سخنرانی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در شانزدهمین سالگرد دادن حقوق سیاسی و اجتماعی برابر با مردان به زنان ایران ۸ اسفند ۲۵۳۶ شاهنشاهی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سخنرانی والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی در کنگره زنان ایران ۸ اسفند درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی

برنامه عمرانی پنجم/سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی
سخنرانی شاهنشاه آریامهر در سالگرد روز تاریخی دادن حقوق برابر سیاسی با مردان به زنان ایران ۸ اسفند ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی
HIMAryamehr16thAnniversaryWomenDay8Esfand1356.jpg
HIMAryamehr16thAnniversaryWomenDay8Esfand1356a.jpg

سخنرانی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در شانزدهمین سالگرد دادن حقوق سیاسی و اجتماعی برابر با مردان به زنان ایران ۸ اسفند ۲۵۳۶ شاهنشاهی

از اظهاراتی که خواهرم والاحضرت اشرف پهلوی و نمایندگان زنان کارگر، کشاورز، خانه دار، کارمند و غیره در اینجا ذکر کردند اظهار امتنان می‌نمایم.[۱] عده کمی بین شما به خاطر دارند که وضع نه فقط زن، بلکه وضع زن و مردم و مملکت ایران قبل از سنه ۱۲۹۹ شمسی چه بود. آنهایی که به یاد دارند می‌دانند که از این مملکت به جز اسم چیزی باقی نمانده بود. مناطق مختلف مملکت تحت سلطه و استیلای خارجیان متعدد بود و در مقابل خارجی، در مقابل حقوق کاپیتولاسیون، در مقابل اعمال نفوذ، از کسی قدرت مقاومت و ایستادگی برنمی‌آمد. فکر نمی‌کنم که کسی هم این ادعا را داشته باشد که سالهای سال کوچکترین اظهار وجود و استقلالی در این مملکت و مقاومتی در مقابل اجنبی شده باشد. برای اینکه اگر اینطور بود ما به مظاهر دلخراش و رقتآور ایران زمان جنگ اول بین المللی نمی‌افتادیم. خلاصه نه فقط زن وجود خارجی در این جامعه نداشت، بلکه مرد و مملکت ایران نیز به حساب نمی‌آمد.

اولین حقوق زن در ۱۷ دی ماه ۲۴۹۴ شاهنشاهی [برابر با ۱۳۱۴ خورشیدی] به شما و به وسیله سر دودمان پهلوی اعطا شد.[۲] ولی کمی بعد از آن در شهریور ۱۳۲۰ شمسی اتحاد نیروهایی که مملکت را در ۱۹۰۷ تقسیم کرده بودند بار دیگر نمایان شد. این مملکت بار دیگر اشغال شد و متأسفانه ضعف نظامی ما و ضعف تشکیلات مقاومت ملی ما باعث شد که پیشرفت ما منجمله پیشرفت زن‌های ایران متوقف شود. در تمام مدت اشغال - خودستایی نمی‌کنم- مسلماً عده‌ای بودند که دلشان خون بود، عده‌ای بودند که شاید به طور انفرادی با خارجی مبارزه می‌کردند، بلکه کتک کاری می‌کردند، ولی قطعاً من بودم که در مقابل خارجی مقاومت کردم.

جزا و تنبیه و مقاومت در مقابل خارجی، فراهم کردن اوضاع و وسایلی بود که من مجبور بشوم یا در هشتم اسفند ماه قصد مسافرت به خارج بکنیم یا در امرداد سال ۱۳۳۲ شمسی باز برای خاطر مملکت ایران خاک وطن را ترک کنم. ولی مجازات وطن پرستی من را ملت ایران در ۲۸ امرداد سال ۱۳۳۲ شمسی جواب داد. مدتی طول کشید تا اینکه دو مرتبه تمام خرابی‌هایی که از سال ۱۳۲۰ شمسی شروع شد و تا ۱۳۳۲ روز بروز بیشتر و بدتر ادامه داشت، ترمیم بشود. ولی باز حرکت اولی که ما در عوض کردن سیستم مشارکت نفتی یعنی بر اساس آن روز ۷۵ درصد ما- ۲۵ درصد خارجی از ایران سر زد این هم می‌بایستی تنبیهی داشته باشد که دیدیم که در سال ۱۳۴۰ و ۴۱ آن را خارجی‌ها باز به این مملکت تحمیل کردند. این نوع تنبیهات غیر قابل تحمل بود و ما ناچار شدیم که انقلاب شاه و ملت را پانزده سال پیش در سال ۱۳۴۱ انجام بدهیم. تا آن سال نصف جمعیت مملکت شما، یعنی زنان، جزو مهجورین، جزو ورشکستگان به تقصیر، جزو دیوانگان بودید در صورتی که بالاخر شما تمام افراد دیگر مملکت یعنی مردان را به دنیا آورده بودید.

مگر می‌شود که یک فردی کوچکترین شرافتی، کوچکترین اعتباری داشته باشد اگر خودش فکر کند که مادرش دیوانه است. این ننگ زایل شد، نصف جمعیت مملکت ایران مثل دیگر جمعیت ایران وارد اجتماع شد و مسئولیت‌ها را قبول کرد. شاید خودش کاری در این راه انجام نداد ولی شرافتمندانه مسئولیتها را قبول کرد برای اینکه تمام زنانی که ما در کارهای مسئولیت دار می‌بینیم کارشان را با شرافت و نزاکت و انضباط انجام می‌دهند. یک مرتبه از تمام جمعیت ایران استفاده شد.

