سخنان قناتآبادی نماینده مجلس شورای ملی در انتقاد به سیاستهای محمد مصدق ۲۹ اردیبهشت ۱۳۳۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفدهم | روز رستاخیز ملی ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ | مذاکرات مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفدهم |
قناتآبادی - مااز همانجا شروع میکنیم که همیشه دولت شروع میکند و همان مطلبی را اینجا تذکر میدهیم که یک عدهای البته دراین روزهایی که نان و آب دارد تذکر میدهند و آن این است که اگر دولت واقعا همانطوری که ادعا میکرد متکی به افکار عمومی بود هیچ مانعی و رادعی برای او نداشت که مثل دوره شانزدهم اجازه دهد جریان مذاکرات مجلس بوسیله رادیو در سرتاسرکشور پخش شود بدیهی است هیچ جای دنیا این عمل را اسمش را عدالت نمیگذارند که یک دستهای که آن دسته اسمش دولت هم باشد راس قوه و قدرت قرارگرفته باشد ارتش و شهربانی و ژاندارمری و تمام وسایل قدرت و پول در اختیارش باشد زندانها در اختیارش باشد رادیو در اختیارش باشد آنوقت هر چه میخواهد بگوید و بهر شخص و مقامی بهر شکل و رنگی که میخواهد حمله کند تهمت بزند دشنام بگوید فحش بدهد امااجازه ندهد آن کسانی که مورد این همه حملات قرارگرفتهاند درمقابل این همه تهمت و افتراها ازخوددفاع کنندوحقایق را به آن ملتی که آن ملت قاضی هستندو آنها باید قضاوت بکنند برساندالبته بنده لازم نمیدانم ازجریانات اخیر راجع به تقاضای فراکسیون آزادی و فراکسیون نجات نهضت بوسیله مقام معظم ریاست مجلس ازرئیس محترم دولت برای پخش مذاکرات مجلس ازرادیوتذکری بدهم آقایان میدانندجوابش راهم شیندهاند ولی نمیدانم که چوری درباره این مطلب قضاوت کردهاند هیچ اشکالی نداشت همانطوریکه الان برنامه رادیواغلب اوقاتش وقف کارهای بیهوده یک کارهای بیمصرف بدون فایده میشود اجازه میدادند مذاکرات مجلس هم بوسیله رادیومنتشر میشداسم این عمل را عدالت نمیگذارند اسم این عمل را واقعااتکا بافکارعمومی نمیگذارند این را بهش میگویند زورویک طرفه عملکردن ولاغیر همه آقایان بالخصوص ملت ایران این مطلب را خوب میداندکه قریب ۵ و شش سال است درکشر مایک نهضت مقدس ضداستعماری بوجودآمده و البته این مطلب راهم اقایان محترم تصدیق دارند که روزهای اول این نهضت یعنی آن روزهایی که مبارزه علیه هرگونه استعمار و مبارزه با شرکت باق نفط و مبارزه با استعمار سیاه انگلستان درایران دراین کشور دربدری حبس کتک خوردن بیچارگی و ازهستی ساقط شدن لازم داشت آنروزمدعیان نهضت و مدعیان مبارزه علیه استعمار خارجی و بالخصوص استعمارانگلستان خیلی کم بودند غالبادراستراحتگاه تشریف داشتند غالباازسایه راه میرفتند غالبا مبارزات را تخطئه میکردندو اگر خیلی شجاعت بخرج میدادند خیلی میخواستندرشادتی بخرج بدهند ازیک گوشهای یک مقالهای بعنوان مبارزه و تحت مطالب کلی منتشرمی فرمودند امااین مبارزه آهسته آهسته وسعت پیدا کرد جنس ملت زیادتر شد جنبش ملت دراثراستقامت آن عده معدودی که حاضرشدند بهرذلت و بدبختی بهردربدری و مصائبی تن بدهندو در مقابل انگلستان تسلیم نشوند سبب یک گرمی و یک غلیانی در افکارعمومی مردم ایران شد در طهران و شهرستانها مردم آهسته آهسته به هیجان آمدند البته درخلال همه این مبارزات یکدستهای کارشکنی خودرا ازدست نداده بود یک دستهای صف شکنی خودرا ازدست نداده بودند آن دسته همان کسانی هستند که امروزبسیاربسیار از بانیان نهضت ملی ایران بیشترسنگ نهضت رابسینه میزنند اگرمیخواهیدآن دسته را من بشماارائه کنم خواهش میکنم به روزنامههای بلشویکی امروزکه صبح و عصر منتشر میشود مراجعه بفرمایید و در اوان نهضت یعنی آن روزهایی که بنابود در این کشور مهرههای سیاست استعمری رزم آرا هژیرها ساعدهای کوبیده بشود و پایههای اولیه ملی شدن صنعت نفط درسرتاسرکشور گذارده شودآنروزهم به روزنامهها و نوشتههای این آقایان مراجعه بفرمایید آنوقت خواهیددید که این آقایان آنروزها کارشکنیهایی که میکردند چه بودهاست و امروزخودراوارث نهضت مقدس ملی میدانند (میراشرافی - بروزهای زمان پیشه وری هم مراجعه بکنید) (زنگ رئیس)
نایب رئیس - بین الاثنین صحبت نکنید.
