سخنان میراشرافی نماینده مجلس شورای ملی درباره نقشه بیرون بردن شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی از ایران ۹ اسفند ۱۳۳۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفدهم روز رستاخیز ملی ۲۸ امرداد ۱۳۳۲

درگاه روز رستاخیز ملت ایران ۲۸ امرداد ۱۳۳۲

مذاکرات مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفدهم

نایب رئیس – چندنفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند آقای میراشرافی

میراشرافی - دوهفته قبل بنده رفته بودم به مشکین شهر برای اینکه از نزدیک وضعیت مردم آنجارا ببنیم و البته شکایت‌های زیادی هم کرده بودند که وضع بهداشت آنها خراب است وضع آبشان فوق العاده بداست برای اینکه از چهار کیلومتری باید بروند آب خوراکی خودشان را بیاورند برای اقدام به لوله کشی و اینها صحبت شد و من قاعدتا می‌بایستی امروز اینجا از وضع مردم مشکین شهرصحبت کنم ولیکن چون دردوهفته گذشته حوادث فوق العاده ناگواری اتفاق افتاده‌است این است که ناگزیرهستم راجع بحوادث هفته گذشته مطالبی بعرض آقایان برسانم.

غروب روز ۳۰ تیرماه گذشته رادیو لندن باشعف و خوشحالی فراوان درضمن تفسیری بقلم مفسر دیپلماتیک خود اعلام داشت که شاه ایران بزودی از ایران خواهدرفت و اساس رژیم واژگون خواهدشد روزیکه ایادی مسکو این پیشنهاد لندن را باحسن استقبال تلقی کردند برتمام مردم وطن پرست و دوراندیش مسلم شدکه نقشه انتقامی موحش برضد رژیم و حاکمیت و استقلال ملی ایران درخارج از سرحدات طرح شده‌است سه هفته قبل از انتشار خبر عزیمت شاه از ایران (چایلدوز) سفیرکبیر سابق امریکا درحبشه پرده از روی این راز موحش برداشت و پیشنهاد نابود کردن مرکزیت و فنای رژیم و تقسیم مملکت را به مناطق شمال و جنوب درمعرض افکار دنیا قرارداد بنده درهمان روز انتشاراین خبر شوم فریاد اعتراض ملت را از همین جا نسبت باین دسائس پنهانی بگوش دنیا رسانیدم.

نقشه‌ای که درپشت پرده و بطور اسرارآمیز برای حرکت دادن شاه از ایران تنظیم شده بود با همین سازش سیاستهای خارجی بر سر محو مرکزیت و اضمحلال قومیت و تجزیه وطن ما ارتباط داشت.

بنده امروز این نقشه را در پیشگاه ملت ایران فاش می‌کنم.