فرصت‌های مدیریت و رهبری و آموزش اداری و کسب مهارت‌های فنی بین زنان باید افزایش یابد تا آنان برای قبول مشاغل بزرگ آماده شوند و به اهمیت نقش فعال و سازنده خود در اجتماع وقوف یابند. به منظور هدایت زنان در جهت مورد نظر، مشارکت سیاسی باید افزایش یابد تا زنان ضمن شرکت در شبکه فعالیت‌های حزبی ، تجارب لازم را کسب نمایند و زمینه‌های نوینی از فعالیت سیاسی را که راه به نقش‌های مدیریت و رهبری دارد تجربه کنند. نقش زن ایرانی در پیروزی و تلاش سازندگی مادی و معنوی ایران فردا طبعا نقشی درجه اول و حیاتی است. کوشش مستمر و مداوم و برنامه ریزی همه جانبه و جامع که پیشرفت و مشارکت کامل زنان را دربرگیرد مورد نیاز است. زن ایرانی باید نیروی سازنده خود را در راه ایفای نقش نوین زن که از ضرورت‌های تمدن بزرگ است به کار گیرد و رسالت خود را بشناسد.

البته دشمن‌های قسم خورده ایران اتحاد نا مقدس سرخ و سیاه میل دارند که جمعیت مملکت نصف بشود و نصفی که نه فقط به درد نخورد، بلکه انگل اجتماع باشد که در روح و فکر فرزندانشان خاک مرده بپاشند.

پیشرفت‌های مملکت ایران در این پانزده سال به حدی بود که در حدود دو سال پیش وقتی که نگاه می‌کردم می‌دیدم تعداد بیسوادان کم و تعداد باسوادها زیاد شده است.

آمار را شنیدید. نماینده دانشجویان می‌گفت که ۱۰ سال پیش هشت هزار نفر دختر دانشجو بود امروز ۳۷ یا ۳۸ هزار نفر. به همین ترتیب تعداد پسران حتی بیشتر از این اضافه شده است. مبارزه با بیسوادی میلیونها نفر ایرانی را قادر به خواندن و نوشتن می‌نماید. این‌ها کسانی هستند که آزادانه می‌توانند پای صندوق رأی بروند و اظهار عقیده بکنند. اینها کسانی هستند که نه فقط به رادیو گوش می‌دهند و به تلویزیون گوش می‌دهند و می‌بینند بلکه جراید و کتابهایی را می‌خوانند که روز بروز بر تعداد آنها و بر مطالب آزادی که می‌توانند نشر کنند اضافه می‌شود. فکر کردم چنین جامعه‌ای می‌تواند از حداکثر آزادی‌ها، منهای آزادی خیانت و تسلیم مملکت به اجنبی، برخوردار باشد. در این دو سال اخیر هر روز آزادی بیشتری به عموم طبقات این جامعه داده شد. آیا استفاده از این آزادی این است که یک عده محدودی در مهد دانش- در دانشگاه ایران- بگویند که دخترها از سلف سرویس استفاده نکنند؟ در شهر، در رستوران‌ها، در مغازه‌ها مگر در داخل جمعیت قاطی نمی‌شوند. آیا در محیط دانشگاه باید این آپارتاید ننگین برقرار باشد؟ آپارتاید مخالف سیاست ایران است. ایران در صحنه بین المللی بر ضد آپارتاید و رژیم‌های نژادپرست مبارزه و اظهار عقیده کرده است. آپارتایدی که در نظر این گروه که خوشبختانه بسیار قلیل هست، از آن هم ننگین تر است برای اینکه آپارتاید با همجنس خودش است، هم نژاد خودش است.

باز دیدیم که آزادی‌های بیشتر و روزافزونتری که ما دادیم بیش از پیش باز آن اتحاد نامقدس سرخ و سیاه را چه در داخل و چه در خارج ایران روشن کرد. ولی ما به سیاست خودمان ادامه می‌دهیم. سیاست حداکثر آزادی را همین طور ادامه می‌دهیم، برای اینکه ارکان این مملکت بر اساس انقلاب شاه و ملت و رستاخیز ایران طوری قوی است که این مظاهر، مظاهر واپسین جان کندن این اتحاد نامقدس نمی‌تواند به آن خللی وارد بیاورد.

به نام زنان ایرانی امروز را سر آغاز دوران فعالیت‌های نوین دیگری در زندگی زن ایران به شمار می‌آورم و امیدوارم که به هنگام برگزاری کنفرانس بین المللی زنان در سال ۱۹۸۰ میلادی در تهران، کارنامه زن ایرانی حد مطلوبی از فعالیت را که شایسته تداوم نظام شاهنشاهی و انقلاب شاه و ملت است نشان دهد.

ایران انشاءالله با پایداری فرد فرد اهالی آن به سوی تمدن بزرگ پیش خواهد رفت. این قافله متوقف شدنی نیست. مه فشاند نور و سگ عو عو کند.

با پایان سخنان شاهنشاه آریامهر کنگره بزرگ زنان ایران به کار خود پایان داد و اعلیحضرتین در میان احساسات پرشور حاضران سالن را ترک فرمودند.


بن مایه‌ها