قناتآبادی - من تمنا میکنم از آقایان که اجازه بفرمایند آن مقداری که قدرت دارم عرایضم را عرض کنم از این دسته که کعبه و قلبشان کرملین بوده آن روزهایی که سیاست استعماری سابق یعنی استعمارسرخ از ما نفط میخواست و میگفت باید منابع نفتی شمال را بما بدهید آنها در همین خیابانهای تهران بنده نمیگویم در خیابانهای زنگبار نمیگویم در خیابانهای حبشه در همین خیابانهای طهران این آقایان حرکت کردند و گفتند که باید نفظ شمال را بروسها دادوباید شمال را حریم امنیت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی قرارداد و با کمال وقاحت و بیشرمی سربازهای ارتش بیگانه در همین پایتخت تهران از آنها حمایت کردنداینهایکدسته بودندیکدسته هم آن کسانی بودند که خودشان پدرانشان فامیلهایشان زندگیشان همه چیزشان دربست در اختیار سیاست انگلستان بود و اینهااز شاگردان بسیار بسیارخوب و تربیت شده مکتب استعماری انگلستان بودند و اینها خود و افکارشان بهمه آقایان محترم و ملت ایران معروف و مشهود است اینهاهم در مبارزات مقدس ملی ما درنهضت پر افتخار ما حداکثر کارشکنی اخلال وصف شکنی را کردند اماچون اگریک ملتی ازروزی تفکروتعمق اراده بکنداگریک ملتی مطلبی را درک کندخداازآن ملت حمایت میکند ملت ایران هم چون درک کرده بود که یگانه راه نجات و پاره کردن زنجیرهای استعمار ملی کردن صنایع نفط است قیام کردخدا هم ملت را تایید کرد و این مطلب درمملکت ماعملی شد و به صورت ظاهر عمال سیاستهای بیگانه درشمال و جنوب شکست خوردند آنهایی که میگفتند قرارداد۱۹۳۳ را باید باطل کنیم یعنی میخواستند کارشکنی بکنند و آن کسانی که اصلاعقیده داشتند مگر میشود باانگلستان جنگ کردهردوی این دستهها شکست خوردند و در نتیجه ملت پیروزشدبعد از این پیروزی قطعی بعدازاین موفقیت درخشان من میخواهم اینجابه ملت ایران صریحاعرض کنم که این دوسته رویه خودرا در مبارزه با بنیان گذاران نهضت عوض کردهاند یعنی همانطوریکه درقیام مشروطیت و درمبارزه برای بدست آوردن آزادی و حریت در صدر مشروطیت تربیت شدگان مکتب عین الدوله از آزادیخواهان شکست خوردند و بعد به مقتضای روز ماسک را عوض کردند رنگ خودشان را عوض کردند و آمدن خودشان را بین آزادیخواهان و مردان حق و مبارزه و قهرمان صدر مشروطیت جازدند و با نزدیک کردن خودبه منابع قدرت آزادی خواهان و قهرمانان ایران را طردکردند این دودسته هم بعدازنهضت مقدس ملی ایران همین عمل را انجام دادند آمدندخودشان قاطی نهضت شدند آمدندخودشان را داخل در صف این جهاداکبر کردند آمدند خودشان را دمساز بامبارزین بینان گذاران این نهضت کردند خوب چون اینها اشخاص عاریهای بودند چون اینها میخواستندخودشان را جاکنندوچون اینهامی خواستندبیایند و مقاماتی راغصب کنند هیچ برای آنها مانع و رادعی نداشت که برویه دیرین خودشان به رویه همیشگی خودشان یعنی به چاپلوسی و عبودیت و بندگی متوسل بشوند اینهابتمام این فنون متوسل شدند و اینک آهسته آهسته دور آقای دکتر محمد مصدقالسلطنه را محاصره کردند یک دسته مردم سراز خواب بلند کردند دیدند مطلب خیلی صحیح و سالم و قشنگ از آب درآمده آنهایی که در راه نهضت ملی و پایه گذاری این جهاد بزرگ ضد استعماری حبس رفتند تبعید شدند دربدر شدند خون بدل شدند خود و عائله شان چهار سال در این مملکت در بدر بودند اینها دشمن ملت شدندویک عدهای ازمارک دارها و یک عدهای از سرسپردههای اجانب و یکعده از کسانی که توی این خیابانهای تهران پرچم بدوش گرفتندوگفتند شمال و جنوب مال جنوبیها باشد باشد اینهاملی از آب در آمدند دکتر مظفر بقایی آیت الله کاشانی آن کسی که ممالک اسلامی فخربوجودش میکنندآن کسی که تفنگ بدوش گرفته و درسنگرهای مجاهدین عراق دوش به دوش رخ برخ با انگلستان جنگیدهاست آن کسی که انگلستان شب و روز ازوجودش خواب و راحتی ندارد آن کسی که نوکران سرسپرده انگلستان نیمه شب بخانه اش میریزند و اورا به خاک و خون میکشند و ازکشورش دورمیکنند آن کسی که با یکتا قبا ازتاریخ مشروطیت ایران بااستعمارجنگیدهاست این جاسوس انگلستان شداین خارجی شد
