران، ما به اقدام انقلابی مشابهی دست زدیم. طبق چهارمین اصل منشور انقلاب، کارگران کشور در منافع کارگاه‌های تولیدی و صنعتی که در آن‌ها کار می‌کنند سهیم شدند، و بعداً برای تکمیل این تحول، طبق اصل سیزدهم انقلاب که گسترش مالکیت واحدهای تولیدی نام دارد، کارگران و سپس عموم مردم توانستند ۹۹ درصد سهام واحدهای تولیدی در بخش دولتی البته جز در صنایع نفت و فولاد و سایر صنایع اصلی و ۴۹ درصد سهام در بخش خصوصی سهیم شوند، تا بدین ترتیب مشارکت وسیع کلیه مردم کشور در فعالیت‌های اقتصادی و توزیع عادلانه تر درآمدها و شرکت مستقیم آن‌ها در نتایج فعالیت‌های خودشان به نحو بیشتری تأمین گردد. مواد مختلف دیگری از منشور انقلاب ایران، ایجاد سپاه‌های دانش و بهداشت و آبادانی، تأمین تساوی کامل حقوق زنان و مردان کشور و امور متعدد دیگری را شامل می‌شود.

آموزش رایگان

با این همه، مایلم درباره چند اصل از آخرین اصول اعلام شده منشور اطلاعات بیشتری در دسترستان بگذارم. یکی از این اصول، آموزش رایگان و اجباری است. امروزه در ایران نزدیک به ۹ میلیون نفر دانش آموز و دانشجو وجود دارند که بیش از یک چهارم جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند. این جوانان طبعاً در شرائط مادی و اقتصادی مختلفی هستند که ممکن است بر اثر آن، نداشتن وسائل لازم و امکانات مالی آنان را از ادامه تحصیل محروم سازد و بدین ترتیب استعدادهای ایشان را بی حاصل بگذارد. قبول این وضع طبعاً با ایدئولوژی کلی ما که باید هر فرد ایرانی از حداکثر حقوق انسانی و اجتماعی برخوردار باشد هماهنگ نبود. بدین جهت تحصیلات هشت ساله اول تحصیلی برای عموم جوانان ایرانی رایگان و در عین حال الزامی اعلام شد. و علاوه بر آن تصمیم گرفته شد که پس از این مدت نیز تحصیلات برای کسانی که متعهد شوند پس از پایان تحصیل مدتی برابر مدت تحصیل رایگان خود به استخدام دولت باشند رایگان باشد. روحیه بنیادی این اصل این است که به هر جوان ایرانی، در هر موقعیت و شرائطی که باشد، امکانات مساوی با دیگران برای رسیدن به عالی‌ترین درجات زندگی اجتماعی داده شود. در سال تحصیلی گذشته، بیش از چهار میلیون کودک و نوجوان ایرانی از طرح آموزش رایگان بهره‌مند شدند. اکنون این آموزش نه تنها به صورت کلاسیک آن انجام می‌گیرد، بلکه در عین حال از مدارهای ویژه ماهواره‌ای و از قسمتی از تلویزیون دولتی که اختصاص به خدمات آموزشی دارد نیز در این راه بهره گرفته می‌شود. شاید تذکر این موضوع جالب باشد که اجرای آموزش رایگان، با توزیع رایگان غذای کافی شامل شیر و میوه و مواد کالری زا در ساعات تحصیل بامدادی همراه است.

بیمه‌های اجتماعی

اصل دیگری که سال گذشته در منشور انقلاب ایران اعلام شد، تعمیم بیمه‌های همگانی است. اساس ایدئولوژیک این اصل این است که هر ایرانی از لحظه‌ای که پا به جهان می‌گذارد، تا پایان زندگی خود در پوشش بیمه‌های اجتماعی باشد. در این مورد می‌توانم بگویم که این پوشش حتی دوران پیش از تولد او را نیز شامل می‌شود، زیرا وقتی که ما از مادران باردار مراقبت می‌کنیم عملاً فرزندان آن‌ها را حتی پیش از تولد بیمه کرده‌ایم. مهمترین طبقه اجتماعی که مشمول این اصل می‌شود گروه کارگران کشاورزی است که تا کنون بیمه به طور خود بخود شامل آن‌ها نمی‌شد. سازمانی که انجام این برنامه را به عهده دارد، موظف است افراد را در مقابل حوادث و بیماری‌ها بیمه کند، غرامت دستمزد ایام بیکاری، مستمری بازنشستگی، مستمری از کار افتادگی، کمک ازدواج و بارداری و عائله‌مندی و مستمری بازماندگان را بپردازد. طبق این قانون، فرزندان پسر بیمه شدگان تا سن ۱۸ سال و دختران بی شوهر تا ۲۰ سال و در صورت اشتغال به تحصیل یا داشتن بیماری دائمی یا نقص عضو بدون محدودیت سنی، از خدمات درمانی استفاده می‌کنند. برای اینکه آهنگ توسعه بیمه‌های اجتماعی را برایتان روشن ساخته باشم، کافی است تذکر دهم که در دوران اجرای اصول منشور انقلاب، تعداد کارگاه‌های بیمه شده ۲۱۹۵٪ تعداد بیمه شدگان ۵۲۱٪ افزایش یافته است. اصل دیگری که می‌خواهم به آن اشاره کنم،
شانزدهمین اصل انقلاب به نام حمایت دولت از مادران باردار و کودکان شیرخوار است که ما اجرای آن را در واقع یک سرمایه گذاری ملی در جهت پرورش نسل سالم و فعال می‌شماریم. به طوری که می‌دانیم، رابطه نزدیکی بین وزن کودک در هنگام تولد او مراقبت‌های دوران بارداری وجود دارد و سلول‌های مغز انسان در فاصله زایش تا دو سالگی با توجه به وضع تغذیه شکل می‌گیرند. همچنین شرایط اقتصادی و اجتماعی و خانوادگی در تکوین شخصیت فرد تأثیر قاطع دارد. بدین جهت ما اکنون در نظر داریم این برنامه‌های بهداشت مادر و کودک را به عنوان یک برنامه زیربنایی عملی سازیم که افزایش پوشش خدمات حمایتی از مادران و کودکان با استفاده از کوچکترین واحد شبکه بهداشتی و درمانی کشور، در نظر گرفتن اولویت‌های اجرایی نظیر بهداشت مادران باردار و بهداشت کودکان شیرخوار را شامل می‌شود. یکی از مواد این برنامه توزیع رایگان غذا به کودکان نیازمند و مادرانشان تا سن دو سالگی است. ما به مادران باردار نیز که بیمه‌های اجتماعی آنان را نیازمند معرفی کند کمک می‌کنیم تا رشد اطفالشان تأمین شود، زیرا به نظر ما این در مسئولیت همه جامعه است که کودکان آن امکان را داشته باشند تا به شیوه‌ای هماهنگ و یکنواخت رشد کنند. توجه به تأمین مسکن برای عموم نیز از اصول مهم برنامه‌های انقلاب اجتماعی ایران است.
اهمیت این امر، باعث شد که قسمت مهمی از اصل هیجدهم انقلاب که یک هفته پیش اعلام گردید، بدان اختصاص یابد. همچنین مسئله تعمیم سواد در جامعه ایرانی از برنامه‌های بنیادی کشور است و ما امیدواریم با اجرای جنبه‌های مختلف این برنامه، بیسوادی که هنگام آغاز انقلاب اجتماعی ایران از ۸۰٪ بیشتر بود، تا چند سال دیگر بکلی از کشور ما ریشه کن گردد. بدیهی است انجام برنامه‌هایی بدین وسعت در هیچ کشوری بدون اشکال نیست که قسمت عمده آن‌ها اشکالات پیش بینی نشده است. یکی از این اشکالات موضوع تأمین مسکن برای عموم مردم کشور است که حق مسلم آن‌ها است ولی ما در این مورد تاکنون دشواری‌های بسیاری داشته‌ایم که امیدواریم در آینده جبران شود. مورد دیگر کمبود کارشناس و متخصص است ولی مشکلات دیگری نیز هست که مستقیماً مربوط به ما نیست منجمله، مسئله تولید انرژی برق توسط مؤسسات صنعتی خارجی که در چند ماه اخیر برای ما زیان‌های بسیار سنگینی ببار آورد. بدیهی است در تمام فعالیت‌هایی که بدان‌ها اشاره کردم، ما به اشتراک کامل و همه جانبه خود مردم متکی هستیم، زیرا اساس این است که تنها دولت نیست که در برابر افراد وظایف و مسئولیت‌های مشخص دارد، بلکه هر فرد از افراد مملکت به نوبه خود در این مسئولیت‌ها و وظائف سهیم است. آنچه در جامعه کنونی ایران انجام می‌گیرد کار مشترک دولت و ملت و بسیج آزادانه و عمومی همه نیروها و استعدادها و خلاقیت‌ها در راه ساختن جامعه‌ای است که پیشرفت اقتصادی با عدالت اجتماعی در آن همواره با یکدیگر دوشادوش باشند.
مسلماً من نمی‌خواهم ادعا کنم که راهی که در پیش گرفته‌ایم تنها راه یا بهترین راه تحقق این منظور است. ما همواره اعتقاد راسخ داشته‌ایم که هر ملتی حق دارد راهی را که بهتر با مصالح خود و با روحیات ملی و موازین تاریخی و اجتماعی و با امکانات و شرائط مادی و معنوی خود سازگار می‌داند برای پیشرفت خویش برگزیند، ولی در عین حال عقیده داریم که اگر هم راه‌ها فرق کند، هدف‌ها متفاوت نیست و بر همین اساس است که ما همکاری و تفاهم بین‌المللی را با همه کشورها، حتی اگر دارای سیستم‌های سیاسی و اقتصادی کاملاً جدایی از ما باشند، اساس سیاست مستقل ملی خود قرار داده‌ایم، زیرا دنیای ما بیش از پیش برای اینکه صحنه اختلافات اعضای یک خانواده واحد بشری باشد کوچک می‌شود و در مقابل پیشرفت‌های فکری و علمی و تکنولوژی جهانی هر روز بیشتر اصل همزیستی و همکاری کشورها را در راه تأمین منافع ملی و بین‌المللی، به صورت امری الزامی درمی‌آورد.
آقای رئیس دانشگاه،
ما همه می‌‎دانیم که در هر کشور، مراکز عالیقدر آموزشی کانون‌های پر احترام تجلی اندیشه‌ها و نوآوری‌ها هستند و هر پیشرفت معنوی و فکری طبعاً با چنین کانون‌هایی ارتباط دارد. بدین جهت خواستار موفقیت هر چه بیشتر دانشگاه بزرگ شما و توسعه همکاری‌های ثمربخش دانشگاه ورشو و سایر دانشگاه‌ها و مراکز علمی و فرهنگی لهستان با دانشگاه‌ها و مراکز فرهنگی ایران هستم و آرزو می‌کنم که دانش و اندیشه بشری که شما و همکارانتان در سراسر جهان خدمتگزاران شایسته آن هستند، بتواند در اجرای وظیفه پرافتخار خود، راه‌گشای جامعه بشری به سوی ایفای رسالت جاودانی و اعلاء به سوی کمال باشد.

