سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی در باریابی نمایندگان تعاونی‌های روستایی کشور و روستاییان و کشاورزان نماینده مجلس شورای ملی ۱۲ مهر ۱۳۴۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
درگاه انقلاب شاه و مردم درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی

برنامه عمرانی سوم


سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی در باریابی نمایندگان تعاونی‌های روستایی کشور و روستاییان و کشاورزان نماینده مجلس شورای ملی ۱۲ مهر ۱۳۴۲


قبل از هر چیز باید به روح دو نفر شهیدی که بانک اعتبارات کشاورزی در راه اجرای لوایح اصلاحات ارضی و انقلاب بزرگ ملی ما داده است درود بفرستم، و همچنین کسانی را که در این راه مصدوم شده‌اند در خاطر بیاورم که این‌ها نمونه و نماینده صدها نفر دیگر هستند که در این راه از روی کمال عقیده زحمت کشیده‌اند و فداکاری کرده‌اند. یک عده‌ای که منجمله امروز در این اتاق حضور دارند به توسط مردم محل از لحاظ قدردانی و قدرشناسی به نمایندگی از طرف خودشان به مجلس شورای ملی روانه شدند، و عده دیگری که آن‌ها نیز هر نوع استحقاق و لیاقت تشویق و قدردانی دارند البته شاید ممکن نبود همه از این راه تشویق بشوند، ولی آن‌ها هم باید بدانند که اسم آن‌ها و کار آن‌ها در خاطره‌ها می‌ماند و به هر صورت سرباز حقیقی و فداکاری در راه اجرای این برنامه که به نفع جامعه ایرانی تمام شده است بوده‌اند.


بانک اعتبارات کشاورزی و تمام شعبی که مربوط به آن می‌شود و شرکت‌های تعاونی روزبروز باید در زندگی این مملکت اهمیت بیشتری پیدا بکنند، برای اینکه وسیله پیشرفت و کار و ترقی دهقان‌های ایرانی را از لحاظ اعتبار و از لحاظ فنی و از تمام نظرهایی که مربوط به امور کشاورزی و پیشرفت کشاورزی جدید و مترقی در یک مملکت می‌شود فراهم کنند. به این گفته اضافه می‌کنم که چون هدف ما در این مملکت رساندن درآمد سرانه افراد به پای ممالک مترقی دنیا است باید درست حساب بکنیم که هر فردی یا رئیس خانواده‌ای در آن کاری که انجام می‌دهد و در شغلی که دارد درآمدش باید به اندازه‌ای باشد که درآمد سرانه مملکت را به آن سطح مطلوب برساند. حالا ببینیم که اگر ما بخواهیم به آن سطح مطلوب برسیم احتیاج یک خانواده کشاورز یا دهقان که قاعدتاً تعداد آن را حداقل پنج نفر باید حساب کرد ولی معمولاً شاید شش نفر یا هفت نفر باشند برای اینکه درآمدش به آن پایه لازم برسد چقدر است و این درآمد از چه مقدار زمین ممکن است به دست بیاید و آن مقدار زمین به چه حدی و به چه طریقی باید از لحاظ کشاورزی بهره‌برداری بشود که آن درآمد به دست بیاید.


