بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در سانفرانسیسکو هنگام باریابی دانشجویان ایرانی ۲۷ آذر ماه ۱۳۳۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بر پایه تاریخ اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۳۳ خورشیدی تازی

سفر محمدرضا شاه پهلوی به ایالات متحده امریکا و اروپا ۱۴ آذر ۱۳۳۳ - ۲۱ اسفند ۱۳۳۳


بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در سانفرانسیسکو هنگام باریابی دانشجویان ایرانی ۲۷ آذر ماه ۱۳۳۳


از ملاقات خانم‌ها و آقایانی که در اینجا جمع هستند، بسیار خوشوقتم و لازم است چند کلمه‌ای از ایران خودمان و مخصوصاً از وضع فعلی و وضع آینده آن با شما صحبت کنم تا اینکه فکر شما بیشتر متوجه کشور و میهنتان باشد و نسبت به وضع آن مطلع‌تر و آگاه‌تر باشید.

البته درست نمی‌دانم چند نفر شما تازه به امریکا آمده‌اید و چند نفر از شماها مدت‌ها است که اینجا هستید، و آیا از اوضاع گذشته و از جریان‌های آن اطلاع دارید یا نه؟

همانطور که به کرّات در ایران هم گفته‌ام، کار مملکت ما چه شما بخواهید و چه نخواهید (ولی البته دلیلی هم ندارد که نخواهید) به دست شما خواهدافتاد. تحصیل شما تمام می‌شود و همه وارد کار می‌شوید و رشته‌های امور را به دست خود می‌گیرید. این است که باید نسبت به جزئیات کار مملکت آگاه باشید. شاید خیلی از خود شما هم در ایران بوده، ولی از جریان حقیقی کار آگاه نبودید.

برای اینکه برای همه واضح شده‌باشد، باید بگویم برای همه ما که میهنمان را دوست داریم، در تابستان سال گذشته ایرانی باقی نمانده‌بود و همه چیز این مملکت کهنسال و همه چیز شما داشت از بین می‌رفت. ولی خدایی که ما ایرانی‌ها عادت داریم بگوییم ایران خدایی دارد، یک مرتبه به داد ما رسید و اجازه نداد که این آب و خاک و مردمی که در آن زندگی می‌کنند، از بین بروند، و خواست به ما یک فرصت دیگری هم داده‌باشد که مملکت خود را به اوج ترقی و تعالی برسانیم و وسایل رفاه همه اهالی و آسایش همه را فراهم آوریم.

درست است که دنیای امروز در روی نقشه جغرافیایی سرحداتی دارد، ولی به وسیله اختراعات جدید به حدی به هم نزدیک شده‌است، که می‌توان گفت دیگر سرحدات حقیقی بین کشورها وجود ندارد. اختراعات و امواج صوت و رادیو و غیره همه به از بین رفتن این سرحدها کمک کرده‌است.

امروز دیگر نمی‌شود که دور مملکتی خط کشید و گفت ما کاری به کار هیچ کس نداریم. در دنیای امروز عده‌ای از کشورها در فکر کمک به کشورهای عقب‌مانده هستند و عده دیگر در فکر بلعیدن آنها هستند و دیگر با جهل و نادانی نمی‌توان مملکت را اداره کرد. نتیجه اینکه دسته‌ای خواستند ایران را به این صورت اداره کنند، این شد که مملکت رفت و باز برگشت. مملکت در شرف از بین رفتن بود و به پرتگاه نیستی رسید.

برای ممالک دیگر این گونه اتفاقات کمتر می‌افتد. اینگونه اتفاقات مختص ما است. چندین بار در اثر معجزه مملکت ما نجات یافته‌است. آیا وظیفه ما نیست که در این باب قدری تعمق کنیم و فکر کنیم که شاید یک وقت معجزه نشود، آن وقت چه باید کرد؟ شاید خداوند با ما سر خشم بیاید و ما را لایق تفضلات خود نداند و معجزه نشود. مگر چند بار معجزه تکرار خواهدشد؟ ما باید به فکر آینده باشیم و هیچ وقت اجازه ندهیم که وضع مملکت به جایی برسد که احتیاج به معجزه داشته باشد. این کارها به دست شما و امثال شما است که خواهیدآمد و کارها را به دست خواهیدگرفت و با تحصیلات و تجربیات خود محیط را عوض خواهیدکرد و محیط دروغ و تزویر و تنبلی را به محیط صداقت و امانت و محیط کار و فعالیت و محیط تازه‌ای تبدیل خواهیدنمود. به خصوص شما که در امریکا هستید، به چشم خود می‌بینید که این مملکت مترقی و آباد به دست خود مردم به این مقام رسیده‌است. وظیفه دولت فقط اجرای قوانین و اداره امور سیاسی خارجی و حفظ امنیت است، اداره بقیه امور به عهده خود مردم است و آنها هستند که بقیه کارها را انجام می‌دهند.

