روز دهقان

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
درگاه محمدرضا شاه پهلوی آریامهر روز دهقان

محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

انقلاب شاه و مردم
سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در روز دهقان در بویین زهرا ۱ مهر ماه ۱۳۴۲
سخنرانی شاهنشاه در روز دهقان ۱ مهر ماه ۱۳۴۳
شاهنشاه با دهقانان گفتگو می‌کنند ۱۳۴۳
شاهنشاه در جشن روز دهقان: کشاورزان ایران مانند کارگران ایران زیر پوشش بیمه‌های اجتماعی رفتند ۱۳۴۴

به فرمان اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران روز ۱ مهر ماه به روز دهقان نامگذاری شد. این فرمان در روز ۱۵ شهریور ماه ۱۳۳۹ به آگاهی همگان رسانده شد. بدین روی برنامه ویژه‌ای از رادیو تهران پخش گردید. هم‌چنین برای بازدید مردم از مرکزهای کشاورزی پیرامون تهران برنامه‌هایی سازمان داده شد.

در روز ۱ مهر ماه ۱۳۴۰ شاهنشاه در پیامی که به کشاورزان و روستاییان فرستادند فرمودند:

شما کشاورزان پایه محکم و متین ساختمان اقتصادی و سیاسی و اجتماعی ما را تشکیل می‌دهید. کار مداوم شماست که برای ملت ایران تولید ثروت می‌کند. فرزندان شما یا در مزارع در راه تولید کشاورزی کار می‌کنند و یا در لباس با شرافت سربازی دفاع از زاد و بوم و هستی خود و خانواده ملی خود را می‌آموزند. پس شما نزد من عزیز و گرامی هستید و من نگران رفاه و سعادت شما هستم.


۱ مهر ماه ۱۳۴۱ آیین جشن روز دهقان در پیشگاه شاهنشاه در شهر مراغه برگزار شد و اعلیحضرت در پیامی که برای این روز فرخنده فرستادند فرمودند:

...لایحه اصلاحات ارضی که در جریان است، مترقی ترین وسیله تامین سعادت و رفاه و هم چنین تامین وضع شرافتمندانه زندگی دهقان ایرانی است....


سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی در روز دهقان به روستاییان قزوین و بویین‌زهرا ۱ مهر ۱۳۴۲

قریب یک سال پیش در همین محل با قلبی آزرده به بازدید خرابی‌ها، سعی در تسلی دادن و امیدوار نمودن خانواده‌هایی که در زلزله دهم شهریور مصیبت دیده بودند به اینجا آمدم و امروز نیز برای شرکت در جشن دهقان و ضمناً بازرسی از کارهایی که در این یک سال برای بنای جدید دهات خراب شده، و همچنین احوالپرسی از کسانی که باقی مانده‌اند، و دیدن روحیه جدیدی که در باقیماندگان ایجاد شده است، در این جا حضور دارم.

زلزله‌ای که پارسال در این صفحات پدیدآمد، با کمال تأسف بیش از ده هزار نفر تلفات داشت و در حدود سی هزار نفر بی خانمان شدند. اقداماتی که تا بحال شده است آن چیزی که از دست مؤسسات ایرانی، خیرخواهان ایرانی، و تمام کسانی که در این مملکت به نحوی از انحاء در تجدید بنای این دهات شرکت کردند، و همچنین کمک‌های ذیقیمتی که ممالک دوست و افراد بشردوست و خیرخواه که از خارج به این مملکت کمک کردند باعث کمال قدردانی است. منتها اقداماتی که انجام گرفته است جوابگوی تمام احتیاجات ساکنین آسیب دیده نمی باشد و سعی ما در آتیه باید این باشد که در تمام دهات خراب شده را بتوانیم برای باقیماندگان آنها بنای کافی و وسیله زندگی، وسیله کشاورزی و امرار معاش فراهم کنیم. ضمناً در این دشت پهناور یک برنامه عمرانی در نظر داریم که شاید برای تمام مملکت نمونه باشد، یعنی یک کشاورز با اصول جدید در چه نوع خانه‌ای زندگی کند که بیشتر وسیله رفاه و آسایش او را فراهم کند، چه شکلی زمین خودش را با چه وسایلی زراعت کند، طرز آبیاری چه باشد، طرز کود دادن چه باشد، دامداری چه باشد، و امیدواریم این برنامه نمونه را با هر قیمتی که باشد شروع و به اتمام برسانیم و این خود نمونه ای باشد برای تمام اقدامات بعدی چه دولتی و چه خصوصی.

