بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی هموندان گروه بررسی مسایل ایران در پرتوی انقلاب شاه و ملت ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۵۳

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بر پایه تاریخ اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۵۳ خورشیدی تازی

تصمیم‌های مجلس


بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی هموندان گروه بررسی مسایل ایران در پرتوی انقلاب شاه و ملت ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۵۳


قبل از هر چیز باید از زحمات بی‌شائبه شما و بخصوص ذوق و شوقی که در انجام تفحصات، مباحثات و گفت و شنودی که بین خودتان برای تهیه گزارش‌هایی که تابحال انتشار پیدا کرده است و آن‌هایی که بزودی انتشار خواهد یافت بکار برده‌اید قدردانی کرد و گفت همین عملی که شما انجام داده‌اید به عقیده من نمونه بارز شرکت عمومی در سرنوشت مملکت است، منتها در موقعیت شما شرکت افراد برجسته و تحصیل کرده در مسائل اجتماعی و در آینده کشور و نظراتی که ابراز داشته‌اید مورد کمال دقت و بررسی قرار خواهد گرفت. شرکت هر فرد در اینگونه مسائل اجتماعی و در آینده کشور و نظراتی که ابراز داشته‌اید مورد کمال دقت و بررسی قرار خواهد گرفت. شرکت هر فرد در اینگونه مسائل تا جایی که استعداد و مهارت و اطلاعات او اجازه خواهد داد، در حقیقت شرکت در بهبود وضع جامعه‌اش، در سرنوشت خود و ملت و مملکتش به شمار می‌رود. در مدتی که از ملاقات ما و کار شما می‌گذرد اتفاقات پی در پی و متعددی در کشور رخ داده است که شاید به قدری سریع و در عین حال بزرگ بوده که تجزیه و تحلیلش کار آسانی نیست، ولی به اجمال چند چیز را می‌شود ذکر کرد؛ یکی احقاق حقوق و احراز مالکیت کامل و تمام و بی چون و چرای ایران بر منابع ثروت طبیعی خودش، بطوری که در مورد منابع گاز و نفت هیچ کشور بیش از ایران صاحب منابع خودش نیست. اگر تا چند سال دیگر به متخصصین خارجی برای پیشبرد فنی کارهای صنعت نفت مان احتیاج داریم، این یکی از همان دلایلی است که من دائم به دانشگاه‌های ایران و به دانشجویان ایرانی تذکر می‌دهم که سعی کنید درس بخوانید و فرد باسوادی بشوید و در آینده مصدر کارها گردید تا دیگر ما احتیاج به آوردن متخصص از خارج نداشته باشیم. متأسفم که این کلمه را باز هم تکرار می‌کنم، اگر فقط به دنبال دیپلم بیسوادی باشید و یا با هیاهو و فریاد و شیشه شکستن بخواهید دیپلم بگیرید فردا به درد این اجتماع نمی‌خورید، بعلاوه شما اجتماع را برای همین خطا در حال نیمه عقب ماندگی نگاه خواهید داشت و این گناهی است کبیره و غیر قابل بخشش که اساساً نخواهیم گذاشت اینطور بشود. موفقیت‌های بزرگی که ما در زمینه نفت به دست آورده‌ایم منظره کشور را بکلی عوض کرده و برداشت همه نسبت به مطالب تغییر یافته است. اگر پارسال ما هنوز در تنظیم بودجه کشور ملاحظاتی داشتیم و از اواسط تابستان همیشه صحبت از این بود که خوب این کسر بودجه را چکار کنیم که البته همیشه راهی برایش پیدا می‌کردیم و شاید هر سال با قدری اضافه در خزانه سال را به پایان می‌رساندیم، وضع ما امسال دگرگون شده است. با آنهمه درآمد چه باید بکنیم که عاقلانه باشد، تبذیر نباشد، بیخودی سرمایه مان را این طرف و آن طرف ریخت و پاش نکنیم، بعکس آن را نگهداریم و در جاهایی سرمایه‌گذاری کنیم که بعدها که درآمد کنونی ما یا از بین می‌رود و یا کم می‌شود، کشور احساس کمبود ثروت نکند. این است که ما چندین سرمایه‌گذاری دقیق و عمیق باید بکنیم. یکی از آن‌ها در همین مواردی است که اظهار شد.

