تفاوت میان نسخه‌های «ترور حسنعلی منصور نخست‌وزیر ایران از سوی موتلفه اسلامی»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(←‏بررسی تاریخی ترور منصور: اصلاح فاصلهٔ مجازی)
خط ۱۶۴: خط ۱۶۴:
  
 
با کشتن حسنعلی منصور نخست وزیر، متد اینکه چگونه می‌توان ایجاد فتنه و آشوب و ناآرامی و انقلاب کرد، آشکار شد:
 
با کشتن حسنعلی منصور نخست وزیر، متد اینکه چگونه می‌توان ایجاد فتنه و آشوب و ناآرامی و انقلاب کرد، آشکار شد:
* نخست بنیاد نهادن یک میلشیا (گروه شبه نظامی) چون موتلفه اسلامی با دستورکار کشتن سران کشور بود و نخستین قربانی موتلفه اسلامی "حسنعلی منصور نخست وزیر ایران" بود. پس از کوتاه زمانی  سوءقصد به بالاترین مقام کشوری و لشکری یعنی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران  در روز ۲۱ فروردین ماه ۱۳۴۵ خورشیدی در کاخ مرمر بود
+
* نخست بنیاد نهادن یک میلشیا (گروه شبه نظامی) - دستورکار [[موتلفه اسلامی]] کشتن سران کشور بود و نخستین قربانی موتلفه اسلامی "حسنعلی منصور نخست وزیر ایران" بود. پس از کوتاه زمانی  سوءقصد به بالاترین مقام کشوری و لشکری یعنی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران  در روز ۲۱ فروردین ماه ۱۳۴۵ خورشیدی در کاخ مرمر انجام یافت.
* دروغ‌پردازی و ساختن داستانی که چرا این قتل‌ها انجام شود؟ در ترور حسنعلی منصور نخست وزیر، دروغی پراکنده شد که منصور به پارلمان قانونی داده است که در آن "[[کاپیتولاسیون]]<ref>[[کاپیتولاسیون]]</ref> دوباره در ایران زنده شده است. رییس کل این دروغ پردازی‌ها وو پروپاگاندها خمینی بود، که او باید به عنوان یک مقام اسلامی می‌باید مُهر درستی و راستی بر این دروغ بزند.  
+
* دروغ‌پردازی و ساختن داستانی که چرا این قتل‌ها انجام شود؟ در ترور حسنعلی منصور نخست وزیر، دروغی پراکنده شد که منصور به پارلمان قانونی داده است که در آن "[[کاپیتولاسیون]]<ref>[[کاپیتولاسیون]]</ref> دوباره در ایران زنده شده است. رییس کل این دروغ پردازی‌ها و پروپاگاندها خمینی بود، زیرا که او به عنوان یک مقام اسلامی می‌باید مُهر درستی و راستی بر این دروغ بزند.  
  
این روش یعنی قتل به همراه پروپاگاندهای دروغین، بزرگترین ترور را با [[آتش زدن سینما رکس آبادان]] بوجود آورد. تروریست های اسلامی بیش از ۴۰۰ ایرانی را زنده زنده در آتش سوزاندند و ذغال کردند و خمینی به دروغ گفت که  ساواک به دستور شاه سینما رکس را آتش زده است.   
+
این روش یعنی قتل به همراه پروپاگاندهای دروغین، بزرگترین ترور را با [[آتش زدن سینما رکس آبادان]] بوجود آورد. تروریست‌های اسلامی بیش از ۴۰۰ ایرانی را زنده زنده در آتش سوزاندند و ذغال کردند و خمینی به دروغ گفت که  ساواک به دستور شاه سینما رکس را آتش زده است.   
  
در پایان اینکه،  تمامی انقلاب اسلامی بر پایه این متد یعنی قتل و دروغ پایه گذاری شد، خرابکاری، ترور، آتش زدن سینماها، بارها، دیسکوتک‌ها، بانک‌ها و فروشگاه‌ها، کشتن سربازان و پلیس‌های شهربانی از سوی اسلامیست‌ها به همراه دروغ!. هدف این متد از هم پاشیدن حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران و بر پا ساختن حکومت اسلامی بود. هدف این بود که اسلامیون قدرت را در کشور ایران به دست گیرند و ثروت ایران و مردم ایران را برای گسترش ترور و برقراری حکومت اسلامی در دیگر کشورها به باد دهند.  
+
در پایان اینکه،  تمامی انقلاب اسلامی بر پایه این متد یعنی قتل و دروغ پایه گذاری شد، خرابکاری، ترور، آتش زدن سینماها، بارها، دیسکوتک‌ها، بانک‌ها و فروشگاه‌ها، کشتن سربازان و پلیس‌های شهربانی و ژاندارمری از سوی اسلامیست‌ها به همراه دروغ!. هدف این متد از هم پاشیدن حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران و بر پا ساختن حکومت اسلامی بود. هدف این بود که اسلامیون قدرت را در کشور ایران به دست گیرند و ثروت ایران و مردم ایران را برای گسترش ترور و برقراری حکومت اسلامی در دیگر کشورها به باد دهند.  
  