و اما در این روز باید از اصلاحات ارضی که در این مملکت صورت گرفته است ذکری بکنیم. اصلاحات ارضی را همان طوری که می دانید سعی کردم که در ۱۳۲۹ با تقسیم املاک شخصی خود شروع کنم. بعد از مدت کوتاهی متأسفانه وضع مملکت شما دستخوش حوادث شد و کسانی که در آن موقع زمامدار دولت بودند به آن برنامه خاتمه دادند و برای مدت کوتاهی متوقف شد. بعدها فهمیدیم که آن نظر متوقف کردن این برنامه چه معنایی داشت. معنای متوقف کردن این برنامه در ۱۳۳۱ را ما در اتفاقاتی که در این یک سال اخیر در این مملکت افتاد فهمیدیم، یعنی همان حرفی که من در کنگره دهقان‌ها زدم که در مقابل این نهضت بزرگ ما، این انقلاب ملی ما، دو قوه از پای نخواهند نشست و آن ارتجاع سیاه و قوای مخرب سرخ باهم دست اتحاد خواهند داد تا مانع پیشرفت و سرافرازی این مملکت بشوند. همین قوه و اتحاد این دو قوه بود که در ۱۳۳۱ به زمامداران کور وقت در واقع حکم کرد که در همان موقع این برنامه اصلاحات ارضی را متوقف کنند.

بعد از مدتی خواستیم که اصلاحات ارضی شخصی خود را به مملکت تعمیم بدهیم، لایحه تقسیم خالصجات را به تصویب رساندیم، و لایحه محدودیت اراضی زراعتی را نیز به مجلس دادیم. همان طوری که قبلاً گفتیم این لایحه به یک طریقی وارد مجلس شد و به طریق دیگری خارج. درست مصداق اصطلاح معروف است که یک شیر برازنده خوش ترکیبی وارد مجلس شد و بدون یال و دم و اِشکم خارج شد. چرا؟ چون تا قبل از این انتخابات، تا قبل از آزادی دهقان، تا قبل از الغای رژیم ارباب و رعیتی، کشاورزان زحمتکش ایران و سایر طبقاتی که زنجیرهای اسارتی به پای آن‌ها بسته شده بود در رفتن به پای صندوق از خود اراده‌ای نداشتند، مجبور بودند که آن چیزی را که یا ارباب به آنها می‌گفت یا صاحبان نفوذی که به هر قیمتی می‌خواستند یک منافع قدیمی و پوسیده‌ای را برای خود در مملکت حفظ کنند اینها در پر کردن صندوق های این مملکت نفوذ و تاثیر داشتند. پس در مورد آن لایحه که در مجلسی که به آن ترتیب تشکیل می‌شد غیر از همان اتفاقی که افتاد نمی‌بایستی که ما انتظاری داشته باشیم. تا اینکه بالاخره در مقابل مقایسه وضع خود ما با تمدن امروز جهان، در سه سال پیش قریب سه سال پیش تصمیم گرفتیم که برای حفظ و بقای این مملکت منتظر حوادث نمی شود شد، بلکه ما خودمان حوادث را باید بیافرینیم و بر آن‌ها فایق بشویم تا اینکه آینده مملکت خود را تأمین بکنیم و با ملل راقیه دنیا برابر و همسر زندگانی کنیم. این است که مجبور شدیم برای انجام اصلاحات و پیشرفت‌های مملکت مدتی بدون دغدغه و اشکالاتی تصمیماتی که برای پیشرفت مملکت لازم بود انجام بدهیم. دو سال و نیم ما بدون نمایندگان که مربوط به گذشته این مملکت بودند زندگی کردیم و نتیجه این دو سال و نیم همین است که امروز می‌بینید، یعنی در ششم بهمن با آن شوق و ذوق که شما به پای صندوق‌های تصویب ملی رفتید و به انقلاب ایران صحه گذاردید و آن انقلاب ایران چیزی است که شما دهقان‌های ایران را آزاد کرد، به رژیم ارباب و رعیتی خاتمه داد، به کارگر ایرانی وضع فعلی را بخشید، به نصف جمعیت که آنهم زن‌های ایرانی است آزادی داد و به سایر موادی که معروف به مواد شش گانه است صحه قانونی ملی را گذاشتید.