آن کسانی که در داخله مملکت ندانسته و نفهمیده و فقط بصرف اغراض و آن دسته که از روی کمال علم و اطلاع و به منظور انجام یک خیانت موحش مانند دلالان سیاسی آتش بیار این معرکه هولناک بودند و برروی خاک وطن خود با اجانب معامله می‌کردند و مزد دلالی خود را می گرفتند باید امروز با کمال روسیاهی در برابر ملت بیدار ایران که در لحظات حساس قوت و نیروی خود را نشان داده طلب بخشایش نمایند و دست از اعمال خودبردارند زیرا در آخرین لحظات بروز خطر و بحرن مردم رشید پایتخت وارد معرکه شدند و تمام نقشه‌هایی را که در ماورای سرحدات ایران برای محو رژیم و نابودی قوه تامینیه و جنگ داخلی و سرانجام تجزیه مملکت بنفع دو سیاست استعماری خارجی طرح شده بود عقیم گذاشتند البته قیام مردم و مجلس و آیت الله کاشانی و آیت الله بروجردی و بهبهانی و سایر علما برای درهم ریختن این نقشه مزورانه استعمار انکارناپذیر است اما نکته بسیار مهمی که بعد از انصراف اعلیحضرت پادشاه جلب توجه تمام ناظرین امور سیاسی را نموده این است که مراکز قدرت حکومت نظامی شهربانی تبلیغات مملکتی رادیو مطبوعات رسمی همه متفق و متحد شده‌اند که هر فریادی را که بحمایت از اصول مشروطیت و قانون اساسی و احترام به مقام مشروطیت و مجلس شورای ملی بلندشود با زور سرنیزه و حربه تکفیر سیاسی در گلوی گوینده آن خفه و نابود سازند زندانها را از کسانی پرکرده‌اند که جرم اکثر آنها ابراز محبت و احساسات نسبت به شاه و جلوگیری از اجرای نقشه خانمان برانداز و سیاست استعماری شمال و جنوب بوده‌است مگر در پس پرده چه نقشه هولناکی در شرف ظهوراست؟ دستگاه تبلیغات دولتی مردم شرافتمند طهران و علما و نمایندگان و اصناف و سایر طبقاتی که برای ابراز احساسات در مقابل کاخ همایونی اجتماع نموده بودند و با فریادهای ما نخواهیم گذاشت شاه برود مانع عزیمت شاهنشاه بودند بنام چاقوکش و مشایعت کننده معرفی نموده آقایان شما را بخدا قسم می‌دهم آیا سزاواراست که رادیو دستگاه دولت باین اتهامات بیشرمانه مردم شریف و خادمین کشور را لجن مال کند حقایق را برخلاف واقع جلوه دهد آقایان می‌دانید که برای چه این طور علما و مردمی که به دربار رفته لجن مال می‌کنند برای حفظ قانون اساسی قیام نکنند ولی من از پشت این تریبون اعلام می‌کنم که کوته نظران سخت دراشتباه می‌باشند هنوز هستند مردمی که در مقابل دفاع از حقوق ملت از جان خود صرفنظربنمایند و همین حضرت آیت الله کاشانی همیشه برای نجات ایران جانبازی و فداکاری نموده و همین آیت الله بهبهانی که امروز مورد خشم ایادی اجانب واقع شده پدر بزرگوارش در راه مشروطه این کشور شهید شده‌است و همین آقای شیخ بهاءالدین نوری که علیه اش سند جعل می‌کنند فداکاری کرده و یقین دارم مردان شرافتمند و رشید کشور از این اتهامات که در مقابل ملت ارزش ندارد نخواهند ترسید باز هم حاضرند در مقابل دفاع از قانون اساسی و حقوق ملت شهید بشوند ولی زیربار زور و قلدری و قانون شکنی نخواهند رفت قانون حکومت نظامی که روزی برای نجات مشروطیت از چنگ استبداد برای یک دوران موقتی وضع و اجراشدامروز جزلاینجزای حکومت به ظاهر مشروطه و حربه برای درهم کوفتن آخرین آثارآزادی بیان و قلم و وسیله اجرای مقاصد خانمان برانداز سیاست‌های استعماری گردیده‌است زیرا تاریخ نشان داده که سیاست‌های استعماری طرفدار و خواهان سلطه حکومت مطلقه و منکوب کردن آثار حکومت قانونی بوده و هستند این روزها هر کس را که زبان بانتقاد از این اوضاع شرب الیهود و هرج و مرج بگشاید باستناد گزارش‌های پلیس خفیه همچنان که در رژیمهای پلیسی و خفقان آور مرسوم و معمول است باتهام بیجای مخالفت با دولت بحکم ماده ۵ حکومت نظامی دستگیر و به زندان تحویل می‌گردد رکن چهارم مشروطیت یعنی مطبوعات ایران این روزها دچار چنان فلاکت و ذلتی شده‌اند که نظیرآن را فقط در دوران حکومت‌های مستبده و ظالم می‌توان بیادآورد حق انتقاد و بیان حقایق اوضاع از روزنامه نویس سلب شده هرروزنامه نگاری که متملق و چاپلوس و فحاش نباشد دستگیر و بهمین اتهام به کنج زندان و در کنار اشرار جای داده می‌شود دژخیمان حکومت نظامی باستناد پرونده سازی پلیس خفیه شب و روز بخانه‌های مردم بیگناه هجوم برده و سرپرست خانواده ایشان را باتهام مخالفت با دولت به زندان می‌اندازند حتی احترام ظاهر حکومت مشروطه را نیزحفظ نمی‌کنند قبح آزادی کشی از میان رفته‌است در این شب عید عده کثیری از مردم پایتخت نگران و سرگردان سرنوشت اولیا زندانی خود هستند علنا اولیای امور می گویندکه مخالفان سیاسی خود را نابود می سازیم و آنها را اعدام می‌کنیم رادیو دولتی مردم را تشویق به آدم کشی می‌کند و می‌گوید اجساد مخالفین را لگدمال کنید اخیرا شرحی از طرف آیت الله کاشانی به دادستان نوشته شد ولی اقدامی بعمل نیامده‌است تمام ارکان مشروطیت ذلیل و منکوب و در معرض حمله و تجاوز یک قوه قاهره و ظالمی قرارگرفته‌است (بهادری - صحیح است) حقوق قانونی مقام سلطنت که هیچکس نمی‌تواند منکران باشد بشدت در معرض تعرض قرارگرفته مجلس و قوه مقننه مسلوب‌الاختیار گردیده (پورسرتیپ و بهادری - صحیح است) و هر روز بشکلی وسائل تضعیف آن فراهم می‌گردد قوه قضاییه از هم متلاشی گردیده و استقلال خود را از دست داده‌است رکن چهارم مشروطیت یعنی مطبوعات نابودگردیده گرگی در میان این گله افتاده که از پاره کردن و مجروح ساختن هرگزسیرنمی شود.

