سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در دانشگاه مالایا هنگام دریافت دکترای افتخاری دانشگاه ۲۸ دی ماه ۱۳۴۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
برنامه عمرانی سوم/سال ۱۳۴۵ اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۴۶ خورشیدی تازی

مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و دوم


۲۸ دی ۱۳۴۶

نطق شاهنشاه در دانشگاه مالایا

(به‌مناسبت دریافت دکترای افتخاری دانشگاه)

آقای رئیس دانشگاه، خانمها و آقایان،


از دریافت درجه دکترای افتخاری دانشگاه مالایا بسیار مفتخرم و می‌توانم به شما اطمینان بدهم که از این پس نه تنها به عنوان پادشاه کشور خود، بلکه به عنوان دکتر افتخاری دانشگاه شما رابط معنوی اندیشه‌ها و احساسات متقابل دولت خودمان خواهم بود.

برای من این عنوان علمی که امروز دریافت می‌دارم به خصوص از این لحاظ ارزش دارد که بعد از گذشت چند قرن مجدداً به من امکان می‌دهد که پیام گرم و فرهنگ و ادب ایران را به ملت شما برسانم. این پیامی که همراه دارم پیامی آشنا است که با زبانی آشنا بیان می‌شود، زیرا ادب و فرهنگ ایران از دورانی دراز در کشور شما با میهمان‌نوازی بسیار مواجه بوده‌است، و چون من امروز دکترای افتخاری دانشگاه شما را در رشته ادبیات دریافت می‌دارم، طبعاً می‌باید قبل از هر چیز به همین سابقه روابط ادبی دو ملت خودمان اشاره کنم.

این روابط ادبی و فرهنگی، همراه با روابط بازرگانی میان دو سرزمین ما تقریباً از یک‌هزار سال پیش آغازشد. سفرنامه جالبی که از آن زمان در دست است حاکی است که در آن هنگام کشتیهای ایرانی در مسیر خود به چین، هرباره در ایالت «کداه» در شمال کشور شما لنگرمی‌انداختند، و در نتیجه در این ناحیه مردم غالباً با زبان و فرهنگ پارسی آشنایی داشتند. در سفرنامه معروف ابن‌بطوطه که چهار قرن بعد از این تاریخ نوشته شده، تصریح شده‌است که در زمان سفر او بدین سرزمین همچنان دانشمندان متعدد ایرانی در آنجا اقامت داشته‌اند. وی به خصوص از چندین فقیه شیرازی و اصفهانی و نیز از دریاسالاری به نام بهروز نام می‌برد، و از یکی از اولیای دین به نام ملک ابراهیم کاشانی ذکر خیر می‌کند که در ۱۴۱۹ میلادی درگذشته و سیاح مراکشی مزار او را با کتیبه فارسی آن زیارت کرده‌است.

چهار قرن پیش آثار مهمی از ادبیات کلاسیک فارسی به زبان مالایایی ترجمه‌شد که از زمره آنها می‌توان از کلیله و دمنه، بختیارنامه، تاج‌السلاطین، داستان امیر حمزه، یوسف و زلیخا و غیره نام برد. از ترجمه عالی طوطی‌نامه که در آن زمان صورت گرفت، هم اکنون نسخه‌ای که پیش از سال ۱۶۰۰ میلادی تحریر شده در کتابخانه بادلیان در اکسفرد موجوداست.

سر ریچارد وینستد محقق انگلیسی از کتیبه‌ها و نوشته‌های متعدد فارسی و از ترجمه‌هایی از عطار و مولوی و حلاج نام می‌برد که در ناحیه «ترین‌کانو» یافته‌است و تاریخ تحریر آنها قرن چهاردهم میلادی است. محقق برجسته هلندی به نام «فورهووه» از ترجمه منتخب آثار جلال‌الدین رومی به زبان مالایی بحث می‌کند که اکنون نسخه آن در لایدن است.