نمی‌توانیم امروز در تمام جزییات وارد بشویم. بلکه فقط راجع به امور اصلاحات ارضی مختصری می‌پردازیم.

وقتی که قانون اصلاحات ارضی، اول تصویب شد و ما به مراغه رفتیم و برنامه را اعلام کردیم، خیلی‌ها بودند که فکر می‌کردند این برنامه‌ها در مملکت عملی نیست. شاید اولین کسانی که از طرف اصلاحات ارضی به دهات مراغه فرستاده شده بودند، برای آنها اسباب اشکال شد بعضی‌ها آن‌ها را تهدید کردند، ولی دستور من به قوای مسلح مملکت این بود که با تمام قوا مجری این برنامه هستند و هر کسی که خواست حتی یک ثانیه در مقابل اجرای قانون حتی تأخیر بیندازد، آن شخص را خلع سلاح بکنند، یعنی از صدمه رساندن او جلوگیری بکنند. در مراغه نصایحی کردم که امروز دنیا چطور است و به عقیده من مالکیت چطور ممکن است ادامه داشته باشد. نصیحت من این بود که شما مالکین جایی که با زارع سروکار دارید بهتر است که آن زمین را به زارع واگذار بکنید و خودتان با ماشین‌آلات در جایی که زارع نیست به کار بپردازید. البته گمان نمی‌کنم که همه از این حرف‌ها، یا پند گرفتند یا خوششان آمد، ولی از من نصیحت کردن بود برای اینکه آتیه را می‌دیدم.

چند صباحی گذشت و همان دو قوه‌ای که اتحاد غیرمقدس باطنی با هم داشتند شروع به عمل کردند. مهندس ملک عابدی را در فارس به قتل رساندند. کشتن او ما را از اجرای برنامه منصرف نکرد. کشتن او شاید در تصمیمی که من برای به مراجعه گذاشتن آرای عمومی لوایح اصلاحات ارضی و هم لوایح دیگری را که جامعه ایرانی را زیرورو می‌کرد بی تأثیر نبود. آن عکس‌العمل خائنانه باعث تسریع در تصمیم گرفتن از طرف من و تأیید از طرف شما شد که به آن زندگی ناجوانمردانه و غیرقابل تحمل گذشته زودتر خاتمه بدهیم. برنامه اصلاحات ارضی با فداکاری‌های حقیقتاً تمام مأمورین این سازمان ادامه داشت. جوان‌هایی که بدون فوق‌العاده و حتی بدون خرج سفر، این دقیقه به آنها می گفتند که بروید در فلان نقطه دورافتاده مملکت، شاید بعد از چند ساعت اینان در راه بودند. حقوق‌هایی که به آنها می دادند ناچیز. تنها محرک اینها قطعاً ایمان به این برنامه بود و قطعا به آینده‌ای که برای مملکت پیش خودشان تجسم می‌کردند. خدمات بی شائبه اینها ادامه داشت.

ششم بهمن آمد و شما ملت انقلابی ملی خودتان را تصویب کردید. ولی این هنوز به عمر خائنانه آن اتحاد نامقدس خاتمه نداده بود. دیدید که بعد از ششم بهمن، بعد از چند روزی یک مشت از خدا بی‌خبر سعی کردند که در فارس غائله‌ای راه بیندازند که به فکر خودشان باعث رکود و شکست انقلاب ملی ما بشود. یک مشت مردم گمراه، یک مشت قاتلین حرفه‌ای و پیشه‌ای، با تحریک مرتجع و مخرب که ما اسنادش را داریم، به خیال خودشان افتادند توی کوه‌ها که قتل ملک عابدی‌ها را تجدید بکنند و یا ما را مرعوب بکنند و یا برنامه ما را متوقف سازند.

