بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر هنگام باریابی هیات رییسه و رییسهای کمیتههای هفت گانه انقلاب اداری ۱۸ بهمن ماه ۱۳۴۶
برنامه عمرانی سوم/سال ۱۳۴۵ | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و دوم |
۱۸ بهمن ۱۳۴۶
بیانات شاهنشاه در شرفیابی هیأت رئیسه و رؤسای کمیتههای هفتگانه انقلاب اداری
تشکیل این کمیته در تعقیب اصل دوازدهم انقلاب ایران است که ما فکر کردیم برای تحکیم کار یازده اصل دیگر انقلاب که توانستهاست از لحاظ قانونی تمام جهات پیشرفت مملکتی را به حداکثر ترقی و تمدن و با حفظ آزادیهای فردی و احترام به شخص و فرد تأمین کند، ضروری است. این پیشبینیها و اصول قانونی که به تصویب رسیده و اغلب به مرحله عمل درآمدهاست، باید به وسیله انقلاب اداری و آموزشی قوام و دوام و استحکام کامل پیداکند، و رابطه بین مردم و خادمین آنها که قوای سهگانه را تشکیل میدهند بر اصول صحیحی استوارشود. خادمین مردم موقعی که در این قوا انجام وظیفه میکنند باید قانون را رعایت نمایند و مردم آن وقت خادم قانون و مجری قانون باشند، این رابطه برای همه روشن باشد و تکلیف همه به طور قطع معین گردد.
هم دستگاه دولتی و هم مردم باید توجه داشتهباشند که تنها راه پیشرفت، اجرای بیغرضانه و دقیق قانون است. قانون برای همه وضع میشود. البته شاید احیاناً به عده معدودی لطمه واردکند، ولی میلیونها نفر از آن بهره میبرند.
اگر ما جنگلها را در این مملکت ملی کردیم ممکن است احیاناً چند نفری مقداری زمین از دست داده باشند و این ثروتی که از آن بهرهبرداری میکردند از یدشان خارج شدهباشد، ولی این کار به نفع ۲۶ میلیون جمعیت انجام شده و به این ترتیب از نابودی این منبع ثروت جلوگیری شدهاست.
انشاءالله در مملکت برنامه جنگلکاری به طور وسیع اجرا خواهدشد و سطح جنگل ایران به میزانی خواهدرسید که قبلاً وجود داشتهاست، و از آن به نفع جامعه و عموم بهرهبرداری خواهدشد. از جمله کارهای مهم دیگر ملی شدن آبهای مملکت که شاید اگر از تمام اصول دیگر انقلاب ایران مهمتر نباشد، مسلماً از هیچ کدام آنها اهمیتش کمتر نیست، چون زندگی هر فرد و هر جامعه و هر تمدنی به آب بستگی دارد و آب در این مملکت متأسفانه کم است و نزولات جوی خیلی محدود است. پس باید تا آخرین قطره آب به بهترین وجهی که به نفع جامعه ایران و کشاورزی ایران و صنعت ایران باشد، استفاده شود. همچنین تمام اصول دیگر انقلاب ما که با روح ایرانی، فلسفه ایرانی، ابتکار ایرانی و نبوغ ایرانی انجام گرفتهاست، میتواند ما را به عالیترین مدارج برساند، ولی در عمل اجرا و تحقق این اصول باز منوط میشود به ارتباط بین دستگاههای دولتی و خود مردم که صاحبان آن دستگاهها هستند. البته موقعی که دولت قوانین را اجرامیکند، باید مجری مطیع قوانین باشند. این کنگره برای همین تشکیل شد تا نواقصی که در ادارات دولتی وجوددارد و اشکالاتی که در رابطه بین ادارات دولتی و مردم هست، روشن گردد.