نایب رئیس - آقای قناتآبادی وقت جنابعالی تمام شد
قناتآبادی - بنده وقت میخواهم صحبت کنم
نایب رئیس - بسته به نظرمجلس است چقدروقت میخواهید
قناتآبادی - یک ساعت وقت میخواهم
نایب رئیس - اکثریت نیست برای رای
دکتر بقایی - کسی هم مخالف نیست
نایب رئیس - بایدرای گرفته شود
دکتر معظمی - آئین نامه باید اجرا بشود
اخگر - آئین نامه را اجرابفرمایید
میراشرافی - آنوقتی که مابیش از۱۵ دقیقه اینجانشستیم آئین نامه اجرا نشد
دکتر معظمی - آقای قناتآبادی نفردوم وقتش را بشمابدهد صحبت کنید بعد که عده کافی شد رای بگیرد (باورود چندنفرعده برای رای کافی شد)
نایب رئیس - چقدر وقت میخواهید؟
قناتآبادی - یکساعت
امامی اهری - با نیمساعت موافقت بفرمایید فعلا
نایب رئیس - آقایانی که موافقندنیم ساعت آقای قناتآبادی صحبتشان را ادامه بدهندقیام بفرمایید (عدهای برخاستند) (ناظرزاده و معتمددماوندی (منشی) ۲۹ نفر است یکنفرکم است) با رای خودبنده سی نفرمیشود تصویب شد.
قناتآبادی - بنده خیلی خوشحال و مشعوفم که آقایان اعضای فراکسیون نهضت ملی به بنده رای برای صحبت کردن ندادند (حائریزاده - دراقلیت بودند) بله آقایان محترم ملت ایران بایدروی این مطلب توجه کند که یک عنصری که پنجاه سال به استعمارضربت زده و ضربت خورده این عنصررا یک روزنامهای که منتسب به شخص رئیس دولت است مینویسدکه این جاسوس است من مخصوصا این مطلب را پشت این تریبون تکرارمیکنم تاملت ایران آن نقشههایی که انگلستان در صدر مشروطیت برای بیرون کردن مجاهدین حقیقی ازصف ملت عمل کرده بود دوباره به عینه ببینند دومرتبه درک بکنندکه واردعمل میکندببینند کار مملکت بکجارسیده آقای رئیس دولت مرقوم فرموده بودندبه دستگاه انتظامی مملکت یادستگاه دادگستری اگر روزنامهای به شخص من بدگفت بااوکاری نداشته باشید امااگربه کس دیگر و برخلاف قانون مطبوعات عمل کرد قانون را درباره اش اجرا کنید من خواهش میکنم ازآقایان نمایندگان محترم و مخصوصا خواهش میکنم ازآقایان که طرفدار دولت هستند بروند در زندان و ببینند این روزنامه نگارانی راکه دولت توقیف کردهاست فقط کسانی هستندکه ازدولت دکتر مصدق انتقاد کردهاند فقط چون از اعمال و رفتار دولت انتقادکردهاند آنهاراگرفتهاند به زندان انداختهاند بدون محاکمه و اما آن روزنامههایی که برمیدارند و به بزرگترین شخصیتهای مملکت رکیک ترین فحشها رامیدهند که تریبون مجلس شورای ملی رامن نمیخواهم باین حرفهایی که آنها زدهاند آلوده کنم آنهاکاملا آزادند آقایان میدانند آنهاچه جوری روزنامههایشان را بفروش میرسانند؟ اگربرنخوردهاند خواهش میکنم روزشنبه تشریف ببرید میدان توپخانه یک بچه روزنامه فروش باده بیست تاازاین روزنامهها یک مامور شهربانی یک مامور حکومت نظامی و چند تا مامور کارآگاهی ایستادهاند این بچه روزنامه فروش روزنامهها بدستش است توی میدان توپخانه این عوامل و مامورین دولتی هم اوراحمایت میکنندواوداد میزند و فریادمیزند کاشانی جاسوس بقایی قاتل مکی فلان حائریزاده فلان همینطور میگوید و اگر کسی هم برودباین بچه روزنامه فروشها سخنی بگوید مامورین شهربانی متعرض اومیشوندیک حسابی است یک مطلبی است که آقای دکتر مصدق السلطنه حسابش را نفرمودند و آن این است که خیال میکنند که همه افراد و اشخاص روی حساب سیاسی و روی حساب مقامی و روی حساب منفعتی مبارزه میکنند یک مطلبی را ایشان درک نکردهاند و آن این است که درتاریخ بشریت بودند اشخاصی که فقط برای حق و حقیقت جنگ کردند برای نجات فضیلت و نجات انسانیت