به همت سربازهای رشید وطن شما که متأسفانه آن‌ها نیز تلفات دادند و شاید تلفاتشان در حدود هفتاد الی هشتاد نفر بود از سرباز و ژاندارم و غیره به آن غائله خائنانه و در عین حال بچگانه و مضحک پایان داد. بعد از آن پانزده خرداد را ما داشتیم که در آن بدترین مظاهر وحشیگری و عقب افتادگی و تحجّر فکری نمایان شد که برای این مملکت ننگی بود که باز اراده قوی ملت ایران، و همچنین وظیفه شناسی قوای مسلح، در عرض مدت کوتاهی به این وضع خاتمه داد. جواب ۱۵ خرداد با رویه و تصمیم خلل ناپذیر شما در رفتن به پای صندوق‌ها در بیست و ششم شهریور و انتخاب کردن افرادی که به انقلاب ملی ما مؤمن بودند داده شد. بزرگترین پاداشی که ملت ایران برای اظهار قدردانی به مأمورین اصلاحات ارضی و کشاورزی داد همانا که بیست و هشت نفر از وزارت کشاورزی و بخصوص مأمورین اصلاحات ارضی را به نمایندگی از طرف خود برای مجلس شورای ملی انتخاب کرد. این بزرگترین افتخاری بود که ملت می‌توانست به این خدمتگزاران خود بدهد.

بدانید ملت ایران که این وقایع مختصری که برای شما شرح دادم امروز پایه‌های آینده شما را به محکمترین طریقی پی ریزی کرده است. روح اتحادی که من امروز در تمام طبقات ایران می‌بینم، نه فقط در عمر من و در مدت سلطنت من بی سابقه است، بلکه فکر می‌کنم کمتر زمانی در این مملکت دیده شده باشد. البته اطلاع داشتم و می‌دانستم، ولی همین مسافرت چهار روزه به من فرصت آن را داد که اصلاً من در ایرانی یک قیافه جدیدی ببینم. این از بچه خُردی که در دبستان بود، تا جوان‌های بزرگتری که در دبیرستان‌ها بودند، در کاسبی که در شهر بود می‌دیدم، در زارعی که در سر مسیر راه ما بود می‌دیدم، در پیرمرد و پیرزن می‌دیدم و حتی بعضی اوقات در افراد افلیج که بعضی‌ها دست و پا نداشتند و بعضی‌ها کور بودند اینها را من می‌دیدم که مثل یک پارچه آتش از زمین می‌جستند و فریاد می‌کشیدند، فریادی که مسلماً در استقبال از آینده ایران بود. آن کسی که کور است و دنیا را نمی‌بیند، آن کسی که افلیج است و زمین گیر است، این برای چه اینطور فریاد شادی می‌کشید؟ مسلماً برای خودش نبود، چون او تقریباً از این دنیا محروم است، ولی فریاد او برای بیست و یک میلیون نفر دیگر ایرانی بوده برای اینکه مؤمن شده است که آینده شما تأمین است. این لازم نیست که این شخص حتماً یک استاد دانشگاه و پروفسور باشد که بفهمد. وقتی یک چیزی حقیقت داشته باشد در قلب هر کسی خطور می‌کند، این شخص چه سواد داشته باشد، چه نداشته باشد، چه زارع باشد، چه کاسب، چه پیرمرد باشد، چه بچه خردسال باشد. این اتحاد را من در ملت ایران بطور بی سابقه‌ای می‌بینم و همین است رمز پیشرفت ما در مقابل تمام موانعی که سر راه ما بود.

امروز نه فقط کوچکترین مانعی دیگر باقی نیست، بلکه این قوه نهانی و آتشینی که در تمام شما می‌بینم باعث این خواهد شد که در اندک مدتی ملت کهنسال ایران به سمت جلو، به سمت عالی ترین هدف‌های اجتماعی پرتاب بشود و با افتخار و سرافرازی همدوش مترقی ترین جوامع دنیا به پیش برود.

خداوند همیشه یار و مددکار شما باشد!