بیشتر کسانی که در دادگاه منصور به زندان ابد محکوم شدند در هرج و مرج روزهای آشفته در کشور ایران در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی از زندان بیرون آمدند و در حکومت اسلامی که یک شبه برپا شد، همه مقام‌های مهم و کلیدی کشور ایران  را به دست گرفتند. تنها سید علی اندرزگو که گلوله مرگ آور را به حسنعلی منصور شلیک کرد در شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی در درگیری مسلحانه با پلیس نابود شد ولی دیگر هموندان موتلفه و دیگر گروه های اسلامی زنده ماندند و تک تک آنها را در پست و مقامی در ایران می بینیم.  آشکار است که پیش نیاز داشتن پست و مقام در حکومت اسلامی شریک بودن در ترور و قتل است.
+
بیشتر کسانی که در دادگاه منصور به زندان ابد محکوم شدند در هرج و مرج روزهای آشفته در کشور ایران در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی از زندان بیرون آمدند و در حکومت اسلامی که یک شبه برپا شد، همه مقام‌های مهم و کلیدی کشور ایران  را به دست گرفتند. تنها سید علی اندرزگو که گلوله مرگ آور را به حسنعلی منصور شلیک کرد در شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی در درگیری مسلحانه با پلیس نابود شد ولی دیگر هموندان موتلفه و دیگر گروه‌های اسلامی زنده ماندند و تک تک آنها را در پست و مقامی در ایران می‌بینیم.  آشکار است که پیش نیاز داشتن پست و مقام در حکومت اسلامی شریک بودن در ترور و قتل است.
  
 
این پرسش بر جای می‌ماند که چرا با وجود همه این رویدادها و آدم کشی‌ها، نشانی  در یادواره ملت ایران باقی نماند؟ پرسش این است که  چگونه کسی می‌تواند از آدمکشانی که در زندان بودند چشم آن داشته باشد حکومتی نوین برپا سازند که راستی و درستی و رفاه و عدالت و امنیت به ارمغان بیاورند؟!!!
 
این پرسش بر جای می‌ماند که چرا با وجود همه این رویدادها و آدم کشی‌ها، نشانی  در یادواره ملت ایران باقی نماند؟ پرسش این است که  چگونه کسی می‌تواند از آدمکشانی که در زندان بودند چشم آن داشته باشد حکومتی نوین برپا سازند که راستی و درستی و رفاه و عدالت و امنیت به ارمغان بیاورند؟!!!

نسخهٔ ‏۳۰ آوریل ۲۰۱۵، ساعت ۱۳:۵۴

سوقصدهای سیاسی در ایران در درازای جنگ سرد تصمیم‌های مجلس

اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران

سازمان‌های تروریستی برای براندازی سلطنت در ایران
منصور نخست‌وزیر ایران
منصور نخست‌وزیر و فرزندانش
منصور و همسرش ۲۸ دی ماه ۱۳۴۳
شاهنشاه وارد بیمارستان پارس می‌شوند
شاهنشاه و شهبانو به دیدن منصور می‌روند

در بامداد ۱ بهمن ماه ۱۳۴۳ به حسنعلی منصور نخست‌وزیر ایران جلوی در بزرگ مجلس شورای ملی بهارستان سه گلوله شلیک شد. نخستین گلوله به گلوی نخست‌وزیر خورد و وی بی‌درنگ به زمین افتاد، گلوله دوم به شکم و مثانه منصور شلیک شد. گلوله‌ نخست از سوی محمد بخارایی و گلوله دوم از سوی آخوند سیدعلی اندرزگو هر دو تروریست اسلامی و از هموندان گروه موتلفه اسلامی به نخست‌وزیر شلیک شد. ترور منصور می باید آغاز واقعی انقلاب اسلامی در ایران به شمار آید. ترور حسنعلی منصور برای بازایستاداندن سیاست شاهنشاه ایران بود که خمینی ادعا می کرد علیه اسلام است.

نزدیک ساعت ۱۰ و پانزده دقیقه مرد جوانی که پیراهن تریکو به تن داشت جلوی مجلس شورای ملی ایستاده بود. وی پاکتی به دست داشت که وانمود می‌کرد که نامه‌ای برای دادن به نخست‌وزیر در آن دارد. جلوی مجلس شورای ملی تنها یک استوار و یک سرباز نگهبان دیده می‌شدند. نزدیک ساعت ده و نیم بامداد خودروی شماره یک نخست‌وزیر در برابر مجلس شورای ملی ایستاد، حسنعلی منصور نخست‌وزیر در خودرو را بازکرد و یک پایش را بیرون گذاشت، در این هنگام محمد بخارایی با پاکت در دستش به سوی حسنعلی منصور رفت، استوار نیز به گمان اینکه بخارایی می‌خواهد نامه‌ای به دست نخست‌وزیر بدهد، جلوی بخارایی را نگرفت. به هنگام پیاده شدن نخست وزیر از خودرو، بخارایی دست در جیب خود فرو برد و با تپانچه‌ای به نخست وزیر شلیک کرد و بی‌درنگ پا به فرار گذاشت. استواری که در برابر مجلس ایستاده بود با شنیدن سدای گلوله به دنبال محمد بخارایی دوید و کمی دورتر وی را که به سوی سرچشمه می‌رفت دستگیر کرد.

نخست وزیر حسنعلی منصور که از گردنش خون می‌ریخت، خود را از خودرو بیرون کشید و چند گام جلو رفت، در این هنگام نگهبانان نخست‌وزیر، وی را سوار خودروی مرسدس بنز اسکورت کردند، منصور در سندلی پشت قرارگرفت و در این هنگام سیدعلی اندرزگو تروریست اسلامی، آموزش دیده و تک تیرانداز به سوی خودروی اسکورت تیراندازی کرد، گلوله از شیشه جلوی سمت راست گذشت و به شکم نخست وزیر خورد. خودروی اسکورت آژیرکشان از میدان بهارستان راهی بیمارستان پارس شد. جلوی بیمارستان سه تن از اسکورت نخست‌وزیر زیر بازوی وی را گرفتند و وارد بیمارستان شدند.