ممکن است یک عده ایرادبگیرند چرا در این کنگره که فقط برای انقلاب اداری تشکیل شدهبود، حرفهای خصوصی هم مطرح شد و مطالبی که مربوط به انقلاب اداری در آن کنگره مطرح گردید، چه بود؟ فکرمیکنم فایدهای که این کار داشت همین است که به موجب نخستین تقاضاهای این کنگره، دستگاهی ایجادشود که بتواند بالاتر از دستگاههای اداری به شکایتهای مردم در اسرع وقت رسیدگی کند. به این موضوع توجه خواهدشد تا اینکه با سرعت هر چه تمامتر مورد رسیدگی قرارگیرد.
ما میتوانیم علاوه بر خانههای انصاف و شوراهای داوری چنین دستگاهی داشتهباشیم که قسمت عمده این گونه امور را به عهده گیرد. این خود یکی از نتایج این کنگره بود که در آن در خارج از چهارچوب انقلاب اداری صحبت شد ولی چنین نتیجهای ار آن میتواند عاید بشود.
درمورد امور دیگری که در قطعنامه کنگره دیدم البته دولت با کمال دقت به تمام این موارد و مطالب رسیدگی خواهدکرد و در اسرع اوقات این کارها و شاید بیشتر از اینها را هم انجام خواهدداد.
بدیهی است دولت خودش اغلب این مطالب را میدانست و حتی بیشتر از این هم ما میدانیم و اطلاع داریم که مشکلات بزرگتری وجوددارد. ولی میخواستیم به این ترتیب ارتباط نزدیک بین دستگاه مجریه و خود مردم را برقرارنماییم.
اصل دوازدهم انقلاب هم مانند دیگر اصول انقلاب شاه و مردم بود، و میخواستیم مردم در این اصل هم دخالت داشتهباشند.
از لحاظ آموزشی البته میشود از این صحبت کرد. هدف کلی این است که در مملکت ما بیسوادی از بین برود. امیدوار هستیم که این ننگ هر چه زودتر از دامان کشور ما پاک شود و مصمم هستیم که تا ده سال دیگر بیسوادی را در کشور خود ریشهکن کنیم.
افراد سپاه دانش حقیقتاً با یک روحیه عالی و فداکاری در دورترین و بدترین نقاط کشور در شرایط بسیار سختی مشغول انجام وظیفه هستند. علاوه بر این دخترهای ایرانی مثل برادران خود همان وظیفه ملی را به عهده خواهندگرفت و در آینده نزدیک لایحه مربوط شرکت دختران ایرانی در سپاه دانش به تصویب مجلسین خواهدرسد.
وزارت آموزش و پرورش هر روز باید معلمان بیشتری تربیت کند و در اختیار اجتماع بگذارد. ولی تنها از بین بردن بیسوادی و خواندن و نوشتن کافی نیست. درک مطالب مهمتر است. ایرانی باید درک کند که امروز یا فردا مملکت به چه چیزی احتیاج دارد، در چه رشتهای باید فعالیت کند و در چه قسمتی باید حتی فداکاری نماید. مردمی که مملکتشان رو به ترقی و تکامل میرود باید نیازها و اصول تکنولوژی را به تمام معنی درک و قبول بکنند و در هر رشتهای از صنایع اعم از فنی و کشاورزی و حتی بستهبندی کالاها را مطابق اصول علمی و فنی انجام دهند، کما اینکه روزبهروز میبینید که دستگاه الکترونیک ماشینهای جدید حساب و اصولاً ورود ترانزیستور در زندگی امروز بشر دگرگونی کاملی ایجاد کردهاست و فقط از طریق بالابردن سطح دانش فنی مملکت میتوان از این وسایل جدید استفاده کرد. پس فقط کافی نیست که ما مبارزه با بیسوادی را دنبال کنیم. کافی نیست که ما دانشگاه بسازیم و دانشگاههای موجود را تکمیل کنیم و مثلاً مطابق برنامه پنج ساله چهارم تعداد دانشجویان دانشگاههای مملکت را به ۷۰۰۰۰ نفر برسانیم و با هزارها نفر دانشجو که در خارج داریم و شاید تعداد آنها به ۳۰۰۰۰ نفر برسد ما یکصدهزار نفر دانشجو داشتهباشیم. ما چند برابر این عده کارگر متخصص و حرفهای لازم داریم که باید از همین انستیتوهای تکنولوژی و مدارس حرفهای بیرون بیایند. زنهار از موقعی که کسی فکر بکند راز موفقیت و پیشرفت این است که مآلا یک ورقه مهندسی بهدست بیاورد. این برای اجتماع ایران غیرقابل قبول است. اگر ما صدهزار نفر دانشجوی دانشگاهی داشتهباشیم در مقابل آن هفتصدهزار نفر باید در انستیتوهای تکنولوژی و مدارس حرفهای ما کار بکنند. این نسبت یعنی یک به هفت تازه محافظهکارانه است.
