سخنان دکتر بقائی نماینده مجلس شورای ملی درباره رخنه روزافزون حزب توده و خرابکاری آنها در سازمان‌های دولتی ۶ آبان ۱۳۳۱ نشست ۳۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفدهم تصمیم‌های مجلس

روز رستاخیز ملی ۲۸ امرداد ۱۳۳۲

درگاه روز رستاخیز ملت ایران ۲۸ امرداد ۱۳۳۲

سخنان دکتر بقائی نماینده مجلس شورای ملی درباره رخنه روزافزون حزب توده و خرابکاری آنها در سازمان‌های دولتی ۶ آبان ۱۳۳۱ نشست ۳۲

دکتر بقایی - آقایان نمایندگان محترم بخاطردارند که در یکسال و چند ماه پیش یکنفر از تجار محترم بازار خودش را از پنجره تجارتخانه اش پرت کرد بزمین و خودش را کشت (مهندس رضوی - آقای درودی) بنده شخصا او را نمی‌شناسم ولی از مرثیه‌هایی که برای او نوشته شد و مخصوصا استاد پورداود راجع باو شرح خیلی موثری نوشته بودند به اتکاء آن نوشته می‌دانم که این شخص یک مرد معتبر و با آبرویی بود و اگر مبادرت باینکار کرد آقایان بخاطردارند در اثر فشار بیموردی بود که از طرف مامورین دولت باو وارد شده بود و او را باین درجه استیصال رسانید که اقدام بخودکشی کرد همچنین آقایان کرارا ملاحظه فرموده‌اند در روزنامه‌ها که اشخاص خودشان را جلوی دادگستری یا جاهای دیگر آتش زده‌اند وقتی آدم توی روزنامه می‌خواند درست توجه نمی‌کند معنای این کلمه چیست غالبا رد می‌شوند و می‌گویند آدمی خودش را آتش زد ولی اگر جریان را درست مجسم بکنید و درست فکربکنید که فردی باین درجه از استیصال برسد که نفت یا بنزین بریزد روی خودش کبریت بکشد خودش را آتش بزند می‌توانیم استنباط کنیم که یک جریاناتی هست که برای مردم این کشور بسیار ناگواراست و این مسئولینش یک عده بخصوص از کارمندان دولت هستند البته این جریان تازگی ندارد همه می‌دانیم که بعضی از مامورین دولت خیلی مردم را اذیت می‌کنند آنهایی که قصد سوءاستفاده دارند خواه سوء استفاده مادی خواه برای سوء استفاده نفوذی مردم را اذیت می‌کنند سابقا هم همینطور بوده‌است ولی نه بشدتی که امروز وجوددارد و علت این شدتی که امروز پیداکرده برای این است که برای آن عده مامورین نادرست و اخاذ یک دسته دیگری اضافه شده‌اند که آنها روی یک دستور معینی و بر نام مشخصی مردم را ناراضی می‌کنند و اینها کسانی هستند که عضو و یا وابسته بحزب منحله توده می‌باشند و با اجازه آقایان بعد از این اسم این حزب را حزب کمونیست شوروی می‌گذاریم بطوریکه آقایان نمایندگان محترم اطلاع دارند آقای دکتر رادمنش دبیر کل حزب منحله توده ایران رسما در مسکو تبعیت و پیروی خودشان را از حزب کمونیست لنین - استالین اعلام کردند این کسانی که از اعضای حزب توده در راس ادارات دولتی یا بدتر از آن در دستگاه قضایی وجوددارند سه کار می‌کنند کار اولشان این است که هر گرفتاری که مربوط به رفقای حزبیشان هست یا مربوط به سیاست حزبی شان هست فورا مرتفع می‌کنند کار دومشان این است که بنفع بیگانه جاسوسی می‌کنند کار سومشان که بدتراز همه این دو تا است این است که ایجاد ناراضی می‌کنند آقایان توجه بفرمایید وقتی که یک بازپرسی یا یک قاضی برای یک فردی که کارش توی عدلیه گیر کرده اشکال تراشی می‌کنند و پدر مردم را درمی‌آورند در پیشانی آن قاضی که نوشته نشده‌است که