شاهنشاه در میهمانی رئیس جمهوری چکسلواکی فرمودند: صلح با رفاه همه جانبه بشری ارتباط دارد.

از سوی حضرت رئیس جمهوری سوسیالیستی چکسلواکی و بانو، میهمانی شامی به افتخار شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در قصر پراگ برگزار شد. پیش از میهمانی شام از سوی رئیس جمهوری چکسلواکی عالی‌ترین نشان کشور چکسلواکی به پیشگاه شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو تقدیم شد و متقابلاً شاهنشاه آریامهر نیز یکی از عالی‌ترین نشان‌های ایران را به حضرت رئیس جمهوری چکسلواکی پیشکش کردند.

در این میهمانی افزون بر همراهان شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو، بلندپایگان چکسلواکی و فرنشینان (رؤسای) هیئت‌های سیاسی مقیم پراگ با بانوانشان افتخار حضور داشتند.


حضرت رئیس جمهوری چکسلواکی در سخنانی تشریف فرمایی شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو را به کشور چکسلواکی خوش آمد گفتند و ابراز داشتند:

ما با اعتقاد کامل اطمینان داریم که دیدار اخیر اعلیحضرتین از کشور ما در این زمینه نقشی با ارزش در پیش دارد. مذاکرات امروز به خوبی نشان دهنده این مسئله است که بین دو کشور چکسلواکی و ایران نه تنها اختلاف نظری وجود ندارد بلکه در بسیاری از روابط متقابل بین دو کشور مانند همکاری در زمینه‌های اقتصادی فرهنگی و غیره همواره منافع و نظرهای مشابهی وجود دارد. ما همچنین معتقد هستیم چنانچه یک همکاری بر اساس تساوی و احترام به حقوق قانونی و احترام به حقوق قانونی دو طرف بنا شده باشد بهترین راه برای تحقق بخشیدن به هدف‌های‌مان می‌باشد. ما همچنین نظرهای مشابه و خیلی نزدیک به هم نسبت به بسیاری از مسائل مهم روز و تحول اوضاع جهان داریم. سپس رئیس جمهوری چکسلواکی به مسائل مربوط به تحکیم صلح و همزیستی مسالمت‌آمیز در سطح جهانی و ایجاد یک نظام اقتصادی جهانی بر اساس همکاری متقابل و ادامه سیاست تنش زدایی و اجرای تصمیمات کنفرانس امنیت اروپا شد. دوستی و همکاری که بین دو کشور ایران و چکسلواکی وجود دارد آشکارا نشان می‌دهد که کشورهای دارای نظام‌های اجتماعی مختلف می‌توانند با موفقیت کامل روابط همزیستی مسالمت آمیزی بر اساس اصول حق حاکمیت و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر برقرار نموده و آن را توسعه دهند. ما با کمال خوشحالی شاهد آن هستیم که روابط دوستی که امروز ایران و چکسلواکی را به هم می‌پیوندد بر اساس یک سنت باستانی بنا شده است. سال ۱۹۷۷ منطبق با پنجاهمین سالگرد برقراری روابط رسمی بین ایران و چکسلواکی می‌باشد. رئیس به نخستین پیمان سال ۱۹۳۰ بین دو کشور اشاره کرد و اضافه نمود:
ملت ما همواره مملکت شما تاریخ و فرهنگ پر عظمتش را مورد تحسین قرار داده است. بیلان روابط بین چکسلواکی و ایران به وضوح نشان می‌دهد که دوستی و همکاری ما بیش از پیش عمیق شده و افزایش یافته است. دیدار اعلیحضرتین از چکسلواکی در سال ۱۹۶۷ که خاطره‌ای بسیار خوش برای ما بر جای گذارده است. در پایان سال گذشته در نتیجه درک عالی اعلیحضرت همایونی قراردادی در زمینه تحویل گاز طبیعی به چکسلواکی امضا شد که از نظر ما خود مرحله‌ای مهم در زمینه توسعه و تحکیم همکاری بین دو کشور محسوب می‌شود. ما مایلیم که این قرارداد عظیم اقدامات دیگری را که منجر به توسعه هر چه بیشتر همکاری طویل‌المدت ما در چارچوب منافع اقتصادی بین دو کشور می‌گردد، به دنبال داشته باشد. این مسئله برای ما اهمیت ویژه‌ای دارد تا بتوانیم به نحوی مؤثرتر در اجرای طرح عظیم توسعه کشور شما شرکت نماییم. نتایجی که به ویژه در سال‌های اخیر در این زمینه در کشور شما به دست آمده است ما را غرق شادی می‌سازد و از این رو صمیمانه موفقیت شما را در فعالیت‌هایی که در جهش اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به منظور بالا بردن سطح زندگی مردم ایران در پیش گرفته‌اید آرزو می‌نماییم.


