دیوان شمس/ای دوست عتاب را رها کن

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (ای دوست عتاب را رها کن)
از مولوی
'


ای دوست عتاب را رها کن تدبیر دوای درد ما کن ای دوست جدا مشو تو از ما ما را ز بلا و غم جدا کن اندیشه چو دزد در دل افتاد مستم کن و دزد را فنا کن شادی ز میان غم برانگیز در عالم بی‌وفا وفا کن