توده‌ای است و طبق دستور کار می‌کند این شخص حاجتمند فقط می‌بیند آن کسی که مظهر دستگاه دولت است بانواع و اقسام این شخص را اذیت می‌کند و این شخص البته وقتی که می‌بیند فشار از حدگذشت به آن درجه از استیصال می‌رسد که نمونه‌هایش را حضور آقایان عرض کردم ولی پیش از اینکه به آن درجه برسد به یک درجه نارضایتی شدیدی می‌رسد که در آن حالت مبلغین حزب توده که کم نیستند این اشخاص ناراضی را می‌چسبند و می‌گویند که آقا این دستگاه همین است و بیا با ما هم آواز بشود برای اینکه این دستگاه را واژگون کنند و آن کسی که به آن درجه از استیصال رسیده‌است می‌رود و همکاری می‌کند و فریب حرفهای آنها را می‌خورد این جریان بشدت وجوددارد و من هیچ میل نداشتم که این جریان را در پشت تریبون مجلس شورای ملی بگویم ولی اکنون خودم را ناگزیرمی‌دانم از لحاظ وظیفه ملی که به بنده واگذارشده‌است این موضوع را بعرض آقایان نمایندگان و بعرض هئیت دولت و همچنین بعرض ملت ایران برسانم البته اینجا جایی است که باید انتقادکرد و باید معایب را گفت چون یک نقطه ایی است که آدم می‌تواند امیدوارباشد برای اینکه وقتی که گفتنی‌ها گفته شد شاید ترتیب اثر بشود البته قصد من هم از بیان این مطلب جز تذکر و انتقاد چیزی نیست و آقایان می‌دانند که من پشتیبان این دولت هستم ولی وقتی که یک تذکر خصوصی فایده نکرد اجبار باید تذکرات خودم را در پشت این تریبون عرض کنم چند وقت قبل طبق قانون اختیارات بطوریکه آقایان ملاحظه فرمودید قوانین راجع بدادگاه انتظامی دادگستری تنظیم شد به امضای جناب آقای دکتر مصدق رسید انصافا باید تصدیق کنم که طرح بسیار خوبی بوداز لحاظ اینکه اختیارات زیادی به دادگاه انتظامی داده شده بود اگر یک قضات حسابی برای اینکارمعینی می‌شدند بهترین طریق اصلاح دادگستری بود بطوریکه آقایان می‌دانند در دادگستری افراد خوبی که نیک نام و شرافتمند باشند زیاد داریم (صحیح است) ولی از بین تمام این قضات نیک نام و شرافتمند و خوش سابقه ایی که در دادگستری وجود دارند بنده اطلاع پیداکرده‌ام که ۴نفر از توده ایها بنام را برای دادسرای این دادگاه انتظامی در نظرگرفته‌اند البته آقایان توجه بفرمایید با اختیارات زیادی که باین دادگاه انتظامی داده شده‌است این دادگاه قطعا مالک الرقاب دادگستری خواهدبود وقهراتمام قضات کم و بیش تحت تاثیراین دادگاه خواهند بود اگر کسانی که در این دادگاه مشغول انجام وظیفه می‌شوند آدم‌های صحیح و درست و شرافتمندی باشند همین طوری که عرض کردم بهترین وسیله برای اصلاح دادگستری است ولی اگر اشخاص نادرست یا اشخاصی که برای تبعیت از دستورهای حزبی شان با انواع و اقسام نادرستی تن بدهند باشند آنوقت ما دادگستری را در بست تسلیم آنها کرده‌ایم البته یک جمله معترضه ایی باید اضافه بکنم که این آقایان کمونیست‌ها ژزوئیت‌های قرن اتم هستند چون آنها هم مثل ژزوئیتها قائل باین هستند که برای رسیدن به هدف هر وسیله‌ای مشروع است و در شرح احوالی که از سران کمونیست نوشته شده‌است آقایان البته مطالعه فرموده‌اید بسیاری از آنها باکمال افتخار اقرارکردند که ما فلان دزدی را کردیم و چه کردیم برای پیشرفت مرام و این هم یکی از آن مواردی است که اینها با آن طبقه فاسد به ما