مبارزه کردهاند و اینهاولواینکه قلیل هم بودند ولواینکه معدود هم بودندغلبه و فتح با اینهابوده یک قضیه تاریخی من میخواهم برای آقایان محترم نقل کنم الحمدالله همه آقایان مسلمان و پیروآئین مقدس اسلام هستید و همه اطلاع ازتاریخ احکام و آیات کلام الله دارید و این قضیه راهم میدانیدمن میخواهم به مناسبت تطبیقش باوضع روزتذکر بدهم و آن این است که تبلیغات موسی بن عمران پیغمبر وقتی وسعت پیداکرد وقتی دزدها وغارتگرهای اجتماع دیدند کارموسی دارد نضج میگیرد وقتی قارون مسلکهای آن زمان دیدند که این رویهای که موسی اتخاذ کردهاست منتهی به پیروزی است گفتند ما تصمیم میگیریم و موسی بن عمران پیغمبررامالجن مال میکنیم این بود که قارون رفت و یک زن هرجایی را پیداکردوباوگفت: تومیروی موقعی که موسی خطابه میکند اورامتهم میکنی به زنا و قصدقارون این بود که موسی را درمعرض افکارعمومی لجن مال بکند ان زن هم آمد وقتی موسی داشت وعظ میکرد و خطابه و تبلیغ میکرد گفت ای موسی این حرفهایی که تومیزنی صحیح است؟ گفت بله گفت پس چراخودت مرتکب عمل زشت شدی؟ گفت باکی؟ گفت بامن معنای تکرارتاریخ همین است قارونهای زمان ماهم هرجاییها رااجیرمیکنند بهرجاییهاماهی هزارتومان پول میدهند تابه برگزیدگان اجتماع دشنام بدهند فحش بدهند تهمت جاسوسی و افترا بزنندازروزاول تاحالااین رویه بوده صف طرفداران فضیلت و حقیقت رویه خاصی داشتند ودشمنان انسانیت و فضیلت درهرلباسی که بودندرویه خاصی داشتندآن روز قارون به آن هرجایی پول میداد و امروزقارونهای زمان بهرجاییهای دیگری پول میدهند که برجستگان فحش بدهند. و اماراجع به قضیه افشارطوس اولا بنده عقیدهام را بعرض مجلس و ملت ایران برسانم که بنده شخصا بااین نوع کشتاروترورمخالفم و برخلاف دینم میدانم (صحیح است) دین من مذهب من اجازه این نوع اعمال رانمیدهد و هرکس این عمل ازش سربزند و سبب این کارباشد ولواینکه نزدیکترین کسان من باشد من با اومبارزه میکنم (پورسرتیپ - احسنت) من اولابه آقایان عرض کنم که اگر روزی ثابت شد نه بوسیله بوق و کرنا و رادیو بلکه حقیقتا ثابت شد که دکتر بقایی دراین عمل دخالت داشته من بااومی جنگم اماامروز که من خودم میبینم دولت و تمام عوامل وامانده استعمار انگلستان ازتمام قدرهایی که در دست دارند استفاده کرده و همه برعلیه این مردی که درتاریخ نهضت ملی ایران سهم بسیاربسیار زیادی داردقیام کردهاند و میخواهند نابودش کنند باتکای خدای بزرگ دنبال اووازاوحمایت کرده و مبارزه میکنم مگر اینکه بمن ثابت شود که من اشتباه کردهام آنوقت این حرف را من پس میگیرم این بوق و کرنایی که دولت راه انداخته اولا راجع به موضوع شکنجه بنده یک مطلبی عرض کنم روزی که این آقایان راگرفتند جناب آقای دکتر بقایی به من تلفن کرد که من شنیدهام خطیبی (که منهم نمیشناسمش) او را در زندان شکنجه کردهاند بیاید با هم برویم دادگستری و از قانون و از نماینده قانون بخواهیم که باینکار رسیدگی بکند بنده عرض کردم چشم رفتم در خدمتشان در دادگستری جناب آقای دکتر معظمی توجه بفرمایید ایشان اعلام جرم کردند که چون یک همچو خبری بمارسیده ماخواهش میکنیم مراجع قانونی به وظیفه قانونیشان عمل کنندجنابعالی بهتر از بنده میدانید استادید دانشمندید میدانید که بازپرس و نماینده دادسرامیرود این زندانی را ببیند اگر شکنجه شده صورت مجلس کند که شکنجه شده و اگر نشده بنویسد شکنجه نشده و آقای دکتر بقایی دروغ گفتهاست غیر از این است؟ ما رفتیم تمام مراحل طی شد بازپرس و نماینده دادستان حرکت کرد وقتی به رئیس شهربانی با نماینده قانون مراجعه شد اینکه میگوید میخواسته ملاقات کند ملاقات ممنوع است این خدعهاست این دروغ است مثل همه دروغهای دیگر نه آقای دکتر بقایی نه بنده هیچکدام نمیخواستیم کسی را ملاقات کنیم نماینده قانون بوده که برای اجرای یک دستوریک عمل قانونی حرکت کرده بودبرود ببیند و صورت مجلس کند رئیس شهربانی به مجرداینکه این دسته بازپرس و نماینده دادسرا را دید باور بفرمایید که خودش را باخت حالا ممکن است بگویدمن تکذیب میکنم من این موضوع تکذیب میکنم من این موضوع تکذیب میکنم را یک روز پشت این تریبون پنبه اش را زدهام گفتند که اینجا نیست به فرماندار نظامی مراجعه کردیم اتفاقا قبل از این که ازپیش رئیس شهربانی حرکت کنیم آقای دکتر بقایی گفت ما میدانیم این زندانی کجااست و میدانیم هم که فرماندار نظامی را هم پیدا نخواهیم کرد ولی معذلک میرویم رفتیم انجا فرماندارنظامی نبود افسرنگهبان هم ازخودش سلب مسئولیت کرد یک صورت مجلس در دژبان و یک صورت مجلس در فرمانداری نظامی بوجودآمد بازپرس و نماینده دادسرانوشتند که ماآمدیم بما زندانی را ارائه نکردند و رفتیم این عملی بود که آن روزصورت گرفت من آنروزقطع کردم که همان عناصری که هنوزدراین دستگاهها رسوخ دارند برای برباددادن حیثیت ایران این شکنجهها راکردهاند والاهیچ منع قانونی نداشت و هیچ مشکل هم نبود که اجازه بدهند آخراین خیلی خنده آوراست که دستگاه هیئت حاکمه به نمایندگان قانون که منتسب به خودش است اعتمادنداشته باشد این خیلی خنده آوراست که دستگاه عدالت مملکت به دستگاه شهربانی مملکت به دستگاه آدم کشی مملکت نامحرم باشد و اجازه ندهند که نماینده دادستان مطابق قانون به نص قانون برودویک عمل قانونی انجام بدهد آنوقت هی فریاد قانون هم میزنند دادقانون هم میزنند این رامن میخواستم مقدمتاباطلاع آقایان نمایندگان محترم برسانم چون همان شبش روزنامه گرامی باخترامروز که متعلق به آقای دکتر حسین فاطمی است ایشان نوشتند که امروزازصبح تاغروب دونفرنماینده مجلس بتمام مقامات مختلف مملکت برای نجات حسین خطیبی مراجعه کردند و این مقامات مختلفه مملکت که ایشان نوشتند حلالزادهها هم نمیدانند کجااست و ننوشتند که این ۲ نماینده مجلس بکدام مراجع قانونی مراجعه کردند اینها واقعا ننگ است رویشان نمیشود بنویسند بازپرس و نماینده دادستان آمدند بروند قانون را اجرا کنندمامورحکومت نظامی حکومت نظامی غیرقانونی البته (میراشرافی - صحیح است غیرقانونی است) گفت که نمیشود این مقدمه مطلب بود و اماراجع باصل موضوع خوب دقت کنید آقایان من خواهش میکنم ازصمیم وجدان به این مطلب توجه کنیدیک رئیس شهربانی کشته شده یکدولتی هم سرکاراست یک عدهای هم مخالف دارد مخالفهای پروپاقرص که تاپای مرگ ایستادهاند (بهادری - صحیح است) و ازاعمال خلاف رویه دولت انتقاد میکننددولت میخواهد از این صحنه استفاده کند پرونده را که برای من و شما نمی سازند پرونده را یک جوری میسازند که آن بقال سرگذرهم قبول کند آن مرد عادی هم قبول کند آن وقت آمدهاند خواستندپرونده را آن جوربسازند که افکارعمومی قبول کند آمدنداینطورکردند گفتند که دکتر بقایی میخواستهاست کودتا کندرئیس دولت بشودمملکت را قبضه کندنقشه کشیدهاند و گفتهاند افشار طوس را ازبین میبریم و مملکت راقبضه میکنیم ببینید درهمین جمله و همین عبارات چندتا نقض و خلاف وجوددارد البته شمامیدانیدباکشتن رئیس شهربانی کسی نمیتواند رئیس الوزرا بشودفقط یک اتفاق افتاد توی این مملکت که رزم آرا کشته شد و حکومت دست لیدرجبهه ملی آمد و بس و آنهم یک موقع خاصی بود یک زمان خاصی بود یک شرایط خاصی بوداماهمه میدانند حتی همان بقال سرگذر هم که این داستانهارا برای آنهامی سازند آنهامیدانند که باکشتن رئیس شهربانی کسی رئیس الوزرا نمیشودبعلاوه چطور شده رئیس ستاد ارتش آقای سرتیپ ریاحی عضوحزب ناسیونالیست و مامورخریداسلحه ازخارج (میراشرافی - و ژنرال نجیب آینده) اجازه بدهید البته آقایان اطلاع دارید که درزمان دیکتاتوری دوره گذشته یک کمیسیونی