سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در دانشگاه ملی برزیل هنگام دریافت دکترای افتخاری حقوق - ریودوژانیرو ۱۷ اردیبهشت ۱۳۴۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی بر پایه تاریخ درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

سفر محمدرضا شاه پهلوی به برزیل آرژانتین و کانادا ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۴ - ۶ خرداد ۱۳۴۴

برنامه عمرانی سوم/سال‌های ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵


سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در دانشگاه ملی برزیل هنگام دریافت دکترای افتخاری حقوق - ریودوژانیرو ۱۷ اردیبهشت ۱۳۴۴


برای امروز یادداشتی تهیه کرده بودم که در این جا صحبت کنم. اما قبل از اینکه به دانشگاه شما قدم بگذارم تصور نمی‌کردم با چنین استقبالی روبرو شوم که مرا فوق العاده تحت تأثیر قرار داده است.


خانم‌ها و آقایان،
در زندگی هر شخص لحظاتی پیش می‌آید که احساس می‌کند کوشش‌های او بی ثمر و بی حاصل نبوده است، و اینک منم چنین احساسی را دارم و این پاداش معنوی من است. من امروز هزارها کیلومتر دور از میهن عزیزم ایران در برزیل از شما احساساتی می‌بینم که آن را بهترین پاداش برای خود می‌شمارم. شما از جزییات هدف‌های من آگاهید. من فقط می‌خواهم به خداوند و به حقیقت نزدیک باشم. عدالت اجتماعی در هر نقطه از جهان که برقرار شود به صلح گیتی کمک می‌کند. من قبول دارم که باید به پیشرفت‌های مادی دست یافت، اما این پیشرفت اگر بر اساس عدالت اجتماعی استوار نباشد به صورت یک خطر بزرگ در خواهد آمد.


این درست نیست که ممالک ثروتمند روز بروز ثروتمندتر شوند و کشورهای فقیر روز بروز فقیرتر گردند. کشورهای غنی و ثروتمند جهان باید لااقل بخاطر حفظ موجودیت خودشان تمام وسایل و حتی قسمتی از امتیازات خویش را در اختیار سایر کشورها قرار دهند. بگذارید تأکید کنم که کشور من فقیر نیست. ایران ما غنی است، و مصلحت ما ایجاب می‌کند که کار کنیم و مؤسسات فرهنگی و اجتماعی بیشتر بوجود آوریم.


آقای رئیس دانشگاه
از این افتخار بزرگی که امروز با اهداء درجه دکترای افتخاری دانشگاه برزیل نصیبت من کرده‌اید صمیمانه تشکر می‌کنم. این مقام مرا اخلاقاً موظف می‌کند که در آینده سعی و توجه بیشتری به توستعه روابط فرهنگی دو کشور خودمان مبذول دارم.


برای من به عنوان پادشاه کشوری که در تمام تاریخ کهن خود خدمتگزار صمیمی و مؤثر فرهنگ بشری بوده است، این عنوان فرهنگی که دانشگاه برزیل شما به من می‌دهد ارزش خاص دارد. شاید تذکر این نکته جالب باشد که دانشگاهی که ما اکنون در استان خوزستان به نام «دانشگاه گندی شاپور» داریم در اصل هیجده قرن پیش تأسیس شده است و می‌توان آن را «دانشگاه مادر» دارالعلم اسلامی معروف بغداد و سایر دانشگاه‌های اسلامی دانست.


در کشور ما احترام به فرهنگ و آموزش از دیرباز صورتی مقدس و حتی مذهبی داشته، بطوری که در کتب مذهب کهن ایران زرتشت پیغمبر باستانی ایران را «آموزگار» لقب داده‌اند. این توجه حتی سرزمین‌های غیر ایرانی را که توسط ایران اداره می‌شده‌اند نیز شامل می‌شده است، و نمونه آن دانشکده طب معروفی است که به امر شاهنشاه هخامنشی در کشور مصر که در آن زمان یکی از استان‌های شاهنشاهی ایران بود تأسیس گردید.