هم می‌رسند آن طبقه فاسد هیئت حاکمه ما دزدی را مجازمی‌شمرد ولی برای اینکه کلاه شرعی برایش درست کند و اسم دزدی چون زننده بود اسمش را گذاشت اختلاس فلان آقا یک میلیون تومان از دارایی دولت اختلاس کرده بود حالا هم هست اولادش هم هست مردمان محترمی هستند چیزی نیست اختلاس کردند و حالا توده ایها این حرف‌ها را بد نمی‌دانند دزدی می‌کنند بانک دماوند را می‌زنند (جلالی - صحیح است) خیلی هم با افتخار و سربلند هستند صندوق راه آهن را می‌زنند و جاهای دیگر و خیلی هم باکمال سربلندی و افتخار می‌گویند چون در راه حزب دزدی کرده‌اند عیبی ندارد یک چیزدیگری را نیز تجویز می‌کنند ژزوئیت‌ها هم این کارها را تجویز می‌کردند نهایت آنها در راه مذهب مسیح بود البته سرقت را تجویز نمی‌کردند ولی ژزوئیت‌ها تجویزمی کردند هر وسیله ایی برای رسیدن به هدف مشروع است اینها هم همینطور بهرصورت کسانی که دارای یک همچو فکر و یک چنین مرامی باشند وقتی در یک نقطه ایی اینقدر حساس در دادگستری قرار بگیرند بدیهی است که خیلی خطرناک است و دادگستری را تحت نفوذخودشان قرارخواهند داداین موضوع را وقتی که بنده شنیدم به آقای دکتر فاطمی وزیر امور خارجه تذکردادم و ایشان بعد از چند روز به بنده گفتند که به آقای نخست وزیرعرض کردم و آقای نخست وزیر دستوردادند که آن ۴نفر را از دادگاه انتظامی برداشتیم امروز شنیدم که ۲ نفر از آن آقایان را دوباره گذاشته‌اند در دادگاه انتظامی و ابلاغ هم صادر کرده‌اند باین جهت خود را ناگزیر دیدم که این موضوع را اینجا بحضور آقایان عرض کنم و به هیئت دولت تذکر بدهم که ما اجازه نخواهیم داد دادگستری و سایر وزارتخانه‌ها را تسلیم حزب توده بکنند (صحیح است) (صفایی - فرهنگ بالاتر از دادگستری است) (منصف - ممکن است اسم آنها را بفرمایید برای اینکه بشناسیم) یکی آقای صادق وزیری بود که کاندید توده ایها در مهاباد بود که او را برداشتند یکی آقای حسابی یکی آقای رشاد بود یکی هم آقای الموتی (حاج سیدجوادی - سوابق درخشانی در قزوین هم دارد) سابق یا حالاعرض کنم بعضی از این آقایان سابقه درستی دارند یعنی همین آقای حسابی در کرمان هم بوده‌است و جزء قضات پاکدامن بودند آقای صادق وزیری و رشاد هم شهرت بدرستی دارند آقای الموتی را نمی‌شناسم ولی چیزی که هست این شهرت و سابقه گذشته امروز بدرد نمی‌خورد چون آنها امروز دستورات حزبی را کورکورانه اطاعت می‌کنند هرطور که دستور بدهند اطاعت می‌کنند خود بنده یک قاضی را سراغ دارم با وجود اینکه آدم درستی بود با وجود اینکه جز توده ایهای متنفذی بود و با وجود مخالفتی که بنده با حزب توده داشتم خود بنده مرتکب این اشتباه شدم که رفتم ضمانتش را کردم در وزارت عدلیه و بعد از آنجا هم که تبعیدش کرده بودند تقاضاکردم برش گردانند و گفتم که قاضی درستی است و تا آنوقت هم درست هم قضاوت کرده بودم ولی بعدا دیدم همین آدم شرافتمند و درست برای اجرای دستوارت حزبی به بدترین نادرستی‌ها تن در داده بود استفاده شخصی هم نکرده الان هم آدم مستاصلی است و برای خودش هم الان رشوه نمی‌گیرد ولی هر وقت که دستور بدهند فلان آدم را محکوم باعدام کن باکمال خونسردی محکوم می‌کند.

- منبع

مذاکرات مجلس شورای ملی ۶ آبان ۱۳۳۱ نشست ۳۲