بود باسم کمیسیون خریداسلحه اینها خیلی قلدر بودند خیلی زورشان زیادبود حتی دیکتاتور وقت هم حق اینکه بانها امر و نهی بکند و به آنها بگوید بالای چشمتان ابرو است نداشت آقای سرلشگر شفایی و یک عدهای دیگرعضو این کمیسیون بودند یک عدهای هم بعدا عضوشدند که همین آقای سرتیپ ریاحی یکی ازآنهااست من خواهش میکنم از رئیس دولت که خیلی میخواهد از رئیس ستادش دفاع کند پرونده خرید و پرونده باصطلاح بعدازجنگ که ایشان رفته به انگلستان که تسویه حساب بکند این پرونده را در معرض افکارعمومی بگذارندتاآقایان بداننداین آقایی که امروز شدهاست رئیس ستاد چقدرپاک و پاکیزه و منزهاست این مطلبی است که بعرض مجلس شورای ملی میرسانم یک مطلبی نیست که من استنباط کردهام یکی ازافسران شرافتمند این مملکت که خودش هم ازموسسین حزب ناسیونالیست درارتش بودهاست برای یک شخصیت بزرگ این مملکت جریان راپیغام داده و اگر لایحه سلب مصونیت دکتر بقایی تصویب شد و به کمیسیون دادگستری رفت آنجابنده اگراجازه بدهندشرفیاب خواهم شد و جریان را بطورتفصیل خواهم گفت و آن افسر شرافتمندهم هیچ باکی ندارد که این حقایق را بگویداین افسر شرافتمند گفتهاست که تمام این بازیهایی را که درآوردهاند برای گم کردن اصل مطلب است این مطالب را روشن خواهدکرد آقایان من این را بشمابگویم و دلیل هم دارم خودقاتلین افشارطوس مامورتعقیب پرونده قتل افشارطوس هستند خودآن کسانی که وجود افشارطوس برای آنهامانع شده بود و یک رقیب خطرناکی شده بودخودآنها آمدند و نقشه کشیدند افشارطوس راازبین بردند مسخره این نیست که بگویند دکتر بقایی و چهار تا سرتیپ یکدانه آشپز و دو تا دهاتی بیابان گرد میخواستندکودتا بکننددراین مملکت و حکومت بدست بیاورند اما رئیس ستادارتش که باهمدیگر رقابت داشتند آن را بیگناه کنار بگذارند و خود او مامور تعقیب پرونده افشارطوس بشود این جریانات آقادر مملکت ما تازگی ندارد منتهی حساب هیات حاکمه این شدهاست که تاآنجایی که زورشان میرسدمیگویند تاآنجا که قدرت دارندعمل میکنند امابایدمااین حساب را در این مملکت بهم بزنیم و آن حساب این است که هر جازور باشد حق هم همانجاست و ما ب اخداعهدکردیم که این حساب را بهم بزنیم بگوییم هرجاحق هست قدرت هم باید دراستخدام حق قرار بگیرد لذا ما می بینیم توی این مملکت هرکی زورندارد هرکاری میکند میگویند بداست تا زورندارد از بدیها انتقاد میکند همچو که زور بدستش میآید همه بدیهارا مرتکب میشود همه راهم میگویدخوب است و همه راهم شمابایدبگویید خوبست آقای دکتر مصدق آن روزی که زورنداشتند قدرت نداشتند سرنیزه دراختیارشان نبود توپ و تانک نداشتند شهربانی پرونده ساز نداشتند مقابل زندان غش میکردند حکومت نظامی را تعطیل عملی مشروطیت میدانستند یک روزنامه ایشان را بنده اینجا پشت تریبون قرائت کردم و روزنامهها نوشتند و متاسفانه مخبررادیو طهران این نامه را نگرفت که به رادیو طهران بدهد و او منتشرکند نامه همین آقای دکتر مصدق است ایشان آنوقت که زور نداشتند حکومت نظامی را تعطیل عملی مشروطیت میدانستند الان هفت یا هشت ماه است که قاچاقی توی این مملکت حکومت نظامی است و هیچ تعطیل مشروطیت هم نیست برای اینکه مطابق قانون نه آن پیشتر هم که یک وقتی آوردند مجلس تصویب کردند بعد از آن هر چه حکومت نظامی بوده بنده بنام قانون عرض میکنم که قاچاقی بوده (میراشرافی - خود دولتش هم قاچاقی است رئیس الوزرایی که به مجلس نمیآید قاچاق است)(زنگ رئیس) قانون حکومت نظامی این طوراست دولت میتواند اعلام کند و بلافاصله در ظرف یکهفته به مجلس میآید و مجلس هم درظرف یکفته تکلیف قانون حکومت نظامی را معلوم میکند اگر مجلس این قانون را تصویب نکرد نمیتواند قانونیت داشته باشد مگر اینکه خود جناب آقای دکتر مصدق باستناد قانون اختیارات که جبرا گرفتهاند این قانون راهم امضا کنند برای جناب آقای دکتر مصدق آن وقتی که زور نداشتند این کارها بدبود اما حالا که الحمدلله زور پیداکردند خیلی چیزها خوب شده متاسفانه خیلی کارها ایشان آنوقتها میکردند که حالا که زور پیداکردهاند بدشان میآید بنده یادم میآید انتخابات دوره ۱۵ بودایشان دو مرتبه رفتند به دربار متحصن شدند یکعده آقایانی که واقعا مصلحت... (دراین موقع مجلس ازاکثریت افتاد)