پس از بیانات حضرت رئیس جمهوری چکسلواکی، شاهنشاه آریامهر در پاسخ از محبت و پیشباز گرم مردم و پایوران چکسلواکی سپاسگزاری کردند. سپس شاهنشاه نقش تاریخ نگار برجسته چکسلواکی به نام «واتسلاو پراشک» که درباره مادها و پارت‌ها پژوهش‌های ارزنده‌ای کرده بود، ستایش فرمودند. سپس نقش مهندسان و پزشکان و تکنسین‌های چکسلواکی را در ایجاد صنایع متنوع ایران یادآوری کردند. شاهنشاه فرمودند: [۶]

اکنون کمیسیون مشترک همکاری اقتصادی و علمی و فنی ایران و چکسلواکی در سطح وزیران هر سال تشکیل می‌شود که از مهمترین مظاهر سازنده این همکاری‌های اقتصادی امضای قرارداد دراز مدت ۵/۲ میلیارد دلاری دو کشور در زمینه تحویل گاز طبیعی ایران به چکسلواکی است که چنانچه می‌دانیم بزرگترین قرارداد اقتصادی است که تاکنون میان کشور شما و یک کشور غیر سوسیالیستی منعقد شده است. حضرت رئیس جمهوری، موفقیت‌های فراوان کشور پیشرفته شما در همه زمینه‌های علمی، فنی، صنعتی، تکنولوژی و اجتماعی و فرهنگی همواره مورد ستایش ما بوده است. شاهنشاه در بخش دیگری از سخنان خود فرمودند: در دنیای امروز همزیستی و همکاری سازنده ملت‌ها ولو با داشتن سیستم‌های حکومتی و اقتصادی مختلف امری ضروری است، زیرا هدف نهایی که ترقی سطح زندگی ملت‌ها است همیشه هدفی مشترک است. به همین جهت ما و شما همچنانکه تذکر دادید، صمیمانه خواستار تفاهم و دوستی و همزیستی و همکاری مثبت ملت‌ها و خواستار تقویت پایه‌های صلح و تفاهم بین‌المللی هستیم زیرا صلح امری تجزیه ناپذیر است که با سرنوشت و رفاه همه جانبه بشری ارتباط دارد. روابط ثمربخش و سازنده ایران و چکسلواکی به نظر من نمونه‌ای از رابطه‌ای است که می‌توان در این مورد انتظار و آرزو داشت. این روابط اکنون نه فقط در زمینه‌های اقتصادی برقرار است بلکه در رشته‌های فرهنگی و هنری نیز همکاری‌های ثمربخش دو کشور بر یک سابقه استوار تاریخی متکی است به خوبی ادامه دارد.

شاهنشاه آریامهر در پایان، فعالیت مردم و کشور چکسلواکی را ستودند و برای رئیس جمهوری آن کشور آرزوی موفقیت نمودند.



روزنامه اطلاعات، یکشنبه، ششم شهریورماه ۲۵۳۶

دانشگاه بزرگ پراگ دیروز درجه دکترای افتخاری در رشته حقوق به شاهنشاه آریامهر و درجه دکترای افتخاری در رشته فلسفه را به علیاحضرت شهبانو تقدیم کرد. در مراسمی که به همین مناسبت در دانشگاه پراگ برگزار شد، حضرت رئیس جمهوری چکسلواکی و مقامات طراز اول سیاسی و دانشگاهی پراگ حضور داشتند.

ابتدا رئیس دانشکده حقوق دانشگاه پراگ ضمن تجلیل از مقام شاهنشاه آریامهر مطالبی ایراد کرد و سپس شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو سخنانی ایراد کردند. شاهنشاه فرمودند:

آقای رئیس دانشگاه، استادان و حضار محترم.
برای من مایه کمال خوشوقتی و مباهات است که از دانشگاه بزرگ شما دکترای افتخاری دریافت می‌دارم. این دانشگاهی است که در طول بیش از ششصد سال عمر خود همواره یک کانون فعال علمی و فرهنگی بوده و نسل‌های فراوانی را در هر دوره با بالاترین درجات دانش بشری آشنا کرده است. در همین مدت نه تنها شهرت و حیثیت علمی این دانشگاه جنبه جهانی یافته، بلکه در صفحات تاریخ آن مفاخر پر شکوه دیگری نیز نقش بسته است که قیام دلیرانه دانشجویان آن در برابر اشغالگران نازی، از عالی‌ترین نمونه‌های آن است. از نظر ما دانشگاه پراگ دارای یک امتیاز خاص دیگر نیز هست و آن سهم این دانشگاه در مطالعات مربوط به فرهنگ ایران است که کشور شما از قرن گذشته یکی از مهمترین مراکز آن بوده است. در این فعالیت‌های ایران شناسی، بسیاری از مورخان، محققان، ادبا و دانشمندان چکسلواکی شرکت داشته‌اند که کافی است از زمره آن‌ها از کسانی چون بدریخ هروزنی، واسلاو پراشک، یاروسلاو ورخلیستکی و یان ریپکا نام ببرم. به عنوان دکتر افتخاری دانشگاه کارلووا، برای من بسیار مطبوع است که سخنرانی خود را با تجلیل از خاطره پر احترام این خدمتگزاران دانش و فرهنگ بشری آغاز کنم. امروز من برای دریافت دکترای افتخاری حقوق در این جا حضور یافته‌ام و این امر به من فرصت می‌دهد که نه تنها به عنوان یک رئیس کشور، بلکه در عین حال به عنوان یک همکار علمی شما، نظریات خودم را در این باره در زمینه بین‌المللی و ملی، که طبعاً منعکس کننده نظریات و افکار ملی ما است با شما در میان بگذارم. چند روز پیش، هنگام دریافت دکترای افتخاری مشابهی از دانشگاه ورشو، سعی کردم بیشتر درباره تحولات اخیر کشور خودم در زمینه ارتباط آن‌ها با موازین حقوق سیاسی و اجتماعی و اقتصادی توضیح دهم. اجازه دهید امروز، در عین آنکه در همین باره توضیح کوتاهی به شما خواهم داد، زمینه اصلی سخنان خود را وضع جهانی همین مسائل قرار دهم، زیرا در دنیای امروز، با وابستگی روزافزون ملل و ارتباط نزدیک مسائل آن‌ها به یکدیگر، سرنوشت هیچ کشور و ملتی از سرنوشت دیگران جدا نیست و راه حل هیچیک از مشکلات اساسی را جز در کادر جهانی آن نمی‌توان جست. من همواره اعتقاد داشته‌ام و در دانشگاه ورشو نیز در همین باره تأکید کردم که امروز دیگر مفهوم حقوق را جز در صورت بسیار وسیعتر آن، یعنی نه تنها حقوق مدنی و حقوق سیاسی، بلکه ترکیب آن‌ها با حقوق اجتماعی و حقوق اقتصادی افراد و جوامع بشری نمی‌توان یافت. دورانی که تنها تساوی مدنی افراد در برابر قانون کمال مطلوب متفکران بشردوست بود اینکه به سر رسیده است. در آن ادوار نیل به چنین هدفی از این نظر اهمیت حیاتی داشت که چنین مساواتی وجود نداشت. وقتی که قانون حکومت مطلقه یا قوانین فئودالی و سنیوری یا قوانین استعماری حاکم بر سرنوشت افراد بود، طبعاً شرط اصلی هر تحول مثبتی در زمینه حقوق بشری از میان بردن این قوانین و تأمین تساوی حقوقی افراد در برابر قانون بود و کوشش اساسی در این زمینه صورت می‌گرفت که کسی نتواند این جمله معروف بیسمارک یا جمله منتسب به او را تکرار کند که «زور مقدم بر حق است». ولی امروز دیگر این مرحله پشت سر گذاشته شده است و هر کشور دارای دستگاه دادگستری و قوانین مدونی است که بر همه افراد ناظر است. البته ممکن است در عمل، کار این دستگاه‌ها با پاکی و اصالتی که از آن‌ها انتظار می‌رود همراه نباشد، ولی این اشکال مربوط به اصل نیست، بلکه مربوط به نحوه اجرای آن است. با تعمیم جهانی اصول حقوق قضائی و حقوق مدنی، امروز مسئله مهم تعمیم جهانی عوامل مکمل این حقوق، یعنی تعمیم عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی برای جوامع و برای افراد است و این امری است که با توجه به تحولات بنیادی عصر حاضر، مطلقاً نمی‌تواند نادیده گرفته شود.