ترور حسنعلی منصور نخست‌وزیر

محمد بخارایی نخستین گلوله را به گردن حسنعلی منصور نخست وزیر شلیک می‌کند
آخوند سید علی اندرزگو دومین گلوله را به شکم حسنعلی منصور در خودروی اسکورت شلیک می‌کند
بانو منصور سراسیمه در بیمارستان پارس

اعلامیه دولت

درباره سوءقصد به نخست وزیر
اعلامیه دولت که در ساعت ۱۱ و ۴۵ دقیقه صادر شد.
ساعت ۱۰ صبح امروز در موقعی که جناب آقای منصور نخست وزیر در مقابل در ورودی مجلس شورای ملی از اتومبیل پیاده می‌شدند مورد سوءقصد جوانی که طبق اوراق محتوی جیب او محمد بخارایی نام دارد قرارگرفتند ضارب بلافاصله دستگیر و آقای نخست وزیر به بیمارستان پارس انتقال داده شدند. طبق اظهار نظر پزشکان معالج حال آقای نخست وزیر رضایت بخش است و اعلامیه‌های پزشکی متعاقبا صادر خواهد شد.

مهندس ریاضی رییس مجلس شورای ملی پس از شنیدن خبر ترور نخست وزیر، مجلس را تعطیل کرد. در بیمارستان پارس بی درنگ روی گردن و شکم نخست‌وزیر که تیر خورده بود جراحی شد. دو گلوله به بدن نخست‌وزیر خورده بود، گلوله نخست از سوی چپ گردن وارد و از سوی راست گردن بیرون آمده بود. گلوله دوم چهار جای روده را پاره کرده، به مثانه آسیب زده و وارد لگن خاصره شده بود. پزشکان هنگام جراحی این گلوله را از لگن بیرون آوردند و بیش از ۲۰ سانتیمتر از روده را بریدند و مثانه را دوختند.

کوتاه زمانی پس از بردن نخست وزیر به اتاق عمل، وزیران، معاونان نخست وزیر، همسر و دیگر بستگان نزدیک منصور وارد بیمارستان شدند. ساعت یک و نیم پس از نیمروز عمل جراحی به پایان رسید. بهترین جراحان ایران پروفسور عدل، دکتر سعید اهری، دکتر شاهقلی، دکتر توران و دکتر ماونداد بر بالین نخست وزیر بودند. نخست وزیر ساعت چهار پس از نیمروز دوباره به اتاق عمل برده شد و یک بار دیگر در جاهای تیرخورده جراحی شد.

در برابر مجلس چهار پوکه فشنگ پیدا شد که سه پوکه همانند یکدیگر بودند ولی پوکه چهارم با سه پوکه دیگر ناهمسان بود.

اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در این روز در مهمانخانه پیست آبعلی بودند و پس از شنیدن خبر ترور نخست‌وزیر راهی تهران شدند. ساعت پنج و پانزده دقیقه شاهنشاه برای دیدن نخست وزیر به بیمارستان پارس آمدند. شاهنشاه نخست از پزشکان نخست وزیر پیرامون چگونگی حال منصور پرسش کردند و برای بیمارداری از ایشان دستوراتی دادند، آنگاه به بالین نخست وزیر رفتند.

شامگاه نشست فوق‌العاده هیات وزیران در کاخ شاهنشاهی در پیشگاه شاهنشاه برگزار شد. در این نشست شاهنشاه درباره اندوه بی پایان خود از این رویداد غم‌انگیز سخنانی ایراد کردند و از کارهای منصور سپاسگزاری کردند و افزودند که دولت باید در راه اجرای هدف‌های ما که رسیدن به عالی‌ترین مدارج ترقی و رفاه اکثریت مردم زحمتکش کشور است همچنان با ثبات قدم پیش رود. پس از موفقیت‌های اخیر در امر نفت و گشایشی که از لحاظ مالی حاصل شده است باید زودتر برنامه‌های لازم را تنظیم کرد. در دو ماه آخر سال کارهای مهمی در پیش داریم که از آن جمله تنظیم لایحه بودجه کل کشور، تصویب قانون تجارت، لایحه مالیات بردرآمد و مقررات واردات و صادرات سال که سیاست اقتصادی کشور را در سال آینده مشخص خواهد کرد.

شاهنشاه تا بهبودی نخست وزیر فرمانی برای امیرعباس هویدا وزیر دارایی کابینه منصور صادر کردند که سرپرستی کارهای دولت را به گردن گیرد.

یکشنبه ۴ بهمن ماه ساعت ۱۹ و ده دقیقه شاهنشاه به همراه شهبانو برای دیدن منصور نخست‌وزیر به بیمارستان پارس آمدند. آقای هویدا وزیر دارایی و مسئول امور دولت و جواد منصور معاون نخست وزیر به پیشباز شاهنشاه و شهبانو آمدند. در آغاز پزشکانی که برای مشاوره از خارج فراخوانده شده بودند از سوی دکتر شاهقلی به پیشگاه شاهنشاه و شهبانو شناسانده شدند و سپس پزشکان ایرانی نخست وزیر باریافتند. شاهنشاه و شهبانو به اتاقی که نخست وزیر در آن بستری بود رفتند. با دیدن اعلیحضرتین نخست وزیر کوشش کرد که از جا برخیزد ولی شاهنشاه از آن جلوگیری کردند. شاهنشاه و شهبانو نزدیک به پانزده دقیقه بر بالین نخست وزیر بودند. شاهنشاه به نخست وزیر فرمودند: انشاالله هر چه زودتر بهبود یابید و به خدمت صمیمانه خود به کشور ادامه دهید...ما برای شما دعا می‌کنیم و ولیعهد ایران نیز دیشب برای بهبود حال شما دعا کردند.

شاهنشاه و شهبانو از جلوی اتاق دختر خردسال ۱۱ یازده‌ای گذشتند، دخترک برای اعلیحضرتین دست تکان داد و توجه اعلیحضرتین را به خود کشید. اعلیحضرتین وارد اتاق بیمار شدند و علیاحضرت شهبانو دختر را بوسیدند و از پزشکان چگونگی حال وی جویا شدند. دختر خردسال فلج شده بود. شهبانو گردنبند پلاتین خود را از گردن باز کردند و به گردن دختر خردسال آویختند.

