بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در باریابی نمایندگان مجلس شورای ملی به سبب سوءقصد به شاهنشاه ۱۸ بهمن ماه ۱۳۲۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
تصمیم‌های مجلس شورای ملی ۱۲۸۵-۱۳۵۷ اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

سوءقصد به جان شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی دانشگاه تهران ۱۵ بهمن ۱۳۲۷

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی بر پایه تاریخ


بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در باریابی نمایندگان مجلس شورای ملی به سبب سوءقصد به شاهنشاه ۱۸ بهمن ماه ۱۳۲۷


غیر از تکرار حرف‌هایی که در دو روز گذشته گفته‌ام، مطلب تازه دیگری ندارم که به آقایان بگویم. به نظر من در راه انجام وظیفه این تصادف به هیچ وجه اهمیت نداشت و تغییری هم در اراده ما نخواهدداد. عقیده من این است که کسانی که پرچمدار استقلال کشور هستند، بدون هیچگونه تزلزلی باید در حفظ آن پرچم مجاهدت نمایند، همانطوری که در جنگ‌ها پرچمداران در حفظ خود می‌کوشند و اگر حادثه‌ای برای آنها رخ دهد بدون اینکه در روحیه افراد تزلزلی راه یابد دیگری پرچم را به دست می‌گیرد.
به نظر من باید همه دارای این روحیه و ایمان باشند و هیچگونه تزلزل خاطری در حفظ استقلال کشور به خود راه ندهند و از هر گونه مبارزه‌ای در راه عظمت و ترقی کشور شانه خالی نکنند.
شاید این واقعه درسی بوده برای کشور ما که همیشه این هدف و سیاست را داشته‌باشیم که در مملکت نظم اجتماعی روی اصل تشویق خدمتگزاران و تنبیه خائنین قرارگیرد. اشخاصی که فکر می‌کنند از هرج و مرج استفاده می‌کنند در اشتباه هستند، زیرا آشفتگی نه به نفع آنها خواهدبود و نه به مصلحت کشور. مملکت ما دارای استقلال چند هزار ساله است و نباید بگذاریم در زمان ما استقلال آن از دست برود. در هر حال من در وظیفه خود کوشا خواهم بود. همانطور که عده‌ای برای از بین بردن مملکت ما کوشش می‌کنند، من هم برای حفظ استقلال ایران مجاهدت می‌نمایم و اضافه می‌کنم که با این پیشامد از مشی فکری و عقیده کلی خود هرگز منحرف نخواهم‌شد. در این دو روزه خیلی‌ها با من صحبت کرده‌اند که نسبت به گمراهان تصمیمات سخت و شدید گرفته‌شود، ولی من در عین حال که عقیده به تنبیه خیانتکار دارم و به لزوم جلوگیری از هرج و مرج معتقدم، نظرم این است و عقیده راسخ دارم که تأمین زندگی و آسایش مردم باید همانطور که مکرر گفته‌ام، در سرلوحه کارها قرار گیرد.
این را بگویم که پاک کردن داخل کشور از آشوب‌طلبان کافی نیست، باید با ایجاد کار زندگی آنها را هم تأمین کرد. من امیدوارم همه طبقات به هم نزدیک شوند و مخصوصاً روی سخنم با آنهایی است که در ناز و نعمت زندگی می‌کنند. این طبقه باید از ناز و نعمت خود کم کنند تا سایرین هم به نسبت بتوانند از مواهب زندگی استفاده نمایند. در هر حال هدف من بر دو چیز قرار گرفته‌است: حفظ استقلال کشور و تأمین زندگی و آسایش مردم.
