بیانات اعلیحضرت همایون شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی به مناسبت دومین سال‌روز ششم بهمن

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نسخهٔ قابل چاپ دیگر پشتیبانی نمی‌شود و ممکن است در زمان رندر کردن با خطا مواجه شوید. لطفاً بوکمارک‌های مرورگر خود را به‌روزرسانی کنید و در عوض از عمبکرد چاپ پیش‌فرض مرورگر خود استفاده کنید.
انقلاب شاه و مردم تصمیم‌های مجلس

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی

درگاه محمدرضا شاه پهلوی
بیانات اعلیحضرت همایون شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی به مناسبت دومین سال‌روز ششم بهمن

آیا مشکلی با شنیدن این پرونده دارید؟ راهنمای رسانه را ببینید.


بیانات اعلیحضرت همایون شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی به مناسبت دومین سال‌روز ششم بهمن

از پیام رادیو تلویزیونی محمدرضا شاه پهلوی به ملت ایران، به مناسبت دومین سالروز ششم بهمن - تهران، ۶ بهمن ماه ۱۳۴۳


... فساد فقط احیاناً نادرستی و دزدی و چه دله دزدی چه دزدی‌های بزرگ نیست، فساد در عقب‌ماندگی اجتماعی است، فساد در روابط اجتماعی است، فساد در اختلافات فاحش طبقاتی است، فکر کردم، مطالعه کردم و راهی ندیدم غیر از اینکه همتی بشود و تمام اقداماتی که لازم است انجام گیرد تا جامعه ایرانی را از هر نوع قید و بند و زنجیری خلاص بکند و اجتماعی ایران را با پیشرفته‌ترین اجتماعات دنیا هماهنگ سازد. فکر کردم که اکثریت مملکت کیست؟ ۷۵ درصد افراد کشور رعایای بینوای آن روز بودند، مابقی اکثریت کارگران زحمتکش و شریف ایران بودند، مابقی اکثریت کارمندان زحمتکش دولت بودند مابقی اکثریت تمام مردمی بودند که میل داشتند وضع مملکت شان اصلاح بشود. نصف جمعیت مملکت زن‌های ایران بودند، در آنوقت به نظر رسید که اقدامات ما از لحاظ قاطعیت باید مطابق عظیم ترین انقلابات تاریخ جهان باشد. موقعیت ما به ما اجازه چنین انقلابی را می‌داد. از یک طرف موقعیت من به عنوان پادشاهی که مردم ایران می‌شناختند و با او آشنا بودند و به او اعتماد داشتند و از طرف دیگر شناسایی ملت از طرف من که ملت از این بهتر و پاکتر و صاف تر و صمیمی تر و وطن پرست تر پیدا نمی‌شود، به من اجازه داد که این برنامه انقلابی همه جانبه را به تصویب مستقیم ملت بگذارم.


با این موفقیت‌های فوق‌العاده چه آینده‌ای در پیش ما هست؟ اساس اجتماعی دید ما ریخته شده است. مظالم اجتماعی از بین رفته است. منافع اکثریت ملت ایران بوسیله قانون به دست آمده است. ولی تمام این‌ها برای این است که منجر به رفاه بیشتر و آسودگی و آسایش بیشتر شما مردم ایران بشود. البته کار از بین بردن روابط کهنه و پوسیده و غیر عادلانه ارباب و رعیتی در مملکت ایران تمام شد. مرحله اول اصلاحات ارضی خاتمه پیدا کرد و مرحله دوم با جدّیت شروع شده است. حالا اساس کار ما در کشاورزی باید نتیجه گرفتن از امر اصلاحات ارضی باشد، یعنی تولید محصول به هکتار باید به پایه‌ای برسد که درآمد سرانه کشاورز ایرانی با ممالک پیشرفته دنیا تطبیق کند، در ممالک چند هکتار لازم است. موضوع بدست آمدن محصول بوسیله آبیاری صحیح، بوسیله استفاده از ماشین‌های زراعتی، بوسیله کود شیمیایی حل می‌شود. موضوع مقدار هکتار لازم چیزی است که بعداً خود بخود در جامعه جدید کشاورزی ایران حل خواهد شد.


