سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی نمایندگان مردم در سالروز ۶ بهمن - وین ۶ بهمن ۱۳۴۲
نسخهٔ تاریخ ۶ مارس ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۰۳ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکتها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
درگاه انقلاب شاه و مردم | درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر | برنامه عمرانی سوم |
سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی نمایندگان مردم در سالروز ۶ بهمن - وین ۶ بهمن ۱۳۴۲
- البته اگر امروز ممکن بود که در میان ملت ایران و در خود ایران میبودم سعادت بیشتری داشتم، ولی خوشوقتی این جاست که به هر صورت این روز را در میان ایرانیها میگذرانم. این تصمیم مردم ایران در بزرگداشت این روز و فرستادن چهار نفر نماینده اکثریت طبقات مملکت به این جا برای اینکه یادبودی را به من تسلیم کنند باعث کمال مسرّت و خوشوقتی است. این چهار نفر کی هستند؟ یکی دوشیزهای است که در دانشکده پزشکی مشغول تحصیل است. موضوع این نیست که مشغول تحصیل پزشکی است، بلکه مفهومش این است که یک زن ایرانی امروز امکانات آن را دارد که مثل هر فرد دیگر ایرانی دوش به دوش برادرهای خودش در ساختن پایههای اجتماعی مترقی و سالم ایران قدم بر دارد.
- نماینده دیگر یک سپاهی دانش است. کسی است که با سایر دبیران و فرهنگیان مملکت خواهد کوشید تا ریشه جهل و بیسوادی از مملکت کنده شود و هر فردی در مملکت ما از نعمت خواندن بهرهمند باشد، یعنی در واقع یک اکثریت نابینایی از نعمت نور برخوردار بشوند.
- نماینده دیگر یک دهقان آزاد شده و مالک زمین خودش است. فرد آزادی است از یک مملکت جدید در یک پایه اجتماع جدیدی که با زحمت خودش و با اعتقاد به کاری که انجام میدهد تلاش میکند.
- این شخص نماینده یک نظم جدید است، نماینده از بین رفتن یک وضع مفتضح قدیمی است و نماینده آتیه مملکت است.
- نفر دیگر کارگری است که امروز از مزایای جدیدی که شاید در دنیا کمتر مملکتی دارای آن باشد و ما افتخار داریم که از مبتکران و از پیشرفته ترین ممالک و جامعهای هستیم که در این راه قدم برداشتهایم برخوردار است. این چهار نفر نماینده نظم جدید مملکت، نماینده اکثریت واقعی ملت هستند. زن که نصف جمعیت مملکت است، دهقان که تشکیل ۷۵ درصد جمعیت مملکت را میدهد. از طرف دیگر امروز بیش از یک میلیون کارگر شناخته شده داریم، ولی در آتیه بخصوص تعداد کارگران ایران به مقدار عجیبی زیاد خواهد شد، چون برای اینکه ما مملکت مترقی بشویم نسبت درصد فعلی جمعیت باید معکوس بشود، یعنی امیدواریم که نسبت ۷۰ درصد یا ۷۵ درصد که در دهات زندگی میکنند یا از راه کشاورزی ارتزاق میکنند در سیسال آتیه معکوس بشود. پس به همان نسبت تقریباً تعداد کارگاهها، کارخانجات، و کارگرهای ایران باید زیاد بشود.
