بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی رییس‌های شرکت‌های سهامی قند سراسر کشور ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۳۵۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بر پایه تاریخ اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۵۱ خورشیدی تازی

تصمیم‌های مجلس


بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی رییس‌های شرکت‌های سهامی قند سراسر کشور ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۳۵۱


بیانات شاهنشاه در شرفیابی رؤسای شرکت‌های سهامی قند سراسر کشور

صنایع قند امروز ایران اهمیت کافی دارد و قسمت عمده احتیاجات مملکت را در داخل برطرف می‌کند و به همین جهت با توسعه کشت چغندر مقداری از اراضی کشور تبدیل به این زراعت شده، حالا امسال را درست نمی‌دانم، ولی می‌گفتند هم چغندرکارها صاحب زندگی خوبی شده‌اند، هم کارخانجات قند بهره کافی برده‌اند، به قول معروف دست زدن به این کار کارِ شیرینی بود. با این حال یکی دو سال است که می‌شنوم بعضی از کارخانه‌ها آه و ناله دارند، علت را باید جستجو کرد که چیست؟ البته مزدی که شما امروز به کارگر می‌دهید با سال‌های گذشته قابل مقایسه نیست و صد در صد بیشتر شده است. بعلاوه با مزایای دیگری که برای آن‌ها و برای کارمندان و سایرین فراهم کردید اگر در مقابل این خرج‌های اضافی که می‌کنید از کارخانه‌هایتان به همان تناسب درآمد اضافی بدست نیاورید البته وضعتان ناسالم و مشکل می‌شود. حالا باید ببینیم چه باید کرد که درآمد کافی به دست بیاید. یکی اینکه محل تأسیس کارخانه قند را باید طوری انتخاب بکنید که در جای مناسبی باشد. زمانی که کارخانه قند در بدترین نقاط کشور از لحاظ آب و هوا تأسیس می‌شد، بطوری که راندمان زمین و بخصوص عیار قند در آن جا پایین بود. این کار در کشوری صورت می‌گرفت که احزاب سیاسی آن می‌خواستند بروند رأی مردم را جمع آوری بکنند و بخاطر آن آراء می‌رفتند و چنین کارهای غلطی می‌کردند و عواقب آن هم گریبانگیرشان می‌شد، ولی شما بخش خصوصی که هیچ چنین اجباری را نداشتید، رفتید دنبال اینکه کجا سرمایه گذاری کنید تا بهتر و بیشتر منفعت نمایید. حالا جبران بالا رفتن دستمزد کارگر و سایر مخارجتان را بوسیله تولید محصول بیشتر با در نظر گرفتن عیار قند به مقدار تولید چغندر یا به وزن چغندر باید بکنید و آن را بالا ببرید. برای اینکه اگر ما درست حساب بکنیم در اغلب نقاط ایران در صورتی که درست کار بشود عیار قندش باید از هفده درصد کمتر نباشد، بلکه بعضی جاها باید بیشتر هم باشد، همچنین اگر ردیف کاری نکنید مقدار تولید به هکتارتان بالا نمی‌رود، ولی بعضی‌ها زرنگی می‌کنند و فکر می‌کنند که تولید به هکتار چون روی وزن است با یک کشت خراب آب مفصلی به مزرعه می‌دهند و بر اثر آن چغندر بزرگ و سنگین می‌شود. و حال آنکه با این کار میزان تولید به هکتار بالا نرفته، بلکه یک دانه چغندر وزنش زیاد شده و عیار قندش هم کم است. حتی شنیدم در بعضی از نقاط کشور عیار قند به ۱۳ درصد و شاید هم پایین تر رسیده. پس این کار سرمایه گذاری می‌خواهد. البته درباره پیشنهادی که کردید می‌گویم مطالعه بکنند، ولی این کار واجد اهمیت است که سرمایه گذاری که در این کار می‌شود نباید موجب گردد که بدون هیچگونه ضابطه‌ای به مصرف کننده تحمیل بشود. ایرادی که من به صنایع خودمان دارم و بزودی صحبت‌هایی درباره آن‌ها خواهم کرد و اقداماتی نیز در این مورد خواهیم نمود این است که سهام کارخانه‌های ما به‌اندازه کافی بین مردم پخش نیست، و حال آنکه صاحب سهم عمده در صنایع ما زیاد است. بنابراین چون تعداد صاحب سهم محدود است، اگر کوچکترین خللی وارد بیاید آن‌ها فوق‌العاده متضرر می‌شوند و حتی ورشکست می‌شوند، و برعکس اگر دری به تخته بخورد خیلی منفعت می‌کنند. این است که اگر تعداد سهام بیشتر بشود به دست مردم برسد یک نوع دخالت غیر مستقیم مؤثر از جانب عموم برای بهبود وضع ایجاد می‌شود. حالا این سهام را به چه شکلی منتشر بکنید و اول به چه کسی عرضه نمایید موضوع قابل مطالعه‌ای است. همانطور که گفتم بزودی صحبت‌هایی در این مورد خواهم کرد و مطالب دیگر را می‌گذارم برای روزی که سهام تان را به منظور بهبود بخشیدن صنعت قند و بهبود وضع کشاورزان عرضه می‌کنید و در واقع در این راه یک نوع سرمایه گذاری می‌نمایید، زیرا این خدمتی است در راه توسعه کشاورزی مملکت. ولی اگر فکر کنید ما برای اینکه کارخانجات قند موجود منافع سابق شان را داشته باشند ولی کشاورزی کشور ترقی نکند و همان ۲۵ تن در هکتار با عیار ۱۳ درصد تولید بشود باید از آن‌ها حمایت نماییم اشتباه می‌کنید. چون هم حیف است و هم حقیقتاً گناه است که از چنین استعدادی حداکثر استفاده را نبریم و کشاورزی کشور را جلو نبریم. اگر قرار باشد شما که کارخانه دار و خریدار چغندر هستید، و آن کشاورز که سرمایه کافی برای سرمایه گذاری ندارد هیچیک وضعتان بهبود نیابد، و حتی روز بروز وضع شما بدتر بشود این کار درستی نیست و باید مطالعه جامع‌الاطرافی پیرامون آن صورت بگیرد. سرمایه گذاری مجدد در این زمینه ظاهراً برای صنعت قند است، ولی در اصل مربوط به توسعه کشاورزی است. حالا اگر همه این کارها را خودتان انجام می‌دهید می‌توانید شروع کنید و تمام قراردادها را کارخانه‌های قند با کشاورزان و صاحبان زمین ببندند و به موجب این قراردادها از لحاظ کشاورزی به مؤسساتی که باید کمک کرد کمک بکنند و تسهیلات لازم را برای شرکت‌های تعاونی یا شرکت‌های سهامی زراعی یا اراضی بزرگی که زیر کشت مکانیزه می‌روند فراهم نمایند. همه این‌ها مطالبی است که باید بنشینید و با مسئولان دولت درباره آن‌ها مطالعه بکنید که البته نتیجه نهایی و غائی‌اش باید این باشد که زمین ایران به هکتار تولید بیشتری بکند و قند بیشتری تولید بشود و منفعت بیشتری به جیب زارع برود و کارخانجات هم به رونق خوب و مناسب یک کشور مترقی و پیشرفته برسند.