همکاران محترم و عزیز:


آیندگان ما را که بحکم قانون اساسی همه نوع قوه و اقتدارداشتیم و این صحنه‌های موحش و جانگداز را فقط تماشا و تحمل کردیم لعن و نفرین خواهند کرد مگر این عمر و زندگی ذلت بار چه ارزش دارد که ما در قبال تحمل این مظالم سکوت نماییم بنده که بسهم خودم تاب تحمل چکمه و سرنیزه قشون خارجی را ندارم. ما نمی‌دانیم که در پشت این صحنه سازی‌های خونین چه سرنوشت هولناکی برای ملت بیچاره ایران تهیه دیده‌اند ما همین قدر می‌دانیم که دست حادثه سازبیکارننشسته‌است. وقتی ملت نگذاشت شاه از ایران برودونقشه روس و انگلیس برسرمحو مرکزیت ایران بموقع اجرا درنیامدمگرآنها بیکارمی نشینند؟ آنها مشغول دسیسه و توطئه هستندتا از جناح دیگربزودی حمله خائنانه خودرا آغازنمایند. دستگیری اشخاص توقیف مدیران جرائدبدون دلیل و مدرک و جرم بستن دهانها و شکستن قلمها و سایه انداختن حکومت پلیسی برسرماهمه حکایت از وجودتوطئه شوم و خونین جدیدی می‌نماید که بزودی درعرصه سیاست ایران ظاهرخواهدشد و کم و کیف آن برمامعلوم نیست.