- ذکر این مختصر برای این است که شما ایرانیها در هر جا که باشید بدانید که الآن وضع مملکت تان چیست و فردا وضع مملکت تان چه خواهد بود؟ آن کسی که میخواهد در مملکتش زندگی بکند و در مملکتش بمیرد از حالا میداند که چه چیزی در انتظار او هست و او تا چه حد و از چه طریقی بهتر میتواند به آن آب و خاک که در آن جا زنده شده و زندگی کرده است و همگام با تصمیمات اجتماعی که گرفته میشود خدمت کند و البته چطور میتواند در آن اجتماع به شرطی که لیاقت داشته باشد زحمت بکشد و کار بکند، و با شرایط مساوی در جامعهای که در آن تبعیض از بین رفته است و عدالت برقرار است ترقی و پیشرفت کند. جامعه ما با نقشههای بزرگی که برای ترقی آن داریم از حالا ببعد هر روز بیشتر یک جامعه مترقی متکی به فنون و تکنیک جدید و امروزه دنیا خواهد شد. هر فرد ایرانی در کاری که انجام میدهد در رشته خودش باید تقریباً تخصصی داشته باشد. کارگر کشاورزی یا کشاورز باید از این ببعد بیش از پیش با ماشین آلات و فنون و تکنیک جدید کشاورزی آشنا بشود. کارگر اگر بخواهد که سطح زندگی اش و دستمزدش با کارگرهای ممالک مترقی رقابت کند باید بتواند به رقابت با آنها به همان اندازه ماشین را به کار بیندازد. پس باید سطح معلومات او نیز روز بروز بالاتر برود و تخصص و خبرگی پیدا بکند. زن ایرانی که با قدمهای بلندی در راه ترقی و پیشرفت قدم بر میدارد دیگر آن زنی نیست که در چند سال پیش در چادر و پیچه و روبند بود و جزو اثاثیه منزل قرار میگرفت، و بعضیها به او مرغ میگفتند و بعضیها اسمش را منزل میگذاشتند. این زن امروز دوش به دوش مردان با همان حقوق و با همان مزایا قدم بر میدارد و ما مطمئن هستیم و میدانیم که این بانوان موضوع را کاملاً جدی تلقی میکنند و این ورودشان را به جامعه یک چیز تفننی نمیدانند. و روی حس کنجکاوی و حس خانه داری که دارند میتوانند در کارها مؤثر و مفید واقع بشوند. ملتی که کم کم باسواد بشود با چشم باز به همه چیز نگاه میکند: اول منفعت شخصی خودش را تشخیص میدهد، بعد منفعت خانوادگی اش را، بعد منفعت محیطی را که در آن زندگی میکند، بعد منفعت جامعه و بالاخره منفعت مملکت خودش را. حالا ترتیبی دادهایم که سپاهی به نام سپاه بهداشت تشکیل بشود که در نقاط دورافتاده، در جاهایی که از مزایای علم و وسایل درمانگاه، بیمارستان، پزشک، برخوردار نیستند مثل دهات دورافتاده مملکت نیز یک مرتبه گروههای سیار بهداشتی به آن جاها برسد و به آلام اینها مرهمی بگذارد.
- این نمودار جامعه شما است که در آن همه چیز روی اصول عدالت اجتماعی برقرار خواهد شد. وارد جزییات این عدالت اجتماعی نمیشوم. باصطلاح هیچ تیتری روی رژیم خودمان نمیگذاریم. تنها تیتری که ما میتوانیم بگذاریم این است که هر کاری که میشود صرفاً برای منفعت اکثریت ملت ایران میشود که در لوای آن هر کس در هر طبقهای که باشد میتواند مطابق قوانین عدالت اجتماعی زندگی آبرومندانه و شرافتمندانهای بکند. ولی اساس قوانین تأمین منافع اکثریت ملت ایران بر اساس عدالت اجتماعی است، بر اساس تساوی حقوق در مقابل قانون است، بر اساس از بین رفتن کامل هر نوع تبعیض است، بر اساس لیاقت و پشتکار و زحمت افراد است. این راهی است که در پیش داریم، و در این راه هر کسی که با روحیه قویتر، اطلاعات بیشتر، عزم راسخ تر مجهز باشد شاید دستش در این راه بازتر است. پس فراهم کردن وسایل و باز کردن راه از دستگاهی است که برای شما باید کار بکند، و قدم برداشتن یا حتی دویدن در این راه دیگر از شماست، برای اینکه صاحب اختیار خود شما خواهید بود. امیدوارم که در این مسابقه شرافتمندانه، در این مسابقه پیشرفت فردی که منجر به پیشرفت اجتماعی و منجر به پیشرفت ملت و مملکت تان میشود همیشه خدا یار و یاور شما باشد و بهترین شما فرصت پیشرفت و ترقی بیش از سایرین داشته باشند.