ترکیب تازه

همه ما می‌دانیم که ترکیب کنونی جامعه بشری ترکیبی بکلی تازه است که طبعاً مسائل و مشکلات مربوط بدان نیز تازگی دارد. با پایان عصر استعمار، امروز کشورهای تازه‌ای پا به صحنه جهان گذاشته‌اند که تعداد آن‌ها بیش از نیمی از تمام کشورهای عضو سازمان ملل متحد را تشکیل می‌دهد. از طرف دیگر تمدن‌ها و فرهنگ‌هایی که تاکنون کمابیش تنها در چهار دیوار مرزهای جغرافیایی قرار داشتند، امروزه با یکدیگر ارتباط نزدیک یافته و به صورت جزئی از تمدن و فرهنگ جهانی درآمده‌اند. این عوامل، توأم با پیشرفت خارق‌العاده دانش و فن و تکنولوژی، که در پرتو آن نزدیکی دائمی و اجتناب ناپذیری در همه زمینه‌های ارتباطی بین کلیه ملت‌ها و افراد جهان برقرار شده است، مسائلی را در پیش آورده است که جز از دیدگاه جهانی و جز از راه استقرار یک نظم نوین بین‌المللی، که شرایط حقوقی و اقتصادی و اجتماعی تازه‌ای را جانشین شرایط گذشته کند، قابل حل نیست. چنین الزامی طبعاً از نظر هیچکس که علاقمند به سرنوشت جهان بشری باشد پوشیده نیست و به همین جهت می‌بینیم که اصول این مسائل در بدو تأسیس سازمان ملل متحد، از طرف این سازمان رسماً اعلام شده و توسط همه کشورهای عضو سازمان نیز مورد تأیید قرار گرفته است. این اصولی است که حقّاً می‌باید نظریه‌ای را که بدان اشاره کردم، یعنی تأمین حقوق اجتماعی و حقوق اقتصادی جوامع بشری را به موازات حقوق قضایی و مدنی آنان، بر اساس احترام به شرافت و اصالت انسانی، تضمین کند. اعلامیه حقوق بشر با اعلام این اصل اساسی آغاز می‌شود که: «همه افراد بشری آزاد و به شرافت انسانی و حقوق مساوی به دنیا می‌آیند.» ماده ۲۲ این اعلامیه حاکی است که: «هر فردی به عنوان یک عضو جامعه حق دارد از تأمین اجتماعی برخوردار شود. این تأمین شامل تأمین حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی است که لازمه شرافت انسانی اوست و می‌باید از راه کوشش ملی و همکاری بین‌المللی عملی شود». ماده ۲۵ اعلامیه حاکی است که: « هر کسی حق دارد از یک سطح زندگی کافی برای تأمین تندرستی و رفاه خود و خانواده‌اش، مخصوصاً از نظر تغذیه و پوشاک و مسکن و نیازمندی‌های پزشکی و خدمات اجتماعی ضروری برخوردار باشد». ماده ۲۶ اعلامیه حاکی از حق مسلم هر انسان به برخورداری از آموزش است.» چنانکه گفته شد، همه کشورهای عضو سازمان ملل متحد، یعنی تقریباً تمام ممالک جهان بر این اصول صحه گذاشته‌اند زیرا همه آن‌ها نه تنها از نظر حقوق بشری و موازین اخلاقی تردید ناپذیر است، بلکه حتی از لحاظ مصالح اقتصادی و اجتماعی جامعه بشری نیز، با توجه به این که یک فرد سالم و باسواد و سیر و برخوردار از تأمین اجتماعی به مراتب بیشتر از یک فرد بیمار و بیسواد و گرسنه و محروم می‌تواند از نظر بازده اقتصادی آن برای جامعه بشری مفید باشد، مورد تأیید است. با این وصف، ما متأسفانه شاهد آه هستیم که این حقوق، علیرغم نظر سازمان ملل متحد که کوشش ملی و همکاری بین‌المللی را برای تأمین آن‌ها توصیه کرده است، در جهان ما تا حد بسیار زیادی نادیده گرفته می‌شود. می‌دانیم که امروز دنیا عملاً به دو گروه غنی و فقیر تقسیم شده است. مسئله اساسی برای جامعه بشری این نیست که برای چه این طور شده و چه شرایط و عواملی در ایجاد این وضع مقصر بوده‌اند. این امری است که مسلماً از نظر بررسی‌های علمی و تحقیقی مهم است، ولی پاسخ آن دردهای موجود جامعه را دوا نمی‌کند. آنچه از نظر رفع این مشکل اهمیت حیاتی دارد، این است که هر دو گروه با توجه به این که ادامه این شکال و به طریق اولی بزرگتر شدن آن، نه تنها از نظر اخلاقی و انسانی غیر قابل قبول است، بلکه بالمآل صلح و موجودیت جامعه بشری را نیز به خطر می‌افکند، در تعدیل آن و در ایجاد نظم جهانی عادلانه تر و واقع بینانه‌تری بکوشند. می‌دانیم که جمعیت کنونی جهان، که بیش از ۴ میلیارد نفر است، در حال حاضر هر روز ۲۰۰٬۰۰۰ نفر اضافه می‌شود و طبق محاسباتی که شده است این رقم در سال ۲۰۰۰ به حدود ۷٬۵ میلیارد نفر خواهد رسید که ۵٬۸ میلیارد آن را کشورهای توسعه نیافته یا به اصطلاح جهان سوم تشکیل خواهند داد. در حال حاضر نیز این طبقه از کشورها سه چهارم جمعیت جهانی را شامل می‌شوند. آیا این اکثریت عظیم مردم، بدان صورت که از طرف سازمان ملل متحد حق طبیعی و انسانی آن‌ها شناخته شده است، از حداقل نیازمندی‌های زندگی، یعنی غذا، بهداشت، مسکن، آموزش، تأمین اجتماعی برخوردار هستند؟ و آیا با ادامه نظم موجود جهان می‌توان امیدوار به بهبود این وضع در آینده بود؟ پاسخی که بررسی‌های رسمی سازمان ملل متحد، سازمان خواربار جهانی، سازمان بهداشت جهانی، سازمان فرهنگی و علمی یونسکو، بانک جهانی و تقریباً همه مراکز تحقیقی دیگر به این سؤال می‌دهند، این است که در شرایط فعلی نظم بین‌المللی و در صورت ادامه آن به همین صورت، این وضع نه تنها بهبود نخواهد یافت، بلکه به مراتب بدتر و فاصله موجود به مراتب بیشتر خواهد شد. در حال حاضر ۸۵ درصد ثروت جهان در اختیار ۱۵ درصد جمعیت آن است و در صورت ادامه روند کنونی در آخر قرن حاضر، این نسبت ۹۰ درصد و ۱۰ درصد خواهد شد. به موجب آخرین محاسبات، نسبت متوسط درآمد سرانه در کشورهای غنی و فقیر، در حال حاضر ۱۲ به ۱ است، ولی اگر کشورها را به طور جداگانه در نظر بگیریم، نسبت بزرگترین درآمد سرانه به کمترین آن‌ها بین ۶۰ تا ۴۰ به ۱ است. دو ثلث تمام مردم جهان امروز درآمد سرانه‌ای کمتر از حد متوسط جهانی دارند، و شاید ذکر این نکته جالب باشد که طبق آمارهای موجود، در فاصله سال‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ افزایش متوسط درآمد سرانه و سالانه افراد در کشورهای عمده صنعتی، به تنهایی از کل متوسط درآمد سرانه سالانه افراد در کشورهای در حال توسعه بیشتر بوده است. طبق آخرین اظهار نظر کارشناسان سازمان ملل متحد، در صورت ادامه نظم موجود، به فرض آن هم که تلاش‌ها و برنامه‌های کنونی جهان سوم در بهترین شکل آن ادامه یابد، در سال ۲۰۰۰ فاصله درآمد سرانه متوسط دو گروه ثروتمند و فقیر از ۱۲ به ۱ کنونی بیشتر خواهد بود.