هیات اجراییه حزب ایران نوین نشست فوق‌العاده‌ای برگزار کرد و جارنامه‌ای به چاپ رساند:

منصور دبیرکل حزب ایران نوین روز ۱ بهمن ماه ناجوانمردانه هدف تیر دشمنان ترقی و تعالی ملت ایران گرفت ولی خدای بزرگ نخواست که از پای درآید و خوشبختانه تا آنجا که اعلامیه‌های پزشکی حاکی است به جان این خدمتگزار شاهنشاه و وطن آسیبی نرسید، اما قطرات خونی که از نخست وزیر جوان و فعال و فداکار ایران در آستان مجلس شورای ملی فروریخت نهال سعادت و سربلندی ملت ایران را که به دست شاهنشاه نشانده شده است برومندتر و بارورتر و پرثمرتر ساخت. هیات اجراییه حزب ایران نوین یقین دارد که این واقعه دردناک اراده هم مسلکان عزیز را محکمتر و استوارتر و آنان را در پیشرفت به سوی هدف مقدس مصمم‌تر و پابرجاتر خواهد ساخت.
حزب ایران نوین به هدف‌های مقدسی که به راهنمایی شاهنشاه برای عظمت و تعالی کشور و ملت ایران برگزیده است، ایمان و اعتقاد راسخ دارد و هیچ حادثه و پیشامدی، هر قدر هم سخت و هولناک باشد، در بنیان این ایمان محکم رخنه‌ای نخواهد افکند و یقین داریم دشمنان مُلک و مملکت با تمام دسایسی که در گذشته برانگیخته‌اند یا در آینده برانگیزند زود به جای خویش خواهند نشست.
انقلاب ششم بهمن که به همت شاهنشاه ایران و با پشتیبانی قاطبه ملت بنیان نهاده شده است یقینا به ثمر خواهد رسید و دست‌های متجاوز ار هر جانب که دراز شود چه از داخل کشور و چه از خارج قطع خواهد شد. ما اکنون به راه خویش افتاده‌ایم و با قدرت و استقامت پیش می‌رویم.
شاهنشاه ایران در این جهاد ملی پرچمدار ما است و هیچ نیرویی را توان آن نیست که سد راه ترقی و تعالی ملت ایران باشد.
حزب ایران نوین - پاسدار انقلاب شاه و مردم - در عین تاثر خاطر از این سوءقصد و سپاسگزاری به درگاه خداوند از رفع خطر در دنبال این حادثه و هشدار خود را برای فداکاری بیشتری در راه خدمت به شاهنشاه و ملت آماده می‌کند.

اعلامیه دوم پزشکی

اعلامیه دوم پزشکی در ساعت ۱۸ و ۴۵ دقیقه روز ۱ بهمن ماه از سوی پزشکان منصور نخست وزیر به چاپ رسید:
پس از انجام عمل جراحی حال عمومی جناب آقای منصور نخست وزیر رضایت بخش است، فشارخون طبیعی و ثابت می‌باشد. سومین اعلامیه پزشکی در ساعت یک پس از نیمه شب انتشار خواهد یافت.
دکتر سعید اهری - دکتر عبدالحسین سمیعی - دکتر منوچهر شاهقلی - دکتر توران

یک تیم پزشکی از امریکا بر بالین نخست وزیر می‌باشند. روز یکشنبه ۴ بهمن ماه در رادیوگرافی از سینه منصور نخست‌وزیر روشن شد که ایشان سینه پهلو کرده‌اند و تب دارند.

منصور از بیمارستان پارس به پزشکی قانونی برده می‌شود

واکنش سران کشورها

رویداد سوءقصد به نخست وزیر ایران در میدان بهارستان در روزنامه‌های بزرگ سراسر جهان و رادیوها پخش شد. سیل پیام‌های ابراز اندوه از سوی پادشاهان، پرزیدنت‌ها و بزرگان بین‌المللی به تهران سرازیر شد.

در روز ششم بهمن ماه به آگاهی رسانده شد که حال نخست وزیر ناگوار شده است. خون نخست وزیر را عوض کرده‌اند ولی نبض همچنان کُند می‌زند و فشارخون پایین است. از ساعت ۱۱ نمایندگان مجلس سنا و مجلس شورای ملی و بسیاری از بزرگان کشوری و لشکری در پهنه بیمارستان پارس گردآمدند.

ساعت ۱۱ و پنجاه دقیقه اعلامیه زیر از رادیو تهران پخش شد:

وضع مزاجی آقای نخست وزیر دیروز سخت ولی معالجات تا حدی موثر واقع شده بود. در ساعت ده شب روز گذشته حالت ایشان به طور ناگهانی رو به وخامت گذاشت، وضع عمومی فعلی ایشان بحرانی است، پزشکان معالج ایرانی و خارجی آقای نخست‌وزیر، تمام شب را بر بالین ایشان بودند و همچنان امروز به معالجات ادامه می‌دهند.

درگذشت حسنعلی منصور نخست وزیر

تابوت منصور در شبستان مسجد سپهسالار
HasanAliMansourPMFuneral1.jpg
آیین تشییع پیکر منصور از برابر مجلس شورای ملی
HasanAliMansourFuneral6.jpg
HasanAliMansourFuneral8.jpg
HasanAliMansourFuneral9.jpg

روز ششم بهمن ماه ساعت ۱۲ نیمروز به نخست وزیر ماساژ قلبی داده شد، با وجود تعویض خون فشار خون از ۴ بالاتر نرفت. همه باشندگان می‌گریستند. ساعت ۱۴ دکتر طباطبایی رییس پزشکی قانونی گفت با اندوه بسیار آشکار است که نخست وزیر آخرین لحظه‌های عمر را می‌گذراند، همه ما از این وضع متاثر و متاسف هستیم و آقایان پزشکان معالج نیز آخرین تلاش‌های خود را کرده‌اند.