اگر هم برای انجام این مطالعات عجله داشته باشید، دستور فوری برای شروع این مطالعات می‌دهم. افرادی را که باید بین خودتان انتخاب بکنید انتخاب نمایید، من هم دستور می‌دهم که فوراً کمیسیون‌های لازم با دستگاه‌های مربوط تشکیل بشود و راه حلی در این مورد پیدا بکند، ولی این را می‌گویم که اگر خودتان پول نقد توی جیبتان هست،یا آشنایان یا کس و کارتان پول کافی دارند سرمایه تان را بالا ببرید، ولی اگر چنین پول و سرمایه‌ای ندارید سهام پخش بکنید. چرا که نکنید؟ چرا نباید سهام کارخانجات ایران در دست افراد بیشتری باشد؟ این سیاست کلی نخود را عنقریب در موقعیت مناسبی اعلام خواهیم کرد. این هم یکی از نصایحی است که من به شما می‌کنم، البته بعدها فایده اش را خواهید دید.

در واقع این نصایح مثل همان اصول انقلابی است که نتایج آن بر همه روشن شد، و مثل شریک شدن در سهام کارخانجات است که شاید روزهای اول می‌ترسیدند که مبادا کارخانجات بهم بخورد، ولی بعد دیدند که به نفع همه تمام شد. این است فعلاً صحبت‌های من، اما اینکه اول سال ما قیمت خرید و قیمت فروش را معین بکنیم باید توجه داشت که اگر این یک اصل بین‌المللی باشد و اگر ببینیم که در همه جای دنیا این کار را می‌کنند، ما هم این کار را می‌کنیم، اما اگر فکر کنید فقط برای خاطر اینکه کارخانجات شما نخوابند ما باید این کار را بکنیم این انتظار صحیحی نیست، برای اینکه در این صورت سال دیگر چه کار خواهیم کرد؟ دو سال دیگر چه کار باید بکنیم؟ زیرا مزد کارگر تثبیت نمی‌شود و مرتب بالا می‌رود و باید هم برود تا کارگر بهتر زندگی کند. بنابراین چاره اساسی این کار در پیشبرد کشاورزی چغندر و صنعتی کردن چغندر است.