همکاران عزیز

نگذارید و اجازه ندهید که ننگ ابدی بر دامان ما بنشیند حقوق مسلم تمام ارکان مشروطیت بخطر افتاده مسئله حیات و ممات مملکت در میان است اجانب با کمک ایادی ماسک دار نقشه موحشی برضد ملت ایران طرح کرده‌اند اولین وظیفه مجلس مقدس شورای ملی این است که چون سد محکمی در برابر دسائس ایستادگی نماید و قانون حکومت نظامی را ردکند بنده امروز بیش از این عرایضی نمی‌کنم زیرا معتقدم که در خانه اگر کس است یک حرف بس است. درخاتمه عرایض می‌خواهم چندکلمه راجع به بازداشت سرلشگرزاهدی عرض کنم. چون سرلشگرزاهدی مجرم است و جرم اوهم کاندید بودن ایشان برای مقام نخست‌وزیری است که این جرم درنظر جناب آقای دکتر مصدق قابل عفونخواهدبود دفاع اصولی را بنده نمودم و بنظر من دفاع شخص سرلشگر زاهدی بعهده آقایان دکتر بقایی مکی و حائری‌زاده و سایر آقایان می‌باشد که در زمان ریاست شهربانی ایشان پایه و اساس نهضت استوارشده و همین نهضتی که مورد استفاده اشخاص قرارگرفته که هیچ دخالت و اثری دربنای آن نداشته‌اند و برای آنها درخت جواهرشده به نظرمن توقیف سرلشگرزاهدی برخلاف قانون و انصاف است اگر بنابود هرکس سرکاربود رقیب خودش را توقیف نماید و همیشه سرکار بماند در سایر کشورهای جهان هم معمول بود. مثلا وقتیکه ترومن سرکار بود خوب بود آیزنهاور را توقیف می‌نمود و طرفداران او را هم توقیف می‌کرد و چند روزنامه هم راه می‌انداخت باو فحش می‌دادند و خودش رئیس جمهور می‌ماند خوب است آقای دکتر مصدق کمی بعقب برگردند و ریاست ستاد رزم‌آرا و انتخابات دوره شانزده را بخاطر بیاورند قطعا در توقیف سرلشگر زاهدی تجدید نظر خواهندنمود زیرا وجدان شخصی دکتر مصدق بیش از هرکس شاهد خدمات و فداکاریهای سرلشگرزاهدی می‌باشند و اینگونه توقیف‌های غیرقانونی و برخلاف انصاف درهیچ حکومت دیکتاتوری هم معمول نیست ما می‌گوییم حکومت مشروطه داریم.

نایب رئیس - آقای میراشرافی وقت جنابعالی تمام شده.

میراشرافی - فقط یک دقیقه استفاده می‌کنم بنده قبل از اینکه خدمت آقایان شرفیاب بشوم یک روزنامه‌ای بدستم رسید روزنامه مجمع مسلمانان مجاهد که قسمتی از نطق جناب آقای دکتر مصدق در آن نوشته شده‌است راجع به سرلشگرزاهدی که اگر اجازه بفرمایید آن قسمت را برای استحضار خاطر آقایان قرائت می‌کنم این نطقی است که جناب آقای دکتر مصدق روز پنجشنبه ۴-۴-۲۹ در پشت این تریبون ایراد فرموده‌اند (آقای سرلشگر زاهدی برخلاف سلف خود وظیفه خود را بخوبی انجام داده‌اند نه کسی را بدادن رای تشویق نموده و وسائل تعویض آرا برای دزدان حقوق اجتماعی فراهم نکرده‌اند افسری بودند که از جنبه بیطرفی خارج نشدند و به افکارعمومی هم نهایت احترام را گذاشته‌اند ولی معلوم نشد که دولت از چه نظری ایشان را تغییرداده بعد ازاین نظری هم که انتخاب آقای سرلشگر زاهدی سبب شده بود یک موازنه بین دو قوه انتظامی برقرارشود یعنی شخصیت ایشان اجازه نمی‌دادکه ستاد ارتش بعناوین مختلف در امور شهربانی مداخله کند و در خیلی از امور که وظیفه ستاد و صلاح مملکت نیست افسران دخالت نمایند شایع است که از این تغییر می‌خواهند زمینه‌ای برای دولت دیکتاتوری تهیه کنند این است که بصدای بلند در این مجلس می‌گویم که اوضاع عالم و افکار جوان مملکت دیگراجازه نمی‌دهد که بعضی اشخاص این فکرهای خام را در مغز خود بپرورانند ما با هرگونه حکومت قلدری ولو به قیمت جانمان باشد مبارزه خواهیم کرد و مخالفیم این نطق آقای دکتر مصدق است راجع به آقای سرلشگرزاهدی چون بنده دیگروقتم تمام شده (نایب رئیس - یک دقیقه باقی است) یک دقیقه را با اجازه آقای مهندس رضوی به آقای افشارصادقی می‌دهم

منبع