در جامعه ما ارزش و اعتبار افراد بسته به خدمتی است که به مملکت خود میکنند نه مدارک تحصیلی که در دست دارند. بنابراین صاحبان حرفههای مختلف هر کدام به تناسب خدمتی که میکنند دارای ارج و ارزش هستند. باید استعدادها در مسیر صحیح مورد استفاده قرارگیرد، و این وظایف مدارس ما است که استعداد را بیابند و آنها را در مسیر صحیح سوق دهند. تحصیلات ابتدایی در ایران رایگان است و انشاءالله تمام خانوادههای ایرانی قدرت پرداخت مخارج تحصیل متوسط را خواهندیافت.
از سوی دیگر به کمک بیمههای گوناگونی که ما در کشور دایر خواهیم کرد، همه مردم ایران باید بیمه شوند و هر کس از لحظهای که به دنیا میآید تا موقعی که چشم از جهان میبندد به وسیله بیمههای گوناگون یا بورسهایی که دولت یا انجمنهای عامالمنفعه و خیریه فراهم میکنند تمام مراحل زندگی را تا جایی که استعداد دارد و تلاش میکند بپیماید.
هدف این است که هر کس استعداد داشتهباشد بتواند تا عالیترین مدارج به تحصیل و تحقیق بپردازد، یا در مراکز علمی این مملکت صرفاً در رشته علوم و تحقیقات کاربکند. پس همانطوری که گناه است که این استعدادها به منتهی درجه کمال و تحقیقات و پیشرفت علم نرسند، همینطور گناه است که کسانی که استعداد برای کارهای دیگری دارند بیخود وقت خودشان و دانشگاههای مملکت و وقت جامعه را بگیرند و فقط به خاطر گرفتن یک ورقه مهندسی یا عنوان دکتری یا چیز دیگر تحصیل بکنند.
اصولاً هر فرد ایرانی در هر رشتهای که کارمیکند باید در آن رشته تبحر و تخصص داشتهباشد. برای تأمین این هدف کوشش همهجانبه و همگامی تمام افراد ملت ایران لازم است. تاجری که اصول و قوانین مملکتی را مراعات میکند و درنتیجه به واردات و صادرات صحیح مملکت کمک میکند شخص با ارزشی است و این گونه افراد باید تشویق شوند. در سایر رشتهها نیز همینطور. کسی که صنعت را یک معامله به اصطلاح تجارتی پندارد و طی چند سال با کار ناصحیح ماشینآلات را خراب بکند و هیچگونه پیشبینی نکند و فقط جنس را گران بفروشد این شخص صنعتکار نیست، اما کسی که بیاید از روی اصول سرمایهگذاری بکند و زحمت بکشد و منفعت عاقلانهای که قانون پیشبینی کرده ببرد و در عین حال کارخانهاش را همیشه مطابق آخرین اسلوب تجدید و تجهیز بکند و پایه صنعتی را در مملکت بگذارد، او به نوبه خود بزرگترین خدمت را به مملکت میکند. هم به خودش خدمت میکند، هم برای مردم کار ایجادمیکند و هم به اقتصاد کمک میکند. به خصوص حالا میدانید که با این قانون سهیمشدن کارگران جنبه استثمار و استعمار از بین رفتهاست. حالا کارگران ما در سرنوشت کارخانه بهوسیله شرکت در منافع آن در واقع سهیم و شریکند. پس باید هر نوع کمکی را ما به چنین صاحب سرمایهای بکنیم و او را تشویق نماییم. کما اینکه در انجام برنامه پنج ساله چهارم سهم فوقالعاده مهم و عمدهای را برای سرمایهگذاری خصوصی پیشبینی کردهایم. چنین شخصی البته با رعایت آنچه که ذکر کردم از خیلی معافیتها و کمکها برخوردار است. کار کشاورزان هم همینطور است. امیدوارم که تشکیل شرکتهای سهامی زراعی که یک عمل ابتکاری است، در دنیا بهصورت نمونه کار درآید.