من با افتخار و خوشوقتی می‌توانم بگویم که کشور من در تمام طول تاریخ خود حتی در تاریک ترین دوره‌های آشفتگی و پریشانی هرگز این مأموریت فرهنگی خویش را از یاد نبرده است. هم اکنون در دانشگاه بزرگ شما پلاکی را می‌توان دید که به نام ابن سینا دانشمند بزرگ ایرانی در گالری مخصوص یادبود بزرگ فرهنگ جهان نصب است. این مرد بزرگ در عصری می‌زیست که ایران از لحاظ سیاسی وضعی دشوار داشت، ولی در دل او و در دل همه هموطنانش همچنان آتش عشق به فرهنگ و دانش شعله ور بود.


من به مناسبت اینکه از ایران به دیدار کشور آباد و زیبای شما آمده‌ام اختصاصاً از فرهنگ کشور خودم صحبت می‌کنم، ولی واقعاً فرهنگ‌های ما و شما یا هیچ فرهنگ دیگری در جهان از یکدیگر جدا نیستند. اگر در میان اختلاف‌ها و جدایی‌های کنونی جهان که بسیاری از آن‌ها میراث گذشته‌اند و به هر حال وجود همه آن‌ها مایه تأسف ماست عاملی وجود داشته باشد که به جای تشتت و پراکندگی مظهر اتحاد و پیوستگی باشد، آن عامل مسلماً تفاهم فرهنگی میان کلیه ملل و اقوام جهان و شناخت متقابل ارزش‌های معنوی یکدیگر است، زیرا فرهنگ به مفهوم واقعی آن چیزی است که باید به صورت جهانی وجود داشته باشد و یا اصلاً وجود نداشته باشد. در قلمرو تفاهم فرهنگی و مدنی آن تضاد منافعی که در زمینه‌های سیاسی و اقتصادی میان کشورها و ملت‌ها است مفهومی ندارد، زیرا فرهنگ واقعی مظهر و تجلی یک حقیقت واحدی است که همه جا با ارزش انسانی و با اصالت معنوی بشر سر و کار دارد و چون این ارزش‌ها و اصالت‌ها همه جا یکسان است آنچه تجلی آن‌ها است نیز طبعاً یکی خواهد بود. البته در بسیاری موارد کوشش شده و می‌شود که از عامل مهم و مؤثر فرهنگ به عنوان یک وسیله اعمال نظرهای سیاسی و مرامی استفاده شود، ولی چنین فرهنگی اصالت ندارد و به همین جهت دوام آن نیز طولانی نمی‌تواند بود. آن چه مایه خوشوقتی است این است که با رشد روزافزون فکر و دانش بشر امکان این نوع سوء استفاده از قدرت و نفوذ عمیق و عظیم فرهنگ روز بروز کمتر می‌شود و در عوض روز بروز بیشتر پایه یک تمدن جهانی و یک فرهنگ جهانی متکی بر یک حقیقت جهانی یعنی حقیقتی که همه افراد بشر با حقوق و شخصیت عالی انسانی خود نماینده آنند ریخته می‌شود.


من می‌توانم با خوشوقتی و با مباهات به شما اطلاع دهم که اکنون در کشور من کوشش وسیع و همه جانبه‌ای برای پیشرفت فرهنگی در جریان است. تعداد دانشگاه‌های ما و تعداد دانشجویان هر یک از آن‌ها هر سال رو به فزونی است و پیوسته مراکز تحقیق و تتبع تازه‌ای در رشته‌های مختلف علمی و ادبی و اجتماعی و هنری و غیره در آن‌ها ایجاد می‌شود.