۱ مهر ماه ۱۳۴۳ آیین روز دهقان در ساعت چهار و نیم پس از نیمروز در پیشگاه شاهنشاه در انستیتوی نوین بررسی آفات و بیماری‌های گیاهی در اوین برگزار شد، هنگام برگزاری این آیین انستیتو بررسی آفات و بیماری‌های گیاهی به دست شاهنشاه گشوده شد.[۱] با ورود شاهنشاه باشندگان با ابراز شادمانی خود سالن را به لرزه درآورده بودند. دختر خردسالی دسته گل زیبایی پیشکش شاهنشاه کرد، سپس شاهنشاه از برابر رده ۲۰۰ تن از نمایندگان کشاورزان که با پوشاک محلی خود گردآمده بودند و کف می‌زدند و غریو جاوید شاه آنان به آسمان بود و از برابر سناتورها و نمایندگان مجلس شورا و سفیرهای کشورهای خارجی گذشتند. در آغاز این آیین تیمسار سپهبد ریاحی وزیر کشاورزی و سپس سالور معاون وزارت کشاورزی و سرپرست اصلاحات ارضی و مدیر عامل سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران گزارش‌هایی را به آگاهی همایونی رسانیدند. آنگاه آیین شکرگزاری از سوی دهقانانی که در این آیین بودند انجام یافت. سپس شاهنشاه سخنان خود را آغاز کردند که کشاورزان نیز باید از بیمه و بازنشستگی برخوردار شوند و چنین فرمودند:[۲]

روز اول مهر را که روز دهقان است با کمال خوشوقتی جشن می‌گیریم. دهقان در پیش نیاکان ما عزیز و محترم بوده است و حال نیز بیش از پیش در نزد ما محترم و عزیز می‌باشد. طبعا توجه ما نسبت به شما که اکثریت جمعیت مملکت را تشکیل می‌دهید بیش از همه است و از سال ۱۳۲۹ تا به حال این توجه مخصوص را به طرق و صور مختلف ابراز داشته‌ایم. لایحه اصلاح ارضی که در جریان است مترقی ترین وسیله تامین سعادت و رفاه و هم چنین تامین وضع شرافتمندانه زندگی دهقان ایرانی است. با عزم راسخی در این راه گام بر می‌داریم و مطمئن هستیم که با استقبال همه جانبه‌ای که شما دهقانان شرافتمند از آن به عمل آورده و در تسهیل اجرای آن رشد و فهم اجتماعی خود را به خوبی نشان داده‌اید به زودی شاهد بهترین وضع جامعه دهقانی و همچنین ازدیاد قابل توجه محصولات کشاورزی ایران خواهیم بود.
امروز دیگر امتیاز طبقاتی در این مملکت وجود ندارد تمام آثار آن محو شده است. از لحاظ قانون همه مساوی هستند، از لحاظ حیثیت و شرافت ذاتی همه مساوی هستند. اصول اجتماعی ما در این مملکت طوری است که مثلا صنایع نفت ایران ملی است، راه و راه آهن ایران ملی است، تلگراف و تلفن ملی است...به طور کلی هر چیزی که جنبه کارتل دارد ملی است یا دولت وسیله خود کنترل آن را در دست دارد...بار دیگر این روز با سعادت را به ملت ایران و به خصوص به تمام کشاورزان از صمیم قلب تبریک می‌گویم و در عین حال از زحمات کارکنان وزارت کشاورزی و تمام افرادی که در این راه زحمت کشیده‌اند قدردانی می‌کنم.
خداوند پشت و پناه شما باد!


۱ مهر ماه ۱۳۴۴ آریامهر شاهنشاه ایران در مرکز اصلاح نباتات کرج در جشن روز دهقان با ابراز خرسندی از پیشرفت اصلاحات ارضی درباره بیمه کشاورزان فرمودند: کشاورزان نیز مانند کارگران باید از بیمه عمر و تصادفات و بیمه‌های اجتماعی بهره‌مند شوند تا از هر لحاظ در شرایط مساعدی قرارگیرند. [۳]

در این آیین در پیشگاه شاهنشاه قرارداد پیمان بیمه کشاورزان میان شرکت بیمه ایران و سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران دستینه شد.


