خاقانی (غزلیات)/طره مفشان که غرامت بر ماست

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۳۷ توسط Hushang (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' خاقانی (غزلیات) (طره مفشان که غرامت بر ماست)
از خاقانی
'


طره مفشان که غرامت بر ماست طیره منشین که قیامت برخاست
غمزه بر کشتن من تیز مکن کان نه غمزه است که شمشیر قضاست
بس که از خصم توام بیم سر است بر سر این همه خشم تو چراست
گر عتابی ز سر ناز برفت مرو از جای که صحبت برجاست
گفت بیهوده بر انگشت مپیچ بر کسی کو به تو انگشت نماست
هیچ بد در تو نگفتم بالله خود خیال تو بر این گفته گواست
این قدر گفتم کان روی چو گل بسته‌ی دیده‌ی هر خس نه رواست
من همانم تو همان باش به مهر که همه شهر حدیث تو و ماست
بنده خاقانی اگر کرد گناه عذر آن کرده به جان خواهد خواست