وضع بد تغذیه

از نظر تغذیه، که برای جامعه بشری اهمیت حیاتی دارد، وضع به چه صورت است؟ طبق برآوردهای سازمان خواربار جهانی «فائو» حد متوسط نیاز یک انسان به کالری ۲٬۷۵۰ در روز است. ولی در حال حاضر مردم کشورهای مرفه به طور متوسط ۳٬۰۶۰ کالری و مردم جهان سوم به طور متوسط ۲٬۱۵۰ کالری در روز مصرف می‌کنند و بدین ترتیب طبقه اخیر روز بروز بیشتر از نظر جسمی رو به ضعف می‌رود. از نظر مقایسه، کافی است در نظر گرفته شود که مثلاً مصرف متوسط سرانه کالری برای هر فرد در سال ۱۹۷۰ در آمریکا و نیوزیلند ۳۳۰۰ کالری و در چندین کشور آسیایی و آفریقایی در همان سال ۱۸۰۰ کالری بوده است. مصرف سرانه و روزانه مواد لیپید در آلمان فدرال ۱۶۴ و در کشورهای فوق ۲۵ گرم است. از نظر کیفیت پروتئین‌های حیوانی، نسبت مصرف سرانه در نیوزیلند ۷۲ گرم و در جنوب آسیا ۶ گرم است. طبق همان برآوردهای سازمان «فائو» مصرف سرانه متوسط گندم و غلات در حال حاضر ۵۷۸ کیلوگرم و در برخی موارد تا ۷۰۰ کیلوگرم در سال در کشورهای ثروتمند و ۲۶۵ کیلوگرم و در برخی موارد تنها ۱۶۴ کیلوگرم در سال در کشورهای فقیر است. حتی برای اینکه سطح گرسنگی به همین حالت فعلی باقی بماند، باید تولید مواد غذایی تا سال ۲۰۰۰، در آفریقا ۱۰۰ درصد و در آمریکای لاتین ۲۰۰ درصد افزایش یابد. در چنین شرایطی چگونه می‌توان از امکان توسعه اقتصادی صحبت کرد؟

در جهان امروز ما، بیش از ۱۰۰ میلیون کودک کمتر از ۱۵ سال گرفتار رشد ناکافی ناشی از کمی و بدی تغذیه و سایر عواقب آن هستند و هر سال بیش از ۱۵ میلیون کودک کمتر از ۵ ساله از کمی تغذیه می‌میرند. طبق برآوردهای سازمان خواربار جهانی، اگر در رفع این وضع اقدام قاطعی نشود، از حالا تا پایان قرن حاضر، لااقل ۵۰۰ میلیون نفر در جهان محکوم به مرگ از گرسنگی خواهند بود. از نظر مسکن کافی است در نظر بگیریم که طبق بررسی‌های بانک جهانی در سال ۱۹۷۵، یک تا دو ثلث از مردم جهان استطاعت تهیه حتی ارزان‌ترین مسکن ممکن را ندارند و این رقم در برخی کشورها به ۸۵ درصد بالغ می‌شود. بر اساس این محاسبات، به زودی در حدود ۸۰ درصد از مردم شهرنشین بی بضاعت جهان سوم، یعنی بیش از نیمی از جمعیت شهرنشین دنیا ناچار خواهند بود در زاغه‌هایی فاقد نور و حرارت و طبعاً سایر وسایل زندگی مسکن گزینند.

نابسامانی‌های آموزش

همین وضع نامطلوب را در مورد آموزش تذکر می‌توان داد. طبق آمار سازمان یونسکو، تعداد بی‌سوادان جهان که در سال ۱۹۵۰، ۷۰۰ میلیون نفر یعنی ۲۴ درصد جمعیت بالغ دنیا بود، امروز به ۸۰۰ میلیون نفر رسیده است. البته در این فاصله نسبت بی‌سوادان پایین آمده، ولی بر اثر افزایش منظم جمعیت، تعداد مطلق آنان نه تنها کاهش نیافته، بلکه یکصد میلیون نفر زیادتر شده است. در بسیاری از کشورها هنوز بیش از ۸۰ درصد زنان و ۶۰ درصد مردان بی‌سوادند. با وجود اعلام تساوی حقوق زن و مرد، هنوز زنان تقریباً دو سوم رقم کل بی‌سوادان را در دنیا تشکیل می‌دهند. بر اساس برآوردهای یونسکو انتظار می‌رود جمعیت بزرگسال دنیا از حدود ۲۳۰۰ میلیون نفر در سال ۱۹۷۲، به حدود ۲۹۰۰ میلیون نفر در سال ۱۹۸۰ بالغ شود و به این ترتیب قدر مطلق تعداد بزرگسالان بیسواد در این فاصله از ۷۸۳ میلیون نفر به ۸۲۰ میلیون نفر افزایش خواهد یافت. از نظر تولید صنعتی، در حال حاضر کشورهای جهان سوم با ۷۵ درصد جمعیت جهان فقط از ۲۵ درصد انرژی جهانی برخوردارند و فقط ۷ درصد تولیدات صنعتی جهان را تأمین می‌کنند. با همه جنجال‌هایی که در مورد نفت شده است، لازم به تذکر است که نفت در بودجه دنیای سوم وزن زیادی ندارد. شاید ذکر این نمونه در این مورد کافی باشد که در حال حاضر کشور هند با داشتن بیش از ۶۰۰ میلیون نفر جمعیت، کمتر از کشور ۱۵ میلیون نفری هلند نفت مصرف می‌کند. نمی‌خواهم بیش از این با ارائه ارقام و آمار، نابسامانی نظام اقتصادی و اجتماعی موجود جهانی و به خصوص عدم انطباق آن را با اصول حقوق انسانی و عدالت اجتماعی تشریح کنم، هر چند که می‌توان در این مورد تقریباً به طور نامحدود به ذکر ارقام پرداخت. در عین حال نمی‌خواهم بگویم که در وجود این وضع غیر عادلانه و در حفظ و ادامه آن، تنها این دسته با آن دسته از جوامع و ممالک مسئول و هم وظایف و الزامات ناشی از آن، جنبه متقابل و مشترک دارند. آنچه می‌خواهم تذکر دهم، این است که جهان کنونی ما در عین آنکه از پیشرفته‌ترین ترقیات دانش و صنعت و تکنولوژی در تاریخ بشری برخوردار است و در عین آنکه امکانات کافی برای آن دارد که سطح زندگانی قابل قبول و رضایت بخشی را برای تمامی افراد بشر فراهم سازد، به علت ادامه یک نظم غیر منطقی و غیر عادلانه که نه با موازین حقوق انسانی نه با مصالح اجتماعی و اخلاقی و نه با منافع واقعی اقتصادی جامعه بشری تطبیق دارد، به صورت جهانی آکنده از بی‌عدالتی‌ها و محرومیت‌ها درآمده است که به احتمال بسیار زیاد در صورت ادامه این وضع به سوی یک انفجار ویران کننده پیش خواهد رفت. در چنین وضعی، یک انسان منطقی حق دارد از خود سئوال کند که چرا به جای کوشش در استقرار یک تعادل مثبت و پایدار و انسانی در روابط جوامع بشری، می‌باید صلح و نظم جهانی بر پایه «تعادل وحشت» استوار باشد؟ اخیراً یک مرکز تحقیقی معتبر بین‌المللی حساب کرده است که تنها رقم افزایش هزینه‌های نظامی و تسلیحاتی دنیا در سال به ۲۰۷ میلیارد دلار رسیده است. ملت‌های جهان بر اثر همین تعادل وحشت، به خاطر حفظ موجودیت خود هزینه کمرشکن تسلیحاتی را تحمل می‌کنند و یکی از آن‌ها کشور خود من است که با وجود علاقه شدید به صلح، ناگزیر است تا سر حد لازم در تقویت نیروی دفاعی خود بکوشد. به خاطر دارم که در دهه گذشته، هنگام تشکیل کنگره جهانی پیکار با بی‌سوادی یونسکو در تهران، پیشنهاد کردم که هر کشوری فقط هزینه یک روز بودجه نظامی خود را به منظور کمک به یونسکو در پیشبرد این تلاش بزرگ انسانی در اختیار آن سازمان بگذارد، ولی جز یکی دو کشور به ندای من پاسخ ندادند و از سرمشق ایران پیروی نکردند، در صورتی که همه آن‌ها در پای اعلامیه‌های جهانی که حق آموزش را حق مسلم همه افراد بشری می‌دانست و همکاری بین‌المللی را در این باره توصیه می‌کرد، صحه گذاشته بودند. بدیهی است در تعدیل نظم موجود و غیر عادلانه کنونی جهان، و استقرار نظم نوینی در جای آن که جوابگوی نیازهای واقعی جامعه جهانی و حقوق انسانی همه افراد آن باشد، هر کشور و ملتی مسئولیت خاص خود را دارد و باز هم بدیهی است که هر قدر امکانات و نیروی سیاسی و اقتصادی کشوری بیشتر باشد، مسئولیت آن نیز به همان اندازه زیادتر است. بدین جهت است که ما در کنفرانس معروف به شمال و جنوب که برای بررسی در تعدیل نظام اقتصادی کنونی جهان تشکیل شد منطقاً انتظار و امید زیادی به حسن تفاهم و واقع بینی جهان صنعتی داشتیم که متأسفانه پاسخ رضایت بخشی بدان داده نشد. ولی در مورد آنچه به کشور خود من مربوط است، تصور می‌کنم می‌توانم با اطمینان بگویم که ما سعی کرده‌ایم و می‌کنیم وظایف خود را در برابر خانواده جهانی تا آن حد که در حدود امکانات ما است به صور شرافتمندانه‌ای انجام دهیم. ما در تمام مجامع بین‌المللی از آنچه حقوق مشروع و انسانی همه مردم جهان به خصوص توده‌های محروم یا توده‌های در شرایط نامساعد آن می‌شماریم دفاع می‌کنیم و صمیمانه می‌کوشیم تا از راه کمک به حسن تفاهم و واقع بینی و همزیستی و همکاری کشورها، با هر سیستم حکومتی و اقتصادی که داشته باشند، به هدف بزرگتری که بهبود زندگی همه جامعه جهانی باشد کمک کنیم. کشور ما تاکنون به منظور کمک به اجرای برنامه‌های سازندگی کشورهای در حال توسعه، اعتبارات مالی بسیاری در اختیار آن‌ها گذاشته است که نسبت این کمک‌ها به درآمد کلی، کشور ما را از این لحاظ در یکی از نخستین صفوف جهانی قرار داده است. گذشته از این، باز هم به منظور ایفای این مسئولیت در برابر جامعه بشری، خود من خطوط اساسی یک برنامه رفاه جهانی را به سازمان ملل متحد پیشنهاد کرده‌ام که ایجاد یک اداره تعاون بین‌المللی را شامل می‌شود. اجرای این طرح سرمایه گذاری مشترک کشورهای صنعتی و کشورهای تولید کننده نفت را برای دادن وام‌های کم بهره، کمک به کشورهای در حال توسعه پیش بینی می‌کند و در مقابل از این کشورها می‌خواهد که سفارشاتشان را به کشورهای صنعتی بدهند. این امر به ایجاد یک مشارکت مثبت جهانی کمک خواهد کرد که می‌تواند در عرض یک دهه راه گشای پیشرفت در پایان دادن به نابرابری کنونی ملل ثروتمند و فقیر باشد، و این تناقض‌ها را که ریشه‌های اصلی دشمنی‌ها و بحران‌ها و بالاخره جنگ است، برطرف سازد. اکنون به عهده دیگر کشورها است که این طرح ما را با نظر همکاری بپذیرند، یا آن را مانند پیشنهاد ما در مورد کمک به پیکار جهانی با بی‌سوادی نادیده بگیرند. در زمینه داخلی نیز، تصور می‌کنم که راه کنونی کشور من، راهی کاملاً منطبق با اصول حقوق اجتماعی و حقوق انسانی افراد ملت است. برای تأمین هر چه بیشتر این حقوق، در پانزده سال پیش از طرف خود من منشور انقلاب اجتماعی ایران که بعداً «انقلاب شاه و ملت» نام گرفت، به صورتی بسیار دمکراتیک به معرض آراء عمومی گذاشته شد که با اکثریتی بسیار قاطع مورد تأیید قرار گرفت. اجرای اصول این منشور که در ابتدا شامل ۶ اصل می‌شد و در طول این پانزده سال تدریجاً به ۱۹ اصل بالغ شده است، بنیاد جامعه ایرانی را بکلی دگرگون ساخته و آن را از صورت یک جامعه قرون وسطایی به صورت یک جامعه کاملاً پیشرو درآورده است. پیروی از اصول منشور