ولی همانطوری که گفتیم تمام اینها فرع اصول فلسفه انقلاب ایران است. انقلاب ایران به نفع اکثر ملت ایران انجام گرفتهاست. انقلاب ایران به نفع زارع و کارگر و طبقات محروم ایران انجام گرفته که در سایه آن متمولین و متمکنین و کسانی که عنوان و القابی داشتند، میتوانند با رعایت قوانینی که به نفع آنها وضع شدهاست نه فقط زندگی بکنند بلکه استفاده بکنند، کما اینکه صاحبان صنایع ایران از موقعی که ما قانون سهیمشدن کارگران را وضع کردیم کارشان به مراتب بهتر از گذشته شدهاست. پس نفع عموم دلیل بر بدبختی یک عده نمیشود. وقتی که نفع اکثریت محترم شمردهشد، جامعه استحکام پیداکرد و قوی شد، هر کسی در یک چنین اجتماع میتواند مطابق استعداد خود از کارش و فعالیتش بهره ببرد.
فراموش نشود که این مملکت نمیتواند به گذشته برگردد و قوانین و مقرراتش از حفظ منافع اکثریت به خاطر حفظ منافع اقلیت تغییر کند. این غیر ممکن است. ولی در حدود همان فلسفه انقلاب که حفظ منافع اکثریت در آن است سایرین هم میتوانند بهرهبرداری بکنند.
به هر صورت این کنگره، کنگره مفیدی بود. یک وسیله دیگری بود که تماس خیلی نزدیک بین دستگاه مجریه و مردم ایران حاصل شود.
با ایجاد سازمان بازرسی به هر نوع مطلبی که مردم دارند و یا ممکن است احیاناً داشتهباشند و نیز به شکایاتشان رسیدگی خواهدشد و این دستگاه مکمل خانههای انصاف و شوراهای داوری خواهدبود. به این کار خواهیم پرداخت و کار کمیتههای دائمی انقلاب در واقع مهمترین کاری خواهدبود که باید انجام بگیرد، یعنی روح و فلسفه انقلاب ششم بهمن دائمی است. پاک ماندن ادارات و ایجاد روح انقلابی که در اینجا به معنای روح خدمت به مردم و وظیفه دستگاههای دولتی ما است.
تشکیل این کمیتههای دائمی انقلاب یکی از کارهای فوقالعاده مهمی است که انشاءالله انجام خواهدشد و به طور دائم این روح و فلسفه انقلابی ما را زنده و محکم و شاداب نگاه خواهدداشت.
از کار همه شما اظهار قدردانی میشود که مدت ده روز تمام وقتتان را با کمال جدیت صرف این کار کردید و نتیجه آن را هم امروز در قطعنامه شما دیدیم. انشاءالله از نتیجه کار هر چه زودتر مملکت و ملت ایران برخوردار خواهدشد.