در روز ۱ مهر ماه ۱۳۵۰ در مجلس شورای ملی دکتر انوشیروانی نماینده بوکان گفت:[۴]

روز اول مهر ۱۳۵۰ روزی است که یک بار دیگر تاریخ اجتماعی ایران ورق می‌خورد و یکی دیگر از مظاهر خدمات شاهنشاه ایران رهبر انقلاب نسبت به مردم ایران تجلی می‌نماید از امروز عده‌ای دیگر از هموطنان ما از کشاورزان و دهقانان از بند رقیت و بندگی خلاص می‌شوند و آزادی پیدا می‌کنند (صحیح است) بنا با اراده اعلیحضرت همایون رهبر انقلاب ایران از امروز هیچ کشاورزی در ایران وجود ندارد که صاحب زمین مورد کشت خود نباشد طبق قانون که به تصویب مجلس شورای ملی رسیده و به امضای شاهنشاه موشح گردیده و رهبر بزرگ انقلاب دستور اجرا صادر فرموده‌اند از امروز همه کشاورزان ایرانی صاحب زمین‌های ایرانی وقتی که چشم از خواب گشوده است همه چیزش تغییر یافته با زندگی دیروز خود فرسنگ‌ها فاصله دارد اگر دیروز هیچ چیز نداشت امروز همه چیز دارد، خانه دارد از حقوق و آزادی خود استفاده می‌کند امروز دیگر بچه رعیت‌های سابق جلو خانه‌های خود بازی می‌کنند در کنار بچه‌های ارباب سابق به بازی و تفریح مشغول خواهند شد، دیگر وسیله بازی آنها خرده سنگ نخواهد بود آنها هم مسلماً مانند بچه مالک سابق اسباب بازی خواهند داشت برای کسانی که امروز صاحب حقوق خواهند بود عوض شده آسمان رنگ دیگری دارد و آفتاب رنگ دیگر.

این نسیم مهر ماه بیش از هر سال نوازش کننده است امروز خوشبختانه دهقان و کشاورز ایرانی دیگر آزاد شده و از همه حقوق خود استفاده می‌کند او دیگر مجبور نیست که حتی برای اجازه ازدواج، برای زن گرفتن و دختر شوهر دادن از کسی بنام مالک اجازه بگیرد و حتی پیشکشی بدهد اما امروز دیگر دهقان ایرانی آزاد شده است، منشور انقلاب سفید ایران بسیار نکات حساس و مهمی دارد و اصل اول انقلاب، اصلاحات ارضی از جهات بسیاری از لحاظ اقتصادی، سیاسی اهمیت داشته است اما آنچه که از نظر بنده و از نظر شما نمایندگان مجلس شورای ملی که اطمینان دارم هر کدام از شما انگیزه‌ای و علاقه‌ای به دموکراسی دارید و همین انگیزه موجب قبول نمایندگای شما شده است موضوع حقوق انسانی اهمیتش از هر چیز دیگری بیشتر است انسانی که بدنیا می‌آید دارای حقوق طبیعی است که از هر چیزی والاتر و مهم تر است حق آزادی، آزاد فکر کردن، آزاد تصمیم گرفتن، آزادی گفتار، آزادی عقیده سیاسی و حتی آزادی عقیده دینی این ودیعه الهی است حفظ این آزادی‌ها از هر چیزی گرانبها تر است شما تصدیق می‌فرماید در سال گذشته دهقانان ما از این حق استفاده نمی‌کردند، این منشور انقلاب و اصل اول انقلاب است آقایان کمبود مادی به آسانی قابل تحمل است اما کمبود معنوی، تجاوز به حیثیت انسانی و حقوق و آزادی انسان کار مشکلی است. می‌شود در جاده غیرآسفالته عبور و مرور کرد، می‌شود به جای چراغ برق از روشنایی شمع و نفت استفاده کرد، اما گذشت نسبت به آزادی و حقوق طبیعی کار مشکلی است و امروز است که خوشبختانه کشاورز و دهقانان ایرانی اکثریت مردم ایران که سابقاً از این حقوق و مزایا محروم بوده‌اند دارای این حقوق شده‌اند، آزاد فکر می‌کنند، آزاد تصمیم می‌گیرند آزاد در امور مملکت شرکت می‌کنند. این ارطش دارد من فکر می‌کنم اگر از کارهایی که در زمان اعلیحضرت همایون رهبر انقلاب ایران از تمام کارهای مثبتی که برای کشور انجام شده است فقط این یک کار انجام شده بود کافی بود که نامش در تاریخ ایران بعنوان بزرگ ترین پادشاهان ایران ثبت شود.