دموکراسی اقتصادی و اقتصاد دمکراتیک و عدالت اجتماعی که لازمه اجرای اصول منشور انقلاب شاه و ملت است، باعث شده است که در عین آنکه ثروت ملی و اقتصاد ایران به سرعت رو به ترقی است، نتایج این وضع حداکثر افراد ملت را شامل شود نه آنکه فقط عده معدودی از آن بهره گیرند. اعتقاد راسخ من این است که در دنیای کنونی ما، وظیفه و رسالت راستین هر دولت و هر کشوری، با هر سیستم حکومتی و هر روش اقتصادی، تأمین هر چه بیشتر عدالت اجتماعی و جوابگویی به نیازهای انسانی آنان را از یک طرف و همکاری جهانی در مبارزه با فقر و جهل و گرسنگی و بی‌عدالتی از راه استقرار نظمی نوین و عادلانه در خانواده بین‌المللی از طرف دیگر است و این کوششی است که حقّاً باید جایگزین اختلافات و کشمکش‌ها و بحران‌هایی شود که غالباً ریشه آن‌ها را در همین نظم غیر عادلانه و کهنه کنونی باید جست. آقای رئیس دانشگاه. از اینکه امروز همراه با افتخار دریافت این مقام عالی، به من امکان آن را داده‌اید که یکی از سخنرانان دانشگاه عالیقدر شما باشم، صمیمانه تشکر می‌کنم و اطمینان می‌دهم که در آینده در مقام دکتر افتخاری دانشگاه پراگ، در تقویت همکاری‌های علمی و فرهنگی دانشگاه‌ها و مراکز فرهنگی کشورم با دانشگاه بزرگ شما خواهم کوشید.

علیاحضرت شهبانو: در دنیای صنعتی امروز، دادن ابعاد انسانی به زندگی بیش از پیش محسوس است.

سخنرانی علیاحضرت شهبانو هنگام دریافت دکترای افتخاری ۵ شهریور ماه

علیاحضرت شهبانو نیز به هنگام دریافت دکترای افتخاری از دانشگاه پراگ، نطقی به این شرح ایراد فرمودند:[۷]

جناب آقای رئیس

امروز برای من افتخار بزرگی است که دانشگاه پراگ عنوان دکترای افتخاری را نصیب من می‌سازد. من اطمینان دارم که این نشان برجسته تنها به شخص من اختصاص ندارد، بلکه افتخاری نیز برای فرهنگ کشورم می‌باشد. افتخاری ارزشمند از یکی از مراکز کهن فرهنگ و علوم اروپا. دانشگاه کهن شما که سایه‌های مردان مشهوری مانند ژان هوس که مردی روشن بین و دلباخته حقیقت مانند متفکرین ما بوده بر آن پرتو افکنده است، در جریان تاریخ و در زمان حال یکی از مراکز فعال زندگی روشنفکرانه چکسلواکی که شهرت آن از مرزها فراتر رفته است می‌باشد.

یکی از مشخصات چشمگیر کشور شما گسترش و توسعه صنعتی و فنی است و همانطور که منابع ثروت چکسلواکی در زمینه‌های هنر- افکار و ادبیات نشان می‌دهند مبین آنند که این گسترش صنعتی هرگز به زیان ارزش‌های انسانی نبوده‌اند. مطالعه در مبانی این موفقیت‌ها و این توازن میان علوم فنی و فرهنگ می‌تواند کمک بزرگی در تحقیق اساسی مردمان امروزی که در اثر تضادهای موجود میان روحانیات و خواست‌های زندگی صنعتی از هم پاشیده شده‌اند، باشد. چکسلواکی که سرزمین تصاویر، موسیقی، تئاتر و شعر می‌باشد، آثار هنرمندانی با شهرت جهانی مانند «دوریاک و اسمه تانا» به دنیا عرضه داشته که معماری‌های گوتیک و مخصوصاً باروک آن کمک بزرگی در زیبایی شهرهایی مانند پراگ بوده است. از سوی دیگر در کنار شگفتی این هنرمندان مشهور بایستی از هنرهای سنتی و سنن زیبایی که در زندگی روزمره مردم این کشور منعکس است و همچنین ارزش‌های عمیق این ملت یاد کرد. این هنرها خواه نقاشی بر روی شیشه و یا اسباب بازی، خواه هنر توربافی، خواه هنر کار بر روی چوب و یا هنر تئاترهای سنتی، هر یک نشانه زندگی چکسلواکی است و می‌تواند نشانه‌ای از غنای فرهنگی یک ملت مبتکر و سرشار از ظرافت باشد. آنچه که هنر و فرهنگ چکسلواکی را متمایز می‌سازد و در میان فرهنگ‌های اروپایی جای مشخصی به آن می‌دهد، وفاداری مبتکران بزرگ شما نسبت به منابع الهامات مردم است. به همین جهت است که آثار موسیقی دانان بزرگ شما این لیاقت را دارند که در سراسر جهان پخش شوند. این خصوصیت طوری است که در هنر معاصر شما و به ویژه در آثار سینمایی شما نیز رسوخ کرده است. در این جا باید به ویژه به سینمای زنده شما که داستان‌های کشورتان را در قلب بچه‌های دنیا زنده کرده است اشاره کنم. من همچنین بر روی یکی از الهامات اساسی مردان ادب و علم شما تکیه می‌کنم که همیشه به نفع دیگر تمدن‌ها کمک کرده‌اند. به همین جهت محققان و دانشمندان چکسلواکی از سالیان دراز به جنبه‌های مختلف فرهنگ ایران تمایل پیدا کرده‌اند. آن‌ها به ویژه به بررسی تاریخ و ادبیات پارسی علاقه نشان داده و به ترجمه آثار شعری آنان پرداخته‌اند. آن‌ها انتخابی بصیرانه انجام داده‌اند که مردم چکسلواکی نمی‌توانند در مقابل آن بی احساس باشند، زیرا همان طور که می‌دانید شعر بیش از دیگر شکل الحانات طی قرون با روح و فکر ایران درآمیخته است. هر ایرانی حتی اگر از شاعری چیزی نداد می‌تواند از شعر بهره گیرد. عجیب این جا است که شعرای ظریف کار پارسی از شعرای مردم عادی هستند و آن‌ها بشریت را بالاتر از قوم‌ها و نژادها دانسته و عشق و زندگی را به همه الهام بخشیده‌اند.