در متون کلاسیک ادبیات مالایایی، ضرب‌المثلها و اشعار متعدد فارسی می‌توان یافت که به همان صورت فارسی نقل شده‌اند، مثلاً در اثر ادبی معروف «سجاره ملایو» این شعر در متن فارسی آن ذکر شده‌است که: «رعیت چو بیخند و سلطان درخت»، و این جمله عیناً در وصیت‌نامه منصورشاه، پادشاه مالاکا به پسرش که بعداً علاءالدین رعایت‌شاه نام گرفت نیز نقل شده‌است.

فرقه فلسفی و عرفانی معروف «وجودیه» که قرنها در مالایا و اندونزی فعالیت داشت، اساس فلسفه و حکمت خود را این شعر فارسی قرار داده بود که:«نیست هستیِ من اگر حق نیست».

این ارتباط نزدیک فرهنگی حتی بسیاری از کلمات فارسی را وارد زبان مالایایی کرد که اکنون نیز به‌طور جاری در این زبان گفته‌می‌شود. در این باره دانشمند خاورشناس معاصر ایتالیایی، آلساندرو باوسانی که مالایایی و فارسی را به خوبی زبان مادری خود حرف می‌زند، طی یک تحقیق جالب ۳۵۰ کلمه پارسی را نقل کرده‌است که عیناً در زبان مالزی رایج است.

بنابراین می‌بینید که وقتی می‌گویم من از جانب فرهنگ و ادب ایران پیامی آشنا برای شما آورده‌ام، سخنی به گزاف نگفته‌ام. اما آنچه میل دارم بدین گونه بیفزایم، این است که در این مورد من تنها حامل یک زبان آشنا نیستم، بلکه آن روح و احساسی که مایه این پیام است نیز احساسی پر از تفاهم و آشنایی است. ما امروز احساس می‌کنیم که پس از یک دوران ممتد جدایی بار دیگر اعضای خانواده بزرگ خویشاوندان و دوستان دیرین خود را بازیافته‌ایم و دست در دست یکدیگر در راهی که متضمن آینده سعادت‌بخش همه ما است، قدم برمی‌داریم. ما احساس می‌کنیم که سرنوشت ما و شما و همه ملل دیگری که دارای گذشته‌ای پرافتخار و مواریث فرهنگی و مدنی بسیار غنی هستند، ولی تحولات چند قرن اخیر آنها را کم و بیش از ادامه راه ترقی و تکامل بازداشته‌است، به هم پیوسته‌است.

برای من احساس این واقعیت مایه خرسندی قلبی است که امروزه نهضت وسیعی در نزد همه این ملل برای ترقی مادی و معنوی آغاز شده‌است، و یقین دارم این گفته مرا حمل بر تعارف یا مبالغه نخواهیدکرد که ملاحظه هر پیشرفت واقعی در کشور و ملت شما برای ما که دوستان صمیمی و واقعی شما هستیم، به همان اندازه احساس چنین پیشرفتی در کشور خود ما، دلپذیر و امیدبخش است. زیرا در دنیای امروز ما جوامع مختلف بشری چنان در پرتو پیشرفتهای مادی به خصوص آنچه مربوط به وسایل ارتباطی و نقل اخبار و اطلاعات است به یکدیگر پیوسته‌اند که دیگر جایی برای اختلاف سطح زندگی مادی و زندگی فرهنگی و معنوی در آن باقی نمانده‌است، و خواه‌ناخواه می‌باید همه افراد جامعه بشری از کلیه جهات مادی و معنوی در سطح یکدیگر قرارگیرند و به یکسان از نعمتهایی که خداوند به آنان ارزانی داشته‌است، و از پیشرفتهایی که به برکت علم و دانش نصیب نوع بشر شده‌است و می‌شود، بهره‌مندگردند.

در این راه همکاریهای فرهنگی و فکری بین ملتها یکی از اساسی‌ترین عوامل نیل بدین هدف است. بدین جهت من آمادگی کامل کلیه مراکز علمی و دانشگاهی کشور خودم را با دانشگاه شما و با سایر مراکز علم و فرهنگ کشور شما اعلام می‌دارم، و یقین دارم که شما نیز با کمال علاقه از این همکاری استقبال خواهیدکرد، زیرا به گفته سعدی شاعر بزرگ ما:

دو دوست قدرشناسند حق صحبت را که مدتی ببریدند و باز پیوستند