سرانجام حسنعلی منصور نخست وزیر ۴۱ ساله ایران پس از ۱۳۲ ساعت تلاش و مبارزه دشوار با مرگ، شب هنگام به ساعت ۲۲ و ۵۵ دقیقه ششم بهمن ماه در بیمارستان پارس درگذشت. نخست وزیری که برنامه دولتش اجرای منشور انقلاب ششم بهمن بود، در دومین سالگرد انقلاب شاه و مردم در راه فراهم ساختن رفاه وعدالت مردم ایران جان باخت. کشتن منصور می‌بایستی که هشداری به دولت و شاهنشاه ایران باشد. خطر حکومت شاهنشاهی کهن ایران تنها از چپ و حزب توده نبود بلکه از سوی واپسگرایان اسلامی در کشور اهورایی ایران نیز بود. پس از کشتن حسنعلی منصور نخست وزیر شایسته ایران، دو گروه چپ و اسلامیون به یکدیگر نزدیک تر شدند و توطئه‌های خود را علیه ملت و کشور ایران زیر چتر کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور و در داخل کشور سازمان دادند.

ساعت دو پس از نیمه شب، شهردار تهران، تیمسار وثیق و آقای بهادری رییس دفتر نخست وزیر پیکر نخست وزیر را به اداره پزشکی قانونی بردند، تا از آنجا برای آیین سوگواری و خاکسپاری به مسجد سپهسالار برده شود. حسنعلی منصور در پهنه آرامگاه رضا شاه بزرگ به خاک سپرده خواهد شد.

اعلامیه دولت:

به مناسبت ضایعه درگذشت شادروان حسنعلی منصور، نخست وزیر از طرف دولت مجلس ترحیم آن فقید شهید روز شنبه دهم بهمن ماه از ساعت ۹ تا ۱۱ بامداد در مسجد سپهسالار برگزار خواهد شد.

ساعت ۲۳ و سی دقیقه ۶ بهمن ماه ۱۳۴۳ امیر عباس هویدا که به فرمان شاهنشاه سرپرستی کابینه را به گردن داشت به پیشگاه شاهنشاه باریافت و به فرمان همایونی مامور گزینش کابینه نوین شد. نشست هیات دولت از نیمه شب تا ساعت و دو و نیم بامداد ۷ بهمن ماه در کاخ نخست وزیری برگزار شد و در پایان این نشست جارنامه‌ای برای آگاهی همگان به چاپ رسید:

اطلاعیه دولت:

با تاثر بی پایان به اطلاع ملت ایران می‌رسد جناب آقای نخست وزیر ایران که در اثر سوءقصد خائنانه‌ای مجروح شده بود، سرانجام در ساعت ۲۳ روز سه‌شنبه ۶ بهمن ماه ۱۳۴۳ به رحمت ایزدی پیوست و یکی از پاسداران با ایمان انقلاب شاه وملت در دومین سالروز انقلاب به شهادت رسید.

از بامداد روز ۷ بهمن ماه دفتر یادبود درگذشت حسنعلی منصور نخست وزیر پیشین ایران در کاخ نخست وزیر دایر شد که نمایندگان خارجی در تهران و بزرگان و سران کشور آن را دستینه نمودند. سفیرکبیرهای ژاپن و امریکا و هند از بامدادان یکی پس از دیگری دفتر یادبود را دستینه کردند.

به احترام درگذشت نخست وزیر ایران حسنعلی منصور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد نمایندگان همه کشورها برپا ایستادند و یک دقیقه خاموش ماندند. اوتانت دبیرکل سازمان ملل متحد گفت که با مرگ منصور ما در سوگ از دست دادن یک دولت بزرگ سازمان ملل متحد فرورفته‌ایم. الکس ساکی رییس مجمع عمومی و چند تن دیگر از نمایندگان دیگر کشورها در سخنان خود از قتل حسنعلی منصور ابراز اندوه کردند و کارهای منصور را ستودند.

خاکسپاری حسنعلی منصور

روز ۸ بهمن ماه در آیین باشکوهی پیکر حسنعلی منصور نخست وزیر ۴۱ ساله ایران از مسجد سپهسالار تشییع شد. والاحضرت شاهپور غلامرضا پهلوی نماینده شاهنشاه، بزرگان و سران کشوری و لشکری و مردم تهران در این آیین غم‌انگیز پشت سر تابوت حسنعلی منصور به راه افتادند و اشک ریختند.

از ساعت ۸ بامداد نمایندگان هیات دولت و نمایندگان مجلس سنا و شورای ملی، ارتش، وزارتخانه‌ها، پیشه‌وران، نمایندگان دین‌های کشور، سازمان‌های دولتی و ملی، فرهنگیان، ورزشکاران، کارگران، اصناف، حزب‌ها، کمیته‌های حزب ایران نوین در استان‌ها و دانش آموزان و دانشجویان با تاج گل‌های بزرگ وارد شدند و دسته گل‌ها را دور تا دور شبستان شرقی مسجد سپهسالار که پیکر حسنعلی منصور در میان آن قرارداشت بر زمین نهادند و بیرون شبستان ایستادند. تا ساعت ۱۰ بامداد شبستان پر از تاج گل‌های بزرگ شد و بزرگترین تاج گل که در کنار تابوت منصور قرارداشت، تاج گلی به درازای سه متر بود که سه تن آن را به سختی در آنجا قراردادند. بیش از ۱۲۸ تاج گل در شبستان گزارده شد و جایی برای تاج گل‌های دیگر نماند، بدین روی بیش از ۲۵ تاج گل دیگر به آرامگاه در شهر ری برده شد.

هنگامی که تابوت حسنعلی منصور از مسجد سپهسالار به خیابان آورده شد، سرود ملی ایران نواخته شد و تابوت بر روی دوش افراد دژبان به سوی سرچشمه به راه افتاد. در میدان سرچشمه تابوت به خودروی ویژه جا به جا شد. خودرو از سوی موتورسواران پلیس اسکورت می‌شد و پشت آنها جیپ‌های بی شماری تاج‌های گل و فرتور بزرگ و نشان‌های نخست وزیر را با خود می‌آوردند. مردم دو سوی خیابان‌های سرچشمه، سیروس، میدان شاه و جاده شهر ری ایستاده بودند و گریه می‌کردند و دعا می‌خواندند.