جناب رئیس

در این دنیای صنعتی که ما زندگی می‌کنیم، در این دنیایی که انسان و ابزارش بر طبیعت حکومت می‌کنند لزوم دادن ابعاد انسانی به زندگی بیش از پیش محسوس می‌باشد. جستجو برای این ابعاد همیشه و در همه تمدن‌ها وجود داشته، انسان امروزی در یک دنیای صنعتی زندگی می‌کند و با استفاده از یک دیدگاه سیاره‌ای بایستی از طریق گفتگوهای حقیقی تمدن این ابعاد را برقرار سازد. سال‌های اخیر با همکاری‌های فرهنگی و علمی میان کشورها مشخص شده‌اند بر ما است که کمی دورتر برویم و در ورای این همکاری‌ها گفتگوها را ایجاد کنیم. این گفتگوها در دنیایی که تنوع و قطعی بودن هر فرهنگ مورد احترام است فرصت خواهد داد تا ملت‌ها و افکارشان به هم نزدیکتر شوند. بدین سان ما قدمی مصمم در راه صلح جهانی که هدف نهایی تمام افکار مردم جهان است برداشته‌ایم. با این روحیه است که با سپاسگزاری عنوان دکترای افتخاری را که دانشگاه شارل به من اهدا کرده می‌پذیرم.

بازدید شاهنشاه آریامهر

۷ شهریور ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی شاهنشاه آریامهر از نمایش اسلحه و مانور نظامی چکسلواکی دیدن کردند.

برنامه روز ۶ شهریور ماه سفر رسمی اعلیحضرتین به چکسلواکی با سفر به منطقه‌ای واقع در ۱۵۰ کیلومتری پراگ برای بازدید از یک مانور نظامی آغاز شد. در این مانور نیروهای زمینی و هوایی چکسلواکی و نیروی ضربتی ارتش چکسلواکی که از اعضای پیمان نظامی ورشو به شمار می‌آیند، در یک برنامه نمایشی شرکت داشتند. به هنگام تشریف فرمایی اعلیحضرتین، رئیس ستاد ارتش گزارش نظامی معروض داشت و سپس از شاهنشاه و شهبانو و پرزیدنت «هوزاک» رئیس جمهوری چکسلواکی که همراه بود دعوت کرد از نمایشگاه آخرین سلاح‌هایی که ارتش چکسلواکی بدان مجهز است، بازدید فرمایند.

چکسلواکی دارای یکی از ارزنده‌ترین و قدیمی‌ترین صنایع نظامی جهان است و درآمد حاصله از فروش سلاح‌های سبک به خارج یکی از منابع توازن پرداخت‌های خارجی این کشور به شمار می‌آید. آنچه در بازدید دیروز توجه فرماندهان عالی نظامی چکسلواکی را به خود جلب کرد، اطلاعات و معلومات شاهنشاه نسبت به مسایل نظامی و کاربرد سلاح‌های مورد استفاده بود. مانور دیروز شامل آتش، پوشش و حمله هواپیماهای شکاری و عملیات دفاعی بود که نزدیک به دو ساعت به طول انجامید.

امروز شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در چهارمین روز از دومین سفر رسمی‌شان به چکسلواکی، میهمان مردم شهر براتسلاو پایتخت جمهوری اسلاوکی هستند. براتیسلاوا ۲۹۱ هزار نفر جمعیت دارد و یکی از زیباترین شهرهای چکسلواکی است. برنامه اعلیحضرتین در براتیسلاوا بازدید از شهر و سپس دیدار از یک مزرعه تعاون روستایی است. اعلیحضرتین امشب به پراگ بازمی‌گردند و فردا صبح با بدرقه رسمی کشور چکسلواکی را ترک می‌گویند.

شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در روز ۶ شهریور ماه از موزه ادبیات چک در پراگ دیدن کردند. بنا به نوشته اعلیحضرتین در دفتر یادبود این موزه، هر شهری می‌تواند به داشتن مشابه آن مفتخر باشد. موزه ادبیات چک یا در واقع آرشیو اسناد و مدارک تاریخی و ادبی این کشور هشت قرن قدمت دارد. ۹۰۰ هزار جلد کتاب‌های چاپی و خطی و نزدیک به ۵ میلیون سند تاریخی و مدارک و اسناد از جمله اسناد مربوط به روابط ایران با این سرزمین در آرشیو آن نگهداری می‌شود. مجموعه‌هایی از اسلحه‌های قدیم و چند اثر نقاشی از هنرمندان معروف چک از دیگر اشیای این موزه است. اعلیحضرتین ضمن بازدید از قسمت‌های گوناگون موزه نقشه‌ای را که موقعیت جغرافیایی ایران و خلیج فارس را در قرن ۱۷ میلادی نشان می‌داد، مشاهده کردند. در باغ مصفای موزه، خبرنگار و مفسر پراگ به حضور اعلیحضرتین شرفیاب شد و نظر شاهنشاه و شهبانو را درباره چکسلواکی امروز در دومین سفرشان که پس از ده سال انجام می‌گیرد، پرسش کرد.

شاهنشاه ضمن اشاره به پیشرفت‌های چکسلواکی در ده سال گذشته فرمودند:

در سفر گذشته مراکز کشاورزی و صنایع زیربنایی را دیدن کردیم و این بار بازدیدهای ما بیشتر از مراکز فعالیت‌های فرهنگی و دفاعی کشور شما بود. شاهنشاه اضافه فرمودند: ملت زحمتکش و نیروی انسانی متخصص و ورزیده چکسلواکی امکان فعالیت در زمینه تکنولوژی مدرن را به شما می‌دهد. اطمینان دارم ما کشور زیبای شما را با احساس و خاطره‌ای خوب ترک می‌کنیم.

علیاحضرت شهبانو به نوبه خود در پاسخ به پرسش نماینده تلویزیون پراگ از دیدار مراکز بهداشتی و فرهنگی چکسلواکی اظهار خوشوقتی کردند. شهبانو با تأکید این نکته که در این سفر از واحدهای جدید دیدن کرده‌اند اضافه کردند:

طی این مدت روابط دو کشور ما در زمینه‌های گوناگون به خصوص زمینه‌های فرهنگی که مورد توجه من است، گسترش یافته است. بازدید اعلیحضرتین از این موزه یک ساعت به طول انجامید.

بازگشت اعلیحضرتین از سفر اروپای شرقی

شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو ۸ شهریور ماه از سفر هشت روزه خود به کشورهای لهستان و چکسلواکی به تهران بازمی‌گردند. شاهنشاه آریامهر بامداد هشت شهریور ماه دور پایانی گفتگوهای خود را با رئیس جمهوری چکسلواکی انجام دادند و پس از گفتگوها، طی یک بدرقه رسمی پراگ را به سوی تهران ترک کردند.