البته این بستگی به خاک محل و آب و هوای محل و به طریق کشاورزی در آن زمین دارد. چند سال پیش در ضمن مطالعه به یک گزارشی برخورد کردم که در یکی از ممالک خیلی پیشرفته کشاورزی اروپایی یعنی در کشور هلند تقریباً در پنج سال پیش یک کنفرانس کشاورزی تشکیل شد و نتیجه مذاکرات این کنفرانس این بود که برای اینکه یک خانواده کشاورز بتواند بطور مرفهی زندگی بکند با آن شرایط و در آن مملکت و شاید تقریباً برای همه اروپا احتیاج به دوازده هکتار و نیم اراضی زراعتی دارد، یعنی دوازده هکتار و نیم زمینی که آبیاری اش تأمین است، کودهای شیمایی اش تأمین است، خطوط مواصلاتی و ارتباطش به مراکز فروش محصولات کشاورزی تأمین است، از لحاظ هواشناسی و از لحاظ مبارزه با آفات و غیره تمام این چیزها تأمین است. معهذا این مقدار زمین را برای رفاهیت یک خانواده کشاورز لازم دانسته بودند. با اینکه ما هم به همان سطح رفاهیت برسیم حساب بکنیم که در مملکت ما، در جایی که تمام شرایط که الآن ذکر کردم فراهم باشد با همین مقدار زمین می‌شود آن رفاه را به دست آورد، ولی اگر در بعضی نقاط زمینش فقیر باشد آب به اندازه کافی نباشد، کودهای شیمیایی لازم در اختیارش نباشد، و از خطوط مواصلاتی دور باشد، و صد در صد آفات نباتی و غیره را از بین نبرده باشند چقدر زمین لازم است. تا جایی که ممکن است باید به هر زمینی که در ایران زراعت می‌شود آب رساند، تا جایی که ممکن است باید سنگ‌ها و خار و تیغ و بته و چیزهایی را که مانع رشد و نمو محصولات می‌شود از زمین‌ها جمع کرد، تا جایی که ممکن است کود متناسب زمین را باید به آن رساند، تا جایی که ممکن است باید این نقاط را به شاهراه‌ها و به مراکز فروش کشاورزی ارتباط داد. معهذا باید ما هم از لحاظ علمی و فنی مطالعه کنیم و تشخیص بدهیم که در هر قسمت و منطقه ایران برای رفاهیت حال یک خانواده و کشاورز از یکطرف چه وسایل کشاورزی و فنی و از طرف دیگر چه مقدار اراضی لازم است. این البته کاری نیست که در یکی دو روز بشود، ولی چند رقم ذکر می‌کنم، و آن این است که از قرار معلوم در ایران ۱۲ میلیون هکتار زمین زراعت می‌شود در صورتی که زمین‌های قابل کشاورزی در ایران که البته همه آن‌ها درجه یک نیست بلکه درجه یک و دو و یک قسمت مختصرش هم درجه سه است ولی به هر صورت قابل کشاورزی است ۴۸ میلیون هکتار است. از طرفی باید در امور کشاورزی تعداد کشاورزی ما به آن حداقل که بتوانند با وسایل مکانیزه از زمین بهر برداری بکنند تقلیل یابد. از طرف دیگر چهار برابر زمین فعلی را ما باید در اختیار جمعیت این مملکت بگذاریم تا آن خانواده کشاورز ایرانی که باقی می‌ماند بتواند از اراضی موجود مملکت برای کشاورزی آنقدر بهره و نصیب نسبی ببرد که درآمد سالانه او بالاخره به همان اندازه‌ای باشد که یک زندگی مرفه و سعادتمندی را برای او تأمین بکند. پس این برنامه این است که از یک طرف تمام اراضی کشاورزی مملکت تحت کشت قرار بگیرد، هر جا که سد باید بست سد بسته شود، هر جا که قنات‌ها را باید تعمیر کرد این کار بشود، هر جا که باید چاه نیمه عمیق زد یا چاه عمیق زد چاه زده شود. چاه‌های آرتزین زده شود. حتی باید وارد کارهای فنی جدیدی بشویم و مطالعه کنیم که به چه شکلی به وسایل مصنوعی باعث بارندگی ابرها بشویم و غیره غیره. باید