نایب رئیس - آقای قناتآبادی اکثریت نیست تامل بفرمایید (پس از چند لحظه با ورود چند نفر اکثریت حاصل شد) بفرمایید
قناتآبادی - روزه آقایان را برده بله یک عده از کسانی که واقعا طرفدار این بودند که مقام سلطنت نباید در کارها مداخله بکند بایشان اعتراض میکردند که خوب آقای دکتر مصدق شاه یک مقام غیر مسئولی است بچه مناسبت به دربار متحصن شدهای از شاه چه میخواهی شاه درچه امری مداخله بکند؟... این کارها که خلاف قانون است ایشان برای خودشان دخالت کردن را بی اشکال دیدند اما برای دیگران اشکال میدانند دخالت کردن را مامعتقدیم که دخالت کردن شاه مملکت در امورات کشور برای هر کسی غلط است این عقیده ماست (صحیح است) اما جناب آقای دکتر مصدق دخالت کردن به نفع خودشان را خوب میدانستند و به نفع عمر و زید و بکر و خالد را بد میدانند این را بهش میگویندیک بام و دوهوا یک مطلب دیگری که بنده میخواهم اینجاعرض کنم ازنظر وظیفهای که دارم این است که لابد آقایان محترم اطلاع دارند که قریب چهاریاپنج ماه قبل یک فاجعه بسیاربدی برای هموطنان شمارخ داد و دریک گوشه محنت زده کشورشما بنام طرود یک زلزلهای اتفاق افتاد که قریب ۹۰ درصد مردم اینجازیرآوار رفتند و کشته شدند زندگی و سرمایه آنهاازبین رفت اقداماتی ازطرف دستجات مختلف برای اعانه باین زلزله زدگان شروع شد من آنروزها باوجودی که میدانستم دولت لطفی من ندارد دیدم روی موضوع طرود خوب تبلیغ میکنند گفتم خوب الحمدالله دولت اینجاملاحظه شخص را نکرده باوجوداینکه من ارادتی بدولت ندارم و اوهم لطفی بمن ندارد امابحمدالله چون آنجا هموطنان ما هستند خوب تبلیغ میکند و مشغول اخذاعانهاست و درصدداست که یک کاری صورت بدهداکنون آقایان نمایندگان محترم قریب پنج ماه از آن تاریخ میگذرد و ازآن روزی که بنده اینجا درمجلس شورای ملی بعرض آقایان نمایندگان محترم رساندم که اجسادآنهازیرآواراست و نزدیک است فضای آنجارا مسموم بکند و ایجادمرض بکندوتقاضاکردم ازدولت و مردم خیر که هرعملی که میتوانند بکنندزودتر اقدام بکنند تااین محیط آلوده به مرض نشود و همانروزیکه این عرض را اینجاکردم درهمان روزقریب پانصد ششصد هزار تومان مردم خیر ایران و سایر کشورهابرای ترمیم وضع بدوخراب مردم طرودپول داده بودند پول نقدداده بودند بنده این مدت هرچه سوال کردم که آقای دولت برای مردم چه کردهاید؟ چیزی بدست نیاوردم آن نقطه الان آلوده به مرض شده تمام اجساد یکه زیرآواررفته بوسیله خلل و فرجهایی که دران منطقه هست اینهاهمه ورم کرده گندزده کثیف شده و تمام آن فضاراتبدیل به یک منطقه مرض وحشتناک کرده البته میدانید درطرود که عمال انگلیس نبودند در طرود که چترباز خارجی نبوده آنجا که قیام علیه امنیت مملکت نشده آنجاکسی نمانده که قیامی علیه مملکت بکند یاچتربازخارجی بیاید هیچ این حرفهانبوده جزاینکه این دولت اصلانمیتواندکاربکند این دولت حرف خیلی خوب میتواند بزند تبلیغ خیلی خوب میتواندبکندفحش خیلی خوب میتواندبدهد دشنام خیلی خوب میتواندبدهد اماکارنمیتواندبکند بعلت اینکه روزبروزارگانهای دولت و بلندگوی دولت دشنام و فحش شان بدسته انتقادکنندگان زیادترمیشود فقط میخواهند با فحش و تهمت و افترا جبران این را که نتوانستهاند کاربکنندبکنند ازهرچه بگذری سخن دوست خوشتراست مطلبی که لازم میدانم درخاتمه عرایضم...