بامداد ۷ شهریور ماه اعلیحضرتین حضرت گوستاو هوزاک رئیس جمهوری چکسلواکی و بانو با هواپیما به شهر زیبای براتیسلاوا تشریف فرما شدند و در فرودگاه از طرف آقای لونارد نخست وزیر جمهوری چکسلواکی و آقای سولوتکا دبیر اول حزب کمونیست و نخست وزیر جمهوری اوسلواک و مقامات عالیرتبه محلی مورد استقبال قرار گرفتند.

براتیسلاوا پایتخت جمهوری اوسلواک از شهر پراگ ۱۶۰ کیلومتر فاصله داد و در جنوب شرقی این کشور و در کنار رودخانه دانوب قرار گرفته است. شهر براتیسلاوا حدود ۲۹۱ هزار نفر جمعیت و بخشی از جمهوری فدرال چکسلواکی است. مردم این منطقه از ریشه اسلو هستند و ۲۹ درصد از جمعیت ۱۵ میلیون نفری چکسلواکی را تشکیل می‌دهند. فرودگاه شهر براتیسلاوا که از ساعت‌ها قبل به انتظار تشریف فرمایی اعلیحضرتین بود، با شعارهایی از قبیل به میهمانان عالیقدر ایران خوش آمد می‌گوییم و هزاران نفر از اهالی براتیسلاوا که با پرچم‌های ایران و چکسلواکی در این محل گرد آمده بودند، شکوه خاصی به مراسم استقبال بخشیده بود. اعلیحضرتین پس از ورود به براتیسلاوا در میان استقبال گرم مردم این شهر به محل بنای یادبود براتیسلاوا تشریف فرما شدند و طی مراسم ویژه‌ای تاج گُلی نثار بنای یادبود این شهر کردند.

دیروز سالروز قیام ملت اسلواکی علیه رژیم نازی و روز عید ملی بود. پس از تشریف فرمایی اعلیحضرتین به براتیسلاوا و توقف کوتاهی در هتل بروک که بر فراز تپه‌ای مشرف به رودخانه دانوب قرار دارد، شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو به اتفاق حضرت رئیس جمهوری چکسلواکی و بانو به یک قصر قدیمی تشریف فرما شدند. در یکی از تالارهای این قصر نخست وزیر و دبیر اول حزب کمونیست جمهوری اسلواکی تشریف فرمایی اعلیحضرتین به این جمهوری را خوش آمد گفت و اظهار داشت:

امروز یک روز تاریخی است و یادآور پیروزی جنبش مردم این سرزمین علیه رژیم نازی است. صنعت سرزمین ما در مقایسه با دوران قبل از جنگ ۳۳ درصد رشد را نشان می‌دهد. امروزه در دانشگاه‌های اسلواکی ۵۰ هزار دانشجو وجود دارد. این تعداد پیش از جنگ فقط ۲ هزار نفر بود. ... برای ما ایران نه تنها کشوری دارای سُنت‌های تاریخی و دیرینه است، بلکه کشوری است که در راه صنعتی شدن گام‌های بلندی را برداشته است. وی از مساعی اعلیحضرتین در دفاع از صلح جهانی ستایش کرد.

پس از آن، شاهنشاه آریامهر در پاسخ سخنان ایشان فرمودند:[۸]

میل دارم قبل از هر چیز تشکرات خودم و شهبانو را از بابت پذیرایی گرم و صمیمانه شما ابراز دارم. این گرمی درست بازتاب احساسات دیرینه ملت ما نسبت به ملت شما است ولی باید تذکر دهم که این دوستی امروزه در عین حال بر پایه تقویت روزافزون روابط اقتصادی و فرهنگی ما متکی است و من یقین دارم که این روابط روز به روز بیشتر توسعه خواهد یافت. ما در این روزها به خوبی متوجه شدیم که چکسلواکی اصولاً یک کشور پیشرفته است و اکنون با سرعت خیلی بیشتر به طرف ترقی و توسعه هر چه بیشتر پیش می‌رود. یکی از نخستین مظاهر پیوندهای دوستی و همکاری‌های دو کشور خط لوله انتقال گاز است که از راه براتیسلاوا کشورها را با کشور شما پیوند خواهد داد و گمان می‌کنم به نحوه روابط دوستانه دو کشور ما نمونه بارز نه فقط همزیستی مسالمت آمیز بلکه در عین حال همکاری و اشتراک مساعی در راه مصالح مشترک است. من از فرصت جشن ملی شما که با امروز مصادف است استفاده کرده و به خاطره قهرمانانی که در جنگ جهانی دوم برای استقلال حاکمیت این سرزمین جنگیدند و جان سپردند درود بفرستم.

شاهنشاه آریامهر در پاین بیانات خود سعادت و موفقیت و تقویت هر چه بیشتر روابط و همکاری و دوستی دو کشور را صمیمانه آرزو فرمودند. اعلیحضرتین بعد از ظهر دیروز از براتیسلاوا به پراگ مراجعت فرمودند.

۹ شهریور ماه ۲۵۳۶

رئیس جمهوری چکسلواکی: نتایج سفر شاهنشاه بسیار ثمربخش بود.

سفر رسمی شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو به چکسلواکی دیروز پایان یافت و اعلیحضرتین در میان بدرقه رسمی پراگ را ترک فرمودند. در فرودگاه پراگ مراسم مشایعت رسمی انجام یافت. حضرت رئیس جمهوری چکسلواکی و بانو هوزاکوا میهمانان عالیقدر خویش را تا پای پلکان هواپیما مشایعت کردند و رهبران دو کشور یکبار دیگر دست یکدیگر را به گرمی فشردند. در این لحظه با شکوه که ۲۱ تیر توپ به علامت احترام نسبت به اعلیحضرتین شلیک می‌شد، اعلیحضرتین از دو جوان پیشاهنگ دسته گل‌های زیبایی دریافت داشتند. در واقع مردم چکسلواکی با این کار دوباره در نهایت صمیمیت و شکوه با اهدای این دسته گل‌ها بی شائبه‌ترین احترامات خود را نسبت به شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو ابراز داشتند.

حضرت گوستاو هوزاک رئیس جمهوری چکسلواکی و دبیر کل حزب کمونیست این کشور بعد از ظهر دیروز طی مصاحبه‌ای نتایج مذاکرات خویش را با شاهنشاه ایران ستود و در ذکر نتیجه این مسافرت اظهار رضایت کردند و آن را بسیار مطلوب و ثمربخش خواندند و اظهار داشتند:

دیدار شاهنشاه ایران در تحکیم و توسعه هر چه بیشتر مناسبات دوستانه و دیرین دو کشور بسیار مؤثر بوده و مذاکرات فیمابین در زمینه گسترش همکاری‌‎های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که برای مردم ایران و چکسلواکی منافع دراز مدت در پی خواهد داشت، پیوندهای دو کشور ما را استوارتر کرده است. دیدار و گفتگو میان دو کشور در همه سطوح در آینده دنبال خواهد شد و طی تماس‌های آتی گسترش و تعمیق همکاری‌های سودبخش بین ایران و چکسلواکی مورد نظر طرفین خواهد بود.


شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو عصر روز هشتم شهریور ماه در پایان دیدارشان از کشورهای لهستان و چکسلواکی به تهران بازگشتند.

در فرودگاه مهرآباد والاحضرت همایون ولایتعهد، والاحضرت‌ها شاهپور علیرضا، شاهدخت فرحناز و شاهدخت لیلا پهلوی و چند تن از اعضای خاندان جلیل سلطنت، نخست وزیر و رؤسای مجلسین و وزیر دربار شاهنشاهی و رئیس هیأت مدیره و مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران و همچنین رئیس دفتر مخصوص شاهنشاهی فرمانده گارد شاهنشاه، فرماندهان نیروهای سه گانه مسلح شاهنشاهی از شاهنشاه و شهبانو پیشباز کردند. هواپیمای حامل اعلیحضرتین و همراهان در ساعت ۱۹ در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست. در پای پلکان هواپیما آقای شهرستانی شهردار بازگشت شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو را خوش آمد گفت. سپس تیمسار ارتشبد ازهاری رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران گزارش نظامی معروض داشت و سپس مراسم نظامی انجام گرفت. شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو آنگاه از برابر صف هیأت وزیران، مقامات وزارت دربار شاهنشاهی و کاردار سفارت لهستان و کاردار سفارت چکسلواکی عبور فرمودند و آنان را مورد مرحمت قرار دادند.

قراردادها با لهستان

بن‌مایه‌ها