سعی کنیم که آفات نباتی را بکلی از بین ببریم، چون بطوری که بعضی‌ها می‌گویند تا ۵۰ درصد محصول ایران را آفات نباتی و غیره از بین می‌برد. در هر جایی که می‌شود کشاورزی ایران را مکانیزه کرد باید این کار را بکنیم، و تمام وسایل مدرن کشاورزی را فراهم کنیم. این جاست که از یک طرف البته برنامه‌های بزرگ دولتی که بوسیله سازمان برنامه و این قبیل دستگاه‌ها انجام می‌شود انجام خواهد گرفت و ضمناً بانک اعتبارات کشاورزی و شرکت‌های تعاونی وظیفه بسیار حساس و مهمی دارند که سایر وسایل لازم را فراهم بکنند و راهنمایی‌های فنی و غیره را بنمایند، از طرفی دیگر مملکت ایران باید صنعتی بشود، تا درآمد سرانه در مملکت ایران به پای ممالک راقیه و مترقی دنیا برسد. البته پس از اینکه موفقیت شما نمایندگان حاضر را به خود شما تبریک می‌گویم، در واقع تبریک اصولی به مملکت باید گفت که برای بار اول در مشروطیت آن نمایندگان حقیقی اکثریت جمعیت ایران بالاخره به مجالس مقننه وارد شدند. ما خیلی عادی این حرف‌ها را می‌زنیم، هم این کار و هم سایر مواد ششگانه‌ای که در این مملکت به مورد اجرا گذاشته شد، برای اینکه این کارها در عرض مدت کوتاهی، شاید در هشت ماه، بدون سروصدای زیاد انجام گرفت. البته عملیات مذبوحانه مختصری از طرف کسانی که زندگی تبهکارانه‌شان خاتمه پیدا می‌کرد صورت گرفت، ولی رویهمرفته بقدری این کارها آسان در این مملکت انجام گرفت که ما خیلی عادی در اطرافش صحبت می‌کنیم، در صورتی که این کاری که ما در عرض هشت ماه انجام دادیم در سایر ممالک شاید دویست یا سیصد سال طول کشید و تازه در جاهایی که شاید حتی یکمرتبه هم این تحول بدین اندازه کامل نبود خونریزی‌های شامل میلیون‌ها نفر صورت گرفت. پس تبریکی است که باید به ملت ایران و به آن اکثریت مردم ایران گفت که حالا آزادانه در سرنوشت خودش این طور وارد شده است و شما که امروز این جا ایستاده‌اید نماینده بیش از بیست میلیون جمعیت مملکت هستید امروز نماینده ملت نماینده همه ملت است. بخصوص شما نماینده انقلاب ایران هستید، نماینده آن افرادی هستید که در ششم بهمن پای صندوق‌های آراء رفتند و همان افرادی هستید که در بیست و ششم شهریور به پای صندوق‌ها رفتند. در واقع اغلب شماها را می‌بینم که شاید نامزدهای کنگره آزادمردان و آزادزنان ایران هستید که بر اساس همان اصول ششگانه و انقلاب ملت ایران و تصویب ملی ششم بهمن فکر می‌کنند و ایمان دارند. می‌دانم در این دوره تقنینیه که در پیش دارید همیشه خداوند و ائمه اطهار را شاهد و ناظر اعمالتان خواهید گرفت و بیاد خواهید داشت که نماینده مردمی هستید که آنطور صمیمانه در این انقلاب ما شرکت کردند. نماینده روح و فکر جدیدی هستید که یکمرتبه تمام قیود و به ننگ‌هایی که هنوز متأسفانه رواج داشت خاتمه داد. نماینده جمعیت امیدوار مملکت هستید که این طور با این قیافه‌های باز و بشاش و امیدوار اظهار علاقه و اظهار وجود می‌کنند و به آینده می‌نگرند. می‌دانم که در این سنگرهایی که اشغال کرده‌اید مردانه خواهید ماند و از آن‌ها نگاهداری و حراست خواهید کرد و محکم و دست نخورده این سنگرها را به آیندگان تحویل خواهید داد. انشاءالله تاریخ کهن و قدیمی ایران با یک نیروی جدید و پر حرارت و فعال با کمال افتخار ادامه پیدا خواهد کرد.