این کار، کار بزرگی است دهقانان توجه دارند من گزارشی را که کمیته مخصوص اصلاحات ارضی سازمان اف ـ آ ـ اُ (Food and Agricultural Organization - FAO) سازمان کشاورزی سازمان ملل متحد که مرکب از ۶ عضو و رئیس آن رئیس جمهور سابق کلمبیا است و مثل اینکه آقای وزیر تعاون و امور روستاهای ایران هم در این کمیته است گزارشی از این کمیته دیدم، این کمیته مأمور است هر سال پیشرفت اصلاحات ارضی را در کشورهای دنیا بررسی می‌کند و نظر داده است که در هیچ جای دنیا و هیچ کشوری سابقه ندارد که کلیه کشاورزان و زارعین دارای زمین و ملک شده باشند و این تنها در ایران است که به ابتکار شاهنشاه عظیم الشان ما این کار صورت گرفته در ایران حتی نسبت به املاک موقوفه که با اجاره ۹۹ ساله یک مالکیت عرفی بود طبق قانونی که به تصویب رسید این کشاورزان ما صاحب زمین شده‌اند و کشاورزان زمین‌های موقوفه نیز صاحب زمین شدند امروز دو و نیم میلیون خانوار ایرانی که کشاورز و زارع هستند و نصف بیشتر جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند صاحب زمین هستند عرض کردم این خدمت شاهنشاه بزرگترین خدمت و با ارزش ترین خدمت و کوشش بود که برای سعادت مردم ایران انجام شده است خواستم یک کلمه را توجه بفرمایید اهمیت این طرح از این جهت فوق العاده است که شاهنشاه ایران رهبر انقلاب ایران موقعی که تصمیم به چنین اقدامی گرفتند و اعلیحضرت همایون و رهبر انقلاب این نیست که ملت نخواست بلکه هیئت حاکمه نمی‌خواست تمام کسانی که بعنوان وزیر و و کیل و سناتور و هر مقامی که ممکن بود بتوانند در این کار تصمیمی بگیرند و نقشی داشته باشند.

چون مالک بودند و منافعشان در خطر بود طبعاً مخالف بودند و این شاهنشاه این رهبر انقلاب بود که به تنهائی این ابتکار و این فکر را داشت اعلیحضرت همایون یک نقاشی بسیار زیبایی است از این هیئت حاکمه قبل از انقلاب در کتاب انقلاب سفید ترسیم فرمودند شاهنشاه در کتاب انقلاب سفید می‌فرمایند:

یکی از عوامل که مرا بیش از هر چیز در این مدت رنج داد نقش ریاکارانه و مزورانه و ننگین رجال سیاسی بود که در پشت این قیافه ظاهر صلاح هدفی جز کارشکنی نداشتند. عوامل اعمال نفوذ خارجی در ایران به چند دسته تقسیم می‌شود یکی از این دسته‌ها رجال سیاسی بودند که آشکارا یا با نعل وارانه سنگ سیاست‌های معینی را به سینه می‌زدند و دسته دیگر فئودال‌ها بودند که برای حفظ منافع خویش در خدمت به خارجی مسابقه گذاشته بودند، دسته دیگر از عوامل نفوذ خارجی بعضی از به اصطلاح روحانیون بودند که همه می دانیم که بعد از شروع مشروطیت چگونه به خصوص مورد استفاده سیاست یکی از دول خارجی می‌شدند، تمام این عوامل نفوذ بیگانه مانع و سد پیشرفت مملکت بوده‌اند.
من خوب میدانم چطور دسترنج مردم شریف زحمتکش و اصیل ایرانی و حاصل زحمات شبانه روزی آنان به جیب یک عده مغتخر فاسد می‌رود که هنری جز خدمت به اجنبی و یا بند و بست‌های نامشروع داخلی ندارند.


۱ مهر ماه ۱۳۴۳ شاهنشاه به مناسبت روز دهقان فرمودند:

منبع

نگاه کنید به