دانشجویان پلیس پیرامون پهنه آرامگاه رضا شاه بزرگ ایستاده بودند، نزدیک ساعت ۱۱ با بودن دکتر هدایتی وزیر آموزش و پرورش، شهردار تهران و شهردار شهر ری، خدام آستانه با لباس رسمی آمده بود. تابوت شادروان منصور دور حرم گردانده شد و سپس به آن نماز گزارده شد. ساعت ۱۲ و ۲۰ دقیقه پیکر نخست وزیر ایران در پهنه آرامگاه رضا شاه بزرگ به خاک سپرده شد. ۵۷ تاج گل بر روی آرامگاه منصور نهاده شد. روانش همواره شاد باد!

بازجویی از محمد بخارایی تروریست اسلامی و همدستانش

HasanAliMansourFuneral7.jpg
HasanAliMansourFuneral4.jpg
HasanAliMansourFuneral6.jpg
HasanAliMansourFuneral5.jpg
تروریست‌های موتلفه اسلامی در دادگاه پشت سر وکیل‌های مدافع‌اشان
چهار نابود شده از راست:محمد بخارایی، امانی، نیک نژاد، هرندی

محمد بخارایی یکی از شلیک کنندگان گلوله به حسنعلی منصور نخست وزیر، بی درنگ نزدیک کتابخانه مجلس دستگیر شد و زیر بازپرسی قرارگرفت. دادستان تهران و بازپرس و رییس اداره پزشکی قانونی به جای تیراندازی در برابر مجلس آمدند و از آثار برجای مانده نمونه برداری و فرتورنگاری کردند. بازجویی از بخارایی در اتاق تیمسار صمدیانپور رییس اداره اطلاعات شهربانی از سوی آقای حکمت بازپرس دادسرای تهران و زیر سرپرستی آقای فیلسوفی دادستان تهران انجام می‌گردید. بازجویی‌ها نشان داد که محمد بخارایی دو همدست به نام‌های رضا صفاری هرندی ۲۳ ساله شاگرد مغازه گالش فروشی و مرتضی نیک نژاد ۲۲ ساله شاگرد بزازی دارد که آنها بی درنگ دستگیر و بازپرسی شدند. این دو تن اعتراف کردند که در ترور نخست وزیر دست داشته‌اند و در هنگام تیراندازی در میدان بهارستان پاس می داده‌اند.

محمد بخارایی تا نیم شب نگفت که اسلحه را از کجا آورده است و از چه کسی و به چه بهایی خریده است. بازپرسی‌ها از بخارایی، نیک نژاد و صفاری هرندی از سوی بازپرس پرونده نخست وزیر آقای حکمت ادامه دارد که هر یک به دستگیری تروریست اسلامی دیگری انجامید.

۷ اردیبهشت ماه ۱۳۴۴ دادگاه عادی شماره ۳ اداره دادرسی ارتش به ریاست احمد بهرون سرهنگ قضایی، و دادستانی سرهنگ قضایی میرحسن عاطفی ساعت ۷ بامداد برای رسیدگی به پرونده ۱۳ تن متهمین قتل حسنعلی منصور نخست‌وزیر و توطئه برای بر هم زدن پایه‌های حکومت برپاشد.

تروریست‌های اسلامی که هموندان گروه واپسگرای مؤتلفه اسلامی هستند در دادگاه محاکمه می‌شوند. این آدمکشان قطعنامه‌ای برای کشتن منصور نوشته بودند: ۱- محمد بخارایی (قاتل) ۲- رضا صفاری هرندی ۳- مرتضی نیک نژاد ۴- محمد صادق امانی همدانی ۵- حبیب الله عسگراولادی ۶- محمد مهدی ابراهیم عراقی[۱] ۷- ابوالفضل حیدری ۸- محمدتقی کلافچی ۹- حمید ایپکچی [۲] ۱۰- محمدباقر محی الدین انواری ۱۱- احمد شاه‌بوداغلو (شهاب) ۱۲ - عباس مدرسی فر ۱۳- هاشم امانی همدانی

دادستان نظامی برای این ۱۳ تن درخواست کیفر دارآویختن کرده است و در کیفرخواست گناه این ۱۳ تن توطئه برای بر هم زدن اساس حکومت، خرید و فروش اسلحه و پنهان ساختن همدستانشان آمده است.

دادگاه تروریست‌های اسلامی قاتلان منصور ۹۰ روز پس از درگذشت وی آغاز شد. این پرونده سه دسته متهم داشت: یک دسته ۱۳ تنی که برای آنان درخواست نابودی با دار شده است و اکنون در دادرسی ارتش در برابر قانون قراردارند. دسته دوم دسته ۱۴ تنی است که بازپرس آنان را در این رخداد بی‌گناه دانسته و قرار بازایستادن پیگرد آنها را داده است. دسته سوم ۵ تن می‌باشند که پرونده آنها در دادگستری پیش کشیده شده است و حکمت بازپرس دادسرای تهران بزودی قرار پایانی بازپرسی را درباره این ۵ تن خواهد داد، این بزه‌کاران انیرانی خرید و فروش اسلحه می‌کردند و همدستانشان در مؤتلفه اسلامی را پنهان کردند.

در نشست‌های دادرسی ارتش در روزهای ۱۲ و ۱۳ اردیبهشت ماه برگزار شد. سرهنگ عاطفی دادستان دادگاه در روشن ساختن کیفرخواست دادستان ارتش گفت: این تروریست‌ها از راه توطئه، خرید اسلحه، کالب ریزی نارنجک (قالب ریزی)، ساختن لوله‌های پر شده با ماده پُکنده در راه بر هم زدن پایه‌های حکومت شاهنشاهی ایران هستند. از هشتمین نشست دادرسی ارتش که در ۱۵ اردیبهشت ماه برگزار شد، پدافند پایانی آدمکشان آغاز گردید.

