بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهرهنگام باریابی هیات رییسه سازمان بازرسی شاهنشاهی ۱۶ تیر ماه ۱۳۴۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
برنامه عمرانی چهارم درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۴۷ خورشیدی تازی

کنفرانس جهانی حقوق بشر - تهران ۲ تا ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۳۴۷


بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهرهنگام باریابی هیات رییسه سازمان بازرسی شاهنشاهی ۱۶ تیر ماه ۱۳۴۷

تأسیس بازرسی شاهنشاهی در واقع کار تازه‌ای نیست. اگر به تاریخ مراجعه کنید خواهیددید که در زمان قدیم مرسوم بود یا پادشاهان خودشان به تخت می‌نشستند و هر کسی شکایتی داشت، می‌آمد و مطرح می‌کرد و یا وسایلی مانند زنجیر عدل انوشیروان وجودداشت که هر کس شکایتی داشت آن را به صدا درمی‌آورد و دادخواهی می‌کرد و نظایر آن را در تاریخ خود زیاد داریم. اگر باز هم دقت بکنیم این امر منحصر به تاریخ ایران نیست و نظایر آن غیر از ایران در کشورهایی مانند دستگاه‌های قضایی کشورهای سوئد، فنلاند و به تازگی در انگلستان و به زودی در استرالیا و بعضی ممالک دیگر اروپایی نیز وجود داشته یا وجود خواهدداشت.

وظیفه هیأت بازرسی شاهنشاهی وظیفه‌ای خطیر و مهم است. این سازمان در مرحله اول که تأسیس شد و در مدت زمانی که به خدمت اشتغال داشت موجب امیدواری مردم گردیده‌بود، زیرا مردم فهمیدند که سازمان بازرسی شاهنشاهی با بی‌نظری کامل و با موشکافی در سرتاسر مملکت به شکایات آنان رسیدگی می‌کند.

همانطور که گفتم کشورهای مختلف علاوه بر دستگاه منظم و مطمئن و مغز قضایی که دارند، تشکیلات جدیدی نیز به وجود آورده‌اند که مأمور رسیدگی به شکایات مردم در ادارات دولتی و ارائه شکایاتی است که احیاناً در جاهای دیگر به طول می‌انجامید و احساس می‌کنند که از این راه زودتر به مقصود خود می‌رسند.

تأسیس یک هیأت بازرسی در ایران نیز به منظور تسریع در رسیدگی به شکایات مردم است. البته این امر هیچ مسئولیتی را از دستگاه دادگستری سلب نمی‌کند، بلکه دستگاه قضایی کشور بر حسب قانون روزبه‌روز وظایفش مهم‌تر و وسیع‌تر می‌شود، ولی سازمان بازرسی شاهنشاهی مافوق ادارات و احزاب و مافوق سیاستهای محلی است، دستگاهی است مربوط به رئیس مملکت که او مافوق تمام این جریانات است، و برای اینکه به وظایف پراهمیت خود آگاه باشید، خود شما باید بدانید از امروز به بعد وظایفی مافوق همه وظایف یک فرد عادی به عهده دارید.

یک فرد عادی در مقابل جامعه مسئول اعمال خودش می‌باشد، در صورتی که اعمال شما بر روی عده زیادی از مردم تأثیر خواهدداشت، و از این راه در سرنوشت ایران نیز بدون تأثیر نخواهدبود.

شما افرادی که برای ریاست قسمتهای مختلف بازرسی شاهنشاهی در نظر گرفته‌شده‌اید به جهت سوابق خدمتتان، و روی اصل این است که باید حتماً اصول انضباط و سرعت در کار و دقت در امور را رعایت عمل کنید، ولی همانطوری که قبلاً به رئیس سازمان گفته‌ام و منعکس هم شده‌است، بار دیگر تکرار می‌کنم برای اینکه سازمان شاهنشاهی وظیفه اصلی خودش را انجام بدهد باید منطبق بر سلیقه و فکر من باشد و مطابق با چیزی که من بدان اعتقاددارم. این بازرسی باید هم بازرسی شاه باشد و هم بازرسی ملت، مانند انقلاب شاه و ملت، به این معنی که رؤسای این سازمان بر اساس اصول اداری شما هستید و افراد بازرسی نیز بر حسب تخصص انتخاب می‌شوند و البته باید افرادی باشند متخصص در کاری که به آنها ارجاع می‌شود و همچنین متخصص در نحوه زندگی مردم. مثلاً در یک هیأت بازرسی که مأمور رسیدگی به شکایات مربوط به شهرداری است علاوه بر یک یا چند قاضی دادگستری، حتماً دو نفر از اصناف هم باید عضو این هیأت باشند تا اگر مثلاً از شهرداری تهران شکایتی می‌شود چند نفر از اصناف در هیأت بازرسی نیز به این شکایات رسیدگی کنند.

مثلاً چرا یک نفر از اصناف سنندج نباید در شکایت مربوط به شهرداری آن شهر شرکت کند در حالی که این امر مربوط به او است، زیرا در زندگی شکایت‌کننده مستقیماً دخالت دارد؟ باید در هیأتهای بازرسی از همه مردم استفاده شود و چنانچه این کار را بکنید مطابق میل و سلیقه من است، بنابراین افرادی که در هیأتهای بازرسی، شاغل خدمتی هستند، علاوه بر رؤسا و افراد متخصص باید از ساده‌ترین و عادی‌ترین افراد انتخاب شوند. مانند دکان‌دار، قصاب، کفاش، استاد دانشگاه، دانشجو، کارگر ساده کارخانه و حتی بنا و نجار و هر فردی از طبقات مردم این کشور به نحوی از انحاء ممکن است به درد کار شما بخورد.

همانطور که اشاره کردم بازرسی شاهنشاهی، بازرسی من و چشم من است و طوری عمل خواهدکرد که منطبق با اصول انقلاب شاه و مردم باشد. شما هم چشم من هستید و هم چشم مردم، به همین جهت این دستگاه باید بر اساس خواستهای اکثریت مردم مملکت کارکند و ببیند این اکثریت از چه کسانی تشکیل می‌شود.

بازرسی شاهنشاهی بازرسی من است و بازرسی کسانی که به خاطر آنها انقلاب کرده‌ام. این است که هر فرد مملکت باید بر اساس قوانین موجود و فعالیت این سازمان از زندگی راحت و خوش بهره‌مند باشد، زیرا فکر ما و اقدام ما همیشه مبتنی بر تأمین منافع اکثریت مردم ایران است. البته احتیاج به تذکر نیست که یک هیأت بازرسی وقتی به شهرستانی می‌رود باید تماسش فقط با افراد مردم باشد، یعنی با کسانی که شکایت کرده‌اند نه کسانی که مورد شکایت قرارگرفته‌اند. به صراحت می‌گویم افراد یک هیأت بازرسی وقتی به شهری می‌روند نباید با رؤسای محلی مانند فرماندار، شهردار، بخشدار، و امثال آن بنشینند و به استراحت بپردازند. وظیفه آنها صرفاً تماس با کسانی است که برای پیشرفت کار و روشن‌کردن مطالب آنها مؤثر و مفید است. البته این عده باید وسایل کار هم داشته‌باشند تا بتوانند وظایفشان را به نحو مطلوب انجام دهند.