سازمان اجتماع و فطرت بشر ایجاب می‌کند که میان خادم و خائن تفاوت باشد. کسی که به کشور و جامعه خیانت کرده یا از انجام وظیفه فرار نموده باید مجازات شود، داغ رسوایی بر پیشانی او نقش بندد، نقاب سالوس و ریا از چهره‌اش برداشته‌شود و دست توانای عدالت بر سر او فرود آید. کسی که به جامعه و کشور خدمت کرده، مصالح اجتماع را بر مصلحت شخصی خود ترجیح داده و برای میهن عنصری مفید بوده، باید تشویق شود، هاله‌ای از احترام و تکریم پیرامون نام او را احاطه کند و مورد تقدیر واقع گردد. اگر این دو اصل در اجتماع متزلزل گردد، ناموس طبیعت متزلزل شده و حس فداکاری و فعالیت در افراد ضعیف و نابود خواهدشد. تمام صحنه‌های تاریخ و حوادثی که در جهان اتفاق می‌افتد دلیل بارز این حقیقت است.
متأسفانه باید اعتراف کرد که در سال‌های اخیر در کشور ما این دو اصل حکمفرما نبوده و بسیاری از خیانت‌ها به صورت خدمت جلوه‌گر شده، نقاب تظاهر و تزویر بعضی چهره‌ها را پوشانده و بالنتیجه هرج و مرج که تیشه بر ریشه کشور می‌زند در همه جا و همه کارها نمایان و نافذ شده‌بود.
اگر خائنین گرفتار و مجازات می‌شدند و طفیلی‌های مخرب و مضر به استقلال کشور در نخستین وهله سرکوب می‌گشتند، این همه خون ایرانی بر خاک نمی‌ریخت. بنیان اقتصاد ملی و آرامش و نظم کشور این طور مختل نمی‌شد و دشمنان عظمت و آزادی ایران هرگز فرصت نمی‌کردند که دسیسه‌چینی کنند و نقشه‌های موحش و خانمانسوز طرح نمایند و فکر جمعی ساده‌لوح را آشفته ساخته، جریان پیشرفت کشور را متوقف نموده، قوا و اوقات دولت را مصروف جلوگیری از خطرهای متوالی سازند و سپس توسعه صنایع نوزاد کشور را متوقف نمایند. اگر آمار کاملی داشتیم، معلوم می‌شد در این چند سال با مؤسسات صنعتی کشور چه کرده‌اند و دامنه خرابکاری‌ها تا چه اندازه وسیع بوده و چه صدماتی به سرمایه عمومی ملت وارد شده‌است.
در کشوری که هوچی‌بازی حکمفرما باشد، هیچوقت محصول اجتماع بهتر و بیشتر از محصول چند سال اخیر ایران نخواهدبود.
در سال‌های اخیر حیات کشور، استقلال کشور و سعادت ملت در معرض خطر کسانی بود که برای اقناع جاه‌طلبی خود حاضرند دنیایی را به آتش بسوزانند و ملتی را قربانی کنند.
به هر حال گذشته گذشت و اینک در برابر آینده هستیم. وظایف اساسی و حیاتی ما در مقابل چشم ما نمایان است و این دو اصل حیاتی در رأس همه وظایف اجتماعی قرار دارد: تشویق خادم و مجازات خائن.
یکی از نتایج عدم رعایت این دو اصل به هم خوردن توازن در زندگانی افراد ملت است که متأسفانه معدودی در کمال رفاه و تنعم به سر می‌برند و اکثریت ملت گرفتار مضیقه و عسرت هستند. این وضع که در همه نقاط کشور هویدا است، مولود چیست؟
این وضع مولود عواملی است که باید یکایک آنها را از میان برداشت. مقررات پر پیچ و خم اقتصادی، رواج اختلاس و دزدی از اموال عمومی، شیوع ارتشاء، رواج قاچاق، حاتم‌بخشی از بیت‌المال و جلب دوست و رفیق به وسیله غارت خزانه دولت و جیب ملت، تراکم سرمایه‌ها در معاملات نامشروع از قبیل سفته‌بازی و ترقی دادن مصنوعی قیمت اراضی، متوقف‌شدن توسعه صنایع، خرابکاری در کارخانه‌ها، اینها همه دست به دست هم داده و این فاصله بزرگ و هراس‌انگیز را میان دو طبقه غنی و فقیر ایجاد کرده‌است. عدم نظم و امنیت اجتماعی در این زمینه عاملی مؤثر بوده و میدان یافتن خائنین به دولت و ملت سبب قسمت عمده این تفاوت زندگی مردم شده‌است. هر چه بوده و هر علت و جهتی داشته، متأسفانه امروز با این وضع نامطلوب مواجه هستیم که باید جداً با آن مبارزه کرد و در صدد تأمین رفاه مردم بود.