نایب رئیس - دودقیقه بیشتروقت ندارید
قناتآبادی - شاید دو سه دقیقه یابیشتر طول بکشد باطلاع آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی میرسانم موضوع فروش نفت است همه تان شنیدهاید و دولت هم هرروز ابلاغ میکند و اعلام میکند متخصصین دولت علیه هم صحه میگذارند که دولت موفق شده زنجیرهای محاصره راپاره کرده نفت را بدنیای خارج داده بازارهارادارد تصرف میکند باچه قیمتی؟ صدی پنجاه تخفیف صدی بیست و پنج هم برای غرامت کنارمیگذارند صد۲۵ هم برای ایران میماند البته اینجا بر متخصصین فنی مملکت برآنهاست که آنها بفرماینداین صدی بیست و پنج که میماند آیابهمین میزان خرج تصفیه و استخراج نفت میشودیانمیشود این یک مطلب یکی دیگرهم آقایانی که مامور تحویل اشیاء هستند درقبال این صدی ۲۵ آنها بیایندبگویند که این چیزهایی که بمامیدهند و این صدی بیست و پنج رامیگیرنداینها تفاوت قیمتش چه میشود امامن باین تفاوت کارندارم دوچیزمیخواهم بفهمم یکی اینکه آن آقایانی که دارند اینطور میکنند و ثروت ملی ما را دور میریزند آیاتضمین میکنند که این عمل آنهاسبب بدست آوردن بازاربرای آنهامیشوددولت آقای دکتر مصدق که این بذل و بخشش رامیکندبه ملت ایران ضمانت میدهد که این بذل و بخشش و حیف و میل سبب بدست آوردن بازار دنیا میشود و ما میتوانیم بازار جهانی را بدست بیاوریم این را بمابدهند ماعرضی نداریم یکی این مطلب و یکی یک نکتهای هست که من میخواهم بااجازه آقایان نمایندگان محترم این حرفهارابه مردم عادی مملکت بزنم و آن این است که مردم ایران باید این را بدانند که من به لسان آنهامیگویم چون مطلبی که میخواهم بگویم میخواهم مردم عادی مملکت درک کنند تمام نفت فروشهای دنیا باهمدیگرشریکند میخواهداین نفت فروش انگلیسی باشد میخواهد آمریکایی باشد میخواهد ایطالیایی باشد میخواهد ژاپنی باشد یعنی نفت دنیا در انحصار کارتلهایی است که این کارتلها با همدیگرشریکند که دستشان توی دست یکدیگراست این نفتهایی که از منابع نفتی ما خارج میشود اگربه ژاپنی بفروشند میرود بحساب همان شرکا اگربه آمریکا بفروشند میرود بحساب بحساب همان شرکا و اگر به آفریقایی هم بفروشند بازمیرود بحساب همان شرکا یعنی نتیجه اش این میشود که مانفت را ملی کردهایم تابااین تخفیفهای عجیب و غریب دومرتبه به آنها بفروشیم یعنی مازحمت میکشیم و قیام میکنیم پدر صاحب ملت درمی آید درمقابل شکننده ترین ضربات اقتصادی جان میکند و نفت را مجانی تقدیم انگلیسهامیکنیم و اگر غیرازاین است بیایندباطلاع ملت ایران برسانند (میراشرافی - این ۵۰ درصد تخفیف مقدمه معامله باشرکت سابق است این همان چیزی است که رزم آرا توی جیبش داشت)(زنگ رئیس)