برای این کار چه باید کرد؟ در تمام نقاطی که در ایران امکان سد سازی هست باید مطالعه بشود و آن سدها ساخته بشود و اراضی زیر سد مورد استفاده کشاورزی با آخرین سیستم قرار بگیرد. برای ۳۵ میلیون هکتار کود شیمیایی کافی باید فراهم بشود. جائی که امکان ایجاد سد نیست باید بوسیله حفر چاه‌های عمیق آب زیرزمینی مملکت را آنهم به مقدار حساب شده خارج بکنیم و برای کشت و زرع استفاده بکنیم.


البته برای صنعت که جای خود را دارد ولی حتی برای پیشرفت کار زراعت نیز باید سعی بکنیم برق را به دهات ایران برسانیم. نقشه ایران پشت سر من است. میل دارم با هم نقشه ایران را مطالعه کنیم و امکانات این مملکت را در نظر بگیریم. با سرحدات این مملکت مسلماً شما ایرانی‌ها آشنا هستید. از جنوب شروع می‌کنیم، یعنی از خرمشهر و کرانه‌های خلیج فارس و گواتر و از طریق قسمت‌های بلوچستان، قسمت‌های سیستان، قسمت‌های خراسان، قسمت‌های گرگان، دشت سرسبز و مهم در شمال ایران.


دشت گرگان به تنهایی موقعی که بهره برداری‌های صحیح و کامل از آن شد و خوشبختانه الآن به مقدار قابل توجهی شروع شده است اهمیت بسزائی در تولیدات کشاورزی این مملکت خواهد داشت.


امیدهایی داریم که در دشت گرگان گاز و نفت نیز پیدا بشود. سپس نوبت کرانه‌های مازندران و گیلان و قسمت‌های آذربایجان، کردستان، لرستان، قسمت‌های مرکزی، قسمت‌های اصفهان و فارس و کرمان می‌رسد. برای صنعتی کردن مملکت و در عین حال پیشرفت کشاورزی مملکت عنصر اصلی تولید برق خواهد بود. باز در این جا خداوند خواسته است که بهترین وسائل و بزرگتری امکانات تولید برق در ایران فراهم بشود. در خوزستان به تنهائی از راه گرفتن برق از رودخانه‌ای عظیم این خطه و از استفاده از نفت و گاز امکان تولید هفت میلیون کیلووات ساعت برق هست. اینهمه برق چه امکاناتی به ما می‌دهد؟ اول کشیدن برق به تمام نقاط این استان و به تمام دهات این استان. وقتی که این سدها ساخته بشود در زیر آن‌ها کشاورزی که مطابق این متد در زیر این سدها کار بکند یک کشاورز مرفهی خواهد بود که قدرت مصرف برق را به هر اندازه خواهد داشت، بخصوص که برق ارزان خواهد بود. اضافه بر رفاه و آسایشی که در خانه‌های روستایی این استان پیدا خواهد شد صنایع عظیمی می‌تواند در این استان ایجاد بشود. مثلاً یکی از صنایع مهمی که امروز در دنیا موجود است صنعت آلومینیوم است. امکان ایجاد صنعت آلومینیوم به مقدار بزرگ در ایران هست. از برق و گازهای طبیعی این استان می‌شود کود شیمیایی به مقدار فوق‌العاده ایجاد کرد. برقی که الآن ما می‌شناسیم و داریم امکان این را می‌دهد که شاید تا دو میلیون تُن آمونیاک تولید کنیم. دو میلیون تُن آمونیاک را اگر تبدیل به کود شیمیائی بکنید می‌شود هشت میلیون تُن کود شیمیائی مختلف. برق‌های این استان را که مثلاً یکی از آن‌ها برقی است که از سد روی رودخانه کارون امکان بدست آمدن آن هست می‌شود بلافاصله به اقصر طرق بکشیم. در نزدیکی‌های اصفهان روی رودخانه زاینده رود امکان ایجاد سدی هست که این کار را خواهیم کرد و این سد کشاورزی این استان را تغییر خواهد و به نوبه خود تولید برق خواهد کرد. اگر ما از حالا فنی تصمیم بگیریم که ذوب آهن ایران در اصفهان یا حوالی اصفهان ساخته بشود این برق کمک فوق‌العاده‌ای به کار خواهد کرد.