در نشست ۱۶ اردیبهشت ماه دادیار پرونده درباره ۵ تن به نام‌های سیدابوالقاسم رضوی فرد، رضا اخباریون، ابوالقاسم رفیعی، سید ساجدالدین تقربی و تقی امانی همدانی که در پی بازجویی‌ها ورسیدگی‌ها به خرید و فروش اسلحه و پنهان کردن همدستانشان در موتلفه اسلامی متهم بودند با تکیه بر ماده ۱۲۴ قانون مجازات عمومی درخواست پادافره (مجازات) کرد و با دادن این کیفرخواست ، پرونده به شبعه ۳۲ دادگاه جنحه داده شد تا رای درباه این انیرانیان تروریست صادر شود.

۱۷ اردیبهشت ماه در دادگاه عادی شماره ۳ دادرسی ارتش که ۱۳ تن از تروریست‌های اسلامی هموند موتلفه اسلامی در آن دادگاه در برابر قانون قرارگرفته بودند، بخارایی به پرسش اینکه چه کسانی دیگر در برنامه‌ریزی کشتن منصور با وی همدست بوده‌اند گفت: در نشست‌های نخستین ما سه تن بودیم، پس از چندی از صادق امانی خواستیم که به ما بپیوندد. آقای اندرزگو نیز هر از چند گاهی به نشست‌های ما می‌آمد. بخارایی گفت که او بود که دو تیر به منصور شلیک کرد.

سرانجام در روز یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۳۴۴ سه و ماه ۱۸ روز پس از ترور حسنعلی منصور نخست وزیر، رای دادگاه داده شد:

  • محمد بخارایی - مرتضی نیک نژاد - رضا صفاریان هرندی - محمد صادق امانی همدانی به اعدام
  • محمد مهدی ابراهیم عراقی - حبیب الله عسکراولادی - هاشم امانی همدانی - عباس مدرسی فر - ابوالفضل حیدری - محمدتقی کلافچی به زندان ابد با اعمال شاقه
  • حمید ایپکچی به ۵ سال زندان در دارالتادیب
  • محمد باقر محی الدین انواری به ۱۵ سال زندان موقت[۳]
  • احمد شاه بداغلو ۵ سال زندان موقت با اعمال شاقه
  • پرونده تروریست‌های دیگر به نام‌های سیدعلی اندرزگو[۴] و شیخ حسن یزدی زاده و دیگر کسانی که به گونه‌ای در ترور منصور دست داشته‌اند باز است.


۱۴ تروریست اسلامی دیگر ۱- سید اسدالله لاجوردی ۲- علی اکبر بادامجاه ۳- محمد هادی امانی همدانی ۴- سعید امانی همدانی ۵- مهدی زارع حسینی ۶- علی اعظم حاج بابا ۷- حسین دانشپور مقدم ۸- اکبر فرهادیار ۹- عزیزالله صورتگر ۱۰- علی اصغر حاجی بابا ۱۱- کاظم سعدیه ۱۲- علی اصغر صفار هرندی ۱۳- رضا صالحی ۱۴- عباس زارع حسینی آزاد شدند.

در روز ۲۶ خرداد ماه ۱۳۴۴ تروریست‌های اسلامی از گروه موتلفه بخارایی و نیک نژاد و رضا صفاریان هرندی و محمد صادق امانی همدانی به خوجه اعدام سپرده شدند.

بررسی تاریخی ترور منصور

کشتن حسنعلی منصور نخست وزیر نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران بوجود آورد. نحست وزیر حسنعلی منصور می‌باید ترور می‌شد زیرا که منصور پیاده منشور انقلاب شاه و ملت بود که از سوی اعلیحضرت محمد رضا شاه پهلوی به ملت ایران پیشنهاد شد تا ایران به رده کشورهای پیشرفته از دیدگاه اجتماعی و سیاسی و اقتصادی بپیوندند. خمینی همواره در سخنانش از فتنه ۱۵ خرداد ماه ۱۳۴۲ نام می‌برد،[۵] ولی این درست نیست، انقلاب اسلامی با کشتن حسنعلی منصور آغاز شد. کشتن منصور از سوی گروه تروریستی موتلفه اسلامی انجام گرفت در درازای بازپرسی‌ها و بازجویی‌ها و پی گردها نه تنها قاتلان را شناسایی کردند بلکه کسانی را که در پشت پرده این توطئه بودند را نیز یافتند. بسیاری از گروه موتلفه اسلامی دستگیر شدند و در برابر دادگاه به زندان ابد شدند. آخوند سیدعلی اندرزگو که گلوله‌ای که منصور را کشت شلیک کرد، توانست فرار کند و در عراق در پناه خمینی به کمپ‌های تروریستی یاسر عرفات در فلسطین فرستاده شد. حسن یزدی‌زاده نیز متواری شد و سپس به عراق نزد خمینی گریخت و دنباله آموزش‌های تروریستی و آدمکشی را در فلسطین و لبنان به پایان رساند. [۶] [۷] [۸]

با کشتن حسنعلی منصور نخست وزیر، متد اینکه چگونه می‌توان ایجاد فتنه و آشوب و ناآرامی و انقلاب کرد، آشکار شد:

  • نخست بنیاد نهادن یک میلشیا (گروه شبه نظامی) - دستورکار موتلفه اسلامی کشتن سران کشور بود و نخستین قربانی موتلفه اسلامی "حسنعلی منصور نخست وزیر ایران" بود. پس از کوتاه زمانی سوءقصد به بالاترین مقام کشوری و لشکری یعنی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران در روز ۲۱ فروردین ماه ۱۳۴۵ خورشیدی در کاخ مرمر انجام یافت.
  • دروغ‌پردازی و ساختن داستانی که چرا این قتل‌ها انجام شود؟ در ترور حسنعلی منصور نخست وزیر، دروغی پراکنده شد که منصور به پارلمان قانونی داده است که در آن "کاپیتولاسیون[۹] دوباره در ایران زنده شده است. رییس کل این دروغ پردازی‌ها و پروپاگاندها خمینی بود، زیرا که او به عنوان یک مقام اسلامی می‌باید مُهر درستی و راستی بر این دروغ بزند.