شما هم باید برگردید و مملکت را در اجرای اصلاحات کمک کنید. من از نقشه‌های اقتصادی و اجتماعی صحبت می‌کنم، البته در بعضی قسمت‌ها این نقشه‌ها به مورد عمل گذاشته شده‌است. یکی از این نقشه‌ها نقشه ایجاد خرده‌مالک در ایران است که من شخصاً شروع کرده‌ام و انشاءالله خواهم‌توانست که تا ۲۵۰هزار نفر خرده‌مالک در همان املاکِ واگذاریِ خودم، داشته‌باشم و با تقسیم املاک خالصه بر این عده افزوده خواهدشد. البته برای کارگرها هم کارهایی کرده‌ایم، ولی باید اذعان کنم که یک‌صدم آن کارهایی که در نظر داشته‌ایم، هنوز نشده‌است. همچنان که به تنهایی هیچ کس هیچ کاری را نمی‌تواند انجام دهد و بر هیچ مشکلی فائق نخواهدشد، ایران نیز به شما محصلین خود احتیاج دارد. خیلی خوشوقتم که سرپرست شما اظهار کرد که شما همه خوب کار می‌کنید و خوب درس می‌خوانید و روحاً و جسماً سالم هستید، و در آینده، ایرانیان را بیش از پیش سربلند و مفتخر خواهیدکرد. البته کسی مخالف با عقیده فردی و شخصی نیست و عقیده هر کسی محترم و آزاد است، ولی هیچگاه نباید عقیده شخصی خود را توأم با عبودیت به یک کشور خارجی بکنید. این را خیانت می‌گویند.

اگر کسی به کمک قوه خارجی اظهار عبودیت کرد، ایرانیت خود را از دست می‌دهد. هر فرد ایرانی باید مانند سرباز در مقابل تخطی قوای خارجی مقاومت و فداکاری کند. تکلیف و وظیفه ما جز این نیست که اگر بخواهیم ایرانی باشیم، ایرانی باقی بماند.

هر ایرانی باید در مقابل هر تخطی مردانه مقاومت کند و الا به حال آینده ایران خیانت کرده‌است. متأسفانه بعضی از محصلین مقیم اروپا تحت تأثیر محیط نامناسب واقع شده و افکاری پیدا کرده‌اند که تحمل آن برای هیچ ایرانی قابل قبول نیست. چند وقت قبل در ایران گفته‌ام و حالا هم بازمی‌گویم، هر کسی که در ایران نفس می‌کشد و از آب و هوای این مملکت استفاده می‌کند و یا از آن سرزمین بهره‌ای می‌برد، باید نسبت به مملکت خود وفادار باشد، و این اصل به هیچ وجه مخالف و منافی با آزادی فردی و شخصی نیست.

صمیمیت ملت باید هر روز توسعه یابد و شدیدتر شود و فقط از این راه ممکن است خطر خیانت را از بین برد. وضع مملکت امروز با سابق قابل مقایسه نیست.

در قوای انتظامی که باید خون خود را برای دفاع از هر وجب خاک ایران فدا کنند، خائنینی پیدا شده‌بودند. این عده از اعضای حزب منحله بودند و شاید بدانید که اولین شرط عضویت آن این است که ورقه‌ای امضاکننده و اطاعت و انقیاد اوامر خارجی را عهده‌دار شوند.

با امیدواری که نسبت به آینده مملکت دارم، انتظار دارم که شما بیش از پیش سعی کنید که در ایام تحصیل حداکثر معلومات و تجربیات را کسب کنید و حتی‌المقدور کارهای عملی و تجربی را هم بیاموزید.

اگر با ماشین سر و کار دارید، در قسمت عملی هم کارکُشته و متبحر بشوید و هر چه زودتر برگردید. ایران به شما احتیاج دارد. ایران آینده بسیار درخشانی را در پیش دارد.

مقدمات اولیه بهداشتی را که انجام دهیم و به اندازه کافی دارو و طبیب فراهم کنیم و نقشه‌های اقتصادی و اصلاحی ما عملی بشود، بدون شک جمعیت مملکت ما در ظرف بیست سال آینده دو برابر خواهدشد، و آنوقت است که خواهیم توانست بگوییم در زمان حیات خود کاری انجام داده‌ایم، در آخر عمر در پایان عمر سربلند باشیم و بگوییم عمری را به بطالت و تنبلی و خدای نخواسته به بی‌علاقگی نگذرانده‌ایم و توانسته‌ایم ودیعه‌ای را که به دست ما سپرده شده‌است، بهتر و گرانبهاتر به آیندگان تسلیم کنیم.

البته با سرپرستی محصلین است که مراقب حال دانشجویان باشد و اگر محصلین با سختی‌ها و مشکلاتی روبه‌رو شوند، به آنها کمک بشود و از مرکز رفع این اشکالات بشود، و در مقابل انتظار ما از شما این است که خوب تحصیل کنید و به ایران برگردید.