تحصیل مجانی در قسمت کودکستان و دبستان تا دوره راهنمایی امری مسلم است، چون تحصیلات این دوره اجباری است طبیعی است که ما باید مجانی اش هم بکنیم، زیرا این حداقل معلوماتی است که یک نفر ایرانی باید داشته باشد. دور متوسطه هم همانطور که گفته شد قسمت حرفه‌ای اش مجانی است، برای اینکه هر کسی که دارای حرفه‌ای باشد در این کشور مسلماً می‌ماند و کسی نیست که مهاجرت بکند، چون وضع کارگاه‌های ما طوری خواهد شد که با هر جای دیگر دنیا رقابت خواهد کرد، به شرطی که محصول کار آن شخص در پشت ماشین مساوی با کار همکارش در سایر کشورها باشد. پس سرمایه‌گذاری برای تربیت افراد ماهر در حرفه‌های گوناگون سرمایه‌گذاری مآل اندیشانه‌ای است که آینده مملکت را تضمین خواهد کرد، زیرا با این کار ما افراد ماهر برای کارهای تولیدی تربیت می‌کنیم. دیگر آنکه تحصیلات دبیرستانی غیر حرفه‌ای و دانشگاهی که چند روز پیش گفتم در هر نظام اجتماعی که بگیرید در جاهایی که افراد نوکر دولت هستند طبیعی است که تحصیلات باید مجانی باشد، برای اینکه وقتی تحصیلاتش تمام شد تازه مستخدم دولت می‌شود، حقوق بگیر دولت می‌شود، هر چه که می‌گویند انجام می‌دهد، هر جایی هم که به او می‌گویند باید برود. در جامعه‌ای که به اصطلاح افراد مستخدم دولت نیستند و به میل خودشان کار می‌کنند از این خبرها نیست. فکر می‌کنم ما اولین کشور هستیم که این فرمول را پیدا کرده‌ایم و تحصیلات را برای همه تا آخرین مراحل مجانی نموده‌ایم، به شرطی که افراد هم متقابلاً تعهد خدمت به ملت خودشان بدهند و به شرطی که تمام این چیزها جنبه جدی داشته باشد. کسی که درس می‌خواند و دیپلمی که می‌گیرد باید با معنا باشد و آدم بداند که این دیپلم معرف یک دانش و یک تخصص است، واِلا کارها بهم می‌خورد و انتخاب افراد مشکل می‌شود. این سرمایه‌گذاری‌ها را من می‌گویم سرمایه‌گذاری‌های دوراندیشانه، زیرا آتیه را در نظر می‌گیرد و در چند سال دیگر که متأسفانه ذخائر نفت و گاز این کشور مثل ذخائر هر کشور دیگری که صاحب ثروت‌های طبیعی تمام شدنی است تمام خواهد شد، ما این سرمایه طبیعی معنوی را خواهیم داشت. البته تا آن موقع خوشبختانه چندین سال از ورود ما به دوران تمدن بزرگ خواهد گذشت. منتها باید ببینیم که تمدن بزرگ خودمان را چگونه حفظ بکنیم؟ وقتی این ثروت بیکران از بین برود جایگزین آن چه خواهد شد؟ البته علم و تکنولوژی منابع طبیعی دیگری را در اختیار خواهد گرفت، ولی اساس کار که شرکت هر فرد ایرانی در حفظ مملکت است انجام خواهد شد و همه افراد در سرنوشت کشورش شریک و سهیم خواهند بود و هر کدام یک گوشه کار را خواهند کشید و بخصوص در کارهای تولیدی فعالیت خواهند کرد، زیرا بدون تولید شما نه فقط بهیچ جا نمی‌رسید بلکه ورشکست خواهید شد، یعنی تمدن بزرگی که آنهمه زحمت کشیدید و وارد آن شدید و ده یا پانزده سال هم از دوره اش گذشت، یک مرتبه تبدیل به یک مملکت فقیر و عقب مانده می‌شود. اگر این مطالبی که گفتم انجام نشود فکر می‌کنم بهترین طریقی که همه تشویق به گرفتن یک گوشه کار اجتماع بشوند همین مطلبی است که امروز درباره آن بحث شد و آن شرکت عمومی در تمام کارها چه اجتماعی، چه تولید، چه انتفاعی به تناسب است که این تناسب را هم معین کردیم، البته جزئیاتش را منتظرم ببینم که عقاید خانم‌ها و آقایان چیست. چهل و نه درصد سهام کارخانجات خصوصی، تا نود و نه درصد سهام