این روش یعنی قتل به همراه پروپاگاندهای دروغین، بزرگترین ترور را با آتش زدن سینما رکس آبادان بوجود آورد. تروریست‌های اسلامی بیش از ۴۰۰ ایرانی را زنده زنده در آتش سوزاندند و ذغال کردند و خمینی به دروغ گفت که ساواک به دستور شاه سینما رکس را آتش زده است.

در پایان اینکه، تمامی انقلاب اسلامی بر پایه این متد یعنی قتل و دروغ پایه گذاری شد، خرابکاری، ترور، آتش زدن سینماها، بارها، دیسکوتک‌ها، بانک‌ها و فروشگاه‌ها، کشتن سربازان و پلیس‌های شهربانی و ژاندارمری از سوی اسلامیست‌ها به همراه دروغ!. هدف این متد از هم پاشیدن حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران و بر پا ساختن حکومت اسلامی بود. هدف این بود که اسلامیون قدرت را در کشور ایران به دست گیرند و ثروت ایران و مردم ایران را برای گسترش ترور و برقراری حکومت اسلامی در دیگر کشورها به باد دهند.

بیشتر کسانی که در دادگاه منصور به زندان ابد محکوم شدند در هرج و مرج روزهای آشفته در کشور ایران در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی از زندان بیرون آمدند و در حکومت اسلامی که یک شبه برپا شد، همه مقام‌های مهم و کلیدی کشور ایران را به دست گرفتند. تنها سید علی اندرزگو که گلوله مرگ آور را به حسنعلی منصور شلیک کرد در شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی در درگیری مسلحانه با پلیس نابود شد ولی دیگر هموندان موتلفه و دیگر گروه‌های اسلامی زنده ماندند و تک تک آنها را در پست و مقامی در ایران می‌بینیم. آشکار است که پیش نیاز داشتن پست و مقام در حکومت اسلامی شریک بودن در ترور و قتل است.

این پرسش بر جای می‌ماند که چرا با وجود همه این رویدادها و آدم کشی‌ها، نشانی در یادواره ملت ایران باقی نماند؟ پرسش این است که چگونه کسی می‌تواند از آدمکشانی که در زندان بودند چشم آن داشته باشد حکومتی نوین برپا سازند که راستی و درستی و رفاه و عدالت و امنیت به ارمغان بیاورند؟!!!

نگاه کنید به

پانویس

  1. محمد مهدی ابراهیم عراقی از هموندان موتلفه اسلامی که در کشتن حسنعلی منصور دست داشت و به زندان ابد محکوم شد. در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی که در زندان‌ها را دشمنان ایران رخنه کرده در قوه مجریه بازکردند، عراقی راهی فرانسه شد و با پرواز ایرفرانس به تهران آمد. عراقی رییس زندان قصر شد و سرانجام در کشمکش‌های جمهوری اسلامی کشته شد.
  2. حمید ایپکچی به سازمان فداییان خلق پیوست
  3. آخوندی که تا بهمن ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی در زندان بود و سپس به خمینی در نجف و سپس فرانسه پیوست. پس از فتنه اسلامی آیت الله شد و نماینده دو دوره مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری شد.
  4. سیدعلی اندرزگو تروریست اسلامی از هموندان شاخه نظامی موتلفه اسلامی که به اتومبیل اسکورت منصور نخست وزیر شلیک کرد و گلوله وی به شکم نخست وزیر خورد. سیدعلی اندرزگو پا به فرارگذاشت و متواری شد و در نبودنش دادگاه وی را محاکمه و به اعدام محکوم کرد. آخوند سیدعلی اندرزگو به عراق گریخت و در کنار خمینی در نجف به لبنان و فلسطین فرستاده شد تا دوره‌های آدمکشی و ترور را به پایان رساند. سیدعلی اندرزگو برای تروریست‌های اسلامی درون ایران مواد منفجره و اسلحه می‌فرستاد و پنهانی از مرز وارد ایران می‌شد. در ۲ شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی سیدعلی اندرزگو که رد پایش را ساواک پیداکرده بود در درگیری مسلحانه با ماموران کشته شد.
  5. روز ننگین ۱۵خرداد ۱۳۴۲
  6. شیخ حسن یزدی‌زاده از قاتلین منصور متواری شد و به عراق نزد خمینی گریخت. وی نام خود را در عراق به محمدرضا مهاجر شریف دگرگون ساخت و با مدارک جعلی به ایران و دیگر کشورهای اسلامی رفت و آمد می‌کرد. پس از فتنه اسلامی به نام حجت‏‌الاسلام والمسلمين محمدرضا نوراللهيان مهاجر از یاران نزدیک خمینی، مشاور و دستیار ویژه دفتر خامنه‌ای در امور تبلیغی و آموزشی خارج از کشور می‌باشد و تا به امروز به صادر کردن فرهنگ اسلامی!! و بنیاد مرکزهای آموزشی!! یا سلول‌های آموزشی تروریسم در کشورهای اسلامی مشغول است و به عنوان سفیر انقلاب اسلامی شناخته می‌شود.
  7. حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا نوراللیهان مهاجر
  8. مجمع جهانی اهل بیت - حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا نوراللهیان مهاجر
  9. کاپیتولاسیون