صنعت ذوب آهن مسلماً ایجاد کننده صنایع بی‌شمار دیگری خواهد شد. صنعت آلومینیوم نیز کارگاه‌های متعددی را در این مملکت ایجاد خواهد کرد. صنایع پتروشیمی به مقدار غیر قابل پیش‌بینی (برای اینکه بقدری میدانش وسیع است که حالا نمی‌شود پیش‌بینی کرد) ایجاد خواهد شد.


در سواحل مازندران چاه‌های نیمه عمیق بوسیله برق بکار خواهد افتاد. وضع مملکت با رسیدن برق به دهات و برق ارزان برای صنایع و کشاورزی بکلی تغییر خواهد کرد. سیاست ما در آتیه این خواهد بود که تمام فرآورده‌هایی که مورد مصرف عمومی است به‌قدری تولید بشود که قیمت آن شاهد تنزل فاحش قیمت برق خواهید بود. کشاورزی ایران طوری باید ترقی بکند که محصول به سی تُن در هکتار برسد تا روزی به خواست خدا به ۴۰ و ۴۵ تُن نیز برسد. آنوقت است که قیمت شکر یا قند تمام شده کارخانجات ایران بقدری تنزل خواهد کرد که شما خواهید توانست در آتیه قند را به خیلی ارزانتر از قیمت فعلی مصرف کنید. با وسایل آبیاری رساندن کود شیمیایی به مزارع برنجکاری با وجودی که درآمد کشاورز برنجکار به مراتب از حالا بالاتر خواهد رفت روی ازدیاد تولید، قیمت برنج مسلماً به قیمت‌های بین‌المللی خواهد رسید، و شما برنج را به خواست خداوند به قیمتی باز هم ارزانتر مصرف خواهید کرد.


بیمه‌های اجتماعی ما باید از هر حیث تکافوی احتیاجات مردم ایران را بکند. این بیمه‌های اجتماعی فعلاً در امر کارگری است، ولی اجتماع مترقی ایران لازم خواهد داشت که بیمه‌های اجتماعی در هر قسمتی و به هر طبقه‌ای سرایت بکند و هر فرد ایرانی از وقتی که به دنیا می‌آید تا آنروزی که چشم از این دنیا بر می‌بندد یک طوری خودش را تحت سایه و حمایت بیمه‌های اجتماعی محفوظ بداند و مشمول بیمه‌های مرض، اتفاقات، تصادفات، تصادمات و بیمه‌های سالخوردگی می‌شود، نمی‌تواند مثل حیوانی برود و در یک گوشه‌ای کز بکنند تا موقعی که مرگ او را خلاص بکند، البته در قسمت‌های دولتی بازنشستگی داریم. ولی افراد دیگر ملت ایران که کارمند دولت نیستند باید به یک طریقی بیمه بشوند و ایام کهولت و پیری خود را در رفاه و آسایش بگذرانند. برای انجام تمام این کارها ما احتیاج به یک کادر متبحر و متخصص داریم. برای این کار آموزش و پرورش ایران باید بکلی زیر رو بشود. فرزندان این مملکت برای ایجاد این وضعی که برای شما تشریح کردم باید آماده و مجهز باشند، چون بیشتر این کارها جنبه فنی و تخصصی خواهند داشت، مدارس حرفه‌ای ایران باید به قدر فوق‌العاده زیادی تکثیر بشود. مدارس حرفه‌ای، مدارس تخصصی توسعه یابد. البته مدارس علمی نیز بجای خود اهمیت خود را خواهند داشت، برای اینکه یک چنین اجتماع مترقی احتیاج به عالم هم دارد. سعی می‌کنیم در دانشگاه‌های ایران به بهترین وجهی فراگرفتن این علم را امکان‌پذیر کنیم. دانشگاه تهران باید از هر جهت تکمیل بشود. دانشگاه‌های دیگر ایران نیز بتدریج باید تمام دانشکده‌های لازم را داشته باشند و ما بتوانیم افراد دانشگاه‌دیده‌ای را که برای اداره امور مملکت لازم هستند در داخل مملکت خودمان تربیت کنیم.