به موازات بالا رفتن سطح علمی در این مراکز تلاش عظیمی نیز برای رفع مشکل بیسوادی که از بلایای جامعه ما و بسیاری از جوامع دیگر جهان است آغاز شده است. ما در این کوشش‌های خود برای بالا بردن سطح فرهنگ از نظر کمیت و از نظر کیفیت اتکاء بسیار به سنت ملی و فرهنگی دوستی خود داریم، زیرا فرهنگ سه هزار ساله ما چنان ریشه‌دار است و در طول قرون بقدری در زوایای اجتماع ما رسوخ کرده است که ما برای جلب علاقه عمومی به بذل کوشش بیشتر در این راه احتیاجی به فعالیت خاص نداریم. آنچه در این مورد لازم داریم وسایل زیادتر، کادر فنی و علمی کامل تر و البته وقت کافی است، ولی شوق و علاقه‌ای که در این زمینه از طرف همه مردم ایران نشان داده می‌شود آنقدر امیدبخش و دلگرم کننده است که بسیاری از این نقایص را جبران می‌کند.


من از طرف جامعه ایرانی که در تمام تاریخ طولانی حیات خود برای ارزش‌های فرهنگی جنبه‌ای مقدس و حیاتی قایل بوده و هست به دانشگاه شما و به همه مراکز علمی و فرهنگی کشور شما درود می‌فرستم، و امیدوارم توسعه روزافزون روابط فرهنگی و علمی و فکری دو کشور شما و ما در عین آنکه به ما امکان شناسایی بیشتر پیشرفت‌های شما را در همه این زمینه‌ها و استفاده از تجارب عالی شما را در این راه خواهد داد شما را نیز بیش از پیش با ارزش‌های واقعی تمدن و فرهنگ کهن ایرانی که همیشه یک فرهنگ بشردوستانه و در عین حال جهانی بوده است و از سهمی که در طول چند هزار سال در تقویت بنیان فرهنگ جامعه بشری به عهده گرفته احساس مباهات و رضایت می‌کنند، آشنا سازد و این تفاهم متقابل زمینه‌ای برای یک همکاری بسیار نزدیکتر و ثمربخش تر در آینده فراهم آورد.


اکنون قسمتی از وظیفه مقدس و مطبوع فروزان نگاهداشتن این آتش جاودانی که قرن‌های دراز در دنیای کهن دست به دست گشته بود به عهده شما که مظهر دنیای نو و مبشر دنیای فردا هستید واگذار شده است. دانشگاه بزرگ شما که در درجه اول عهده دار حفظ و ادامه فرهنگ درخشان لاتین و در درجه بعد یکی از مراکز ادامه و توسعه علم و فرهنگ بشری است مانند قهرمانان المپیک می‌باید این مشعل فروزان دانش و فرهنگ را که از دست گذشتگان دریافت داشته است همچنان فروزنده و روشن به دست آیندگان بسپارد.


ما و شما در این راه می‌توانیم همکاری خیلی نزدیک و ثمربخشی داشته باشیم. برای من مایه کمال خوشوقتی است که می‌بینم در مراکز دانشگاهی کشور شما مراکزی برای مطالعات مربوط به تمدن و فرهنگ شرق بوجود آمده است.


ما نیز فعالیت‌های دانشگاهی خود را در مورد آشنایی با فرهنگ آمریکای لاتین توسعه داده‌ایم و باز هم توسعه بیشتر خواهیم داد، زیرا یقین داریم که توسعه این فعالیت‌ها چه در کشور شما و چه در مملکت ما پایه اصلی آن تفاهم و شناسایی واقعی است که می‌باید قبل از هرگونه همکاری در زمینه‌های دیگر میان ملل بوجود آید.


ما از جانب خود آماده هرگونه کوششی در این مورد هستیم، و امیدواریم بر اساس قرارداد فرهنگی که در سال ۱۹۵۷ بین دو کشور ما به امضاء رسیده است در آتیه مبادلات علمی و فرهنگی ما هر چه بیشتر توسعه یابد و انجمن روابط فرهنگی برزیل و ایران که طرح آن در سال ۱۹۵۹ ریخته شد با فعالیت وسیع تری در این راه بذل مساعی کند.


بدیهی است هر پیشرفتی که در آینده در این راه حاصل شود بیش از هر کس مایه خوشوقتی من که از این پس عنوان دکتر افتخاری دانشگاه بزرگ شما را دارم خواهد بود.