کارخانجات دولتی، غیر از نفت و ذوب آهن و مس که همیشه باید ملی باشد، در اختیار عموم قرار خواهد گرفت با یک درصدی که باقی می‌ماند برای اداره کردن این صنعت، برای اینکه امروزه اداره کردن یک دستگاه خودش مهارت فوق‌العاده‌ای می‌خواهد که خوشبختانه ما این جا مؤسسه‌ای داریم در سطح بین‌المللی که مدیران آینده ما را تربیت خواهد کرد. پیشرفته‌ترین طریق در این کشور تا چند سال دیگر این خواهد بود که مدیریت، از سهامداری تفکیک شود، ولو کسی اکثریت سهام یک کارخانه را در دست خودش داشته باشد، منطق و تکنولوژی امروز می‌گوید که مدیریت را باید به دست مدیر داد. سهامدار ممکن است عقلش بکاری برسد، ولی ممکن هم هست که نرسد. از این رو نمی‌شود گفت که خوب، مال خودش است، چه اهمیت دارد، ولو بد اداره بکند و کار را خراب بکند مال خودش است. اینطور نیست. برای اینکه چهل و نه درصد دیگرش مال سایر افراد مردم ایران است. هیچکس حق ندارد حتی از یک ماشین در این کشور بطور غیر صحیح بهره برداری کند. ثروت او به جای خودش محفوظ و محترم، زحماتی هم که برای ایجاد کار کشیده مورد قدردانی، همه آن‌ها محفوظ، ولی صحیح اداره کردن یک دستگاه و یک کارگاه در واقع کم کم یک امر نه فقط منطقه‌ای، بلکه یک امر ملی است که در قبال آن صنعت، نه فقط کسانی که چهل و نه درصد دیگر سهام را دارند باید برخوردار از مدیریت صحیح باشند، بلکه این کارخانه به اضافه سایر کارخانه ثروت ملی محسوب می‌شوند. همانطور که گفتم اگر منابع گاز و نفت مملکت تمام بشود، چیزی که باقی می‌ماند صنایع ایران است. پس با تفاوت‌های خیلی شدیدی که از سال گذشته تابحال در پیشرفت کارهای مملکت پیدا شده، شاید به همان تناسب کار شما هم زیادتر و سنگین تر شده و مسلماً شوق شما در مطالعه این کارها و استقبال از آینده بیشتر خواهد شد، چون آینده حتماً روز بروز روشن تر در جلو چشمان شما مجسم می‌شود و این وضع طوری است که هم با به سوی آینده می‌رویم و هم آینده به سوی ما می‌آید و سرعت اقلاً مضاعف می‌شود، این است که برای یک چنین وضع و روفتن ما به سوی آینده و آمدن آینده به سوی ما باید آماده باشیم. آمادگی ما در دو چیز است، یکی آمادگی عقلی و روحی و منطقی، دیگری آمادگی مهارت فنی و تولیدی، خیلی از این آمادگی‌ها به دست شماست. آمادگی علمی و فنی را شما باید در دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های این کشور تدریس بکنید، و آمادگی منطقی و روحی را هم باید بررسی بکنید و از مباحث و تبادل نظرهای شما و انتشارات شما می‌توان حداکثر استفاده را نمود. امروز بیش از این وارد این بحث نمی‌شوم، ولی فقط می‌گویم کاری که شما شروع کرده‌اید در این یکسال با کمال خلوص نیت و در واقع بطور داوطلبانه شایسته تقدیر است، اما تازه این شروع کار است، هر قدر اجتماع ما وسیع تر شود و هر قدر به سوی تمدن بزرگ پیش برویم و یا تمدن بزرگ به ما نزدیک تر شود، کار شما هم سنگین‌تر خواهد شد و به حسن نیت و خلوص نیت شما هم بیشتر احتیاج خواهیم داشت. شاید تعداد شما بیشتر بشود، شاید سمینارهایی که در نقاط مختلف تشکیل می‌دهید و طرح‌های دانشگاهی‌تان با یک آهنگ سریع تر باید پیش برود. به هر صورت امیدوارم همیشه با همین روحیه به کارتان ادامه بدهید و بدانید که کار شما مورد قدردانی است و نسل‌های بعد بیشتر از خدمات شما آگاه خواهند شد. از خداوند موفقیت همه شما را خواهانم.